سایر منابع:
سایر خبرها
محمد چرمشیر، همچنان می نویسد...
خواستم بخت و اقبالم را در نوشتن امتحان کنم و آموختم کلمه، مهم ترین ابزار نویسنده است و باید در جهان کلمات نویسنده جاری شد. آموختم وقت نوشتن، کلماتم را وزن کنم، آموختم چطور می شود داستانی را پیش برد و به موضوع اشاره مستقیم نکرد، آموختم.... این آموخته ها بود که در همه این سال ها برایم زندگی در کلمات شد و شاید همین هاست که حالابرایم نوشتن درباره محمد چرمشیر را سخت می کند؛ نمایشنامه نویسی که در پنجاه ...
ناگفته هایی از ارتباط مرحوم طالقانی با آیت الله خامنه ای/ ماجرای اختلاف افکنی بهزاد نبوی بین امام و آیت ...
زنگ زدم و گفتم ما آقا را می خواهیم به ویلای شما بیاوریم. آقا می گفت من نمی خواهم در تهران باشم. دفاتر آقا بسته شد. همین سازمان مجاهدین خلق به عنوان حمایت از مرحوم طالقانی آمده بودند. البته گروه شان چندان بزرگ نبود و مردم عادی خیلی این کار را وسیع تر انجام دادند تا مجاهدین خلق. یک کار شاهکاری هم سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بعد از این ماجرا انجام داد. در آن چند روزی که در تهران نبودیم ما ...
حمله عجولانه کانال های ضددینی به قرآن/ اتاق فکرهای بی سواد
همین حرفها ما را فرا خواندی ؟ ! قرآن مجید در پاسخ این مرد بد زبان می فرماید : بریده باد هر دو دست ابو لهب ، یا مرگ و خسران بر او باد ( تبت یدا ابی لهب و تب ). تب و تباب ( بر وزن خراب ) به گفته راغب در مفردات به معنی زیان مستمر و مداوم است ، ولی طبرسی در مجمع البیان می گوید : به معنی زیانی است که منتهی به هلاکت می شود . بعضی از ارباب لغت نیز آن را به معنی قطع کردن تفسیر کرده اند ...
روایتی جذاب از سیره شهید آیت الله مدنی
سی ودومین سالگرد شهادت دومین شهید محراب، آیت الله سید اسداله مدنی به سراغ محمود فیروزی رفتیم تا در مورد شهید مدنی از ایشان پرس وجو کنیم. آنچه در زیر می آید روایتی است که محمود فیروزی در گفت و گو با خبرنگار کازرون خبر بیان کرده است. فعالیت های انقلابی در خانواده ما با حضور برادر شهیدم مهدی فیروزی که شباهت بسیاری از نظر اندام و چهره به من داشت به طوری که حتی در خانه هم ما را ...
بررسی قصور پزشکی توسط برنده زرشک طلایی/ تخریب جامعه پزشکی و ادامه موج سواری +تصاویر
قصور پزشکی و به بررسی ادعاهای رضا داوود نژاد پرداخته شد. داوود نژاد با حضور در این برنامه، بیماری خود را ناشی از خطای پزشکی دانست و گفت: آنچه بر سرم آمد ناشی از اشتباهات پزشکی بود. وزن بالا و چاقی مفرط، زندگی را برایم سخت کرده بود و از این موضوع بسیار ناراحت بودم. به همین دلیل درصدد کاهش وزن برآمدم و پس از مراجعه به پزشک و با تشخیص او عمل بای پس روده را انجام دادم. وی ادامه داد: روند کاهش ...
مریم پالیزبان، لانتوری و بزرگترین ترس های زندگی اش
گریه و ناله، به شدت به هم می ریختم اما به خاطر حضور ماسک انگار ارتباط من با دنیای بیرون قطع شده بود، فقط صدا و لمس دست ها. من سعی کردم این درد را به شخصیت مریم منتقل کنم و رنج فزاینده اش را به نمایش بگذارم. مریم مثل آدمی است که به صورت اژدها نگاه کرده. نمی شود به اژدها نگاه کنی و نسوزی. اما او بر ترسش غلبه می کند و همین باعث زیبایی و قدرتش می شود. اما شخصیت مریم چون اهل ...
انتقاد کورش باقری ازکسی که نگذاشت بهداد نقره المپیک بگیرد
بعدش آن اتفاقات برایش افتاد. حالا به صحت و سقمش کار ندارم که دوپینگش به چه صورت بوده است، یکی دو سال کنار رفت و واقعا حقش هم بود و قابل پیش بینی بود. بهداد هم که پایش پاره شده بود من حقیقتا آن موقع که پارسال در بیمارستان عمل کرده بود از نزدیک رفتم دیدم و به نظر من شاهکار کرد که رسید. یعنی خیلی سخت است که پا به آن شکل بشود و به المپیک برسد. یک ضرب فوق العاده عالی کار کرد. وزنه ای که زد خیلی سبک زد ...
شفاف با موسس “شفافیت”
این مجموعه این شاخص ها را عملیاتی کرده باشد؟ واقعیت این است که من بر خلاف عموم افراد که در بحث هایی مانند فساد نا امید هستند و نگاه منفی دارند، اینگونه فکر نمی کنم. البته در زمان ورود به بحث شفافیت نگاهم اینگونه نبود و احساس می کردم بسیار سخت و پیچیده خواهد بود و مهمترین مشکل را وجود فساد و یا عدم خواستن شفافیت می دانستم. اما در عمل آن چیزی که بیشتر با آن مواجه شدم عدم آگاهی بود. در ...
بیماری پیسی و پیامدهای روحی و جسمی آن
بدنم شکل گرفته بود. انگار ابعادش با قبل فرق کرده بود و کمی بزرگ تر به نظر می آمد. حتما شما هم برایتان پیش آمده که کمی قبل از استحمام در آینه به بدن خود خیره می شوید تا هرگونه ناهنجاری یا علائم مربوط به بیماری ها را که ممکن است روی آن ایجاد شده باشد، پیدا کنید. بعد از آنکه متوجه این لکه شدم حدودا ده دقیقه ای را صرف وارسی و موشکافی در آن کردم. لبه ها و قسمت های بیرونی اش را ...
عاشق کسی شدم که برای شما چای آورد
پیش مبتلا به سرطان شد و خوشبختانه در مراحل اولیه بود که عمل جراحی انجام و خوب شد. در زندگی شخصی من چنین ترس هایی ممکن است باشد. پسرم هم دیپلمات است در سازمان ملل. شما چه اشتباهی در زندگی انجام دادید؟ من فکر نمی کنم اشتباهی در کارهای من بوده باشد. البته ممکن است آنگونه که در ذهنم بود، رقم نخورد، اما سعی کردم به شکل های دیگری جبران کنم. اگر سفیر شده بودم، شاید بسیار گمنام می شدم. ...
روایتی منتشر نشده از 7 ماه زندگی یک دیپلمات ایرانی
؟ حدود 4 ماه قبل از رسیدن موسم حج، معاونت امور بین الملل بعثه مقام معظم رهبری با شناختی که از شهید رکن آبادی داشت، ایشان را برای همراهی کاروان حج بعثه مقام معظم رهبری در قالب هیئت علمی دعوت کرد. به دلیل آنکه در آن زمان من خودم مامور صداوسیما در بعثه مقام معظم رهبری بودم، جزو اولین نفراتی بودم که متوجه این دعوت و سفر اخوی برای مراسم حج شدم؛ از همان لحظات اولیه نسبت به مسئولانی که ...
افزایش 147 درصدی کشفیات موادمخدر/ عاقبت مصرف تفننی شیشه
چون دیگر هیچ درآمدی نداشتم دست به سرقت موتورسیکلت زدم که بعد از چند روز شناسایی دوباره به مدت 9 ماه به زندان رفتم. مدتی بود که از زندان آزاد شدم و توان دیدن روی پدر و مادرم را نداشتم به همین دلیل در خیابان ها پرسه می زدم و شب ها هر جایی که مناسب بود می خوابیدم تا اینکه دیشب کنار صندوق صدقه ایستاده بودم و فکر بیرون آوردن پول از صندوق بودم که ماموران به من شک کردند و من را دستگیر کردند. الان هم از کارهای اشتباهی که انجام دادم خیلی پشیمانم اگر با دوستان ناباب حتی یک بار هم نمی رفتم و مصرف مواد مخدر را تجربه نمی کردم گرفتار چنین روزی نمی شدم. انتهای پیام/ ...
امام زاده ای که مقام معظم رهبری به زیارتش رفت
پیر و جوان، وزن و مرد، به این محل هجوم می آورند. صبح این روز، مردم زیادی از فین، چوب به دست، بر سر چشمه آبی در کنار حرم (یعنی در محل شستن قالی) گرد هم می آیند و با شعار یا حسین ، یا حسین به طرف مرقد مطهر حضرت سلطان علی بن محمد باقر(ع) حرکت می کنند. آنان در صحن صفا، همراه سایر مردم و با حضور چندین تن از علما و شخصیتهای مذهبی، مراسم را با تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید آغاز می کنند. سپس ...
همسر شهید باقری: عبدالله همه زندگی من بود/ سر سفره عقد آرزوی شهادت می کرد/ هنوز هم منتظرم برگردد + تصاویر
پسرشان محافظ آقای احمدی نژاد است، خانواده اش و بچه محل هایش او را در تلویزیون و همراه رییس جمهور می بینند و به بچه محل هایش می گوید من خیلی اتفاقی آن پشت بودم. 13 سال محافظ آقای احمدی نژاد بود، از زمانی که وی شهردار تهران بود تا پایان ریاست جمهوری. آقای احمدی نژاد همیشه می گفتند: محافظ ها مثل بچه هایم هستند و عبدالله را با نام کوچکش صدا می زد. به عنوان یک محافظ کارش خیلی سخت بود و در محدوده کاری ...
چاقوکشی در جشن عروسی
از نزدیکانم چاقو را بیرون کشیدم و به سوی طرف های مقابل حمله ور شدم اما در اثنای درگیری، فردی چاقو را از دست من گرفت. این در حالی بود که دیدم نوجوان 16 ساله ای به نام رضا که پسر یکی از طرف های مقابل ما بود خون آلود روی زمین افتاده است. پس از آن مجلس عروسی را ترک کردم و به مشهد آمدم . مدتی بعد نیز توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شدم... ...
روایت جدید از دلیل اصلی "برکناری متکی"/احمدی نژاد تصور می کرد با 11 روز "خانه نشینی" مردم به خیابان ها ...
خواستار توضیح درخصوص این تصمیم از محمدرضا میرتاج الدینی ، معاون حقوقی وقت رییس جمهور شد. رضا حسینی قطب آبادی که این روزها در کسوت مدیرکل ارزیابی عملکرد،بازرسی و رسیدگی به شکایات مجلس در پارلمان حضور دارد حالا بعد از گذشت 6 سال از عزل وزیر وقت خارجه، روایت جدیدی از عزل متکی می گوید و در گفت و گو با جمهوریت ابعاد تازه ای از دولت نهم و دهم را مطرح می کند. رضا حسینی قطب آبادی در این گفت و گو روایت می کند ...
شهید مدنی برای امام خمینی چون مالک اشتر بود برای امام علی(ع)/ آقا گفت: من به حبیبی رأی می دهم؛ مردم ...
شدم که دکتر پورمحمد (رئیس دانشگاه تبریز) هم آنجا بود، اما محیط آنجا نیز مانند بیمارستان وضعیت نابسامانی داشت به گونه ای که من از حضور در آن محل معذب می شدم. ضبط و میکروفونی به من دادند و بدون دستیار شروع به گزارشگری در رادیو کردم. به یاد دارم که این گزارشم در مورد غذاخوری ها که برای اولین بار در ماه رمضان بسته شدند و من سوژه ی مسافران ترمینال را انتخاب کردم و به گجیر رفتم اما آنجا در زمان شاه به ...
خواستگار شیاد!
به نام ناصر از طریق شبکه های مجازی آشنا شدم. کارم شده بود هر روز صحبت و درد دل کردن با او و روز به روز این ارتباط عاطفی بین ما بیشتر و بیشتر شد. به طوری که آنقدر این ارتباط برایم شیرین و دلنشین بود که اصلاً تفاوت ها و مشکلات و عیب های او را نمی دیدم. ناصر فردی 47 ساله داری زن و فرزند بود من با فرزند اولش هم سن و سال بودم. چهره جذاب و زیبایی هم نداشت، البته این را بگویم که من ...
مدافع حرم گمنامی که بالاخره سیمش وصل شد+
رزق شهادت را از خداوند نخواسته است. همسر شهید خانم معصومه اسدی: آن روزها، زمان جنگ خیلی دوست داشتم به مناطق جنگی بروم و در آنجا بتوانم قدمی بردارم. معلم بودم و برای رفتن به کردستان ثبت نام کردم که با مخالفت مادرم مواجه شدم. پدرم تازه فوت کرده بود و مادرم اجازه نداد که بروم و می گفت: معصومه جان مادر وقتی ازدواج کردی هر کار خواستی می توانی انجام بدهی، اما حالا که کنار من هستی من اجازه ...
زن شیشه ای یک دختربچه را ربود
می کردی و همدیگر را می شناختید؟ زن جوان باز هم سکوت می کند. قبلاً هم این کار را انجام داده بودی؟ بله. اردیبهشت امسال به همین شیوه دست به سرقت زدم و با گرفتن رضایت شاکی سه ماه حبس کشیدم و آزاد شدم. یک ماه نمی شود که از زندان آزاد شده ام! چه اتفاقی افتاد که معتاد شدی؟ 27 سالم که بود در میهمانی شرکت کردم، آن موقع هم مثل الان اضافه وزن داشتم و دوستانم به من پیشنهاد کردند ...
اگر کلام مقتدرانه رهبری نبود پیکر شهدای منا باز نمی گشت/ جنایات آل سعود را برای فرزندم بازگو می کنم
باحضور بسیاری از اعضای خانواده جانباختگان منا تشکیل شده که از این طریق باهم در ارتباط هستیم و در آن جا افرادی هستند که در خانوادشان چندین نفر در فاجعه منا جان خود را از دست داده اند. به مادرم می گویم با اینکه داغ پدر سخت است اما خانواده هایی هستند که چندین عزیز خودرا ازدست داده اند. جوانانی مثل گروه تواشیح و حافظان و قاریان قرآن که واقعا حیف بود به این زودی پرپر شوند و معتقدم همه آنها به ...
درد دل قهرمان المپیک : فقط یک اتفاق می تواند سهراب را زمین بزند
آنها مدال گرفته بودند باید راهشان جدا می شد اما مسیر دیگری برای من تعیین شده بود. اگر خودم برنامه ریزی داشتم به هیچ وجه الان اینجا ننشسته بودم. یعنی خیلی اتفاقات ناگهانی برایم افتاد که فکر می کنم به آن قسمت می گویند. سال 2013 که خانه نشین شدم با خودم گفتم یک وزن بالاتر بروم. البته همه به من می گفتند این کار را انجام ندهم. زمانی که به دسته 94 کیلوگرم آمدم تا یک سال حتی وزنه هایم در دسته 85 کیلوگرم ...
نویسندگانی که گمنام مانده اند
دوران زندگیم هیچ زمان از کتاب غافل نشدم و از هر فرستی برای مطالعه بهره می بردم بعد از چندی مهارتم را در حرفه عکاسی افزایش دادم و در تهران عکاس خانه ای باز کردم اما به دلیل اینکه آسم داشتم نتوانستم در تهران بمانم و مجبور شدم عکاس خانه را بفروشم و به بجنورد بازگردم. وی در ادامه توضیح داد: در سال 1363 به تبریز رفتم و مدتی را در حضور قدما و عرفا درس آموختم با استاد باستانی پاریزی مراوده شعری ...
سعودی ها از دو طرف به روی حجاج ایرانی سنگ و شیشه و حتی تیرآهن پرتاب می کردند/ وزارت خارجه در پیگیری ...
برایشان عجیب بود و آن را معجزه قرن می دانستند، البته مسلم است که باسوادترهایشان و روشنفکرهایشان بیشتر این حالت را داشتند و گیرایی بیشتری نسبت به پیام های انقلاب داشتند، اما دولت ها این گونه نبودند. هر جایی که حضور دولت ها حس می شد، توطئه ها و آزار و اذیت ها نسبت به ایرانی های معمولی را هم می دیدیم، چه برسد به نیروهایی که بخواهند فعالیت تبلیغاتی و فرهنگی کنند. آن جو، یک جو کاملاً عناد ...
چیزی که تازه شروع شده، رفتارهای دور از اخلاق از قلم های هرزه نویس و زبان های هرزه گو است/ به جای راه حل ...
. آنقدر شور قصه ای که به ذهنم می رسد درگیرم می کند، که وارد آن فضاها نمی شوم. باور من این است که وارد مسابقه شدن با خود به نوعی تبدیل به ترمز می شود و شما را به این سمت می برد که اصلا فیلم نسازید. من بلافاصله بعد از جدایی... برای آنکه در آن فضا که البته فضای لذت بخشی هم بود، نمانم، سراغ ساخت گذشته رفتم. بعد از گذشته فیلمنامه ای نوشتم که قرار بود بیرون از ایران اتفاق بیافتد و چند روز ...
پدرم گفت اگر به میدان ژاله بروی عاقت می کنم
های سیاسی فرهنگی علیه رژیم که زیر پوشش مدرسه رفاه انجام می شد، ساواک روی مدرسه حساس شده بود. این حساسیت ها باعث شد ساواک مقطع راهنمایی و دبیرستان رفاه را حدود سال 1353 ببندد. بنابراین ما پراکنده شدیم و ارتباطی با هم نداشتیم. من دستگیر شدم. تعدادی از معلمها هم گرفتار شده بودند. ما می ترسیدیم با خانواده ایشان (محبوبه دانش جعفری) ارتباط برقرار کنیم. آن زمان سنی نداشتم. 15- 16 ساله بودم. خانم خیر ...
طالقانی؛ مفسری در تکاپوی بازخوانی قرآن در دوران جدید
رونویسی از هم است. ولی تفسیر های مفصل تر را در میان اهل سنت می بینیم، مثل تفسیر فی ظلال، المنار یا تفسیر طنطاوی با تحلیل های مفصل که البته از نظر شیعه این تفاسیر ممکن است مورد قبول نبوده و تفسیر به رأی باشد. آیت الله طالقانی و دوستانشان در مجامع مذهبی و انجمن های اسلامی مخصوصا دانشجوها، قرآن را به صحنه کشاندند و این هم که بعد از انقلاب برنامه ای در تلویزیون پخش می شد با نام قرآن در صحنه و ...
قویدل فرد: فرهنگ هرمزگان را باید از دل تاریخ بیرون کشید /روزگاری سینما در تسخیر جوانانی همچون بنی هاشمی ...
کشوری را درو کرده بود به عنوان تکخوان حضور داشت و دوست داشتم استعداد نهفته اش روزی شکوفا شود و با خواسته خودش تعدادی از اشعارم را در اختیارش گذاشتم و همکاری خود را آغاز کردیم که خوشبختانه توانست صادقی به جایگاه حقیقی اش دست یابد و ترانه های ماندگاری همچون”خونمون خشت گلی” را به اجرا دربیاورد. وی بابیان اینکه به هیچ عنوان از کسی دلخور نیستم و ارتباط قلبی و عاطفی ام با رضا صادقی همواره ...
به اجبار چهار سال از قطار سینما پیاده بودم
مقوله آن به عنوان یک سمبلی از صنعت ایران است. * چرا پیکان؟ پیکان یک نشانه است. زمانی که پیکان ساخته شد و ما مفتخر بودیم که ماشین ساخته ایم در کشور دیگر بشر به روی کره ماه پا گذاشته بود. این تفاوت فاصله هاست. یکی از دیالوگ های فیلم را نقل می کنم که کاراکتر توضیح میدهد: بعد از سال 32 که تا پای چوبه دار رفتم اما آزاد شدم. زمانی که پیکان تولید شد همان مردمی که مشتاقانه برعلیه ...
2 جنگ تحمیلی با درایت مقام معظم رهبری از سر کشور کوتاه شد/ مردم می پرسند چرا بعد از حادثه منا، رابطه با ...
در فرودگاه، عملیات داعش در پاریس انجام شد که منجر به لغو این سفر شد. در آن نشست من از روز قبل به وین رفتم و از ساعت 9 صبح، جلسه شروع شد. قرار بود آقای ظریف به همراه رئیس جمهور، در نشست حضور پیدا کنند که با لغو سفر دکتر روحانی، آقای ظریف، ساعت 14 خودش را به نشست رساند. "عزت" جمهوری اسلامی ایران برای من در عرصه های بین المللی "غرورانگیز" بود به خوبی یاد دارم آن زمان من به او گفتم که ...