خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
1
سایر خبرها
معمای ازدواج سوم یک زن
آنکه مورد سرزنش پدر و مادرش قرار نگیرد، خانه ای در حوالی تهران خرید و به آنجا نقل مکان کردند. زن می خواست فرزندش را به این خانه بیاورد اما مرد موافق نبود. موضوع وقتی برای ایرج سخت تر شد که دست به تحقیق زد و فهمید مهناز بعداز نخستین طلاق دوباره ازدواج کرده و این پسر حاصل ازدواج دوم از شوهر مرحوم اوست. در مجادله بعدی وقتی به همسرش اعتراض کرد که چرا درباره ازدواج دومش پنهانکاری کرده، زن پایش را در یک ...
مرد افغانی، جزئیات قتل همسر موقت ایرانی اش را تشریح کرد/رابطه اش با مردی دیگر برایم قابل تحمل نبود
...، رعنا در را باز نکرد، فکر کردم خوابیده است؛ به تلفنش زنگ زدم، باز هم جواب نداد. یکی از همسایه ها که من را می شناخت در را باز کرد و من وارد خانه شدم. در واحد باز بود، به محض اینکه وارد شدم، مردی جوان با تیزی به من حمله کرد، جاخالی دادم و به سمت آشپزخانه رفتم که چاقو بردارم که آن مرد فرار کرد. بعد با رعنا جروبحث کردم، کمی که آرام شدیم به او گفتم اگر می خواهد به این کارهایش ادامه دهد، به من ...
بازی به سبک پسران شیر و دختران موش
به خانه می آیند، باید کارهای خانه را هم به تنهایی انجام دهند؛ یعنی امروزه کار بیرون هم بر کارهای دیگر زنان اضافه شده؛ چون کسی به مردان ما یاد نداده که اگر کار بیرون از خانه شراکتی است و زن هم پابه پای مرد کار می کند، در انجام امورات منزل نیز باید با هم همپا بود . هنوز جلوی اسباب بازی فروشی میدان ونک ایستاده ام. طلیعه همان مادر جوان لباس توری فانتزی را که لباس السای انیمیشن یخ زده است، در ...
همسر شهید بودن، یک حس ویژه است/ انگار شهادت را بیشتر از من دوست داشت
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، شهید امیر سیاوشی شاه عنایتی دو سال با همسرش ریحانه قرقانی عقد کرده بودند عشق و علاقه بین این دو آن قدر زیاد بود که همه آرزوها و برنامه های چند سال آینده زندگی شان را با هم چیده بودند. قرار بود اگر پسردار شدند اسمش محمدطاها باشد و دخترشان را نازنین زهرا بگذارند. امیر مثل خیلی از تازه دامادها عاشق زن و زندگی اش بود اما درست در زمانی که می ...
شهید آیت در شاعری درس بسیار مهمی به من داد
اواخر هم که چندین مرتبه بعد از انقلاب به منزلشان رفتم و بعدها هم سال ها در منزل ایشان ساکن بودم، یعنی خانه ایشان در اجاره من بود و خانواده به خاطر رنجی که در آنجا برده بودند، به جای دیگری منتقل شده بودند، باز خاطره همان حالت عبوسی ایشان در من بود و من آن حالت را دوست نداشتم؛ بنابراین این نکته هم باید گوشزد اهل خرد باشد که حرف هایی که یک نوجوان در شعرش می آورد و نقل قصه هم از زبان دو سه تا خانم که ...
بنیاد در آینه مطبوعات
...: جنگ تمام نمی شود؛ دست کم برای بسیاری از جوانان آن دوره که نشانه ها و دردهای آن را در تن دارند، تمام نمی شود. جانبازان عزیزمان، تا روزی که با روی سفید به پیشگاه الهی وارد شوند و بر خوان تنعم پروردگارشان بنشینند، هر روز درگیر دردها و صدمات جسمی آن روزها هستند. یکی از این مردان نیک روزگار حاج رجب محمدزاده بود . مرتضی طلایی عضو شورای شهر تهران نیز در پیامی نوشت: حاج رجب ، بعد از 29 سال ...
سناریوی پیچیده برای تصاحب لوح هخامنشی
دیروز بود که برای برداشتن مقداری وسایل از خانه، مغازه را ترک کردم. به خاطر اینکه چند روزی بود خانواده ام در سفر بودند، کلید انداختم و وارد خانه شدم. لحظاتی بعد ناگهان زنگ خانه را زدند. وقتی آیفون را برداشتم، مردی خودش را مأمور پلیس معرفی کرد و خواست مقابل در خانه بروم. وقتی مقابل در خانه رفتم، شش مرد را مسلح و با امکانات پلیسی دیدم. یکی از آنها حکم قضایی به من نشان داد و گفت برای گشتن خانه ...
ازدواج عجیب جوان تهرانی با دوخواهر!
3 سال رفتار های همسرم تغییر کرد زنگ های مشکوک زیادی داشت و بعضی شب ها هم که اصلا به خانه نمی آمد همین باعث شد تصمیم گرفتم تعقیبش کنم . زن غمگین گفت: بعد از چند روز متوجه شدم به خانه زنی رفت و آمد دارد وقتی پیگیری کردم در کمال تعجب متوجه شدم که این زن خواهرناتنی خودم است ،سراغش رفتم و وقتی گفتم این مرد شوهرم است از او شنیدم نزدیک به 5 سال است که با شوهرم صیغه است و رابطه دارد حتی می دانست می ...
آنچه مردان دوست دارند زنان بدانند
حسی داشت. پاسخ های او می تواند احساس او را به شما روشن کرده و شما را به هم نزدیکتر کند. مردان با عمل می گویند دوستت دارم برخی از مردان ترجیح می دهند احساسشان را در عمل نشان دهند نه در کلمات. همسر شما می تواند با تمیز کردن خانه یا شستن ظرفها به شما بگوید که دوست تان دارد. هر چیزی که باعث آسایش شما شود. مردان تعهد را جدی میگیرند این در مورد مردان بسیار شایع است که ...
خبرنگاری که جایش خالی است
.... وارد اتاق که می شویم نگاهم به نگاه چوبی سیدمحمد مصطفوی که روی قاب چوبی اتاق نقش بسته گره می خورد. نگاهش در قاب عکس هم برایم حرف ها دارد. می نشینم کنار پدر خانمش، سلیمان ایرانپاک. می گوید: طی این سالها جز خوبی از سیدمحمد چیز دیگری ندیدم و با رفتنش آنقدر شکسته شدم که هنوز که هنوز است نمی تونم رفتنش و باور کنم. مهر سید محمد در دلم نشست سال 70 بود که ...
مرد روان پریش بعد از قتل مادر:چه جنایتی کرده ام؟ موجودات اطرافم به من دستور دادند،من هم اجرا کردم
به خاطر این افراد و صداها دکتر هم رفته ای؟ بله، سه بار و هر بار به مدت 48 روز بستری بودم و دوباره به خانه آمدم. آخرین باری که به بیمارستان رفتی کی بود؟ تاریخش یادم نیست، اما زمان زیادی نگذشته. بعد از اینکه از بیمارستان ترخیص شدم، چند روز بعد دوباره رفتم بیمارستان تا دکتر برایم دارو بنویسد. کار هم می کنی؟ بیش از 40 رشته ورزشی، کاری، فرهنگی و ...
دخترانی که در کودکی، همسر و مادر می شوند + عکس
زندگی جدید با همسرش را که تنها 16 سال دارد ثبت کرده است. سوریتا 16 ساله و بیشال 15 ساله از نپال این زوج نوجوان در کنار خانه شان نشسته اند و هدایای دیگران را برای ازدواجشان دریافت می کنند. در نپال، مانند بسیاری از کشورهای دیگر، پسران هم ناچار به ازدواج در سن کم هستند راجانی پنج ساله از هند نیمه های شب، راجانی پنج ساله بر دوش عمویش از مراسم نامزدی برمی گردد ...
قصه تلخ یک نوعروس در کلانتری
. حکایت تلخ زندگی دختر آقای همسایه را می خوانیم: نوعروس جوان درحالی که خیلی جدی حرف می زد گفت: یخ کرده بودم ،زبانم قفل شده بود . او می گفت تکیه گاهم می شود و باور نمی کردم این طوری پشتم را خالی کند. افسانه کنترلش را از دست داده بود. با چشمانی گریان ادامه داد: پدرم یک عمر پادوی مغازه ای بود و جوانی اش را در آن جا با صداقت و وفاداری خرج کرد. اما دست آخر ...
اعتراف به جنایت خونین در مزرعه
ایران آنلاین /به گزارش خبرنگار جنایی ایران ، رسیدگی به این پرونده از عصر پانزدهم خرداد سال گذشته و در پی ناپدید شدن یک راننده کامیون به نام صفر و مراجعه همسر و فرزندانش به اداره آگاهی ملارد در دستور کار پلیس و بازپرس جنایی قرار گرفت.با گذشت یک ماه از ناپدید شدن مرموز راننده، سرانجام کارآگاهان پلیس آگاهی با ردیابی تلفن همراه مرد گمشده، به سرنخ هایی رسیدند. تا اینکه تلفن همراه صفر در دست یک ...
تنها عشق و علاقه باعث شده در عرصه خبرنگاری دوام بیاورم
به گزارش ایسنا، این روزها تعداد خبرنگاران ورزشی استان هرمزگان شاید به تعداد انگشتان یک دست نرسد، اما همین مقدار اندک به یک موضوع واقف اند که چه کسی راه را برای آن ها گشود تا امروز شاهد حضور علاقه مندان در این عرصه باشیم. سرویس ورزشی ایسنا به مناسبت روز خبرنگار مهمان"حسین نارنجی نسب" مرد همیشه خندان اما خستگی ناپذیر رسانه و ورزش استان بود، مردی که شاید شنیدن خاطراتش جالب باشد، اما برای ...
سفر به ایران ِ 5 هزار سال پیش
باستانی ایران آشنا شدید، قبل از دانشگاه بود؟ بله. سال سوم دبیرستان که تمام شد همراه با بعضی از دوستانم به کتابخانه ملی رفته بودم تا برای تابستان کتابی بگیریم و بخوانیم.هنگامی که کارت های کتاب ها را ورق می زدم دیدم که روی یکی از کارت ها نوشته است: گات ها سرودهای زرتشت ترجمه و تفسیر ابراهیم پورداوود . من به خاطر علاقه به تاریخ جذب آن شدم. این کتاب را گرفتم و شروع به ورق زدن و خواندن کردم و دیدم که ...
داماد خبرنگاری که به جای عروس بله گفت/ 180 ثانیه تعارف برای پرسیدن اولین سوال/ مسئولین فقط "چشم" می گویند
...> عصرهامون خطاب به نجمه: دلیل اینکه به ایشون جواب مثبت دادید چی بود؟ نجمه: دوسش داشتم. عصرهامون خطاب به پوریا: بعد از چند بار بله رو از ایشون گرفتید؟ نجمه( با خنده) خطاب به پوریا: بزار من بگم ، ایشون از بس هول کرده بودن زمان عقد به جای من بله رو گفتن. پوریا: خیلی روز پر استرسی بود. از آنجایی که من خیلی بچه مذهبی بودم روز عقدمون وقتی وارد مجلس شدم ودر ...
دولت یازدهم می خواست 100روزه رکود را رفع کند/ دستمزدواقعی کارگران کاهش یافته/ گلایه مردم از افزایش ...
افتاده است؟ آیا این سلسله اتفاق ها معنا و پیام خاصی برای این صنعت دارد؟ آیا می توان دست خصوصی سازی را به عنوان نخستین متهم این وقایع بالا برد؟ وقایعی که البته نه ذات رخ دادن آنها، بلکه آشفتگی مدیریت و مواجهه آن، بیشترین توجه را به خود جلب کرد. غلامحسین نجابت، مدیرعامل اسبق شرکت ملی صنایع پتروشیمی کسی است که برای پاسخ دادن به این پرسش ها به سراغ او رفتیم. نجابت که حالا از فضای دولتی ...
هر چه گریه کردم فایده نداشت /مرد شیطان صفت درخلوتگاهی آزار و اذیتم کرد
تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم پسر 18 ساله گفت: هر چه گریه کردم فایده نداشت / مرد شیطان صفت درخلوتگاهی به من تجاوز کرد رفتار باور نکردنی وغیر انسانی زن جوان و نامزدش با پسر بچه ای در حیاط پشتی خانه شان + عکس متهمان حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد ...
نوعروس جوان در کلانتری
...: نوعروس جوان درحالی که خیلی جدی حرف می زد گفت: یخ کرده بودم ،زبانم قفل شده بود . او می گفت تکیه گاهم می شود و باور نمی کردم این طوری پشتم را خالی کند. افسانه کنترلش را از دست داده بود. با چشمانی گریان ادامه داد: پدرم یک عمر پادوی مغازه ای بود و جوانی اش را در آن جا با صداقت و وفاداری خرج کرد. اما دست آخر جواب سال ها رنج و تلاشش را این طوری دادند و آبرو و حیثیت مان را به ...
امروز؛ تشییع بازیگر 101 ساله ایران/ پدرم در جشن حافظ چشم خورد[!] +عکس
گذشته در جشن هفدهم خانه سینما که تولد 100 سالگی اش برگزار شد، گفته بود: من صدوپنج، شش سالم است و در این سال ها پستی و بلندی های زیادی در تئاتر و سینما دیدم و همیشه استقامت کردم تا بالاخره نتیجه زحماتم را ببینم که خدا را شکر می کنم این نتیجه را در این شب دیدم. او مطرح کرده بود: خیلی حرف است که کسی در این سن و سال هنوز بتواند مثل جوان ها بخواند اما می خواهم برایتان شعر بخوانم. پرویز شاهین خو پس از خواندن چند بیت شعر گفته بود: خدا کند باز هم سال ها زنده و در کنار شما باشم./ ایسنا 115 ...
حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار
گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. همشهری 110 این اخبار را از دست ندهید: رضا با همسرم در خانه تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم پسر 18 ساله گفت: هر چه گریه کردم فایده نداشت / مرد شیطان صفت درخلوتگاهی به من تجاوز کرد رفتار باور نکردنی وغیر انسانی زن جوان و نامزدش با پسر بچه ای در حیاط پشتی خانه شان ...
به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد
. ناصر و دوستش تقریباً هر روز همدیگر را می دیدند و با هم به ورزش یا تفریح می رفتند. من هم خیالم جمع بود که همسرم اهل رفیق بازی بی حد و اندازه نیست و با آدم درست و حسابی در ارتباط است. چند ماه بعد از ازدواج مان، پدرم بخشی از ارث و میراث خودش را تقسیم کرد و ما توانستیم یک آپارتمان نقلی و خودرویی مناسب بخریم. از آن به بعد آماده می شدیم که سر خانه و زندگی خودمان برویم. اما یک روز دوست ناصر حرف ...
گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس
: رضا با همسرم در خانه تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم پسر 18 ساله گفت: هر چه گریه کردم فایده نداشت / مرد شیطان صفت درخلوتگاهی به من تجاوز کرد رفتار باور نکردنی وغیر انسانی زن جوان و نامزدش با پسر بچه ای در حیاط پشتی خانه شان + عکس متهمان حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد ...
رضا با همسرم در خانه تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم
را از دست ندهید: رضا با همسرم در خانه تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم پسر 18 ساله گفت: هر چه گریه کردم فایده نداشت / مرد شیطان صفت درخلوتگاهی به من تجاوز کرد رفتار باور نکردنی وغیر انسانی زن جوان و نامزدش با پسر بچه ای در حیاط پشتی خانه شان + عکس متهمان حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد ...
به کجا چنین شتابان ؟/ فریم به فریم تا شهادت عکاس خبرنگار
؟ چطور شد که رضایت دادید؟ دلم گواهی می داد که همسرم بعد از نخستین اعزام بر می گردد؛ برای همین با رفتنش مخالفتی نکردم؛ دلم خیلی قرص بود. این اتفاق هم افتاد چون بعد از 43 روز نبرد در سوریه، صحیح و سالم به خانه بازگشت. تا اینکه دوباره دلش هوای سفر کرد که این بار اجازه ندادم. زندگی ما به گونه ای بود که برای خواسته ها و نظرات هم احترام بسیاری قائل می شدیم. بار دوم به خاطر امیر حسین مانع رفتنش ...
شما هم می خواهید با یک بازیگر معروف ازدواج کنید؟!!
...: کسی که بازیگر است ممکن است چند ماه شبانه روز سرکار باشد، سفر داشته باشد و... بعد از این ممکن است ماه ها بیکار باشد و در خانه بماند. هردوی این شرایط آسیب زاست. یعنی هم زمانی که فرد دائم سرکار است خلأ به وجود می آید و زن و شوهر زمان مناسبی کنار هم نیستند و ممکن است دلسردی ایجاد شود، هم زمانی که در خانه هستند ممکن است خسته و کلافه شوند و بحث و درگیری به وجود آید. همین عدم تنظیم زمانی می تواند ...
شناکردن برای زندگی نه قهرمانی
درباره جنگ حرف می زدیم. اما پس از مدتی به این فکر می کردیم که اگر قرار باشد بمیریم، خواهیم مرد. پس بهتر است قبل از مردم زندگی مان را بکنیم . البته اتفاقات بدی در راه بود. در سال 2014 خانه یسرا و خانواده اش در یک بمباران کاملا تخریب شد و اندکی بعد دو نفر از دوستان هم تیمی یسرا کشته شدند و یک بمب به محل تمرین شنای یسرا اصابت کرد. همین اتفاقات باعث شد والدین یسرا تصمیم بگیرند او و خواهرش را ...
مرگ، حق همسرم بود
در تهرانسر اجاره کردم اما چند ماه که گذشت رفتارهای مشکوکی از او دیدم. روز حادثه زودتر از همیشه از دفتر به خانه برگشته بودم که دیدم در ورودی نیمه باز است. وقتی وارد شدم مردی غریبه را در خانه دیدم. او با دیدن من، ناگهان به سمتم حمله کرد و با سرعت فرار کرد. خیلی عصبانی شده بودم. نمی دانستم باید چه کار کنم. از همسرم پرسیدم آن مرد که بود؟ در خانه چه کار داشت؟ اما جوابی نداشت. با هم درگیر ...
روایتی از زندگی 2 زن در خیابان خراسان
... . مادرم عصبانی شد و با چوب به جانم افتاد. آن مرد مانع شد و به من گفت با او بروم... . مادرم که بیرونم کرد با مرد جوان همراه شدم... گفت با هم ازدواج می کنیم، اما بعد از مدتی معلوم شد معتاد است، من هم بعد از یک ماه دوباره به خانه برگشتم... . از مهسا درباره برادرش، ابوالفضل، می پرسم و او می گوید: نمی دونم. خیلی رفیق بازی می کنه... شبا تو پارک بی سیمه... با اینکه به ریخت و قیافه ا ش نمیاد اما ...
