سایر خبرها
رسالت امام سجاد(ع) تکمیل نهضت عاشورا
نبردها پدر تو و جد تو پرچم کافران را در دست داشتند. آنگاه فرمود: ای یزید اگر می دانستی چه کرده ای و بر سر پدر و برادر و عموزاده ها و خاندان من چه آورده ای به کوهها می گریختی و بر ریگها می خوابیدی و ناله سر می دادی. سر پدرم حسین فرزند علی(ع) پسر فاطمه (س) که ودیعت رسول خدا است، بر در شهر شما آویزان است؟ روز قیامت که مردمان جمع شوند، تو جز خواری و پشیمانی نخواهی داشت. * شناخت، لازمه ...
شهادت؛ پایان نذر حسینی یک مادر شهید
را روز تولد امام رضا(ع) گرفتیم. وظیفه اش در خانه و اینکه چه طور به آن عمل کند را به خوبی می دانست. به قول مادرش اگر لازم بود خانواده را مسافرت ببرد، می برد، اگر کاری لازم بود انجام دهد، انجام می داد. نه تنها برای خانه و خانواده که این حس وظیفه شناسی را در قبال اتفاقات سیاسی و اجتماعی نیز می شد دید. سال 88 در روزهایی که ضد انقلاب به هر صورت ممکن در تلاش برای ضربه زدن به اصل ولایت بودند ...
امام فرمودند: من هروقت به صورت آقای خاتمی نگاه می کردم به یاد خدا می افتادم
که خانواده من، هم از طرف پدر و هم از طرف مادر، در سلک روحانیت بوده اند، لذا من هم پس از طی دوران کودکی، به تحصیل علوم دینی پرداختم؛ و تا سن هفده سالگی در اردکان، مشغول تحصیل بودم. پس از آن، برای ادامه کسب علم، به اصفهان که در آن ایام، مرکز مهم و حوزه گرم علوم و مجمع دانشمندان در فنون مختلف بود، روانه شدم؛ و تا سال 1355 ه.ق (1315 ه.ش) در آنجا به سر بردم و از محضر بزرگان علم و ادب و فقه و ...
پروفسور فریدون دواچی، روماتولوژی را از صفر شروع کرد
مغز و اعصاب و یا پزشکان داخلی معاینه ودرمان می کردند. از سال بعد که قرار شد به دانشجویان پزشکی تدریس کنم کم کم روماتولوژی راه افتاد. اول هفته ای دو روز به درمانگاه داخلی می رفتم. بعد از گذشت دو سه سال برای اولین بار درمانگاه روماتولوژی تاسیس شد که من در آنجا فقط بیماران روماتولوژی را می دیدم. فکر کنم سال 1351 بود. پس با این اوصاف معرفی این رشته کار ساده ای نبوده؟ با سختی بسیار زیاد ...
دین در انحصار عقل می میرد
امّا مغز دین چیست؟! به گمان من مغز دین ایمان است. چنانکه مجتهد شبستری می گوید: در اسلام اساس ایمان و عقیده بر فهم یک سنّت دینی، تاریخی و زبانی مستمر استوار نگشته است. اساس مسلمان بودن در هر عصر تکیه بر سنّت به معنای فهم فهمیده گذشتگان نیست، گرچه این تغذیه به ایمان مسلمان کمک می کند. معنای مسلمانی در هر عصر برقرار کردن یک رابطه زنده و دگرگون ساز با خداوند در همان عصر است و خمیرمایه آن تجربه و فهم شخصی هر انسان از خداوند است نه یک سنّت دینی- تاریخی مستمر [1] . بنابراین، ایمان نوعی ارتباط با خداوند است. این ارتباط با سیطره عقل شکل نمی گیرد و تجربه نمی شود. ایمان نوعی در پرانتزگذاری عقل و از پرانتز درآوری دل است. من خدا را تعقُّل نمی کند؛ من خدا ...
یکی بار سنگین زندگی را از دوش ما بردارد
.... از او در مورد همسرش می پرسم، می گوید: خانه نشین است. معتاد است. می گویم چرا جدا نمی شوی؟ می گوید: خانه بی مرد نمی شود. همین که هست غنیمت است تا مردم حرف درنیاورند. می پرسم: خرج خانواده را که خودت می دهی. او برای اعتیادش هم از تو پول می گیرد؟ می گوید: نه نمی دهم. می گویم آنقدر نبوده تمام شده، اما پول یارانه خانواده را می گیرد. همه در کارت او ریخته می شود و حتی یک دانه نان با آن پول ...
حرف قابل تفکر زن روسی درباره حجاب!
سؤال خوب گوش می کند، در همان حال قد کشیده، روی پنجه های پایش می ایستد، چشمانش برق می زند و بعد به آرامی شروع به پاسخ دادن می کند: قدرت درک نامه امام را نداشتند چرا که برای درک کلام عدالت زمینه ای ندارند. عدالت و روحانیت برای آنها مفهومی ندارد و تو خالی است. امام خمینی (ره) این امر را درک کرده بودند. امام علی (ع) هم به معاویه نامه نوشته بود در حالی که می دانست معاویه کیست. قصد این بود که مردم بفهمند ...
آینده بانوان بیلیاردباز ایران روشن است
توانسته ایم این فاصله را کم کنیم و سطح مسابقات داخلی مان نیز خیلی بالاتر رفته و بازیکنان هر روز در حال پیشرفت هستند. من فکر می کنم با کمی توجه بیشتر و ادامه همین روند آینده خیلی روشنی را می توان برای بیلیارد بانوان متصور شد. فدراسیون از بانوان حمایت های لازم را می کند؟ فدراسیون در حد توان خود از بانوان حمایت می کند و همکاری خوبی داشته است. این سال ها باشگاه هایی که درها را به روی دختران ...
ایران مملکت خودم است، آدمی نمی تواند خانه اش را خراب کند و برود
دانشگاه شرکت کرده و خوشبختانه پذیرفته شدم. چه سالی به ایران بازگشتید؟ سال 1973 میلادی (1352 شمسی) به ایران بازگشتم. دلیل اصلی بازگشت شما به ایران چه بود و چه شد بعد از سال ها تحصیل به کشور بازگشتید؟ ما در خانواده مان یادگرفته بودیم که باید هرجای دنیا درس می خوانیم برگردیم و به ایران خدمت کنیم. ایران مملکت خودم است،آدم نمی تواند خانه اش را خراب کند و برود. این برای من ...
گفت و گو با برادر دکتر طاهره صفارزاده
دوران کودکی ایشان بگویید. من هنوز به دنیا نیامده بودم که پدر از دنیا رفت. خواهرم هم چهار سال بیشتر نداشت که پدر و مادرمان را به فاصله کمتر از 40 روز از دست دادیم. من که پدر و مادرمان را ندیده ام، ولی از روی سخنان می دانم پدر مرد معتدلی بود. شغل ایشان چه بود؟ پدرم صنعتگر و جزو اولین کسانی بودند که در سال 1314 در سیرجان در کلاس ششم ابتدایی درس خواندند. پدر بسیار اهل ...
عشق هایی که زود می آیند و زود می روند
گیرد و پای بزرگ ترها را برای واسطه گری به میدان باز می کند، بزرگ ترها معمولاً طرفین را به کوتاه آمدن و ادامه زندگی مشترک دعوت می کنند، اما تازه کارها تمایل دارند که سریع تر قضیه را یکسره کنند و از هم جدا شوند. در زندگی های مشترک قدیمی، مرد خانه معمولاً بزرگ خانه بود. از او باید پیروی می کردند و گوش به حرف او می دادند. اما امروز جایگاه شوهر و پدر متفاوت شده است و شاید بتوان گفت به جای اینکه جنس ...
فروغ در آتش گلستان؛ اسناد منتشرنشده عشقی ممنوعه
...... [فروغ] کم کم از دوستان قدیمی اش هم کناره گرفت و هر وقت در تهران بود تمام ساعاتش را در استودیو گلستان می گذراند... گلستان هر روز برای فروغ جدی تر و عمیق تر می شد و من خوب می دانم که فروغ با تمام قلب عاشق گلستان شده بود... اما اینکه حالا با 45 سال قبل چه فرقی دارد که همان حرف هایی را که وی به صراحت درباره زندگی شخصی خواهرش در مجله اطلاعات بانوان بیان کرده اکنون به حریم خصوصی بدل شده و دست ...
مهدی الرحمانش را خواند و رفت/شهیدی که در قید حیات اخلاق شهدا را داشت
سال از من بزرگتر بود و همیشه ما را به حجاب و عبادت دعوت می کرد و اخلاق نیکویی داشت، روزهای دوشنبه و پنج شنبه روزه داشت، من تازه ازدواج کرده بودم و مرا نصیحت می کرد و راه و روش زندگی را به من گوشزد می کرد و برای کمک به من به منزل ما می آمد. ادب در محضر پدر خواهرزاده این شهید به یک خاطره که بیانگر ادب این شهید بزرگوار بود، پرداخت و اذعان کرد: من کودک بودم که ایشان کلاس قرآن داشتند و من را ...
شاعر امروز باید مدرن بودن و امروزی بودن را تجربه کند
...> سمندی: پدرم مرحوم منصور سمندی از شعرای به نام رامهرمز بود و در سرایش اشعار آئینی نیز دستی داشت. از آن سال ها در کنار پدر تشویق شدم که به سوی سرایش شعر روی بیاورم و به صورت تمرینی اشعاری را بنویسم. *فارس: از چه سالی وارد سرایش رسمی شعر شدید؟ سمندی: از سال 76 پس از فوت پدرم به تشویق فریدون مرواریدی، مصطفی نور افروز و یوسف مداحیان وارد انجمن شعر رامهرمز شدم و به تدریج ...
دلم گفته بود این بار برود شهید می شود
دلم آرام بود وقتی می خواست برود از پدر و مادرم خداحافظی کرد و به دیدن پدر مادرش رفتیم اما به آنها نگفت که به سوریه می رود چون مادرش طاقت نداشت. خاله و شوهر خاله ام 12 سال پیش مرگ یکی از فرزندانشان را تجربه کرده بودند و تاب از دست دادن محمد را نداشتند و غیر از محمد پسر دیگری نداشتند. اعزام سومش منتهی به شهادت شد؟ موقع وداع صحبتی هم بین شما رد و بدل شد؟ بله، آن روز بعد از خداحافظی محمد ...
خوشبختی مادرمجرد بودن با آمدن فرزندی به زندگی مجردی
تحت پوشش خود گرفته و در کنار هم زندگی کنند چون به هر حال تک والد بودن بهتر از نداشتن خانواده و والد است البته این موضوع در برخی از کشورهای توسعه یافته پذیرفته شده است که کودکی دارای مادر مجرد یا پدر مجرد باشد اما هنوز این موضوع در کشور ما فضای قالب نیست و باید در این زمینه از مشاوران و مددکاران سازمان بهزیستی کمک بگیریم تا فرهنگ فرزندخواندگی از سوی دختران مجرد بالای 30 سال را ترویج کنیم زیرا این نگاه که فقط از فرزندانی که خودمان متولد کردیم حمایت و نگهداری کنیم راه و رسمی مناسب نیست. گزارش از مهرو ماهر ...
خاتمی در یزد؛ یادنامه آیت الله سید روح الله خاتمی
خانم آقا نقل می کردند وقتی علی پسرم دانشگاه قبول شده بودند، احتیاج به دو هزار تومان پول داشتند. خدمت آقا رفتیم پول بگیریم. آقا فرمودند بنده پول ندارم به آقا گفتیم شما همیشه پول دارید. ایشان گفتند دارم، مال امام زمان(عج) است؛ خودم پولی ندارم. بروید به آقای شاکر بگویید که بیاید و انار باغ را بچیند و پول انار را به علی بدهید. - یکی از افراد خانواده ایشان می گفت: یک روز بنا بود ...
شرایط کودک پس از مرگ مادر
توصیه های درمانی خانم ربانی با در نظر گرفتن شدت هیجانات این خانواده و آشنا نبودن خودش با اعضای ان، توضیحاتی در مورد برداشت کودک از مرگ ارایه داد و به آنها آموزش داد تا چطور به نیایش کمک کنند تا با شرایط جدید کنار بیاید. مرگ اعضای خانواده خصوصا نزدیکانی از قبیل مادر، می تواند یکی از پر استرس ترین وقایع زندگی یک کودک باشد هر دو طرف نیز پذیرفتند که مرگ مادر نیایش باید به طور ...
متن کامل گفتگوی فائزه هاشمی با حسین دهباشی [+فیلم]
برگشت به مامانش گفت آره فائزه طلاق گرفته! من دیگه مونده بودم اون دیگه چرا داره این حرف رو می زنه! یا مثلاً یکی از پاسدارهای بابا این ها بود آقاجلال بود که از همون روزهای اول انقلاب با بابا این ها بود تا چند سال پیش که ایشون فوت کرد! اون یک روز از من پرسید فائزه خانم تو راستی راستی از حمید جدا شدی ما نمی دونیم؟ یعنی این قدر این قضیه جدی بود که دور و بری های ما هم می گفتند که تو طلاق گرفتی! من نمی ...
این یک خبر هیجان انگیزاست!
مهاجم سرزن و بدا به حال این نیمکت زهوار دررفته و چهچهه پرندگان سیاه و دودگرفته مستقر درآسمان این شهر بزرگ من و خودِ من!! * یکی گُرخید و گریخت! پسربچه ای، با سر و صورتی کثیف، روی فرش اتاق دراز کشیده و مشغول نوشتن مشق مدرسه است. پدر مهربان خانواده، به تلویزیون و خانم کارشناس برنامه خانواده چشم دوخته است که واقعا حرف های خوب و قشنگی برای گفتن دارد: " پدران و مادران محترم ...
از کود، پول دربیاورید
ندارد که چرخ خانواده را بچرخاند. من از کودکی خیلی به هنر علاقه مند بودم و می خواستم بروم هنرستان. اما پدرم مخالفت کرد و می گفت تو باید بروی دانشگاه و مهندس شوی. خب، خودم هم این روحیه را داشتم که ابزار به دست بگیرم و کارهای تعمیری خانه را انجام بدهم یا در تعمیر ماشین به پدرم کمک کنم. برای همین پدرم معتقد بود که من بیشتر به درد مهندس شدن می خورم تا نقاش شدن ! هدف تان در دانشگاه رشته مهندسی ...
کاراکترهای ̋پنج ثانیه برف ̋ به دنبال زندگی بهتر هستند / رویا تیموریان از مشکلات حوزه تئاتر می گوید
کار می کنند. من فرشته صدر عرفایی و آزاده صمدی را از قبل می شناختم و در مورد خانم صباغ و خانم لاهوت هم از روز اول تلاشم بر این بود که جوری رفتار نکنم که انگار من تجربه بالایی دارم و به عنوان استاد به این نمایش آمده ام. اتفاقاً من سعی کردم که خیلی عادی تر باشم چون خودم هم این طور فکر می کنم؛ در واقع وقتی یک نمایش نامه یا یک فیلمنامه به من داده می شود، انگار که هیچ چیزی بلد نیستم و تازه آمده ام که با ...
سنگ قبر چینی در بازار ایران
...: این را می بینی؟ یک بار رفت روی قبر اما برگرداندم سرجایش. دامادش پولم را خورد. یک میلیون تومان. البته معلوم است پول را به او داده اند، اما بالا کشیده. مگر ما چقدر درآمد داریم؟ می شد از یک میلیون بگذرم؟ شبانه رفتم و سنگ قبر را آوردم پولش را داد، پس می دهم! حتی دیده ام که فرزند از مرده اش گلایه می کند، انگار با ما درد دل می کند اما در واقع با مرده اش حرف می زند. پسری می گفت پدرم برای یک ...
فشار پدر بر پسر؟
...> آیت الله جنتی: ما به اسلام و انقلاب و نظام بیش از فرزند علاقه مند هستیم؛ فرزندی که راه خود را از ما جدا می کند طبیعی است که..." **دست از پا خطا کرد اما علی جنتی هم دست از پا خطا کرد و در دیدارهای نوروزی در سال 93 به دیدار کسی رفت که نباید.... آن دیدار و همین طور دیدار با ها شمی رفسنجانی، اتفاقی بود که خود وزیر سابق ارشاد درباره اش می گوید: "ممکن است پدر از دیدن عکسم کنار آیت الله ها ...
داستان باید طیب و طاهر باشد
...، دو تا از کتابهای آقای شجاعی را به من دادند؛ "امروز بشریت" و "ضریح چشم های تو"؛ اگر باز هم بود الان یادم نیست. همان زمان من با قلم ایشان آشنا شدم و کم کم داستان های بیشتری از ایشان خواندم. همین جا دوست دارم از مادرم و البته پدرم تشکر کنم که از همان روزهای کودکی من را با نویسندگان و کتاب های خوب آشنا کردند. اما آشنایی ام با انتشارات نیستان و آقای سید علی شجاعی برمی گردد به ...
ازدواج نکردن بازیگران از نظر خانم بازیگر
. داشتن پدر قوی و با سواد چقدر در هدف گذاری فرزندان و آینده آنها موثر است؟ یک پدر قوی روی همه ابعاد زندگی فرزندان بخصوص دختران تاثیرگذار است و مسلما به آنها می آموزد که با همسر خود چگونه رفتار کنند. این که می گویند، پدر مثل کوه می ماند، واقعا درست است. من سال هاست ازدواج کرده ام، اما هنوز هم پدرم درس هایی درباره زندگی مشترک و کار به من می دهد که در هیچ کتاب و مرجع دیگری یافت نمی ...
گفت و گوی خواندنی با مسعود فروتن و امیرعلی نبویان
دیدیم به علت تعدد فامیل هایی که ما آنجا داریم و محدودیت وقتی که داریم، یک روز نوبت خانواده امیرعلی می شد و همیشه میهمان بازی و از دور بود و هر سال می دیدیم که امیرعلی بزرگتر می شود و خیلی نزدیک به این معنا نمی شدیم. امیرعلی یک برادر هم دارد به اسم البرز که هم با هم شبیه هستند و هم نیستند که ماجرای بین من و البرز هم جالب است که معمولا در برخورد اول نمی شناختمش. (خنده) نمی دانم چطور می شد که گم می شد ...
جان مالکوویچ؛ از اخذ جایزه مولیر تا فیلم ساختن برای آیندگان
حرفه بازیگری من را تایید می کردند یا خیر. هیچ وقت درباره آن حرفی نزدند. پدرم با احتیاط برای تماشای چند نمایش من می آمد ولی هیچ گاه نظری در مورد آن نمی داد. خانواده ام از آن دسته خانواده ها نبودند که در قبال موفقیت یا تشویق بیشتر حرف های خوب به آدم بزنند. هر کاری که می کردم، فرض اولیه بر این بود که کار خود را به خوبی انجام می دهم یا هیچ نکته مثبتی در علاقه مندشدن به این رشته وجود ندارد. حال هر رشته ...
من مشق نمی نویسم!
بعدازظهر است. من در حال کمک به پسرم هستم که 8 سال دارد تا تکالیف خود را به نحو احسن انجام دهد. در همن حین فرزند دوساله ام ماژیکی را که فکر می کردم جای امنی پنهانش کرده ام برداشته و می گوید من هم دارم مشق می نویسم! و شروع به خط خطی کردن دست هایش می کند. اگر می بینید مادرانی مثل من از ماجرای تکالیف درسی فرزندان خود به شدت شکایت دارند این مسئله به ذات ملال آور این مقوله باز می گردد. وقتی در ...
آرش نورایی، خواننده و آهنگساز کرمانی: آلبوم روزای بعد تو رزومه کاری من است
ساناز شیخ شعاعی: آرش نورایی؛ خواننده و آهنگساز کرمانی متولد 21 تیرماه 1366، در خانواده ای چهارنفره به دنیا آمده و فرزند کوچک خانواده است. موسیقی را از چهارسالگی با آموزش ساز پیانو شروع کرده و تا سن 9 سالگی نزد خانم کیمیایی آموزش دیده است.وی درفستیوال های مختلفی شرکت کرده و حائزچندین رتبه شده است.در این شماره با او به گفتگو نشستیم تا از چند و چون انتشار آلبوم اول او مطلع شویم. فرد دیگری ...