سایر منابع:
سایر خبرها
ویترین مرگ/گشتی در بازار فروش سنگ قبرها
.... خانواده نوروزی ناراحت نمی شوند؟ نه چرا ناراحت شوند؛ از خدایشان هم باشد، سنگ قبر به این قشنگی. تا حالا شده عکس کسی را برای نمونه بزنید، بعد صاحبش پیدا شود و شاکی شود؟ نه؛ اما یک بار برای یک پسر جوان سنگ قبر زده بودیم، بعد از روی همان عکس یک سنگ قبر برای نمونه درست کردیم، پدرش بعد از مدتی آمد و خیلی ناراحت شد، داد و بیداد کرد، دوست نداشت عکس پسرش روی سنگ دیگری باشد. ما هم ...
رباینده دختر دانشجو محکوم به اعدام شد
، فریاد کشیدم و گفتم نگه دار می خواهم پیاده شوم اما او اعتنایی نکرد بعد مقابل یک خودروی مشکی ایستاد. مرد غریبه ای از آن بیرون آمد و وارد خودرو شد بعد هم مرا با کتک مورد آزار شیطانی قرار دادند که بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم دیدم در بیمارستان هستم. گویا زن و شوهری که از آن محدوده عبور می کردند مرا به بیمارستان منتقل کرده بودند. پس از اظهارات دختر جوان عملیات دستگیری دو مرد شیطان صفت ...
بایدها و نبایدهای والدین برای تربیت فرزندان
... وقتی من بچه بودم، برخی روزها جواب مادرم را با گستاخی و بی ادبی می دادم و او در پاسخ فقط می خندید . روز بعد همان جواب را مشابه قبل با گستاخی می گفتم و بخاطرش به شدت تنبیه می شدم. و هرگز هیچ نشانه ای مشخصی وجود نداشت که مادرم طبق چه روندی رفتار می کند. این کار نه تنها در صحبت کردن بلکه در خیلی از چیزهای دیگر هم تکرار می شد. و من اکثر اوقات با احتیاط رفتار می کردم انگار که روی ...
ماجرای تک پسر خانواده که به داعش پیوست
از این که همه چیز مشخص شود، خانواده رشید در میان کاغذها نوشته ای پیدا کردند. رشید در این نوشته به مرگ خود فکر کرده بود. کسی نمی دانست کِی آن را نوشته. اما به وضوح می خواسته اعضای خانواده آن را پیدا کنند. سپس پلیس به خانه آن ها آمد. مأموران رشید را در دوربین های مداربسته شناسایی کرده بودند. "در دعاهایتان مرا فراموش نکنید و به یاد داشته باشید که بالاخره همه می میرند. پس همان طور که الله ...
داستان یک عشق در جنگ جهانی دوم
خواهم بدون تو با این دنیا روبرو شوم. در دوران جنگ و مرگ ، زندگی برایم معنای جدیدی پیداکرده... فکر می کنم حوادث جدید زمان ازدواج ما را به تعویق می اندازد. پس می خواهم جوری رفتار کنم که انگار ازدواج کرده ایم و اهمیتی به تشریفات و رسوم ندهم. (ریک) 28 دسامبر 1941 دوست دارم باهم تنها باشیم، در مکانی آرام و به دوراز دنیا و مردمانش. عقیده ندارم که این خواسته من نوعی فرار ...
حجت الاسلام موسویان: دو عمل غیر باطل؛ زیارت و اشک بر سیدالشهدا(ع)/آه والدین، عمل صالح را باطل می کند
. لذا فرمودند کسی که معرفت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را می خواهد باید معنای غیبت را بفهمد. یک مثال کوچک می زنم وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غائب است برکت و هدایت هم غائب است. تا وقی هدایت غائب باشد گمراهی حاضر می شود. اهل بیت علیهم السلام فرموده اند جایی که اسم ما برده شود آنجا حرم ما می شود. گاهی اوقات اسباب گناه در دست خودمان است. تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ...
لیدر تور ایرانی در آستانه اعدام
در اوج غرور جوانی همه چیز را زیر پا گذاشتم و دختر عمو را طلاق دادم. مدتی بعد با دختر یکی از آشنایان ازدواج کردم در حالی که با اجاره کردن هتل ها درآمد خوبی داشتم. اما ناگهان اوضاع بازار کساد شد و من برای تامین مخارج همسر و دختر 3 ساله ام مجبور شدم به عنوان راهنمای توریست و مترجم کار کنم. آن روزها به خاطر تسلطی که به زبان عربی داشتم مشتریان خارجی جراحی زیبایی صورت را به مطب برخی پزشکان ...
مردان خاکستری سینما
.... پدربزرگم اوضاع مالی اش خوب بود اما ثروتش را از دست داده بود و پدر من چوپانی می کرد. مادرم هم کار می کرد. فضولات دام جمع می کرد. من هم کنار دست پدرم چوپانی می کردم. هفت ساله بودم که گراز به پدرم حمله کرد. من برای پدرم نان برده بودم. جلوی چشمم این اتفاق افتاد. داد می کشیدم تا باغبانی آمد و کمک کرد پدرم را به خانه بردیم. پدرم بعد از شش ماه مرد. مادرم زن زحمتکشی بود. ما با مبلغ ناچیزی از روستایمان ...
زندگی نامه حضرت محمد رسول الله(ص) و علت رحلت آن حضرت/تأملی دقیق در کم و کیف صلح امام مجتبی(ع) با معاویه ...
کالای آن مرد را گرفتند و به او برگرداندند. بعدها پیامبر اکرم ( ص ) از این پیمان ، به نیکی یاد می کرد . از جمله فرمود : " در خانه عبد الله جدعان شاهد پیمانی شدم که اگر حالا هم - پس از بعثت به پیامبری - مرا به آن پیمان دعوت کنند قبول می کنم . یعنی حالا نیز به عهد و پیمان خود وفادارم " . محمد ( ص ) در سن بیست سالگی به این پیمان پیوست ، اما پیش از آن - همچنان که بعد از آن نیز - به اشخاص فقیر و ...
خاطرات خواندنی آیت الله موسوی اردبیلی(ره) از امام خمینی
. یعنی بنی صدر مرا دعوت کرده بود. یک مرتبه در مقابل ارتشیان شروع کرد به انتقاد از روحانیت و مرا مورد خطاب قرار داد. من خیلی ناراحت شدم. خدمت امام که رسیدیم، جریان را با حرارت برای امام تعریف کردم. ملاحظه کردم که حضرت امام کاملا خونسرد با مسأله برخورد می کنند. عرض کردم: شما همواره قدرت تصمیم گیری تان خیلی قوی بود و نمی دانم این روحیه و قدرت، حالا چه شده است؟ امام پاسخ فرمودند. به هر حال، می خواهم ...
مشاورانی که ممکن است مایه شرمساری بشوند
به گزارش تیترشهر : در یادداشتی از محمد زعیم زاده آمده است : 1- در سال پایانی دولت جناب روحانی دیگر نه فقط برای اهل فن بلکه حتی برای عامه مردم هم دلایل واکنش های هیستریکی چون نامه مایه شرمساری برای لغو یک سخنرانی و اقداماتی از این دست تقریبا روشن است؛ تاکتیکی که دولت به سفارش برخی مشاوران از سال نخست و برای به حاشیه بردن مسائل اصلی کشور کم و بیش از آن استفاده کرده و بنا به ظرفیت های ...
مهدی سلطانی از امیرکبیر محبوبش می گوید
آدم ها میزان این عناصر روانشناختی متغیر است این ها باعث می شود که ما رفتارهای متفاوتی داشته باشیم. مورد سوم شرایط محیطی است که محیط روی شخصیت چه تاثیری می گذارد؟ وقتی می گوییم محیط یعنی خانواده، شهر، محله، مذهب، شغل همه این عناصر در شکل گیری شخصیت فرد تاثیر می گذارد و و شخصیت ما را تغییر می دهد. مثلا یک روحانی قطعا متناسب با تحصیلات و شرایطی که در آن پرورش یافته نسبت به یک قصاب به لحاظ ...
تعالیم اسلام دوکلمه است؛ توحید و عدل/ مشتاق بودم شما را زیارت کنم
مورد) گفته بودند که دوست دارند، از دین اسلام و تعالیم قرآن چیزهایی بدانند و من شادمان شدم از این روحیه پویا، و فرصت را برای خود مغتنم شمردم که ادای وظیفه ای کنم و اجابت خواست آن انسان صادق در رفتار خود با مردم و مقاوم در برابر دشمنان عدل و فضیلت و انسان و انسانیت (بویژه دولت سفاک و تروریست و جهانخوار آمریکا و پشتیبان خبیث ترین و کثیف ترین باند تروریستی ...) را برعهده گیرم و من در نظر گرفتم که 2 جلد ...
اثرانگشت مقتول، شاه کلید پرونده!
ماسه ها افتاده بود و با مقداری ماسه پوشیده شده بود نظر جواد (پسر حاج محمد) را جلب کرد! او در ابتدا اعتنایی نکرد اما وقتی دید که بوی تعفنی از داخل آن می آید، کنجکاو شد که ببینند، داخل کیسه چیست؟ ساعت 1100 یکی از روزهای گرم تابستان صدای زنگ تلفن اداره مبارزه با جرایم جنایی آگاهی به صدا درآمد، آن طرف خط، افسر نگهبان کلانتری بود که اعلام می کرد در یکی از محله های حاشیه شهر، دو نفر ...
و من بهشت را اختیار کردم /نگاهی به سال های پایانی زندگی حضرت رسول (ص)
حاضر نیست حتی یک ماه هم به آنها در استمرار بت پرستی فرصت دهد. در مورد نماز هم رسول خدا به صراحت اعلام داشت که در دینی که نماز در آن نباشد، هیچ خیری نیست. این اعلام موضع صریح پیامبر(ص) سبب شد که ثقیف سر فرود آورد. از دیگر رویدادهای مهم سال نهم نخست وفات ام کلثوم، دختر پیغمبر (ص) و زن عثمان بود و دیگری نزول سوره برائت بود که علی (ع) آن را یعنی چهل آیه اول را در منا برای مومنان تلاوت کرد. مفاد آن ...
اخلاق کارگزاران در سیره عملی پیامبر اسلام(ص)
می دیدند که کان یعجبه و از اندام و سلامت و جوانی او خوششان می آمد، از او دو سؤال می کردند و می پرسیدند: ازدواج کردی و آیا شغلی داری یا نه؟ اگر آن جوان می گفت ازدواج نکردم و شغلی ندارم، پیامبر می فرمود: سقط من عینی : این جوان از چشمم افتاد. او، با این طور روش ها و برخوردها، مردم را به اهمیت کار و تلاش متوجه می کرد. یک وقت، چند نفر خدمت رسول اکرم آمدند و از شخصی تعریف کردند و گفتند: یا ...
موکب الحسین در آسمانهای عراق
می کنم از آن روزنه کوچک چیزی بیابم. چونک من از دست شدم در ره من شیشه منه ور بنهی پا بنهم هر چه بیابم شکنم کاپیتان همراهی می کند دل مرا. قدم به قدم آسمان را برایمان می گشاید. آسمان می شود پرده ای برای دیدن و تماشا کردن. بغداد و کاظمین را از میتن چشمانم می گذرانم. سنگینی آرام آرام از وجودم رخت برمی بندد. گویی روزنه کوچک گشوده شده و سنگینی قصد پرواز دارد.سامرا را رد می کنیم ...
ویدیوها را بداهه می سازم ؛ والّااا
شبنم کهن چی امپراطور کوزکو چگونه شکل گرفت؟ اصلا چرا کوزکو؟ حدود دو سال پیش، بی اغراق هرروز انیمیشن زندگی تازه امپراتور (Emperor’s new groove) را نگاه می کردم و به آن علاقه زیادی داشتم و هنوز هم دارم. امپراطور کوزکو یکی از شخصیت های محوری این کارتون است که بددهن، حسود و خودخواه است. نسخه دوبله ی فارسی این انیمیشن خیلی بانمک است و اخیرا فهمیدم دوبلور آن اشکان صادقی بوده است؛ (با خنده) حساب کاربری اینستاگرامش را پیدا کردم و در یک مسیج تشکر کردم و گفتم شما الهام بخش بزرگ ترین کار زندگی من هستید. اسم این شخصیت از علاقه زیاد من و شباهت های شخصیتی ام نشأت گرفت. اوایل فروردین امسال، من از کارم در تهران استعفا دادم و به قم برگشتم، بعد از مدتی شروع کردم به رزومه فرستادن برای جاهای مختلف و از بین فایل های قدیمی ام، یک کلیپ طنز که در دانشگاه ضبط کرده بودیم را پیدا کردم و حدود 30 ثانیه از آن را در شبکه های اجتماعی گذاشتم که با استقبال فراوانی روبه رو شد؛ کلیپ را برای یک کانال پرطرفدار هم فرستادم که خیلی خوش شان آمد و پیشنهاد دادند کانال بزنم و کلیپ بسازم و قول حمایت هم دادند. کاراکتر کوزکو را چگونه ساخت و پرداخت کردی؟ و این که بعد از مدتی چند کاراکتر جدید به کلیپ ها اضافه کردی؛ این ها فکر شده بود؟ اوایل کار فکر می کردم چه کار سختی می تواند باشد؛ سوژه از کجا پیدا کنم؟ مگر چقدر سوژه پیدا می شود؟ بعدها فهمیدم اگر کاراکترسازی درست باشد، در قالب کاراکتر می شود بی نهایت سوژه سازی کرد! در اولین ویدیوها اصلا کاراکتر من یک پیرزن قمی نبود، کم کم این کاراکتر شکل گرفت و کامل شد و داخل یک قالب خاص رفت. درواقع می توان گفت کوزکو ترکیب چندین شخصیت است، نه یک شخص خاص. در راستای تکمیل کردن کاراکتر، شخصیت های جدید مثل جواد و سکینه و دیگران هم کم کم اضافه شدند و ممکن است این خانواده بزرگتر هم بشود. چقدر به گویش و لهجه ای که کوزکو سخن می گوید مسلط هستی؟ من به رفتار و حرف زدن همه آدم ها خیلی دقت می کنم و از اش ...
چندنکته از زندگی مردی که همیشه سیگار به لب داشت
جانش از در پشتی وارد کلیسا شد. این ازدواج باشکوه عمر زیادی نداشت چون به محض آنکه فیدل به زندان افتاد خانم پولدارش نشان داد قصه خیلی هم عاشقانه نبوده است و تقاضای طلاق کرد. اما فیدل بعد از زندان دوباره ازدواج کرد تا به تلافی ازدواج اول صاحب 4 پسر شود ودر مجموع 5 بچه چریک را در خانه تربیت کند. کاسترو و 50 تن از یارانش در 26 جولای 1953 دسته جمعی به سربازخانه ای در مونکادا واقع در بندر ...
آداب مهمانی و میزبانی در سیره و تعالیم رضوی
سرویس اندیشه جوان ایرانی به نقل از راسخون ؛ بخش مقالات دینی: نویسنده: رضا وطن دوست (1) چکیده شناخت منطقی نظری و عملی امام رضا (علیه السّلام) نه تنها ما را با شخصیت کم نظیر آن امام همام آشنا می سازد، بلکه در عرصه ی زندگی فردی و اجتماعی ما کاربرد عملی می یابد که ضرورتی بایسته است. یکی از عرصه های قابل توجه در زندگی اجتماعی ما، موضوع مهمانی و میزبانی است، از این رو باید با سیره ...
همراه با استاد جمشید مشایخی به بهانه هشتاد و دومین سالگرد تولدش
.... همزمان با فیلمبرداری این فیلم، حالم بد شد و آنقدر درد داشتم که شبانه مرا به بیمارستان بردند. بعدها فهمیدم دکتر آن شب به پسرم گفته بود چه مرا جراحی بکنند، چه نکنند در هر صورت زنده نمی مانم! پسرم رضایت داده بود که مرا جراحی کنند و ... بگذریم. دلم می خواهد به مانی حقیقی بگویم: پسر عزیز، تو بزرگترین فرد روی زمین هستی اما نباید حال جمشید را می پرسیدی؟ بالاخره ما با هم کار کرده بودیم! بعد از آن اتفاق ...
آشنایی در تلگرام، حمله خونین در دانشگاه
نسترن گفته بود که اگر با ازدواج آنها موافقت نکند بلایی بر سر نسترن می آورد. به گفته وی، نسترن قصد شکایت داشت اما پیش از آن، پسر جوان در روز حادثه ناباورانه وارد کلاس درس او شد و مقابل چشم استاد و دانشجویان چند ضربه به وی زد. دختر جوان که از ناحیه سر تحت عمل جراحی قرار گرفته و به سختی می تواند صحبت کند، زنده ماندنش را معجزه می داند. ناکامی در نقشه جنایت در همین حال ...
اعتیاد آغازی برای بزهکاری است
به گزارش ایمنا، پسر جوانی که اشک از چشمانش جاری بود در اتاق مشاوره کلانتری گفت: من 18 سال دارم و در خانواده شش نفری زندگی می کنم پدرم معتاد است و مادرم برای امرار معاش ما به تمیزکاری در خانه های مردم می رود و گاهی هم قالی بافی می کند و خرجی ما را می دهد. اکثر اوقات مادرم مورد ضرب و شتم پدرم قرار می گیرد برای اینکه پول هایش را به او نمی دهد تا موادش را تهیه کند. تا پنجم ابتدایی بیشتر درس ...
برای گرفتن رضایت یک روز تمام دست من و مادرش را بوسید/گفتم اگر قسمتت شهادت است مبارکت باشد
خودم برای خرید مایحتاج منزل به بازار بردم، در مسیر به او گفتم از خوراکی ها هر چه دوست دارد انتخاب کند تا من برایش بخرم اما او پیشنهاد مرا رد کرد. وقت بازگشت از بازار گفت: مادر از این راه برنمی گردیم؟! وقتی دلیلش را پرسیدم گفت: آخه می خواهم این خوردنی ها را نگاه کنم. به او گفتم، عزیزم من که از اول به شما گفتم، هر چه دوست داری بگو تا برایت بخرم ولی میلاد جواب قانع کننده ای داشت! گفت ...
بنیاد در آینه مطبوعات
مدافع حرم، اکران کرد؛ زخم، داغ، حماسه ظهر روز گذشته، مستند پسرم با حضور خانواده شهید حجت، در جمع کارکنان روزنامه شهرآرا و جمعی از هنرمندان و مدیران فرهنگی شهر اکران شد. محمدمهدی خالقی، کارگردان این مجموعه با تقدیر از مادر شهید خاوری (حجت) بابت زحماتی که در طول ساخت مستند متحمل شدند، گفت: یک بار ساعت 2 نیمه شب مجبور شدیم به خانه حاج خانم برویم و یک شبانه روز کامل آنجا بودیم. چندبار با ...
زنی که بیشتر از یک نفربود
مقدس (حمید داوودآبادی) می گوید: بعد از پیروزی انقلاب به خواسته یکی از آشنایان ، به پادگان لویزان رفتم . تهرانی، کسی که در شکنجه من و دخترم حیا و شرفی نداشت و در خباثت روی وحشی ترین ها را سفید کرده بود، نشسته بود پشت یک میز، یک لیوان آبمیوه کنار دستش بود و تند تند اعترافات می نوشت . به او گفتم : آقای تهرانی ... مرا می شناسی ؟ گفت : نه ... به جا نمی آورم .... گفتم : مادر دختر پتویی را یادته ؟ تا این ...
رفتار تحسین برانگیز سرهنگ پلیس در روز برفی تهران+عکس
به درجه خود، با همکاری همکارش (افسر احتمالاً موتور سوار) در حال شن پاشی به یکی از معابر شمال شهر پایتخت در روز برفی است تا کمترین مزاحمت برای خودروهای عبوری رخ دهد. این رفتار آموزنده و قابل تقدیر شاید بارها و بارها از سوی همین عوامل زحمتکش ناجا و شهرداری در کلان شهر پایتخت و یا سایر نقاط کشور به وقوع می پیوندد اما از نگاه ها جا می ماند. چه زیباست که یاد بگیریم از لحظه های ...
فیلم عروسی ارتباط کثیف تازه داماد با سوسن را بر ملا کرد / با این آبروریزی چگونه به چشمان پدرم نگاه کنم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، در دوران دبیرستان وقتی سخن از ازدواج به میان می آمد من با قاطعیت به دوستانم می گفتم با کسی ازدواج خواهم کرد که مورد تایید پدر و مادرم باشد. اما نمی دانم چرا وقتی درگیر عشق خیابانی شدم همه چیز را فراموش کردم تا این که زندگی ام در همان شب عروسی از هم پاشید و... دختر 19 ساله در میان های های گریه هایش و در حالی که عنوان می کرد با وجود آن که دیگر زندگی ام ...
کار زشت مرد گچ کار با یکی از پسران فامیل در ساختمان نیمه کاره
.... چه شد که دست به قتل پسرخاله ات زدی؟ باور کنید همه چیز از یک شوخی ساده شروع شد و من هم شوخی شوخی قاتل شدم. هنوز باورم نمی شود که پسرخاله ام را به قتل رسانده ام. از روز حادثه بگو؟ من و پسرخاله ام هر دو اهل یکی از استان های جنوب غرب کشور هستیم که یک سال پیش برای کار به تهران آمدیم. هردو گچ کار بودیم و درگیریمان هم هنگام کار شروع شد. صبح روز حادثه من و ...
باردار بودم و یک شب و قتی سر زده به خانه برگشتم ناصر را با یک زن درصحنه زننده ای دیدم
بزنم و مدام با بردن به مسافرت و خرید کادو مرا مجبور به سکوت می کرد و نداشتن بچه را بهانه ای برای کارهای خلاف ناصر می دانست با صحبت های مادرشوهرم تصمیم گرفتم باردار شوم. در دوران حاملگی ام نیز از کتک کاری های ناصر در امان نبودم تا این که یک شب به همراه پدر و مادر شوهرم به میهمانی رفتیم. اما موقع بازگشت به خانه او را با یک زن در صحنه زننده ای دیدم که دیگر طاقت نیاوردم زیرا های همسرم را با چشمانم می دیدم. آن جا بود که مصمم شدم به خانه پدرم بازگردم..... اخبار زیر را از دست ندهید: ...