سایر خبرها
به فکر طلای المپیک 2020 هستم
. خوزستان از نظر امکاناتی شرایط خوبی ندارد و عبدولی هم با عدم امکانات توانست خودش را بالا بکشد و بارها و بارها هم می توانم مدال کسب کنم. فقط از مردم استان خوزستان می خواهم که من را مانند همیشه دعا کنند. *پس حرف از خستگی بود نه خداحافظی؟ بله خسته بودم. اکنون هم خسته هستم و می خواهم چند ماهی را با بودن در کنار خانواده ام و همچنین تفریح کردن، استراحت کنم. به هر حال خداحافظی در کار ...
قاتل: صفر می گفت همسرم را طلاق دهم، او فحش های زشتی می داد+عکس
الله خواست به بیان آخرین دفاعیاتش بپردازد. چه انگیزه ای باعث شد رفیق چند ساله ات را بکشی؟ من قصد کشتن او را نداشتم اما با هم درگیر شدیم و اگر من او را نمی کشتم او حتماً مرا می کشت. چه موضوعی باعث شد با هم درگیر شوید؟ در حال رانندگی بودم و او در کنار من نشسته بود و با هم به سمت خانه در حرکت بودیم که ناگهان صفر حرف های زشتی زد که من به شدت عصبانی شدم، آنقدر عصبانی بودم که حتی ...
اظهارات بازیگر نقش ستایش در برنامه دور همی مهران مدیری
در سن 32 سالگی ازدواج نکرده است، چنین پاسخ داد: تا سن 24 و 25 سالگی خواستگار داشتم، از 25 سالگی به بعد دیگر خواستگار نداشتم و به خصوص از وقتی وارد حرفه بازیگری شدم که دیگر اصلا خواستگار ندارم. فکر می کردم معروف شوم یک اتفاقی می افتد و یکی در خانه را می زند، اما باز هم کسی نیامد. محمدی در ادامه صحبت های خود با اشاره به گفت وگویی که حدود 20 سال قبل با مدیری داشته، گفت: آقای مدیری حدود ...
معمای خودکشی پهلوان تختی+عکس
و در خودکشی تختی مؤثر می داند: وقتی مسیر زندگی او را دنبال کنیم، می شود فهمید او چطور به جایی رسید که چنین کاری کرد. تختی علاوه بر اینکه ازدواج کرده بود، اما تعهداتش به خانواده خودش سر جایش بود، چون سرپرست خانواده اش هم بود. در راه آهن شاغل بود؛ اما از کار بی کارش کردند. با این حال زیر بار هیچ کمکی هم نمی رفت. شاهد بودم در سخت ترین شرایط زندگی اش به او پیشنهاد کردند از عکسش برای تبلیغات تیغ ریش ...
علیرضا خمسه: مرحوم رشیدی در مراسم خواستگاری برایم پدری کرد
سامان دادن به وضع اقتصادی و زندگی بازیگران و زحمت کشان صنف تئاتر و سینما داشت. آیا این رحمت و لطف پدری شامل حال شما هم شد؟ بله، مرحوم داود رشیدی برای من واقعاً حکم یک پدر را داشت. روشن تر بگویم، در زمان خواستگاری، من جوانی بودم که پدرم سالها قبل فوت کرده بود و یتیم بودم و پدری نداشتم. در مراسم خواستگاری مرحوم رشیدی بجای پدرم آمد و ضمانت مرا نزد پدر دختر کرد و دختر آنان را برای ...
تختی نیستم و دوست ندارم کسی به من لقب بدهد
متوجه استعداد این کشتی گیر شد بیان داشت: من عادت دارم که بعد از هر تمرین بین کشتی گیران مسابقه درون باشگاهایی برگزار می کنم. همیشه او برنده می شد و کسی حریفش نبود ولی یک بار در یک کشتی شکست خورد و بعد از پایان کشتی نشست و به شدت گریست. فکر کنم 15 یا 16 سال بیشتر نداشت. همان روز به همه از جمله پدر و مادرش گفتم که این پسر قهرمان المپیک می شود و این هم شد. مربی قهرمان المپیک ریو در دسته 74 ...
فغانی: برخی از موفقیت ما ناراحت شدند
برای ما خوب پیش رفت. در بیشتر مسابقات حضور داشته و به اینجا رسیدیم. پس از پایان فینال المپیک، پیغام های زیادی از سوی دوستان به دست ما رسید. دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز پیغام تشکر آمیزی داد. قشنگ ترین جمله ای که پس از قضاوت در فینال المپیک شنیدید و به شما چسبید چه جمله ای بود؟ مسلما اولین پیغام از سوی خانواده بود، اما پس از پایان بازی هنگام خداحافظی با داوران در میز شام ...
متهم به قتل دخترجوان: به مادرم فحاشی کرد،خفه اش کردم
. به همین خاطر به آپارتمانم در ایوانکی رفتم و پس از اینکه مطمئن شدم کسی در خیابان نیست مقتول را روی دوشم گذاشتم و به داخل آپارتمان رفتم، حدود نیم ساعت کنار جسد ایستادم. بهت زده بودم و فکر می کردم اگر جسد را به این شکل به بیرون از خانه ببرم، بقیه متوجه می شوند. به همین خاطر تصمیم گرفتم آن را از آپارتمانم بیرون ببرم. در بیرون از آپارتمان دستفروشی را دیدم که مشغول فروش وسایل پلاستیکی بود، چند ...
قصه غم انگیزکودکانی که معتادمتولد می شوند
، مادر وفرزندان ، وآن شخص پسر خاله کسی بود که الان همسر من است ، با رفت و آمد به آن خانه و مصرف مواد کم کم با دختر آن خانواده آشنا شدم وبا درگیر شدن عواطف و احساسات ناآگاهانه علی رغم رضایت خانواده خودم بدون هیچ مراسمی در محضر عقد کردیم. الان که فکر میکنم پیش خودم میگم انگار عقلم را از دست داده بودم ، چرا به حرف پدرو مادرم و بزرگترها گوش ندادم تا به چنین سرنوشت تلخی دچار نشوم اما افسوس ...
متهم به قتل دخترجوان: مدت ها با او دوست بودم؛ به مادرم فحاشی کرد، خفه اش کردم
ایوانکی رفتم، در آنجا آپارتمانی داشتم، ابتدا در ایوانکی تصمیم گرفتم جسد عاطفه را خارج از مناطق مسکونی بیندازم اما چون عده ای کشاورز در آنجا بودند این احتمال را دادم که من را ببینند. به همین خاطر به آپارتمانم در ایوانکی رفتم و پس از اینکه مطمئن شدم کسی در خیابان نیست مقتول را روی دوشم گذاشتم و به داخل آپارتمان رفتم، حدود نیم ساعت کنار جسد ایستادم. بهت زده بودم و فکر می کردم اگر جسد را به این شکل به ...
علت بیماری و خانه نشین شدن بازیگر زن
بازیگری دورم کرد این بیماری مشکلاتی را در کارم ایجاد کرد، 9 ماه خانه نشین شدم و از دنیای بازیگری فاصله گرفتم. من که از نوجوانی فعالیت کرده ام برایم سخت بود که روزهای زیادی در خانه بنشینم . کار نکنم. این بود که اضطراب بیشتری هم سراغم آمد. تورم زبان و حلقم باعث شده بود صدایم در نیاید، به راحتی نتوانم صحبت کنم و شاید باورتان نشود بعد از مدتی لکنت زبان هم گرفتم به علاوه چهرام تغییر کرده بود و ...
داوود رشیدی یک نابغه به تمام معنا بود/ مفتش شش انگشتی در یادها می ماند
کردیم و مقارن شد با طرح تاسیس خانه سینمای ایران. در خانه سینمای ایران امین تارخ به ما ملحق شد و با همدیگر تلاش کردیم. انصافاً زحمت هم کشید و عضو هیئت موسس هم شد. بنده بودم آقای مشایخی بود آقای زاهد بود آقای انتظامی بودند و بعد آقای رشیدی یک مسئله ای داشتند با وزارت ارشاد یک قهر و آشتی این وسط وجود داشت که خوشبختانه با پا پیش گذاشتن بنده به یک نحوی بعد آقای انتظامی به یک نحوی و همین طور یکی دو تا دیگر ...
موهای طلایی رابرت ردفورد، زیر لحاف سنگین کمونیسم دهه بسته و انحصاری 1360 و مردان سبیل کلفت/ مقاله مفصل ...
عکسی که خودم از روی جلد محبوب ام در همه این سال ها گرفتم. در اینرنت پیدایش نکردم، اما خوشبختانه، در سفر و خانه پدری بودم، پس سر صبح رفتم سراغ مجله های قدیمی، در کتابخانه کودکی، و از خود همان شماره مجله عکاسی کردم و این جا گذاشتم، اریجینال. در میانه بحث های روزهای اخیر، این چیزی بود که من داشتم. حالا متن کامل مقاله را بخوانید: پیش از سکانس انفجار آخر فیلم زابریسکی پوینت امیر ...
فساد چگونه سیستمی می شود؟
آشنا این گزاره را این طور تکمیل کرد که امروز دو جناح در کشور داریم، فاسد و سالم. دیدگاه شما چیست؟ دو جناح فاسد و سالم داریم، اما فاسدها در هر دو جناح هستند. به عبارت دیگر، ما یک بخش فاسد و یک بخش سالم در هر دو جناح داریم. سالم ها در هر دو جناح سیاسی هستند و فاسدها هم از هر دو جناح. چه شد که بعد از 37 سال امروز به وضعیتی دچار شدیم که شما از آن به فساد سیستمی یاد می کنید، فسادی که ...
قوی ترین قهوه جهان؛ آرزوی مرگ با کافئین!
می تواند بد باشد؟ به مدت سه هفته به صورت مداوم قهوه Death Wish را می نوشیدم و ناگهان با یک حمله عصبی مواجه شدم. پیش از این در تمام زندگی ام سابقه حمله عصبی نداشتم در نتیجه سریعا متوجه شدم که این اتفاق مربوط به قهوه است. 8 روز کامل را نتوانستم بخوابم. در پایان روز چهارم به بیمارستان رفتم و حمله عصبی دیگری به من دست داد. پزشکان مرا از همسرم جدا کردند و به بخش خاصی بردند که در آنجا من با 12 نفر از ...
ماجرای بازداشت چند ساعته شهرام ناظری
...، چرا نباید به آنجا بروم؟ چون محیط آنجا محیطی نبود که من دوست داشته باشم و باب سلیقه ام باشد. - به خاطر می آورم که در کرمانشاه کتاب به زبان لاتین وجود نداشت اما مادرم تمام کتاب های شکسپیر به زبان انگلیسی را از تهران سفارش می داد تا خواهرم نمایشنامه های شکسپیر را به زبان اصلی بخواند. خواهرم بزرگ تر از من بود و به یاد می آورم وقتی که کودک بودم، تمام کتاب های او به زبان انگلیسی بود و ...
ما محکوم به حبس ابدیم
و چسب با بوی سیب زمینی ته گرفته مخلوط بود، محبوبه اما باجدیت، انگارنه انگار که ناهار امروزشان روی گاز ته گرفته، روی کفش ها آن حجم های بی مصرف پری را می چسباند. روی کفش مشکی را پر قرمز، روی بنفش، زرد، روی قرمز، مشکی، روی آبی، نارنجی و بعد آنها را کنار دیوار کپه می کرد و می چید تا انتها... . سرش را برگرداند و گفت: توی این گونی ها 700 جفت کفشه، برای هر جفت کفش 500 تومان می گیرم، هر سه روز یک ...
به نام مردم، در جیب خود
منصوب شد. دومین دوره فعالیت سیاسی برلوسکنی در مَسند نخست وزیری در سال 2006 میلادی به پایان رسید، اما او دو سال بعد؛ یعنی در سال 2008 میلادی، مجددا به این سمت برگزیده شد و تا سال 2011 میلادی، یعنی در اوج بحران بدهی ایتالیا و چندین وچند پرونده اتهامی فساد مالی و اخلاقی، سکان دفتر نخست وزیری را در اختیار داشت. به این ترتیب، وی پس از موسولینی، طولانی ترین مدت فعالیت را در سمت نخست وزیری ایتالیا در اختیار ...
دیپلماسی دین و ضرورت های امروز جهان
تناسبی با رفتارهای خشونت بار گروه های تکفیری ندارد. غنوشی پس از اجابت نکردن دعوت اخوانی ها، در بخشی از این نامه آورده است: دلایل پزشکی یا... نبود که مانع حضور من در اجلاس شما شد. من روزبه روز احساس می کنم لحظه جدایی من و شما نزدیک شده است. من یک مسلمان تونسی هستم. تونس وطن من است. من به این ایمان دارم که وطن امری مهم، اساسی و تعیین کننده است. بنابراین به هیچ کس اجازه نمی دهم مرا از تونسی بودنم جدا ...
بازیگر معروفی که امام رضا(ع) او را شفا داد
شدم اما بدون کمک دیگری نمی توانستم روی پا بایستم. به مشهد رفتم و شب نیمه شعبان در حالیکه زیر بغلم را گرفته بودند خودم را به صحن امام رضا(ع) رساندم و از ته دل شفای خود و یا مرگ را از حضرت خواستم. در حال راز و نیاز بودم که احساس کردم دست راستم داغ شد و می توانم آنرا حرکت دهم. چیزی نگذشت که پای راستم هم داغ شد. به همراهم گفتم؛ فریاد نزن تا کسی نفهمد فقط زیر بغلم را رها کن می خواهم راه بروم ...
این سرباز گمنام را بهتر بشناسیم/ وصیت می کنم که پشتیبان اسلام و ولایت فقیه باشید+عکس
به جبهه جنوب می رفت. یکبار هم در جبهه مجروح شد و درباره این موضوع هیچ اطلاعی به خانواده نداد تا اینکه بهبودی یافت و به خانه بازگشت. وقتی امتحان کنکور داشت در کردستان بود. بعد از اطلاع از زمان آزمون مستقیم به اصفهان رفت. مشغول پاسخگویی به سوالات آزمون بود که بعلت خستگی شدید حالش بهم خورد اما امتحان را به سختی به پایان رساند. وقتی نتایج کنکور اعلام شد اسم او در میان قبول شدگان ...
از افشاگری عجیب مهران غفوریان تا اقرار گلمکانی به محافظه کاری!
...! این بازیگر در افشاگری عجیبی ادامه داد: حرکات موزون به نماد دائمی این فیلم ها تبدیل شده بود. و گاهی از نمونه موفق بازی من را در یک فیلم می خواستند عینا آن را تکرار کنم و این خیلی برای من عجیب بود! این شیوه بازی در سینما که من مجبور بودم به آن تن بدهم، باعث می شد گاهی انقدر خسته از سر صحنه به خانه می آمدم که انگار کارگری بوده ام! ماجرای گریه غفوریان سر صحنه یک فیلم وی ...
اهمیت تناسب اعتقادی در ازدواج
مریم عطاریان-بخش کلوب ازدواج تبیان همه چیز از همان مراسم نامزدی شروع شد. بارها به مادرم گفته بودم که احساس می کنم این دختر تناسب اعتقادی لازم را با من ندارد و قید و بند چندانی در امور مختلف ندارد اما مادرم اصرار داشت که این مسایل مهم نیست و بعد از ازدواج، زن از مرد تبعیت می کند و .. تا اینکه زمان نامزدی رسید. ناباورانه دیدم که در مراسم، تمام اقوام خانم بدون حجاب در ...
پژاک یا داعش هر که باشد از ما سیلی می خورد
نمی خواهم باور کنم گفت نه حجت زخمی شده. رفتیم منزل پدر شوهرم آنجا همین سؤال را از خواهرشوهرم پرسیدم. گفتم حجت رفت پیش قاسم؟ خواهر شوهرم گفت بله رفت. دیگر راهی نداشتم جز اینکه باور کنم همسرم بال و پر گرفته و از این دنیای خاکی رفته است. همسرم رفت و خودش را به برادر شهیدم قاسم رساند. هم همسرم و هم برادرم هر دو روز سیزدهم شهید شدند. لحظه وداع معمولاً در ذهن خانواده شهدا ماندگار می شود، آن لحظه ...
روایتی تکان دهنده از خطا و قصور پزشکی در ایران
اینکه از قافله ای عقب نمانم. باید با سر بروم در آن دیوار که گفتم و برسم به این مرگی که گفتم اجتناب ناپذیرنبودنش بر سوز دل می افزود. پاییز 78 بود، سرفه می کرد. عمه متخصص بیهوشی ام از یک پزشک فوق تخصص ریه از آمریکا برایمان وقت گرفت. رفتیم به بیمارستان. جواب آزمایش [با سدیمانتاسیون سه رقمی] و عکس را که دید، گفت عفونت ریه است، همان برونشیت مزمن سیگاری ها. یک دوره آنتی بیوتیک خوراکی تجویز کرد و ...
انکار معصومه از تکه تکه کردن مرد هوس باز در حمام
این جلسه که به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور دو قاضی مستشار تشکیل معصومه بار دیگر ادعای تازه ای مطرح کرد. وی گفت: حالا که رضایت اولیای دم را جلب کرده ام دیگر دفاعی ندارم و فقط می خواهم از زندان خلاص شوم ولی می خواهم واقعیتی را بگویم. من در زمینه خرید و فروش اشیای عتیقه فعالیت داشتم و در خانه ام یک نیم تنه هخامنشی و 10 سکه دقیانوس که بیش از 10 میلیارد تومان می ارزید داشتم اما همه ...
محمدی: چرا وقتی قیصر از حریم اش دفاع می کند کسی ایراد نمی گیرد/ کی مرام: مشکل با امکان مینا ایدئولوژیک ...
افراد آن نزدیک می شدم . برای رسیدن به حرفه خبرنگاری با افراد ژورنالیستی که در آن دوره زندگی می کردند و افراد مهمی بودند صحبت کردم برای رسیدن به عاشقانه مهران با پدر و مادرم در این حوزه صحبت کردم. گاهی اوقات حس میکنم نکند در سینمای ایران ، بازیگری اینقدر جدی نیست و من زیادی همه چیز را جدیی گرفتم. اما باز سعی میکنم پشیمان نشوم و سر پروژه بعد دوباره برای رسیدن به نقش همانقدر تلاش میکنم. لحظه ...
سنگ تمام برای بازیگر فقید دوست داشتنی+تصاویر
بیان کوتاه از استاد داوود رشیدی، دستمایه تیتر روزنامه های دیگری نیز شده است. روزنامه شهروند با چاپ طرحی زیبا از این هنرمند فقید در صفحه نخستش و انتشار مصاحبه ای منتشرنشده از او، تیتر آمدم، دیدم، رفتم را برای مطلب خود برگزیده است. داوود رشیدی در پایان صحبت هایش در این گفت وگو، گفته بود: به مردم می خواهم بگویم آرزویم این است که شما جوان ها راحت تر ازدواج کنید، مشکلات اقتصادی کم شود و بعد هم از لطف ...
تاملاتی نقادانه درباره مبانی نظری مرکز مشاوره انشاء (در اصفهان)
دعاوی اخیر ایشان تاثیر گرفته است، بازنویسی و منتشر نمایم. این یادداشت را تاملاتی نقادانه درباره مبانی نظری مرکز مشاوره انشاء نام داده ام. 0- مقدمه: بهار 91 در نشست ماهانه حکمت سرا شنوندۀ عرایض روحانی محترم، جناب آقای میرزایی بودم. ایشان ادعاهایی را درباره فساد ذاتی علوم انسانی و خبر تاسیس دانشِ خالص انسان شناسی اسلامی مطرح کردند. می خواهم در این یادداشت تاملاتی نقادانه را درباره ...
کمی با کفش های من راه برو...
مثبت بگذارد. کاش قبل از هر انتقادی، از خودمان بپرسیم آیا آمادگی و صلاحیت قضاوت کردن در این زمینه را داریم؟ آیا از همه ی جنبه های این ماجرا با خبریم؟ گاهی سعی می کنم کفش های دیگران را بپوشم و راه بروم؛ کفش کسانی که راه رفتنشان به نظرم متفاوت و مورد سؤال است؛ مثلاً مادرم با کفش های طبی مخصوصش. وقتی آن ها را پوشیدم، درست شبیه مادرم راه می رفتم. بعد کفش های کتونی خودم ...