سایر منابع:
سایر خبرها
زنان موتورسوار در پیست آزادی چه می کنند؟
شان را با ماشین بکسل می کنند یا با موتور سر تمرین حاضر می شوند. برق چشمان شان را از زیر کلاه کاسکت و مقنعه می شود دید، موتورسوار بودن، برای بعضی های شان، حسرت بوده، حسرتی به جا مانده از روزهای کودکی و نوجوانی. همه شان آرزوی موتورسواری داشتند و حالا اینجا، در پیست آزادی، رویایی دور از تحقق به عینیت رسیده است. نورا، تنها مربی قهرمان موتورسواری زنان در ایران نورا نراقی، مربی 28 ساله ...
قاتل عروس 18 ساله به زندگی برگشت
بود و هشت ماه از عروسی اش نگذشته بود که شوهرش او را با ضربات متعدد چاقو در خانه اش به قتل رساند. من هرگز انتظار چنین صحنه هولناکی را نداشتم تا اینکه روز حادثه مادر دامادم با من تماس گرفت و گفت دخترم به قتل رسیده است. او و پسرش مدعی بودند که فرد ناشناسی به خاطر سرقت دست به قتل زده است، اما من از همان ابتدا برایم روشن بود که دامادم دخترم را به قتل رسانده است. خیلی زود دست دامادم رو شد و ...
پسرجوان در آتش اختلاف خانوادگی سوخت
...> پس ازپرکردن یک ظرف چهارلیتری در بین راه باخودم گفتم بهتر است همسرو فرزندانم را بردارم وباهم به طرف موتور برویم.اما همین که وارد منزل پدر زنم شدم، داود دوباره به من حمله ور شد که بنزین روی زمین وروی لباس هایش ریخت. وی گفت: پس ازپایان دعوا، من سیگارم را روشن می کردم که اودوباره از پشت مرا گرفت که ناگهان شعله ور شد وسوخت.همان موقع اورا به بیمارستان منتقل کردیم حتی دراین حادثه خودم، همسرم ...
حرف، حرف باباست یا مامان؟
به گزارش بلاغ ، من همیشه میگم بچه باید ... اما پدرش موافق نیست و با من همکاری نمی کنه ، من معتقدم بچه باید ... اما مادرش فقط لوسش می کنه ، من تمام تلاشم را می کنم که پسرم یاد بگیره...، اما پدرش همه تلاش های من رو به باد می ده و من هزار بار برای دخترم توضیح دادم که... اما وقتی مادرش رعایت نمی کنه، اونم به حرف من گوش نمی ده . از این دست جملات زیادند که از زبان بعضی پدر و مادرها شنیده می شود. در ...
محاکمه مردی که برادرزنش را آتش زد
اما او رفت خانه، دوش گرفت، گالن بنزین را برداشت و با نقشه آمد پسرم را آتش زد و کشت. خواسته من، قصاص است. 22 خرداد90، وقوع این آتش سوزی مرگبار به پلیس پایتخت اطلاع داده شد. با حضور ماموران مشخص شد عامل آتش افروزی، داماد خانواده است که پس از حادثه متواری شده و اثری از او نیست. تحقیقات با تشکیل پرونده قتل عمد ادامه پیدا کرد تا سرانجام پلیس اینترپل، دو سال بعد، رد متهم را در یونان زد. او به شکل ...
پوشش زنم زننده بود / ناهید را تعقیب کردم به همراه چند مرد به یک باغ رفتند و ...
...> خانواده ام مرا طرد کردند. در همان دوران عقد متوجه شدم با پسری در همسایگی مان ارتباط دارد. می خواستم طلاقش بدهم. به دست و پایم افتاده بود و گریه می کرد. او را بخشیدم و برای زندگی راهی تهران شدیم. در اینجا پدر ناهید از ما حمایت می کرد. اتاقی در خانه شان به ما داده بودند و در کارگاه پدرش مشغول کار شدم. متاسفانه دوباره واقعیت تلخ دیگری برایم نمایان شد. او که معتاد اینترنتی است رفت و ...
اقدام وحشتناک با برادر زن در پاسگاه نعمت آباد تهران / داماد کینه جو به یونان فرار کرده بود که ...+عکس
زمین ریخته بود شعله ور شد . محمدرضا مقابل چشمانم آتش گرفت. من سعی کردم با کاپشنم او را خاموش کنم اما بی فایده بود. همسرم و برادر کوچکش هم مقابل در خانه آمدند و سعی کردند پتویی را دور محمدرضا بپیچند تا آتش خاموش شود. من از ترسم فرار کردم و از مرز خارج شدم. وی ادامه داد: باور کنید من در مرگ برادرزنم نقشی نداشتم. او خودش به سمت مرکز آتش که گالن بنزین در آنجا قرار داشت رفت و همین مسئله موجب شد تا بیشتر دچار سوختگی شود. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
مقتولی که قاتلش را پیش از قصاص بخشید
پلیس کرج خبر رسید نوعروس 18ساله ای در خانه اش به قتل رسیده است. قربانی با ضربات چاقو به قتل رسیده و تمام وسایل خانه به هم ریخته بود. نخستین کسی که با جسد روبه رو شده بود مادرشوهر قربانی بود. او به مأموران گفت: ساعتی قبل هرچه با خانه پسرم تماس گرفتم کسی جواب نداد. عروسم همیشه در خانه بود و آن روز قرار بود با هم به جایی برویم. برای همین راهی خانه اش شدم اما هرچه زنگ زدم جواب نداد. با کلیدی ...
جنایات جریان های تکفیری در سوریه؛ 2012-2013
روز 13 مارس، دست کم 47 جنازه یافت شد که یا به آتش کشیده شده بودند یا اعضای بدن آنها شکسته شده بود و یا سر از تنشان جدا شده بود، تصاویر منتشر شده از این کشتار در اینترنت خانواده هایی را نشان می داد که جنازه های سر بریده یا آسیب دیده آنها در کنار هم در خانه هایشان قرار گرفته بود. در این کشتار 87 نفر از شهروندان سوری قربانی شدند که بیشتر آنها را زنان و کودکان تشکیل می دادند. (42) کشف گور دسته ...
ایامی که صف کتاب تشکیل می شد / مدیریت خانوادگی در حوزه نشر
...> * انتشارات ققنوس، امروز تنها نشر ققنوس نیست. یعنی متشکل از نشر ققنوس، انتشارات هیلا و انتشارات آفرینگان است. چه شد که به این رسیدید که کار ققنوس را با 3 زیرمجموعه ادامه بدهید؟ همه خانواده من درگیر کار کتاب هستند. دو پسر و یک دختر دارم. دخترم مسئولیت انتشارات آفرینگان را دارد که قرار شد کتاب های کودک را با نشان آن چاپ بکنیم. رمان و داستان ایرانی را هم برای این که مستقل و جدا از دیگر کتاب ها چاپ ...
فرار به مرز پس از قتل آتشین برادر زن
لباسش آتش گرفت. بعد از انجام تحقیقات مرد 37 ساله افغان به اتهام مباشرت در قتل مجرم شناخته شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. روز گذشته بعد از تشکیل جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: چند روز قبل از حادثه همسرم به خاطر اختلافی که داشتیم، قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود. یک ...
جوان ترین شهید "مدافع حرم" به روایت پدر و مادر
گفتم خانه را تمیزکن شاید برایمان مهمان بیاید. فردا صبح گفتم ذهن همسرم را آماده کنم بعد بروم.... این طور گفتم که من خواب دیدم یه اتفاقی برای مصطفی افتاده است.... همسرم مرا آرام کرد و گفت چیزی نیست ان شاء الله صدقه بگذار. دخترم هم خبرنداشت که برادرش مصطفی سوریه است. همه فکر می کردند مصطفی دامغان درس می خواند. خودم به همه گفتم که مصطفی شهید شده است . مصطفی به دنبال ندای هل من ناصر... رفت ...
قتل زن به دست مرد معتاد/انتقام از شوهر با چک 400میلیون تومانی/ دختری که6ماه بعد از تجاوز شکایت کرد/ شرطی ...
21آبان ماه امسال مرد ی افغانستانی با مراجعه به د اد سرای امور جنایی تهران اعلام کرد که همسرش مفقود شد ه است. این مرد د ر اد امه اظهاراتش به محمد مهد ی مرشد لو، بازپرس شعبه هفتم این د اد سرا گفت: روز گذشته (20 آبان) زمانی که از بیرون به منزل برگشتم همسرم د ر خانه نبود که از پسرم فرهاد پرسید م ماد رت کجاست و او گفت با ماد رش برای تسویه حساب به محل کارش (محل کار فرهاد ) رفته و پس از تسویه ...
آرزو داشت که اولین شهید روستایش باشد که شد/ همسر شهید: منتظر بودم لااقل با پیکرش وداع کنم، اما چیزی از ...
کاری دارند انجام دهد اگر هم پدرش منزل نبود به باغ می رفت تا در کارها کمک شان کند. هر دوی ما درس خواندن را دوست داشتیم، آقا هادی برای دوره کارشناسی ارشد بورسیه استرالیا، مرحله اول قبول شد و جزو سه نفر راه یافته به مرحله دوم بود، ولی به خاطر خانواده انصراف داد. موقع شهادت همسرم، هر دوی ما دانشجوی دانشگاه علوم تحقیقات در تهران بودیم. او ارشد مهندسی مواد بود. بعد از عقد پیگیر بود که یک کار ...
مردگان متحرک شهر به کجا می روند؟
رود ، دور و دورتر می شود. سجاد 22 ساله است. پدرش 2 سالی است که عمرش را به خدا داده است . سجاد اعتیاد به شیشه دارد، می گوید ساقی است و برای اینکه هزینه دانشگاهش را تامین کند در باغچه خانه شان ماری جوانا می کارد و آنها را به فردی می فروشد و پورسانتش را می گیرد. می گوید: شاید اگر پدرم بالای سرمان بود و نان آوری داشتیم ، دست به این کار نمی زدم، علاوه بر اینکه باید هزینه دانشگاهم ...
خانواده ای که درآمد زندگیشان تنها ماهی 100 هزار تومان است / زنی که معلولیت همسرش را صبوری می دهد + تصاویر
5 فرزند را به ما عطا کرد سه فرزند پسر و دو دختر که به دلیل کمبود امکانات و نداشتن کار و زمین کشاورزی در این روستا هر سه پسرم به شهرهای دیگر رفته و در آنجا کارگری می کنند تا بتوانند بلک برای خود و خانواده شان روزی تهیه کنند و دیگر مجالی برای کمک به ما برایشان نیست، 5 سال پیش که مشغول چوپانی بودم بر اثر یک سهل انگاری ساده متاسفانه انگشت هایم را از دست دادم و از آن روز به بعد گوشه ای از این تختخواب ...
هشت برداشت از زندگی سردار شهید تقوی فر؛ از اعتماد به جوانان تا استکبارستیزی
نظر داشته که مورد هدف قرار می دهند. بعد از تیراندازی در شنود دشمن شنیده می شود که می گفتند فرمانده شان را زدیم. حاج حمید فرد بسیار با حیایی بود تا جایی که به خاطر ندارم با لباس خانه تا درب منزل رفته باشند. پیش از عملیات هم به نیروها می گوید که در صورتی که من به شهادت رسیدم، پیکرم را به عقب بیاورید. همسرم در میان مردم عراق شناخته شده است تا جایی که تنها شهید ایرانی است که ...
زن متهم به قتل همچنان حرف هایش را تغییر می دهد
مادر مجتبی تماس تلفنی داشتم و او در جریان مشکلات زندگی ما بود به همین دلیل برای اینکه از مشکلات فرار کنم و همسرم بیشتر به من توجه کند با مادر مجتبی حرف می زدم. البته چند بار هم به عنوان مشورت با مجتبی حرف زدم. البته ارتباط ما نامشروع نبود و فقط در حد حرف زدن بود. روز حادثه مجتبی به خانه ما آمد تا با شوهرم حرف بزند. او از من خواست تنهایی با شوهرم حرف بزند به خاطر همین خانه را ترک کردم و زمانی که ...
دست به دامان شهدا شد تا دستش را گرفتند
همه خداحافظی ها. همسرم حلالیت طلبید و من نمی دانستم چه باید جواب رضا را بدهم. همیشه با آب و قرآن بدرقه اش می کردم اما برای اولین بار خیلی با سرعت از ما جدا شد و من فرصت هیچ کدام از این کارها را پیدا نکردم. آقا رضا ساکش را برداشت و با دل کندن از همه تعلقات دنیوی چون پرنده ای به سرعت پرید و رفت. آقا رضا خیلی تند و سریع خداحافظی کرد تا وابستگی ها کار دستش ندهد. خداحافظی عجیبی بود. می خواهم ...
دورهمی از نگاه مردم و کارشناسان
فرهنگسازی اجتماعی محمود پاک نیت، بازیگر: دورهمی جزو برنامه های پرمخاطب تلویزیون است که بیشتر مردم آن را دنبال می کنند و از تماشای آن لذت می برند. اتفاقا من و همسرم هم یک بار مهمان این برنامه بودیم و هر زمان که در منزل باشم، حتما برنامه را می بینم و دوستش دارم. برنامه دورهمی در هر قسمت به یک موضوع اجتماعی می پردازد که به نظرم جذاب است و پیشنهاد می کنم همین مسیر را در فصل جدید هم ادامه بدهد؛ زیرا دورهمی می تواند موضوعات اجتماعی را در جامعه فرهنگ سازی کند. حتی معتقدم چون این برنامه هر روز به یک موضوع می پردازد، به همین دلیل تاریخ مصرف هم ندارد. گرمی و شادی مجری وحید طالب لو، فوتبالیست: هر زمان وقت داشته باشم، حتما برنامه دورهمی را نگاه می کنم. برنامه سرگرم کننده ای است و مخاطبان را تا به امروز راضی نگه داشته است. مسلما اگر برنامه سازان این مسیر را ادامه بدهند، حتما به محبوبیت و موفقیت شان اضافه خواهد شد. این برنامه همه ویژگی هایش را از مجری می گیرد و مهران مدیری گرمی، شادی، انرژی مثبت و حس خوب را به مخاطب می دهد. البته این هنرمند در طول این سال ها همیشه برنامه هایش خوب بوده و من هم برایش آرزوی موفقیت می کنم. فقط دوست دارم دعوت از ورزشکاران در این برنامه بیشتر شود که البته تا به امروز مهمانانی از ورزشکاران داشته اند. مهمانان درجه یک شاهین امین، منتقد: بعد از اقبال مردم نسبت به خندوانه، دورهمی شکل گرفت. گرچه برخی اعتقاد دارند که این برنامه کپی برداری از نسخه خارجی است، اما به نظر من اشکالی ندارد و می توان با تولید چنین برنامه هایی رقابت سالم هم به وجود آورد. دورهمی می تواند خیلی برنامه موفق تری نسبت به الان باشد. بهتر است نمایش ها کمی متنوع تر شود. نمایش ها خیلی جذاب نیستند. از سوی دیگر با توجه به محبوبیتی که مهران مدیری دارد بهتر است مهمانان درجه 3 و 4 به برنامه آورده نشود؛ زیرا گاهی شاهدیم هنرمند، ورزشکار یا یک فردی به برنامه دعوت می شود که نه محبوب است برای مردم و نه کار درخشانی داشته است. بهتر است مدیری در بخش دعوت از مهمان خودش ورود پیدا کند. تک گویی های پایانی برنامه در اغلب موارد خوب است و بهتر است با ظرافت بیشتری نوشته شود تا به سمت گلایه و غر نرود. برنامه ای بدون تعارف گیتی خامنه، مجری و برنامه ساز: یکی از مسائلی که مردم ما با آن درگیر هستند، تعارف است و همین باعث شده گاهی از ارتباط شفاف و واقعی دور شویم و دورهمی هایمان به مقوله تعارف بگذرد. حتی برخی مواقع منجر به سوءتفاهم می شود؛ اما یکی از نکات مثبت برنامه دورهمی این است که تلاش می کند به مقوله تعارف بپردازد و این که نباید این مساله جایگزین ارتباط شفاف شود. این خیلی خوب است که ما به شناخت واقعی برسیم. این اتفاق خوب در برنامه دورهمی رخ داده است. یکی دیگر از ویژگی برنامه دورهمی این است که سوژه هایش از دل اجتماع گرفته می شود، اما بهتر است از مهمانانی دعوت شود که ممکن است چهره نباشند، اما کارهای درخشانی انجام داده اند. به نظرم دعوت از چنین افرادی به موفقیت برنامه می افزاید. ورود بخش های جدید احسان ظلی پور، مجری برنامه خط سوم: روزی که پخش این برنامه شروع شد، خیلی ها انتقاد کردند شبیه یک برنامه هندی است که اتفاقا این حرف درست بود و سازندگان دورهمی هم آن برنامه هندی را دیده بودند، اما قرار بود برنامه طور دیگری باشد. من از ابتدا در جریان پیش تولید این برنامه بودم و باید قبول کرد این اتفاق بدی نیست و در همه جای دنیا هر برنامه ای یک مدل اصلی دارد و بعد کشورهای دیگر آن را متناسب با فرهنگ کشور خودشان می سازند. به نظرم این برنامه با تفکر خیلی خوبی شروع شد و بعد از 15 قسمت در میان مخاطبان جا افتاد، اما با جدا شدن محراب قاسمخانی و امیر ژوله در برخی بخش ها افت کرد. بهتر است وقفه ای برای تولید این برنامه ایجاد و در این زمان به تولید بخش های جدید فکر شود. مدیری؛ مغز متفکر برنامه سامان گلریز، کارشناس تغذیه: من از مهمانان برنامه بوده ام. دورهمی نه تنها سرگرم کننده است، بلکه لبخند را بر لب مردم می آورد. هر برنامه سازی که دل مردم را شاد کند، کاری بزرگ کرده و آقای مدیری هم در حوزه شاد کردن دل مردم، پیشکسوت هستند. ضمن این که ایده دادن کار راحتی نیست و مهران مدیری مغز متفکر برنامه دورهمی است. برای او آرزوی سلامت دارم و دعا می کنم هر چه زودتر موزه هدایای این برنامه به نمایش گذاشته شود و پول آن به دست نیازمندان برسد. تنها خواهشی که از این هنرمند برجسته دارم این است که به مسائل زیست محیطی بیشتر بپردازد. معرفی ورزشکاران حسن رحیمی، کشتی گیر: من خیلی فرصت نمی کنم تلویزیون نگاه کنم، اما هر زمان که خانه باشم، حتما برنامه دورهمی را می بینم و خیلی هم دوست دارم. برنامه بسیار خوب و سرگرم کننده ای است و آقای مدیری همیشه کارش را بلد است و می داند چطور مخاطبان را سرگرم کند. فقط یک پیشنهاد به آقای مدیری دارم و این که از ورزشکارانی که انفرادی کار می کنند مثل کشتی، وزنه برداری، بدنسازی، تکواندو و... بیشتر در برنامه دعوت کنند تا به مردم معرفی شوند و فقط سراغ چند رشته خاص نروند. یک برنامه موفق سحر عصرآزاد، منتقد: برنامه دورهمی با بهره بردن از ساختار جدید در عرصه استندآپ و ترکیب آن با بخش های نمایشی توانست نظر مخاطبان تلویزیون را جلب کند و به عنوان یک برنامه موفق و پرمخاطب در میان بینندگان تلویزیون قرار بگیرد. مهارت و تسلط مهران مدیری در عرصه طنز و بازخورد مثبتی که از مردم گرفت، این برنامه را متفاوت کرده است. با این حال به نظرم بهتر است متن بخش های نمایشی با ظرافت بیشتری نوشته شود؛ زیرا در برخی موارد جذابیت لازم را ندارد. از سوی دیگر سطح مهمانان در هر حیطه ای بهتر است، استاندارد لازم را د ...
نگاهی بر زندگی نامه شهید دستغیب،سومین شهید محراب
بود ، کرامات زیادی نقل شده است. گاهی خبر از هنگام مرگ فردی می داد ، گاه کودک محتضری را به اذن خدا زنده نگاه می داشت و گاه با عملی که حاکی از اشراف خود نسبت به واقعه ناگفته ای بود ، موجب شگفتی می گردید : روزی شخصی دست دو فرزندش را گرفته و از شهرستان بوشهر جهت زیارت آقا رفته و در بیان علت این ملاقات چنین اظهار داشته بود : چند روزی است یکی از فرزندانم سخت مریض شده است و پزشکان گفته اند باید در شیراز ...
هر کسی می گوید مدافعان حرم برای پول می روند یزیدی است
به خاطر مرگ طبیعی علی به من تسلیت نمی گوید و او طوری رفته که حالا همه به من تبریک می گویند. *پیکری که همسر شهید نگذاشت مبادله شود یک بنده خدایی که در بابلسر شهید شد پیکرش دست داعشی ها ماند، قرار بود بعد از مدت ها پول بدهند و جنازه را مبادله کنند اما زمانی که خانمش این موضوع را شنید مخالفت کرد و گفت: چیزی را که در راه خدا دادم پس نمی گیرم. علی آقا هم پیکرش بر نگشته، من هم می گویم چیزی ...
عروسم به من درس زندگی یاد داد
دوستانش تریاک می کشید تا همسر و فرزندانش بویی از ماجرا نبرند. اما آفتاب همیشه پشت ابر باقی نمی ماند و بالاخره دست محمد برای همسرش رو شد. محمد چون سرکار نمی رفت، از نظر مالی دچار مشکل شده بود. به خاطر چک هایی که دست مردم داشتم و می ترسیدم برگشت بخورند، مجبور شدم مغازه ام ر ابفروشم تا بدهی ام را بپردازم. با خانه نشینی و مصرف مواد حسابی ضرر کردم. حسرت در صدای محمد موج می زند و با ...
علما از ازدواج و همسرانشان می گویند
از ایشان سرمشق می گیرم. همسرم هوش بسیار خوبی دارد و بسیاری از مطالبی را که من مدت ها پیش فراموش کرده ام به یادم می آورد. ایشان همسر بسیار فداکاری است و در تدبیر منزل نیز ماهر است. پیشرفت هایی که در درس و تحقیق داشته ام بیشتر به دلیل زحماتی است که ایشان در تکفل فرزندان و امور خانه از خود نشان داده است. هر موقع عصبانی می شوم ایشان مرا تسکین می دهد. فرزندانم نیز در خط صحیح اسلام حرکت کرده ...
مصرف شیشه با قتل مادر گره خورد
ایران آنلاین / 21 آبان ماه امسال مرد ی افغانستانی با مراجعه به د اد سرای امور جنایی تهران اعلام کرد که همسرش مفقود شد ه است. این مرد د ر اد امه اظهاراتش به محمد مهد ی مرشد لو، بازپرس شعبه هفتم این د اد سرا گفت: روز گذشته (20 آبان) زمانی که از بیرون به منزل برگشتم همسرم د ر خانه نبود که از پسرم فرهاد پرسید م ماد رت کجاست و او گفت با ماد رش برای تسویه حساب به محل کارش (محل کار فرهاد ...
چهار خرده روایت درباره املاک نجومی
.... مرد میانسال دوباره غر می زند: آقا جون بذار بریم. خانم من پشت در مونده یکی از جوان ها به آرامی واکنش نشان می دهد: ما کار خودمون رو خراب نمی کنیم آقای مهندس. الان هم تموم شد اباالفضل پشت و پناهتون عرق شان را خشک می کنند و به کنار دیوار می روند. سیگارهایشان را با هم آتش می زنند. حالا وقت استراحت است. من خبرنگار هستم. اجازه دارم خیلی کوتاه دو سه تا سوال بپرسم؟ - این همه ...
تحت تاثیر توهم ناشی از شیشه جنایت کردم
گذشته (20 آبان) زمانی که از بیرون به منزل برگشتم همسرم در خانه نبود که از پسرم فرهاد پرسیدم مادرت کجاست و او گفت با مادرش برای تسویه حساب به محل کارش (محل کار فرهاد) رفته و پس از تسویه حساب، مادرش برای رفتن به خرید از او جدا شده و دیگر از او خبری ندارد. پس از ثبت این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی با دستور بازپرس امور جنایی تهران برای یافتن زن مفقود شده دست به کار شدند و در ابتدای تحقیقات به ...
او با دختر خواهر مطلقه من ارتباط برقرار کرد / مجبورم کرد خودم را در اختیار پسران غریبه قرار بدهم!
قد و قامت آرش نکن! نگاه نکن که از دولتی سر پدرش شرکت داره و وضع مالیش خوبه! آرش مرد زندگی نیست، دخترم!" من به حرف پدرم رسیدم، امّا اون وقت دیگه دیر شده بود و متاسفانه ازت یه بچّه داشتم و فقط به خاطر دخترم کتایون تو این خونه موندم! موندم و عکس و نامه های عاشقانه دخترای جوون رو از جیب کتت پیدا کردم! موندم و جواب تلفن هایی رو دادم که تا من بر می داشتم و می گفتم الو، قطع می کردند! ...
یک عصر پاییزی با محمود دولت آبادی
پدر شده اند. دیگر لازم نیست آن بچه پدرش را سر کوچه بگذارد تا بمیرد. کافی است سری به کهریزک بزنید و ببینید چه کسانی، در حالی که سرپا هستند آنجا سپرده شده اند. بچه های شان آنها را سپرده و رفته اند. کدام پدر و مادر را در طبقه متوسط می بینید که چند تا از بچه های شان مهاجرت نکرده باشند. آنها حتی اگر با خانواده شان هم رفته باشند، باز بی پدر شده اند. در این چندساله تراژدی هایی در مقوله فقدان پدر رخ داده ...