سایر منابع:
سایر خبرها
علت تمایل همه به چرت نیم روزی و تمایل زنان به زود بیدار شدن چیست؟
بعد از سفر هوایی بخواهید بعد از ظهر بخوابید و در عوض تا پاسی از شب بیدار بمانید، زیرا بدنتان ریتم خاص خودش را دارد. ولی می توان با تنظیم تدریجی برنامه ی خواب قبل از سفر، از خستگی های مفرط ناشی از سفر هوایی جلوگیری کرد، یعنی با مقاومت در برابر وسوسه ی چرت زدن در طول روز و صرف زمان زیادی در خارج از منزل برای رهایی از خواب آلودگی . افراد می توانند ریتم مخصوص خود را داشته باشند ...
جشنواره خارجی،ملاک ستاره شدن نیست
بیان شود، این هنر می تواند در حل ناهنجاری ها نقش مهمی داشته باشد. یکی از بزرگ ترین اتفاقاتی که تا امروز در پرونده کاری شما ثبت شده، همکاری با عباس کیارستمی است. درباره چگونگی شکل گیری این تجربه کاری بگویید. اسم آخرین فیلم آقای کیارستمی، راه رفتن با باد یا عشق در هوآنجو است. درباره این که چطور با ایشان همکاری کردم، باید بگویم سال هاست فیلم کوتاه می سازم و چند سال پیش، در یک ...
بازیگر سینما: برای رسیدن به هدفم کفش آهنی پوشیدم
به گزارش صبح تهران به نقل از روزنامه صبا: عباس غزالی این روزها دارد عباس غزالی متفاوتی را در فیلم سینمایی کاروگ تجربه می کند و معتقد است مخاطبان با دیدن او در این فیلم تعجب خواهند کرد و این اثر برگ متفاوتی را در کارنامه هنری اش رقم خواهد زد. به همین خاطر همه توانش را به کار بسته تا بتواند از پس ایفای این نقش برآید. او معتقد است که در طول سال هایی که وارد عرصه بازیگری شده همیشه به دنبال آن بوده تا ...
وقتی شهریار معشوقه اش را در سیزده به در دید!
به تهران سفر کرده بودم، روز سیزده بدر دوستان مرا برای گردش به باغی واقع در کرج بردند تا باهم انبساط خاطری شود. در حلقه دوستان بودم اما اضطرابی جانکاه مرا می فرسود، تشویشی بنیان کن به سینه ام چنگ انداخته و قلبم را می فشرد، از یاران فاصله گرفتم، رفتم در کنج خلوتی زیر درختی، تنها نشستم و به یاد گذشته های شورآفرین تهران اشک ریختم، پر از اشتیاق سرودن بودم، ناگهان توپ پلاستیکی صورتی رنگی به پهلویم خورد ...
تهمت به شهدای مدافع حرم مثل پاشیدن خاک به صورت خورشید است
چشمشان است.زدن این حرف ها راجع به شهدای مدافع حرم مثل پاشیدن خاک به صورت خورشید است.با این حرف ها ذره ای از اجر این شهدا کم نمی شود. در اردوهای راهیان نور شرکت کرده اید؟ بله. اتفاقا با برادر شهیدم و باقی خانواده رفتیم. ازحال و هوایش بگویید. خیلی عالی بود. وقتی به آنجا رفتم و در آن حس و حال قرار گفتم فهمیدم چطور می شود که انسان از همه مادیات و مسائل دنیوی می ...
رئیس جمهور چقدر راحت توفیق زیارت شهدا را از دست داد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار؛ مناطق عملیاتی دفاع مقدس یادآور سال های هشت سال دفاع مقدس هستند که برای ما ایرانیان جایگاه بالایی دارند، چرا که تجلی گر شهدایی است که جانشان را دادند تا ما امروز با آسایش زندگی کنیم. سفرهای راهیان نور می تواند زمینه ای برای تجلیل از مقام شامخ شهدا باشد و حضور زائران در مناطق عملیاتی دفاع مقدس می تواند پیام آور این باشد که راه شهدا همچنان ادامه ...
چرائی آمدن ترامپ/کسی که آشکارا گرایشات فاشیستی دارد و مشخصا جنبشی که به راه انداخته، جنبشی نژادپرستانه و ...
پیروزی ترامپ شکست عظیمی خورد. به ایشان که طرفدار کلینتون بودند، گفتند شما که همه چیز را می دانستید، چه شد که شکست خوردید؟ اعتراف کردند نمی دانستند مردم امریکا چه می خواهند. حتی انتلکتوئل هایی در حد جودیت باتلر نیز گفت که ما نمی دانستیم. چرا نمی دانستند. زیرا سی ان ان فکر می کرد 30 سال است دارد مسائل را دیکته می کند . وی ادامه می دهد: کن لوچ، (کارگردان برجسته چپ بریتانیایی) بی بی سی را نیز ...
از تحصیل پزشکی در دانشگاه افغانستان تا تدریس شجاعت در دانشگاه دفاع از حریم اهل بیت
ادامه می دهد: این اواخر محمدرضا همیشه می گفت: من آن زمان خیلی کوچک بوده ام که مرا به کربلا برده اید. باید پولی در بیاورم و به کربلا بروم. دست آخر هم داغ کربلا به دلش ماند. آقای سکندری، پدر هشت فرزند است که با سفر آخرتی یکی از فرزندانش، چهار پسر و سه دختر برایش باقی می مانند. پسر اولش سرباز دولت افغانستان است و محمدرضا که پزشک خانواده بوده است، فرزند دومش به حساب می آید. دو پسر ...
گفت وگو با مریم رخشانی، همسر شهید محسن خزایی
. شما کجا و چطور مطلع شدید؟ تقریبا ساعت 5 عصر بود و متاسفانه برنامه خبری ساعت14 ایشان را ندیده بودم و از طریق یکی از آشنایان مطلع شدم. آخرین بار کی در ایران بودند و از نزدیک ایشان را دیدید؟ نیمه مرداد بود که از ایران رفتند و طی چند ماه گذشته به صورت تلفنی با ایشان در ارتباط بودیم و خبرهایشان را از تلویزیون پیگیری می کردیم. شهید خزایی چند سال در سوریه بودند ...
سه روایت زنانه از پدر موشکی ایران
یا مسجد الرسول (ص) که بالاتر بود، می رفتیم پارک و بابا قبل و بعد از مسجد رفتن، کلی با ما در پارک بازی می کردو بعد می بردمان مسجد. آخرین فوتبالی که خیلی درست حسابی بازی کردیم، عید سال شهادت بابا- 1390- بود که رفته بودیم شمال. ما دخترها با چادر و حجاب کامل توی دروازه می ایستادیم، بابا و بقیه هم بازی کردند، خیلی تفریح کردیم، عکس هایش هم هست. هر سال در سیزده به درها، رسم بود که همه می آمدند ...
ناگفته های عملیات سوسنگرد از زبان یادگار دفاع مقدس/سوسنگرد اولین عملیات فاتحانه ارتش بود
، قیچی می شویم. دستور دادم عقب نشینی کنند. برگشتیم نزدیک حمیدیه توی بیابان خوابیدیم. تدارکی برای ماندن بین راه ندیده بودیم. غذا نداشتیم؛ آب هم خیلی کم بود. 200 نفر آدم گرسنه و تشنه هرطوری بود، شب را به صبح رساندند. هرکسی توی جیبش یک تکه نان یا شکلات داشت، با بقیه تقسیم می کرد. من بینشان تنها بودم. از من تبعیت می کردند ولی خیلی به من اعتماد نداشتند. بعد در سوسنگرد که مرا را دیدند و شناختند، با من دوست ...
بالاخره مهاجرت خوب است یا بد؟!
...> نتیجه اینکه دکتری خواندن در خارج از ایران اگر بابای پولدار ندارید یا با کار کم نمی توانید پول کافی دربیاورید، صرفا از این جنبه خاص، چندان معقول به نظر نمی رسد. 2. وضعیت کاری در ایران و کشور مقصد اگر موقعیت شغلی تان را در ایران دوست دارید و دخل و خرج تان هم تا حدودی به هم می خورد و امنیت شغلی دارید، در رفتن تردید کنید. این روزها تقریبا در همه جای دنیا کمتر و بیشتر، معضل بیکاری ...
پدر شهیدم محتاج اندکی حضورت در این زمانه پرهیاهو هستم/ قصه پُر غصه فرزند شهید از طعنه های بدسگالان
ایثارگران آمل بزنید تا متوجه شوید چه تعداد از فرزندان شهدا، جانبازان و آزادگان بیکار هستند و یا حقوق یک خانواده شهید و یا آن دسته از جانبازانی که تحت پوشش بنیاد قرار دارند، چقدر است،؟ آن وقت قضاوت کنید. یکی از آنها گفت به همه که حقوق کافی می دهند و مشکلی هم از این بابت ندارند... عرض کردم یکی از آن جانبازان بنده هستم، اگر آنچه که شما می گوئید صحت دارد و به بنده هم حقوق می دهند ...
نرگس آبیار از نفس متفاوتش می گوید
بتوانی آن بازی لازم را ازشان بگیری. گریم ننه آقا که خیلی طول می کشید. لوکیشن های متنوع اینها سختش می کرد. نفس دوره کوتاه تری را پوشش می دهد و فقط سه سال است. از آخر سال 57 تا آخر 59 و اول 60 اما از نظر اجرایی لوکیشن های شیار 143 به هم نزدیک تر بود و در نفس لوکیشن ها همه از هم دور بود. از یزد به هشتگرد می رفتیم، از هشتگرد به خجیر، از خجیر می رفتیم شوش، از شوش به جاده قم. شما در چه حور ...
پیاده روی اربعین سفر من الخلق الی الحق
...، از خودگذشتگی نه، از جان گذشتگی، اولین درسهای دانشگاه اربعین است. کودکان و معلولان و سالخوردگان همپای جوانان و زنان همپای مردان همه در مسابقه جهانی انسان شدن از هم سبقت می گیرند. اربعین میعادگاه کمالجویان است. آنها که پا از منجلاب نفس کشیده و بر تارک دنیا کوبیده اند. راهیان اربعین دستانشان از اموال ناپاک ، پاک و قلبشان به نور حق تابناک است. با پای پیاده، گاهی با پای برهنه، با قلبی ...
سخنرانی آیت الله صانعی در رفسنجان و فرار از دست مأموران
ایشان بود مطرح کردیم. فردا صبح رئیس شهربانی وقت رفسنجان، امام جماعت و همه منبری ها چه از بیرون و چه از خود شهر را خواست که در شهربانی جمع شوند و صحبت کرد که اگر بین شاه و آقای خمینی دعوا هست به ما چه ارتباطی دارد که بخواهیم آن را مطرح کنیم و ما نباید این اختلافات را به سطح مساجد و منابر بکشانیم؟! شما آزادید منبر بروید ولی از آقای خمینی اسمی به میان نیاورید. بعد از صحبت های زیادی که بین ...
اتفاق عجیبی که در عملیات کربلای 4 افتاد
قبلی شان مستقر شدند و قضیه تمام شد و برگشتیم آمدیم قرارگاه. از همه جالب تر این که سروان مسئول توپخانه که خواسته بودم از نیروهای عمل کننده پشتیبانی آتش بکنند- می گفت: باید از عقب دستور بیاید بعد! و من داد زده بودم که: من مسئول محور هستم. دستور را من می دهم! و به حالت ناراحت گفته بود: شما فرمانده بسیجی ها هستید. هر غلطی می خواهید بکنید. من همه اینها را گزارش می کنم. ارتش اصول خودش را دارد آقا! و آنجا ...
شرایط علّی احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی
ناهار بخور، بعدا من می خورم؛ هر وقت بچه ها تب داشتن به من می گفت شما صبح می خوای بری سر کلاس بخواب، ممکنه سردرد بگیری، من بیدار می مونم. پاشویه می کرد، دارو می داد، در صورتی که خودشم صبح باید می رفت سر کار. (65 ساله، با 45 سال زندگی مشترک) انتخاب درست همسر پایه ریزیِ صحیح زندگی با انتخاب درست همسر از عوامل مهم ایجاد آرامش برای زنان بوده است. معیارهایی که برای ازدواج ...
حماسه را مردم آفریدند، ایثار را شهدا/ 25 آبان برای مردم اصفهان یعنی خون در کنار رشادت
خرما و شروع کردم به لقمه گرفتن، همه را در یک پلاستیک کنار گذاشتم برای فردا در مراسم که در بین مردم پخش کنم، صبح شد رفتیم میدان امام(ره)، مراسم تشییع به خاطر حجم زیاد جمعیت و تعداد بالای شهدا به طول انجامید از صبح تا شب، یک روز کامل را با شهدا بودیم! برادر شهیدان مثقالی با اشاره به حال و هوای غریبانه مردم در گلستان شهدا گفت: به نظر من 25 آبان یک حماسه بود، حماسه ای که مردم این شهر آن را ...
گفتگو علی ضیا با بانوی نابینایی که به دنبال جایزه بازیگری است
، قالی بافت، توضیح داد: همه چیز در قالی بافی با حس لامسه انجام می شود. بعد از نابینا شدنم احساساتی از جمله لامسه و شنوایی ام تقویت شده است. تصاویر زیادی از پسرم دارم اما دخترم خیلی کوچک بود که این اتفاق برایم افتاد و یکی از آرزوهایم این است که روزی او را ببینم. وی همچنین درباره بازیگری در تئاتر نیز توضیح داد:با حضور غلامرضا عربی که مربی تئاتر ما در فرهنگسرای بهمن هستند، من در زمینه تئاتر ...
ماجرای کتابی که کارلوس فوئنتس برای عبدالله کوثری امضا کرد
رفتم و دو کتاب را امتحانی ترجمه کردم، بعد هم با آقای آشوری آشنا شدم و در دانشگاه صنعتی، ویراستار شدم و این کار را تا سال 56 ادامه دادم. وی در توضیح نوع انتخاب هایش برای ترجمه گفت: وقتی کارم را به عنوان مترجم شروع کردم، همه کارهای خوب ادبیات جهان را که به فارسی ترجمه شده بود، خوانده بودم. اولین رمانی را هم که از ادبیات آمریکای لاتین خواندم، انفجار در کلیسای جامعه با ترجمه سروش حبیبی بود؛ زیاد طول ...
کابوس های 7 ساله دختری که کور شد
میترسیدم بلایی سر من و خانوادهام بیاورند. از طرفی هم دلم میسوخت. ولی پدرم به من دلداری میداد و میگفت: وقتی او این بلا را سر تو آورد؛ آیا دلش به حال تو سوخت؟ بعد از این سالها میدانم دیگر درمانی برای من وجود ندارد اما از دولت میخواهم شرایطی فراهم کند تا نابینایان هم بتوانند خیلی بهتر زندگی کنند. بزرگترین آرزویم هم این است که همه بیماران شفا پیدا کنند و من هم شفا پیدا کنم. ...
لااقل شهریه ام را پس بدهید
.... غذا را همان طور با ظرف فلزی اش برای گرم کردن در مایکرویو گذاشته بودم. با خودم کلنجار می رفتم که دریابم که می توانستم در پاسخ پیمان بگویم برای نویسنده شدن باید بتوانی به جرقه های ذهنی ناخودآگاهی که گاه گاه رخ می دهد صورتی از کلمه ببخشی. آنچه ذهن مرا درگیر کرده بود این بود که چرا با اینکه سال ها درباره نوشتن و نویسنده بودن چیز خوانده ام و حرف زده ام، به پیمان گفته بودم باید برای نویسنده شدن به ...
آرزوی شهادت داشت
تضمین نداده اما من می دانستم ایشان روزی که برود، افتخار بزرگی نصیب همه ما خواهد شد. شهادت ایشان برای همه ما توفیق والایی بود. من از بابت ایشان دل نگرانی نداشتم، برای این که از روز اولی که به من گفت راهش را انتخاب کرده، با خدا معامله کردم و پذیرفته بودم که ایشان بر اساس اعتقادش می رود. شهید خزایی معتقد بود باید این راه را برود و هر چه در توان دارد، در راه اسلام به کار گیرد. سال های سال این ...
ماجرای آن باغ؛ آن مدرسه
زهره کردستانی: بچه که بودم همیشه به همکلاسی هایم حسادت می کردم، نه اینکه درسشان از من بهتر باشد یا نوشت افزارشان از دفتر و قلم من، شیک تر؛ حتی نه به خاطر اینکه بابای پولدارتری داشتند، فقط به این دلیل که آنها می توانستند صبح های جمعه را بخوابند! موهبتی که گمان می کردم بی رحمانه از من ربوده شده بود. آن سال ها پدرم یک باغ اجاره کرده و برنامه ثابت جمعه های خانواده رفتن به باغ بود. صدای پدرم هنوز توی ...
کره شمالی کشوری که مسافرت به آن تقریبا غیر ممکن است !!!
کشوری که سالانه تنها به هشتصد نفر اجازه سفر به خاک خود را می دهد و مردمش حتی از داشتن تلفن همراه محرومند، چه برسد به اینترنت و اتصال به شبکه جهانی... سال هاست که مردم کره شمالی، خود را قدرتمندترین کشور جهان، صاحب بزرگترین ارتش جهان و البته بزرگترین هتل جهان می دانند. این اما نتیجه سیاست های بسته حکومت کمونیستی این کشور است که برای مردمش رویایی از قدرتمندترین کشور جهان ساخته؛ مردمی که ...
سرقت پورشه تازه داماد برای سفر تفریحی شمال
خانه ام بروم. لحظه ای که خودرو را روشن کردم، خودروی پرایدی با دو سرنشین کنار خودروام توقف کرد و یکی از سرنشین ها که مسلح به کلت کمری بود و نقابی به صورت داشت از خودرو پیاده شد و با ته اسلحه کمری اش، شیشه قسمت شاگرد خودروام را شکست و در را باز کرد و وارد خودروام شد. من با دیدن این صحنه گیج و مبهوت مانده بودم و فقط به او نگاه می کردم. دست و پایم از ترس به شدت می لرزید و زبانم بند آمده بود و توان حرف ...
کمترین توقف زائران در مرز چذابه/عبور روزانه 40 هزار زائر از مرز
از مرز چذابه عبور کرده و به دیدار معشوق خود می روند. از صبح امروز تا این لحظه تردد بیش از 40 هزار زائر از مرز چذابه در سامانه ها ثبت شده است. مسئولان امنیتی و انتظامی ارشد استان خوزستان و بازرسان کشوری نیز به صورت مداوم از این مرز بازدید کرده و همواره در پایانه مرزی حضور پیدا می کنند. پیر، جوان، نوجوان و کودکان همه به عشق حسین راهی زیارت کربلا هستند. خادمان حسینی همچون ...
خودم را در اختیار نیما گذاشته بودم وقتی با دختر دیگری ازدواج کرد ، من هم دختر خیابانی شدم
هایی که او برای ازدواج به من می داد، آن قدر مرا به خود نزدیک کرده بود که او را در دانشگاه و نزد دوستانم به عنوان نامزدم معرفی می کردم. به همین دلیل خیلی از خواستگاران مناسب را رد کردم. اما او پس از دو سال رابطه خیابانی با این بهانه که من با پسران دیگری نیز آشنا هستم، با دختر دیگری ازدواج کرد. آن روز من اشتباه بزرگ تری را مرتکب شدم و برای انتقام از نیما، با پسر دیگری رابطه برقرار کردم. او نیز ابتدا ...
داستان عاشقانه و احساسی گل خشکیده
...> رفتن به سربازی به خواستگاری ام بیاید و با هم نامزد بشویم. ولی پدرم با این تعجیل مخالفت کرد و موضوع به بعد از اتمام دوران خدمت محسن موکول شد. محسن که به سربازی رفت ، پیوندمان محکم تر شد . چرا که داغ دوری ، آتش عشق را در وجودمان شعله ورتر کرده بود و اگر قبل از آن هفته یی یک بار با هم تماس داشتیم ، حالا هر روز محسن به من تلفن میکرد و مرتب برایم نامه مینوشت ...