سایر خبرها
داستان های شگفت از بزرگان درباره احترام به مادر
...> آیت الله العظمی مرعشی نجفی کسی است که 60 سال نماز شبش را در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خواند. رئیس دفتر این عالم بزرگوار می گوید؛ یک بار به آقا گفتم: اجازه می دهید که دفتر را زود تعطیل کنم و بروم؟ چون پدرم آمده است، می خواهم به دیدارش بروم. آقا بغض کرد و فرمود: خوش به حالت که پدر داری! قبل از این که بروی، قصه من و پدرم را بشنو. حدوداً ده ساله بودم و در نجف بودیم که مادرم گفت: وقت نهار است، به ...
مشق بزرگی در اسارت/ جوان ترین اسرای ایرانی از زندگی در اردوگاه های عراق می گویند
تا بچه ها بتوانند از آب استفاده کنند. در این مدت عراقی ها از تحمل اسرای ایرانی در برابر تشنگی متعجب شده بودند و نمی دانستند که آنها مخفیانه از آب استفاده می کنند. یکی از روزها بعثی ها تصمیم گرفتند از ما عکس تهیه کنند. از آنجایی که لباسی به اندازه من وجود نداشت فرمانده اردوگاه لباس های فرزند خود را از خانه برای من آورد و من آنها را پوشیدم و عکس انداختم. سال 63 با تبادل اسرا من و پدرم با اسرای عراقی ...
وقتی مجتهدان داعشی خود را ضایعات فروش معرفی می کنند
ها است در مورد حق ماموریت آنها. زمانی که در تهران بودیم حق ماموریتمان 60-65 هزار تومان بود اما الان در سوریه 50 هزار تومان است. متاسفانه مبالغی حدود 50-60 و حتی 200 میلیون تومان بر سر زبان ها افتاده که واقعیتی ندارد. اگر فردی به جبهه میرود، این کار را وظیفه اش می داند. یک چیزهایی خط قرمز هستند و ائمه خط قرمز ما هستند و در آینده خط قرمز فرزندان ما خواهند بود. شهید عسگری 19 رمضان به دنیا ...
واکنش جدیدی به هجمه اینستاگرامی به کتابش
...، اِندِ چشم پوشی و اِندِ رفاقت است. رفیق خوب و با مرام همه چیزش رو پای رفاقت می گذارد. عضو کمیسیون نظارت شورای شهر تهران گفت: باید عرض کنم که عزیز برادر پوریای ولی تا وقتی که مردم رو میزد زمین و خاک می کرد پوریا نبود وقتی که به خاطر به دست آوردن دل مادر حریفش، خودش را زد زمین، پوریا شد و مرحوم تختی هم به خاطر مدال هایش تختی نشد توی زلزله بوئین زهرا خودش را به خاک انداخت و برای مردم ...
سنگ نوشته مزار هر شهید یک رسانه است
نوشته پیام خاص خودش را دارد. 20 سال بعد زمانی که پیکر پدر بازگشت، حال و هوای عجیبی شهرمان را فرا گرفت. 28 خرداد ماه سال 1386، 10 سالی می شد که تبریز پیکر شهید تشییع نکرده بود. مراسم بسیار باشکوهی برای پدر برگزار شد، اما وقتی به درون قبر رفتم تا پیکر پدر را تحویل بگیرم و درون آن بگذارم، اطراف را نگاه کردم و تصور کردم پدر در قطعه شهدا دفن نمی شود. قبور اطراف همه به هم ریخته بودند و اصلاً شکل و شمایل ...
دردسر عشوه گری دختر یک سرایدار برای پسر پولدار در میهمانی های اعیانی
پا درآوردم و پابرهنه از حیاط به سمت خانه دویدم. خانه پر از سکوت بود. همه خوابیده بودند. پاورچین پاورچین به سوی آشپزخانه رفتم. می دانستم مامان پول هایی را که بابت سبزی پاک کردن از خانم های همسایه و محله می گیرد در کشوی سوم کابینت قایم می کند. دستم را بردم و در تاریکی یک مشت از پول ها را برداشتم واز زیرزمین بیرون زدم. زیر نور چراغ های حیاط پول ها را شمردم و مبلغی را که راننده خواسته بود ...
بعثی ها اسیر ما بودند
کنیم تا اسیر جدید به اردوگاه بیاید و ما را از اخبار جنگ باخبر کند؟ این از خدا بی خبرها که مدام دروغ می گویند. من نقشه ای دارم. همه با تعجب نگاهم کردند اما وقتی نقشه ام را گفتم صدای الله اکبر و صلوات در زندان طنین انداز شد. تنها رادیویی که می توانستیم آن را بدزدیم، رادیوی برجک نگهبانی بود چون اگر نگهبان به فرمانده می گفت رادیوی مرا دزدیده اند اعدامش می کردند. فاصله زمین تا برجک نگهبانی و رادیو ...
امروز دلواپس تر از همه دلواپسان خود آقای روحانی است - هاشمی اجازه ندهد نزدیکانش مهم ترین آرمان های
خودم را در دانشگاه شیراز به عنوان معلم دانشگاه گرفته ام. الان حقوق استادی می گیرم. حقوق من هشت میلیون و صد هزار تومان است. اگر من رفته بودم و پنجاه سال پیش یک بقالی سر کوچه ای باز می کردم الان بعد از 50 سال درآمد بیشتری داشتم. بعد هم گفتم که من از جای دیگری هم حقوق می گیرم، به عنوان رییس فرهنگستان که یک سمت آموزشی مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است و بر اساس همین مصوبه معادل رییس دانشگاه ...
برایم مراسم ختم گرفتند!
مجلس ترحیم و خاطره گویی و قرآن خوانی هم گرفته بودند. برای مراسم شهادتم پوستر و اعلامیه هم چاپ شده بود که پس از آزادی و بازگشت به خانه، دیدم. عراقی ها هر چه اصرار می کردند که برای مصاحبه بروم و خبر اسارتم را از رادیو فارسی عراق بگویم، قبول نکردم، چون احتمال می دادم شاید مجبورم کنند به امام(ره) یا نظام مقدس کشورمان توهین کنم. در نهایت دو نفر از بچه های جهرم که با من در یک آسایشگاه بودند حدود چهارماه ...
حداد عادل: نامزد انگلیسی در انتخابات خبرگان94 نداشتیم/ دلواپس تر از همه دلواپسان خود آقای روحانی است/ ...
را در دانشگاه شیراز به عنوان معلم دانشگاه گرفته ام. الان حقوق استادی می گیرم. حقوق من هشت میلیون و صد هزار تومان است. اگر من رفته بودم و پنجاه سال پیش یک بقالی سر کوچه ای باز می کردم الان بعد از 50 سال درآمد بیشتری داشتم. بعد هم گفتم که من از جای دیگری هم حقوق می گیرم، به عنوان رییس فرهنگستان که یک سمت آموزشی مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است و بر اساس همین مصوبه معادل رییس دانشگاه تهران ...
شوک الکتریکی بدترین شکنجه عراقی ها بود
و آزاده ای برویم که در عملیات بزرگ خیبر با مجروحیت شدید در جزیره مجنون به محاصره دشمن درآمده و 80 ماه در اردوگاه های رژیم بعثی سپری کرده تا گوشه ای از خاطرات خود را برایمان بازگو کند. * فارس: خودتان را معرفی کنید؟ فرج الله فصیحی رامندی فرزند حبیب الله معروف به فصیح رامندی در فروردین ماه سال 1339، شهر دانسفهان از توابع شهرستان بویین زهرا به دنیا آمدم، دوران کودکی خود را در ...
صلیب سرخ جهانی و پدیده ای به نام ابوترابی!
تامین کردید؟ گفت: یک بار فرشی را که پدرم برای عروسی مان داده بود با اجازه خانم فروختم، یک بار هم برای قرار بود مسولین برای شستشوی خانه خدا با گلاب ایران به مکه بروند که ما را هم بردند. احترام برای شما! ابوالفضل خسروی: اردوگاه موصل زمستان های سخت و طاقت فرسایی داشت. یک سال به قدری هوا سرد شده بود که تحمل آن واقعا برای بچه ها سخت بود از طرفی هر کاری هم که می کردیم به ما لباس گرم ...
توصیه های انتخاباتی مهدی خزعلی به رئیس جمهور: آقای روحانی، استعفا بده، برای دور دوم هم برنگرد
تومان درآمد داشت و همه را حیف و میل کرد، مطرح بود. عمده اختلاس ها در دولت او بود 3 هزارمیلیارد و 6 هزار میلیارد و 12هزار میلیارد تومان. این ها همه دزدی و اختلاس بوده است. وقتی دزدی می آید و اثاث خانه مرا می برد آن قدر درد ندارد که خدای نکرده فرزندم از جیبم بردارد! دزد خانگی آدم را نابود می کند. وقتی فیش حقوقی منتشر می شود و سرکار خانم رسما می گوید سهم خودمان را از سفره انقلاب برداشت کردیم ...
کارآفرینی حد و مرزی ندارد
در همان حوالی به قیمت 8 هزار تومان خریداری می کند. یعنی در 23 سالگی مغازه خودش را باز می کند. در این روزگار برادر ناتنی اش هم به او مراجعه می کند که زیر پر و بالش را بگیرد اما این کار آتش خشم پدر را برمی ا فروزد و از او می خواهد که اسم رجبی را از روی مغازه اش پاک کند تا کسی نداند حسن پسر او است. آن زمان پدرم روبه روی مغازه من بنگاه خرید و فروش اتومبیل داشت اما زل زد در چشم من و گفت نمی خواهم کسی ...
تحلیل مبانی وزمینه های یادداشت رهبرانقلاب برکتاب تن تن و سندباد
خوشبختانه از حضرت زهرا سلام الله علیها اسم آوردید. من در خصوص وجود مقدّس فاطمه زهرا سلام الله علیها چند جمله بگویم؛ شاید این سررشته ای در زمینه ی بقیه ی ائمّه و بزرگان شود و بتوانید فکر کنید. شما خانمی که در دوره پیشرفت علمی و صنعتی و فناوری و دنیای بزرگ و تمدّن مادّی و این همه پدیده های جدید زندگی می کنید، از الگوی خودتان در مثلًا هزار و چهار صد سال پیش توقّع دارید که در کدام بخش، مشابه ...
دلواپس تر از همه دلواپسان خودروحانی است/نامزد انگلیسی در انتخابات خبرگان94 نداشتیم
می گوید عاقبت کنار نرفتن های سال 92 را می دانسته است. همان طور که در اسفند 94 احتمال می داده است که لفظ امید در ذهن مردم خوش آهنگ تر از لفظ دلواپسی باشد. با این همه می گوید پیش بینی هیچ انتخاباتی به اندازه 96 برایش سخت نبوده است. نگاهش همچون همه این سال ها به پدیده های اطرافش مثبت است. می گوید اگرچه از تهران نتوانسته اند یک نفر را هم به مجلس بفرستند و نمایندگانی به جای شان به این قوه رفته اند که بیش از پنج نفرشان را نمی شناسند اما حداقل به وحدت رسیده اند؛ وحدتی که ...
صبری فراموش نشدنی در انتظار دیدار
پدری و مادری ام محسوب می شدم و نزد آن ها بسیار عزیز بودم. با هزار امید و آرزو ازدواج کرده بودم و حالا هر جا که می رفتم سنگینی نگاه ها را مخصوصاً در همان یک سال اول بعد از اسارت همسرم کاملاً بر وجود خود احساس می کردم. هر کسی چیزی می گفت. تمام دخترهای هم سن و سال اطراف من صاحب زندگی و حتی فرزند شده بودند اما من همچنان از آینده مبهمی که پیش رو داشتم بی خبر و بی اطلاع بودم. همین ...
علیه آمریکاحرف زدن افراطی گری نیست/افشای فیش های نجومی سیاسی نبود
مبنی براینکه می بایست بازتاب رای مردم در انتخاب رئیس مجلس خبرگان دیده می شد، سوال کردیم که وی اظهار کرد: شاید برخی از زاویه نگاه خودشان اینگونه برداشت کردند که چون آیت الله هاشمی در انتخابات خبرگان اولین رای را داشت پس طبعا باید در مجلس خبرگان هم برای تصدی جایگاه ریاست رای اول را داشته باشد، اما اگر قرار بود همه چیز دست ملت باشد پس اصلا مجلس خبرگان رهبری چه کاره است و برای چه آمده است؟ ...
یک قاب، دو روایت نگاهی به وضعیت آزادگان در زمان اسارت
العاده و به یادماندنی بود. مردم ابراز خوشحالی می کردند ساعت چهار عصر هفتم شهریورماه 1369 به مرز خسروی رسیدیم و با نشانه ای که مامور عراقی اولین بار به ما نشان داد که پرچم ایران بر روی یک پاترول فرماندهی بود؛ صدای صلوات و تکبیر بچه ها بالا رفت و استقبال بی نظیر ما پس از 30 ماه اسارت که از خانه دور بودیم، آغاز شد. اولین دیدار با بچه ها و اقوام و نزدیکان انجام شد. از همسرم به عنوان ...
با حبیب رفتم... بدون حبیب بازگشتم/ سه ماه در سلول انفرادی
اوایل فکر می کردیم این تحرکات فقط در مرز است و همان جا تمام می شود، اما عراقی ها هر روز در حال پیشروی بودند. هرگاه به پشت بام می رفتیم، عراقی ها را می دیدیم. تعداد زیادی از همسایه ها شهر را ترک کرده بودند و به روستاها و شهرهای اطراف رفته بودند. پدرم اجازه نمی داد ما شهر را ترک کنیم و می گفت عراقی ها چند روز بعد عقب نشینی می کنند و به شهر وارد نمی شود. برادرم و حبیب هرگاه از خط مقدم برمی گشتند، می گفتند شما نمی دانید آن جا چه خبر است توپ و تانک عراقی ها مثل مور و ملخ در مرز پراکنده است و شما نمی توانید این جا بمانید. ...
ماه عسل در جبهه بودیم که اسیر شدم
دیدارشان رفتم. همسرم با سایر خواهرانی که برای کمک رسانی و درمان مجروحین آمده بودند. من پس از دیدن ایشان مجددا به منطقه برگشته و قرار گذاشتیم که دو روز دیگر، یعنی دوشنبه مجددا به دیدار ایشان بروم که فردای آن روز به اسارت دشمنان در آمده و تا زمان آزادی او را ندیدم. در واقع حضور ما در مقطع زمانی فوق در جبهه ها، جنبه گذراندن ایام ماه عسل مان بود که به اسارت من انجامید. ظاهرا یک بار شما را ...
زندگی زیر فشار مرگ؛ این جا تنشان هم برق دارد!
هایی است که به جان اهالی افتاده: بچه من را برق گرفت، الان گوشه خانه افتاده، چه کسی می تواند او را به من برگرداند؟ قبلا هم یک سیم افتاد روی سر یک زن و بچه هایش را بی مادر کرد. این را زن سالخورده ای که روی لبه جدول کنار خیابان نشسته می گوید. فاصله اش با نزدیکترین دکل کمتر از 5 متر است. اینها را می گوید و یک ناسزایی هم حواله اداره برق می کند که در این سال ها به مشکلاتشان رسیدگی نکرده: ما ...
بیوگرافی شاهرخ خان پادشاه سینمای هند
...> او در دهلی نو، پایتخت هندوستان، متولد شد. با نام مستعار سلطان خان و با قد 175 سانتی متر، که بیش از 55 فیلم و مجموعه تلویزیونی در کارنامهٔ خود دارد. اولین فیلم او یک کار تلویزیونی با نام آنی جیوس ایت توس آنس این ویچ بود. شاهرخ خان در سال 1965 در یک خانوادهٔ مسلمان و پشتون در دهلی به دنیا آمد. البته پیش از او شهناز لاله رخ پا به این خانه گذاشته بود و پنج سال تمام تنها فرزند و دختر ...
آن جا که طبیعت توقف می کند، “هنر“ آغاز می شود
تلاش های ما این شرایط بهتر شود. برگزاری نمایشگاه کمی برای ما سخت است ولی چون همه ی بچه ها با علاقه عضو گروه شده اند و همه این کار را دوست دارند نمایشگاه موفقی داریم و امیدواریم که در سال های بعد پیشرفت چشمگیری داشته باشد . فاطمه وطن دوست به این حرف که از هنر نمی شود کسب درآمد کرد اعتقادی ندارم فاطمه وطن دوست هستم ، 22 ساله . از کودکی علاقه ی زیادی به هنر داشتم ...
حال و هوای دختران ترخیص شده از بهزیستی
. تهدید هم کرده که اگر از بهزیستی ترخیص شود، کاری می کند که همه از این که او را بیرون نیاورده ایم، شرمنده شویم. من دوست دارم بیارمش، اما اولاً توانایی تأمین مالی او را ندارم زیرا در نهایت ماهی 60 هزار تومان از درآمدم برایم می ماند. این شرایط به شکلی است که مادرم برای تأمین مخارج اضافه خودش کارهایی می کند. از طرفی من در خانه یک فرد معتاد دارم؛ می روم و می آیم بوی شیشه به مشامم می رسد و ...
قصه ای از غصه ها
زهره قندهاری تنهایی اش را با مهربانی حاجی بابا و بی بی سلیمه تقسیم کرده و روزهای سخت بی پدری را در کنار آنها گذرانده. 14 سال از زندگی او می گذرد. نمی داند الان مادرش پس از سال ها زندگی با پدر معتادش کجاست! و حالا از دار دنیا یک بی بی دارد و یک حاجی بابا. مادر مریم پدرش را ترک کرده و پس از دو سال طلاق گرفته و حتی برای یک بار هم نیامده او را ببیند. انگار نه انگار که دختری دارد. حاجی بابا ...
بوی بهاران می دهی آزادمرد
خدا فقط خدا. خدای تنها هم نه، اگر جز خدا ائمه نبودند و توسلات نبود، کار خیلی خراب می شد. سازگاری آسایش نمی آورد. تنها چیزی که امید می داد مقاومت و توکل به خدا و ائمه بود. یک لحظه غفلت همه چیز را خراب می کرد. ما چون باهم بودیم شاد بودیم. حتی از برادر بالاتر، دوست و رفیق بودیم. تمام مراسم مذهبی و ملی و انقلابی برنامه داشتیم با این که ممنوع بود. خیلی مشکلات را همین گفتگوها و برگزاری این مراسم برطرف می ...
دوران اسارت زندان نبود دانشگاهی بود انسان ساز
روز 26 مرداد 1369 ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سال های اسارت خود در اردوگاه های عراق، پا به میهن اسلامی گذاشتند و به آغوش خانواده های خود بازگشتند. آزادگان، گنجینه های ارزشمندی هستند که در درون آن، فرهنگ انسان ساز دوران اسارت نهفته است. ثبت وقایع اسارت، پلی است برای انتقال فرهنگ اسارت از درون اردوگاه ها به شهرهای میهن اسلامی مان، ایران. حسین طحان ...
این همه اتفاق عجیب و غریب برای ارثیه 320میلیون تومانی
کردم و 320میلیون تومان به آنها دادم و در ازای آن چند چک گرفتم. وی ادامه داد: حدود 2سال از این ماجرا گذشت و خواهر و برادر جوان برای راه اندازی سفره خانه مدام امروز و فردا می کردند. به همین دلیل تصمیم گرفتم پولم را از آنها پس بگیرم. چند مرتبه تلفنی در این باره صحبت کردیم تا اینکه یک روز وقتی به محل کار آنها رفته بودم ناگهان کارگران رستوران دست و پای من را گرفتند و به زور داخل اتاقی بردند ...
کاهش میانگین سنی زنان سرپرست خانوار
خونه های مردم کار می کردم تو تهران. نمی رسیدم به بچه ها. شب تا می خواستم برگردم غروب می شد و تاریک. اگه دیر می رسیدم خونه کتکم می زد. اینها را می گوید و یک مشت دیگر جعفری می ریزد داخل سبزی خردکن. دو سال پیش بود که خانم های مسجد پول گذاشتند و برایش این سبزی خرد کن را خریدند تا دیگر مجبور نباشد در راه برگشت به خانه روزی صدبار به آسمان چشم بدوزد که نکند هوا تاریک شود و هنوز به خانه نرسیده ...