سایر منابع:
سایر خبرها
منصوریان:ای کاش بازی برنده داشت
... بختیار زمان می خواهد از عملکرد تاکتیکی تیم راضی هستم. از ابتدای پیش بینی نکرده بودم که با تغییر در استخوان بندی تیم، هنوز بازیکنان با شرایط استقلال وفق پیدا نکردند. امروز پلکانی حرکت می کنیم و با اتفاقی که امروز افتاد به هواداران قول می دهم که استقلال 20 دقیقه پایانی بازی با سپاهان را در کل 90 دقیقه خواهیم دید. امروز بازیکنان غایب زیادی مانند چشمی، کریمی و غفوری داشتیم و باید بگویم تیم ...
حاجی دلیگانی: اگر ما واقعاً خادم مردم هستیم، مخدوم نباید بداند چقدر حقوق می گیریم/ شهبازی: بعضی وزارت ...
فرهنگی خدمت ایشان بودم. واقعاً مردی شریف، مردمی و پاکی بودند. خداوند ایشان را بیامرزد. نه اینکه در مجلس فعلی نمایندگان این چنینی نباشند، نه اینکه مسئولینی این گونه نباشند، ولی اگر ما به زنده ها رجوع می کردیم شائبه تبلیغ و کارهای جناحی پیش می آمد، لذا تصور نکنید هرچه آدم خوب است مرده است، خیر. آدم خوب زنده هم زیاد سراغ داریم. می گفتند باید این قدر به مدیر پول داد تا دزدی نکند! ...
آسیب های اجتماعی نگران کننده در بم
بودن به جنازه های متحرک باید چه کار کنند. بعد هم هر چی رفتیم جلو دیگه بودجه ها کم شد و مردم فراموش شدند. نفس عمیقی می کشد. برای چند لحظه سکوت می کند: من هم یکی از همین جنازه های متحرک بودم. تا چند ماه کابوس می دیدم. ولی خب زود از پس مشکلات بر اومدم. اما خیلی از زن ها بودند که شوهر و بچه هاشون رو از دست دادن و زمینی هم نداشتن که بخوان صاحب خونه بشن. خیلی ها هم بودن که برنگشتند بم. هر کسی گوشه ای ...
پیاده روی فراموش نشدنی
...، در جاده های تیره و تار و بس ناهموار پیاده به راه افتاد. نمی توانستم او را تنها بگذارم. مدت پنج ساعت و نیم پشت سرش اتومبیل می راندم و پدرم را که به علت دروغ احمقانه ای که بر زبان رانده بودم غرق ناراحتی و اندوه بود نگاه می کردم. همان جا و همان وقت تصمیم گرفتم دیگر هرگز دروغ نگویم. اغلب دربارۀ آن واقعه فکر می کنم و از خودم می پرسم، اگر او مرا، به همان طریقی که ما فرزندانمان را تنبیه می کنیم ...
عاشقانه های هنریِ این پدر و دختر هنرپیشه
...، فیلم خودم را روی پرده سینما دیدم تازه به حرف پدرم رسیدم و متوجه شدم که لطف بزرگی در حق من کردند. ایشان فقط به من می گفتند که مطالعه و تلاش کن. من هم گفته های ایشان را گوش کردم و به جرات می توانم بگویم که امروز بیشتر وقت های خالی ام را مطالعه می کنم و عاشق کتاب و کارم هستم. پدر: در جامعه ما خیلی نگاه های سطحی نسبت به این حرفه وجود دارد اما واقعیت این است که بازیگری مثل هر حرفه ...
گفتگو با عکاس دوران جنگ/ دوستانم شهید می شدند و غصه می خوردم
کدام گردان باید برود کردستان. جمعا 600 سرباز بودیم که در عجب شیر خدمت می کردیم، یادم هست موقع حرکت دو سوم بچه ها فرار کردند. خب اسم سنندج که می آمد جدا همه می ترسیدند چون می دانستند کومله چه حرکات شنیعی آنجا انجام داده. اما من جزو کسانی بودم که گفتم قسمت هر چه باشد همان است، و این درحالی بود که نمی دانستم خمپاره و شهید و شهادت چیست و اصلا از جنازه تصور دیگری داشتم. *ورودتان در روز اول به ...
از فرزانه کابلی چه خبر؟
انقلاب سنگ که درباره جنگ بین فلسطین و اسراییل بود. اجرای چنین برنامه ای آسان نبود، اما به این دلیل که خیلی وقت بود انتظار چنین پیشنهادی را می کشیدم، خیلی خوشحال شدم. قبل از آن فقط شاگردهای خانم داشتم و با آن ها کار می کردم. وقتی این پیشنهاد را به من دادند، گفتند فقط باید با آقایان همکاری کنم، به این خاطر که خانم ها برای انجام برخی حرکات، محدودیت داشتند. من تا پیش از این فقط با خانم ها ...
عباسپور: شکست پارالمپیک را در پاراآسیایی جاکارتا جبران می کنم
ریو نخستین تجربه ام را کسب کردم و البته نخستین بانویی بودم که از ایران در بخش کامپوند سهمیه این بازی های را کسب می کرد. من در مرحله گروهی رکوردهای خوبی را به ثبت رساندم، اما فضای بازی های پارالمپیک بزرگ و هیجان انگیز است و نمی دانم چرا یک تیرم را از دست دادم و نتوانستم فاصله ام را جبران کنم. به هر روی با حال بدی که داشتم توانستم رکوردهای خوبی را به ثبت برسانم. هرچند طلای این مسابقات قسمت من نبود ...
عاشقانه های نامدارها برای "گمنام ها"
با یزیدیان بیعت نکردند فلاحت پیشه(نماینده سابق مجلس): شرمنده ایم؛ بی خبر از سی سال غربت شما، درگیر حال خود بودیم. سهیل کریمی(مستندساز): سلام قسم به خونت، دست هایت را می گشاییم. روح الله سهرابی(کارگردان): سکوت ماهی ها شکست سکوتی به قدمت یک گنج....به قیمت یک جنگ...سکوتی که شکست و قلب ملتی را شکست... رحمان رضایی(بازیکن سابق تیم ملی): عرض تعزیت و تسلیت خدمت ...
دوره مطبوعات کاغذی رو به پایان است/ گزارشی از بازدید از روزنامه های لوموند، لزکو و مدرسه روزنامه نگاری ...
آنلاین را می نویسند. کاترین، خبرنگار صنعت است. او هم مانند گیوم، ایران را دیده و حتی در آن زندگی کرده. چهره اش کمتر به فرانسوی ها می خورد و بیشتر انگار از جایی میانه خاور میانه آمده. می گوید: من در ایران زندگی هم کرده ام، درباره خاورمیانه می نویسم وقتی بچه بودم 4 سال آنجا زندگی کردم، اما هیچ وقت برنگشتم و شانس اینکه دوباره در ایران زندگی کنم را نداشتم. دبیر سرویس بین الملل و ادیتور سیاسی ...
نسبت علوم اسلامی با علوم انسانی
ببینیم مصلحت بشریت چیست، آن وقت می گوییم این همان محتوای وحی است! عرض من را فهمیدید؟ چهار نفر، می خواهد صدساله، می خواهد 15 ساله یا 20 ساله، می خواهد عمامه به سر، می خواهد غیرمعمم، فرق نمی کند، می گویند می رویم در یک اتاق دربسته با هم می نشینیم و درباره مصلحت بشریت اندیشه آزاد می کنیم! آن روزها می گفتند بچه ها دور هم جیغ بنفش می کشند، بنده می خواهم بگویم اندیشه بنفش ترسیم می کنند! بعد هم می پزیم و ...
برانکو: بدرقه احمد زیباترین تابلوی زندگی ام بود
های فوتبال تلاش کردم که احساساتم را چندان بروز ندهم. اما چیزی که در زمین شکل گرفت مرا منقلب کرد. وقتی او با استقبال بازیکنان به سمت خروج می آمد یک لحظه شکوه آن لحظه و فضای پشت این بازیکن که با هزاران هواداران محترم که ایستاده او را تشویق می کردند باعث بغض و آن حالت من شد. وی ادامه داد: این یکی از بهترین تابلوهایی بود که در زندگی ام دیده بودم و نمی توانستم در مقابلش بی تفاوت باشم و بنابراین ...
گرمای همراهی مدافعان دور از حرم در مساجد شیراز+ تصاویر
تاریخ 26 آبان 1394 هنگام عبور از منطقه عملیاتی با کمین نیروهای تکفیری مواجه و به شهادت رسید سمیه احمدی در مصاحبه با خبرنگار ما توضیح داد: همسرم 38 ساله بود که در سامرا شهید شد. داوطلبانه رفت عراق اوایل که حرف از رفتن می زد مخالف بودم اما دیدم که خیلی علاقه مند هست و راضی شدم. او مرتب با من تماس داشت چیز خاصی نمی گفت همین که صدایش را می شنیدیم آرام می شدیم . احمدی در ادامه می گوید ...
مهمترین عامل استجابت دعا
...> دعای هشتم، مدت طولانی است که محل بحث ما است و ما به دوستان گفته بودیم که اصلاً معلوم نیست که عمر ما کفاف شرح این دعا را دهد. برخلاف روش ما در صحیفه که گزارش مضامین بود و سرعت متعادلی داشتیم، در دعای هشتم، از گزارش به شرح منتقل شدیم و وقت زیادی گرفت. در ضمن دعای هشتم، یک دوره آسیب شناسی اخلاقی و برخی مسائل پیرامونی مطرح شد. از این منظر، بحث بسیار مهم و حساس بود و خدای متعال به این کمترین ...
جنبش اربعین و تجارب معنوی در همگرایی مردم و حاکمیت
عظیم انسانی روبرو شدیم، حجم بزرگ کاری که باید صورت بگیرد، بر ما به شدت سنگینی کرد. باآنکه همه نیروهای انتظامی، اداری و امنیتی باکمال خلوص و توان لازم به میدان آمده بودند و با همدلی کم نظیری کار می کردند، اما باوجودآن موج عظیم انسانی هر اتفاقی ممکن بود به یک چالش بزرگ منتهی شود. یکی از نگرانی های بزرگ ما موضوع تدارک و تأمین مایحتاج و ملزومات زائرین بود. من در همان ساعات اولیه متوجه شدم ...
از من پرسپولیسی تر مگر داریم
هم باید فوتبالیست ها به تیم نظامی می رفتند در دوران ما بازیکن ها به تیم های نظامی آن دوران مثل پاس که تیم شهربانی بود و عقاب و ملوان که تیم نیروی دریایی و هوایی بود می رفتند. البته در آن دوران بعضی از بازیکنان مانند مرحوم حجازی به تیم های نظامی نرفتند، مدیر تیم تاج، پرویز خسروانی بود که خودش بالای قانون بود و فرمانده ژاندارمری بود، اما بقیه بچه ها در سن خدمت از تیم ها می رفتند. مثلا یادم ...
آتش بزرگ انتقام در قلب های کوچک زبانه می کشد
لابلای خوش و بش کردن با دختر بچه، چرت زدن های مادر، پدر و برادر شروع می شود. نگاهی به این سه نفر و بویژه مادر و بعد نگاهی به دختر بچه، در این گونه مواقع عموما بچه ها از وضعیت والدین شان شرمنده می شوند، اما بی تفاوتی دختر بچه 12 ساله خبر از تکراری و عادی شدن چرت زدن های پدر و مادر برای او دارد. از مادر سوال می کنم، کجا مواد مصرف می کنی؟ به گوشه ای از اتاق اشاره می کند و با بی تفاوتی می گوید ...
استوار، مقتدر و پر ابهت همچون دماوند!
دیگر به نام همسر اضافه می شود. اگر من الان که دوران نامزدی هستم به جبهه نرم ممکن است پاگیرم شود چون دیده بودم که برخی بعد از ازدواج مقداری سست اراده برای رفتن به جبهه می شدند و خیلی از توجیهات که مثلا من الان بچه و همسر داریم و باید به فکر اینها باشیم باعث میشد در رفتن به جبهه سست شوند. و شیطان هم در آوردن توجیه که مثلا همینجا هم اگر نماز اول وقت بخوانی ثواب رزمنده دارد و خدمت به خانواده مانند ...
ماجرای ازدواج خانم بازیگر سرشناس و تکذیب آن
ایجاد یک حاشیه امن اقتصادی کار مزون لباس را شروع کنم اما از آنجا که آدم بدشانسی هستم به محض ورودم، دلار به سه برابر قیمت خود رسید و یک دفعه من که با دلار ارزان شروع کرده بودم، متحمل ضرر مالی زیادی شدم این اتفاق چنان در روحیه ام اثر گذاشت که کاملا از ریسک های مالی ترسیدم ازدواج الهام حمیدی زیاد مایل به ورود رسانه ها به زندگی شخصی خود نیست؛ در بیست سالگی ازدواج کرد و همسرش ...
بنیامین بهادری: متر و معیارم مردم هستند
. عده زیادی از کسانی که تریبون دست شان است، ببینید چطور سلام بمبئی را تحقیر می کنند، در صورتی که فیلم را ندیده اند. اما مردم فیلم را می بینند و استقبال می کنند، در صورتی که هیچ تبلیغاتی برایش نشده. در موسیقی هم همین طور است. خیلی وقت ها پیش آمده که یک ترک را منتشر کرده ام اما مردم خوش شان نیامده. بعد با آنها لج کردم و فکر کردم نفهمیده اند من چه گفته ام. ولی بعدها فهمیدم چطور وقتی از ...
خشونت روانی رایج ترین خشونت علیه مردان/ رواج افکار فمینیستی خشونت علیه مردان را افزایش داده است
مردی درآمد که در همسایگی شان زندگی می کرد، اما 3 سال بعد شوهرش را با شلیک گلوله به قتل رساند و جسد او را در باغچه دفن کرد. او درباره انگیزه خود گفت: شوهرم خیلی مرا تحقیر می کرد و رفتارهایش به شدت آزارم می داد. شب قبل از حادثه به مهمانی رفته بودیم، وقتی به خانه برگشتیم دوباره با من رفتار تحقیرآمیزی کرد. آنقدر ناراحت شدم که تا صبح بالای سرش نشستم و صبح او را با شلیک گلوله به قتل رساندم، سپس جسد او ...
هنر، بی حضور او ستونی کم دارد
... بهرام بیضایی را نخستین بار در میهمانی یک دوستِ مشترک دیدم. شناخت چندانی از او نداشتم و فقط دو فیلمنامه از او را به سفارش یک دوست خوانده بودم. آن شب هیچ کلامی بین ما رد و بدل نشد. من و زنده یاد سپانلو مشغول بحث و گفت وگو راجع به مسائل زنان بودیم. طبق معمول من طرفدار زنان و سپانلو در جهت مخالف؛ اما بیضایی در آن جمع بی توجه ترین نسبت به حرف های ما بود. انگار نه به حرف من گوش می داد و نه سپانلو ...
آقای آخوندی یکی از نمونه های چه نباید کرد هستند/ بنده وزیر بهداشت را اصلا وزیر مشروع نمیدانم
لیبرال هم کسی را که در بخش خصوصی صاحب منفعت است، در همان بخش پست دولتی نمیدهند. معلوم است که آخر آن میشود طرح تمول پزشکان متخصص. طرح تحول اسم بیرونی آن است فقط. مبنا این است که اشرار امت را بعنوان مسئول نگذاریم. اینها درد مردم را نمیفهمند، درد پدری را که جلوی بچه اش شرمنده میشود و راهی جز دزدی برایش نمی ماند را نمیفهمد. شهبازی افزود، بنده یک نامه ای از طرف یک خانمی دریافت کردم که برسانم به ...
نخستین اسیر و آخرین آزاده جنگ
) وقتی زمزمه های شروع جنگ به گوش می رسید حسین برای خنثی کردن توطئه های بعثی ها، به عراق رفت و همانجا در عملیات برون مرزی اسیر شد. به جرم توطئه علیه عراق در زندان های سیاسی فقط ده سال از آن هجده سال را در سلول های انفرادی حبس اش کردند. روزی که دوباره زنده شدم روزها بدون حسین سخت می گذشت. ناراحتی اعصاب گرفتم. خبری از او نداشتم و با یک بچه تنها مانده بودم. سال 74 وقتی کمیته اسرا ...
دلجویی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از سرباز فداکار مریوانی
در تماس تلفنی و گفتگو با سید محمد باختر از وی دلجویی کرد و دستور پیگیری وضعیت درمانی وی را صادر کرد. معاون رییس جمهور در تماس تلفنی با این سرباز فداکار ضمن آرزوی بهبود زود هنگام و سلامتی برایش گفت: از زمانی که شنیدم شما این فداکاری را انجام دادید و به شما آسیب وارد شد، بسیار بسیار متاثر شدم. ابتکار با بیان اینکه از آن لحظه پیگیر موضوع بودم، اظهار کرد: شما فداکاری بزرگی کردید و به طور ...
من زنده ام و نفس می کشم هنوز
مصاحبه تلفنی با او برنامه ریزی کرده بودم، اما زمانی که شنیدم برای انجام کاری به کرمان می آید، برنامه مصاحبه را حضوری چیدم. از ماشین پیاده شدم، شماره مریم را گرفتم، گوشی مریم زنگ می خورد، مریم دستش را به سمت گوشیش برد تا پاسخ دهد که ناگهان متوجه من شد، دستم را بالا بردم و مریم سرش را تکان داد و به سمتم آمد. این اولین دیدار من و مریم بود، در اولین نگاه می شد درد و رنج بی کسی را در چهره ...
قطع دست یک کودک در پی شکستگی و گچ +عکس
...> میراحمد موسوی، فلوشیپ ارتوپدی دست این بیمارستان که مهرشاد را جراحی کرده است، می گوید: زمانی که این کودک را پیش من آوردند، دست او از آرنج تا مچ، سیاه بود. من تا آنجا که توانستم سعی کردم دستش را حفظ کنم. این اتفاق برای آرنج تا مچ افتاد اما دیگر کاری برای از مچ به پایین دست نمی شد کرد و ما مجبور شدیم دست را قطع کنیم. اگرچه او می گوید کاملا در جریان پرونده این کودک نیست اما به اعتقاد او گچ ...
دوستی هایی که دیگر مثل و مانندی ندارد!
مشغول درس و فعالیت در بسیج شدیم. من به خاطر مجروحیتم در عملیات والفجر 5 هنوز نمی توانستم خوب راه بروم . ولی سعی کردم با کمک دو عصا هر چه زودتر از بستر بلند بشوم. یک شب، من مسئول شبِ بسیج بودم و با بچه ها در دبیرستان می خوابیدیم. آن شب بعد از ساعتی خواب بر من غلبه کرد. اما نیمه های شب هراسان جهت سرکشی و تعویض پست بچه ها از خواب بیدار شدم. چشمانم را مالیدم. هیچ کس دور و برم نبود. ...
بیرانوند: نمی دانم منبع آن فهرست کجا بود
وی درباره اینکه تا قبل از بازی برخی لیست های انتشار یافته از ترکیب پرسپولیس گواهی می داد که او در ترکیب نیست گفت: نمی دانم آن لیست از کدام منبع بیرون آمده بود حتی برخی سایت های معتبر هم آن را کار کرده بودند. بچه های تیم می گفتند جریان چیست اما برای من مهم نبود و تمرکزم روی کار خودم بود. این مسائل نشان می دهد در پرسپولیس تا دقیقه 90 چیزی مشخص نیست و هر بازیکنی آماده باشد درون زمین می رود. دروازه بان پرسپولیس درباره خداحافظی احمد نوراللهی و اشک هایش در پایان بازی گفت: احمد یکی از بازیکنان بااخلاق پرسپولیس بود کسی که هیچ وقت از او بی احترامی ندیدم و مسائل اخلاقی زیادی را از او آموختم. خیلی ...
ته تغاری اش را فرستاد پیش مسیح
برادر شهیدم شروع می کنیم. بعد از آن در شب اول سال نو، برای فرزندان مان هدیه ای می خریم و آنها را زیر درخت کاج می گذاریم. صبح روز اول سال نو، بچه ها به زیر درخت می روند و هر کدام هدیه مخصوص به خود را برمی دارند. ما باور داریم که این کار برای سلامت ما مفید است و درخت کاج را به عنوان نماد عید کریسمس می شناسیم. چون حتی در زمستان هم سبز است و هیچ وقت پاییز ندارد. سال نو همه ما زیر درخت می نشینیم و از خدا ...