سایر منابع:
سایر خبرها
هیچ مسئولی حتی در حد دیداری هم ما را یاد نمی کند
... حاج خانم مقداری از خودتان قبل و پس از ازدواج برایمان بگویید؟ در خانواده ای متدین و پایبند به آرمان های انقلاب زندگی می کردم، خدا را شاکرم زندگی خوبی در کنار پدر و مادرم داشتم، زندگی که مملو از مهر و محبت بود. 12 ساله بودم که حاج آقا (پدر شهید غلامحسین عسل) به خواستگاری من آمدند، ماحصل زندگی ساده ما 11 بچه بود، که 6 دختر و 5 پسر بودند. از روزی که غلامحسین به دنیا آمد ...
درد، پابه پای شین آبادی ها بزرگ شد
.... از خیلی درس ها عقب افتادیم و قرار بود برامون کلاس جبرانی بذارن که نذاشتن. نادیه بزرگ شده است؛ دیگر کلاس چهارم دبستان نیست و سال بعد، باید انتخاب رشته کند. دختر متولد دهه 80 شین آبادی چند روز دیگر 15 ساله می شود و خامی کودکی اش رفته است. نذاشت از کلاس بریم بیرون و گفت اگه برین بیرون میزنمتون، زیر بارون نگهتون می دارم. ما به خاطر ترس از اون بود که سوختیم. خشم گمشده نادیه، هنوز نرفته است ...
جنایت های بعد از مستی/ هشدار در مورد مصرف مشروبات
او را آرام کند. اما آن فرد شروع به فحاشی به دوست صمیمی خود کرد و سرانجام این موضوع با قتل پسر جوان توسط فرد مست پایان یافت. پسر 16 ساله ای که به جرم شرکت در نزاع منجر به قتل بازداشت شده است، در مورد روز نزاع و وقوع قتل گفت: در پارک نشسته بودم که پسر جوانی با من چشم در چشم شد. گفتم نگاه دارد که من را به باد کتک گرفت. چون حالت عادی نداشتم از دایی ام کمک خواستم که او به هواداری من وارد ...
ماجرای دختری که آبرویش بر باد رفته
بسرعت خوابم برد. صبح روز بعد تلفنم زنگ خورد. مادرم از آن طرف خط فریاد می کشید و کلماتی می گفت که هرگز از او نشنیده بودم. من که همیشه خودم را برایشان همان دختر خوب و سربه زیر نشان داده بودم و تصور نمی کردم آنها از چیزی خبر داشته باشند با کلی اصرار خواستم موضوع را بگوید اما مادرم تنها چند جمله گفت و قطع کرد: تو زیر قولت زدی. حالا کارت به جایی رسیده که به جای درس خواندن، پارتی می ری!؟ آنقدر وقیح شدی ...
آمپول یا کپسول؛ مسئله این است
مادرم گفت: دخترم نترس چرا اینقدر بیخودی بزرگش می کنی؟ گفتم: من بزرگ نمی کنم شما خودت هم جای من باشی می ترسی. مادرم گفت: اصلاً تقصیر منه که دلم به حالت سوخت، باید همون دیروز کارو تموم می کردم. گفتم: خب اون وقت که نبردی حالا هم... سرفه امانم نداد بعد از دو سه تا سرفه خشک و بلند گفتم: حالا هم اصرار نکن مامان من نمیام. ...
روایت خانم دباغ از شکنجه های وحشتناک ساواک
کمیته فهمیدم، ساواک اطلاعات زیادی از من در دست دارد. این که من با این تعداد بچه و مشکلات زیاد زندگی و با وجود زن بودنم دارای ارتباطات و فعالیت های سیاسی گسترده بودم، حساسیت شان را بیشتر برمی انگیخت. به دلیل این که من همزمان با گروه های مختلف دانشجویان و روحانی مبارز ارتباط داشتم و فعالیت می کردم، دقیقا نمی دانستم که به خاطر کدام گروه مرا گرفته اند، بنابراین از ابتدا سکوت کردم تا روشن شود به ...
از عبارت ذخیره نظام در مقطع خوبی استفاده نکردند/ دولت در بحث اشتغال می توانست تصمیم های بهتری هم بگیرد
های خود را گذاشت وزارت بهداشت بود. اعلام کرد در اردیبهشت هر سال جلسه نقد برگزار می کند. برخی علاقه مند هستند از تریبون حرف های خود را بزنند و این در کشور معمول است. از وزاری قبل که آنها هم در رسانه صحبت می کنند، من فکر می کنم وزیر همانند بنده و همکاران، یک دوره ای برای خدمت دارد و هر هنری دارد به خرج می دهد و کارش که تمام شد در خفا همکاری کند اما در علن به نظر من اگر هم می خواهد نقد ...
عملکرد دولت خیلی خوب است ولی برای اشتغال می توانست تصمیمات بهتری بگیرد
.... درست است؟ هاشمی: بله. سید محمد بود که فرزند سوم بود و از ارتفاع سقوط کرد و 57 روز در کما بود و بعد فوت شد. سوال: چند ساله بودند؟ هاشمی: دو هفته بود اول دبستان رفته بود. سوال: در منزل این اتفاق برای او افتاد؟ هاشمی: بله. سوال: سخت است. هنوز هم به یاد او می افتید... هاشمی: بالاخره بعد از مرگ همسر، مرگ فرزند بالاترین ...
صاحب رستوران معروف دومین دختر کارگر رستورانش را هم آزار و اذیت کرد
جاافتاده ای بود، فکر کردم قابل اعتماد است و به من آسیب نمی زند. 52 روز از شروع کارم در آنجا گذشته که یک روز عصر مقابل رستوران منتظر تاکسی بودم که صاحبکارم جلوی پایم توقف کرد و به خاطر اینکه قصد خرید داشتم او پیشنهاد کرد از تهران خرید کنم. بنابراین به خانواده ام اطلاع دادم که نگران نشوند. اما در بین راه او به من آبمیوه خارجی تعارف کرد و من ناخواسته در دام شیطانی اش گرفتار شدم. متهم پرونده ...
خاطرات یک زن صیغه ای
زن ها حتی در یک رابطه ی موقت خیلی خوب هم احساس رضایت کامل ندارند، چون موقت است. همین موقت بودن خیلی آزار دهنده است. حتی وقتی با کسی که مجرد است، ارتباط برقرار می شود، این واقعیت که این آدم یک روز تمام می شود و من هم برای او تمام می شوم و و اینکه شاید تو تنها بمانی ولی آن شخص یک ازدواج دائم داشته باشد. اینها خیلی آزارد هنده است . شاید در مورد مردی که متأهل است، این احساس کمتر باشد و خانم ...
ترفند مرد کثیف و آزار دهنده دختر 14ساله برای جلوگیری از شکایت
. یک ساعت پس از فرار، محمد پیامی در تلگرام برایم فرستاد و تهدید کرد اگر شکایت کنم، آبروی خودم هم می رود؛ چرا که او مبتلا به ویروس اچ ای وی است و من هم دچار بیماری ایدز شده ام. او می گفت اگر شکایت کنم مرا به قرنطینه می برند و آبرویم پیش خانواده و دوستانم می رود. وی ادامه داد: من 7روز خانه دوستم بودم و در این مدت مدام اشک می ریختم تا اینکه در نهایت مجبور به شکایت شدم. پس از شکایت این دختر جوان ...
تلاش برای زیستن با پشت سر گذاشتن محدودیت ها/ بانوی نابینایی که با تلاش،نیاز را شرمنده کرد
خانه پدری داشتم ، وام در زمینه ادامداری را به مبلغ 60 میلیون ریال بود دریافت کردم و با این مبلغ تعداد 30 راس بز و گوسفند خریداری کردم و با نگهداشت و عایداتی که از این طریق بدست می آوردیم در کنار دریافت مستمری و دیگر خدمات امداد روزگارمان سپری می شد . این در حالی بود که تمام امورات گوسفند داری را با اینکه نابینا بودم خودم انجام می دادم . این را نگفتم نتیجه ازدواج من یک دختر است که الان یازده سال ...
حمید در اتاق پشتی بود که دو دوستش مرا نیمه شب آزار و اذیت کردند!/هر چه همسرم را صدا زدم اعتنا نکرد!
رفتار نمایم و چندان به حجاب اهمیتی ندهم، تا بدین گونه، بنیان زندگی خود را حفظ کرده و فرزندم طعم تلخ طلاق را حس نکند. بی بند و باری حمید و دوستانش همچنان ادامه داشت تا اینکه سرانجام اعتیاد آنقدر دامنگیر او شد که دیگر حتّی قدّرت کارکردن را نیز از دست داد و به شدّت مریض و زمین گیر شده و با بیکاری او اقتصاد خانواده ما روزبه روز ضعیف و ضعیفتر از گذشته شد. این زن گفت: با بیکار شدن ...
ماجرای عجیب مردی که از زباله گردی به حسابداری رسید
دوباره ازدواج کرده و او را طلاق داده بود، ناراحت بودم. قبل از آن درک درستی از وضعیت مادرم نداشتم و به همین دلیل دوست داشتم مثل پدرم چهار تا زن بگیرم. اما بزرگ تر که شدم، دلم نمی خواست مثل او باشم. ابراهیم 19 ساله که شد، پدرش برایش آستین بالا زد و دامادش کرد. پدرش هنوز هم مواد مصرف می کرد و در این بین بالاخره ابراهیم هم بند را آب داد و همراه پدر و دایی اش پای بساط نشست. اوایل یک روز در میان ...
این دو دختر به خاطر پول چه کارهایی که نمی کردند!
من و مهری برای دخترها شوهر پیدا می کردیم و به گونه ای معروف شده بودیم و بابت این معرفی دو طرف از آنها پولی دریافت می کردیم و کم کم این کار به کسب وکار برای ما بدل شده بود تا اینکه... زن جوان، سراسیمه وارد اتاق مشاوره شد و به خاطر مزاحمت های یک مرد 40 ساله درخواست کمک کرد، او گفت: من از همان بچگی دوست داشتم درآمد کسب کنم و زندگی در سطح مالی بالایی داشته باشم اما وضعیت ما مالی خوبی ...
به خاطر دخترم یلدا
مناسبی را از دست بدهم. تا رسیدن به رویاهایم چند قدم بیشتر نمانده بود. با وجود مخالفت های شدید پدر و مادر فرزاد، پافشاری های او و تهدیدهایش به خودکشی باعث کوتاه آمدن خانواده اش و تن دادن آنها به این ازدواج شد. فرزاد بسیار احساساتی و وابسته به پدر و مادرش بود. به طوری که جدا شدن از آنها برایش دشوار بود به همین دلیل بعد از ازدواج در انتهای حیاط منزل پدرش در یک کانکس زندگی مشترکمان را شروع ...
نظر شهیدان مطهری و مفتح درباره حسن روحانی
رژیم از جمله ارتش داشت. چگونه با ارتش ارتباط برقرار کرد؟ در این مورد خاطره ای نقل می کنم. یک روز به منزل شهید مفتح رفته بودم که در آنجا با فردی به نام سرگرد اقارب پرست روبه رو شدم. من ایشان را از اصفهان می شناختم. هنگامی که رفت، قضیه را از شهید مفتح جویا شدم و ایشان گفتند: آقای اقارب پرست در واقع، رابط جامعه روحانیت مبارز با ارتش است و اطلاعات و اخبار ارتش را به آنها می رساند ...
ثبت 47331 ولادت در استان
طلاق در استان تصریح کرد: در مورد آمار ازدواج باید تعداد ازدواج های موقت نیز مورد توجه قرار گیرد که تا کنون این چنین نبوده و در حوزه طلاق نیز باید توجه داشت که روند افزایشی این پدیده از سال 86 آغاز شده و دلایل و علت های آن نیازمند بررسی و کاهش آن نیز مستلزم فرهنگ سازی در مورد طلاق از سوی سازمان های دست اندرکار حوزه فرهنگی و اجتماعی است. مدیر کل ثبت احوال آذربایجان شرقی همچنین به فروانی نام ...
اخبار حوادث
خانه گم شد و هرچه گشتم آن را پیدا نکردم. خیال کردم مادرم گوشی مرا پنهان کرده است. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و مشاجره مان بالا گرفت. بعد از چند دقیقه درحالی که هر دو به شدت عصبانی بودیم، هر یک در گوشه ای نشستیم. من که از شدت خشم نمی توانستم خودم را کنترل کنم و رفتارم دست خودم نبود، وقتی چشمم به یک تکه بلوک سیمانی افتاد، آن را به سمت مادرم پرتاب کردم که به سرش برخورد کرد و باعث شد ...
اخرین شب یلدا برای زنی که دخترش می خواست جوراب رنگ پا بپوشد
به گزارش پایگاه خبری اجتماعی فارس عرب ، برادر بزرگ که در جریان قضیه قرار می گیرد سعی می کند با پادرمیانی مشکل را حل کند. شوهر خواهر کوچک او به لحاظ اختلافی که با همسرش پیدا کرده بود تهدید می کند که اگر امسال به خانه پدری برود او را طلاق خواهد داد. و زن می گوید که هر کاری خواستی بکن من مثل هر سال خواهم رفت. حتی حضور برادر بزرگ برای حل اختلاف آنها نیز بی نتیجه می ماند . مادر که در جریان ...
عشق نافرجام
به گزارش بولتن نیوز، از وقتی چشم باز کردم در رفاه کامل بودم، همیشه همه چیز برایم مهیا بود و هر چیزی را اراده می کردم به دست می آوردم. پدرم تاجر و مادرم خانه دار است. یک خواهر و یک برادر دارم که هر دوی آنها دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. من فرزند آخر و به قول خانواده عزیزدردانه پدرم بودم. عاشق شنا بودم، یک روز در راه بازگشت از استخر با ماشین پسری تصادف کردم و همین تصادف باعث آشنایی من و رضا شد. ...
سرخط ...
این قدرت ، زینت دنیا و زخارف دنیا را طلب کنند، بگو بیایند طلاق بگیرند و به سلامت مرخصشان کن. اینجا مرحله تزکیه و تصفیه قدرت است . مرحله سوم، مرحله پخش قدرت است به تمام مردم . شاید در هیچ یک از مکاتب بشری این چنین ، با قدرت برخورد نشده . عالیترین مکاتب و نظامها این است که می گوید قدرت را از دست جابر و طاغوت می گیرم و خودم را هم احیاناً تزکیه می کنم ولی قدرت رابه ملت نمی دهم، خودم به عنوان قیم ملت ...
دیدار شوم دختر دانشجو با خواستگار در خانه مجردی
برخی صحنه های زشت نیز با گوشی تلفن دختر مذکور فیلم گرفتم ولی در آن لحظه دوستم را که در منزل حضور داشت بیرون فرستادم. متهم 19 ساله همچنین ادعا کرد: مموری مربوط به فیلم مذکور را نیز شکسته ام و گوشی تلفن دختر مورد علاقه ام را که به او نداده بودم با خودم به زابل بردم ولی در آن جا گم شد! اظهارات این متهم در حالی است که شاکی پرونده ادعا دارد جوانی که به همراه خواستگار ش در منزل حضور داشت از صحنه های شرم آور فیلم گرفته است. بررسی های قضایی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی در این باره ادامه دارد. ...
راهی برای حل بحران طلاق؛ این بار فرزندان به یاری پدر و مادر می آیند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس ،به نقل از طلاق در سال های اخیر به افزایش تعداد فرزندان طلاق انجامیده است. فرزندانی که مسائل و مشکلاتشان از دید بسیاری پنهان مانده است. جدایی والدین بی شک برای اکثر فرزندان، اتفاقی سخت و سهمگین به شمار می آید. تحقیقات صورت گرفته در این مورد نشان می دهد که فرزندان در طول زندگی خود با آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی مواجهند. وضعیت مغشوش خانواده، ستیز و ...
شاد و شیرین برای شب یلدا
مادرم از بزرگ ترهای خانواده بودند، شب های یلدا همه فامیل در منزل ما جمع می شدند. ولی این سال ها که خودم مادر شده ام، شب های یلدا مثل همه مردم، با بچه ها دور هم می نشینیم و میوه و آجیل می خوریم و من هم اگر حوصله ای باشد، سبزی پلو با ماهی می پزم. راستش من تهران نیستم و در روستایی در نزدیکی صومعه سرا زندگی می کنم و در این جا، شور و شوق و هیجانی که مردم برای برپا کردن هر چه بهترِ مراسم شب یلدا دارند، از قدیم خیلی بیشتر است. شب یلدای امسال البته جای پدر و مادر و خواهر بزرگم پیش من خالی است و من در این شب دلتنگ آن ها خواهم بود. ...
دایی که بخاطر حمایت از خواهرزاده اش قاتل شد/انتقام گیری زن حسود از شوهر سابقش/روانه شدن قاتل ستایش به ...
.... او در زمان قتل کجا بود؟ تا صبح برای اینکه وسیله ای خریده بود و من او را دعوا کرده بودم، نخوابیده بود. با سر و صدای ما از اتاقش بیرون آمد و گریه کرد. چند ضربه به همسرت زدی؟ بازهم مکث طولانی متهم جوان و در نهایت پاسخ: سه ضربه به پایش زدم و دو ضربه به شکمش. تو که با همسرت مشکل داشتی چرا او را طلاق ندادی؟ می خواستم طلاقش بدهم اما او طلاق نمی ...
فواید درگیری سالم زناشویی برای تداوم زندگی عاشقانه
...> زمانیکه زوج ها با هم دعوا می کنند، به ندرت درباره موضوعی که ناراحتشان کرده صحبت می کنند، چیزی که زیر این نقاب دعوا پنهان شده هسته اصلی و موضوع دعواست. همسری ممکن است در خیلی مواقع احساس بی حرمتی کند، مثل زمانی که بدون اطلاع او تصمیم گیری های مالی انجام می شود و یا زمانی که که اکثر کارهای اصلی خانه بر روی شانه یک همسر قرار می گیرد ، مسئله پول یا کار نیست، مسئله احترام است. در ...
ارتباط خیابانی من و حمید او را از بین برد / با 2 فرزند از 2 نفر نمی دانم چه کنم
زن جوان در حالی که همراه دو کودکش به کلانتری پناه آورده بود با چشمانی اشکبار و غم انگیز به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گلشهر مشهد گفت: از ابتدای زندگی ام روز خوش ندیدم. در ازدواج اولم همسرم دچار اعتیاد شدیدی بود که با تحمل سختی ها و رنج های بسیاری مجبور به طلاق از او شدم و با پذیرفتن حضانت تنها فرزندم به خانه پدرم بازگشتم. این در حالی بود که پدرم وضعیت مالی خوبی نداشت و به زحمت هزینه و خرج و ...
نابودی آینده با ازدواج های تعصبی و تحمیلی
...> فردا شب قرار شد به منزل عمویم برویم، من که از این قضیه خیلی ناراحت و عصبی بودم چون حامد تک پسر عمویم و گل سرسبد خانواده اش بود و خیلی لوس و ننر بار آمده بود و مقید به چیزی نبود و اصلاً رفتارهایش را در بین جمع دوست نداشتم، نمی دانستم چطور مخالفتم را به پدرم بگویم، به همین دلیل خودم را در اتاق حبس کردم اما وقتی پدرم موضوع را فهمید با داد و فریاد به مادرم گفت، به پریسا بگو یا به منزل عمویش می آید یا ...
4 بار استعفا دادم/ نمایندگان مجلس قول دادند 3 سال مدیرعامل بمانم
استراحتی نداشت و همین موضوع باعث شد در ادامه افت کنیم. مطمئنا بازی زیادی که انجام دادند بدون استراحت کافی، توان بازیکنان را از بین برد، البته تا اسفند 89 که تیم را تحویل دادم در رده هشتم جدول بودیم. چرا استعفا دادید؟ مدیریت پالایشگاه در آن زمان عوض شده بود، مستقیما نگفتند استعفا بده ولی شرایط را جوری تغییر دادند که مجبور به این کار شوم، قبل از آن مدیرعامل و نایب رئیس باشگاه بودم ...