سایر منابع:
سایر خبرها
رکود پاییزی، نان کارگران ساختمانی را آجر کرد
شب به محض ورود به منزل شرمنده اهل خانه نشود. جوادی کارگر 50 ساله از جمله افرادی است که در ابتدای بلوار بنیاد منتظر کار است به گفته وی حدود 35 سال از آمدن او به سرگذر می گذرد او دارای 4 فرزند و دارای مدرک دیپلم است. وی افزود: یک فرزند دانشجو دارم که علاوه بر اجاره خانه که هر ماه باید 250 هزار تومان است هر ترم نیز باید مبلغ 500 هزار تومان برای دانشگاه پرداخت کنم. وی ...
قصه تلخ و شیرین غربت برای یک زوج زابلی
درمان او از ماه ها قبل شهر و خانه خود را ترک کرده و روزهای زیادی را در واحد پذیرش، نمازخانه، اورژانس و حیاط بیمارستان شریعتی تهران سپری کرده بودند، پس از انجام عمل پیوند مغز استخوان و ترخیص فرزندشان، با پولی که برایشان باقی مانده بود، تنها توانستند مغازه ای را در منطقه پاکدشت ورامین اجاره کنند تا روزهای سخت پس از عمل ابراهیم در آنجا سپری شود؛ غافل از اینکه سرمای کم سابقه و غیرمنتظره آذرماه شرایط را ...
سخنران مراسم ختم بازیگران هستم!+عکس
بازنشسته است. ماجرای طلبه شدنش به قبل برمی گردد. به زمانی که روحانی شدن به این سادگی ها نبوده است. در سال 1351 طلبه شدم و به حوزه علمیه ای که نزدیک خانه مان بود، ورود پیدا کردم. زمان شاه سختی های زیادی وجود داشت و طلبه شدن راحت نبود. در خانواده هم به غیراز پدر و مادرم مخالفت هایی وجود داشت؛ بااینکه ما بافت مذهبی به حساب می آمدیم؛ اما بالاخره زمان شاه بود و طلبه شدن خطرهای خودش را داشت. بعد که به حوزه ...
قربانیان بی تدبیری
کردم که شغلش را عوض کند اما او عاشق کارش بود و می گفت: اگر من که بومی این شهرهستم دلم برای طبیعت نسوزد چه کسی می خواهد از شهر و طبیعت آن حفاظت کند. ریحانه هرمزی در ادامه از خاطرات پدر می گوید: خاطره ای که هیچ گاه از ذهن پاک نمی شود، این است که زمانی که من کوچک تر بودم،پدرم یک آهوی خیلی ضعیف وکوچک را به خانه آوردندوگفتند که کسی را نداردکه از آن نگهداری کند.آهو را با شیر گاو بزرگ کردیم ...
ناگفته های 5 زن و دختر از آزارو اذیت داخل پژو 405
سناریوی شیطانی وارد عمل شوند. تجسس ها برای دستگیری راننده ارابه شیطان کلید زده شد و ماموران در گام بعدی پی بردند که دختر جوان دیگری روز دوشنبه 22 آذر ماه اسیر اقدام شیطانی مرد قوی هیکل شده است. دختر جوان به ماموران گفت: منتظر تاکسی بودم که پژو 405 سفید رنگی جلوی پایم توقف کرد و اما چون احتمال می دادم مرد جوان مسافرکش است سوار بر خودرویش شدم اما هنوز لحظاتی نگذشته بود که ...
کتاب ممنوعه ای که پس از 50 سال چاپ شد
ایشان دستگیر نشود، حتما یک کتاب در مورد این واقعه به نگارش درمی آورند! پدر برایمان تعریف می کرد که پس بازداشت مرا به شهربانی قم بردند. در آنجا رئیس شهربانی قم گوشه حیاط شهربانی را نشان داد که تعدادی زیادی اوراق سوخته در آنجا قرار داشت. وی گفته بود: آقای دوانی! اینها نسخه های نهضت دوماهه روحانیون ایران است. متاسفانه به دلیل جو خفقانی که وجود داشت، کتاب تجدید چاپ نشد. سال 56 که انقلاب اسلامی ...
محاکمه جوانی که به دختر مدل تجاوز کرد/ خودکشی دختر، بدنبال این اتفاق!
منطقه فردیس شناسایی شد و دختر جوان با بیان جزئیات داخل آپارتمان، وضعیت آن محل را شرح داد و پرینتی از چت های چند روز گذشته خود با وی را در اختیار بازپرس پرونده قرار داد و به شهر خود بازگشت. سپس آپارتمان پاشا به طور نامحسوس تحت نظر پلیس قرار گرفت تا اینکه حدود یک ماه بعد او دستگیر و با قرار وثیقه 200 میلیون تومانی بازداشت شد. از سوی دیگر نگار که پس از بازگشت به خانه پدری به خاطر ضربه شدید روحی ...
قرار عاشقانه زن پس از آزار و اذیت شدن توسط دو جوان در جاده خلوت
جلوی پایم توقف کرد و راننده خودرو جوان 30 ساله لاغر اندامی بود و چون برای رفتن به خانه عجله داشتم سوار بر خودروی مرد جوان که با خودرویش مسافرکشی می کرد شدم. وی افزود: در مسیر بودیم که ناگهان راننده جوان مسیرش را تغییر داد و زمانیکه به وی اعتراض کردم دیدم جوان دیگری که در صندلی عقب دراز کشیده بود و من متوجه حضورش در خودرو نبودم با چاقویی در دست مرا تهدید به مرگ کرد و خواست تا آرام باشم. ...
مرد جوان از درخواست همسرش شوکه شد / با دیدن زن تنها در خیابان، تصمیم بدی گرفتم
وارد عمل شده ودراقدامی ضربتی، سارق جوان را دراطراف محل سرقت دستگیر کردند. متهم پس از دستگیری به شعبه چهارم دادیاری دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و زمانی که مقابل دادیار سید امین میروکیلی ایستاد به کیف قاپی اعتراف کرد و گفت: متأسفانه اعتیاد شدید به شیشه دارم به همین خاطرخانواده ام مرا نخواستند.اما همسرم با تمام مشکلاتم با من زندگی کرد. او چندین بار تلاش کرد ترکم دهد اما افسوس که ترک من بیشتر ...
وقتی شماره پسر غریبه را روی گوشی سهیلا دیدم پی به ارتباط شوم بردم / نامزدم با کیوان قرار گذاشت و من...
. کیوان چطور با سهیلا آشنا شده بود؟ سهیلا دختر آرام و گوشه گیری بود و یکی از دوستانش به او پیشنهاد می کند که اگر می خواهی از این روحیه آرام و کسل کننده بیرون بیایی شیشه بکش. صحبت های دوست سهیلا او را ترغیب به کشیدن می کند و در نهایت سهیلا به شیشه می شود. او برای تامین موادمخدر سراغ فروشنده های شیشه می رود که یکی از آنها کیوان بود. چند باری که سهیلا برای خرید مواد به سراغش می ...
بدنام کردن مادر و دختر نوجوان در انتقامگیری پسر18سال / آزاده را دوست داشتم ولی ...
به گزارش رکنا، روز 24 آذر ماه سال جاری زنی با مراجعه به فتای شهر آبادان از ماجرای انتشار عکس های شخصی خودش و دختر نوجوانش در خبر داد. این زن به ماموران گفت: مدتی است که عکس های شخصی من و دخترم در فضای مجازی پخش شده و شماره تلفنم نیز زیر عکس ها نوشته شده و ما را به عنوان زنان خیابانی معرفی کرده اند که باعث بی آبرویی ام در محل زندگی و خانواده ام شده است. بدین ترتیب تیمی از ...
مهدی اخوان ثالث؛ توانمند اما پرحاشیه
کار در انتشارات بر می گردد؟ خیر، قبل از انقلاب من اجاره نشین در خانه ای در تهرانپاس بودم که تصادفا همسایه بودیم. من آن زما ن ماشین آریا داشتم. تهرانپارس هم از مرکز شهر دور بود. گاهی وقتی می خواستم به مرکز شهر بروم، سری هم به اخوان می زدم و می گفتم: من دارم به شهر می روم. اگر تشریف می آورید، با هم برویم. حتی خاطرم هست یک بار اسماعیل خویی هم پیش او بود. یادم نمی رود که در ماشین اخوان گفت ...
چرا کار به جایی رسید که شوهر میترا به او اجازه داد تا با مرد ناشناس قرار بگذارد؟
آدم ربایی وضرب وشتم شکایت کرد. او به افسر پرونده گفت: چند ماه قبل، به طور خیلی اتفاقی شماره تلفن همراهی را گرفتم که صدای زن جوانی را شنیدم. ازهمان روز وسوسه شدم تا با او حرف بزنم. بنابراین تماس ها و ارسال پیامک هایم را ادامه دادم تا اینکه بعد از مدتی پیشنهاد داد مرا ببیند. من هم در یکی از شهرهای اطراف تهران با زن جوان قرار گذاشتم.اما زمانی که به محل قرار رسیدم، به جای او مرد جوانی آمد و ...
کثیف ترین اعتراف یک مجرم / التماس زنان و دختران را هنگام آزار و اذیت شان دوست داشتم+عکس
دوستی شماره تلفن نفر راننده خودروی پراید را گرفته است. در ادامه ماموران با آموزش های لازم به دختر جوان تماس تلفنی را با جوان شیطان صفت برقرار کرده و زمانیکه وی برای ملاقات دختر جوان به محل قرار می آید از سوی ماموران دستگیر شد. با دستگیری این جوان شیطان صفت و افشاگری از اقدام تلخ شان بازپرس مرشدلو از شعبه هفتم دادسرای امور دستور داد تا ماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری دیگر ...
جنایت برای یک شبه پولدار شدن
...> کمی عذاب وجدان داشتم. خطا کردم و فریب آن زن را خوردم و این چنین گرفتار شدم. آبرو و خانواده ام را از دست دادم.گمان نمی کردم پیرمرد مرده باشد چطور با همدستانت آشنا شدی؟ عباس: من اهوازی ام و در یزد همراه همسر و دو فرزند خردسالم در بنگاه املاک کار می کردم. چند ماه پیش از حادثه با مصطفی از طریق دوست تهرانی ام آشنا شدم. در تهران با او و زن جوان که طراح سرقت بود ملاقات کردم. قرار ...
چرا خداوند متعال پیامبر را محمد(ص) نامید ؟
می کرد. انس می گوید: به خدا سوگند: هیچ گاه رسول خدا در کاری که دوست نداشت آن را انجام دهم به من نگفت: چرا انجام ندادی، و اگر خانواده اش مرا در انجام آن کار سرزنش می کردند می فرمود: او را رها کنید چون کاری است که انجام گرفته است. رسول خدا از هیچ کس بدگویی نمی کرد، اگر فرشی برایش گسترده بودند روی آن می خوابید وگرنه روی زمین استراحت می کرد. از اخلاقش این بود که با هرکس ملاقات می ...
دلایل رشد 30 درصدی طلاق در تهران
گزارش نامه نیوز، خودسری و نادیده گرفتن تجربیات اطرافیان خصوصاً پدر و مادر در مورد انتخاب فرد مورد نظر برای ازدواج و عدم دقت در هم کفو بودن طرف مقابل از جمله علل ایجاد اختلاف و طلاق در خانواده ها شده است؛ تغییر سبک زندگی و الگوهای آشنایی برای ازدواج سبب شده ابتدا دختر و پسر در محیطهای بیرون همچون دانشگاه یا فضاهای مجازی با یکدیگر آشنا شوند و پس از گذشت مدتی در صورت تصمیم به ازدواج، خانواده های خود را ...
کودکی که از لات و عزی بیزار بود
به حلیمه فرمود: مادر جان! آرام بگیر، من خدایی دارم که مرا حفظ می کند. [6] حلیمه بعد از آنکه دو سال تمام به نوزاد شریف قریش، شیر داد، او را به نزد مادرش آمنه برد و چون کرامات و برکات زیادی از آن حضرت دیده بود، با اصرار زیاد و به دلیل ترس از وبا، او را دوباره به خانه خود برد. ظاهرا چند باری از آمنه اجازه گرفت تا اینکه در سال پنجم ولادت، او را به مادرش برگرداند. پیامبر اکرم(ص ...
آنها به زور مرا داخل خودرو انداختند و در اطراف شهر لباس هایم را درآوردند
کمی او را آرام کردم و بعد خواستم آنچه برایش رخ داده است را بازگو کند. پسرنوجوان گفت: چند روز پیش قرار ملاقاتی با دوستم داشتم و برای دیدن او مقابل یکی از باشگاه های ورزشی رفته بودم. هر چه منتظر شدم خبری از او نشد. همین که خواستم آنجا را ترک کرده و به خانه مان بازگردم، یک دستگاه خودروی تیبا مقابلم توقف کرد و سه مرد که سرنشینان آن بودند، نام مرا صدا زدند. آنها مرا کتک زده و به زور داخل خودرو ...
شوهرم دوست صمیمی مرا باردار کرد / تازه داماد خیلی زود از عروس جوان دل کنده بود!
سال های سختی را گذراندم تا این که وقتی قصد داشتم با نقشه همسر زندانی ام مقداری مواد مخدر را به داخل زندان ببرم، ماموران به ما مظنون شدند و مواد را قبل از رسیدن به زندان کشف کردند... شوهرم دوست صمیمی مرا باردار کرد / تازه داماد خیلی زود از عروس جوان دل کنده بود! زن جوان در حالی که نگران آینده و سرنوشت دختر کوچکش بود آهی کشید و گفت: همسر اول مادرم در یک سانحه رانندگی جان سپرد ...
باردار شدن دختر 18 ساله از مدیر شرکت
دختر 18 ساله در حالی که اضطراب سراسر وجودش را فراگرفته بود و عنوان می کرد اگر خانواده ام از ماجرای تیره روزی و بدبختی من مطلع شوند نمی دانم چه حادثه تلخی رخ می دهد به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: چند ماه قبل از طریق یکی از دوستانم با آرمین آشنا شدم. او در زمینه واردات از کشورهای خارجی فعالیت می کرد من هم که در جست وجوی یافتن شغلی بودم به عنوان بازاریاب در شرکت او مشغول کار شدم ...
جدیتی چون خشکسالی، شوخی ای چون دروغ
واقعی سرگردان است. او ابتدا همچون یک قربانی رفتار می کند اما درنهایت تصمیم به انتقام می گیرد. 2- آلا، میان شخصیت گرگ و میش در نوسان است. این نوسان با افکارش درباره موقتی بودن نتیجه کار زنان خانه دار همخوانی دارد. 3- دوست میترا که هیزم به آتش اختلافات میترا و امید می ریزد. او در نقطه مقابل شخصیت آرش است که دوستش (امید) را به طور سنجیده راهنمایی می کند. 4- نامزد آرش که حضورش، تنها کاتالیزوری برای ...
جای خالی جعفر والی
...> حدود دو هفته در این بیمارستان بود و پس ازترخیص به منزل آمد. در منزل احساس کردیم که وضعیت مناسبی ندارند و مجدادا با نظارت و پرستاری دختر ایشان به تهران کلینیک منتقل و در بخش مراقبت های ویژه بستری شد که نهایتا دیروز صبح درگذشت. ایرج راد، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و از اعضای هیات رئیسه خانه تئاتر با بیان این که خدمات جعفر والی در عرصه هنرهای نمایشی و تئاتر بر کسانی که از سال های قبل ...
درخواست جدایی شوهر سارق در جلسه بازجویی
سیدامین میروکیلی، دادیار شعبه چهارم قرار گرفت به سرقت از زن جوان اعتراف کرد. وی گفت: اعتیاد به شیشه همه زندگی ام را سوزاند. من کار خوبی داشتم، اما وقتی معتاد شدم از کار بیکار و مدتی بعد هم سارق شدم. پس از این همسرم برای خرجی خانه و دختر 13 ساله ام در تولیدی شروع به کار کرد، اما من پول های او را هم برای خرید مواد سرقت می کردم. من تمام جهیزیه همسرم را فروختم و با پول آن مواد مصرف کردم، اما همسرم ...
آدم ربایی 5 میلیاردی با آموزه های زندان
او این کار را کرده باشد. یکی از آنها با پدرم تماس گرفت و در قبال آزادی ام درخواست 5 میلیارد تومان پول نقد کرد. فهمیدم که آنها آدم ربا هستند. در طول مدتی که گروگان آنها بودم، مرا اذیت نکردند و هر چه می خواستم در اختیارم قرار می دادند، ولی با تهدیدهایشان پدر و مادرم را خیلی اذیت کردند. دلشوره های مادرانه مادر شاکی هم گفت: یک روز بعد از حادثه یکی از آنها با من تماس گرفت و در پارک ...
ماجرای گفت وگوی تاریخی شهید مفتح با رهبر گروه فرقان
وقتی رسیدیم، دیدیم دارند سرم را از بدن ایشان جدا می کنند. معلوم بود که به شهادت رسیده اند. ما نزدیک ظهر رسیدیم بیمارستان. حدود دو ساعت از تیر خوردن ایشان گذشته بود. مردم که خبر را شنیده بودند، آمده بودند جلوی بیمارستان امیر اعلم. فردای آن روز، تشییع ایشان از مسجد دانشگاه تهران شروع شد و جمعیت هم فوق العاده زیاد بود. تشییع جنازه از مسجد دانشگاه تا لانه جاسوسی انجام شد. پیکر ایشان را به قم منتقل ...
تنبیه کردن مزاحم تلفنی در بیابان های شهر
.... ابتدا از او عذر خواهی کردم و گفتم که اشتباهی گرفته ام و تلفن را قطع کردم، اما چند روز بعد شیطان مرا وسوسه کرد تلفنی برای زن جوان مزاحمت ایجاد کنم. هر روز چند بار به تلفن همراهش پیامک می دادم و گاهی هم تلفن می زدم. خیلی اصرار کردم او را ملاقات کنم، اما زن جوان قبول نمی کرد تا اینکه دیروز او به من پیامک داد و خواست مرا در خارج از تهران ملاقات کند. پس از این در محل قرار حاضر شدم و منتظر زن جوان ...
شهیدی که نیمی از درآمدش را صرف امور خیریه می کرد
ماه شاید 20 روزش را روزه می گرفت و غذایی که محل کارش به او می دادند، به خانواده های مستمند می داد. یکبار که می خواست به مأموریت برود، دو، سه غذا توی خانه گذاشت و به پدرمان گفت شما برای فلان خانواده ببر. بابا گفت من خجالت می کشم دو غذا دستم بگیرم و ببرم. اما عباس اصرار داشت که اگر کم هم باشد باید به مردم کمک کرد و باری از دوش کسی برداشت. کمی فضای گفت وگو را تغییر دهیم، گویا شما 13 سالی از ...
من یک معتاد حرفه ای،17 سال دارم
مهمانی رفتیم و من از حس کنجکاوی کودکانه و بازیگوشی به اتاق ها سرک می کشیدم و وارد اتاقی شدم و دیدم دوست پدرم در حال مصرف مواد مخدر است. این کنجکاوی هم برایم گران تمام شد؛ چرا که در این مواجهه با دوست پدرم او مرا با مواد مخدر آشناتر کرد و من به این مهمانی و مصرف مواد دعوت شدم. او گفت بیا ببین چقدر خوب است، باید مصرف کنی تا بفهمی و من هم که طریقه مصرف مواد را دیده بودم شروع به کشیدن کردم و ...
حقایقی از زندگی مهران مدیری+ تصاویر
: درتس است که آبگوشت غذای ملی ماست، اما خیلی ها هستند که آبگوشت دوست ندارند، ولی من تا حالا کسی را ندیده ام که چلوکباب کوبیده را دوست نداشته و شناسنامه ایرانی داشته باشد. چلوکباب کبیده به قدری محبوب است که حتی گیاهخواران هم کباب کوبیده گیاهی درست کرده اند. مهران مدیری در ایران حکم چلوکباب کوبیده زعفرانی را دارد . هم سید است و هم بچه جنوب شهر حالا دیگر شاید همه آن گزارش معروف ...