سایر منابع:
سایر خبرها
مرد جودوکار به ارتکاب دو جنایت در شهریار اعتراف کرد
به گزارش راه مبین ، ساعت 2 بامداد یکی از روزهای بهاری سال 83 از طریق ماموران گشت پلیس آگاهی شهرستان شهریار باخبر شدم که جسد دو مرد داخل یک خودروی پژو در یکی از محله های شهریار در حالی که دست و پایشان بسته شده، پیدا شده است. زمانی که از این موضوع باخبر شدم، همراه گروهی از ماموران و تیم بررسی صحنه جرم برای بررسی موضوع در محل حاضر شدیم. خودروی پژو 206 که درهایش باز بود در جاده پارک شده و ...
مرا زندانی کنید؛ می میرم!
بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شد و این بار به بازپرس عموزاد گفت: من اشتباه کرده ام و تقاضای بخشش دارم. من از بیماری روحی رنج می برم. من وسوسه شدم و دست به سرقت زدم، فقط می خواستم بدانم دزدی چه لذتی دارد. مرا به زندان نفرستید. دلم برای پسرم تنگ می شود و می میرم. مرا در خانه حبس کنید تا دیگر سرقت نکنم. اگر من پایم را از حیاط خانه بیرون گذاشتم، بازداشتم کنید. متهم روانه زندان شد. تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد. منبع:جام جم ...
انقلابی ها یک گزینه اصلح و رأی آور دارند/ اصلحی که رأی آور نباشد معرفی نمی کنیم/روحانی باید از اقدامات ...
... *از سال 90 تا کنون هیچ جلسه ای با احمدی نژاد نداشته ام فارس: صحبت احمدی نژاد شد؛ آیا شما با او دیداری داشته اید که بدانید آیا قصد آمدن دارد یا خیر؟ چون برخی از گمانه زنی ها سفرهای احمدی نژاد را انتخاباتی عنوان می کنند و در دولت نیز چنین چیزی مطرح شده است. محصولی : من از زمانی که در سال 90 از دولت دهم جدا شدم با ایشان جلسه ای نداشته ام از این رو اطلاعی ندارم که نظر آقای ...
در دنیا اقامت موقت 30 سال وجود ندارد که تکلیف تابعیتش مشخص نباشد/کمیسیون اعطای تابعیت، مبنا را بر عدم ...
سه یا چهار موج مهاجرت داشتیم که یک یا دو موج مهاجرت مربوط به قبل از انقلاب است و چند موج آن بعد از انقلاب اتفاق می افتد. یک بار مربوط به حمله روس هاست و یک بار زور طالبان است و بار دیگر نیز مربوط به ناامنی های اخیر می شود. عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی ایران ادامه داد: در طول این 30 سال تقریبا هر 10 سال یک موج مهاجرت به ایران داشتیم و عموم مهاجران افغانستانی کسانی هستند که مهاجرت ...
خاله بانو، تجسم فداکاری و امید/ زنی که سواد ندارد اما مهندسی زندگی را خوب بلد است
...، زود بخور تا معده ات درد نگرفته و دوباره کنارم می نشیند و چای تعارفم می کند و می پرسد: خاله جان چه می خواهی بدانی؟ زندگی مرا که دیگر عالم و آدم می دانند . به چشم های رنگی و چهره همیشه خندانش نگاه می کنم، او روزهای زیادی را چون مردان در زمین های کشاورزی کار کرده و شب ها نان پخته تا هم خرج و مخارج زندگی و هم پول دیه خانواده مقتول را فراهم کند. تمام دردودل هایش را به زیارتگاه کوچک ...
سهم فاطمه از داشتن پدر یک سال و شش ماه بود/ هدیه شهید به پسرش پس از شهادت/ ربط دادن شهدای مدافع حرم به ...
می کنم شاید یادش بیاید. تا رسیدن به مشهد با عناوین مختلف تاریخ آن روز را می پرسیدم تا شاید یادش بیاید فقط انتظار یک تبریک را داشتم و از هر راهی وارد می شدم، آقا مرتضی که همیشه حرفم رو نگفته از چشمام متوجه می شد، این بار نمی خواست چیزی را متوجه شود. با دلخوری خودم رو به خواب زدم و به خودم تشر زدم مگر بچه ای، تولد تولد می کنی و اوقات خودت و شوهرت رو تلخ می کنی اما خوب من هم مثل هر زن دیگه ای توجه و ...
مادر و دو دختری که جیب بری می کردند به دام افتادند
همزمان دو دختر دیگر به کیف دستیام نزدیک شدند. همان موقع راننده ناگهان ترمز کرد و تعادلم را از دست دادم. چند لحظه بعد هم به ایستگاه رسیدیم و آن سه نفر پیاده شدند.علاوه بر این زن در روزهای بعد چند نفر دیگر نیز که در اتوبوسهای تندرو طعمه سارقان قرار گرفته بودند، به کلانتری رفتند و در اظهارات مشابهی اعلام کردند وسایل با ارزش داخل کیفشان مثل پول، جواهرات، تلفن همراه، دوربین عکاسی و... سرقت شده است. همه ...
مردی تنها دختر بازمانده از چهار ازدواجش را کشت /آبرویم را برده بود،چاره دیگری نداشتم
به اجبار از هم جدا شدیم. روزها در پی یکدیگر می گذشت تا بار دیگر با زنی با پادرمیانی یکی از بستگان آشنا شده و با هم ازدواج کردیم. حاصل این ازدواج دختری به نام نسترن بود. بعد از مدتی متوجه شدم همسرم سومم به مواد مخدر اعتیاد دارد. چندبار ترکش دادم، اما فایده نداشت. شیشه مصرف می کرد و رفتارهایش خطرناک بود. به خاطر نسترن از همسرم جدا شدم و سرپرستی نسترن را به عهده گرفتم و تمام تلاشم این بود ...
تنهایی مریم
دوست دایی ام نداشتم به زور خانواده یک ماه بعد از جدایی با او ازدواج کردم. چند هفته بعد شوهرم را گرفتند. در خانه پدری زندگی ام را می کردم که یک شب شوهرم به همراه پدرش به خانه ما آمدند. گفتند که باید برویم شمال کشور و آن جا زندگی مشترک را آغاز کنیم. زندگی مشترک را نمی فهمیدم. با آن که یک بار طلاق گرفته بودم هنوز از خانه پدری بیرون نرفته بودم. مادرم می دانست که شوهرم از زندان فرار کرده ...
خیلی چیزها درباره شرلوک، مرد محبوب سریال بازها
هوشمندی به خرج دادند و وارد این نبرد از پیش شکست خورده نشدند. کامبریچ هم تلاش نکرد جای برت را بگیرد، تلاش کرد در کنار برت جایی برای خود به عنوان هولمز پیدا کند. بعد از آن هم قد کشید و در اوسیج کانتی و بازی تقلید بازی های درخشانی ارائه داد و به خاطر بازی در نقش آلن تورینگ نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. اگر سریال برای تماشا سراغ ندارید، توصیه ام تماشای شرلوک است. اگر ...
اشعار آیینی ویژه عید سعید غدیر خم
می شود خوش به حال امّتی که طبق گفتار نبی مرتضی در خانه ی آن قوم بابا می شود ما و احسان قدیمت یا صراط المستقیم اِهدنا سوی حریمت یا صراط المستقیم از رطوبت های چشمان تو شبنم شد درست شبنم افتاد و زمین گل گشت آدم شد درست نوح را نجّار کرد عشق علی و بعد از آن بهر قوم نوح یک کشتی محکم شد درست رَد نعلین علی ...
اقدام وقیحانه تازه داماد در شب جشن تولدش
، نتوانست جلوی اشک هایش را بگیرد و در حالی که بشدت گریه می کرد به قاضی گفت: آقای قاضی، شوهرم احساس ندارد. او یک مرد خودخواه و بی عاطفه است که درست بعد از سه ماه زندگی مشترک خود واقعی اش را به من نشان داد. عطا به خاطر این که برایش یک جشن تولد مفصل گرفتم، آبرویم را پیش همه برد و مرا تحقیر کرد. ما تازه سه ماه بود با هم ازدواج کرده بودیم. از طریق یکی از آشناهایمان به هم معرفی شده بودیم و بعد از 5 ماه آشنایی ...
بنیاد در آینه مطبوعات
مرتضی زمان جنگ در کمیته کار می کرد و مادرش نیز فعالیت های پشت جبهه داشتند. همسر شهید عطایی درباره نخستین رزوهایی که حرف رفتن به سوریه در منزلشان عنوان شد، می گوید: نخستین بار که رفت به من چیزی نگفت. ماه رمضان سه سال پیش برای راه اندازی بیمارستان امام سجاد (ع) که کنار نهر علقمه است روانه کربلا شد و حدود یک ماه آنجا بود و پس از ساعت کار نیز با گروه های نظامی و مردمی عراق ارتباط گرفته بود؛ وقتی برگشت ...
بررسی جایگاه مراکز مشاوره در میان مردم/آرامش روانت را به من بسپار
صحبت می کنم، از علت آمدنش به مرکز می گوید و حال و هوایی که بعد از هر مراجعه به او دست می دهد و با لبخندی که زیبایی صورتش را دو چندان می کند، می گوید:” حدود دو سال است که به این کلینیک می آیم، در ابتدا هفته ای یک بار می آمدم اما نزدیک به 14 یا 15 ماه است که ماهی دو بار به این مرکز مراجعه می کنم. ویزیت در این مرکز فوق العاده است، زمستان سال 89 برای انجام ماموریت به یک شهرستان رفتم اما وقتی به خانه ...
به میهمانی های بسیار کثیفی می رفتم - در آنجا تمام آبرویم را باختم
از آن که از بیمارستان به خانه بازگشتم، پرستاری از برادر 4ساله و رسیدگی به امور خانه را به عهده گرفتم، چراکه پدرم از صبح تا شب مشغول کار بود. مدتی بعد از این ماجرا، پدرم با اصرار اطرافیان با زن دیگری ازدواج کرد اما من نمی توانستم با همسر پدرم کنار بیایم، به همین خاطر نیز مشکلات زندگی ما بیشتر شد، چراکه هر روز با نامادری ام مشاجره می کردم. برای رهایی از این وضعیت، تصمیم گرفتم در کلاس های ...
قصه تلخ اعتیاد
جان می گیرد و بدون شک آخرین بار هم نخواهد بود. کاش پای فرار داشتیم و دست آزادیمان همه آنان را بال پرواز می داد. از گزارش الف.ب این بارمان که بگذریم در این بین هستند آدم های با اصل و نصب و با اسم و رسمی که تا چند سال پیش دود چراغ می خوردند و به امید ساختن فردایی بهتر و درخشان تر به سوسوی شعله چراغ بسنده کرده بودند اما بیداری در شب، بهبود تمرکز و حافظه، افزایش انرژی و این دست وعده های ...
اعتراف وحشتناک پسر به قتل پدر
تصمیم گرفتم که ماشین را آتش بزنم. بعد چه اتفاقی افتاد ؟ سه لیتر بنزین خریدم و ریختم داخل بطری. به خانه که رسیدم جلوی در شلوغ بود. پسر دایی ها و پسر عمه ام جلوی در بودند. به سراغشان نرفتم و از همانجا بازگشتم به کارگاه. دوباره به سمت خانه راه افتادم که این بار جلوی در کاملاً خلوت بود بنزین را روی ماشین ریختم که یک باره پدرم سر رسید اما نمی دانم چه کسی خبرش کرده بود. فندک را ...
جزییات سرقت مسلحانه از دو بانک
به فرار گذاشت. کارمند بانک در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: این سارق مسلح در طول سرقت مرا با اسلحه کمری تهدید می کرد و اسلحه را با فاصله ای کمتر از یک وجب روی سینه ام قرار داده و همین موضوع باعث شده بود تا در زمان سرقت پول ها قادر به انجام هیچ کاری نباشم . وقوع دومین سرقت مسلحانه ساعت 30: 12 دوازدهم اردیبهشت ماه سال جاری - دو ماه بعد از سرقت نخست – یک سرقت ...
جزییات سرقت مسلحانه از دو بانک
...، خودش را بالای سر متصدی یکی از باجه های بانک رسانده و با تهدید اسلحه کمری اقدام به سرقت پول از باجه و پس از سرقت به سرعت از همان مسیر پارکینگ ساختمان متواری شده است. کارمند بانک که سرقت از باجه او انجام شده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ظهر روز واقعه درحال انجام کار خود بودم که ناگهان متوجه حضور شخصی در پشت باجه خود شدم؛ از او سوال کردم شما اینجا چه می خواهید؟ که ناگهان این مرد ...
از مورد عجیب جم تا پخش تیزری که به سند خانه کارگردان منوط شد
این شبکه ی ماهواره ای را داریم و نه صداوسیما را. و به تازگی جلسه ای با مدیر بازرگانی صداوسیما داشتم که ایشان مرا به نادرست گویی در زمینه پخش تیزرهای جم متهم کردند و بعد از پاس کاری های همیشگی اداری در نهایت با رفتار نامناسبی گفتند که سند خانه بیاورید که اگر روزی معلوم شد که شما دروغ گفتید و خودتان تیزر به جم داده اید، روی آن سند اقدام قانونی کنیم. این در حالی است که فیلم دیگری که همزمان ...
روی وصیت نامه اش می نوشت باطل شد، از شهادت خبری نیست
وقتی به نماز ایستاد، خوب نگاهش کردم. انتظار داشتم قنوت هایش را نیم ساعت ادامه دهد و مدت زمان زیادی در مسجد بماند؛ اما او خیلی زود نمازش را خواند. این نمازش خیلی برایم جالب بود. وقتی به خانه مادرم می رفتم بیشتر از نیم ساعت نمی ماندم. برای رفتن به خانه مادرم چند بار از او اجازه می گرفتم؛ ولی خودش می گفت نمی خواهد زیاد اجازه بگیری، مرد وقتی زیاد ازش اجازه بگیری لوس می شود . زیاد ...
وصف سفر به قم
31 ژوئیه 1881: امشب به من بسیار بد گذشت، هیچ در خاطر ندارم که در مسافرت ها به این اندازه متحمل رنج و خستگی شده باشم. الاغ ها نمی توانستند با قدم اسبان حرکت کنند و ما ناچار بودیم پیوسته توقف کنیم تا برسند. اسبان چهار روز استراحت کرده و دارای نیرویی شده بودند و نگه داشتن آنها زحمت داشت. طرف نصف شب به واسطه خستگی زیاد خواب بر ما غلبه کرد، وقتی که چشم باز کردم هوا روشن شده بود و تعجب کردم که چگونه در این زمین سنگلاخ افتاده بو ...
خوشحالم تفکر مردم نسبت به معلول و معلولیت را تکان دادم / مسئولین چه بیایند و چه نیایند ما دوستشان داریم
تپانچه خفیف به مسافت 50 متر میکس، نشان طلا گرفت و به عنوان نخستین زن ایرانی که در تاریخ پارالمپیک ایران 2 مدال طلا کسب کرده است، معرفی شد. جوانمردی دراین ماده که در سالن تیراندازی شهر ریو دو ژانیرو برزیل برگزار شد با امتیاز 189.5 قهرمان شد و رکورد پارالمپیک را نیز جابه جا کرد. سمیرا ارم دیگر بانوی تیرانداز شیرازی شرکت کننده دراین رقابت ها نیز که به همراه جوانمردی به شیراز بازگشت، در نخستین سال حضور خود در پارالمپیک نتوانست مقامی کسب کند. دیگر مسافر این پرواز، سامان بلاغی عضو تیم ملی بسکتبال با ویلچر ایران بود که به مقام دهم دست یافت. ...
گزارش امید ایرانیان از کنسرت شهره سلطانی
موفقیت دارم و امیدورام شاهد چنین حرکت های زیبایی از طرف سایر هنرمندان نیز باشیم. حضور گرم بانوان در کنسرت هایی که خوانندگان زن برگزار می کنند در چند سال گذشته و با بهتر شدن کیفیت اجرایی این کنسرت ها رشد چشم گیری داشته است. استقبال از این کنسرت ها هم به افزایش کمی و کیفی شان کمک می کند و هم هشداری است به مسئولان فرهنگی و هنری که به موسیقی زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور توجه بیشتری نشان دهند و از آن حمایت کنند.منبع: امید ایرانیان ...
رسیدن به عشق به سوزاندن پدر انجامید
از آشنایی ما گذشت، به او علاقه مند شدم و ماجرا را با خانواده ام مطرح کردم تا به خواستگاری او برویم. اما پدرم به شدت با درخواستم مخالفت کردم و اختلاف ما سر این موضوع شروع شد. وقتی مشاجره ما بالا گرفت دیگر به خانه نمی رفتم و شب ها را در کارگاه خیاطی می خوابیدم. وی در شرح ماجرا گفت: چند روز قبل از حادثه پدرم خودروی من را گرفت. گفتم که خودرو متعلق به خودم است و آن را با پول خودم خریده ام، با ...
بخش های خواندنی کتاب می شکنم در شکن زلف یار
، که روزی بریتانیای کبیرش می گفتند را نمی دانست! هنگامی برتعجبش افزوده شد که فهمید این دو، زن و شوهرند. هر دو پزشک، مرد متخصص قلب و عروق، زن فوق تخصص زنان و زایمان! ... و این گونه در مجلس حسینی خالص و بی ریا عرق می ریزند و کار می کنند. چند روزی که گذشت، چیزهای تازه تری فهمید. حکایتی داشتند این زن و مرد. فهمدی هر دو اصالتاً اهل لندن هستند. هر دو مسیحی بوده اند. مرد زودتر از زن ...
طنز؛ سرقت ایده طلاخلاکُن
ساخته ام و اسمش را گذاشته ام بابای سوفیا، اما سوفیا اجازه نمی دهد این اثر فاخر را به نمایش عمومی بگذارم. این نشان می دهد ایرانی ها نه تنها جنبه ندارند، بلکه بی هنر هم هستند. بی بی سی گفته: این توالت در بخش دستشویی هایی قرار داده شده که زنان و مردان می توانند از آن استفاده کنند. نظر ددمنشانه: بابای سوفیا می گوید بفرما، اینها حاضرند طلا را مستراح کنند فقط با این هدف که زن و مرد قاطی شوند ...
پلیس در تعقیب سارق مسلح 2 بانک
پشت باجه شدم، از او سؤال کردم شما اینجا چه می خواهید که ناگهان این شخص با دست ضربه ای به سینه ام کوبید و گفت: حرف نزن و به سرعت دست خودش را داخل کشوی میز حاوی چند بسته تراول چک و پول کرد و مجموعا 16 میلیون تومان را از داخل کشوی میز برداشت و به سرعت از طریق همان در پشت سرم که از آنجا وارد شده بود، خارج شد . کارمند بانک در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: سارق مسلح در مدت انجام سرقت مرا با ...
می خواستم همسرم با خطرات تلگرام آشنا شود
. تولد همسرم برایش گوشی هوشمند خریدم و اینترنت آن را وصل کردم. بعد از چند روز متوجه شدم همسرم همیشه سرش توی گوشی است. وقتی علتش را پرسیدم متوجه شدم عضو تلگرام شده است. شنیده بودم که فضای خوبی نیست. خواستم آن را پاک کند، اما او به من توهین کرد و مرا عقب افتاده خطاب کرد. من هم عصبانی شدم و کتکش زدم. فردای این ماجرا وقتی از سر کار به خانه آمدم متوجه شدم جهیزیه اش را برده است. چند روز بعد ...
جنایت های تلگرامی
...> زن عضو تلگرام شد، شوهرش او را کشت، اولیای دم او را بخشیدند. این خلاصله زندگی مردی است که در آخرین روزهای سال گذشته همسرش را در هفت چنار تهران کشت. مرد حالا پشیمان است، اما دیگر سودی ندارد. مرد میانسال بعد از قتل فراری شد، اما بعد از یکماه خود را تسلیم کرد. او درباره انگیزه اش از قتل گفت: دو روز قبل از قتل متوجه شدم که همسرم عضو تلگرام شده است. او در گروه هایی حضور داشت که مردان غریبه هم بودند. این ...