سایر منابع:
سایر خبرها
چند روایت معتبر به بهانه شهادت جوادالائمه
[دستورات الهی و ائمّه اطهار (ع)]، ادب خود را آشکار سازید. (5) غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود/ کسی به وادی غم، یاور امام جواد (6) حضرت امام محمدتقی(ع) در آخرین روز از ماه ذی القعده به دست معتصم، خلیفه ستمگر عباسی و پسر مامون به شهادت رسیدند. معتصم به وسیله سمی که در انگور تزریق کرده بود و ام فضل (همسر امام جواد(ع) و دختر مامون) آن را در کاسه ای مقابل امام گذاشت و بسیار از آن ...
نمی دانستم که نمی توان گرفتن عکس سلفی را در سریال نشان داد / بازیگران درجه چندم به شبکه هایی مانند جِم ...
را کار کردم و حقیقتش ناخواسته وارد این پروژه شدم. در واقع دوستم که مجری طرح این سریال است و قبلا دستیارم بوده به من زنگ زد و برای همکاری دعوتم کرد. من برای پاسخ منفی دادن از پشت تلفن رودربایستی کردم و رفتم آنجا تا از نزدیک به او بگویم تمایلی برای کار ندارم که نشد. در کل برای کمک به رفیقم رفته بودم و برنامه ای برای این سریال نداشتم. بعد از اینکه وارد چرخه ساخت شدم، متوجه شدم محدودیت های خاصی در ...
بازیگران در سکانس آرزو / آرزوهایی که انگار باید جای دیگری به جز سینما اتفاق بیافتند
سه فیلم خوب داشته باشیم سینمای ایران نیست و این هم تئاتر ایران نیست که این همه هنرمند تئاتری بیکار باشند. آرزو می کنم سینما به جایی برسد که در طول یک سال حداقل 20 فیلم درجه یک داشته باشد. هدیه تهرانی هدیه تهرانی که در فیلم کاغذ بی خط با زنده یاد خسرو شکیبایی هم بازی بود در یادداشتی از حسرتش چنین نوشت: هجده نوزده ساله بودم که ناصر تقوایی درباره طرح چای تلخ با من صحبت کرد و ...
مسلمانانی که زمینه ساز شهادت امام جواد(ع) شدند
پایگاه خبری ریشه : امام محمد بن علی مشهور به ابا جعفر الثانی و ابن الرضا، در شب جمعه دهم ماه رجب سال 195 هجری در مدینه متولد شدند، عمر مبارک ایشان بیست و پنج سال است، و پس از حضرت زهرا(س) کسی در میان اهل بیت دیده نمی شود که عمری چنین کوتاه داشته باشد. ایشان در آخر ذی القعده سال 220 هجری به دستور معتصم عباسی و به دست ام الفضل زن امام جواد و دختر مأمون عباسی به شهادت رسیدند.[1] امام جواد ...
حمله دوباره کی روش به برانکو: هنوز منتظرم آن آقا عذرخواهی کند
خانه سه امتیاز را بگیریم. در درجه اول به قطر تبریک می گویم و بازیکنانشان به خاطر عملکردشان اما اجازه بدهید به بازیکنان خودم تبریک بگویم که درون زمین فوق العاده عمل می کنند. سرمربی تیم ملی ایران در مورد بازی سخت مقابل چین که تهاجمی بازی می کند ، گفت: فقط یک هشدار می خواهم به تمام دوستانه رسانه ای بدهم اگر فکر می کنید بازی با قطر دشوار بود بازی با چین سخت تر هم هست. ژاپن در خانه امروز شکست ...
پسر هوس باز با چرب زبانی مرا خام خود کرد / از او باردار شدم
جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند
خیلی نگران بود و جوش می زد . حتی برای گلایه به خانه مادربزرگم رفت. اما مادربزرگ و عمه هایم می گفتند چرا این قدر به شوهرت گیرمی دهی و مته روی خشخاش می گذاری. او جوان است و اگر با چند دوست دوران مجردی اش هم رابطه نداشته باشد باید بیفتد و بمیرد. مادر بزرگم که زنی مغرور و یک دنده است می گفت چون زندگی مان از نظر مالی تامین است پس مشکل خاصی وجود ندارد و باید قدردان زحمات پدرم باشیم ...
با طراحان لباس خوشتیپ های هالیوودی آشنا شوید (1)
اونایی که تو اتاق بودن مبهوت شده بودن، مامانش، خاله ش، استایلیست موهاش و ... و همه دهنا باز مونده بود. رونان در مورد تجربه فرش قرمز در این مراسم می گوید: همه چیز این حسو بهم می داد که من هنوز خودمم، ولی قطعاً از دایره آرامشم خارج شده بودم. لباسی که رونان را خجالت زده کرد: این استایلیست در مورد پیراهن مشکی کلوین کلاینی که برای رونان در مراسم جوایز بریتانیا انتخاب کرده بود، پا را فراتر گذاشته ...
درجست وجوی قاتل زنان تهرانی/ 49 زن قربانی این مرد هوس باز
110 اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی ...
چخوف هم می تواند عده ای را دلواپس کند
خواست برای دیدن کار بیاید. من گفتم اصلا به سن وسال تو نمی خورد. اما اصرار و گریه و زاری می کرد چون بیلبورد کار را دیده بود که نگار لباس عروس دارد و قاعدتا دختر پنج ساله عاشق لباس عروس بود و اصرار داشت کار را ببیند. من قبول کردم لحظه آخر نمایش او را داخل ببرم تا فقط لباس عروس را ببیند و نمی خواستم گریه های نگار را ببیند. دمِ در ایستاده بودم و نگار که اشکش را پاک کرد، کلا 10 ثانیه طول می ...
وقتی وارد اتاق شدم تازه فهمیدم که چه اشتباهی کرده ام/ آنجا حُرمتم شکسته شد
آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
هدایتی: پیراهن آدیداس اورجینال است
و به ریشمون میخنده.باشه آقای کیروش زمین بدجوری گرده بازم بهم میرسیم نقل قول +12 #10 Somayeh 2016-09-02 13:40 حاج حسین ای پولو بده به جوونای ایران که تو بدبختی زندگی میکنن نه به این میلیاردرها،بده جوون هایی که از شدت نداری و فقر نمیتونن ازدواج کنن و رو به فحشا آوردن،میدونم دست به خیری و کمک هم کردی،ولی ایران اینقد بدبخت داره که حالا حالاها وضعیتشون خوب نمیشه،پاداش به اینا ...
کمیته داوران از گفتن یک خسته نباشید هم دریغ کرد
یک فصل در مسابقات حضور پیدا نمی کردم، کنار گذاشته می شدم و به واسطه همین موضوع در تست اول فصل به مشکل خوردم کناری اضافه کرد: شب قبل تست با تزریق سه آمپول وارد تست شدم و نتوانستم این تست را با موفقیت بگذرانم و ده روز بعد در شیراز دوباره تست شرکت کرده و این بار موفق بودم اما ابلاغی ندادند تا هفته پانزدهم دیدار سپاهان و پدیده که به فرودگاه رفتم که فرودگاه مشهد به دلیل شرایط جوی کنسل شد و ...
سه خصلتی که از دید امام جواد(ع) جلب محبت می کند
طرح دوستی ریختم تا بالاخره توانستم پیش آن مرد بروم. دیدم که مرد فهمیده ای است. از او پرسیدم داستان تو چیست؟ گفت: من اهل شام هستم. یک روز در موضع رأس الحسین(ع) عبادت می کردم که شخصی پیش من آمد و گفت: با من بیا. با او همراه شدم که ناگهان خود را در مسجد کوفه دیدم. به من گفت: این مسجد را می شناسی؟ گفتم: مسجد کوفه است. با هم نماز خواندیم. همراه او بودم که خود را در مسجدالنبی(ص) دیدم. او به پیامبر(ص ...
خدا هوای شاهین ها را دارد
زندگی را تکرار می کرد. حتی خنده ها و اشک هایم هم کپی بود. مرغ مینا بودن را دوست داشتم اما برایم کم بود. دوست داشتم خودم باشم. برای خود بودن باید از هفت سالگی می گذشتم. * * * 10ساله بودم. طاووس کوچکی که همیشه جلوی آینه ی دنیا بود. مدام خودش را می دید. عاشق خودش بود. خدا همه چیز به طاووس داده بود. بهترین پرهای دنیا را. قشنگ ترین رنگ های دنیا را. طاووسی که شب ها به ...
پاسخ به 7 پرسش کاربردی بر اساس سبک زندگی جوان ترین امام
.... حضرت جواد (ع) چطور با مخالفانشان برخورد می کردند؟ حتماً برایمان پیش آمده که در مجلسی شرکت کرده باشیم و سؤالات دینی یا مسائلی دیگر را از ما بپرسند و اگر مطالعه ای داشته باشیم بتوانیم دست و پاشکسته جوابی بدهیم یا کلاً سؤال را بی جواب بگذاریم. به راستی چقدر درباره مسائل روزمره دینی مان اطلاع داریم و چقدر برای خواندن و دانستن این مسائل وقت می گذاریم؟ تا در زمان ضرورت بتوانیم جواب مخالفان دینمان را بدهیم. در زمان امامت امام جواد (علیه السلام) حاکمان وقت برای آنکه این امام همام (علیه السلام) را امتحان کنند، در مناظرات زیادی از ایشان دعوت می ...
عفو نزد خدا از عقوبت محبوب تر است
داستان حضرت یوسف پیدا کرد و خویشتن داری کرد و بالاخره یک مورد تشبّه پیدا کرد. اگر تو می خواهی یونسیه بگویی، یک مورد تشبّه پیدا بکن. یک خشمی که در خانه کردی، برو یک خلوت بکن بگو: خدایا چقدر بد کردم. لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ این آقا پسر، این دختر خانم دوست دارد هر کار بکند، ولی حالا از من می پرسد که شب برود یونسیه بخواند خوب فایده ی آن چیست. الآن مثل ...
نگاهی بر مبارزات جواد الائمه (ع) با رویکرد کلامی و اعتقادی / وعاظ پاسخگوی شبهات مردم باشند
دعا را با عنوان من الصلاه العصر الی یمضی الساتان یعنی از نماز عصر تا دو ساعت پس از آن بیان کرده است. وی در ادامه ی این نکته اضافه کرد: علامه مجلسی نیز در بحار الانوار صفحه 91 حدیث 16 شرح الدعا الذی یدعی بها و یتوسل بهم دعایی را برای امام جواد (ع) با این مضمون نقل می کند اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَّا جُدْتَ بِهِ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ ...
معمای عشق در رویای نیمه شب+تصاویر
...> تصمیم گرفتم صبح فردا، سراغ ریحانه و مادرش بروم و هر چه را در دل داشتم، به آن ها بگویم. ساعتی بعد تصمیم گرفتم سراغ ابوراجح بروم و با فریاد بگویم: آن مشتری که علاوه بر گوشواره، دل مرا هم با خود برد، دختر تو بود. مظفر سالاری، نویسنده ی رمان در خصوص این کتاب می گوید: من در رویای نیمه شب به کودکان و نوجوانان فکر می کنم. شاید بتوان گفت که این رمان، رمان خانواده است. من برای نگارش این رمان ...
با "مادر سپاه" آشنا شوید + تصاویر
زیباتر می شود؛گفت: من با همین چادر 8 سال جبهه بودم و تا امروز از سرم نیفتاده است! خونها ریخته شده به اینجا رسیدیم/ حالا ما هستیم و ساپورت! گفتیم: حاج خانم امروز بر سر رنگ و مدل ساپورت دعواست! با دیدن دخترهای ساپورت به پا چه می کنید؟ گفت: فقط نگاه می کنم. حرف بزنم قطعا حمله می کنند! ولی دلم می سوزد که اینقدر خون ریخته شده تا به اینجا برسیم. من چیزهایی دیدم که گفتنش آزارتان می ...
چاوشی: من تافته جدابافته ای از دیگران نیستم
و سن و سال ندارد. من فکر می کنم نوعی استراتژی و تفکر است. من به این حال های خوب معتقدم. وقتی شعری به دستم می رسد و می خوانم و حالم خوب می شود، مطمئنم برای مخاطب هم همین اتفاق می افتد. آثار کلاسیک ما سرشار از بیت ها و مصرع های حیرت آور است. این ادبیات روز به روز تازه تر می شود و چیزی نیست که رنگ کهنگی بگیرد. اما شرط مهم برای خود من این است که نگاه ابزاری به آن ها نداشته باشم و فقط صرف ...
با رفتن از پرسپولیس یتیم شدم
قرارداد ولی بازم دلم با عشقم بود. اینا یه سری حرفایی بود که تو دلم مونده بود و دوست داشتم بگم ولی می دونستم که خیلی ها باور نمی کنن ولی اشکال نداره. چه همه اونایی که میان کامنت فحش میذارن رو دوست دارم، چه اونایی که نسبت به من ارادت دارن. فقط تنها آرزوم اینه که دوباره پرسپولیس بازی کنم ولی مطمئنم خدا هوامو داره. شما هم دعا کنید. حقیقی با فاصله چند ساعت و این بار تحت ...
بادیگارد جان کری را دور زدم!
سفر روزی یک ساعت یا دو ساعت در بیست و چهار ساعت می خوابیدیم. آن هم با استرس و موبایل دستمان بود. در حین انجام کار هم مدام باید مراقب بودی اتفاقی را از دست ندهی. توقعات از ما خیلی زیاد بود. ولی بخشی از آن منطقی نبود. خبرگزاری های بزرگ چند عکاس می فرستادند. مثلاً یک نفر فقط پنجره آقای کری را با یک لنز تله در نظر می گرفت. یک نفر با دوربین کنار دریاچه لوزان می ایستاد. من بدشانسی هم زیاد آوردم ...
از اکران مردمی "فروشنده" تا جشن امضای "سی سالگی" احسان خواجه امیری/ "لبخند رخساره" جلوی دوربین میرود + ...
نیز هر وقت که بچه ای می آمد او را برای دقایقی از پدر و مادرش قرض می گرفتم و با او بازی می کردم. خواننده آلبوم "کما" تصریح کرد: از اینکه پدر شده ام بسیار خوشحال هستم چرا که انگیزه ای بسیار عجیب و غریب در من ایجاد شده است. عسکری افزود: با آمدن بچه همیشه سرمان گرم است و در مجموع حال بهتری داریم. خواننده آلبوم"خوشبختی" خاطرنشان کرد: فقط بعضی وقت ها که درگیر کنسرت های ...
دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیه السلام
نزدیک ایشان رسید. از جلالت و متانت آن حضرت تعجب کرد. مرکب را نگه داشت و گفت: تو چرا مثل بچه های دیگر از سر راه من کنار نرفتی؟ حضرت فرمود: ای خلیفه! راه تنگ نبود که لازم باشد آن را برای تو باز کنم. خلافی هم مرتکب نشده بودم که بخواهم از تو فرار کنم و فکر نمی کنم تو کسی را بدون جرم، عقوبت کنی! تعجب مأمون بیشتر شد. گفت: اسم تو چیست؟ حضرت فرمود: محمد. گفت: پدرت کیست؟ فرمود: علی بن موسی. مأمون تعجبش برطرف ...
تنهایی؛ باری که تک فرزند به دوش می کشد
و می گویم اگر دهه شصت به دنیا آمده بودی و تجربه خانه و کلاس درس شلوغ را داشتی حتما آرزو می کردی کاش تک فرزند بودم. تنها یک دهه فاصله داریم اما من در خانواده ای پر جمعیت دنیا آمده ام و سهم تو تک فرزندی شده است. می پرسم تا به حال به این فکر کرده ای که اگر ازدواج کنی چند فرزند می خواهی؟ با شوق می گوید: حداقل 3 تا تا دور برم تا مدت ها شلوغ باشد و سرگرم باشم بچه هایم احساس تنهایی نکنند و ...
نگاهی به حمله مغولان به ایران و عراق، بر اساس یک متن تازه یاب
...، گفت نمی توان خورد، گفت پس چرا نگاه داشتی و بلشکریان ندادی و این درهای آهنین چرا پیکان نساختی و بکنار جیحون نیامدی تا من از آن نتوانستمی گذشت، خلیفه در جواب گفت تقدیر خدای چنین بود، پادشاه گفت آنچ بر تو خواهد رفت هم تقدیر خدایست، و شب را بازگشت، آنگاه خلیفه را فرمود که زنانی که با او و پسران او پیوسته اند بیرون آورد، بسرای خلیفه رفتند هفتصد زن و هزار و سیصد خادم بودند و دیگران را متفرّق کردند ...
بانک شعر / ویژه سالروز ازدواج امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س)
بارید چونکه پیچید بوی خوب خدا؛ عطر یک عاشقانه ازلی پنجره رو به گل تبسم کرد تا تو را دید در نگاه علی سیب سرخ گلاب را بو کرد گل سرخ محمدی گل داد یک گلستان کنار شهر خدا روی لبهای احمدی گل کرد عرش خندید رو به لبخندش چه بگویم که عشق عاشق شد جبرییل از بهشت گل میریخت بعد از ...
پذیرایی با شیشلیک جهادی تا تقدیر از ژنرالی با اشعار خدمت رسانی
نوجوانی بودم هر جا می گفتند قرار است استاد اسرافیلی شعر بخواند خود را به آنجا می رساندم تا اشعار حماسی ایشان را بشنوم و ... آری اگر چه حمید سبزواری رخت بربست و پر گشود امّا خب یاران و همسنگرانش هستند تا راه او را ادامه دهند کما اینکه خوب یادم هست چند هفته ای قبل از عروج استاد، به همراه رضا اسماعیلی و محدث خراسانی در معیت شاعری دیگر که از قضا مسئولیتی هم در این نظام ارزشمند و الهی دارد به منزل استاد ...
دنیای علی را رنگ بزنید
اگر حج و کربلا می خواهد در خانه نیازمند برود، به خدای محمد دستم را بگیرید شب تا صبح دعایتان می کنم. یکی از دخترها در اتاق مانده و حاضر نیست بیرون بیاید، دختر دیگر سوری خانم که حدوداً بیست ساله است با یک پارچ آب و چند لیوان وارد اتاق می شود. خانه را با نگاهم دور می زنم، یک تلویزیون کوچک، دوتا فرش رنگ و رو رفته، یک قاب عکس و دیوارهایی که از هر طرف به شکلی ریخته و نم گرفته است ...