سایر منابع:
سایر خبرها
چین کشور افسانه هاست/ مائو ته مانده اعتقادات چینی ها را بر باد داد/ چین می خواهد مدرن سنتی باشد
از طریق ایران منتقل شده و همانطور که می دانیم قرن 12 و 13 اوج زبان فارسی بود و هر کسی باید به زبان فارسی می نوشت تا به روز باشد. بعد از آن زمان به بعد ما آن مسیر را داریم، فراگیر است و شکل آن هم ثابت است، کتاب هایی که استفاده می شود ثابت است تا این اواخر یعنی تا زمان چین جدید که دولت چین تلاش می کند نظام قدیمی را کنار بگذارد. این بخش داخل پرانتز حذف شود چون در ادامه گفته شده است. همین ...
عضویت در گروه تلگرامی؛ بهانه ای برای همسرکشی
دوست داشتم. او عشق من نسبت به خودش را درک نمی کرد و متوجه نمی شد که چقدر نسبت به او تعصب دارم و رفتارهای نامعقولی داشت؛ درگیری اصلی ما این بود. روز حادثه هم یک ضربه به دستش زدم و بعد پشیمان شدم و آن را پانسمان کردم، اما بعد از چند ساعت زنم خواست از خانه بیرون برود که با او درگیر شدم و او را به قتل رساندم. مرد جوان به دستور بازپرس، بازداشت موقت شد و بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه او ...
زنم دیکتاتور بود!
بود که برای آخرین بار با او ازدواج کردم ولی در این مدت هیچ وقت او را کتک نزدم تنها چند سال قبل یک سیلی به گوشش نواختم!! با این حال ریشه اختلافات ما همچنان پابرجا بود تا این که حدود 100 میلیون تومان به همسرم ارث رسید. روز حادثه حدود ساعت 10 صبح برای صرف صبحانه وقتی به منزلم بازگشتم دیدم همسرم همه لوازم منزل را جمع کرده است او از مدتی قبل اصرار داشت که باید منزلمان را عوض کنیم و به جای ...
16 سالگی رفت جبهه؛ 50 سالگی شهید شد
را ببرم که راحت بتوانم با شما ارتباط بگیرم. اوایل هر دو، سه روز یک بار زنگ می زد و بعد تقریبا هر روز تماس می گرفت. ماندنش در سوریه چقدر طول کشید؟ 45 روز که گذشت، منتظر بودم که برگردد. 45 روز شد 50 روز، و باز نیامد. در یکی از تماس هایش به عروسم گفته بود نیامده ام سوریه که برگردم.این حرف ها را به من نمی گفت،می دانست طاقتش را ندارم. معمولا ماموریت های سوریه 45 روزه است. ...
همسرم از ارتباطم با حمید مطلع شد - زندگی را برایم جهنم کرده است
خودش کرده بود تا این که روزی فهمیدم حمید با دختری ازدواج کرده است. با آن که هیچ وقت حضوری او را ملاقات نکرده بودم، اما ازدواج او ضربه روحی شدیدی به من وارد کرد به طوری که برای فراموش کردن او به سمت موادمخدر کشیده شدم. از آن روز به بعد در کنار غلامعباس مواد مصرف می کردم تا این که پدرم متوجه موضوع شد و مرا در مرکز ترک اعتیاد بستری کرد. وقتی مواد را کنار گذاشتم پدرم اصرار می کرد از همسرم جدا ...
بیایید آرزوی اولین شهیدمفقودالاثرمدافع حرم تهران را بر آورده کنیم
بگیری تا اهالی محل، خانه قدیمی و کوچکی را نشانت دهند و بگویند: خانه شان آنجاست. علی، مرد بزرگی بود .... سریه فرهادی مادر شهید ساکت و کم حرف است خیلی مختصر و کوتاه درباره فرزند شهیدش می گوید: علی پسر خوبی بود، خیلی خوب... و در سکوتی عمیق فرو می رود و جواب های سؤال دیگر ما را به پسرانش می سپارد و خود چشم می دوزد به فرزندانش. ازهشترود تا تهران سریه نامی آذری است و اصلیت مادر برمی ...
مرد کثیف یک ماه هر بلایی می خواست سر من آورد
آزاد شود. 4 سال در شرایط سخت، روزگار گذراندم ولی از آزادی متین خبری نبود. دیگر تحمل این وضعیت را نداشتم که پس از مشورت با خانواده همسرم، تصمیم به طلاق گرفتم. این بود که با وجود همه مشکلات تلاش کردم به تربیت فرزندانم بپردازم و دیگر ازدواج نکنم. از آن روز به بعد در یک میهمان پذیر مشغول به کار شدم تا هزینه های زندگی ام را تامین کنم. در این میان با زنی آشنا شدم که هر سال مدتی را در میهمان پذیر ...
ماجرای تلخ دختر جوانی که پس از آزار و اذیت مکرر در محله ای خلوت رها شده بود
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، هدف من از دوستی، آشنایی برای ازدواج بود اما نمی دانم چرا وحید به همه چیز پشت پا زد. 4 ماه از این ماجرا می گذشت و من برای عوض شدن حال و هوایم به پارک نزدیک خانه مان رفته بودم. روی نیمکتی نشستم و در حال و هوای خودم بودم که ناگهان صدای پسر جوانی توجه ام را به خود جلب کرد. او که جوان خوش تیپی بود خودش را شایان معرفی کرد و خیلی سریع توانست با حرف هایش ...
آزار و اذیت وحشیانه زن جوان توسط کارگر افغان در اتاقک سرایداری
اذیت قرار داده است. در ادامه زن جوان با تایید حرف های همسرش گفت: مشغول کار در اتاقک سرایداری بودم که پسر جوان از روی دیوار به داخل ویلا پرید و پس از کتک زدنم در حالی که التماس می کردم جلوی نوزاد 7 ماهه ام کاری با من نداشته باشد،مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. پس از این شکایت ماموران توانستند پسر افغان را که سرایدار یک باغ در همان حوالی بود ش ناسا یی و دستگیر کنند. در تحقیقات ...
بلایی که بر سردختر نوجوان در خانه فساد آمد / با فرهاد ارتباط داشتم +عکس
...، نوزاد او مروارید که اکنون 5 ماهه است نیز فاقد شناسنامه و مدارک هویتی است. در این رابطه اقداماتی در دستور کار قرار گرفته و به دنبال گرفتن شناسنامه برای آنها هستیم. میزان 110 کار بسیاز زشت و غیر انسانی داماد با مادرزن و خواهرزنش در نیمه شب / مادر زنم مقاومت می کرد کار زشت مرد جوان با زن متاهل در نیمه شب با دختر جوان در خیابان آشنا شدم ...
زنان و بچه های این روستا از خانه خارج نمی شوند
روستای ایستا گاری ها و فرغون ها در زندگی روزمره حرف اول را می زنند. در کوچه های خاکی بیرون روستا روبه روی خیلی از درها به جای خودرو یک فرغون پارک شده است. روبه روی هر در یک آلاچیق چوبی دست ساز است که متعلق به همان ساکنان پشت در روبه رو است. مردان روستا در همین آلاچیق ها نجاری می کنند و ابزارهایشان همه دستی است. روبه روی آلاچیق دوم، دری باز می شود. این بار از جوان های روستاست، مردی با موهای سیاه و ...
مراکز بهداشت جنسی و تابویی که کور می کند
که باردار شدم. مرضیه 35 ساله است و دخترش هفت ساله. رابطه زناشویی من و شهرام بعد تولد دخترم تموم شد؛ دیگه حتی اجازه نمی داد بهش ابراز محبت کنم. بهونه بچه رو می آورد یا می ترسید که دوباره باردار بشم. می پرسم: مگر از وسایل پیشگیری استفاده نمی کنید؟ انگشتش را جلوی بینی اش می آورد که یعنی آرام تر! شهرام اصلا خوشش نمیاد. دستم را می گیرد و به گوشه خلوتی می کشاند که کسی نباشد. شهرام شوهرمه، به اون محبت ...
سردار سعید قاسمی که در محل میدان امیر چخماق یزد چه گفت؟متن کامل سخنرانی
امشب را گذاشتید شهدای مدافع حرم که یزد هم از این مقوله بی نصیب نماند نمی دانم آمار شهدای مدافع حرم شما چندتاست اما عزیز خودم پسر خودم محمدخانی که روزی بچه ای بود اینجا و اینها توی دست خود ماها بعد هم دانشجو شد بعدهم رفت توی نیروی قدس مردانه جنگید ، در سوریه تکاورانه و دلاورمردانه توی جبهه توی سوریه شهد شهادت را نوشید یکی از مدافعان حرم خطه شماست این پدیده تقریباً چهار پنج سال با عنوان داعش پا به عرصه ...
گفتگو با 4 پسر جوان که زنان و دختران را شکار می کردند
هزار تومان. کدام مناطق سرقت و زورگیری می کردید؟ خیابان نبرد، نیروهوایی و شرق تهران. محله سکونت تان کجاست؟ من و محراب خزانه زندگی می کنیم و آن دوتای دیگر ورامین سکونت دارند. چند فقره سرقت کردی؟ 1500 فقره . در روز چند بار سرقت می کردی؟ 3 الی4 بار. هر گوشی را چقدر می فروختی؟ 3 تا گوشی را مالخر از ما 500 هزار تومان می خرید. در ماه چقدر ...
ازدواج و مراحل آن در اسلام
مرد کریم و خوب بود ظاهر و باطنش نیز خوب و کریم خواهد بود . (غررالحکم، ص 327) پیامبر اسلام(ص) فرمود: وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین را پر خواهد کرد. (نهج الفصاحه، ح247) خواستگاری یکی از آداب پسندیده در ازدواج اسلامی، مشورت و تبادل افکار پدر با دختر است تا آگاهانه همسر ایده آل خود را برگزیند ...
گروگانگیری هولناک تازه داماد در شهریار +عکس
تهدید کرده بود. فاطمه بعد از این ماجرا می گفت می ترسد با او ازدواج کند. او تصمیم به جدایی گرفت، اما دامادم متوجه ماجرا شد، این بلا را سر اعضای خانواده ام آورد. او حتی قصد جان مرا داشت که فرار کرده و به خانه همسایه مان رفتم. این درحالی است که نوعروس با مرگ دست و پنجه نرم می کند و پزشکان در تلاش برای نجاتش هستند. علیرضا، پسر یکی از همسایه ها گفت: من و اعضای خانواده ...
علاقه ژوله به ازدواج در خندوانه
سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) بهانه ای برای میزبانی خندوانه از زوج های جوان شد. بعد از شعرخوانی دسته جمعی با همراهی عروس و داماد ها، جناب خان هم با کت و شلوار ویژه ای به جمع اضافه شد و پس از گرم کردن این برنامه، به مجلس عروسی یکی از دوستانش رفت. اما بخش اعظم برنامه شب گذشته، به کمدین ها و اجراهای ممتد آن ها اختصاص داشت؛ کمدین امیرمهدی ژوله و علی مسعودی. ...
مورد عجیب بیماران ام اسی
مغازه ی روبه روی محضرخانه شیرینی گرفت و بین فامیل هایش پخش کرد. همین کارها و اتفاقات بود که زهرا خانم را به مردها بدبین کرده بود. او می گفت: مرد خوب و درست حسابی وجود ندارد. وقتی این حرف را زد، با خنده به من و آقای موسی خانی گفت: البته ببخشیدها... منظورم اصلا شما نیستید؛ شما ما شاالله ماشاالله آدم های خوب و فهمیده ای هستید. زهرا خانم دو پسر داشت که یکی از آنها ازدواج کرده و یکی دیگر هم که ...
ادامه زورگیری های خشن باند لانتوری
.... او گفت قرار است مرا در آن مهمانی به صاحبکارم که به او می گفت رئیس معرفی کند. از اینکه شغلی پیدا کرده بودم، خیلی خوشحال بودم و بلافاصله مهمانی اش را قبول کردم و به خانه اش رفتم. شاهین در خانه اش مرد جوانی را به نام کیوان به من معرفی کرد و گفت، از این به بعد او رئیس ماست. همچنین آنجا پسر جوان دیگری به نام شایان هم بود. پس از این کمی با هم حرف زدیم، فهمیدم کیوان زورگیر سابقه داری است که چندین ...
ازدواج در VIP امام رضا(ع)
ها قبل به دنبال خانواده و ازدواجی بودم که بشود به برکت چنین روزی درباره اش صحبت کرد و گفت و شنید و لذت برد. اما در بین خانواده های موفق هر بار به سردرگمی رسیدم که این بار هم با عنایت امام رضا(ع) به سرانجام رسید. روز دحو الارض بود و شلوغی و میهمان نوازی امام رضا(ع) از زائران، نشان از برکت تعداد زیادی مسافر در مشهد داشت. از داخل حرم عبور می کردم که یک باره یکی از خدام قدیمی حرم را که دست ...
داستان جالب چه کسانی دوست دارند پولدار شوند؟
مرد میلیاردر قبل از سخنرانیش خطاب به حضار گفت: از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟ همه دست بلند کردند! مرد میلیاردر لبخندی زد و حرفاشو شروع کرد: با سه تا از رفیق های دوره تحصیل، یه شرکت پشتیبانی راه انداختیم و افتادیم توی کار. اما هنوز یه سال نشده، طعم ورشکستگی پنجاه میلیونی رو چشیدیم! رفیق اولم از تیم جدا ...
مردان تنهای 'دهکده مجردان' چین +عکس
چین بسیار زیاد است. اکنون در برابر هر 115 نوزاد پسر، 100 نوزاد دختر متولد می شود. در فرهنگی که به طور تاریخی پسران بر دختران ترجیح داده می شوند سیاست تک فرزندی حزب حاکم کمونیست، از دهه 1980 به بعد، به سقط جنین های اجباری و سیل نوزادان پسر منجر شد. در نتیجه در قرن بیست و یکم از تعداد ازدواج ها کاسته شده است. "نه خیلی چاق، نه خیلی لاغر" والدین هنوز نقش ...
شب عروسی، شبی برای حرف مردم , خانم ها بیشتر تشریفاتی هستند یا آقایان
که وضع مالی بهتری داشتند از همان 23، 24 سال قبل از خدمات این بنگاه ها استفاده می کردند. به مرور با افزایش تعداد مهمان ها و تشریفاتی تر شدن مراسم عروسی، دیگر خانه ها جای برگزاری مراسم نبود و مراسم عروسی به بیرون از خانه ها منتقل شد. البته من اینجا در مورد تالارها حرف نمی زنم چون تالارها که به صورت رسمی از زمان خیلی قدیم هم وجود داشتند. اما در کنار این تالارها، فضاهای دیگری ...
از علاقه خانواده ژوله به ازدواج تا خواستگار فراری خواهر علی مشهدی!
به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران، سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) بهانه ای برای میزبانی خندوانه از زوج های جوان شد. بعد از شعرخوانی دسته جمعی با همراهی عروس و داماد ها، جناب خان هم با کت و شلوار ویژه ای به جمع اضافه شد و پس از گرم کردن این برنامه، به مجلس عروسی یکی از دوستانش رفت. اما بخش اعظم برنامه شب گذشته، به کمدین ها و اجراهای ممتد آن ها اختصاص داشت؛ کمدین امیرمهدی ژوله و علی مسعودی. در ابتدا ژوله از خوبی ازدواج گفت و با این جمله که خانواده ما کلا ازدواجی هستند، استندآپش را شروع کرد. وی به داستان واقعی همسرهای متعدد پدربزرگ مادری و پدری اش اشاره کرد. ژوله در ادامه گفت: پدر من هم ابتدا همسر دیگری داشت که با وجود یک فرزند از او جدا شد و بعد با مادرم ازدواج کرد. وقتی من به دنیا آمدم، پدرم فوت کرد و مدتی بعد مادرم ازدواج کرد. پس از آن مادرم فوت شد و ناپدری ام مجدد مزدوج شد. کار به جایی رسید که من چندی پیش، پسر اول پدرم را به شوهر آخر مادرم معرفی می کردم. بعد از این داستان پیچیده، علی مشهدی آمد و ماجرای خواستگاری از یکی از خواهرانش را تعریف کرد. ماجرایی که در آن به دلیل تعیین ناگهانی مهریه 600 سکه ای توسط مسعودی، همچنان بعد از 6 سال منتظر اعلام خبر از سوی خانواده داماد هستند! ژوله پس از این حرف ها، بحث پول درآوردن از شهرت را مطرح کرد. مشهدی هم از پول هایی گفت که در برنامه ها، بابت اجرای روشن شدن ژیان قدیمی پدرش درآورده بود. ژوله در ادامه به دیدار خود با یک مسئول اشاره کرد. او در بین این خاطره اظهار کرد: پس از پایان جلسه و بگو و بخندها، از واسطه پرسیدم حالا که هم سیاسی شدم و هم شوخ هسستم، به من خانه ای نمی دهند؟ جواب منفی بود. گفتم: حواله خودرو چطور؟ از همان ها که به بعضی از فوتبالیست ها می دهند. این پرسش و پاسخ ادامه داشت تا به سکه رسیدیم. سال ها گذشته و تا به امروز من جوابی نگرفتم! در پایان اجرای این دو کمدین، خاطره سفر مشهدی که چندی پیش داشتند زنده شد. ژوله از معجون عجیب و غریبی در این شهر گفت که با اسم ویتامینه افلاطون فروش می رود و شامل موادی چون شیره توت، انجیر، شیرپسته، شیرموز، نارگیل، کاکائو، خرما، تخم بلدرچین، ارده یزدی و ... است. پس از رفتن این دو نویسنده، رامبد لبخندهای برگزیده سه هفته اخیر را اعلام کرد. در این راستا جمشید مشایخی و همسرش گیتی، ثریا قاسمی و کیمیا علیزاده تندیس بهترین لبخند هفته را از آن خود کردند. سرانجام با حضور جناب خان و تعریف ماجرای مصدومیتش در عروسی این برنامه هم به آخر رسید. ...
جگرم را سوزاندند خدا به دادم رسید
بود؟ از همراهان مرد حاضر در مصاحبه رو می گیرد، آرام نگاهم می کند و می گوید: خیلی خوب بود. دختر شهید نیرپناه جوان تر و بی تاب تر از آن است که بتوان روال معمول مصاحبه های مطبوعاتی را با او پی گرفت. مرضیه هنوز به عالم خاکی پا نگذاشته بود که ناچار شد داغ نداشتن پدر را بر دوش حمل کند. او حدود 7 ماه بعد از مفقود شدن پدر در عملیات کربلای 4، به دنیا می آید. 5 ماه بعد از تولد، با خانواده پدری ...
وقتی از مدرسه برگشتم بهم گفتنند: تو دیشب عروس شدی!!
...، یه دست لباس خریدیم وقتی به خرید لوازم آرایش رسید من گفتم : من همسر سپاهی شوم شایسته نیست از لوازم آرایش استفاده می کنم، همسر شهیدم گفت: شما انتخاب کنید در منزل استفاده کنید از نظر من اشکالی ندارد عروس که بدون آرایش که نمی شود. یک مراسم عقد ساده برگزار شد، بعد ازچند روز طبق سنت دیرینه ما ، خانواده داماد ما را به منزل خود دعوت کردند همه حاضر و آماده رفتن شدیم که پدرم گفت: سکینه ...
هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی
است و جوانان، خانواده ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره ی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: بعضی از تصورات و سنت های غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان ها است؛ این سنت ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده ی نقض خیلی از عادت ها و ...
مشکلات فرهنگی؛عامل اصلی بالا رفتن سن ازدواج دختران
آن زمان توقعات بسیار پایین بود و زندگی خیلی راحت و شیرین. اما اکنون توقعات بالا رفته است. دختر و بویژه خانواده اش، اصرار زیاد به داشتن خانه از جانب مرد دارند.خرید طلا و مهریه و جشن های آنچنانی... برای دختری که سالیان عمرش را در راه تحصیل دانش و کسب مدارک بالای دانشگاهی صرف کرده،حقی مسلم محسوب می شود. شاید به همین دلیل است که این روزها در خانواده ها دختران باسواد و تحصیل کرده اما مجرد بسیار دیده می شو ...
ارتباط چندش آورزن شوهر دار با پسر جوان/ هر روز به مغازه اش می رفتم
. شنیدن این حرف از زبان زن همسایه و آن پسر جوان که می گفتند تو حیف شده ای مرا برای دوری هر چه بیشتر از همسرم مصمم تر می کرد. بیچاره همسرم یک سال دندان روی جگر گذاشت و در برابر کم محلی ها و رفتارهای توهین آمیزم کوتاه می آمد. دست آخر هم به امید ازدواج با پسری که بتواند مرا به خوشبختی برساند از او طلاق گرفتم. غافل از آن بودم که خوشبختی واقعی همان زندگی ساده و بی آلایشی ...
گزارشی از عرض یک زندگی زیبا
زیبایی را کنار پدر می گذراند. دستم را نزدیک می برم و دست مادر را می گیرم، مادر لبخندی می زند؛ می گویم: مامان هیچ وقت پشیمون نشدی از اینکه گذاشتی بابا از پیشت بره، شما فقط 9 ماه کنار هم زندگی کردید از اون 9 ماه هم که بیشترش بابا جبهه بود آخه از زندگی چی فهمیدی؟ مادر چشمانش را نازک می کند و می گوید: همه چیز دخترم همه چیز فهمیدم، طول زندگی خیلی مهم نیست ، مهم عرض زندگیه ؛ این که بتونی تو ...