سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از سرگذشت چند زن زندانی در قرچک
هم 12 سال است که فوت کرده. من عشق بازیگری بودم، خیلی دوست داشتم پی اش را بگیرم و بازیگر شوم ولی مجبور شدم بروم توی تولید کیف و کفش کار کنم. یک روز طبقه بالا بودم که صاحبکارم از پشت خودش را به من نزدیک کرد، هرچی جیغ و داد کردم فایده نداشت. همه فروشنده ها را بیرون کرده بود و کسی نبود که به دادم برسد. همانجا بهم تجاوز کرد. 9 ماه این داستان ادامه داشت و هربار با تهدید این که می رود همه جا را پر می کند ...
زندگی عجیب احسان نراقی
استعدادی بود که آخر کلاس می نشست و ادای معلم ها و هم کلاسی ها را هم در می آورد و دبیر فرانسه ما هم از او خیلی خوشش می آمد و دائما از او می خواست انشا بخواند؛ چراکه ادبیاتش از همان ابتدا خیلی خوب بود . نراقی درباره فروغ فرخزاد می گوید: فروغ شاعر بسیار خوب و خانم بسیار تیزبین و حساسی بود؛ ولی نوع زندگی آزاد او را چندان نمی پسندیدم و بار ها دراین باره به او گوشزد کردم که این نوع زندگی تو، نهایتا تو را ...
چرا قهرمان ایرانی، تابعیت اتریشی را انتخاب کرد
و علاوه بر قهرمانی جهان، بهترین رکورد کل مسابقات و جایزه بهترین اسکیت باز زیر 16 سال 2016 را نیز دریافت کرد. سپاستین بنیانگذار این رشته در جهان در مراسم بهترین بازیکن سال خطاب به پدرام گفت: ” این پسر امسال هرکاری خواست کرد. جامی نبود که شرکت کند و طلا نگیرد.” مگر برای پدرام فرقی می کرد که جلوی نامش ایران نوشته شود یا اتریش، او همین بازیکن بود و اگر می ماند تمام این افتخارات برای کشور من ایران بود ...
اگر به دنبال شریک زندگی هستید، وقت خود را با مردهایی که در زیر به آنها اشاره می کنیم تلف نکنید!!
گذرانید لذت نخواهید برد. مهم نیست کجا بروید یا چه به یکدیگر بگویید، همه ی کارهایی او نشانی از زندگی گذشته اش خواهد داشت.چنین مردهایی همیشه به دنبال زنانی هستند که بتوانند موقتاً خلاء زندگی آنها را پر کنند. این زن ها فکر می کنند که با نزدیک شدن به آن مرد و برقراری رابطه صمیمانه قادر خواهند بود در آخر کار آن مرد را از آنِ خود کنند، اما معمولاً چنین نیست. این مردها بعد از گذشت چند مدت بهبود ...
هنرمند خوب هنرمند مرده است
داستان مثل حاج آقا یا نمایش نامه های باستانی. این تنوع وجود دارد اما همه جا این زبان دیده می شود. حتی در نقاشی هایم گلدان راگا که درباره بوف کور هدایت بود، جوانی به من گفت بیشتر فضای حیرانی را دیده تا خودِ هدایت را. منظورش رمان حیرانی شماست؟ بله، گفتم این خیلی خوب است و خوشحالم. اینجا تا تو را بفهمند و کشف کنند عین دستمال کاغذی مصرفت می کنند و دور می اندازند. از اینکه مصرف نشده ام، خوشحالم ...
تاجر بدی هستم
نمره قبول شدم؛ اما چند روز بعد متوجه شدم به علت اشکالی که در پروژه داشتم باید امتحان شفاهی هم بدهم؛ بدترین خاطره دوران تحصیل من این امتحان بود؛ پروفسور با سه سؤال فهمید که من به صورت اساسی درس نخوانده و سؤال های امتحان کتبی را حفظ کرده بودم و به من گفت نه تنها باید دوباره امتحان بدهی، بلکه تمام پروژه های عملی را هم باید از اول انجام بدهی و همه اینها به خاطر آن سه میلی متر بود. در این اتفاق خیلی ...
نیم قرن خاطره بازی با جعفر والی
مثل شما پذیرفته نیست که بعد از حضور در یک نقش از همکاری با آن گروه ابراز پشیمانی کنید. من اصلاً آقای ورزی را نمی شناختم. یک روز من را دعوت کرد، همانجا قرارداد بستند و برای فردا قرار گذاشتند. نه سناریو را خوانده بودم و نه حتی اسم کار را می دانستم. از راننده که پرسیدم وقتی جواب داد معمای شاه ، تعجب کردم گفتم معمای شاه به نقش من چه ربطی دارد. من قرار است نقش روح الله خالقی را بازی کنم. من ...
مهم ترین درد ما بعد از جنگ نفاق بود/ در حقوق های نجومی گویا دعوای این بود سر و صدایی راه بیفتد و 20 ...
منظورشان این بوده باشد که روز زن فقط یک نامه برای ایشان نوشتم. - مادر گرامی شما شاعره بودند؟ افروغ: بله. - از طبع شعر مادر باید استفاده کنید و برای حاج خانم چیزی بنویسید. افروغ: یک بار یک نامه برای ایشان نوشتم؛ کار دیگری هم انجام دادم، یک زمانی می خواستم یک هدیه برای روز زن بخرم. کتابی می خواستم و قیمت این کتاب بالا بود. گفتم با یک تیر دو نشان می زنم. این را ...
وقایع روز آخر زندگی آدولف هیتلر + تصاویر
بر روی رخت پهن کن می اندازد. خواب اغفال کننده است. با نزدیک شدن سحر، بمباران شهر توسط نیروهای روس قوت می گیرد. آتش از بسیاری از ساختمان های شهر شعله می کشد. نیروهای روس در چند صد متری پناهگاه هستند. اما اتفاقات روز دوشنبه باعث خواهد شد تا کسانی که در پناهگاه زیرزمینی هستند، قبل از فرو رفتن به کام مرگ به دامان مستی و عیاشی پناه می برند. اِما کریگی (Emma Craigie) و جوناتان مایو (Jonathan Mayo) تمام جزئیات آخرین روز زندگی هیتلر را در یک کتاب به همین نام (Hitler’s Last Day: Minute By Minute) منتشر کرده اند. این متن برگرفته از بخش های اولی همین کتاب است. ...
مبینا نژاد: بله، من کیمیای دوم هستم/ هیچ چیزی جز مدال المپیک راضی ام نمی کند
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شهروند، نژاد درباره این که چطور در تکواندو به موفقیت رسیده و چه اهدافی را در آینده دنبال می کند، صحبت کرده است. از مسابقات جهانی صحبت کن. این روزها همه از تو و مدال جهانی ات می گویند. اول از همه بگویم که سطح مسابقات بسیار بالا بود و حریفان قدرتمندی داشتم. می دانستم که حریفان من اکثرا قهرمان هستند و رقیبان سرسختی را شکست داده اند که به این مرحله رسیده اند. با اعتماد به نفس بالا در هر مسابقه به میدان می رفتم و از قبل برای خودم تصو ...
چرا طلاق برای مردان دشوارتر است؟
در آن شرایط نباشد نمی تواند هیچ کدام از آن ها را درک کند. خیلی کم سن و سال تر از حالا بودم که ازدواج کردم. تقریبا 27 ساله. همسر اولم بسیار زیبا بود. نگاه همه را به خود میخکوب می کرد. ازدواج ما سنتی بود با این تفاوت که خودم این خانم را دیدم و پسندیدم. هنوز هم نمی فهمم چرا قبول کرد با من ازدواج کند وقتی دلش با یک زندگی جدید نبود. عقد کردیم و در دوران عقد تمام تلاشم را برای کسب ...
برترین بازیکن فوتسال آسیا: به خاطر تیم گیتی پسند به مراسم نرفتم
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شهروند، حسن زاده که به دلیل بازی تیم باشگاهی اش نتوانست در مراسم ظهر پنجشنبه شرکت کند، صحبت هایی را مطرح کرد که در ادامه می خوانید: *بهترین بازیکن آسیا بودن، چه حسی دارد؟ واقعا حس خوبی است. من قبلا هم این جایزه را دریافت کرده بودم اما این بار هم ذوق زده شدم. واقعا از این که چنین جایزه مهمی به من رسیده، خوشحالم. هرچند که این جایزه متعلق به ...
28 سال دارم نه 50 سال!
با همه این تعاریف نصرالله رادش دیروز 50 ساله شد. او که به بهانه تولدش مهمانمان بود، از جوانی هایش برایمان گفت و روزگار جوانی و این که چرا به نسبت دیگر هم نسلانش کمی کم کارتر باقی مانده است. گفت وگویی صادقانه، صریح و پرانرژی که مشروحش را در ادامه خواهید خواند. علت کم کاری؟ علت اصلی کم کاری ام در طول این سال ها، نوع ارتباط هایم بوده است. وقتی روزگار جوانی در 18 سال پیش ساخته شد، یادم هست که محمدرضا شریفی نیا در جلوی دوربین یکی از برنامه ها حسابی از من تعریف کرد و واقعا ماندم که او چرا این لطف را به من می کند؛ یا یک بار دیگر در پشت صحنه معمای شاه مرا به ورزی نشان داد و گفت: این رادش خیلی بازیگر خوبیه! شریفی نیا پیش از این تئاترهای مرا هم دیده بود و در این سال ها همیشه به من لطف داشته است. خیلی ها گفتند که ارتباطت را با او حفظ کن؛ او آدمی است که به این سادگی ها از کسی تعریف نمی کند. نمی دانم علت این قضیه از بی سیاستی ام است یا این که هنوز کودک مانده ام، مشکل این است که من هیچ گاه اهل روابط و این که خودم را دائم به دیگران معرفی کنم، نبوده ام. این کار را بلد نیستم. نمی خواهم بگویم آنهایی که پرکارند همه با روابطشان به جایی رسیده اند؛ هرگز. ولی خب مشکل اصلی ام این بود که همیشه از روابط و دوستی با آدم ها دوری می کردم و خیلی از پیشنهادهایی را که می رسید، قبول نمی کردم. برای مثال فیلم کلید ازدواج با حضور همان بچه های ساعت خوش ساخته شد که نقش اصلی اش را به من پیشنهاد دادند اما قبول نکردم و نقش به علیرضا خمسه رسید. در نتیجه این که بخشی از این کم کاری در اثر انتخاب های اشتباه خودم هم بوده است. یا حتی گاهی یادم می رفت زنگ بزنم و عید نوروز را به هم بازی های خودم تبریک بگویم! خب این قضیه هم تاثیر دارد. روزگار دوستی و جوانی راستش نمی دانم بگویم چه عاملی بیشتر باعث گل کردن روزگار جوانی شد. دلیلی که در ساعت خوش باعث دیده شدنم بود، سبک خاص بازی ام بود؛ من وحشی بازی می کردم؛ منظورم تعریف بد این واژه نیست، اما بازی ام خیلی انرژی داشت و پویا بود و دلیلش هم باز به خاطر همان الهام ها بود. بعدها کیهان ملکی یک بار به من گفت سبک بازی ات در ساعت خوش مثل راه رفتن روی نخ بوده، یعنی همان قدر که می توانستی موفق باشی، به همان اندازه امکان سقوطت هم بود و کار سختی را انجام دادی. این مدلی که کسی ناگهان در تلویزیون دیوانه بازی دربیاورد و فریاد بزند را تا قبل از ساعت خوش کجا داشتیم؟ روزگار جوانی هم حدی از این دیوانه بازی را داشت. دلیل دیگرش رابطه قشنگ ما در پشت صحنه بود. چندباری شد که رفتم پیش اصغر فرهادی و از او خواستم نقشم را کمتر کند، نگران بودم که نکند بیشتر دیده شوم. اصغر فرهادی از این رفتارم تعجب کرد و گفت تو اولین فردی هستی که این را می گویی. دلیلش همان رفاقت بود. در طول کار بارها شد که امین حیایی آمد، سرش را روی پایم گذاشت و برایم گریه و درد دل کرد. صمیمیت در پشت صحنه برایم خیلی مهم است و 18 سال است که دوباره به دنبال همان فضا می گردم. خسته از تکرار یکی از ویژگی هایم این است که زود از تکرار خسته می شوم و به دنبال اتفاقات تازه می گردم. مدتی است که خودم یک کارگاه کوچک بازیگری راه انداخته ام، تعداد کمی هنرجو هم دارم و با این حال می توانم بگویم که بعد از مدت ها پس از ساعت خوش، این اولین بار است که این فضای خلاقانه را در بازی ها می بینم. الان تعدادی از این بچه ها در مجموعه همسایه ها ی مهران غفوریان، نقش های کوچکی را به عهده گرفته اند. این گام های اول است و امیدوارم اتفاقات خوبی را در این کلاس ها رقم بزنیم. یک سوال بی پاسخ از آخرین مجموعه ای که در تلویزیون بازی کردم (مسافران) هفت سالی می گذرد؛ نمی فهمم چرا مردم هنوز وقتی مرا در خیابان می بینند، می شناسند و اظهار لطف می کنند؟! دلیل این قضیه واقعا چیست؟ اهل تعارف نیستم. براحتی برایتان ده کمدین ایرانی را نام می برم که در سطحی جهانی، قابلیت رقابت با کمدین های خارجی را دارند. رضا شفیعی جم، مهران غفوریان، رضا عطاران، مهران مدیری.... اینها در سطح جهانی می توانند ستاره باشند. چرا تا وقتی این افراد در تلویزیون مان هستند، من باید شناخته شوم و مردم دوستم داشته باشند؟ و اگر دوستم دارند پس چرا این قدر کم کارم؟ چرا در هیچ کار سینمایی ای بازی نمی کنم؟ جواب این سوال را شما به من بگویید. همکاری با مهران مدیری بعد از اولین سکانسی که نقش حیف نون را در گنج مظفر بازی کردم، مهران مدیری مرا بوسید و گفت فوق العاده ای! نمی دانستم چه کار کنم. قبل از من حمید لولایی چنین نقشی را صد برابر بهتر بازی کرده و مردم هنوز در یادشان است. چند شبی مدام با خودم راه می رفتم و گریه می کردم تا نقش را پیدا کنم و بعد احساس می کنم که بر اثر یک الهام، شکل درستش را پیدا کردم. خودم از بیشتر کارهایی که با مهران مدیری تجربه کردم، راضی ام و فکر می کنم که در این کارها خوب بوده ام. این محبت او نسبت به من حتی تا همین در حاشیه هم ادامه داشته است. پرواز تا ساعت خوش یادم هست که در همان دوران کودکی خانه فرهنگی سر راهمان بود. گهگاهی می رفتم و تئاتری می دیدم، اما خیلی هم جذبش نمی شدم. از دوران دبیرستان به بعد کم کم احساس کردم بقیه به حرف هایم می خندند و هرچه می گویم ریسه می روند. از آنجا شروع به کار نمایش کردم و بعد در دوران سربازی هم این قضیه ادامه پیدا کرد. سپس در دوران دانشگاه با همسر مهربان و خوب سعید آقاخانی، خانم گلرخ حقیقی و دیگر دوستان چون فرهاد اصلانی، فرهاد جم، الهام پاوه نژاد، امیر آتشانی و نادر سلیمانی همکلاسی بودم. ما در آنجا یک جشن فارغ التحصیلی برگزار کردیم که فیلم این مراسم به دست مهران مدیری رسید. او کار را دید و خواست چند نفرمان برویم و در تست بازیگری اش شرکت کنیم. اولین کاری هم که در آنجا اجرا کردم،بر اساس متنی از مرحوم داوود اسدی بود که مورد قبول مدیری واقع شد و ما جذب تیم پرواز 57 و بعد ساعت خوش شدیم. کودکی های یک بازیگر اتفاقا در دوران کودکی ام هیچ علاقه ای به بازیگری نداشتم! دلم می خواست نقاش بشوم. با این حال همیشه در کوچه بچه ها را جمع و برایشان نقش هایی را اجرا می کردم. یک دندان پلاستیکی دراکولایی(!) ه ...
محمدحسین دانایی
خانم هنوز از سفر بازنگشته اند. من در آبادان دیدمشان و دو روز باهاشان بودم. حالشان خوب بود و در صدد بودند آدرس شما را از من بگیرند برای عرض سلام که من خود، متأسفانه نمی دانستم. این نامه اگر مختصر است، بیشتر بعلت اینست که باید تبریک عید محسوب شود، و بعد هم برای اینکه می ترسم زیاده از حد حوصله سرکار باشد. کارت جوف را دکتر اشتراسر، همسفر زمستانی ما و دوست جلال که خدمتتان رسید ...
حاج محسن بعد از مخابره گزارش هایش مداحی می کرد
.... او با اقتدا به پیامبر عاشورا حضرت زینب (س) راهی میدان شده بود تا هر چه در توان دارد برای اسلام هزینه کند. خواسته قلبی و ایمان حاج محسن حضور در میدان جنگ و همراه و همگام شدن با مردان مدافع حرم بود. می دانستم که هر چه خواست خدا باشد محقق خواهد شد. حضور حاج محسن در منطقه، برای من حل شده بود و می دانستم که اگر توفیق اسارت، جانبازی یا شهادت در این راه نصیب ایشان شود، قطعاً رضای خدا در آن است. من ...
بخش های خواندنی مجموعه شعر گوشواره عرش
...> آن ستمگر خویش را گم کرده بود سنگ در جانش تراکم کرده بود چون توان گلبرگ سنبل را فسرد چون توان پهلوی لادن را فشرد با علی، غم هم نوایی می کند شکوه از درد جدایی می کند پشت غم نیز از جدایی ها دوتاست گرده شب هم خَم از این ماجراست در سکوت خانه می موید علی با زبان حال می گوید علی: کاین سکوت خانه دانی چون کند؟ بی تو ...
امام در اوج اختناق فرمود: با هم به ایران بازمی گردیم
... سرکار در زمره قدیمی ترین مبارزان در دوران مبارزات و نزد همگان، چهره شناخته شده ای هستید. شما در مجموع چند بار دستگیر شدید و به زندان رفتید و علت دستگیری تان چه بود؟ بسم الله الرحمن الرحیم. بار اول حدود دو ماه و 15 روز در زندان بودم و چون نتوانستند اطلاعاتی از من به دست بیاورند و بدنم هم عفونت شدیدی کرده بود، آزادم کردند. علت دستگیری ام را خودم هم نمی دانستم، چون من هم با روحانیت ...
جهانبخش: فعلاً به رویارویی با سردار در لیگ اروپا فکر نمی کنم
این چند سال به لیگ اروپا رفته، اما نتوانسته به مرحله بعد صعود کند و این بار می خواهیم با تمام قوا به مرحله بعدی برویم. خوشبختانه تیم هماهنگ تر شده و کامل تر است. با اعتماد به نفسی هم که داریم، صعودمان به مرحله بعدی شدنی است. تسنیم: در صورتی که AZ آلکمار از گروهش صعود کند و روستوف هم بتواند در لیگ قهرمانان اروپا از آیندهوون امتیاز بگیرد و به لیگ اروپا بیاید، احتمال رویارویی تو سردار ...
پشت پرده زندگی خصوصی کی روش/تصاویر
هستید؟ من هرگز فیلم بازی های گذشته را نگاه نمی کنم چرا که می خواهم احساس همان زمان وقوع اتفاق را حفظ کنم. برای مثال من هرگز عکس ها و فیلم های قهرمانی در جام جهانی زیر 20 سال را نگاه نکرده ام. قبل از جام جهانی 2010 با ماموران کنترل دوپینگ درگیر شدید. در این اتفاق چند چیز دخیل بود و من برای اولین بار در زمانی اشتباه در مکانی اشتباه بودم! مأموران کنترل دوپینگ ساعت 7 صبح و وقتی ...
در مسئله حقوق های نجومی سر ملت کلاه رفت/ مهم ترین درد ما بعد از جنگ "نفاق" بود
من از انگلستان اخراج شدم، ایشان گفتند ما آشنایی داریم و دوست خواهرم به خواهرم معرفی کردند و خواهرم رفتند دیدند و بعد به من معرفی کردند. افروغ: باورتان نمی شود که من حتی روز بله برون هم حاج خانم را ندیدم! وقتی خواستگاری رفتم در حیاط باز بود. مادر خدابیامرز ایشان روی تخت در حیاط نماز می خواند. من همان جا گفتم همین است و جایی هم که می خواهم همینجاست. روایتی هم از امام صادق (ع) داریم که ...
بلایی که کرم خوردگی ساده دندان سر خانم بازیگر ایرانی آورد
این پانزده سال چهار مرتبه جراحی فک و لثه و بارها پیوند استخوان شدم ... استخوان فک و سینوس ها کاملا از بین رفت و بالاخره چند روز پیش تحت عمل جراحی سینوس قرارگرفتم...! که امیدوارم آخر این داستان غم انگیز باشد!!! نتیجه این که لطفا حتی برای کمترین درد به پزشک متخصص و حاذق مراجعه کنید. امروز مرخص شدم...! دوستون دارم و دعایم برای شما عزیزان فقط سلامتیست ... سلامتیست...سلامتیست.... انشاالله. ...
نشان دادن گرسنگی به افراد سیر سخت است/ با 8 میلیارد فیلم ساختیم
به آن اندازه قبلی خود نرسیده است. *خانم بهار محمدپور! ایفای نقش در پروداکشن های تاریخی کار آسانی نیست. چگونه برای ایفای این نقش انتخاب شدید؟ بهار محمدپور: زمانی که پیش تولید یتیم خانه ایران شروع شد من مشغول ایفای نقش در یک تئاتر بودم در همان زمان عوامل این فیلم برای تماشای آن نمایش آمده بودند، در همان جا در نظر گرفتند که بروم و تست بدهم. خوشبختانه با عنایت خداوند برای ایفای ...
گفت و گو با پریناز آل آقا کارگردان نمایش درس
که خیلی تئاتربین حرفه ای نیستند و خیلی دلی و اتفاقی نمایش ها را انتخاب می کنند، شوکه می شوند، ولی بعد از تماشای نمایش،کلنجاررفتن با خودشان شروع می شود. چند نمونه در طول اجراها داشتند. افرادی که آمدند با من صحبت کردند و یکی از آنها گفت خیلی برایم جالب بود. من تا حالا تئاتر این ریختی ندیده بودم ! این بازخورد برای من خیلی جالب بود. ضمن این که به همان نسبت هم ممکن است تماشاگر را دفع بکند. ...
شهید جلیل قلی زاده/شهید جلیل به حجاب خیلی اهمیت می داد.
شما نمی توانید در آسایش زندگی کنید.آخرین بار به مدت 10روز به مرخصی آمده بود و از خانه بیرون نمی رفت.از او خواستم ،بیرون به میان همسن و سالهایش برود تا حال و هوایش عوض شود اما می گفت: من فقط ده روز زنده ام و می خواهم در خانه پیش تو و فرزندم باشم. همیشه می گفت من باید به جبهه بروم و در این جنگ شهید شوم.می گفت تا زمانی که من شهید نشوم جنگ هم تمام نمی شود.راست می گفت و همینطور شد.وقتی همسرم ...
پشت پرده زندگی خصوصی کی روش/تصاویر
هستید؟ من هرگز فیلم بازی های گذشته را نگاه نمی کنم چرا که می خواهم احساس همان زمان وقوع اتفاق را حفظ کنم. برای مثال من هرگز عکس ها و فیلم های قهرمانی در جام جهانی زیر 20 سال را نگاه نکرده ام. قبل از جام جهانی 2010 با ماموران کنترل دوپینگ درگیر شدید. در این اتفاق چند چیز دخیل بود و من برای اولین بار در زمانی اشتباه در مکانی اشتباه بودم! مأموران کنترل دوپینگ ساعت 7 صبح و وقتی ...
با پیام نگار ارتباط شوم آعاز شد و من فکر می کردم او مجرد است اما...
قبل ساکن آنجا شده بود و گاهی مردی غریبه به آنجا رفت و آمد داشت. وقتی در باز شد همان مرد غریبه را دیدم که سر و صورتش خون آلود بود. او می خواست فرار کند اما از هوش رفت و روی زمین افتاد. وقتی وارد خانه شدم جسد خانم پرستار را دیدم و همان موقع همسایه ها را خبر کردم. شواهد نشان می داد که همان مرد غریبه عامل این جنایت است. او در اعترافاتش گفت: چند ماه قبل در شبکه اجتماعی تانگو با این زن آشنا ...
آبیار: فمنیست نیستم، اما جامعه ما مردسالار است!
...، همه دنیا مرد سالار است. در ماجرای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا این موضوع به وضوح دیده شد. یک فضای مردسالارانه سالها بر همه دنیا حاکم بوده و هنوز هم علیرغم تمام قابلیت هایی که زنان دارند و حتی در موارد زیادی خیلی بهتر از مردها هستند، عوض نشده است. خانم ها این توانایی را دارند که چند حوزه فعالیت را با هم مدیریت کنند و کمتر هم خطا داشته باشند اما نگاه مردسالارانه ای که ...
بازیگران درخشان تاریخ سینما جهان
آیا تابحال سعی کرده ام کمرنگ باشم؟ هرگز، هرگز، هرگز! از همان آغاز با این موضوع جنگیدم. من معتقدم بازیگری باید فراتر از زندگی مان باشد. --بت دیویس یکی از هنرپیشه های زن پیشرو و افسانه ای هالیوود که به خاطر شخصیت متفاوت و حضورش در حدود 100 فیلم سینمایی شناخته می شود، روز پنجم آوریل 1908 در لوول، ماساچوست، از مادری به نام روث و پدری به نام هارلو مورل دیویس به دنیا آمد. وقتی 7 ساله بود ...
تباهی زندگی به دلیل چشم وهم چشمی
و بعد از ترخیص به بهانه دیدار مادرش و می خواهد چند روزی در منزل آنها باشد با پدرش رفت. یک هفته الی 10 روز از این ماجرا گذشت. با حنانه بدنبالش رفتیم البته در این چند روز حنانه نزد مادرم بود و او از آن نگهداری می کرد و حتی یک بار نشد که تماس بگیرد و احوال بچه را جویا شود و هنگامی که به منزل پدرش رسیدیم. آقا چشمتون روز بد نبینه و برگشت گفت یا باید بریم کهنوج یا دیگه من حاضر به زندگی با تو نیستم، حتی ...
مدرس نماد نماینده آزاده
مدرس درباره دلایل مخالفتش با جمهوری می گوید: من با جمهوری واقعی مخالف نیستم و حکومت صدر اسلام هم جمهوری بوده است ولی این جمهوری که می خواهند به ما تحمیل کنند بنا به اراده ملت ایران نیست، بلکه انگلیسی ها می خواهند به ملت ایران تحمیل کنند و رژیم حکومتی را که صد درصد دست نشانده و تحت اراده خود باشد در ایران برقرار سازند... اگر واقعاً نامزد و کاندیدای جمهوری آزادیخواه و ملی بود، حتماً با او موافقت می کردم و از هیچ نوع کمک و مساعده با او دریغ نمی نمودم. ...