سایر منابع:
سایر خبرها
سینما به دفاع مقدس ادای دین نکرد
بازیگری که برای فیلم ملکه ساخته محمدعلی باشه آهنگر جایزه جشن خانه سینما را از آن خود کرده و از جشنواره تئاتر فجر هم بارها برای بازی های درخشانش جایزه گرفته است. آذرنگ با بازی در سریال شاهگوش ساخته داوود میرباقری بین مردم به شهرت رسید. از یک سالگی به جنوب رفته اید و این خطه را بسیار دوست دارید، جنوب چگونه شما را شیفته خود کرد؟ پدرم تکنیسین وسایل برودتی بود. وقتی من یکساله بودم، خانواده ام به جنوب مهاجرت کرده و ما به اندیمشک رفتیم. شهری که همه خاطرات خوب کودکی، نوجوانی و جوانی ام در این شهر شکل گرفت. عاشق اندیمشک هستم. باران های بی نظیرش در بهار، پاییز و زمستان، انگار همه خاطرات تلخ را می شوید و پاک می کند؛ باران هایی که دوست داری همیشه بر تو ببارد و تو را خیس کند. بیشتر مردم از جنوب، هوای شرجی و بسیار گرم آن را به یاد دارند که آزاردهنده است، اما شما از جنوب لطافت باران های آن را به خاطر سپرده اید. شرجی جنوب را هم دوست دارم. بی نظیر است! در هوای شرجی، نفس کشیدن برای خیلی ها سخت می شود، اما من وقتی در این هوا نفس می کشم، حالم خوب می شود. الان هم وقتی آبادان می روم، حس عجیبی پیدا می کنم. دوست ندارم به تهران برگردم، اما ضرورت های زندگی و شغلی باعث می شود آبادان را ترک کنم. مردم جنوب مهربانی عجیبی دارند، بی دریغ و زلال هستند، این خصلت ریشه در چه چیزی دارد؟ معتقدم طبیعت روی اخلاق و رفتار آدم ها تاثیر مستقیم دارد، جنوب گرمای خود را به مردمش تقدیم کرده همان طور که دریا، بزرگی اش را به این مردم داده است. آغوش باز مردم جنوب و مهربانی آنها همه به دلیل اقلیمی است که مردم در آن زندگی می کنند. این آب و هوا تاثیری در رویاها و اهداف شما داشت که نویسندگی، بازیگری و کارگردانی را به عنوان حرفه انتخاب کردید؟ وقتی مهدکودک می رفتم، قرار شد نمایش شنگول و منگول را اجرا کنیم، نقش حبه انگور را به من دادند، باید از توی ساعت بیرون می آمدم و گریه کنان به بزبزقندی می گفتم: شنگول و منگول را گرگ خورد! اما آنقدر بد بازی کردم که مربی مهدکودک مرا از نمایش اخراج و بچه دیگری را جایگزین من کرد. از همان روز با خودم عهد کردم که باید بازیگر شوم! شروع بازیگری من از همان روز مهدکودک بود و ممنونم از مربی که مرا از نمایش اخراج کرد و این تلنگر را به من زد تا وارد دنیای دوست داشتنی بازیگری شوم. پس می توان گفت به نوعی به شما بَر خورد که از نمایش اخراج شدید؟ بَر خوردن اسمش را نمی گذارم! شاید چیزی در درونم شکست تا دنیای زیباتر و عاشقانه تری بسازم. شاید اگر آن موقع مرا از یک نمایش کودکانه بیرون نمی کردند، بازیگر نمی شدم. جنگ که اتفاق افتاد، شما در جنوب بودید؟ بله! هشت سال جنگ را ما در اندیمشک بودیم، بیرون از خانه چادرنشینی را تجربه کردیم، شرایط پر از التهابی که تا تجربه اش نکنی متوجه بزرگی آن نمی شوی. مدام نگران بودیم که نکند دور از خانواده بمیریم! برای همین در هر موقعیتی که قرار می گرفتیم تلاش می کردیم خودمان را به جایی برسانیم که بقیه اعضای خانواده هستند. چطور شد که در آن شرایط سخت در جنوب ماندید و مهاجرت نکردید؟ جنگ بود، اما زندگی هم جریان داشت و نمی شد زندگی را رها کرد. ما عاشق زندگی در جنوب بودیم و با چنگ و دندان تلاش می کردیم آن زندگی را حفظ کنیم. با خودمان عهد کرده بودیم اگر قرار است آن زندگی ویران شود، پس ما هم در کنارش باید از بین برویم. زندگی در جنوب آنقدر خوب بود که ما در زمان جنگ هم نتوانستیم آنجا را ترک کنیم. اندیمشک دروازه خوزستان است. جنگ که شروع شد، سربازان عراقی تا پشت رودخانه کرخه هم آمدند، اگر اندیمشک را می گرفتند، خوزستان از ایران جدا می شد. اما ترسیدند و پیشروی نکردند. یادم هست در اوایل جنگ آنقدر نیروهای عراقی به اندیمشک نزدیک شده بودند که با توپ شهر را می زدند، اما چون این شهر در یک فرورفتگی قرار دارد، گلوله های تانک به خارج شهر اصابت می کرد. راه آهن اندیمشک جایی بود که سربازان را به خطوط اول جنگ می برد، پایگاه چهارم هوایی در این شهر بود که به لحاظ نظامی خیلی مهم بود، تیپ 2 زرهی بود و... همه اینها باعث شده بود که اندیمشک اهمیت زیادی پیدا کند و صدام خیلی تلاش کرد این شهر را نابود کند. مردم اندیمشک از اهمیت شهرشان برای دشمن باخبر بودند به همین دلیل کنار هم ماندند تا از آنجا دفاع و آن را حفظ کنند. اتفاقاتی را به چشم دیدم که هنوز هم مبهوت آنها هستم. یادم می آید وقتی عراق منطقه ای را بمباران شیمیایی کرده بود و مجروحان را به اندیمشک می آوردند، مردم در مسیر راه آهن تا بیمارستان شهید بهشتی ایستاده بودند، دستمال در دست داشتند و زمانی که مجروحان را می آوردند کل می کشیدند؛ در آن سنی که بودم نمی فهمیدم این سوگواری و عزاست، ترس است، چه چیزی است؟ اما آنقدر باشکوه بود که اصلا از ذهنم پاک نمی شود. ما ...
در گفت وگو با معصومه تاجیک، خواهر سه شهید دفاع مقدس مطرح شد: روایت 13 سال گمنامی شهیدی که تا لحظه آخر ...
به گزارش زنان کویر ، طنین یاس ، در بخش اول این گفت وگو " معصومه تاجیک" خواهرشهیدان علی اکبر، حسین و داوود تاجیک، روایت زندگی پدر و مادر و گوشه ای از خاطرات شهید جاویدالاثر علی اکبر را تعریف کرد. در این بخش به بازخوانی زندگی شهیدان حسین و داوود تاجیک می پردازیم. ازشهید حسین تاجیک، برایمان بگویید؟ حسین، از ابتدای تولد بسیار مظلوم و مهربان بود. از نظر چهره به پدرم شباهت داشت. بسیار به مسائل عقیدتی مخصوصا مس ...
فرصت های تازه
، مسئولیت به دنبال دارد. تنهایی شهر را طی کردن برای رفتن به دانشگاه یا بار و بندیل بستن و رفتن به شهری که تا دیروز فقط اسمش را شنیده بودید برای سکونت چندساله و... قرار است شما را نسبت به خودتان و اطرافیانتان مسئولیت پذیرتر کند. پدرها و مادرها تا یک جایی حوصله و توان همراهی فرزند دلبندشان تا دانشگاه یا شهر مقصد را دارند و بعدازمدتی همه بار رفت وآمد، ماشین پیدا کردن و خانه و خوابگاه گرفتن، به عهده ...
شهدا را به جوانان معرفی کنیم / در شهر صحبتی از مهرابی ها ، هراتی ها نیست !
اسلام که ما جوانان را در آن عصر و زمان پروراند . حبیب خورزانی هستم . نام پدر قربانعلی متولد 1338 متولد تهران ولی پدر و مادر اهل روستای خورزان دامغان هستند که افتخار می کنم روستازاده هستم. هفته دفاع مقدس یعنی چه؟ چرا مقدس ؟ آن چیزی امروز در ذهن خیلی ها تداعی می شود و بعد از 35 سال از انقلاب گذشته و سوالاتی مطرح می شود این است که آیا جنگ هم بزرگداشت دارد ؟ یا نیازمند همایش و ...
خانم بازیگر اولین دختر بوکس ایران +عکس
، فقط یک طرفدارم. دوست دارم جو فوتبال به سمت و سویی برود که بازیکنان باانگیزه وارد زمین شوند و قلب شان برای گل زدن و زیبا بازی کردن، بتپد. برای تماشای فوتبال تا به حال به استادیوم رفتی؟ یادم می آید 12، 13 سال داشتم که برای تماشای دربی استقلال و پرسپولیس لباس پسرانه پوشیدم و همراه پدرم که پرسپولیسی است به استادیوم آزادی رفتیم و هیچ کس متوجه حضورم نشد چون کاملاً مثل یک پسربچه رفتار ...
تجلیل از 5 هنرمند ملی عرصه موسیقی
بعدی نخستین جشن موسیقی و اندیشه به سخنرانی شاهین فرهت اختصاص داشت. این موسیقی دان 69 ساله گفت: من عاشق تهران هستم، متأسفانه قبل از نوروز امسال به خارج کشور رفتم و برنامه طوری پیش رفت که نتوانستم عید را در زادگاهم باشم، اما سه هفته پیش که به تهران بازگشتم، از این مراسم آگاه شدم. مدیر اسبق گروه موسیقی دانشگاه تهران ادامه داد: بچه های شهرستان بسیار تشنه موسیقی هستند و چه استعدادهایی پشت ...
خدایا برای بهشت و جهنمت به جبهه نیامده ام
برادرهایم سربازهای خوبی در خدمت به اسلام و فرمانت باشند و امیدوارم به کوری چشم دشمانت از خون هر شهیدی چندین سرباز به قشونت افزوده شود و عمرهای ما همه برای لحظه های عمرت اضافه شود. خداوند شما را تا ظهور حضرت مهدی(عج) و بر افراشته شدن پرچم اسلام در سراسر اسلام و سراسر دنیا در پناه خودش نگهدارد. ای دوستداران امام زمان، بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد. پدر و مادر عزیزم ...
علاّمه شیخ محمدتقی شیخ شوشتری(ره)؛ چهره ای مشهور، اما ناشناخته
و محاصره کردند، آن طور که حّر گفت هر چه فرمود: مردانم را بگذارید یا زنها... مردم نگذاشتند. بعضی را می کشند یا به زخم زدن یا به سّم دادن یا سر بریدن و یا تشنه گذاشتن تا جان بدهد. آن مظلوم همه این ها را داشت نهایت دشمنی مردم این است که دشمن را بکشند دیگر کار به بدنش ندارند، اما عبیدالله نوشت به عمرابن سعد که من عهد کرده ام اسب بر بدن حسین برانم! بعضی را خانه ایشان را آتش می زنند، بعضی را ...
راننده پژو برای فرار از دست پلیس از روی دوستش رد شد
اصغرزاده و با حضور قاضی توکلی برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخت و ماجرا را شرح داد. در ادامه پدر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: وقتی این حادثه اتفاق افتاد من در سفر بودم. با گوشی تلفن همراه پسرم تماس گرفتم اما یک مأمور پلیس جوابم را داد و گفت برای پسرم اتفاقی افتاده است. وقتی به تهران برگشتم فهمیدم که پسرم کشته شده است. پسر من جوان خوبی بود. حتم دارم که او نمی ...
قتل هنگام فرار
سرقت ماشین و قتل خواستار رسیدگی به این پرونده شد. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر مقتول گفت: من و همسرم به دلیل فوت یکی از اقوام به شهرستان رفته بودیم و اصلا در جریان نبودیم که چه اتفاقی افتاده است. روز حادثه برای اینکه از بچه هایم خبر بگیرم با خانه تماس گرفتم اما کسی گوشی را بر نداشت. با تلفن همراه پسرم کامران تماس گرفتم یک نفر دیگر گوشی را ...
دردسر صیغه شدن پنهانی یک دختر جوان با راننده جوان
خودش اینجا تنها زندگی می کرد. وقتی موضوع خواستگاری امیر را به مادرم گفتم او بشدت مخالفت کرد. مادرم تا آن روز همه خواستگارانم را به بهانه های مختلف رد کرده بود، دلیلش هم این بود که می ترسید من بعد از ازدواج او را رها کنم. البته حق هم داشت. چرا که هیچ کس حاضر نمی شد مادرم را قبول کند. اما امیر گفت حاضر است برای راحتی من و مادرم در خانه ما زندگی کند. اما این بار نیز مادرم مخالفت کرد. ...
عجیب ترین حیوان سواری های تاریخ!/ تصاویر
گایز در فاصله 21 کیلومتری لوس آنجلس و در ال مونته واقع شده بود. شیر معروف مترو گولدین-مایر (MGM) و چند حیوان دست آموز مختص فیلم های تارزان در این مزرعه نگهداری می شدند. بازدید از این مکان برای گردشگران آزاد بود. در حال حاضر، کارت پستال های زیادی از آن مزرعه وجود دارد. اسب آبی در تصویر زیر، یک مسئول باغ وحش و بازدید کننده ی جوانِ سوار بر اسب آبی در باغ وحش سن لوئیس در اوایل قرن 20 ...
عملیات خیبر بعد از جنگ ویتنام در دنیا بی نظیر بود
خاص شان دوست داشتم، بدون اطلاع خانواده رفتم و برای دانشگاه افسری کنکور دادم و قبول شدم. دو سه سال که گذشت دیدم این فضاها، همه علاقه من را تأمین نمی کند. من قبلا به خاطر علاقه ای که داشتم، در خصوص نیروی دریایی مطالعه کرده بودم و حتی تاریخ این نیرو را از زمان اردشیر بابکان خوانده بودم و خیلی به این حوزه علاقه داشتم. در آن مقطع دانشگاه افسری برای نیروها سهمیه در نظر گرفته بود و ...
سرقت از طلا فروشی ها در لباس پلیس
برده بودند. آرش نجاریان، پسر مرد صراف یزدی که به طور معجزه آسایی از مرگ نجات یافته بود در گفت و گو با خبرنگار ما اظهار داشت: پدرم ساعت 4 بعد از ظهر روز چهارشنبه 17 شهریورامسال صرافی را تعطیل کرده و سوار بر خودرواش به سمت خانه حرکت می کند،اما در بلوار صفائیه مرد جوانی که لباس پلیس به تن داشت جلوی پدرم را گرفته و به او می گوید: شما دلار تقلبی دارید و باید همراه ما بیایید. پدرم با ...
مرا چه به نشان فتح!/ دیدار با رهبر برایم مهمتر بود
مسائل سیاسی و جامعه شناسی به حساب می آید. در هشت سال دفاع مقدس از سال 59 تا پایان جنگ و پس از جنگ به عنوان بسیجی در مناطق غرب و جنوب کشور حاضر بوده و در عملیات های بزرگی همچون والفجر 4، 6 ، 9 ،10، کربلای 4 و 5 و نصر 4 حضور داشته است. پس از جنگ تحمیلی با همسر سردار شهید علی خوش روش (یکی از فرماندهان گردان لشکر 25 کربلا) ازدواج کرده که حاصل این ازدواج یک پسر و یک دختر است. آنچه می خوانید ...
جواهربین: چگونه می توان ایرانی بود اما شاعر و هنرمند نبود؟ / بشر به صلح گرایش داشته و دارد
فرهنگی پُربها گفتگو می کنند؛ به علاوه پدر و مادرم همیشه برای من کتاب می خواندند. به یاد دارم وقتی 9 ساله بودم روزهای جمعه به خانه مادربزرگم می رفتیم و یکی از سرگرمی های خانوادگی ما مشاعره بود، به این شکل که همه دورهم می نشستیم و به نوبت بیتی از شعری می خواندیم که آخرین حرف آن شعر باید اولین حرف شعر نفر بعدی می بود. پدربزرگم همیشه بازی را افتتاح می کرد و چقدر خوب می شد اگر این روزها ...
واقعیت اعدام های سال 67/ فحشای سازمان یافته در خانه های تیمی منافقین/ ماجرای ترور غم انگیز یک زن باردار
شعارسال : نهم اردیبهشت سال 61 بود. از صبح که به مغازه رفت دلم شور می زد. چندین بار مهدی پسرم را جلوی کفاشی فرستادم تا خبری از او بیاورد. برای ناهار به خانه آمد، کمی استراحت کرد و باز به مغازه رفت و دوباره دلشوره های من شروع شد. دوباره پسرم را به سمت مغازه فرستادم. فاصله خانه تا مغازه فقط ده دقیقه بود ولی نمی دانم چرا آمدن مهدی طولانی شده بود. چادر به سر کردم و به سمت مغازه دویدم. پسر کوچکم رضا که ...
محسن افشانی:اعتبارم را از تلویزیون بدست آورده ام
فخیم زاده را خیلی دوست دارم و امیدوارم بتوانم دوباره با آنها همکاری مشترک داشته باشم. نظرتان در مورد دنیای مجازی چیست؟ یکی از تفریحات و سرگرمی جوان ها همین دنیای مجازی است و البته معایب و محاسنی دارد و ارتباط ها را آسان و سهل کرده و از طرفی به فردیت دامن زده است و آدم ها را از آداب و زندگی اجتماعی کمی دور کرده است. به نظرم با مدیریت درست می توان از آن بهره برداری بهینه ای کرد ...
دلخوری منوچهر آذری از مهران مدیری/ دلجویی دوباره جاودانی از احسان علیخانی
ورزش علاقه دوران نوجوانی من است. الان ساعت ها پای اینترنت به دنبال اطلاعات هستم و اگر شب برنامه داشته باشم، صبح وکالت را تعطیل می کنم. اگر طرف را اعدامم کنند، مشکل خودش است (خنده). مدیری درباره دلیل پذیرش وکالت افرادی که مجرم هستند از سوی برخی وکلا، سوال کرد. جاودانی به عنوان وکیل پایه یک دادگستری پاسخ داد: به هر حال مجرم انسان است؛ خطایی انجام داده و در اصل حق دفاع برای همه وجود دارد ...
دوباره سازی یک فیلم کلاسیک
رابینسون هستند. آنها از ماموریت فضایی خود عقب افتاده اند و باید چند سال بیشتر در فضا باشند. ماموریت اصلی این خانواده فضانورد، پیدا کردن علائم حیات در کرات دیگر است. در این سفر هیجان انگیز فضایی، کاراکترهای داستان با انواع و اقسام موجودات بیگانه فضایی و دیگر مخلوقات عجیب و غریب بین سیاره ای روبه رو می شوند. در عین حال، آنها که دور از زمین و خانه هستند، باید با غم غربت و سیاهی محیط پیرامون خود هم کنار ...
ارادت شهدا به سیدالشهدا
گریه می کرد که همه بدنش می لرزید. توی عزای امام حسین سیاه می پوشید و صف اول سینه می زد. خیلیها عاشق عزاداریش بودند. وقت نوحه خونی و عزاداری کارشون شده بود نشستن کنار حاجی؛ بلکه از حالت های معنویش تأثیر بگیرند... خاطرات شفاهی خانواده و دوستان شهید مشخصات شهید: شهید علی چیت سازیان-فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 32 انصار الحسین علیه السلام-تولد ...
حواسمان به دشمن بدتر از داعش، در خانه هایمان باشد
نویسندگی در حوزه دفاع مقدس شدید؟ چند سالی از جنگ گذشته بود و هنوز همه در حال و هوای جبهه؛ پسرانم آرمین و امین چند سالی بیشتر نداشتند، دلم آشوب بود من مشتاق تر از همیشه می خواستم مثل شهدا در صف مقدم مبارزه با دشمنان باشم، اما این برایم ممکن نبود تا اینکه رویایی دیدم که دلم را آرام کرد. خواب دیدم در سنگری اسلحه به دست ایستاده ام، پتوی ورودی سنگر کنار رفت و جوانی زیبا رو و لاغر اندام ...
اولین تماشاگر زن ایرانی: می خواستم با لباس سربازی به ورزشگاه بروم
خاطر من او را خیلی دوست دارم. ** فیلمی را دیده اید که روی شما خیلی تاثیرگذار باشد؟ آتش بس یک باعث شد رشته ام را معماری انتخاب کنم چون قبل از آن می خواستم پلیس بشوم. ** تیم فوتبال خارجی تان؟ بارسلونا را خیلی دوست دارم و کریس رونالدو را! ** خیلی فوتبال می بینید؟ خیلی نه، همه فکر می کنند 24 ساعت پای تلویزیون هستم ولی اینجوری نیست. ...
ماندگاری 25 روزه خرمشهر مرهون ارتش است/ آبادان و خرمشهر تبدیل به صحنه شکل گیری نیروهای سپاه شد
کنند که قرارداد 1975 را زیر پا بگذارند. چون مدعی بودند که کرانه شرقی اروند رود متعلق به آنها است. از قرارداد الجزیره در سال 53 عراقی ها بسیار قوی روی ارتش کار کرده بودند. بنابر این به دلیل کاری که به من محول شده بود سابقه من بیشتر است. یعنی این طور نبود که ما خواب بودیم و یک دفعه عراق آمد و بمباران کرد. تمام اطلاعات بود و البته گله ای که دارم این است که به مسئولین اطلاع دادم و اعتنایی ...
پاسخ های جالب مجری ورزشی به مهران مدیری در دورهمی!
می کنند، هیچکس شطرنج پخش نمی کند. حست از زندگی؟ احساس خوشبختی می کنم چون پسر و شغل خوبی دارم، همسرم را دوست دارم خیلی زیاد. آرامش را از خانه می گیرم. مهران مدیری: من با رضا (جاودانی) خیلی دوستم و اگر کاری در زمینه وکالت و مهریه داشته باشم به او می سپارم. گردآوری:گروه ورزش سیمرغ seemorgh.com/sport منبع:khabaronline. ...
چتربازی که هرگز چترش بسته نشد
65 بود. یادم است که در آن سال ها متولدین سال 48 را می بردند و من متولد 49 بودم و یک سال سنم کم بود. با دستکاری شناسنامه و یک سال بزرگ کردن سنم، توانستم به جبهه بروم. فاش نیوز: چند بچه هستید؟ - خانواده ما 6 فرزند دارد. 2 برادر و 4 خواهر هستیم. فاش نیوز: پس یک برادر دیگر دارید؟ - بله یک برادر دارم که البته برادرم از سرداران جنگ بود. فرمانده تیپ 66 هوابرد در ...
جزئیات ثبت نام سرشماری نفوس و مسکن از رادیو تهران
به گزارش جام جم آنلاین از شبکه رادیویی تهران، دکتر اشکان شباک، مدیرکل دفتر استانداردها و نظارت بر طرح های آماری مرکز آمار ایران، با حضور در برنامه ذره بین رادیو تهران با بیان توضیحات بیشتر درباره این دوره از سرشماری نفوس و مسکن گفت: سرشماری نفوس و مسکن سال 95 در دو حالت ترکیبی انجام می شود، هم از طریق مراجعه حضوری و هم اینترتنی است. شهروندان از امروز تا 24 مهرماه فرصت دارند تا با مراجعه به سایت https://www.sarshomari95.ir اطلاعات خود را وارد کنند و فرم خانوار را تکمیل کنند. افراد در این فرم اطلاعات شخصی و مسکن را وارد می کنند؛ وضعیت سواد، تحصیلات، مهاجرت، تعداد فرزند، پوشش بیمه و... مدیرکل دفتر استانداردها و نظارت بر طرح های آماری مرکز آمار ایران افزود: کسانی که اینترنتی ثبت نام کنند، با ارائه کد رهگیری به مامور سرشماری نیازی به ثبت نام دوباره ندارند و از میان کسانی که ثبت نام اینترنتی کرده باشند به صورت قرعه هزار جایزه یک میلیون تومانی به آنها اهدا می شود و هر خانواده ایرانی هم که به صورت اینترنتی ثبت نام کند یک گیگابایت اینترنت رایگان دریافت می کند. شباک افزود: فقط خانواده های غایب می توانند از 25 مهرماه از طریق اینترنتی ثبت نام کنند، این افراد با کد دوازده رقمی که در برگه ای که مامور سرشماری تحویل داده است، از 25 مهرماه می توانند اینترنتی ثبت نام کنند. بنا براین گزارش، تعداد 25 هزار مامور از 25 مهرماه در خانه ها حاضر می شوند تا سرشماری نفوس و مسکن انجام شود. وی با اشاره به اهداف سرشماری نفوس و مسکن خاطر نشان کرد: اهداف کلی سرشماری در بحث نفوس جمع آوری اطلاعات پایه ای در مورد تعداد، ساختار و ویژگی های جمعیتی کشور است و در بحث مسکن هم از لحاظ تملیکی، ویژگی های مسکن، نحوه تصرف واحد مسکونی، ساخت و مصالح به کار رفته از اهداف سرشماری است که البته هدف سرشماری به این هم محدود نمی شود. برنامه ذره بین شنبه ها با حضور مدیران شهری و پاسخگویی آنها به مشکلات و دغدغه های شهروندن از رادیو تهران پخش می شود که به تهیه کنندگی فهیمه طهرانی از ساعت 11 تقدیم مخاطبان خواهد شد. ...
جنگ را با پوست و گوشت و استخوانم لمس کردم+تصاویر
طرفدار چهل میلیون مردمی هستم که شما رو به عنوان رئیس جمهور خود می شناسند، اسلام مربوط به شخص خاصی نیست و متعلق به دنیا و متعلق به بچه ها و رزمنده هایی است که با اعتقاد راسخ برای مبارزه با دشمن و در دفاع از کشور به جبهه های جنگ آمده اند. سکانس چهارم : مصاحبه با اسرای عراقی از همه نوع قشری در بین اسرای عراقی بود، از محصل و دانشجو، تا استاد دانشگاه و پزشک، و با بیشتر آنها مصاحبه ...
خاطره بازی با نوستالوژی های دهه 60/ تارعنکبوت با مداد تراش و پوست پرتقال
های دم مدرسه نیز یادش به خیر باد. تا از مدرسه می آمدیم سوار آن می شدیم و تمام خستگی های درس و مدرسه از یادمان می رفت. کارت های صدآفرین و 20 تومنی های پدرم ما دهه شصتی ها هیچ وقت کارت های صد آفرین و هزار آفرین را فراموش نمی کنیم که خانم معلم مهربان در دفترهایمان می چسباند و چه ذوقی می کردم وقتی پدرم برای هرکارت صد آفرین 20 تومان به من جایزه می داد. کارت صد آفرین هایمان را جمع می ...
شیر حور و فرمانده عملیات بدر که پیکر مطهرش همانند برادر شهیدش به وطن بازنگشت
مدرسه می رود . غروب که از مدرسه برمی گردد با شدت ناراحتی ، پالتو را به گوشه اتاق می افکند . همه اعضای خانواده با حالت متعجب به او می نگرند، و مهدی در حالی که اشک از دیدگانش جاری است ، می گوید: "چگونه راضی می شوید من پالتو بپوشم در حالی که دوست بغل دستی من در کنارم از سرما بلرزد. خاطره سو م: زمانی که آقای مهدی شهردار ارومیه بودند روزی باران خیلی تند می آمد بهم گفت : من میرم بیرون . گفتم ...