سایر منابع:
سایر خبرها
به یاد پرویز مشکاتیان در سالگرد کوچش
تک نوازی های جدیدتر ایشان شاهد تاثیرپذیری از نوازندگان و هنرمندان جوان تر نیز هستیم و این نشان از تبلور و جوشش فکری ایشان و عدم درجا زدن در تفکری خاص است. همان طور که گفتم زنده یاد پرویز مشکاتیان تمام نوگرایی های خود را با نگاهی به ریشه ها و تفکرات گذشتگان انجام می دادند و به نظر من هم نکته بارز در نوازندگی و آهنگسازی ایشان همین مساله بود. جواهری خاطر نشان کرد: وجه تمایز دیگر زنده یاد ...
انکار غدیر عاشورا را بوجود آورد
، مقداد، مالک اشترو عمار. باقی مردم به خاطر جاه طلبی شان و به تعبیر حضرت زهرا (س) به خاطر ترسشان از حکومت، امام علی (ع) را کنار زدند. در روایات آمده که بعد از جریان سقیفه حضرت زهرا (س) به درب خانه مهاجرین و انصار رفتند ، خودشان را نه به عنوان همسر علی بلکه به عنوان دختر پیامبر (ص) معرفی کردند و از ایشان خواستند که با امام علی (ع) بیعت کنند. از حضرت پرسیدند چرا خودت را دختر پیامبر معرفی می ...
تلاش وهابیت برای مخدوش کردن قضیه غدیرخم
خدا(ص) را از کاری که علی(ع) انجام داده باخبر کن . بریده می گوید: به مدینه رفتم و به مسجدالنبی وارد شدم در حالی که رسول خدا(ص) در منزل بود و عده ای از صحابه درب خانه حضرت نشسته بودند. گفتند: ای بریده از جنگ چه خبر؟ گفتم: خیراست خداوند مسلمین را پیروز کرد. گفتند: پس چرا تو زودتر آمدی؟ گفتم: به خاطر کنیزی که علی(ع) از خمس برداشت، آمدم تا رسول خدا(ص) را با ...
کار وقیحانه یک دختر با پسر جوان به خاطر نامزد کردن با دختر دیگر
. این دخترجوان در تحقیقات اولیه مدعی بود قصد اسیدپاشی نداشته و اسید را در جریان یک شوخی روی مرد جوان ریخته است. با گذشت پنج ماه از وقوع این اسیدپاشی، دو روز پیش دختر اسیدپاش و پسر جوان که قربانی حادثه شده بود، برای ادامه تحقیقات به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. ابتدا دختر اسیدپاش به بازپرس ایلخانی گفت: سه سال پیش زمانی که در تهران دانشجو بودم، با یاسر که ...
وقتی شوهرم به خانه آمد من و علی در اتاق تنها بودیم
رفته بودند به تهران بازگشته و خود را تسلیم ماموران کردند. به گزارش پرونده علی 19 ساله به ماموران گفت: همراه رسول به ماموریت کاری رفته بودیم و در راه بازگشت به خانه اش بودیم که ادعا کرد که با همسرش فریبا اختلاف دارد و از من خواست تا به خاطر رابطه نزدیکی که به همسرش داشتم برای حل مشکلاتشان وساطت کنم و شب ساعت 3 بامداد بود که مرا جلوی در خانه مان پیاده کرد. صبح روز حادثه به فریبا ...
ماجرای ازدواج تلخ یک دختر جوان با مرد نزول خوار
با همان کارد بلند آشپزخانه که مشغول قاچ کردن هندوانه بود، تا طبع گرم محموخان، خنک شود، سرم را از بدنم جدا می کرد. یاد نگاه های کنجکاو اسد، پسر بزرگ محمودخان که آن موقع 12 سال داشت افتادم و دهن کجی لیلا و عباس؛ بچه های هوویم که مثل مادرشان چشم دیدنم را نداشتند. انگار هر دو خوب می دانستند که وجود من برای مادرشان جا تنگ کن است. در آن میان تنها نگاه های مهربان و دلسوزانه "مینا " ؛ دختر بزرگ ...
داغی که مادر ستایش بر دل دارد
هوش رفتم. صفیه قریشی افزود: هر صبح که از خواب بیدار می شوم، می گویم خدایا ستایش من کجاست؟ او دلواپس مدرسه رفتنش بود. می گفت سال دیگه که مدرسه می روم، زنگ های تفریح مدرسه بیا که تنها نباشم. الان من درد بزرگی دارم، اما به خودم می گویم که تقدیر الهی بود. اگر قرص اعصاب نباشد، خواب به چشمان ما نمی آید. شب و روز را گم کرده ام. حال پدر ستایش هم بدتر از من است؛ دیگر او سر ساعت هفت غروب به خانه ...
دختر 16 ساله ام را به بردگی گرفتند !!!
دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به قاضی گفت: چند وقت پیش در تلگرام با طناز آشنا شدم. او با من درددل کرد و گفت با پدرش اختلاف دارد. می گفت وضع مالی پدرش خیلی خوب است اما اخلاق و رفتار خوبی ندارد. من هم این موضوع را با یکی از دوستانم به نام حسین درمیان گذاشتم. حسین اهل شهرستان بود و برای تحصیل و کار به تهران آمده بود. او از من خواست تا دختر نوجوان را فریب دهم و کاری کنم که از خانه ...
رفتار علی وار با زیردستان ویژگی برجسته شهید اتحادی/نوشیدن شهد شهادت در عید غدیر
.... مگر تو نمی خواهی که بچه ها درس بخوانند به جاهای عالی برسند؟ پس از این حرف ها نزن و او که هیچ گاه تحمل ناراحتی مرا نداشت وصیت نامه را در جیب ساکش گذاشت و عازم جبهه شد، غافل از اینکه به سر آمد آنچه از آن می ترسیدم . همسر شهید اتحادی در خاتمه متذکر شد: از شهیداتحادی، چهار فرزند به یادگار مانده است که ادامه دهنده راهش خواهند بود. دو پسر و دو دختر که همیشه می گفت: فرزندانم باید آنقدر به ...
نگرانی پیامبر(ص) از عدم فهم مردم و تحمل ولایت
تا اینجا روشن شد که این سفره توسط نبی اکرم گشوده و پهن شد و ایشان با کنار زدن پرده ها و موانع، به تبیین امر بسیار دشوار و بسیار مهم ولایت پرداختند که به خاطر سنگینی و دشواری آن، نگران فهم و تحمل مردم بودند و خداوند ایشان را حفظ کرد و فرمود: وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ . غدیر ظرف تبیین این حقیقت بوسیله نبی اکرم است و در آن روز این باب بر مردم گشوده شد. باطن دین هر پیامبری، ولایت امیرالمؤمنین ...
رمز عید بودن غدیر
(ع)را به عنوان هادی امت نصب کرد و این آیه نازل شد و دین کامل گشت ونعمت خدا بر مومنان، تمام شد. گفتم: آن روز، کدام روز از سال است؟ فرمود: روزها جلو و عقب می افتد، گاهی شنبه است، گاهی یک شنبه، گاهی دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه کاری سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز وشکر و حمد خداوند و شادمانی است، به خاطر منتی که خدا بر شمانهاد و ولایت ما را قرار داد. دوست دارم ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
استارت زدم ولی بعد از یک سال زیر نظر همت مسلمی تمرینات اصلی تر را دنبال کردم و در همه این سال ها فقط با این مربی بودم. کشتی ورزش سنگینی است. از این رشته خسته نشدی؟ - اوایل که به سراغ کشتی رفته بودم کمی باعث دلزدگی ام شد و خواستم از این رشته بیرون بیایم ولی بعد از شش ماه که کشتی را آغاز کرده بودم در اولین مسابقات قهرمان شدم و ترغیب شدم تا کشتی را ادامه بدهم. از آن به بعد هم همیشه ...
با خانواده دونالد ترامپ آشنا شوید+ تصاویر
فرزند هم از همسر فعلی خود ملانیا (بارون، 10 ساله). او هشت تا هم نوه دارد. بی بی سی نوشت: ایوانا ترامپ مدل و اهل کشور چک بود و دونالد جونیور زبان چکی را از او و پدربزرگ و مادربزرگش آموخت. دونالد جونیور در دوران جوانی سعی می کرد خود را در معرض توجه عمومی قرار ندهد چون، همان طور که در سال 2006 به نیویورک تایمز گفت، "علاقه نداشتم تنها به عنوان پسر دونالد ترامپ شناخته بشوم که دارد ...
دخترم را با وضعیت بسیار بدی در ماشین دوست پسرش دیدم
پدرش آمده بود. زودتر از کلاس آموزش زبان بیرون زدم و سوار ماشینش شدم. در بین راه یک آب میوه تعارف کرد. هوا گرم بود و آب میوه را سر کشیدم. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که چشمانم سیاهی رفت و به خواب رفتم. شانس آوردم. مادرم که به حرکاتم مشکوک شده بود، آن روز به طور پنهانی هوایم را داشت هنوز باور ندارم حامد قصد کثیفی داشت او در تلگرام بسیار مودب بود و پشیمانم. حامد که می دید چاره ای ...
با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، رویا دختر 20 ساله در حالی که از شدت خماری، نای حرف زدن نداشت و دستانش از عصبانیت به لرزه افتاده بود به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: دختر نوجوانی بودم که پای شهباز به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی برادرم بود. شهباز خیلی زود اعتماد همه اعضای خانواده را به خودش جلب کرد. به طوری که پدرم کلید منزلمان را به او داد تا بتواند به راحتی در محل ...
5 عادت خانواده های خوشبخت
توصیه به نتیجه اصلی تحقیق درباره خوشبختی مربوط می شود: مهم است یاد بگیریم که از نتایج تصمیماتمان راضی باشیم. معلم پیش دبستانی فرزندانم وقتی دختر ها را به خانه فرستاد، از آن ها خواست که در راه با خودشان این جمله را که ذکر قوی و موثری واقع شد، تکرار کنند: شما آن چیزی را به دست می آورید که انتخاب کرده اید پس به این خاطر عصبانی نباشید. بری شوارتز (Barry Schwartz) استاد روان شناسی در دانشکده ...
نویسنده"عباس دست طلا": نویسندگان دفاع مقدس از مظلوم ترین نویسندگان هستند/ همه می گفتند: آقا کتابت را ...
برای مصاحبه می رفتم در این مدت همه چیز خوب بود بعد از سه ماه همه چیز یادش رفت در حالی که اطلاعات خیلی کمی داده بود همان زمان بو که گفت: من پدر شهید هستم، من از ایشون خوشم آمد، گفتم عکس پسر شهیدت را بده، راجع به هر شهیدی که کار میکنم عکسش را می گیریم و مدل خودم با شهید ارتباط برقرار می کنم. به شهید گفتم خودت راهی را نشانم بده، یک دفعه به ذهنم زد آقای باقری یک آلبوم عکسی یا چیزی باید داشته باشد ...
شورش متافیزیکی: پاسخی مدرن به مسئله شر
مردم به همدیگر بیاموز و نگاه کن ببین مردم اگر همدیگر را دوست داشته باشند چطور با هم رفتار می کنند. همین طور شخصی که پسر جوانش را از دست داده بود گفت: امروز بر من معلوم شد که خدا هرگز فرزندی و قومی و خویشی و اهلی ندارد، چرا که اگر رنج از دست دادن فرزند را می فهمید هرگز داغ این جوان را بر دل من نمی گذاشت. موضوع دیگری که انسان برای خاطر آن بر خدا می شورد این است که می خواهد برای به دست آوردن ...
دختر میلیونر تهرانی در خانه مجردی دو جوان چه می کرد؟
روز نو : فرار از خانه پدر ثروتمند به اسارتگاه 2 جوان فریبکار رسید که هر کدام در 2 سناریوی جداگانه پیشنهاد میلیونی برای رهایی دختر جوان را مطرح کردند. چندی پیش پدر و مادر نگرانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ماجرای ناپدید شدن دختر جوانشان به نام مریم خبر دادند. بدین ترتیب تیمی ازماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس جنایی برای ردیابی دختر جوان ...
عیدغدیر در کلام انبیا و اولیا و آثار و برکات آن
...> امام رضا(ع) شنید که بعضی از مردم روز غدیر را انکار می کنند، فرمود: پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... به درستی که دراین روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مؤمن را می آمرزد و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ می رهاند؛ در این روز آزاد می کند...اگر مردم ارزش این روز را می دانستند، بی تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه می کردند. ...
شهادت مرتضی او را برایم جاودانه کرد
تماس گرفتم که مرتضی جان تو کجائی؟ کیفت کو؟ گفت امشب در بسیج خشم شبانه داریم، وسایل درون ساکم را می خواهم. گفتم اگر برنگردی من مسافرت نمی روم. گفت من تا قبل از نماز صبح به خانه برمی گردم. بعد انگار به مادر و پدرش گفته بود و آنها به خانه ما آمدند. اول سراغ مرتضی را گرفتند و بعد مادرشان گفتند ما می مانیم تو اگر مرتضی دیر آمد برو. صبح شد و خبری از مرتضی نشد. مادرش من را از زیر آینه و قرآن رد ...
این 19 نفر، 11 سپتامبر را ساختند
زندگی اش ادامه دهد. می خواست عضو سازمان کمک های اسلامی شود، اما بعد از ترک خانه تنها یک بار با خانواده اش تماس گرفت. خیلی زود با ویزای توریستی به آمریکا رسید. قبل از رسیدنش به آمریکا، 30 هزار دلار پول به حساب بانکی اش در امارات واریز شده بود که منبع آن معلوم نیست. او یکی از 9 نفری بود که در آمریکا هم حساب بانکی باز کرده و منتظر پول بودند. مهند الشهری ، 22 ساله، و برادران القامدری، حمزه و ...
فرماندهان اصلی داعش را بشناسید!
مرخص شد. درخواست او برای بازگشت به ارتش بی پاسخ ماند و او در بازگشت به زادگاهش نتوانست وارد نیروی پلیس محلی شود. در همین برهه، مادر او بر اثر سرطان مرد و بنا به گفته پدرش او به شدت دچار ضربه روحی شد. بر اساس گزارش وزارت دفاع گرجستان، او در همین سال 2010، به جرم پنهان کردن اسلحه به سه سال زندان محکوم شد. تصور این که یک جوان 24 ساله افسرده، با سابقه آشنایی با تفکر افراطی، در زندان های ...
تجاوز وحشیانه به دختر 7 ساله در نیشابور+ عکس کیانا
به گزارش خبر استان ،بیست و پنجم شهریور سال جاری یک خانواده تهرانی خبر گمشدن مشکوک دختر بچه شان را به نام ” کیانا” 7 ساله را به ماموران آگاهی نیشابور اطلاع دادند. تجاوز به دختر 7 ساله در نیشابور پدر کیانا به ماموران آگاهی گفت: برای سر زدن به خانواده ام به همراه یک پسر و دو دخترم به نیشابور سفر کردیم. بعد از اینکه به ملاقات پدر و مادرم رفتم به اصرار آنها شب را در خانه پدرم به ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
به خانه دیده اند که من برادر کوچکترم را زمین انداخته ام و از فردای آن روز برای اینکه دوباره این کار نکنم، مادر من را با یک چادرنماز به بلوک 15 کیلویی بسته است ولی بعد از چند روز دیدند که من بلوک را با خودم کشیده و به سمت دیگر برده ام و به این خاطر بلوک ها را به دوتا افزایش دادند (می خندد)، بابام می گوید: حسن ماشاءالله از کودکی پر زور و پرتلاش بود . آرزویت در ورزش؟ - تکرار ...
نابغه خردسال خوزستانی:می خواهم دانشمند هسته ای شوم+تصاویر
این نابغه خوزستانی می گوید: از 17 سالگی یعنی مصادف با سال 65 به جبهه رفتم و تا پایان جنگ تحمیلی در آنجا ماندم. در حال حاضر هم با تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته عرفان اسلامی به عنوان معلم پرورشی فعالیت می کنم. همسرم حافظ کل قرآن، داور نهج البلاغه و با مدرک تحصیلی دکترا در حال حاضر به عنوان مدیر یکی از مدارس اهواز فعالیت می کند. خانواده 6 نفره داریم که 2 دختر و 2 پسر هستند. فرزند اولم در ...
توت های سفید، توت های بهشت!
؟ گفتم بله! می دانم. گفت: از نظر شما ا شکال ندارد؟ ما شنیده ایم که علی پدرش را از دست داده و دو پسر دیگر شما هم در جبهه هستند و او به قولی الان مرد خانه شماست. گفتم: بله مهدی و جواد پسرانم در جبهه هستند و من نیز تا ساعتی دیگر عازم پشت جبهه خواهم شد، علی هم ان شاء الله به ما خواهد پیوست. قرار بود دوستان تا ظهر به من زنگ بزنند، اما آن روز خبری از اعزام نشد ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
به به خانه دیده اند که من برادر کوچکترم را زمین انداخته ام و از فردای آن روز برای اینکه دوباره این کار نکنم، مادر من را با یک چادرنماز به بلوک 15 کیلویی بسته است ولی بعد از چند روز دیدند که من بلوک را با خودم کشیده و به سمت دیگر برده ام و به این خاطر بلوک ها را به دوتا افزایش دادند (می خندد)، بابام می گوید: حسن ماشاءالله از کودکی پر زور و پرتلاش بود . آرزویت در ورزش؟ - تکرار ...
شهید مدافع حرمی که قبر خود را قبل از شهادت نشان داد/به مردم بگو فقط اطاعت محض از رهبری و پشتیبانی از ...
بزرگ هم گذشت و زندگی آرام آنها آغاز شد. فضای خانه شان مملو از یاد خدا بود و نماز شب هایشان چهره شان را خدایی می کرد. هنوز زمان چندانی از زندگیشان نگذشته بود که خداوند هدیه دومش را هم در دامان عروس گذاشت و خبر پدر شدن محمدجواد بهترین خبر زندگی اش بود. هر دو تصمیم گرفتند نام دختر خود را زینب بگذارند و این نیکو ترین نامی بود که میتوانستند بر هدیه خدا بگذارند. محمدجواد سخت این دختر ...
کراوات شجریان، لباس لیدی گاگا، و کفش خراسان شمالی در گفت وگوی مدآنلاین با کاوه آفاق
.... از روز اول یعنی از سال 82 تا الان اصولا چنین موضوعاتی را با مشورت هم انجام می دهیم من و نوید با مشاوره در روزهای اولی که می خواستم موسیقی را به صورت کلیپ شروع کنیم با the ways و آهنگ شال و اتاق آبی و خواب بازی را ساخته بودم نمی دونم سر فیلم برداری کدام بود که به این نتیجه رسیدیم که توی تصویرمان یک اِلِمان داشته باشیم که با همه کسانی که در آن زمان در بازار موسیقی ایران بودند متفاوت باشد وهم ...