سایر خبرها
مفاد حدیث غدیر یک مساله آسمانی است نه اجتهاد پیامبر(ص)
به مذهب اهل سنت گرایش پیدا کنید. اگر اجازه بدهید دوست دارم یک کلمه را در سخن شما تغییر دهم و به جای "تصمیم سخت" دوست دارم بگویم این تصمیم من سرتاسر رحمت بود، چون اگر من در آن حالت و بر آن مذهب باقی می ماندم اکنون یک انسان خونریز و آدمکش بودم که مردم را به جهنم سوق می دادم و در هر صورت 37 سال است که این سؤال از من پرسیده می شود. انگیزه من برای خروج از وهابیت چیزی نبود جز فکر و ...
شاهرخ استخری: خانواده اولویت اول من در زندگی است
اصلی تئاتر شهر اجرا داشت و اولین کار من هم بود و بعد از آن به موسسه کارنامه رفتم و نزدیک یک سال و نیم در آنجا شاگردی کردم، آن هم شاگردی اساتید خوب تئاتر و سینما. بعد از آن سه چهارسالی فعالیت کردم که ماحصلش چند فیلم کوتاه و تست های زیاد بازیگری بود که در دفاتر مختلف داده بودم تا این که بالاخره در شرایطی که بازیگری را رها کرده بودم و داشتم با رشته اصلی خودم مهندسی صنایع کار می کردم. بعد از ...
تدریس با لپ تاپ در کلاس بدون برق/معلمی که اسیر محبت مردم روستا شد
شدم نگران و ناراحت بودم اما بعد از مدتی از تصمیمی که گرفتم و درخواست برای سرباز معلمی از ته قلبم راضی بودم و حالا هم اگر قرار باشد دوباره انتخاب کنم همان راهی که رفته ام را می روم. چه اتفاقاتی افتاد که آنقدر برایتان سخت بود؟ اول که درخواست دادم، مرا فرستادند به یک مدرسه در نزدیکی خاش که تنها 2 پایه برای تدریس داشتم. به نظر خوب می آمد، از خاش تا شهر محل زندگی ام زابل مسافت کمی ...
نشست چهارجانبه تحمیلی است/ طالبان را پسر ملاعمر اداره می کند
کشورهای اسلامی و یا کفار. براین باور بودم که گروه های خارجی مانند ازبکستانی ها، تاجیکستانی ها، القاعده و دیگر کشورها و گروه ها نباید در جنگ های افغانستان مداخله کنند و پس از سقوط طالبان من به پاکستان رفتم و در آن کشور فعالیت تجاری می کردم که به دستور آمریکا توسط سازمان اطلاعات ارتش پاکستان دستگیر و زندانی شدم. آنان مرا به آمریکایی ها تحویل دادند و آمریکائی ها نیز مرا به افغانستان آوردند و در ...
مجید مرا به خانه اش برد و تا صبح مورد اذیت و آزار قرار داد و فیلمبرداری کرد
برای گرفتن انتقام از او مورد استفاده قرار دهد. به این ترتیب قاضی مرشدلو دستور ادامه پیگیری پرونده را صادر کرد. باشگاه 110 این اخبار را از دست ندهید: خیابان گردی داعش در پایتخت مدتی بود به همسرم مشکوک شده بودم/ یک روز سر زده به خانه رفتم که .. / عکس زمانی که به خانه رفتم یکی از بستگان نزدیکم را در خلوتگاه همسرم دیدم همسرم ...
نگاهی به ازدواج های فصلی بازیگران سینما +عکس
...> آزاده صمدی آن زمان چیزی نگفت. نه نسبت به حرف و حدیث های مردم و نه درباره متنی که همسر سابقش نوشت اما چند ماه پیش در یک گفت و گوی تصویری به نکاتی درباره جدای اش از هومن سیدی اشاره کرد. صمدی اساساً از آن دست بازیگرانی است که علاقه ای به برملا شدن زوایای خصوصی زندگی اش ندارد و دوست ندارد توضیحی در این باره بدهد. او در همان گفت و گو نیز با لحنی جدی و غیرمستقیم پاسخگوی چند سوال کوتاه درباره زندگی اش شد ...
سرنوشت "تکان دهنده" دختری به نام "ستاره"
خرس پشمالوی سفید برای همیشه در دلم ماند. سنی نداشتم امّا هر شب از خدا می خواستم مرا بکشد تا از دست خانواده ام خلاص شوم. هیچ کدامشان مرا دوست نداشتند. فقط وسیله ای بودم که وقتی دلشان از همه جا پر می شد، عقده هایشان را سر من خالی کرده و آنقدر کتکم می زدند تا آرام شوند. همیشه خدا، بدنم کبود بود و دست و پایم درد می کرد. آن روز هم وقتی از مدرسه باز می گشتم بار دیگرصدای جنگ و ...
آزار و اذیت زن جوان توسط دوستان شوهرش
غذا تهیه کنم. پس از صرف شام، شوهرم به اتاق خودش رفت و من سرگرم جمع کردن ظرف ها بودم که یکی ازدوستان بی شرم همسرم دست در بازویم انداخته و سعی کرد که مرا به سوی خودش بکشد. ولی من به شدّت خود را کنار کشیده و با جدّیت با فریادی تمام او را پس زدم. درآن هنگام من هرآنچه در دستم بود، از شدّت عصبانیّت با شدت به زمین زده و خواستم برای طلب یاری به نزد همسر همیشه خمارم بروم و او را در جریان ماجرا ...
حضرت فاطمه زهرا(س) و دفاع از حریم ولایت
بپذیرم؟ ابوبکر گفت: ای دختر پیغمبر گفتارت بینت است و زبانت زبان نبوت. کسی نمی تواند که سخنان تو را نپذیرد و من چگونه بر تو خرده گیرم. بخدا دوست دارم، عایشه بینوا شود و تو مستمند نباشی چگونه ممکن است من حق همه را بدهم و درباره تو ستم کنم؟ این مال از آن پیغمبر نبود مال همه مسلمانان بود پدرت آنرا در راه خدا می داد او نیاز مردمان را با آن برطرف می کرد پس از مرگ او نیز من همان خواهم کرد. ...
خاطرات خواندنی یک خبرنگار از جنگ عراق و سوریه
مدرسه ما را به جنوب برده بود و من همه چیز را رها کردم و از گروه جدا شدم. آخر هم ما را داخل گونی می کردند و برمی گرداندند. یک بار هم به دامادمان مأموریت خانوادگی خورد به مناطق جنگی، یادم می آید با خواهرم رفتم که تنها نباشد. در چند روزی که آنجا بودم با شهید محمود کاوه آشنا شدم. یادم می آید در یک سوله برنامه داشت و من در آن جمع قرآن خواندم و خیلی خوشش آمد. در زمان کودکی و قبل از انقلاب، خانواده ما با ...
حال و روز قربانی حادثه پارک ارم و خانواده اش/سقوط به زیر خط فقر به دلیل بیماری
سنگین و لخت است برای همین هرکسی نمی تواند از پس کارهایم بربیاید برای مثال برای حمام رفتن مشکل زیادی دارم، چون چند نفر باید من رو نگه دارند تا نیفتم برای همین مشکل لیز و زمین خوردن و... وجود داره. همه فکر می کنن کسی که دچار آسیب نخاعی شده فقط روی ویلچیر می نشینه، درحالی که من نه حرکت دارم، نه حس، نمی توانم خودم را نگه دارم. نگار هیچ حرکتی ندارد و برای کوچکترین حرکتی محتاج دیگران به خصوص پدر و ...
تا رفع آخرین ریشه های فساد بجنگید
وصیت نامه شهدا حاوی نکاتی است که اسوه اخلاق، ایثار و رشادت است و این موضوع می تواند به عنوان مهمترین عامل برای مقابله با تهاجم فرهنگی مورد اهتمام بیش از پیش قرار گیرد. به گزارش ایسنا، حال دست به انتشار گزیده وصیت نامه سردار شهید علیرضا دهقانی فرمانده گردان 154 لشکر 32 انصارالحسین(ع) می زنیم. شهید دهقانی در وصیت نامه خود این چنین می نگارد: بسم الله الرحمن الرحیم ...
رجایی حقوق کابینه خود را 75 درصد کاهش داد/بازرگان حقوق نخست وزیر شاه را می گرفت
وزیر شد حقوق نخست وزیر در دوران شاه 20 هزار تومان بود یعنی بیست میلیون فعلی تقریبا وی همان حقوق را گرفت فیش های آن هم موجود است ولی وقتی رجایی رئیس جمهور شد حقوق خود و کابینه را 4600 تومان در نظر گرفت و گفت اینکه رئیس جمهور چون رئیس جمهور است باید بیشتر از وزرا بگیرد مورد قبول نیست. ***پرداخت حقوق های غیرمتعارف در همه دولت ها وجود داشته است رجایی همچنین به آقای نوربخش و نعمت ...
فرار یک دختر از چنگ مسافربرنماها
.... کنار خیابان ایستاده بودم که یک ماشین مشکی ترمز زد. با اشاره دست مسیر مستقیم را نشان دادم. راننده بوق زد و سرش را تکان داد.سوار شدم. پس از چند دقیقه ناگهان خودرو به خیابانی فرعی پیچید . با این تغییر مسیر به راننده اعتراض کردم وگفتم نگه دار،پیاده می شوم.در این لحظه جوانی که روی صندلی جلو نشسته بود به سویم حمله ور شد. او با بیرحمی کتکم می زد . تهدید می کرد طلاهایم را در ...
تلخ و شیرین با خبرنگاران کرمانشاه
زخمی از آن صحنه بازماند که صدای جیغ و گریه هاش فراموش نشدنی است. ** تنظیم خبر شهادت دوستم خاطره ای ناگوار بود در ادامه مدیرمسئول پایگاه خبری حیات غرب در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، گفت: نوجوان که بودم هفته نامه طوفان غرب متعلق به مرحوم حجتی در چاپخانه ما چاپ می شد که در آن برای اولین بار گزارش ساده و مختصری از بازی بچه های میدان مصدق فعلی در آبشوران نوشتم با همان عقل و نگارش ...
بادامچیان: رجایی به نعمت زاده و نوربخش به دلیل اینکه پدر پولداری داشتند حقوق نداد
همسرم هم به این موضوع عادت کرده و زندگی صمیمی با هم داریم و احساس نکردیم که من شوهر و او زن است ما از اول با هم یکی زندگی کردیم. چند فرزند دارید؟ پنج تا دختر دارم و یک پسر که خدا را شکر زندگی را با آنها می گذرانیم. فرزندانتون فعالیت سیاسی دارند؟ فرزندانم تحصیلکرده و عضو مؤتلفه هستند. آقا زاده تون بزرگ شوند می گذارید راه شما را ادامه دهند؟ ...
حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار
شب آخر زمانی که بنفشه خواب بود از طریق پنجره موفق شدم فرار کنم. در مدتی که آنجا بودم هیچ راه فراری نداشتم حتی اگر فریاد هم می زدم کسی صدایم را نمی شنید چرا که اطراف خانه بنفشه، خانه دیگری نبود. پس از اظهارات دختر جوان، وی در اختیار خانواده اش قرار گرفت و ماموران بنفشه را دستگیر کردند. او با دستور قاضی در اختیار مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. ...
اعتراف به جنایت خونین در مزرعه
با هم درگیر شوید؟ در حال رانندگی بودم و او در کنار من نشسته بود و با هم به سمت خانه در حرکت بودیم که ناگهان صفر حرف های زشتی زد که من به شدت عصبانی شدم، آنقدر عصبانی بودم که حتی می خواستم به سمت تریلری که از روبه رو به طرف مان می آمد بروم و دست به خودکشی بزنم. او چه حرفی زد که حاضر به خودکشی هم شده بودی؟ صفر از من خواست همسرم را طلاق بدهم. بعد هم مسائل دیگری را مطرح کرد که ...
همه دنیا من را با چادرم می شناسند
ها هزاران ورزشکار از کشورهای مختلف خود را به المپیک می رسانند تا با رقبا رقابت کنند. به همین دلیل در دهکده ورزشکاران متفاوت با نژادها، عقاید و افکار مختلف حضور دارند. از طرفی همه ورزشکاران در یک محل متمرکز هستند و بسیاری با پوشش من آشنا نیستند. برای خیلی ها عجیب است که من با چادر به المپیک آمده ام. مثل المپیک لندن که خیلی ها من را برای اولین بار می دیدند و این موضوع بازتاب زیادی در رسانه های ...
خانه های سازمانی یا جولانگاه شیاطین؟! +تصاویر
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از مرآت - با اینکه سالها در سمنان زندگی کرده بودم، هیچ وقت فکر نمی کردم در این شهر هم مکان وجود داشته باشد. آن هم مکانی در داخل شهر و در مجاورت چند مرکز آموزشی! وقتی دوستانم از اوضاع وخیم آنجا می گفتند باورم نمی شد جایی کنار گوشم وجود دارد که ضریب آزادی در آن تقریبا بی نهایت است!هرچند می ترسیدم تنها به آنجا بروم اما دل به دریا زدم، دوربینم را برداشتم و ...
ماجراهای علی غصه خور!
با شک و تردید با من برخورد می کنند. مثلا همین چند روز قبل بلایی به سرم آمد که اگر برایتان بگویم، این بار شما دل تان به حالم می سوزد و غصه ام را می خورید!... درگوشه ای از پیاده رو و جدول خیابان، پیرمردی لاغر و استخوانی را دیدم که دستش را روی سرش گذاشته بود و های های مثل ابر بهاران گریه می کرد. فکرکردم حتما به یاد و در سوگ عزیز از دست رفته اش چنین ناله سر داده و غمگین است. صدای پیرمرد به ...
سالروز آسمانی شدن تیز پرواز آزاده شهید حسین لشگری / اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ
. حال علی چطور هست و به یاری خدا او هم که خوب هست. من این نامه را برای اولین بار برایت می نویسم. امروز ملاقات با نمایندهٔ صلیب سرخ داشتم و مشخصات مرا ثبت کرد و گفت که از این به بعد می توانم نامه برایت بنویسم. من نمی دانم که چقدر این حرف ها درست هست و ما می توانیم نامه برای همدیگر بنویسیم ولی من هنوز شک دارم و اگر آن نامه به دست تو رسید، برایم آدرس محل زندگی خودت را بنویس تا نامه های بعدی را به ...
درباره ساخت سریال شهید باقری اشتباه کردم
احمد متوسلیان چه کسی بوده و یا تنها اسمی از ایشان در مناسبت های مختلف شنیده بودیم . قهرمان ملی لفظ قشنگی است اما باید این قهرمان در دل های همه مردم رخنه کرده باشد و مردم نسبت به آن محبت داشته باشند. احساس می کنید در فیلم ایستاده در غبار این اتفاق افتاده و مردم وقتی فیلم را دیدند به متوسلیان علاقمند شدند؟ مهدویان: به نظرم اینطور است. من با بسیاری از تماشاگران فیلم را ...
من سفارشی نویس نیستم/ قلمم زنانه است
باید بگویم، به نظرم در اینترنت وجود دارد. من تحصیلات حوزوی سطح 2 دارم و از اواخر دوره دبیرستان همکاری محدودی را با یکی از هفته نامه ها شروع کردم که بیشتر در فضای سیاسی و شهدا و دفاع مقدس بود، اما بعد از اتمام تحصیلات حوزه، حول و حوش سال 85، فعالیت غیررسمی ام را با صحفه نسل سوم کیهان که صحفه جوانان بود، شروع کردم. از طرفی هم با فراغ بالی که به خاطر اتمام درس به دست آورده بودم، در چند سایت اینترنتی هم ...
استخدام سارق برای انتقام از پدر دختر
خانه شدم، علاوه بر فرشاد یکی از دوستانم به نام صمد هم آنجا بود. صمد مدتی بود به دختر جوانی به نام شبنم علاقه پیدا کرده بود، اما پدر شبنم با ازدواج آن ها مخالف بود. صمد در قهوه خانه به من گفت که از پدر دختر مورد علاقه اش کینه به دل گرفته است و قصد انتقام دارد. او پیشنهاد داد اگر به خانه پدر دختر مورد علاقه اش دستبرد بزنم 3 میلیون تومان به من دستمزد می دهد. از آنجایی که بیکار بودم و به پول ...
روایت توکلی از تقابل شهید آیت با بنی صدر
برای اولین بار در آنجا دیدم. مواضع خارجیش خوب بود. تا قبل از 22 خرداد هم مواضع خارجی بدی نداشت، ولی نهایتاً از کوزه همان برون تراود که در اوست . *چرا در این قریب به 30 سالی کسی یادی از مرحوم آیت نمی کرد؟ ممکن است تغافل صورت گرفته باشد. آیت شخصیتی نبود که برای همه قابل تحمل باشد، چون در تاریخ و حقوق بسیار صریح اللهجه بود. این جور آدم ها معمولاً خیلی طرفدار ندارند. اکثر مردم با ...
ارتباط چندش آور زن متاهل با کارگر فروشگاه محله
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز " ، هیچ گاه فکر نمی کردم با پاسخ دادن به یک پیامک ناشناس این گونه زندگی ام در معرض تاراج قرار گیرد و با دست خودم آن هم فقط به خاطر یک کنجکاوی مسخره آشیانه ای را که چند سال برای ساختنش زحمت کشیده بودم ویران کنم... زن جوان در حالی که دختر خردسالش را در آغوش می فشرد، گریه کنان به قاضی شعبه 825 دادسرای مشهد گفت: می دانم اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب شده ام و ...
گفتگو با وهابیِ جدا شده از دربار آل سعود
. خود من هم زمانی یک بچه کلاس 9 بودم که مرا به روستایی به نام رطله در راه دیرالزور بردند که 13 کیلومتر از رقه فاصله داشت و مرا روی منبر بردند و اصول خطبه و سخنرانی را یاد گرفتم و همان موقع بود که خطبه جمعه خواندم و پس از آن بود که به حفظ روی آوردیم، اما نه حفظ قرآن، بلکه حفظ سخنان محمد بن عبدالوهاب و ابن تیمیه تا اینکه فراموش نمی کنم مردی بود که اگر مرده است خدا او را بیامرزد و اگر زنده ...
عاشق جمشید شدم/ او کاری با من کرد که مجبور شدم هر روز به خانه اش بروم
پودرهای سفید موادمخدر صنعتی (شیشه) بوده است که من وابستگی شدیدی به آن پیدا کرده بودم. این موضوع موجب سوءاستفاده هرچه بیشتر جمشید شد و من مجبور بودم برای تامین موادمخدر هر روز نزد او بروم. دختر 21 ساله در حالی که در اتاق مددکار اجتماعی کلانتری سجاد مشهد اشک می ریخت ادامه داد، این ارتباط حدود 2 سال طول کشید تا این که سه ماه قبل متوجه شدم باردار شده ام آن روز دوست داشتم زمین دهان باز کند و ...
در امتداد تاریکی ... "غفلت از مکافات عمل"!
کشیدم و پس از گرفتن طلاق به زندگی در کنار دختر 15 ساله ام ادامه دادم. برای آن که بتوانم از خودرو استفاده کنم در یک آموزشگاه رانندگی ثبت نام کردم و مدتی بعد به عقد موقت مربی آموزشگاه درآمدم اما مدتی بعد همسر مربی آموزشگاه متوجه ماجرا شد و او هم به ناچار مرا رها کرد. این در حالی بود که من به ولخرجی و گشت و گذار با دوستانم عادت کرده بودم. در این میان به عقد موقت جوان دیگری درآمدم ولی وقتی ...