سایر منابع:
سایر خبرها
خواننده سرشناس مردم را بهت زده کرد+عکس
. پدرم از خواننده های قدیمی بود و در عرصه اشعار معنوی فعالیت داشت. من همراه پدر به این محافل می رفتم. گلریز درباره آغاز کار حرفه ای خود ادامه داد: سال 53 وارد رادیو شدم. شاگرد مرحوم خوانساری بودم و سال 55 با گروه شیدا فعالیت خودم را شروع کردم. بعد از اینکه انقلاب شد، به عنوان خواننده انقلابی شروع به خواندن کردم. اولین آهنگی که از صدای جمهوری اسلامی پخش شد، آهنگ معلم در وصف آیت الله طالقانی ...
شکایت حاج محمدی از استقلال
.... شکایتم به خاطر بی احترامی بود که به من کردند وگرنه آماده بودم تا به توافق برسیم. قرار شد برای فسخ قرارداد به باشگاه بروم و مذاکره کنیم اما هربار که می رفتم خبری نبود و مدام امروز و فردا می کردند. من هم برای این که به لحاظ فوتبالی آسیب نبینم مجبور شدم یک طرفه فسخ کنم و برای گرفتن حق و حقوقم به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال شکایت کنم. ...
بازیگر لیسانسه ها: دوست ندارم پسرم بازیگر شود
. خوشبختانه پسرم هم بازیگری را دوست ندارد. به عنوان پدر برایم سخت است که فرزندم بازیگر شود و بعد شاهد این باشم که در دمای منفی چهار درجه سه بار توی استخر برود تا برای 10 ثانیه مردم را بخنداند. درحالی که همه گروه پتو دور خودشان کشیده و جلویشان بخاری بود اما من فقط با یک پیراهن و شلوار باید داخل استخر می رفتم و درحالی که روی آب خوابیده بودم دیالوگ هم می گفتم. خدا نکند ارشیا در این موقعیت قرار بگیرد! ...
کارگردان دعوتنامه : آستان قدس رضوی می خواست من را به زندان بیاندازد
بازیگری در تئاتر و سینما نداشته و برای اولین بار در این فیلم مقابل دوربین رفته است. غزل فرید فرزند این کارگردان و تهیه کننده نیز در این فیلم جزو چهره های جوان است که در این فیلم منشی صحنه نیز بوده است. پیش از آغاز نشست هرکدام از عوامل توضیح کوتاهی درباره همکاری شان با این فیلم دادند، چمنی نویسنده این فیلم با توجه به همکاری اش در مجله فیلم نگار به سردبیری مهرداد فرید در این باره گفت: همان ...
آرزو می کردم زیر شکنجه ها بمیرم، ولی اطلاعاتم را لو ندهم
ارتباطات در ذهنم مرور می شد و خدا خدا می کردم که مبادا اطلاعات لو برود و اینها سرنخی پیدا کنند و از این طریق مرا به بازجویی بکشانند. برای آنها بازجویی محدودیت نداشت، شکنجه می کردند، کتک می زدند، همه کاری می کردند. حدود یک ماه ساواکی ها را سردرگم کردم، بعد از اینکه مطمئن شدم دوستانم وقت کافی داشتند تدابیری بیاندیشند، ماجرا را به آنها گفتم. از حسن اتفاق دوستانم نیز از دستگیری من خبردار شده ...
گفتگوهایی خواندنی با 11 مبارز انقلابی استان کرمانشاه/ از حضور نوجوانان در مبارزات تا انقلابیونی که تانک ...
که یکی از عوامل رژیم در بین جمعیت است و آن شخص را به من معرفی کردند بنده هم به سمت او رفتم و به او گفتم که بعد از مراسم تجمع داریم و او هم چیزی نگفت. وی افزود: در جریان این تظاهرات ها بود که نیروهای رژیم به دنبال دستگیری من بودند و وقتی در هرسین موفق به دستگیری من نشدند در نهایت از طریق دوستان به روستاهای بخش لرستان رفتم و از آنجا راهی تهران شدم، در تهران نامه ای را که برای کسب تکلیف ...
اطعام در نیمه شب
... ما از روز اول کارمان در مغازه، ساندویچ های همبرگر را به صورت روزانه تهیه می کنیم. یعنی اگر نان، گوجه فرنگی، کاهو یا هر مواداولیه دیگری اضافه بیاید برای فردا استفاده نمی کنیم. هر شب بعد از اتمام کار، مقداری از این مواداولیه باقی می ماند. چند ماه اول نمی دانستم با آنها چه کنم و گاهی دور می ریختم. اما بابت این اسراف به شدت ناراحت بودم و خودم را سرزنش می کردم. گاهی مقداری را به خانه می بردم ...
مرگ سارق مسلح با شلیک نگهبان دامداری
دامداری کار می کنم. شب صاحب دامداری کنتور برق را قطع کرد و رفت. در اتاق سرایداری در حال استراحت بودم که ناگهان صدایی از بیرون شنیدم و متوجه شدم چند نفر وارد دامداری شده اند. اسلحه ام را برداشتم و به سمت در رفتم که ناگهان شیشه در شکست و مردی از من خواست مقاومت نکنم. در همان تاریکی گلوله ای شلیک کردم. بعد هم صدای فریاد مردی آمد. از اتاق نگهبانی خارج و با جسد مردی روبه رو شدم. دوستان مقتول به سمت او ...
و خاک سرد است
هم تمام شد و در نهایت خانواده های شهدای آتش نشان و جان باختگانی که هنوز تعدادشان و محلشان دقیقا معلوم نیست و یک شهر با این داغ تنها ماندند. ** خاک سرد روی آتش داغ ها مداحی که قصد داغ کردن فضای مراسم تشییع را دارد تکرار می کند: یادمون نرفته خونتون از همه چی مهم تره، شما هم تو محشر ما رو یادتون نره ... بعد همان حرفی را که روزهاست همه درباره آن صحبت می کنند و مسئولی قصد ندارد ...
شگرد ماموران قلابی برای سرقت و کلاهبرداری از سالخوردگان
ریخته و پول هایم سرقت شده است که ماجرا را به کلانتری محل خبردادم. چند روز بعد به شعبه بیمه مراجعه و موضوع را پیگیری کردم که یکی از کارکنان اعلام کرد ماموری را برای تمدید مقابل خانه افراد نفرستاده اند. همان جا متوجه شدم آن فرد، مامور قلابی بوده و سرم کلاه گذاشته است. گمان می کنم میان این سرقت و کلاهبرداری، رابطه ای باشد . همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری این ...
تراکتورسازی قهرمان می شود و ماشین سازی هم سقوط نمی کند
اصلا حواسم به این نبود که جلو آمدم یا نه و تعمدی هم در این کار نداشتم. اما بعد که فیلم پنالتی را دیدم خودم متوجه شدم که یکی دو قدم آمدم جلو و حرکتم خطا بود. دروازه بان ماشین سازی در خصوص دیدار این تیم مقابل استقلال در هفته بیستم گفت: من خودم دو فصل استقلال بودم و این تیم را دوست دارم و به همه هواداران این تیم و اعضای این تیم احترام می گذارم. ما در بهترین روزهای استقلال به این تیم خوردیم ...
گفتگو با همسر مرحوم - حسن حبیبی - ، در سالروز درگذشت اش
زمانی خبر فوت دکتر شریعتی را شنیدید؟ دو روز بعد از رفتن ایشان به ما گفتند که دکتر شریعتی فوت کرده. من خیلی متأثر شدم. به همراه دکتر حبیبی و دکتر طباطبایی و خانم ایشان و دخترش که با دختر من هم سن و سال بود، به لندن رفتیم. همه کسانی که دوستان دکتر بودند، در منزل یکی از اشخاص که فکر می کنم حاج آقا تحریریان بود، جمع شدند. برای دفن دکتر شریعتی شما و دکتر حبیبی به سوریه رفتید؟ ...
آوار شایعات بر سر پلاسکو
؟ – بله. ماشین تکان های شدیدی خورد آنقدر که با کمر به سبد خوردم و دوباره با زانو به قسمتی دیگر از سبد افتادم. موقعیت بسیار وحشتناکی بود، فکر می کردم ماشین چپ می کند و من از 54 متری سقوط می کنم. همه جا دود بود، صدای مردم را می شنیدم. در بی سیم گفتم محمود من را بکش پایین اما از محمود پیامی نگرفتم. چندین بار این پیام را به همکارانم دادم اما باز هم خبری نشد. نفسم گرفت. چند ثانیه کف سبد نشستم و ...
خزعلی: سند آموزش 2030 یک پروژه نفوذ گسترده است
میزگرد اظهار داشت: همانطور که می دانید یونسکو می گوید از سال 2000 تاکنون یعنی از زمان تعیین 6 هدف آموزش برای همه و اهداف توسعه هزاره اگر چه جهان در زمینه آموزش پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است، اما دسترسی به این اهداف تا مهلت مقرر آن یعنی تا سال 2015 تحقق نیافت . وی افزود: از این رو در برنامه 2030 یونسکو تأکید می کند برای به پایان رساندن دستور ناتمام آموزش برای همه در برنامه قبلی به انجام ...
احیای سازمان ملی جوانان و چند سوال/حسین واثق دودران
انحلال و تغییر نام سازمان ملی جوانان به شورای عالی جوانان می گذرد خبر از احیای دوباره این سازمان به گوش می رسد. سازمانی که دچار تغییر ساختاری نشده است و فقط اسم آن تغییر کرده است. به نظر می رسد در دولت جدید بعد از عدم تفکیک جوانان از وزارت ورزش و جوانان که صد البته منجر به فراموشی بسیاری از مسائل جوانان شده است دولت تصمیم به احیای دوباره این سازمان گرفته است تا تمرکز بیشتری بر حوزه جوانان داشته ...
نا امیدی مردم از پهلوی، به دلیل فساد شریف امامی
. آموزگار گفته با این که آن زمان اختیار و مسئولیتی نداشتم به بختیار گفتم: هواپیمای دولت را برای ایشان می فرستیم و بعد که گزارش اقدامات خود را به شاه داد، شاه به او گفته بود خوب کاری کردی. اما دو سه روز دیگر گذشت و خبری نشد و معلوم شد سنجابی دیگر آماده مراجعت و گفتگو نیست و ماجرا به این شکل ختم شد. آموزگار در پایان نوشته از اینجا من متوجه شدم که از یک سو در میان یاران قدیمی جبهه ملی شکاف ...
افسردگی مزمن،علت اصلی خودکشی ها
در دوره کارشناسی ام، مترجمی انگلیسی خوانده ام، کمی حالش عوض می شود و چند جمله ای به انگلیسی می گوید و پس از گفت و شنودی کوتاه، از او می خواهم دوباره به زبان فارسی برگردیم. پدری که بی بند و بار بود از او درباره دلیل خودکشی دخترش می پرسم. آهی می کشد و انگار که میزان بدبختی اش را یادش انداخته باشم، دوباره اشکش سرازیر می شود و از بی بند و باری مهندس می گوید که خانه را برای همه اهالی ...
ماجرای تقلای گروهک رجوی برای نفوذ در کمیته استقبال از امام(ره)
مطلع بودند که بعد از پیروزی و آزاد شدن جو، این خطوط ظهور می کند. آن موقع هم این خطوط حمایت خارجی داشت. آقای مطهری در دوران پیش از پیروزی انقلاب قاطعیت خودشان را در مقابل خطوط انحرافی نشان داده بودند و انعطاف ناپذیریشان را از این جهت، این رسالت را قاعدتا با اینکه همه ما بودیم ولی امام(ره) ایشان را انتخاب کرده بودند. البته شهید مطهری مدت ها قبل متوجه انحراف سازمان مجاهدین شده بود. همانطور که ...
قاتل: باید از راه قانون وارد می شدم
زدم که کشته شد. متهم در تحقیقات بعدی هم حادثه را شرح داد و صحنه جرم را هم بازسازی کرد. با کامل شدن تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و سیاوش روز گذشته از زندان به جلسه دادگاه منتقل شد. بعد از اینکه قاضی عبداللهی رسمیت جلسه را اعلام کرد، اولیای دم گفتند که خواسته شان قصاص است. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: 17 سال مدیر تدارکات سینمایی بودم ...
قطع شهریه شهید مدنی به خاطر مواضع انقلابی/آن دو نفر
این حرف ها را به آقا برسانم. به بهانه ای خودم را نزدیک آقا رساندم و آهسته حرف های دوراهکی را به او زدم. خیلی آرام گفت که اشتباه می کنند. بعدا توضیح می دهم بعد هم مقداری سالاد کشیدند و مقداری برنج و خورشت. دوراهکی طوری که بقیه متوجه شوند یکی دو بار با صدای بلند به میزبان گفت نه. خیلی ممنون. من همین یه کاسه کوچیک ماست و این یه ذره نون رو می خورم. غذا که تمام شد آقا از صاحب خانه و طعم خوب ...
نشست خبری فیلم شماره 17 سهیلا در میلاد
کردم جذاب است چنین دختری در موقعیت های مختلف قرار بگیرد و داستان های او روایت شود. این کارگردان ادامه داد: چند وقت پیش، یک آگهی در روزنامه دیدم به نام صندلی سپید که چنین موقعیتی داشت. به آنجا رفتم و آدم هایی را در این جلسه دیدم که به نظرم جذاب آمد درباره شان فیلم بسازم. البته فیلم های کوتاه قبلی ام نیز درباره زنان بود و مسائل این چنینی با وجود سختی هایش برایم جالب است. زهرا ...
نشست خبری تابستان داغ در نیمه شب/روی حل یک بحران اجتماعی تمرکز کنیم
بچه در فیلم گفت: در نسخه صدوبیست صفحه ای اول فیلم ادامه قصه بچه وجود داشت، اما برای من روابط اهمیت بیشتری داشت و به دلیل دلچسب نبودن این بخش ها، آن ها را کنار گذاشته شد. نوروزبیگی از حضور خانم فلاح به عنوان سرمایه گذار و مشاور در این فیلم تشکر کرد که بدون حضور وی این فیلم شکل نمی گرفت. صابر ابر درباره تجربه حضور در تابستان داغ گفت: مهمترین نکته، گروه صمیمی بود و مشورت های زیادی قبل از ...
تدارک شبکه های سیما در آستانه سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب
خانه مستند انقلاب اسلامی تهیه شده و از دوشنبه 11 بهمن در 10 قسمت هر شب ساعت 19:30 روی آنتن می رود و روز بعد ساعت 13:30 بازپخش می شود. دیگر تدارک ویژه شبکه مستند برای این ایام مجموعه در برابر طوفان است که در 10 قسمت به تهیه کنندگی مهدی نقویان به صورت هر شبی و برای اولین بار روی آنتن می رود. ساختار این برنامه به شکل مستند است و از تصاویر و فیلم و عکس های آرشیوی بسیاری در این اثر ...
دو بار طلاق زن از شوهر!
وضع مالی خوبی دارد. با آنکه مرد مورد نظر 5 سالی از او کوچکتر بود، همه اعضای خانواده به این وصلت رضایت دادند و منیژه خانم برای بار دوم به عقد مردی درآمد که در همان سال های نخست زندگی را به کامش تلخ کرد. او نه تاجر بود و نه برای دومین بار تجدید فراش کرده بود. او مردی خلافکار با چند ازدواج و طلاق بود که تریاک می کشید و شغل درست و حسابی نداشت. حتی به بهانه های مختلف از منیژه پول می گرفت و چند وقت ...
قتل همسایه با چوب بیسبال
های سینمایی بودم اما به خاطر تعدیل نیرو از کار اخراج شدم. سه سال پیش، طبقه پایین خانه پدری سامان را خریدم و همان جا شروع به کار کردم. من وسواسی هستم اما سامان همیشه زباله های خود را جلوی مغازه ام می ریخت. چندبار اعتراض کردم اما فایده ای نداشت. تا این که روز حادثه، سامان و دوستش از پنجره اتاق، چند تکه زباله به بیرون پرت کردند. به سامان اعتراض کردم که شروع به فحاشی کرد. با هم درگیر شدیم و ...
زهرا داوود نژاد در مسیر نامزدی سمیرغ
بود که یک شناخت نسبی از آقای غفاری داشت و چند کار از او دیده بود. از طرفی هم فیلم این یک رویاست را از آقای غفاری دیده بودم و با فضای کاری او آشنا شدم و پسندیدم، لذا به کار ایشان و تأییدیه پدرم اعتماد کردم. البته فیلمنامه شماره 17 سهیلا را هم بسیار دوست داشتم، چرا که می تواند مسئله روز تمام زنان جامعه ما باشد. وی درباره محتوای این فیلمنامه ادامه داد: امیدوارم که شماره 17 سهیلا ابتدا به ...
کسی اشک این مادر شهید را ندیده است
همراهم به منزل آوردم. یک صندوقچه فلزی کوچک داشتیم. آن برگه فال را درونش گذاشتم. گذشت تا اینکه روزگار طی شد و محمدرضا حدودا کلاس چهارم ابتدایی بود و خوب و بد را تشخیص می داد. بنابراین هر جا می رفتم کلید خانه را به او می دادم که امانت دارم باشد. به او یادآور می شدم که برخی از وسایل ضروری و با ارزش را در جایی از خانه قرار داده ام حواست به آن ها باشد. یک روز محمدرضا سراغ صندوقچه رفته بود و ...
برای معمای شاه 6 میلیون تومان بیشتر به او ندادند/ همه مَشتی های تئاتر و سینما آمده اند+تصاویر
هنرشان توانستند مرگ را شکست داده و تا ابد باقی بمانند. او ادامه داد: همه مَشتی های تئاتر و سینما امروز جمع شده اند تا رفیقشان را که همواره رفاقتش را ثابت کرده بود، تشییع کنند. برای ما خیلی سخت است که با یک هنرمند بزرگ وداع کنیم. در ادامه خسرو امیرصادقی (تهیه کننده سینما) با بیان اینکه از منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما) برای حضور در این مراسم سپاسگزارم افزود: کاظم عزیز ...
بنیاد در آینه مطبوعات
باردار است؛ مراقبش باشید. تلخ ترین خبر آن روز صبح، دلشوره عجیبی داشتم و دلنگران بودم. به خانه جاری ام که چند منزل با ما فاصله داشت، رفتم تا بلکه روز زودتر تمام شود. بعداز مدتی، پدرشوهرم آمد خانه جاری ام و به من گفت: بیا برویم که مهمان داری، انسیه! وقتی وارد خانه ام شدم، خانم همسایه جلو آمد و گفت: تو که چادر سیاه سرت میکردی و میرفتی شعار میدادی، حالا چادر سیاه سرت کن و در عزای شوهرت ...
دلهره ها پایانی نداشت...
هیچ گاه چنین جمعیتی به خود ندیده بود. کوچه های باریکش جا نداشت؛ حتی برای یک سوزن. در خانه را باز گذاشته بودم؛ یک پا در خانه و یک پا در کوچه. یعنی اینجا محل ماست؟! مردم دسته دسته از هر گروه و سلیقه ای، از کوچه های باریک خیابان ایران به سمت مدرسه رفاه سرازیر بودند. هر روز به مدرسه رفاه می رفتم. با دوربین روی دیوار، چشم به پنجره، آنجا که آقا ایستاده بود و هربار در مردم گم می شدم. انتظار در ...