سایر منابع:
سایر خبرها
پدیده جدید گور خوابی به جای کارتن خوابی!
ما کمک کنه؟ مردم ما رو که می بینن اذیتمون می کنن. ما رو با سنگ می زنن. مگه ما غریبه ایم؟ ما همون آدم هایی هستیم که تا چند سال پیش سر سفره های هم بودیم. یاشار تبریزی، مدیر گروهی که کمپین شب یلدا را شکل داده، می گوید: قصد داریم کار خود را ادامه دهیم. شروع کمپین از کجا بود؟ کار ما از صفحات مجازی شروع شد. من 20 روز پیش از حضور کارتن خواب ها در گورستان مطلع شدم و با کمک ...
بهبودیافتگان الکل از خاطرات روزهای اعتیاد می گویند/ زندگی روی مدار 96 درجه
می کشیدم و نگاش می کردم و فکر کردم از دوستامه. بعد از اخراج، کارتن خواب شدم. 6 ماه. دو سال و نیم آواره بودم. نمی تونستم منطقه زندگی خودم برگردم چون کلانتری یک قسمت از تهرون دنبالم بود. اسم و عکسم رو داده بودن به مامورا. یک شب لای درختای پارک می خوابیدم، یک شب خونه این رفیق، یک شب توی اون بن بست. پدرم فوت کرد، مادرم فوت کرد، برادرم از خونه بیرونم کرد، چند بار نزدیک بود بمیرم، به خاطر مصرف، اعتدال ...
مادر اولین شهید فتنه88: بعد از شهادت حسین، بچه های محل بسیجی شدند/ 9 دی با قاب عکس حسین نفر اول ...
منیره غلامی توکلی به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس ، این ویژگی مادرانه است که هر چه از عشق به فرزند بگوید باز هم برای گفتن حرف ها در سینه دارد، بلاخص فرزندی که مادر دوست دارد لباس دامادی بر تنش ببیند و هنوز بعد از گذشت 7 سال بعد از رفتنش دل رفتن به عروسی دوستان او را ندارد هر چند که کادوی عروسی آنها را به جای فرزندش می دهد!. مادر شهید نوجوان حسین غلام کبیری از شهدای فتنه 88 در نشست ...
گزارش کامل برنامه نود با حواشی استقلالی!
آندرانیک تیموریان بهترین بازیکن ارمنی سه دهه اخیر را انتخاب و پیامک کنند. برترین بازیکنان ارمنی فوتبال ایران نفت تهران 3 استقلال تهران 2 (جام حذفی) نکات بازی برای نخستین بار در این فصل استقلال بازی برده را به سود خود کرد ولی باز هم نتوانست آن را حفظ کند. بعد از هفت سال ناکامی علی دایی مقابل استقلال به پیروزی رسید. کنفرانس مربیان ...
ماجرای رفاقت رهبر انقلاب با یک ارمنی در زندان
می گوید و بغض می کند. برادر شهید می گوید برادرم بعد از قطعنامه در فکه شهید شد. آقا می گویند: خدا لعنتشان کند. بعد از اینکه جنگ تمام شد و ما هم قطعنامه را قبول کردیم، اینها حمله کردند. من هم بلند شدم رفتم جبهه. و برادر شهید بلند می گوید بله، یادم هست . آقا حرفشان را ادامه می دهند: خدا ان شاءالله به خاطر این رنجی که کشیدید، به شما اجر بدهد. خدا ان شاءالله این جوان عزیز شما را با حضرت ...
نشست عکاسان ایرانی و افغانستانی در مشهد برگزار شد
. این عکاس مهاجر یادآور شد: خوشبختانه جوانان مهاجر علاقه خاصی به عکاسی نشان دادند و این هنر در میان آنان در حال فرا گیر شدن است و این را می طلبد تا ما از نظر تئوری و عملی از تجربیات و نظرات اساتید این رشته بیشتر استفاده کنیم. معصومه عابدینی عکاس ایرانی که در این نشست حضور داشت در گفت وگو با فارس از حضور در این مراسم ابراز خوشحالی کرد و گفت: عکاسان و هنرمندان مهاجر افغانستانی بچه ...
حجت الاسلام دارستانی: کار شیطان زینت بخشیدن به اعمال زشت است/ شیاطین انسی چه کسانی هستند؟
یکی هست سر انضباط شیطونی کند گفتند نه، بعد گفتم من سر انضباط روفوزه شدم، از شما هم شلوغ تر هستم، بعد گفتم بچه ها می دانید چرا یک نگاه حرام است و یک نگاه حلال است؟ خداوند چرا نگاه های حلال و حرام گذاشته است، بعد گفتند خداوند خیلی در دین باید و نباید گذاشته است، خیلی در قید و بند گذاشته انسان را، آخه چرا انقدر حلال و حرام است، گفتم علت این است هر نگاه و هرکاری که دل شما را خراب کند این حرام است ...
آنچه در برنامه نود گذشت +عکس و فیلم
بهترین بازیکن ارمنی سه دهه اخیر را انتخاب و پیامک کنند. فیلم/ نود درجه (95/10/06) * نفت تهران 3 استقلال تهران 2 (جام حذفی ) - نکات بازی برای نخستین بار در این فصل استقلال بازی برده را به سود خود کرد ولی باز هم نتوانست آن را حفظ کند . بعد از هفت سال ناکامی علی دایی مقابل استقلال به پیروزی رسید . کنفرانس مربیان علیرضا منصوریان ...
12 خاطره ناب از شهید پلارک که تا کنون نخوانده اید!!
او را بخشید و به جمع خودشان راه داد. بیایید ما هم امشب همین کار را بکنیم. نیمه شب وقتی بچه ها از خواب بیدار شدند، سید احمد گفت: پوتین هایتان را دربیاورید. سپس همه بند پوتین ها را به هم گره زد و داخل آن را پر از خاک کرد و روی دوش ها انداخت. بعد، چند ساعتی را در بیابان ه ای کوزران در حین پیاده روی، گریه و عزاداری کردیم. هر کس زیر لب چیزی زمزمه می کرد، ولی احمد چیزهایی بر زبان جاری می ساخت ...
شهادتش ثابت کرد، داعش سال ها پیش در رژیم پهلوی ریشه داشته
، صدای صلوات که سمبل بچه های مسلمان بود، بلند شد بعد از این واقع تعدادی از مارکسیست ها به او مراجعه کردند تا نماز بخوانند و شهید غفاری نماز را به آنها آموزش داد. آن شهید مجاهد در مباحثه با یکی از سران و رهبران مجاهدین به او گفت: تو که سواد نداری و درس نخوانده ای تا رهبری فکری آنها را داشته باشی او قبول کرده و مطالعات ابتدایی اسلام را شروع نمود. در اثر این مباحثه آن شخص دیگر در زندان به ...
اینجا چراغی روشن است
می شوند شهدای سادات خمسه که بنای یاد بود پنج ضلعی اش در سال 75 در محل شهادتشان در نزدیکی منطقه کوشک، کنار جاده اهواز، خرمشهر احداث می شود. هر پنج شهید تکه تکه می شوند. سید مهدی هم چهار روز بعد از سید صاحب در عملیات مرصاد، در درگیری تن به تن با منافقین به شهادت می رسد. جنازه پسرم چند روز در منطقه می ماند. البته پاهای سید صاحب در بهشت زهرا و بدنش در اهواز به خاک سپرده شد. پسرت زنده است ...
خواننده سرشناس پاپ ایران که در بلندی های جولان خدمت کرد
تنها بچه خانواده بودم که از 19 سالگی به سربازی رفتم و از خانواده جدا شدم. اول دو سال سربازی که از همان دو سال هم شش ماه خارج از ایران یعنی در بلندی های جولان خدمت می کردم. بعد هشت سال در فیلیپین درس خواندم. بعد 15 سال کانادا زندگی کردم. بعدش هم دوباره برگشتم. زیاد این ور آن ور بودم و تجربیات زیادی دارم. در زندگی ام لحظات بسیار خوب و تلخی داشتم. زیاد بالا پایین دیده ام. این است که همیشه در این فکر ...
بی خانمان هایی که در گور می خوابند +تصاویر
معتادم حتما منو می کشن. چند وقته معتاد شدی؟ پنج ساله. چطور معتاد شدی؟ پنج سال پیش من بهترین آشپز بودم؛ برای یک شرکت ارمنی با 100 تا پرسنل غذا درست می کردم، شوهرم سرکار نمی رفت، خونه بود و همیشه در حال مصرف مواد بود، من نمی دانستم که بخوره (نوعی اعتیاد که از طریق در معرض بوی مواد قرار گرفتن ایجاد می شود) معتاد شدم. صبح ها سخت از خواب بیدار می شدم و سر کار چرت می زدم. یه بسته ...
رازگشایی از مرگ مرموز یک زن در پزشکی قانونی
. زمانی که وارد اتاق خواب شدم او را در حالی که چادر نماز به سر داشت روی صندلی دیدم! همزمان با این تحقیقات، همسر فرنگیس دیروز به دادسرای جنایی احضار شد. مرد میانسال زمانی که مقابل بازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران ایستاد به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: 14 سال قبل با همسرم آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم اما بچه دار نشدیم. شب حادثه ساعت 8:20 دقیقه بود که به خانه آمدم.آن شب هیچ ...
دزدان مسلح پایتخت در برابر اتهام محاربه
سارقان درآورد. او در گفت وگو با خبرنگار همشهری به این سؤال پاسخ می دهد. ایده این سرقت ها چطور به ذهنت رسید؟ اصلا فکرش را نمی کردم که کار به اینجا بکشد. برای من همه چیز یک بازی بود. فکر می کردم مثل این فیلم های هالیوودی که من علاقه زیادی به دیدن این سبک فیلم ها دارم به مغازه ها حمله می کنیم و دست به سرقت می زنیم و بعد از آن به هیجانش می خندیم. برای همین یک شب نقشه ام را با دوستم ...
سرنوشت تلخ دختری به نام مریم که زیر پله های اضطراری می خوابید و .....
تر حرف می زند. 9 ساله بودم که مادرم به اتهام حمل مواد مخدر در یکی از شهرهای مرزی کشور دستگیر شد. از پدرم بی خبرم، یعنی اصلا او را ندیدم فقط می دانم که مغازه ای داشت و هر ماه مبلغی پول به حساب مادرم می ریخت. اوایل زندگی مان خوب بود و حتی خدمتکار داشتیم و همان پیرزن خدمتکار مرا کرد. بچه که بودم هر وقت مریض می شدم و گریه می کردم پیرزن خدمتکار برای این که مرا ساکت کند، تریاک می داد بخورم ...
زندگی نامه فرمانده مقاومت خرمشهر/رویای تصاحب ایران بامقاومت محمد و یارانش کابوس شد
. بچه ها می خواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آن ها را بزنیم، بعد بمیریم. تانک ها همه طرف را می زدند و پیش می آمدند. با رسیدن آن ها به فاصله صد و پنجاه متری دستور آتش دادم. چهار آرپی جی داشتیم، با بلند شدن از گودال، اولین تانک را بچه ها زدند. دومی در حال عقب نشینی بود که به دیوار یکی از منازل بندر برخورد کرد. جیپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت ...
خاطره بازی علی ضیاء با بازیگر بچه های آسمان
بازی کنی؟ گفتم آره. هاشمیان یادآور شد: 14 روز تئاتر تمرین کردیم و بهزاد بهزاد پور مربی من بود. 6 صبح تا 7:30 مدرسه معلم خصوصی داشتم، بعد سرویس دنبالم می آمد و مرا سر صحنه می برد تا 7 و 8 شب. وی درباره دستمزدش گفت: آن زمان 100 هزار تومان پول گرفتم. آن موقع پدرم ورشکست نشده بود و نمی خواستیم پولی بگیریم. اما آقای مجیدی به زور این پول را به ما دادند. کارشناس سینمایی ...
زنان صیغه ای از تجربه های تلخ شان می گویند
می پرسید و بعدش آوار زخم زبان بود که بر سرم می بارید. منتظر نوه بودند و من هنوز باردار نشده بودم. سال سوم باردار شدم. فرزندم یک دختر بود که باب میل خانواده دایی قرار نگرفت. چند وقت بعد خبر آوردند که پسر دایی عاشق دختر دیگری شده و می خواهد مرا طلاق دهد. به شرط اینکه دخترم را به من بدهند مهریه ناچیزم را بخشیدم و آنها هم از خدا خواسته که مزاحمی در زندگی پسرشان نیست قبول کردند. به خانه پدری برگشتم ...
داود کریمی در سپاه ناحیه یزد یک گلخانه به روش آبکشت تأسیس کرد/ آقای هیدروپونیک و صید آفات با تله های نوری
. او یکی از برگزیده های سومین همایش ملی طلایه داران اقتصاد مقاومتی است که با استفاده از علم روز کشاورزی موفقیت های زیادی به دست آورده و برای 8 نفر اشتغالزایی کرده است. او درباره چگونگی آغاز به کار در عرصه کشاورزی مدرن، می گوید: در دوره دانشجویی با هدف فراگرفتن تجربیات عملی در کار کشاورزی مدرن، بعد از پایان کلاس ها در گلخانه های شیراز به صورت رایگان کارگری می کردم، بیل می زدم، کود می ...
روایت حیرت انگیز اغتشاشات 88 در یزد از زبان جانباز فتنه
، فرمانده سپاه الغدیر با تکرار یا زهرا های بلند حرکت کرد و بسیجی ها پشت سر ایشان، به خیابان فهادان که رسیدیم باران آجر از پشت بام ها می بارید و بعضی وقت ها با آبجوش پذیرایی می شدیم، خیلی از بچه ها زخمی شدند اما بالاخره قائله ختم شد. دوش آب سرد، زخم هایی که نمایان شد و فریادی که به آسمان رفت حدادی اظهار کرد: آن شب به این صورت سپری شد و بعد از آن برای نماز صبح به سپاه الغدیر ...
چرا زوج ها خیانت هایشان را تکرار می کنند
، اختیار داری هر تصمیمی بگیری و هیچ حرفی هم نمی زنم. چند روز پیش شوهرم زنگ زده بود و با لحن طلبکارانه ای می گفت که به خاطر رفتارها و محدودیت های تو من این طور شدم. محدود بود و خیانت کرد، اگه آزاد بود خدا می داند چه کارها که انجام نمی داد. خیلی بغض دارم و نمی توانم خودم را خالی کنم. خانواده ام از خیانت دوباره شوهرم خبر ندارند. بیچاره ها فکر می کنند زندگی خیلی خوبی دارم. بعضی شب ها با جیغ از خواب می پرم. سخت است که نتوانی در مورد خیانت شوهرت با هیچ کس حتی خانواده ات حرف بزنی. خیلی ناراحتم چون صداقت و غرورم پایمال شده و عشقم به بازی گرفته شده است. انتهای پیام/ ...
گزارش پزشکی قانونی راز مرگ زن میانسال را بر ملا کرد
با تناقض گویی در ادعایی گفت: 14 سال قبل با شهربانو ازدواج کردم، اما در این مدت ما بچه دار نشدیم. من و شهربانو زندگی خوبی داشتیم. من هر روز به محل کار می رفتم و شب به خانه برمی گشتم و شهربانو هم همیشه در خانه مادرش بود. شب قبل از حادثه وقتی از محل کار به خانه برگشتم مثل همیشه ابتدا به خانه مادرزنم رفتم و با همسرم به خانه مان رفتیم. ساعتی بعد او به اتاق خواب رفت و خوابید، اما من در داخل پذیرایی ...
اسرافیلیان: بقایی به حکومت مذهبی اعتقاد نداشت/ اعضای زحمتکشان جزو اصولگرایان شدند
دوره دبیرستان او، سروصدای نهضت ملی نفت بلند شده بود و او با بعضی از بچه ها بحث می کرد. * اوایل طرفدار دکتر بقایی نبود، بلکه طرفدار آیت الله کاشانی و از مریدان ایشان بود. مرحوم آیت در جریان ملی شدن نفت، سخت از آیت الله کاشانی طرفداری می کرد. وقتی مصدق لایحه اختیارات را به مجلس برد، دکتر بقایی کرمانی و آیت الله کاشانی و عده دیگری به آن رای ندادند و بعد هم آن دسیسه ها شد و آیت الله کاشانی ...
بازیگر نقش اما خمینی(ره): شش ساعت گریم می شدم
از اول به شما گفته شده بود که قرار است در نقش حضرت امام(ره) نقش آفرینی کنید. نه، در آن دیدار اول صحبتی از این قضیه به میان نیامد. البته بعد از همان دو سه باری که به صورت پی درپی به تماشای نمایش آمدند، امیر دژاکام گفت که به نظر می رسد ورزی برایت خواب هایی دیده است! و بعد از این که متوجه شدید برای بازی در این نقش انتخاب شده اید، اولین واکنش تان چه بود؟ جوابی که به ...
پسر مرد بسازوبفروش، سردسته باند سرقت های مسلحانه رستوران ها و سوپرمارکت های تهران
محل قرار رفتم که دستگیر شدم. 8 ماه زندان بودم که بعد با سند آزاد شدم اما دیگر برنگشتم و بعد از آن هم ماجرای سرقت شروع شد. با اعضای باند چطور آشنا شدی؟ همه ما بچه محل هستیم و خانه هایمان نهایت چند پلاک با هم فاصله دارند. فکرش را می کردی دستگیر شوی؟ ماجرا آنقدر برایمان بی اهمیت بود که تصورش را هم نمی کردیم حتی دستگیر شویم. ما حدود 4 یا 5 شب از مغازه ها سرقت ...
ملکه رنگ ها از نو زاده شد/ مادرانه های حبیبه بر بوم زندگی
خبرگزاری مهر - گروه استان ها؛ معصومه قطب الدینی: در یک شب پاییزی در مراسم شعر طنز بود که آشنایی ما باحال و احوال پرسی ساده شروع شد و قرار را برای دیدار دوباره گذاشتیم. با هیجانی مبهم راهی منزل ایشان به آدرسی که داده بود شدم، بعد از پیدا کردن آدرس، هنوز لحظه ای از به صدا درآوردن زنگ منزلشان نگذشته بود که صدایی آشنا از پشت آیفون مرا دعوت به داخل خانه کرد. پا که به ورودی خانه گذاشتم بعد ...
تصاویر جدید احسان کرمی و همسرش + بیوگرافی و گفتگو با او
اذیت می شدم و برایم مثل یک کار اداری می شد. امسال به شدت وسوسه شدم به آمریکا بروم و چند ماه در آنجا بمانم و با آقای بیضایی کار کنم. افشین هاشمی به من گفت که اجرایی در سانفرانسیسکو داریم که می توانیم شما را به آقای بیضایی معرفی کنیم؛ به این معنا که پتانسیل کار با ایشان وجود دارد. شاید یک روزی از اینکه این کار را نکردم پشیمان شوم؛ ولی برای این کار باید ماه ها وقت می گذاشتم و از خانواده و کار و درآمدم ...
داستان سه خواهر شکست ناپذیر
شدی ؟ اول شناخت زیادی از ووشو نداشتم و ورزش های مختلفی را تمرین می کردم زمانی که با دوستانی که در این رشته فعالیت می کردند آشنا شدم کم کم به این رشته علاقه مند شدم. وقتی هم که ووشو را شروع کردم متوجه شدم خیلی می توانم در آن موفق باشم بنابراین بعد ازشروع این رشته سعی کردم مثل یک بازیکن حرفه ای روی این رشته سرمایه گذاری کنم . اولین فردی که در خانواده شما رشته ووشو را شروع کرد ...
در دوران محاصره آبادان حتی یک بار نماز جمعه او تعطیل نشد!
و می خواستند به داخل مسجد حمله کنند! مردم درهای مسجد را بستند و آنها از بیرون شروع کردند به سنگ انداختن! از ترسم رفتم و زیر منبر پنهان شدم. عده ای از مردم آقای فیروزیان را، هر طور که بود، از مسجد بیرون و به مدرسه آیت الله قائمی بردند. از فردای آن شب مرحوم آقای جمی منبر رفت و کمی اوضاع آرام گرفت. اصولاً ایشان مهارت عجیبی در آرام کردن اوضاع داشت. یک بار هم همین کار را بعد از 15 خرداد سال ...