سایر منابع:
سایر خبرها
هاشمی پیش از انتخابات اعلام کرد باید مراقب بود تقلب نشود / رهبری به یکی از نامزدهای 88 گفتند: شما منتخب ...
انتظامی حضور داشت وهم اعضای هیات های اجرایی و نظارتی انتخابات حضور داشتند و بطور حداقلی در هر زمان از رای گیری 10 فرد در محل اخذ رای حضور داشتند. حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای ادامه داد: آنهایی که ادعای فوق الذکر را مطرح کرده بودند، اعلام کردند که دادستانی هم از این موضوع مطلع است. ما خوشحال شدیم که در این مورد پرونده ای در دادستانی تشکیل شده بود و بعد از آنکه تحقیق کردیم و از نیروی ...
فرهاد برایم شیرین ترین بود
نظر نمی داد. می گفت: می شود به من فرصت فکر بدهی؟ یقین دارم فرهاد آخرین تصمیم مهم زندگی اش، یعنی جبهه رفتن را هم براساس خردش گرفت. مادر نفسی تازه می کند و ادامه می دهد: دبیرستانی بود که پدرش ورشکسته شد و من هم مجبور شدم کار کنم تابار زندگی سبک تر شود. یک روز کلید خانه را دستش دادم و گفتم: از امروز به بعد مسئولیت 2خواهر کوچک ترت با توست؛ باید آنها را به مدرسه ببری و بیاوری، مراقبشان باشی و به درس ...
دستگیری اعضای خشن کیف قاپی در مشهد
زندان افتادم. مواد مخدر هم مصرف می کنی؟ فقط حشیش می کشم. در مواجهه حضوری قبول کردی که شش گوشی سرقت کرده ای؟ بله! شش گوشی بود که دو تای آن را به محمد فروختم و چهار تای دیگر را به فردی اهل تربت جام دادم. آن مالخر را می شناسی؟ فقط نامش را می دانم چون اکنون از محله ما رفته است. گزارش خراسان حاکی است: پرونده اعضای این باندخشن در شعبه 217 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد توسط قاضی هادی سبحانی درحال رسیدگی است و تحقیقات بیشتر درباره دیگر جرایم احتمالی اعضای این گروه کیف قاپی همچنان ادامه دارد. ...
به خاطر پول از ایران نرفتم
خاطر پول رها کنم. چون مربی هستم، باید خودم را در کورس مربیگری دنیا نگه دارم، مجبور شدم پیشنهاد خارجی ها را قبول کنم. در مدتی که در ایران بودم، هیچ پیشنهادی نداشتم و باید هزینه زندگی خانواده را تأمین می کردم، بنابراین به خارج آمدم پول خوبی هم پرداخت کردند. در برخی کشورها اشخاصی که کار بزرگی انجام می دهند، مجسمه آنها را ساخته و در معابر عمومی نصب می کنند؛ هنوز برای شما این اتفاق نیفتاده؟ ...
علی پروین:همه جوره جر می زنم ولی نمی بازم! /هیچ وقت در عمرم تیغی فوتبال بازی نکردم
و این همه مصاحبه جورواجور، باید چه چیزی از او بپرسیم که جواب تازه ای بشنویم. او حالا مردی 70ساله است که همه قله هایی را که باید فتح می کرده، فتح کرده. در زمین فوتبال و روی نیمکت مربیگری به مرزهایی رسیده که کمتر کسی ممکن است به آنها نزدیک شود. نهایت شهرت و البته محبوبیت. زندگی شخصی اش هم برای بسیاری آرزویی دست نیافتنی است. زندگی در خانه ای ویلایی که توی حیاط اش هر روز بتوانی با خانواده ...
عامل جنایت کوهستان، از چوبه دار نجات یافت
به گزارش جام جم ، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال 89 و به دنبال قتل مردی در کوه های اطراف تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران با حضور در محل با جسد در حالی که با ضربه های چاقو به قتل رسیده و روی آن سنگ ریخته شده بود رو به رو شدند. در ادامه مردی به نام سامان در این پرونده شناسایی و دستگیر شد. سامان در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت: چند سال قبل عاشق دختر جوانی به نام ...
از ترسم می خواستم با قاتل شوهرم ازدواج کنم!
شانزدهم آذر سال 92 ماموران در جریان کشف جسد مرد ناشناسی در جاده ای در استان گیلان قرار گرفتند. ماموران با حضور در آنجا مشاهده کردند جسد مردی غرق در خون کنار جاده افتاده و رد چرخ های خودرویی در آن حوالی وجود دارد که نشان می دهد یا قاتلان با خودرو به این مکان آمده و دست به زده و سپس محل را ترک کرده اند. با گزارش این جنایت به بازپرس کشیک دادسرا، جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل شد. همزمان با تشکیل ...
اتفاقی باورنکردنی برای دختر19 ساله در روز خواستگاری
به گزارش پیک نکا ، دختر جوان زندگی اش را تعریف کرده و گفته: 16 ساله بودم که مادرم گفت پسردایی ام به خواستگاری ام آمده. از شنیدن این خبر ناراحت شدم چون پسر همسایه مان به خواستگاری ام آمده بود و او را دوست داشتم اما خانواده ام به دلایلی که برای من غیرمنطقی بود او را رد کرده بودند. همه چیز از روزی شروع شد که پسردایی ام با خانواده اش به خانه مان آمدند. آن روز پسردایی ام با اطلاع پدر و ...
جنایت نتیجه اعتماد در فیسبوک
می کردم. گاهی صحبت کردن ما به سه ساعت یا بیشتر می رسید. او به من ابراز علاقه می کرد و هر چه جلوتر می رفتیم این وابستگی بیشتر می شد. یک روز مهرداد با من تماس گرفت و مدعی شد قصد خواستگاری دارد، اما قبل از آن می خواهد من و مادرش را با هم آشنا کند. به دلیل علاقه ای که به مهرداد داشتم حاضر بودم هر کاری برای او انجام دهم. او من را به خانه شان در شمال تهران دعوت کرد. وقتی وارد خانه شدم، شوکه ...
بنیاد در آینه مطبوعات
جانباز ادامه میدهد: از پایگاه هم با هلیکوپتر آوردند پادگان پیرانشهر و بردند بیمارستان ارتش. جالب اینکه دو روز قبل از مجروحیت رفته بودم عیادت یکی از بچه هایی که مجروح شده بودند. به آن دوستمان گفتم ناراحت نباش، شاید پس فردا من را گذاشتند روی این تخت که دقیقا همین اتفاق افتاد و مرا روی همان تختی گذاشتند که جای او بود. او را فرستاده بودند مشهد و من جایگزینش شدم. همه اینها میگذرد و او هنوز نمیداند ...
بی اف جی ، فیلم سرگرم کننده 2016
مهربان راحت بود، برای یافتن بازیگر شخصیت زن اصلی بندانگشتی اش به مشکلات فراوانی خورد. چندین ماه در آمریکا، انگلیس، استرالیا و نیوزیلند به دنبال دختر مورد نظرش گشت. با علم به این که سوفی- که دال اسم نوه اش را روی آن گذاشته بود- یکی از قدرتمندترین کاراکترهای زنی است که تاکنون در فیلم هایش داشته. البته اگر دختری را با ظرافت های لازم و مورد نیازش پیدا می کرد، میلیون ها دلار صرف پروژه شده بود ...
درس هایی از پیرترین میلیاردر جهان
وقتی جوان بودم فکر می کردم یک واحد در رشته زیست شناسی گذراندم که در آن به انواع سوسک ها علاقه مند شدم. از آن به بعد همیشه با خودم یک ظرف شیشه ای داشتم که سوسک های مورد علاقه ام را داخل آن قرار می دادم.
معمای حلب؛ تفکرات حاج قاسم و نظامیان روس
گویند که نمی توانیم آینده ای با اسد برای سوریه داشته باشیم، این موضوع نتیجه صددرصدی مورد نظر مخالفان است است و اگر اسد مجبور به واگذاری قدرت باشد، این امر از نظر او نتیجه صددرصد مورد نظر برای مخالفان خواهد بود و اگر اسد نیز بماند این از نظر مخالفان نتیجه صددرصدی برای او است و این صدمه ها تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد. از این رو باید واقعیت های کنونی را درک کرد و رویکردی عقلانی آغاز کرد. به ...
دستمال کاغذی و سوسیسی که قاتل را لو داد!
اکنون نیز بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران است، قاضی ایلخانی در طول کار در دادسرای امور جنایی تهران بازپرس پرونده های پر سر و صدا و جنجالی زیادی بوده است، از پرونده مثله شدن دختر جوان تهرانی گرفته تا سقوط دختر جوان در مترو شادمان؛ مدتی قبل در باشگاه خبرنگاران تسنیم میزبان قاضی ایلخانی بودیم و پای صحبتهای او درباره مباحثی مانند نحوه انتشار اخبار حوادث در رسانه ها، راهکارهای کاهش جرم و بزه و ...
نام آن زن روی قبض بانکی که در جیب شوهرم بود مرا شوکه کرد!
و به پنالتی زن حرفه ای لیگ دسته دو معروف بود. آقای جیم گاهی به خانه خواهرش در تهران می آمد و از شوهرخواهرش درس می گرفت. در یکی از همین مسافرت ها بود که سهیلا با آقای جیم در حوالی خانه ملیحه برخورد کرد. در آن روز زیبای بهاری سهیلا برای کنکور آماده می شد، که پسر جوان سر راهش سبز شد بعد هم به سهیلا شماره تلفن داد و خواست بیشتر با هم آشنا شوند. اما دختر جوان تصمیمی برای ازدواج نداشت، اهل ...
هر روز شکست می خوریم اما... / دو ستاره از دو نسل مقابل هم/ "کافه سینما"، این گفتگوی بسیار خواندنی رانبیر ...
.... در شبکه های اجتماعی مدام اطلاعات از تو درج می کنند. مثلا فردا چه می کنی... طراحی یک سایت شش ماه طول می کشید. من با وبلاگ آشنا شدم. اولین بار در وبلاگم دو جمله نوشتم فردا کاربری پاسخ داد و با خودم گفتم خدای من چه جذابه. جواب کاربر را دادم فردایش چهار تا جواب گرفتم و این ادامه پیدا کرد. من هر روز وبلاگم را به روز می کنم و می خوانم تا امروز 3130 روز است که وبلاگم را دارم. رانبیر: هر روز ...
تقدیر هزار نفر از مسئولین از نمایشگاه خبرنگاری ام/اداره ارشاد به وعده هایش در قبال من عمل نکرد
، بازپرس پرونده جواب داد و من به او گفتم یک تلفن ناشناس به من اینجور گفته و دادستان اسامی را یادداشت کرد و گفت فردا بیا دفتر. فردای آن روز رفتم و به دادستان گفتم: اجازه می دهید من به فلان روستا(همان مسیری که آن فرد درباره قاتلین گفته بود) بروم؟ گفت: برو فقط به شرط اینکه من را در جریان بگذاری . اما دلیل اینکه دادستان را در جریان رفتنم به آن روستا قرار دادم این بود که آن منطقه که من می رفتم، یک منطقه جرم ...
زندگی در گور
...، اونو که زدم تا دو روز خواب بودم، انگار مرده بودم. برای آرام شدن، مجبور شدم دوباره بکشم و کم کم کارمم از دست دادم . دانه های درشت اشک روی گونه های فرو رفته اش می چکد، نفس عمیقی می کشد و انگار به پنج سال گذشته برگشته است. حالا تمایل بیشتری دارد که درباره خودش حرف بزند . چند وقته کارتن خوابی؟ الان سه ساله که کارتن خواب شدیم . پسرات کجا هستند؟ ...
داعش مصاحبه با سرباز کُردی را که زنده سوزاند منتشر کرد
که برای گذراندن امور زندگی ترک تحصیل کرده و مجبور به کار شدم. قبل از آمدن به سربازی هر نوع کارگری را کردم. خانواده و دوستانم را تنها گذاشته و سرباز جمهوری ترکیه شدم. ترکیه چرا از من حمایتی نمی کند؟ چرا من در کنار خانواده ام نیستم؟ به خاطر ترکیه سرباز شدم، روز و شب در مرزها کشیک دادم. پدر و مادر من به تو چه خواهند گفت؟ چرا نتوانستی فرزند ما را آزاد کنی؟ جوابتان به این سوال چه خواهد بود؟ جواب خواهی ...
علت سقوط دختر جوان چه بود؟
حدود ساعت 17 روز قبل از حادثه (6 دی ماه جاری) الهام به منزل ما آمد (منزل ما حالت دوبلکس دارد و و آن زمان پدرم نزد ما نبود)؛ با هم دعوایمان شد و الهام پس از نیم ساعت از منزل ما خارج شد، من حدود ساعت 7 بعد ازظهر روز 6 دی ماه الهام را در محوطه ساختمان دیدم و دیگر از وی خبری نداشتم تا اینکه صبح دیروز هنگام نظافت منزل جسد وی در محوطه ساختمان پیدا شد. پس از این اظهارات بازپرس پرونده پسر جوان را آزاد کرد و دستور داد از تهران خارج نشود تحقیقات بیشتر در رابطه با مرگ مشکوک این دختر ادامه دارد. منبع: تسنیم ...
موصل از فاصله نزدیک
- تهران درد می کرده... . سه) هشت شب و 9 روز در سفر بودم. جغرافیایم را گم کردم، زمان از دستم خارج شد، هوای معتدل تهران در هفته اول آذر 95 را از دست دادم و به جایش در سرما و بوران و گرد و غبار اقلیم کردستان عراق گیج و منگ شدم. راه ها را در مه کوهستان های منتهی به موصل گم کردم، از میان خانه های ویران شده، از میان مادران بی فرزند، از میان مردهای هراسان، از میان ده کوره های وحشت زده، از میان تونل ...
ناگفته های ضرغامی از فتنه 88
را تحمل کنند. مردم منتظر فرصتی بودند تا به خیابان ها بیایند. در روز 9 دی، تصاویر هوایی خوبی از حضور گسترده گرفته شد. حرکت بزرگی بود که دشمن را ناامید کرد. *** شما در روز راهپیمایی کجا حضور داشتید؟ ضرغامی: من در روزهای حساس، در محل کارم هستم و خودم تصاویر را می بینم و تصمیم گیری می کنم اما در آن روز احساس کردم که خودم باید در صحنه حضور داشته باشم و من در خیابان انقلاب آمدم و ...
لحظه اولین دیدار همسر امام با امام
اتاق روبرو بودم، جواب می داد. پرسیدم اینها چه کسانی هستند؟ گفتند روبرویی پیغمبر (ص) است که عمامه مشکی دارد، در کنارش امیرالمومنین (ع) که شال سبز بر سر بسته است و طرف دیگر امام حسین (ع) که او هم عمامه مشکی دارد. من شدیداً خوشحال شدم و با همان حال پرسیدم پس اینان پیغمبر و امامان من هستند؟ با تلخی گفت؟ تو که اینان را قبول نداری ! در حالی که مشت بر سینه ام می زدم با تشر پاسخ دادم : چه می گویی؟ آنان را ...
عباس زاده: به نساجی آمدم تا به عنوان سهمیه لیگ یکی به پرسپولیس بروم!
. ما حتی یک بطری آب معدنی کنار زمین نداریم که موقع تمرین بخوریم. مدیران امروز و فردا و همین طور هزار بار جلسه می گذارند در انتها هم هیچ اتفاقی نمی افتد. آنها فکر می کنند مردم نمی فهمند؟ مسئولان استان نمی توانند حداقل 30 درصد مبلغ قرارداد بازیکنان را پرداخت کنند؟ وی درباره ماندن یا رفتن خودش از تیم نساجی گفت: خیلی دوست دارم در نساجی بمانم. مگر می شود با این هواداران علاقه ای به ماندن ...
برای بالابردن جاذبه مسجد تلاش کنیم - رابطه معنوی امام جماعت و مردم
به ساخت منزلی برای خودشان نکردن و به مردم سفلرش و توصیه نمودند برای ساخت مسجد. و اولین اقدام پیامبر ساخت مسجد بود. مسجد که ساخته شد محل تجمع همه مسلمانان بود . غنی و فقیر و پیر و جوان و زن و مرد همه و همه به محضر پیامبر می آمدند و در فضای شهر ندینه ولوله ای به وجود آمد و این مساله قطعا برای ما یک درس بزرگ است . به خصوص برای همسایگان مسجد که باید دست به دست هم بدهند و فضا به گونه ای باشد که برای حل ...
سوالاتی درباره روزهای پرحاشیه کرمانشاه/ازعزل های یک شبه تاوعده ها
است که هیچ سفری به برنامه و بودجه کشور و یا وزارت خانه ای نرفتم الا که دستاوردی داشته باشد. واقعا به لحاظ ریالی و عدد و رقم خیلی وقت ها شاید 50 میلیارد و 100 میلیارد تومان هم با یک روز پیگیری به دست می آید. رازانی افزود: بنابراین این در دست پیگیری ما هست و خود ما هم تهران برویم از این حرفها که شما بزنید می زنیم تا اعتبارات بیشتری جذب کنیم اما کاهش قابل توجهی نداشتیم. دغدغه ...
روایت های مختلف ازساماندهی 50بی خانمان که درقبرستان زندگی می کردند
خانه می ماندم، اما هر بار که بخواهم تا چهاردانگه که گرمخانه است، بروم و برگردم، 25هزار تومان کرایه اش می شود، از کجا بیاورم. برای دولت کاری ندارد یک گرمخانه برای ما بزند. مگر ما انسان نیستیم، مگر ما از خارج آمده ایم، ایرانی نیستیم؟ آن یکی، با زنی در گور می خوابید. زن جوان است، کنارش ایستاده. خودش ولی مشغول پیچاندن زرورقی است کنار آتش. از خوابیدن در قبرستان نمی ترسید؟ ...
سکوتِ برخی در 88، جبهه دشمن را تقویت کرد / موسوی حضور در برنامه زنده را نپذیرفت
هوایی خوبی از حضور گسترده گرفته شد. حرکت بزرگی بود که دشمن را ناامید کرد. شما در روز راهپیمایی کجا حضور داشتید؟ ضرغامی: من در روزهای حساس، در محل کارم هستم و خودم تصاویر را می بینم و تصمیم گیری می کنم اما در آن روز احساس کردم که خودم باید در صحنه حضور داشته باشم و من در خیابان انقلاب آمدم و حضور یافتم و سپس به محل کارم بازگشتم. کروبی فریب خورده بود اما موسوی می دانست چه اتفاقی در ...
درخواست آزادی به خاطر کودکان بی سرپرست
تصمیم به انتقام از احسان گرفتم. روز حادثه به احسان زنگ زدم و به بهانه گردش با او در بی بی شهربانو قرار گذاشتم. وقتی احسان رسید در مورد ارتباطش با همسرم سؤال کردم. او سکوت کرد. بعد از آن بود که با هم درگیر شدیم و با چاقو ضربه ای به او زدم که کشته شد. بعد از حادثه نیز با خانواده احسان تماس گرفتم و اطلاع دادم. با کامل شدن تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 74 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده ...
کسی که الان می گوید آقای مصباح در جبهه نبوده، حتی از اهواز هم جلوتر نیامد!
حسن مجتبی(ع) کنار رودخانه بود. از این رودخانه غواص های زن و مرد عراقی می آمدند که بارها ما با آن ها درگیر شده بودیم و تلفات داده بودند و خلاصه محل خیلی خطرناکی بود. گفتند هر سه بزرگوار آمدند و محافظ هم ندارند. ایشان ظاهراً نخواستند با محافظ بیایند. این قدر خاکی... وقتی با حمید می رفتیم خدمت حاج آقا به حمید گفتم قرار نیست ایشان و آقازاده هاشان بدانند که ما محافظیم ولی به هر حال ما حواسمان ...