سایر منابع:
سایر خبرها
مادر سنندجی طناب دار را از گردن قاتل فرزندش باز کرد
کشتی و ما را داغدار کردی، زندگیمان از هم پاشیده، تنها دختر و دیگر فرزند پسرم بیش از سه سال است خواب راحتی نداشته اند، خودم هم هر دوشنبه و پنچ شنبه کارم شده رفتن بە سر مزار فرزند مقتولم...ولی من بخاطر کسب رضای خدا از تو گذشتم که امیدوارم خدا از ما راضی باشد. صدای صلوات و گریه شوق حاضرین به ویژه خانواده قاتل همه فضا را پر کرده بود، لحظاتی که توصیف آن در هیچ قالبی نمی گنجد. مقتول به دست و پای پدر و ...
به هیچ وجه برای شهادت نمی روم!
... مادر همسر شهید حاجی زاده: مادر قبل از اینکه خبر شهادتش را بشنویم فاطمه حلماء (دختر شهید) در خانه راه می رفت می گفت بابا رضا شهید شده. دلم می ریخت می گفتم این بچه چه می گوید؟! بعد از چند روز که آقا رضا زنگ نزد به قول ما شمالی ها گوش هایم دراز شد که چطور بچه متوجه شده بود؟! *ما لیاقت نداشتیم بیشتر از این کنارش باشیم مادر همسر شهید حاجی زاده: وقتی رضا رفت به سوریه عده ای به ...
اعتراف مادر سنگدلی که 2 فرزندش را کشت: دختر خردسالم التماس کرد که او را نکشم!
نشده است. اگرچه آثار زخم روی دست دخترک نشان می داد که او در برابر قاتل مقاومت کرده است اما لباس های خونین فاطمه (مادر کودکان) که در واحد آپارتمانی کشف شد، قصه این حادثه را تلخ تر کرد، چرا که احتمال وقوع جنایت توسط مادر کودکان قوت گرفت. با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، زن 33ساله تحت تعقیب کارآگاهان قرار گرفت تا این که مشخص شد این زن به شهرستان بجنورد ...
زجر های یک چریک اسلامی به روایت همسرش
، نگه داشتم. *در این چند روز، شما عکس العملی به این شرایط نشان ندادید؟ آن روزها من سر نترسی پیدا کرده بودم. در حالی که هلیکوپتر بالای حیاط خانه مان می چرخید و سرتاسر کوچه محاصره بود، گفتم، این طور نمی شود که من دست روی دست بگذارم و اینها محاصره ام کنند. من باید بروم حرم امام رضا(ع)، چون ما پناهنده امام رضا(ع) هستیم. شهید اندرزگو این جمله را بارها گفته بود. حتی در زابل. بلند شدم ...
خط و نشان آقای وزیر برای بستن تلگرام!/ انتقاد ریز آیت الله جنتی از مجلس/ کتک زدن پسر 13 ساله توسط ...
نهادهای خارج از دانشگاه، پایان داده شود؛ اما نه تنها این معضل بر طرف نشد بلکه امروز شاهدیم با صدور مجوز برای پذیرش نیروهای سازمانی یک ارگان نظامی عملاً دست نهادهای خارج از دانشگاه را برای دخالت در امور دانشگاه های علوم پزشکی باز می گذارید. جناب وزیر با ادامه این روند شانه های نحیف دانشگاه و دانشگاهیان زیر بار تصمیمات غیر کارشناسی همکاران شما، روز به روز شکسته تر می شود. انصاف نیوز این خبر را منتشر کرده ...
پیاده روی هفتگی آیت الله سید مرتضی مرعشی نجفی تا مسجد جمکران
بود که مادر و 13 ساله بود که پدرش را از دست داد. او در همان سال به همراه دایی خود، به تبریز مهاجرت کرد و هفت سال در حوزه علمیه تبریز به طلبگی پرداخت. سید مرتضی 21 ساله بود که راه حوزه علمیه قم را در پیش گرفت و به این شهر مهاجرت کرد تا از محضر بزرگانی مانند حضرات آیات حائری یزدی و خوانساری بهره ببرد. او از همان دوران عادت داشت تا به همراه دوستان خود و در روزهای جمعه، مجلس روضه در حجره ...
خاطره حسن روشن از روزهایی که حجازی استرس می گرفت
ناصر خاطره بدی داشت. کسی جرات نداشت با او شوخی کند الا من. به او گفتم ناصر اگر تو خوب باشی من هم یک گل می زنم. وقتی به فرودگاه رفتیم، مادرم قبل از ترک ایران گفت پسرم گل می زند. به ناصر گفتم دیدی گل می زنم. مادر هم می گوید. البته بیشتر شوخی بود چون نمی شود پیش بینی کرد. آقای دیده بان دبیر کل وقت فدراسیون به من گفت حسن چیکار می کنی؟ گفتم گلم را در این بازی می زنم. او هم گفت اگر گل زدی، ماشینت را پلاک می کنم. یک بی ام دبلیو داشتم که پلاک نمی شد و برایم پلاک کردند. 252 43 ...
قاتل نامردی شدم که خانواده ام را ازمن گرفت
چیزی به فریبا نگفتم اما دایما مواظب آن دو بودم تا اینکه در رفت و آمدها و تلفن بازی های آن دو نفر متوجه برقراری ارتباط نامشروع پنهانی شدم ...انگار که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم نمی توانستم آسیبی به فریبا به عنوان مادر پسرم بزنم بنابراین در نزدیکی منزل کمین کردم تا ایرج در نبود من و اطمینان از اینکه من سرکار هستم وارد منزلم شود . ایرج نزدیک دم در خانه که رسید و زنگ را به صدا ...
قدیر روی بیت المال حساس بود و می گفت: باید فردای قیامت جوابگوی همین یک خودکار باشم/ شهادت قدیر با موشک ...
آنها به سوی جهاد می شود. همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند وظیفه اصلی ما در این دوره شناخت دشمن و داشتن بصیرت است مدافعین حرم با بصیرت کامل در صحنه جهاد حاضر شدند. از تولد تا جوانی سیزده شهریور سال 1363 بود که خداوند فرزند پسری به خانواده سرلک عطا کرد که نامش را قدیر گذاشتند، قدیر هنوز زبان باز نکرده بود که پای منبر علمای بزرگ با خانواده اش همراه بود و کودکی اش را در هیأت ...
زجرآور ترین لحظه برای خواهر شهید لاجوردی
برگزار می شد، به برادرم می گفتم، قول می دهم به کسی حرفی نزنم. اجازه بدهید بیایم پشت در اتاق بنشینم و گوش بدهم. ایشان می گفتند، اگر قول می دهی که نگویی، بیا بنشین. من می رفتم و گوشم را می گذاشتم لای درز در و خدا شاهد است تا زمانی که موضوعی در سطح خانواده گفته نمی شد، کلمه ای درباره آن حرف نمی زدم. *از خاطرات کودکی تان بگویید. برادرانم می رفتند مدرسه جعفری و ما خواهرها می رفتیم ...
پرواز کبوتران بر گرداگرد تابوت سرباز امام/ عکس هایی که دیگر در آلبوم خاطرات جایی نداشت
... کمتر مرا مادر صدا می زد و بیشتر از لفظ حاج خانم استفاده می کرد. یک روز در انبار خانه مشغول جابه جایی وسایل بودم که او از جبهه برای مرخصی آمده بود، از صدای زنگ، باز شدن در و یا الله گفتنش، فهمیدم که جمشید است اما چون نمی توانستم دست از کارم بکشم، نیم ساعتی طول کشید تا به اتاق بروم، وقتی وارد اتاق شدم، او را ایستاده مشغول وَر رفتن با کتابخانه اش دیدم، بعد از سلام و احوال پرسی، پرسیدم ...
تقاضای سنگین وزن ترین مردایرانی ازوزیربهداشت
اوایل بافضای مجازی آشنانبودم ولی دوستانی دارم که آن هامرابا این فضاآشناکردندوالان ازطریق کانال ها وگروه هاباعده ای درارتباطم.تواین برنامه های مجازی آدمای خیلی خوبی پیدامیشه درسته که شیطنتاش زیادن ولی آدمای خوبش هم زیادن وبعضی هاازهمون طریق به من کمک کردن وازدوستانم سپاسگذارم. سین: چرا ازدواج نکردید؟ جیم:من چندین سال پیش که جوان بودم عاشق شدم همه چیزخوب وفراهم ...
تعداد انگشتان حاج اکبر برای شمارش درد هایش کم است/این خانواده فقط ماهی 20 هزار تومان می گیرد+تصاویر
قاضی بود، ایشان 4 سال در خانه ما زندگی می کرد. عروس این خانواده گفت: ما در حدی که بتوانیم، کمکشان می کنیم، شوهرم کشاورز پدرش هست و ما هم از 2 هکتار زمینی که پدرش برای شراکت به ما داده، زندگی خود را پیش می بریم. ازدواج برای محمد تبدیل به آرزوی دست نیافتنی شده است، وی هنگام خداحافظی به دور از چشم پدر و مادر و خواهرانش به خبرنگار ما درباره سالم بودن خود تاکید می کرد و می گفت ...
شهادت آرزویش بود و همین آرامم می کند
سال و ریحانه خانم چهار سال و نیم دارد. دل کندن از بچه ها با توجه به اینکه دختر هم هستند برایشان سخت نبود؟ خیلی سخت بود. حسن آقا علاقه شدیدی به بچه ها داشت به خصوص که بچه های مان دختر بودند و وابستگی خاصی به هم داشتند. خیلی همدیگر را دوست داشتند. حسن همیشه قربان صدقه دخترها می رفت. این علاقه را فامیل و همسایه ها هم دیده بودند. می دانستند چه عشق و علاقه ای بین حسن آقا و بچه ها وجود دارد ...
28 سال است با خاطراتش زندگی می کنم
به همه کمک کند و دست همه را بگیرد. خودم مانده بودم چطور این رفتارها را یاد گرفته، چون برادر دیگرش ارتشی بود و جبهه می رفت، قبل از شهادتش به او گفتم حسین جان اگر نوبتی باشد برادرت جبهه رفته و تو دیگر نرو. گفت نه مادرجان من هم باید بروم. وقتی کرج آموزش نظامی می دید از مشهد برایش انگشتر آوردند. چندبار به او گفتم حسین جان خودت را به کشتن می دهی، گفت تا زمانی که این انگشتر دست من است اتفاقی برایم نمی ...
از بی مهری آخوند درباری تا مهر و محبت درجه دار شهربانی!
...> یادش بخیر ملاهاشم یزدی از کسانی بود که پدر، حرف او را حجت گرفته بود. به پدر گفته بود، کاسب سالی یکبار اگر ضرر کند می گوید چه کنم؟ اما طلبه ای که به هدف معنوی اش نرسیده باشد، هر شب می گوید چه کنم؟ چه کنم؟ پدرم شاهد برای درست بودن حرفش زیاد پیدا کرده بود و من در این میان تنها مانده بودم تا فرشته نجاتم رسید. از جلوی دکان مان که رد شد، دیدمش. پدر سرش به حساب و کتاب گرم بود. گفتم ...
وزارت بهداشت برای عقیم سازی زنان معتاد از مراجع استفتا می گیرد
به گزارش ستاره ها؛ فروش نوزادان از سوی مادران معتاد مسأله جدیدی نیست؛ گرچه سال ها این رویه وجود داشته است، اما 9 ماه قبل رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران این موضوع را به صورت رسانه ای مطرح کرد در حالی که مهم ترین مسأله ای که در این باره وجود دارد چگونگی پیشگیری از ادامه این وضعیت است؛ آن هم با وجود 200 مادر معتاد که به گفته فاطمه دانشور ، عضو شورای شهر تهران تنها 10 نفر از آنها حاضر به ترک ...
اعتراف های تلخ قاتل مادر و دختر 3 ساله
زن جوان و دختر 3 ساله اش در نخستین روز بهمن سال 92 است. عامل جنایت، با گذشت حدود دو سال از جنایات، درحالی دستگیر شد که تصور می کرد راز این قتل ها برای همیشه سر به مهر خواهد ماند و همگان تصور خواهند کرد مادر و دختر کوچولو براثر نشت گاز جانشان را از دست داده اند. متهم جوان دیروز پس از پایان جلسه بازپرسی و اعتراف به هر دو جنایت در گفت وگویی جزئیات تازه ای از قتل ها را فاش کرد. مقتول را از ...
امام رضا مادر سرطانی ام را شفا داد
...> الان هم که هفت ساله از این موضوع میگذره و ما هر سال تو اون روز که دکترا گفتن مادرم حالش خوب میشه به بیمارستان کودکان سر طانی میریم و بابام هم نذری که تو اون روزای پر از رنج و درد کرده بود رو ادا می کنه ما هرسال تو اون دو هفته ای که بخاطر بیماری مامانم رفته بودیم محضر آقا امام رضا ، میریم مشهد و دو هفته رو تو این شهر مقدس سپری می کنیم .... به قول بابام خدا ببره و نیاره اون روزا رو و اقعا سخته ...
زندگی خصوصی محمدجواد ظریف/تصاویر
آموختگان این مدرسه، به یک فرد تند سیاسی بدل نشود. او یک مبارز سیاسی نشد، اما سال هاست که به عنوان دیپلمات ارشد و اکنون وزیر جمهوری اسلامی فعالیت می کند. درحالی که پدر و مادرش - براساس آنچه در کتاب آقای سفیر می گوید- باوجود مذهبی بودن، مخالف انقلابیون بودند. مسافر سانفرانسیسکو از خانواده مذهبی ظریف جز این انتظار نمی رفت که فرزندشان را به جای البرز و خوارزمی و هدف به مدرسه ...
معجزه ای همزمان از امام رضا و حضرت معصومه سلام الله علیهما
...: قریب به 70 سال از خدا عمر گرفته... اهل مشهد است. در دلش آرزوی زیارت بی بی دوعالم فاطمه المعصومه سلام الله علیها غوغا کرده. بادلی شکسته ، رفت حرم سلطان خوبی ها حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام. آقا جان! دلم برای زیارت خواهر بزرگوارتان لک زده است... پولی ندارم. دیگر توانی در جانم برای سفر نیست. تو رو بحق خود خواهرت ، تمام این موانع ...
هوا هوای زیارت هوا خراسانیست...
گوهرشاد تو و ایل و تبار تو سلطان بنده ی بنده زاده ات هم من سرور خانواده ی من تو نوکر خانواده ات هم من هرکجا خورده ام زمین گفتم " یار بی دستی ام امام رضاست " بارها گفته ام فقیرم من " همه ی هستی ام امام رضاست " گردنم زیر دِین لطف شماست من نمک گیر این حرم هستم جای دیگر ندارم آقاجان ...
کلیات شورای نگهبان غیرقابل خدشه است/ فراکسیون امید شناسنامه اصلاحات نیست/عامه مردم نمره خوبی به دولت نمی ...
از مجلس اخراج کرد؟ **به صفدرحسینی توصیه شده بود خودت استئفا بده ولی او این کار را دیرهنگام انجام داد فارس: این البته توصیه خود اصلاح طلبان بود. عطریانفر: توصیه این بود که آقای حسینی پدر؛ شما از دو سال قبل دائماً گفته اید صندوق پایه حقوق اش باید مثل بانک مرکزی ، قاعده ای داشته باشد و دولت تصمیمی نگرفته،اما شما نباید این وام را می گرفتید. پس خودت پیش قدم شو و استعفا ...
به یاد شهید مفقودالاثر مدافع حرم مرتضی کریمی شالی /شهیدی که هدف تک تیراندازهای داعش قرار گرفت و جان ...
هم شهادت آن ها را تأیید نکرده اند. پیکر شهید کریمی و همرزمانش هنوز در آمبولانس است. برادر همسر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی افزود: هنوز یک سال از درگذشت خواهر شهید کریمی که در تصادف به رحمت خدا رفت، نگذشته که خبر شهادت آقا مرتضی را برای خانواده آوردند و همه فامیل و آشنایان در تهران و شالِ تاکستان قزوین، چشم انتظار پیکر این عزیزشان هستند. عباسی همچنین به حال و هوای این روزهای دختران ...
سیره علما در زیارت امام رضا (ع)
...، به شدت احترام می کرد؛ به گونه ای که برای هر بیننده ای آشکار بود. ایشان در تابستان ها همواره به زیارت حضرت رضا علیه السلام می رفت و تمام تابستان را در مشهد مقدس ساکن می شد و هرشب نیز به حرم مطهر مشرف می گشت. اگر هم به ایشان پیشنهاد می شد در جای خوش آب و هوایی در مشهد ساکن شود می فرمود: ما از پناه امام هشتم علیه السلام جای دیگر نمی رویم . وقتی به مشهد مشرف می شد و به حرم مطهر حضرت رضا ...
زیارت اول امام رضا (ع) و دعای بعد از زیارت
کامل بودی خدا بکشد آنان را که تو را کشتند و به دست و زبان تو را آزردند پس تضرع و مبالغه کن در لعنت کردن بر کشنده امیر المؤمنین و قاتلان حسن و حسین علیهم السلام و قاتلان جمیع اهل بیت رسول خدا علیهم السلام پس از پشت قبر برو و نزد سر آن حضرت دو رکعت نماز بکن در رکعت اول سوره یس و در رکعت دوم سوره الرحمن بخوان و جهد کن در دعا و تضرع و بسیار دعا کن از برای خود و پدر و مادر خود و جمیع برادران ...
فرزند کویر از زمین حلب آسمانی شد +تصاویر
تبدیل شد. مهدی فقط گفت : اگر لایق رفتن باشیم. شب تا صبح دلم هزار راه رفت، صبح هنوز لقمه نان تازه از تنور درآمده را نخورده بودم گفتم : مهدی جان ، تو داری میری سوریه؟ گفت : انشاالله. گفتم : مگه جنگ نیست، گفت : منم برا همین می خواهم بروم. گفت : راضی باش تا برم، گفتم : من کی باشم خدا راضی باشه، گفت : یعنی برم شهیدشم. گفتم : می خوای بری شهیدشی کوچه و خیابان به نامت بزنن. گفت : نه بابا ما از این شانس ها ...
ایران بهشت من است
این وجود ارزنده، سال های سال در کنار ما باشد و به جامعه خدمت کند. لوریس چکناواریان لوریس چکناواریان - آهنگساز و رهبر ارکستر - سخنران بعدی این مراسم بود که خطاب به علیزاده گفت: چه خانواده ی فوق العاده ای داشتی که تو را بار آوردند. پس از اولین بار آشنایی مان و شنیدن اثر فوق العاده نینوا زمانی که خانه من را ترک کردی، در فکر فرو رفتم که علیزاده پلی میان موسیقی کلاسیک و سنتی است. تو در ...
در دیدار سیدحسن خمینی با عزت الله انتظامی چه گذشت؟
...، گفت پسر جان این چیه بازی کردی تو؟ گاو؟ ! بعد این فیلم را آوردند سینمای شهر فرنگ و من یه وقت برای پدر مادرم گرفتند که بیایند تماشا کنند. آمدم به پدرم و مادر گفتم بریم تماشا کنیم ببینید چیه؟ مادرم گفت : همین یه کارم مونده بود. هرچی گفتم دیدم فاید نداره. مادرم گفت: نه مادر ما نمی ریم. اصلا راضی نشدند که بروند ببینند؟! گفتند همین یه کارم مونده! کجا بریم سینما؟! اصلا سینما را ...
شهیدی که از او به عنوان کم سن ترین خیّر تقدیر شده بود
زیارتی مثل مشهد و کربلا و حتی حج که می رفت، کفن را با خودش می برد و توی خانه هم از مادر می خواست کفن را دم دست بگذارد. او همیشه در انتظار شهادت بود. ماجرای وصیتنامه پیدا شدن وصیتنامه شهید علی امرایی ماجرایی شنیدنی دارد که حقیقت زنده بودن شهدا را برای مان بازگو می کند. مادر شهید ماجرای پیدا شدن وصیتنامه پسرش را این طور بیان می کند: یک روز بعد از شهادت علی به دنبال وصیتنامه اش ...