سایر منابع:
سایر خبرها
ناتالی پورتمن: می خواهم داستان خودم را بنویسم
ترین کار ممکن بود. همه ما بارها فیلم لحظه واقعی ترور رییس جمهور را دیده ایم اما تاسف عمیق برای او (و خوشبختی برای دیگر مردم دنیا) از این نظر که فقط خود ژاکلین می داند در آن لحظه ها چه کشیده است. این تنها چیزی بود که من بیش از همه نگرانش بودم. مشکل اینجاست که تو نمی دانی برای آن لحظه به اندازه کافی توان گذاشته ای یانه. وقتی نوبت به ایفای نقش شخصیت های واقعی شما می رسد، احساس می کنید که ...
گفت وگو با علی مصفا:با موج قضاوت نکنیم موافق نیستم؛ دوست دارم قضاوت کنم
است و لحن حرف زدنش هم همان. وقتی از خودش پرسیدیم که چقدر همه جا شبیه خودتانید؟! گفت چه ایرادی دارد؟ گفت و گو با علی مصفا به بهانه بازی در فیلم خانه ای در خیابان چهل و یکم در سکانس های فیلم متوقف نماند و رفت به گذشته و روحیه بازیگری مرد محجوب و به قول خودش خجالتی سینمای ایران. آقای مصفا! از سال 1370 که اولین بازی تان را در فیلم امید آغاز کردید، 25 سال می گذرد. به رغم ...
برای شاه شدن 15 کیلو کم کردم
شهریار فخاری بازیگر دیگری است که عمدتا در برخی آثار مستند از جمله مستند نوفل لوشاتو نقش شاه را به عهده داشته و بعد از حسین نورعلی که در سریال های پدرخوانده و معمای شاه در نقش جوانی محمدرضا پهلوی ظاهر شده است، امیر مهدی کیا آخرین بازیگری است که در همین دو سریال نقش میانسالی شاه را بازی کرده. مهدی کیا بازی در فیلم های سینمایی همچون سام و نرگس ، چشمان سیاه ، تا غروب ، میهمان ، شورعشق ، آدم کش ، شرط اول را در کارنامه دارد و از جمله سریال هایی که بازی کرده می توان به تا فردا ، بچه های خیابان ، مدار صفردرجه ، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد ، راز قق ...
فرامرز نمک شناس
.... اما پادشاه باید دستور بدهد تمام مردم از جلوش بگذرند تا او قاتل را نشان بدهد. تمام مردم آمدند. فرامرز گفت این ها نیستند. هنوز یک نفر مانده. به پادشاه خبر دادند فقط پسر وزیر مانده که ناخوش شده و افتاده تو رختخواب. فرامرز گفت باید بیاید. وقتی آمد، دیدند صورتش را با دستمال بسته است. تا پسره را دید، دماغ را از جیبش درآورد و گفت این قاتل پسر پادشاه است. بعد تمام ماجرا را برای پادشاه تعریف کرد و ...
مدیریت زمان با 7 تمرین عالی و موثر
به گزارش پیک نکا ، آیا شما هم جزو افرادی هستید که وقتی از آنها می پرسند، آن اتفاق چند وقتِ پیش رخ داد یا این کار چقدر طول کشید، برآوردی تقریبی که در پاسخ خود بیان می کنید از پاسخ درست فاصله ی زیادی دارد؟ آیا همیشه دیر می کنید، چون فکر می کنید کارهای معمول صبحگاهیتان یا مسیر رفت، 15 دقیقه طول می کشد، در حالی که در واقعیت، 25 یا 30 دقیقه زمان می برد؟ آیا غذایی را که طبق دستور پخت، باید در 30 دقیقه ...
سیر حاتم طائی
و کی بلایی سرش آورده گذشت و گذشت و همه دل به خواست خدا دادند تا ببینند چی پیش می آید. زن حسن روزی رفت پیش پدر شوهرش و گفت اجازه بدهد همان کارهایی را بکند که اگر حسن هم بود، همان کار را می کرد. شاید راهی پیدا کند که دستش به حسن برسد و شوهری را که فقط چند ساعت دیده، برگرداند سر خانه و زندگی اش. پیرمرد بیچاره که دلش از دل عروس خسته تر و روزگارش سیاه تر بود، سری تکان داد و گفت هر کاری از دستش برمی ...
یک آوانتاژ برای ادامه زندگی
.... در زمان اعتیادم پنج روز یک بار هم غذا نمی خوردم. به خاطر مواد، همه کار می کردم؛ گدایی، دزدی و ... . الان خیلی عذاب می کشم به خاطر آن کارها. می خواهم آدم موفقی شوم. خدا کند بتوانم یک خانه بخرم و این رستوران، بزرگ شود و من بشوم سرآشپز. بابک: دوست دارم به خانواده ام کمک کنم. بعدش هم ازدواج کنم و لذت ببرم. هفته بعد قرار است دندان هایم را درست کنم. مهدی: همه آدم ها در زندگی دنبال آرامشند و خدا را شکر که ما آرامش را پیدا کردیم. ...
چگونه از خودخوری کردن دور شویم؟
به گزارش بلاغ ، هرکسی گاهی خودخوری میکند، اما به نظر می رسد بعضی افراد هرگز نمی توانند رگبار پیوسته افکار خود را ساکت کنند. این دیالوگهای تک نفره اغلب شامل الگوهای مخرب و افکاری این چنینی است: - نباید امروز توی جلسه ابراز وجود می کردم؛ چون همه به چشم یه احمق به من نگاه کردن. باید سر کار قبلیم میموندم. اگه همون جا مونده بودم، شادتر بودم. - پدر و مادرم همیشه می گفتن هیچی نمی ...
پادشاه و زن نیکوکار
گذاشته و تو ظرف طلا به فقیر بیچاره ها غذا می دهد و سیر که خوردند، ظرف را به گدا می بخشد. پادشاه تا این خبر را شنید، حیران و مات ماند و به گدا گفت ببردش به خانه ی آن زن تا ببیند راست می گوید یا نه. گدا سری تکان داد و گفت پادشاه که گدا نیست. آن زن فقط به گداها غذا می دهد. پادشاه داد لباس ژنده ای برایش آوردند که از زور وصله و پینه از ریخت افتاده بود. لباس را تنش کرد و با گدا راه افتاد و رفت تا رسید ...
شناخت بازیکنان و دیدن لیگ اهمیت دارد، شناخت نسبی از والیبال ایران داشتم
به گزارش وانانیوز ، رادوستین استیچوف گزینه سرمربیگری تیم ملی والیبال که امروز برای دیدن رقابت های هفته بیستم لیگ برتر والیبال در خانه والیبال حضور دارد در جمع خبرنگاران در مورد اینکه اگر سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شود چقدر برای حضور در ایران وقت خواهد گذاشت، گفت: در ابتدا از فدراسیون ایران تشکر می کنم که مرا به ایران دعوت کرده است، به ایران آمدم تا بتوانم سطح کیفی والیبال ایران را بهتر بشناسند و ...
چگونه با کودک خود رفتار کنیم؟
آنها خوراکی رشوه می دهد؟ دوستم از سؤالات من شوکه شد و گفت: نه اصلا این طور نیست! سعی می کنم درست ترین کار را برای تربیت آنها انجام بدهم و برای شان روشن کنم که چه انتظاری از آنها دارم. حالا فقط کافی است به آنها نگاه کنم، خودشان می فهمند که باید منظم باشند و چگونه رفتار کنند! این روش در صورتی که درست انجام شود ممکن است خیلی هم خوب باشد و کارشناسان در اینکه دوست من ایده ی خوبی درباره ی ...
متن ارتباط تلفنی بدون واسطه هواداران با ستاره فوتبال+ تصاویر
وجود دارد اما فدراسیون فوتبال باید این اختلاف را مدیریت کند. در مورد تیم خود مثال می زنم. سال ها است در سایپا حضور دارم و شاید بسیاری از مردم فکر می کنند در این مدت همه مسائل گل و بلبل بوده است اما این گونه نیست و مدیریت خوب سبب شده مشکلات تیم ما در برخی مواقع رسانه ای نشود. در سال های اخیر القاب زیادی چون نارنجی وفادار، آقای اخلاق، آقای نارنجی برای شما مطرح شد. کدام یک از این القاب را ...
طرح آزاد شدن ویدئو را من دادم/ به مخملباف گفتم روزی مهدی هاشمی فرهنگی ایران می شوی/ ماجرای تاسیس مؤسسه ...
. یک بار که خواستم بپیچم زمین خوردم. یکی آمد موتورم را بلند کرد و کلاجش را که شکسته بود با سکه باز کرد و درست کرد. دو سه نوبت دیگر هم او را دیده بودم، اما اسمش را نمی دانستم. چند سال قبل خود آقای رادان [جانشین پیشین فرمانده نیروی انتظامی] این خاطره را برای من تعریف کرد و من تازه فهمیدم که او همان فردی است که به من کمک کرده بود. البته هنوز هم هر وقت موتور زمین می خورد به کمکم می آید! وسط ...
می خواهم منصوریان را سرجایش بنشانم!
نامه هایش را برای فیفا هم ارسال کردیم اما مدیران بعد از ما این رایزنی ها را پیگیری نکردند تا فیفا به شکایت توزی رسیدگی کند و او هم به جمع طلبکاران اضافه شود. حرف من این است مدیریت استقلال فقط آمدن و فیگور گرفتن و حرف زدن نیست بلکه باید کار را بلد باشی و بتوانی این باشگاه بزرگ را مدیریت کنی. مگر روزی که من مدیرعامل بودم سر ماجرای پرونده شرکت الفا همه نمی گفتند فتح ا.. زاده قرارداد اشتباه بسته و ...
گفت وگو با آتش نشانِ نجات یافته از پلاسکو
عصر بانک ؛روزنامه قانون در ادامه نوشت: تنها دقایقی بعد از انتشار این عکس خبرگزاری ایسنا بود که هشتگ #تهران_بی_دفاع، در فضای مجازی به راه افتاد. هنوز فیلمی از واقعه نبود. تنها این تصویر بود. تصویر مردی که در مقابل هجوم دود و گرد و غبار و فروپاشی سعی می کرد از پرت شدن خود جلوگیری کند. روی این تصویر جملات و مطالب بسیاری نوشته شد، از آتش نشان بی دفاع تا همه تهران ویران مانده در مقابل هجوم درد، از نوشتن برا ...
خروس پا
رسیدند به دروازه ی شهرشان. مردم برای پادشاه خبر بردند که چه نشسته ای که هر شش پسرت صحیح و سالم آمده اند. پادشاه از خوشحالی پر درآورد و به وزیر دستور داد که شهر را آذین ببندند و هفت شب و هفت روز جشن بگیرند. بعد خودش هم با وزیر و وکیل و بزرگان دربار راه افتادند و رفتند پیشواز پسرها. پادشاه و پسرهایش را این جا داشته باشید و بشنوید از خروس پا. خروس پا پی برد که برادرها او را ته چاه گذاشته و ...
کلاه سر کردن هم آدابی دارد که جالب است بدانید
کلاه پارچه ای (عرقچین) به سر می گذاشتند. فصل های سر سال این کلاه پارچه ای- یا همان عرقچین- جای خود را به کلاه پشمی می داد. کلاه پشمی مظلوم ترین شکل کلاه است. آداب استفاده از آن را سینوزیت و قوای جسمی مشخص می کند. استفاده از آن یک قانون ساده دارد: آن قدر از کلاه پشمی استفاده کن که سرما نخوری. از آن جا که جنبه فشنیسم هم ندارد- یا کمتر دارد- بیشتر مردم دنیا به شکلی غریزی نحوه استفاده صحیح از ...
آبدیت جدید لاشخوری سیاسی ورژن بهمن 95
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خانه خشتی ، کلا خیلی وقت ها فکرهایمان تعطیل می شود و استدلال هایمان مثل عکس هایمان یهویی می شود. یا آنقدر جوگیر می شویم که به همان سرعت نور می خواهیم دین خود را ادا کنیم و همدردی کنیم و قص علی هذه. و درست همین روحیات ما یحتمل بر مدیران ما نیز سرایت کرده و آنان را هم این گونه بار آورده است اما به گونه هایی متفاوت. روزی قطاری ...
پهلوان جوسر و ناپدری دیو
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: محمد قاسم زاده یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کی نبود. در زمان های قدیم زن و مردی بودند که با هم تو دشتی زندگی می کردند. شوهره هر روز می رفت و آهویی شکار می کرد و می آورد تا زنش بپزد و بخورند. روزی خیلی خسته بود و به خودش گفت خیلی شکار کرده و حالا که گوشت هم در خانه دارند، بهتر است امروز در خانه بماند تا خستگی از تنش ...
گفتگوی منتشر نشده با هما روستا درباره زندگی و آثارش
دکتر شود، چنین آرزویی داشت. از آنجا که من مدرسه را با نمرات خوب تمام کرده بودم، پدرم می گفت تو که باهوشی، چرا می خواهی هنر بخوانی؟ فکر می کرد همه بی هوش ها باید هنر بخوانند. اما من اعتقاد دیگری داشتم و عاشق تئاتر بودم. با این حال، به زور پدر، یکی، دو سال در آلمان رشته شیمی و بعد داروسازی خواندم. هرکدام از اینها را که می خواندم یک اتفاقی برای من می افتاد. آنقدر از لحاظ روحی و روانی حالم بد ...
سالار عقیلی: حاضرم برای خانواده آتش نشانان کنسرتی را هدیه کنم
اتفاقاتی چنین دلخراش در کشور ما پیش نیاید و ما در شب هایی شاد برای مردم اجرای برنامه داشته باشیم. کیفیت سالن در کرج برای این کنسرت مناسب بود؟ این اجرا در سالن مرکز تحقیقات و اصلاح بذر کرج برگزار شد که سالن باکیفیتی بود. حدود 800 نفر هم ظرفیت داشت. راستش را بخواهید قبل از اجرا در این سالن کمی نگران بودم اما بعد از ورود به مجموعه و دیدن سن شیک و صندلی های باکیفیت که در دو طبقه به شکل زیبایی ...
وقتی مخاطبان فیلم فجر ناامید می شوند
برایشان مهم نیستند و حتی به خودشان زحمت نمی دهند و اینجا نمی آیند که ببینند مردم در این سرما با چه مشکلاتی روبرو هستند. این مخاطب سخنانش را ادامه داد: در سایت جشنواره ی فجر زده اند که 15 هزار نفر ثبت نام کرده اند آیا امکان این را دارند که به همه آن ها بلیت بدهند؟! در حالی که ما در همین اولین روز که اینجا حاضر هستیم، نمی توانیم سینماها و سانس های مورد نظر خود را با آن تعدادی که می خواهیم ...
پهلوان جو سر
تو دهن مردم و پشت سرش داستان درست کردند که با کسی سروسری داشته و بند را آب داده. مادرش تا این حرف ها را شنید، از خجالت سرش را انداخت پائین و دختره را نشاند و ازش پرسید چه کار کرده و این بچه را کی پس انداخته؟ دختره قسم و آیه خورد که دست هیچ مردی به اش نرسید و فقط یک دانه کشمش از تو خانه ورداشته و خورده. مادره تا این حرف ها را شنید، پیش در و همسایه گفت: اگر بچه ی این دختره از پائین دنیا آمد، حرامزاده ...
درگوشی های بازار پوشاک، پس از ریختن پلاسکو
پارچه فروشی دارد و خودش سابقه ورشکستگی دارد می گوید: چند سال پیش ، من خودم زندگی ام با خاک یکی شد، دزد به زندگی ام زد و کارم طوری گره خورد که فکر می کردم دیگر از جا بلند نمی شوم، اما خدا را شکر یک خانه داشتم فروختم بدهی ام را دادم، حالا هم دوباره جان گرفته ام، این ها که از پلاسکو ضرر کرده اند خدا برایشان بسازد، ولی کاسب که همه سرمایه اش را یک جا نمی گذارد، خیلی هایشان فقط در مغازه ها نمونه داشته اند و ...
اینجا عاشقان دل را به آتش می زنند+عکس
... از لباس های بهنام و عکس های خندانش، از بنرهای تسلیت، از گل هایی که مردم آورده اند و شمع هایی که روشن کرده اند، می گذریم و وارد ساختمان می شویم. انگار که ما را جلوی ورودی دیده باشند، به محض ورود به اتاق فرماندهی راهنمایی می شویم. بلافاصله با ورود به اتاق، فرمانده را میان همه تشخیص می دهم. با گردنی آسیب دیده و چشم هایی پر از غم؛ حال او، حال چند روز پس از حادثه است. ساعات اولیه پس از حادثه و ...
در کودکی دست فروشی می کردم/ قول می دهم یک روز رئیس جمهور شوم/ قیمت من خداتومَن است
شورا شوید؟ البته تخصص من فقط در هنر نیست بلکه من دستفروشی، روغن کاری کرکره ها، میوه فروشی، بتن کاری، لبو فروشی، راننده تاکسی با کارت شهری و خیلی دیگر از شغل ها را نیز از کودکی تا کنون تجربه کرده ام و دستی هم در سازماندهی دارم. سرما و گرسنگی ای شدیدی را تحمل کرده ام و مدتی را نیز کمک دست پدرم بودم چرا که افتخار دارم که پدرم نیز کارگر بوده است. وقتی بچه بودم، هنگام دستفروشی خیلی وقت ها از ...
آخرین وضعیت رضا رشیدپور در بیمارستان
طبیعتا در عینک آفتابی نتوانستم؛ هر چند نسبت به طنز بی علاقه نیستم ولی شاید به قول شما در جایگاه درستی قرار نگرفته بودم. کما اینکه اگر احمدرضا عابدزاده را خط حمله بگذارید یک گل هم نتواند بزند اما به عنوان دروازه بان عالی است. - عابدزاده هم می تواند این استدلال را داشته باشد که من مهاجم خیلی خوبی هم می توانستم باشم؟! من هیچ وقت نخواهم پذیرفت برنامه عینک آفتابی اتفاق اشتباهی است ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (357)
قبل سوار مترو شدن حموم کنن. 39٫ از چند روز دیگه باید جا ساز های تو خانه رو تخلیه کنیم، خانه تکانی از آنچه شما در تقویم میبینید نزدیک تر است. 40٫ یه بار شش صبح بلند شدم که کامروا بشم، فرستادنم نونوایی شادروان شدم. دیگه هیچی سر جای خودش نیست! 41٫ دیشب خواب میدیدم زنگ خونه رو زدن برداشتم گفتم کیه؟ با ریتم گفت حاااامد پهلاااانه. بدترین کابوسی بود که توی ...
ریزه میزه
...، برنگردد. زن بیچاره ی از همه جا بی خبر، رفت و هی شکمبه زد به چشمه و بیرون آورد، اما یک کاسه هم آب تهش نماند. آخر سر خسته شد و شکمبه را برداشت و برگشت خانه. وقتی رسید، دید در بسته است. در زد و گفت چرا در را بسته؟ شوهرش گفت آب آورده یا نه؟ زنه گفت شکمبه را که سوراخ سوراخ کرده ای، آب توش نمی ماند. مرد هم در را باز نکرد و گفت برود پی کارش، زنه که شوهرش را می شناخت، برگشت اما دید برف می بارد و هوا ...
پیش بینی درباره وزیری که 30 سال بعد برانداز شد/ ماجرای شنیدنی از “ترور شهید آیت” و سرقت یک پرونده
را که در اواخر عمر خود به دلیل علاقه به کار کشاورزی درست کرده بود وقف کرد. آقای اسرافیلیان می گفت بنده همه چیز را خوب پیش بینی می کردم ولی اعتراف می کنم که تنها در یک مورد نتوانستم و پیش بینی شما ها از من بهتر بود. من هرچه از عمر این انقلاب و تاثیرات آن در جهان می گذرد، بیشتر به اهمیت و عظمت و بزرگی کار امام (ره) و همچنین حفظ و ادامه آن توسط مقام معظم رهبری پی می برم. تا روزهای آخر بیماری دست از ...