سایر خبرها
جذب دو برابری اعتبار مکانیزاسیون کشاورزی
180 هزار تن پرتقال را در شکل های مختلف خریداری کرد و نیز به صورت تضمینی مرکبات را از چرخه مصرف خارج کرد، همچنین دولت متعد است تا پیش از پایان سال تمامی پرداخت ها را به انجام برساند. حیدرپور با بیان اینکه برای فصل زراعی آتی پیش بینی خرید کود و سم صورت گرفته و مشکلی برای تامین این اقلام وجود ندارد، گفت: در مناطق مختلف روستایی با خرید و تامین نیازها در انبار مشکلی وجود ندارد و مدیران ...
آخرین خبرها از میزان و قیمت کالاهای تنطیم بازار در مازندران/ دهه سوم اسفند زمان توزیع سیب و پرتقال
ریال درب انبار و 27 هزار ریال مصرف کننده مدیر تنظیم بازار جهاد کشاورزی مازندران در ادامه از توزیع مرغ منجمد به میزان 4 هزار و 500 تن از ذخایر موجود در استان برای کنترل و تنطیم بازار شب عید خبر داد و اظهار کرد: مرغ منجمد با قیمت کیلویی 55 هزار ریال درب سردخانه و قیمت 59 هزار ریال مصرف کننده توزیع می شود. نگهدار از توزیع 35 تن گوشت قرمز با قیمت 220 هزار ریال درب سردخانه و قیمت ...
عرضه مرکبات انبار شده جهرم از هفته آینده
...، گفت: بیمه نامه محصولات کشاورزی یک ساله است. صندوق بیمه کشاورزی نخست خسارت جبران سرمازدگی و سیل اخیر را نپذیرفت، اما با پیگیری های مسئولان و به ویژه نماینده شهرستان در مجلس، این صندوق حاضر به پرداخت خسارت شد. وی در عین حال از وجود 3 هزار تن مرکبات در انبارها و سردخانه های جهرم خبر داد و گفت: عرضه این میوه ها برای تامین نیاز بازار شب عید، از هفته آتی آغاز می شود. شهابی اضافه ...
شوالیه های مرگ
به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن ... به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن روزها هم برای شناسندگان مرگ که در همسایگی مردگان تهرانی خانه دارند، مرگ بود؛ وقتی تن های سوخته و استخوان های جداشده آتش نشان های شهید را آوردند و گفتند: شناسایی کنید. آنها گفتند شناسایی کنید و آن 9 نفر دست به کار شدند؛ 9 پزشکِ پزشکی قانونی استان تهران که دو هفته نخوابیده بودند و حالا کم کم داشت آماده باش شبانه روزی شان تمام می شد. و چه چیز سخت تر از باز کردن لباس های آتش نشان هایی که هیچ ازشان نمانده بود؟ وقتی زیپ لباس هایشان را باز می کردیم، اسکلت ها و گوشت های پخته شان می ریخت. جمجمه هایشان هم کاملا از بین رفته بود ولی پودر نشده بود. یک سری دیگر هم از همان اول که آوردند، استخوان بودند. و چه چیز سهمناک تر از دیدن تن های تکه تکه آتش نشان های ناجی پلاسکو، بعد از آن همه سروصدا، بعد از شنیدن شیون تازه عروسان مردان آتش زده، بعد از آن همه عکسی که شاید کمترین شان، صورت گریان و تکیده مردی بود که جفتش، قُل همیشه یاورش، زیر خروارها خاک و آتش، خُرد شده بود. همین سختی ها هم بود که بغض 15ساله عباس ساداتیِ 50ساله را شکست؛ بغض او را که معاون سالن تشریح پزشکی قانونی تهران است و حالا چسبیده به دیوارهای سرد ساختمان قدیمی کهریزک، زیر آن نور سفید، وسط ویزور چشم های زن جوان کنجکاو تازه از راه رسیده، از روزهایی می گوید که شبانه روز آماده باش بود و وقتی یکی، یکی اجساد آتش نشان ها را برای شناسایی آوردند، اشک، گلوله سهمناکی شد که ریز ریز و پنهانی از چشم های دنیادیده اش به بیرون پرتاب شد. درست است که ما به این کار عادت کرده ایم ولی باز هم خیلی وقت ها موقع کار، احساساتی می شویم و گریه می کنیم. مثلا این حادثه پلاسکو خیلی ما را ناراحت کرد؛ اصلا قبل این که جسدها را ببینیم، اشک ما را درآورده بود. نمی دانم چه مظلومیتی در این بچه ها بود که قبل از این که بدن هایشان پیدا شود، اشک همه را درآورد؛ شاید مظلوم بودنشان و این که از قشر ضعیفند و همیشه با مردمند. حادثه حله و قطار هم ما را بسیار ناراحت کرد. عباس ساداتی یکی از قدیمی ترین هاست؛ یکی از شناخته شده ترین پزشکان سالن تشریح، آن جا که به قول خودش، هر روز کالبد دست کم 30 مرده را می گشایند، در جست وجوی یافتن حقیقت، برای زبانِ دفاع شدنِ بی زبان های دست از دنیاکوتاه. آن روزهایی هم که آتش نشان های معروف تهرانی را می آوردند تا نامشان مشخص شود و هویتشان، دکتر ساداتی مثل همیشه خط مقدم بود، با بغضی سنگین در گلو و زبانی آرام بخش برای هشت دکتر سالن تشریح و تکنیسین های سالن که خودشان به آنها پروسکتور می گویند. چند روز اول منتظر بودیم که جسدی نیاوردند. بعد از آن من یک شب این جا کشیک بودم که یک نفر را آوردند و خود بازپرس کشیک هم آمده بود. موقعی که آمد، داشت تلوتلو می خورد. می گفت چند روز است که نخوابیده ام ولی می خواهم ببینم زمان مرگ این فرد کِی بوده است. اجساد اولیه ای که آوردند همان هایی بودند که می گفتند در موتورخانه گیر کرده بودند. درست است؟ درباره زمان مرگ آنها حرف و حدیث های زیادی بود. بله، اما زمان مرگ با همان زمان وقوع حادثه جور درمی آمد، چون فاسد شده بودند. آنها همان روز اول فوت کرده بودند. یک وقت سنگ به سر آدم می خورد و درجا می میرد، یک وقت زلزله می آید و زیر آوار، جایی هست که بتواند پناه بگیرد و برای یکی، دو ساعت زنده باشد ولی در مورد پلاسکو، بعضی از این افراد جا در جا مرده بودند و بعضی دیگر هم که جا در جا نمرده بودند، بعد از چند ساعت فوت کردند، در همان روز حادثه؛ یعنی این طور نبود که دو، سه روز کسی زنده مانده باشد. ما اجساد را دیدیم، آنها فساد نعشی داشتند و بررسی هایمان نشان داد که روز حادثه فوت کرده بودند. ساعت مرگشان دقیقا به همان روز می خورد. بقیه را هم که روزهای بعد آوردند، بدنشان متلاشی شده بود و از آنها دی ان ای گرفتیم. آمار فوت شده ها هم همانی بود که مراجع قضائی اعلام کردند. نفر آخری را هم که آوردند و گفتند کارگر بوده، من خودم دیدم، اعضای بدنش کاملا متلاشی شده بود. و غم یادآوری، لبخند گشاده و ملایم ساداتی را چنگ می زند و قورت می دهد: تمام فیلم های پلاسکو را در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم؛ آن آتش نشانی که در پنجره بود، نتوانسته بود وارد سبد نجات شود و فوت کرد. جمجمه او شکسته بود و ما سرش را دوباره درست کردیم. فیلم او را در گوشی ام داشتم، می گفتند یکی، دو ماه مانده بود تا خدمتش تمام شود، خب، این برای ما خیلی ناراحت کننده بود. مرده ها نقش اول زندگی دکتر ساداتی اند؛ زندگی کسی که از نگهبان های ساختمان پزشکی قانونی در کهریزک که بامعنا به بهشت زهرا چسبیده است تا منشی ها و حراست و تکنیسین ها، او را زبان گویای تاریخ پزشکی قانونی می دانند. حالا هم او که در یک صبح سرد و بعد از یک شب تا صبح شیفت، نشسته در اتاقش و با صورتی خندان و بشاش، از روزهای پرتلاطم حادثه پلاسکو می گوید، اشاره اش مدام به نقش مرده ها در زندگی اش است، در کارش و روحیه اش: خب، لحظاتی هست که کم می آورم و حتی می زنم زیر گریه. مثلا در قضیه حادثه حله باز توانستم خودم را جمع و جور کنم با این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای خانواده های آتش نشانان قرار می دادم و گریه می کردم تا خودم را خالی کنم. من خانواده های آنها را می دیدم که برگه به دست در راهروهای این جا می رفتند و می آمدند و گریه می کردند. گریه خیلی خوب است، خیلی بد است که می گویند مردها نباید گریه کنند، آدم هایی که گریه نمی کنند، یک دفعه می ترکند. و اینجاست که زنگ قدیمی تلفن اتاق رنگ و رورفته معاون سالن تشریح، حس او را به هم می ریزد؛ صحبت از یک جسد یخ زده است، جسدی که آن را از خارج کشور آورده اند و گذاشته اند بدنش نرم و جواز برایش صادر شود و حالا این دکتر ساداتی است که باید مهر دفن شدن او را برای زیر خاک منتظر پذیرنده گورستان بزند پایین پرونده اش. جواز مرگ صادرکردن برای مرده ها سال هاست در سرنوشت اوست؛ مثل سرنوشت محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح پزشکی قانونی که وقتی پیراهن سفید دکتری اش را می پوشد و جا می گیرد پشت میز رنگ و رورفته اتاقش، دستی به چال چونه ته ریش دارش می کشد و حرف هایش را مثل معاونش از پلاسکو شروع می کند؛ از آن روزها که سخت ترین شدند در یادش برای سال های سال. اولین آتش نشانی که آمد از بیمارستان مطهری به این جا منتقل شد و قابل شناسایی بود؛ چون چهره اش سالم مانده بود. هر چه یافتن پیکرها با تأخیر اتفاق افتاد، شناسایی از طریق چهره ها سخت تر شد. شناختن کسانی که در روزهای اول از زیر آوار پیدا شدند، از چهره راحت تر بود ولی بعد از آن به دلیل حجم آوار و میزان حرارت، دیگر پیکرها از روی ظاهر قابل شناسایی نبودند. البته متعلقاتی اطرافشان بود ولی مشخص نبود که مال آن شخص باشد. با آن وضعیت، ما برای این که ضریب اطمینان را بالا ببریم، آزمایش دی ان ای انجام دادیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این حوادث دسته جمعی، حضور پزشکی قانونی در صحنه الزامی است؛ در صورتی که در مدیریت بحران ما چندان نقش پزشکی قانونی را در آن مرحله پررنگ نمی بینند، یعنی فکر می کنند که خب ما پیکرها را پیدا می کنیم و بعد می فرستیم که شما بقیه کارها را انجام دهید. آمار جانباخته ها همانی بود که اعلام شد؟ بله، 16 آتش نشان بودند که شناسایی شدند؛ 5 تا هم جانباخته غیرآتش نشان؛ کلا 21 نفر. هنوز هم از بین نخاله ها قطعات و تکه های اجساد را برای شما می فرستند؟ بله، برای ما می فرستند و ما هم می فرستیم آزمایش ژنتیک، هنوز جواب قطعی به دست ما نرسیده است. آمار ما همان آمار قبلی است. یعنی در نخاله ها کسی پیدا نشده است؟ مثلا آن نگهبان؟ آن نگهبان، پنجمی بود که پیدا کردند. مابقی که برای ما فرستادند، قطعات استخوان کوچک و بزرگ بود که هنوز جواب قطعی آنها نیامده است. از نگهبان هم قطعاتی از بدنش به این جا آمد؟ یک پیکر نیمه کامل بود، با آزمایش ژنتیک تطبیق دادیم و احراز هویت قطعی انجام شد. آن روزها همه پزشکان و تکنیسین های پزشکی قانونی استان تهران در ساختمان کهریزک هر دقیقه منتظر بودند که کسی را بیاورند برای شناسایی، تا جوابی داشته باشند برای گفتن به خانواده های چشم انتظارشان؛ محبوبه عسگری 42ساله، زن تر و فرز و باتجربه کادر پزشکی هم یکی از آنها بود. او یکی از سه زنی است که در کادر پزشکان پزشکی قانونی کار می کند و حالا با ناخن های لاک زده و صورتی ریز و قشنگ و با پلک هایی که خستگی شیفت از شب تا صبح دیروز، آنها را با شیب ملایمی روی حدقه هایش چشمش انداخته، از نیمه دوم امسال می گوید که یکی از سخت ترین تجربه های کاری اش بود؛ نمونه اش همین حادثه پلاسکو. او یکی از شناسندگان آتش نشان های شهید و سوخته بود. مرگ آتش نشان ها خیلی ها را جریحه دار کرد، همه آماده باش بودند. در سالن تشریح بالای سر آنها بودم و با همکارانم، جواز دفن می دادیم، خیلی تأسف آور بود. لباس های آتش نشان ها نسوخته بود ولی وقتی آنها را باز می کردیم، فکر می کردیم که جسد سالم است، در حالی که کامل از بین رفته بود، برخی تبدیل به استخوان شده بود. و حال و روز او هم آن روزها مثل بیشتر همکارهایش بود. خب خیلی تأثیر منفی روی ما می گذاشت، خیلی متأثر می شدم اما با دقت هر چه تمام تر، برای تعیین دی ان ای، کارشان را انجام دادیم، فرستادیم برای بخش دی ان ای، پیگیری های لازم انجام شد، کالبدشکافی خوب انجام شد و حنجره ها را خوب نگاه کردیم آنهایی که عضله مانده بود و استخوان هایی که سالم بود به دی ان ای فرستادیم. به هر حال مردم منتظر بودند و چشمشان به نظر ما. این که آن روزها می گفتند بدن هایشان به پودر تبدیل شده بود، درست نبود؟ نه پودر نشده بودند ولی بعضی استخوان ها به طور شدیدی از بین رفته بود به طوری که فقط قسمت هایی از استخوان مانده بود. برای بعضی دیگر هم حرارت زیاد، باعث شده بود فساد اتفاق بیفتد. مهم ترین فاکتور فساد جسد، حرارت بالاست، چون حرارت محیط بالا بود، میکروب هایی که باعث فساد می شوند، در داخل ریه و روده بزرگ هستند و شروع به فعالیت می کنند. در روز تشییع جنازه، حستان چطور بود، وقتی دیدی که آن جمعیت زیاد به بدرقه آنها آمده بودند. آن روز این جا غم عجیبی داشت. اسامی شان را که اعلام می کردند، مدام با خودم می گفتم اینها را از زیر دست ما با آن وضعیت بردند، آنها را ما شناسایی کردیم، من همه شان را دیدم. و دنبال حرف های محبوبه عسگری را نیکو دهقانی زاده ، دیگر پزشک زنی که جزو اصلی ترین شناسندگان اجساد در پزشکی قانونی است، پی می گیرد؛ زنی با صورتی تپل، چشم هایی روشن و با تجربه و صدایی نازک که حس، اولین نکته بیرونی آن است. او تازه از سالن تشریح آمده با دستکشی سفید روی دست های گوشتالو و ماسکی سفیدتر که به اعتقاد همکارهایش عبور می دهد میکروب هایی را که باید سدشان شود؛ تا بیاید دستکش ها را دربیاورد و امضاهای لازم را برای اجساد تر و تازه امروز بنشاند پایین پرونده های سبز، فرصت، خودش را نشان می دهد برای حرف زدن درباره آن روزهای خون و آتش: من جزو کسانی بودم که آن روزها از این ماجرا خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم؛ خیلی، خیلی، خیلی. واقعا خیلی. این ماجرا خیلی فرق می کرد. یادم است سقوط هواپیمای آنتونوف که اتفاق افتاد هم همین حال را داشتم. همه جسدهایی را که بررسی می کردم، با خودم می گفتم که خب هر کدام اینها عازم جایی بوده اند و حالا این جا خوابیده اند؛ مدام گریه می کردم. برای پلاسکو هم در خود سالن تشریح گریه می کردم. همکارها خودشان را کنترل می کردند ولی من همین طور کار می کردم و حین کار گریه می کردم. موقع در سالن تشریح کارکردن، وقتی بدانی که آن ماجرا یک اتفاق بولد است، خب برایت خیلی تأثیرگذار است. در آن چند روز عکس هایشان را دیده بودیم و وقتی آنها را برای شناسایی آوردند، خیلی سخت بود، واقعا سخت بود. وقتی جسد به سالن تشریح می آید، نباید وارد حواشی آن بشوی، این که بستگانش چه کسانی بوده و چه اتفاقی افتاده است، وگرنه خیلی اذیت می شوی. روز تشییع آتش نشان ها این حس را داشتم که اینهایی که با آن شکوه روی دست مردم تشییع می شدند، ما بالای سرشان بودیم و تشخیص شان دادیم. خیلی حس عجیبی بود. اما مرگ، چطور خودش را به آنها نشان می دهد، وقتی که هر روز. . . گرداگرد آنها را مردگانی زیبا فراگرفته اند آنها 9 نفرند؛ با حدود 20 نفر دستیار که مسئول اصلی شکافتن بدن مرده هایند؛ با گله ای همیشگی که چرا همه فکر می کنند ما بدن های اجساد را تکه و پاره می کنیم؟ آنها 9 نفرند با ماهی حدود سه تا چهار میلیون حقوق و یک دنیا سختی؛ 9 نفر و دستیارانی که در طول سال، 10 تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد را در سالن تشریح پزشکی قانونی تهران بررسی می کنند. هیچ کدام از پزشکان پزشکی قانونی را سرنوشت به سالن تشریح نکشاند؛ همه شان انتخاب کردند. مثل دکتر ساداتی که هر چند عجیب ولی انتخابش درنهایت کارکردن با مرده ها شد: این را شنیده اید که می گویند هر کس از چیزی بدش بیاید، ناخودآگاه به سمتش می رود؟ من بچه که بودم و حتی بزرگتر که شدم، مدرسه ام را یک بار به این دلیل که کنار بیمارستان بود، عوض کردم؛ یک بار به این دلیل که کنار قبرستان بود و جالب است که اگر یک بار در خیابانی بودم که تابوت و جنازه ای را از آن می بردند، من دیگر از آن خیابان رد نمی شدم. اما زندگی هر روز، مرحله ای را جلوی پای آدم ها می گذارد که خودشان فکرش را هم نمی کنند. در زمان پزشکی عمومی، با وجود همه اینها باز هم وقتی یک جسد را در بیمارستان می دیدم، خیلی کمتر تحت تأثیر قرار می گرفتم تا مثلا وقتی در قبرستان می دیدم که تابوتی را می بردند، حسش کاملا متفاوت بود ولی وقتی وارد پزشکی قانونی شدم، همان ماه اول وارد تالار تشریح شدم. جسد هم انواع و اقسام داشت؛ یک وقت هایی جسد تر و تمیز است، ولی جسد فاسد، جسدی که زیر خاک بوده آن را درآورده اند و برخورد خانواده ها و مسائل احساسی هم مطرح بود؛ اینها مسائلی بود که اوایلش روبه رو شدن با آنها سخت بود و کم کم به آن خو گرفتم. او یادش می آید آن اول که در تالار تشریح پارک شهر کار می کرد، همکار آذری زبانش همیشه حرف شیرینی به او می زد: او به من می گفت دکتر ساداتی از مرده ها نترس، از زنده ها بترس؛ می گفت امروز داشتم می آمدم در اتوبوس مردم داشتند من را له می کردند، این مرده ها که کاری به کار ما ندارند. این جمله او برای من قشنگ بود، دیدم واقعا راست می گوید و مرده هایی که ما با آنها کار می کنیم، بی ضررترین و بی خطرترین آدم ها هستند ولی به هر حال این کار سخت است، آلودگی و بیماری دارد ولی باز هم بیماری هایی که از طرف آدم های زنده ما را تهدید می کند، خطرشان خیلی بیشتر از این مرده های بی آزار است. منظور از بیماری ها، اچ آی وی و هپاتیت و سل ریوی است، کافی است زمان خونگیری سوزن به دست ما فرو برود، این موضوع ما را خیلی تهدید می کند. همه اش اما این انواع و اقسام بیماری ها نیست؛ ساداتی از تجربه هایی می گوید که در این سال ها، زندگی او را پر و پرتر کرده است؛ تجربه هایی خاص از مرگ: فقط این حوادث جمعی نیستند که ما را ناراحت می کنند؛ مثلا من معمولا شب های سال تحویل این جا کشیک هستم. آن لحظه ای که عید می شود و مثلا پدری می آید که نیم ساعت پیش بچه هایش تصادف کرده اند و دو سه تایی با هم مرده اند، نمی توانید تصورش را کنید که چقدر برای ما سخت است. همین الان هم که دارم درباره اش صحبت می کنم، بغض کرده ام یا مثلا نیم ساعت مانده به سال تحویل، جسد یک پیک موتوری را می آورند که چیزی را جایی می برده تا خرج زن و بچه اش را دربیاورد و حالا با مغز ترکیده در تصادف، او را برای شناسایی می آورند؛ خب اینها ما را خیلی اذیت می کند. و راست می گوید، بغض مانعی می شود برای ادامه دادن. یا مثلا صبح های زود می آییم و می بینیم که یک کارگر شهرداری یا سوپوری را که در خیابان ها کار می کنند با همان لباس کارشان آورده اند، چون در خیابان ماشین به آنها زده و کشته شده اند. کلا سوپورها به دلیل این که لباس شبرنگ تنشان است، کمتر دقت می کنند و فکر می کنند راننده ها آنها را می بینند ولی راننده ها خیلی راحت آنها را می زنند. خیلی وقت ها صبح ها در راه سازمان، ما آنها را می بینیم که خیابان ها را تمیز می کنند و بعد دو ساعت می بینیم که جسدشان را با همان لباس کارشان آورده اند. خب اینها ما را ناراحت می کند. کاش به آنها آموزشی داده شود، چون خیلی بی محابا در خیابان کار می کنند. این حرف همه کسانی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار می کنند؛ نگاه مردم به آنها، ترسشان، کلیشه های معمولی که سال هاست با آنها دست به گریبانند و احتیاط های افراطی که سبک زندگی شان شده؛ محبوبه عسگری ، یکی از سه پزشک زن سالن تشریح هم سال هاست درگیر این حرف هاست. مردم از ما می پرسند از مرده ها نمی ترسید؟ نام پزشکی قانونی که می آید، همه فکر می کنند یک جسد روی دست ماست. اما واقعیت این نیست، من کمیسیون پزشکی برای قصور پزشکی می روم، فوت هایی که در بیمارستان ها رخ می دهد یا درصد ارش و دیه که انجام می شود، آن جا دیگر مرده ای وجود ندارد. به عنوان پزشک جنایی و قتل اگر باشد، سر صحنه فوت می رویم، این جا موارد خاصی می آورند، گلوله خوردگی و چاقوخوردگی یا در مراکز نگهداری می شوند یا از سالمندان و... علت فوت آنها را هم تعیین می کنیم. 5 درصد کار پزشکی قانونی تشریح است. اگر بروید در معاینات، آنها اصلا تشریح نمی بینند، ارش و دیه می بینند، کسی که در کمیسیون کار می کنند، اصلا جسد نمی بیند. شما این جا فقط روی زنان کار می کنید؟ نه؛ در سالن تشریح من فقط روی زن ها کار نمی کنم. مردها هم خانم ها را می بینند ولی اگر خانم جوان باشد، ممکن است خانم ها ببینند، باید نمونه برداری از واژن انجام شود. تعداد زنانی که این جا می آورند نسبت به مردان کمتر است؟ مردان بیشتر هستند چون حادثه کار بیشتر برای مردان است. اوردوز بیشتر مربوط به آقایان است یا سکته های قلبی. خودکشی های اگرسیو، بیشتر برای مردهاست و.... خیلی ها ممکن است تا متوجه شوند شغل تان این است، فکر کنند که تأثیر این کار روی زندگی شما چه می تواند باشد؟ من بابت هر یک موردی که می بینم ناراحت می شوم مثلا جوانها را که می بینم، قتل و گلوله ای. نگرانی در من ایجاد می شود، اما این که هیچ حقی ضایع نشود، قتلی صورت گرفته، وضعیتی ایجاد شده، این که این قتل بوده یا خودکشی و... برای من مهم است که حقش ضایع نشود. وقتی استراحت می کنم یا در خواب، می فهمم که این کار رویم تأثیر می گذارد، در خانه که به این مسأله فکر می کنم، احساس می کنم چه تصادف سختی بود یا مثلا در برنامه های تلگرام می بینم، کسی که خودکشی کرده، همه ابراز تأسف می کنند، من آن روز آن جسد را دیده ام اما نمی توانم حرف بزنم، چون اینها اسرار پزشکی به شمار می رود. در خانه هم کسی از من سوالی نمی پرسد، عادتشان دادم. امروز چند تا جسد دیده اید؟ من دیشب کشیک بودم، امروز از ساعت 6:30 تا 8، 10 تا جسد دیدم. دیروز هم سر یک صحنه احتمال قتل رفتم، هم بیمارستان رفتم و هم خانه رفتم صحنه دیدم، نمونه های بیمارستان را هم دیدم، یک سری موارد در خیابان آمده بودند، مجهول الهویه آورده بودند، آن را هم دیدم. بررسی هر جسد حدودا چقدر طول می کشد تا کار تمام شود؟ بستگی به کیس دارد، اگر مورد جراحی باشد، ممکن است یک ساعت هم طول بکشد، اگر گلوله خورده باشد باید سر تا پایش را عکس بگیرم که ببینم آثار گلوله وجود دارد یا ندارد. و در میان همه این تجربه های معمول، دیدن کدام مرده برای آنها خاص تر از همیشه بوده است؟ چرا که... مرگ، مسخی است دردناک در کوچه های شایعه برای من دیدن جسد یک بچه بسیار سخت است. بارها شده که حتی گریه کرده ام و هیچ وقت برایم عادی نمی شود. مرگ هیچ وقت برای ما عادی نمی شود، درست است که کارمان است ولی نه، آن ترومایی که باید در روح و روان و جسم ما بگذارد، می گذارد. آن حالت محتاط بودن و... را در ما ایجاد می کند؛ مثلا من همیشه نگرانم که برای اطرافیانم و فرزندانم نگرانم. اینها حرف های نیکو دهقانی زاده است؛ دیگر پزشکی که می نشیند به گفتن خاطره های جور و واجورش در این سال های گشایندگی کالبد. مثلا یک پرونده داشتم، موقعی که یزد کار می کردم. از طبس پزشکمان زنگ زد گفت جسدی در خیابان افتاده بوده، تصادفی و له و لورده، گفت خانم دکتر جوازش را بدهم؟ من همیشه در ذهنم این بود که باید به این نوع جسدها خیلی حواست جمع باشد چون ممکن است او را به قتل رسانده و برای اختفای موضوع، او را به حالت تصادف در خیابان رها کرده باشند. خلاصه به دکتر گفتم ببین اگر علایم زمان حیات دارد و واقعا تصادفی است، جوازش را بده، اگرنه به هیچ وجه. گفت دادستان خیلی اصرار دارد که جوازش را صادر کنیم، خلاصه فردایش جسد را فرستادند مرکز و رفتم بررسی کردم، هیچی از جسد نمانده بود یعنی نمی شد فهمید سرش کجاست و تنش کجا، به همکارها هم گفتم و آنها گفتند تصادفی است. بعدش به پروسکتورمان که جسد را باز می کند، گفتم پشتش سه تا سوراخ کوچک است، گفتم پشتش را باز کن، سوآپ زدیم دیدیم رفت تا قفسه سینه، گفتم وای خاک عالم، یک وقت این گلوله نباشد؟ بعدش فرستادیمش رادیولوژی، دیدیم گلوله است. بعدش همکارم گفت واقعا که تو شوالیه ای، چطوری فهمیدی؟ اینها ولی همه خاطره های خاص نیستند؛ جالب ترین خاطره ها را شاید دکتر ساداتی، معاون سالن تشریح می گوید با آن شوقی که برای گفتن و گفتن دارد: اجساد هنرمندان و ورزشکاران بارها شده که به این جا منتقل شده؛ مثلا اولادی و خدابیامرز هادی نوروزی را که بازیکنان پرسپولس بودند، برای کالبدشکافی این جا آوردند. من پرسپولیس دوآتشه ام، خودم بالای سر اولادی بودم موقع کالبدشکافی. روزی هم که هادی نوروزی فوت کرد، من شیفت بودم، زنگ زدم به بچه ها گفتم برای هادی خیلی مواظب باشند. مثلا همین اولادی را خودم کالبدگشایی کردم. بچه مازندران بود و من هم بچه مازندرانم و وقتی دیدم پدرش در برنامه 90 صحبت و گریه می کرد، یک ساعت گریه کردم. ما خیلی از این هنرمندان را می شناسیم و اجسادشان را می آورند و ما بررسی شان می کنیم. و حالا نوبت گفتن از تلخ ترین خاطره است: ما این جا همکاری داشتیم که پنجشنبه ها می آمد و به ما کمک می کرد. یک روز صبح که آمدم سر کار، دیدم یک پرونده ای آمده و اسم همین آقا که همکارمان بود روی آن است، به خودم گفتم حتما اشتباه است یا اسمش شبیه همکارمان است ولی بعد یکی از همکارها گفت که همان است و دستور قضائی بر کالبدگشایی بود. هیچ کس حاضر نبود که کار را انجام دهد، خلاصه همه کنار کشیدند و رئیس تالار گفت دکتر ساداتی شما سابقه ات از همه بیشتر است، شما زحمت را بکش. دلیل مرگش عارضه قلبی بود و خب آن روز خیلی به من سخت گذشت. این روز و شب های سخت اما کم نیستند: شب هایی که این جا کشیک هستیم، صبح ساعت 6 که از خواب بیدار می شویم، وارد سالنی می شویم که حدود 30 جسد را کنار هم خوابانده اند؛ شما حساب کن بیشتر صبح های ما این طوری شروع می شود. این اجساد هم انواع و اقسام دارند؛ مثلا یکی را می بینی با کت و شلوار و کراوات روی تخت است، بعد می بینیم که مثلا با کیف سامسونت در فرودگاه بوده و داشته می رفته خارج کشور اما سکته کرده و مرده است. این جا به ما آموخته است که زندگی واقعا همین است؛ طرف با کت و شلوار و آمال و آرزو دارد می رود مثلا سواحل بارسلونا، یک دفعه سر از پزشکی قانونی درمی آورد یا مثلا یک بار استاد دانشگاه خودمان را که 70سالش بود در سالن تشریح دیدیم و یکی، دو نفر از پزشکانمان تا ظهر در شوک بودند. و آخرین حرف ها از زبان محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح است. او از اجساد مجهول الهویه می گوید و مومیایی کردن بعضی از آنها. تعداد اجساد مجهول الهویه زیاد است؟ تعدادشان خیلی زیاد نیست. شاید در روز، متوسط دو تا سه نفر باشند که ممکن است فردی در اماکن عمومی فوت کرده باشد و کارت هویت همراهش نباشد. این جا کاری که انجام می شود عکس و فیلم گرفته می شود. با هماهنگی با پلیس آگاهی داریم این عکس ها را در اختیار آنها قرار می دهیم. کسی که گمشده ای دارد، اول به پلیس مراجعه می کند. پزشکی قانونی روالش این است که اگر بخواهد عکس های ما را ببیند باید از مراجع انتظامی و قضائی نامه ای داشته باشند. به همین دلیل افراد ابتدا به کلانتری و آگاهی مراجعه کنند و آن جا عکس ها را به خانواده نشان می دهند و بعد ما در جریان قرار می گیریم. با این روند، 90 درصد افراد مجهول الهویه هویت دار می شوند. آنهایی که نمی شوند، با هماهنگی قوه قضائیه دفن می شوند، البته اینها طی یکی، دو ماه شناسایی می شوند. در ماه مشخص است که چه تعداد اصلا شناسایی نمی شوند؟ شاید زیر 10 نفر باشند. جای خاصی این اجساد را دفن می کنند؟ احتمالا؛ ما در تهران این اجساد را به بهشت زهرا منتقل می کنیم. چون به هرحال هم سردخانه ما محدودیت دارد و هم این که جسد بعد از مدتی فاسد می شود. سردخانه نقش کُند کردن فساد جسد را دارد نه متوقف کردن آن. جسدی که سه روزه فاسد می شود، در سردخانه دو هفته ای فاسد می شود. ما نمونه برداری و مستندسازی می کنیم. بعد از دستور قضائی جسد دفن می شود، مثلا بعد از 6 ماه اگر خانواده آمدند، ما با نمونه برداری که کردیم، مطابقت می دهیم و به این ترتیب جسد هویت دار می شود. درخواست مومیایی کردن جسد هم می شود؟ معمولا از طرف چه کسانی و چقدر هزینه اش می شود؟ مومیایی کردن اجساد، برای اجسادی است که از کشور خارج می شوند، چون اینها باید در هواپیما قرار گیرند. دلیل این کار هم جلوگیری از فاسد شدن جسد و انتقال بیماری است. این کار را ما با درخواست اولیای دم با مواد تثبیت کننده ای انجام می دهیم که مانع از فساد جسد می شود. چون به هرحال این جسد قرار است در بار مسافر و داخل هواپیما قرار گیرد، هزینه آن هم براساس تعرفه های دولتی که مصوب قوه قضائیه است، تعیین می شود. هزینه آن چقدر است؟ الان فکر می کنم حدود دو میلیون تومان است. درِ بزرگ و سفید پزشکی قانونی نزدیک ظهر بسته می شود؛ با سروصدایی که به صدای خودرو بزرگ حمل اجساد درمی آمیزد، خودرو بزرگی که بدن های امروز را آورده برای پزشک های منتظر تا شناسایی شوند، دلیل مرگشان مشخص شود و... و آنها زبانی بشوند برای بی زبان ها، در برزخ مرده ها. مهمترین نکات حرف های پزشکان تالار تشریح به گفته این پزشکان بیشتر پیکرهای آتش نشانان حادثه پلاسکو به کلی از بین رفته و از آنها تنها قطعاتی باقی مانده بود پزشکان سالن تشریح پزشکی قانونی می گویند همه زیرآوارماندگان حادثه پلاسکو همان روز اول جانشان را از دست داده بودند در طول سال، 10 هزار تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد برای بررسی به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می آیند در حال حاضر در پزشکی قانونی استان تهران 9 پزشک، مسئول شناسایی و تشخیص علت مرگ اجسادند از این 9 پزشک، 6 نفر مرد و 3 نفر زن هستند پزشکان پزشکی قانونی هرماه بین سه تا چهار میلیون تومان حقوق می گیرند بر اساس عرف پزشکی قانونی، حوادثی که بالای 12 کشته داشته باشند، حوادث بحرانی اند هرماه حدود 10 جسد مجهول الهویه وارد سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می شوند معمولا هویت 90 درصد اجساد مجهول الهویه تهرانی مشخص می شود هزینه مومیایی کردن اجساد برای خروج از کشور دو میلیون تومان است منبع:روزنامه ی شهروند ...
امضای تفاهم نامه 3 جانبه محیط زیست، وزارت اقتصاد و دفاتر پیشخوان دولت/ نیمه خرداد 96 تمام مجوزهای محیط ...
دستگاه های اجرایی با امکان حق مالکیت اطلاعات برای سازمان و ارائه رایگان نرم افزارهای داخلی این مجوزها به سازمان، با تاکید بر حذف مراجعه حضوری متقاضیان مجوزهای مذکور به سازمان و صرفا از طریق دفاتر پیشخوان و صدور و ارائه مجوزها به صورت الکترونیکی و تبادل الکترونیکی استعلامات مرتبط با این مجوزها با دیگر دستگاه های اجرایی منعقد شد. این تفاهم نامه دوشنبه شب و در محل سازمان حفاظت محیط زیست به امضاء سید محمد مجابی معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست، سید حسین میرشجاعیان معاون امور اقتصادی وزارت اقتصاد و علی فلاح حقیقی دبیرکل کانون صنفی دفاتر پیشخوان دولت رسید. ...
دور تسلسل افزایش یا کاهش تعرفه واردات محصولات فولادی
...، وزیر صنعت، معدن و تجارت آمده است: اقدام ارزشمند دولت محترم تدبیر و امید و به ویژه آن وزارتخانه در سال 94 مبنی بر افزایش تعرفه واردات فولاد موجب کاهش واردات فولاد به کشور و فعال شدن ظرفیت های تولید داخلی در راستای اقتصاد مقاومتی شده که این امر شایسته تقدیر و سپاسگزاری از حضرتعالی و سایر مسئولان دولت محترم را دارد. این در حالی است که دولت پس از انتقاد و گلایه های فراوان صنایع پایین دستی فولاد و ...
تمسخر بچه داری و مادری برای جلب آرای دختران مدرن!
اما در روزهای پایانی دولت یازدهم دوباره انگار نظر رئیس جمهور تغییر کرده است؛ تغییری که به نظر می رسد با انتخابات پیش رو و حساب و کتاب روی آرای زنان به عنوان نیمه فعال جامعه برای شرکت در انتخابات بی ارتباط نیست. مراسم تجلیل با طعم میتینگ انتخاباتی مراسم تجلیل از قهرمانان المپیک و پارالمپیک اگرچه با تأخیری پنج ماهه برگزار شد، اما رئیس جمهور در سخنرانی غرایی برای قهرمانان زن ...
مهم ترین رویدادهای موسیقی ایران درسال 95
یک سال از این استعفا، ماجرای انتشار نامه های انتقادآمیز بلند بالای این هنرمند نسبت به فعالیت های ارکستر سمفونیک در زمان حضور شهرداد روحانی ادامه دارد. خانه شماره 2 موسیقی افتتاح نشده پس فرستاده شد مدیرعامل خانه موسیقی روز سیزدهم فرودین ماه از پس دادن ساختمان شماره دو خانه موسیقی و ماندن در مکان فعلی این مجموعه خبر داد. حمیدرضا نوربخش با اشاره به ساختمان شماره دو ...
پرتقال های ترکیه ای هم یخ زده اند!
مدیرعامل اتحادیه باغداران مازندران در واکنش به تصمیم ستاد تنظیم بازار برای تأمین بخشی از نیاز به پرتقال در شب عید، مدعی شد: از آنجا که باغ های پرتقال این کشور نیز مانند ایران سرمازده است، کیفیت محصولات آن در برخی از نقاط بسیار پایین تر از پرتقال های داخلی است. مدیرعامل اتحادیه باغداران مازندران امروز در گفت وگو با خبرنگار ایانا با وجود تأیید کاهش کیفیت پرتقال های داخلی امسال نسبت به ...
قیمت کالاهای شب عید در کدام بازارها بهتر است؟
کاهش پیدا می کرد نیازی به واردات این محصول نبود که این به نفع کشور هم بود چون ارز خارج نمی شد. او از دولت خواسته بود: انتظار ما این است که در صورت واردات، این امر کنترل شده باشد تا به تولید داخل آسیب وارد نشود؛ محصولات وارداتی در سردخانه ها ذخیره شود و اگر شب عید با کمبود این محصول و بحران در بازار مواجه شدیم به بازار تزریق شوند. در همین حال رئیس انجمن پرورش دهندگان مرغ ...
خلف وعده دولت به باغداران
سالم که هیچ مشکلی ندارند، وزارت جهاد کشاورزی 30 هزار تن پرتقال که حجم بسیار کمی محسوب می شود، وارد کرده که دغدغه و نگرانی کشاورزان و باغداران مازندرانی را از احتمال خلف وعده دولت مبنی بر خرید پرتقال های انبار شده را در پی داشته است. وی به ماندگاری بیش از سه ماهه پرتقال های انبار شده در سوله های محصولات کشاورزی مازندران اشاره و خاطرنشان کرد: این مدت زمان ماندگاری نسبتا زیاد محصول پرتقال ...
رکود به جیب مردم رسید
البته فروشندگان خشکبار دلیل اصلی اختلاف قیمت ها را ناشی از کیفیت اقلام می دانند. در همین رابطع علیرضا ارزانی، رییس اتحادیه کشوری خشکبار درباره مشکل بازار آجیل گفت: در حال حاضرتنها مشکل در قیمت بادام هندی است که به دلیل ممنوعیت واردات قیمت آن نسبت به سال گذشته با افزایش صددرصدی (نرخ فعلی 75 تا 85 هزار تومان) روبه رو شده است، هستیم. اما از سویی دیگر و با توجه به اظهارات رییس ...
پیشخوان + قیمت
از هر کیلوگرم4200 تومان به 3800 تومان کاهش یافته است. علی اشرف منصوری گفت: میوه ذخیره سازی شده، کیفیت بسیار بالایی دارد و با یک سوم قیمت بازار عرضه می شود. افزایش قیمت بادام هندی در بازار باشگاه خبرنگاران: رییس اتحادیه آجیل و خشکبار از افزایش نرخ 80درصدی بادام هندی خبر داد و افزود: با وجود ممنوعیت واردات و کمبود آن در بازار، با افزایش قیمت نسبت به سال گذشته روبه رو شدیم. ...
حذف یارانه ها به بعد از انتخابات موکول شد/ سیاسی بازی دستگاه های آماری دولت یازدهم/ سایپا به جای خودروی ...
را نیز هنوز منتشر نکرده است. رشد اقتصادی 6 ماهه سال 1395 در شرایطی توسط بانک مرکزی اعلام شد که ریاست جمهوری در برنامه ای اشاره ای به آن کرد. پس از آن بود که بانک مرکزی در انتشار خلاصه ای از عملکرد اقتصاد کشور تنها درصد رشد را بدون اعلام جزییات در تارنمای خود قرار داد. * جوان – تولید داخل در انبار، واردات و قاچاق در بازار ! روزنامه جوان نوشته است: تا ...
بهانه جدید مطهری برای خودنمایی/ ادعای جدید نتانیاهو درباره ایران/ باز هم مجوز ویژه دولت برای خرید خودرو
خواهد شد که روحانی با مشکلاتی روبه رو شود و رقیب نیز قطعاً در صحنه انتخابات بر این موضوع دست خواهد گذاشت و مشکلاتی را مطرح خواهد کرد. در نتیجه دولت در 3 ماه آینده باید تیم کارآمدی را تشکیل دهد و موانع توسعه اجرایی را رفع کند. خراسان تعلل 600 روزه در ابلاغ دستور مقابله با تغییر کاربری اراضی در حالی که بر اساس درخواست تیرماه سال 1394 وزارت جهادکشاورزی، درخواست شده ...
ناراحتی باغداران مازندران از واردات پرتقال توسط دولت
فعالان بخش خصوصی کشاورزی و باغداران مازندران متوجه دولت کرده است. عبدالله مهاجر دارابی رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی مازندران درباره علل بروز دلخوری هایی میان باغداران این استان از وزارت جهاد کشاورزی به خاطر واردات پرتقال از مصر اظهار کرد: در روزهای نخست آذرماه امسال، سرمازدگی سبب وارد آمدن خسارتی معادل هزار تا هزار و 500 میلیارد تومان به باغداران مازندرانی شد که در همان ...
بازار بی سامان آجیل و خشکبار نوروز
. وی با اشاره به آنکه در تأمین و عرضه خشکبار و آجیل مشکلی وجود ندارد، بیان کرد: با توجه به آنکه نگهداری محصولات مختلف خشکبار آسان تر از محصولات تره بار است از این رو در تأمین و عرضه آن مشکلی وجود ندارد به طوریکه در تمامی فصول سال درفروشگاه ها و هایپر مارکت ها فروخته می شود. روئین تن در خصوص تأثیر ممنوعیت واردات بادام هندی و قیمت آن بر بازار بیان کرد: با توجه به تنوع و ارزش ...
توصیه های هواشناسی کشاورزی تا 18 اسفند ماه به تفکیک استان
سایر باغات امکان پذیر است باغداران با توجه به تاثیر رطوبت نسبت به کوددهی به صورت چالکود اقدام نمایند. برداشت باقیمانده محصولات باغی با توجه به رطوبت بالای هوا واحتمال افت کیفیت به علت شیوع بیماری های قارچی ادامه تغذیه باغات باکودهای فسفره و پتاسه وازته (مصرف خاکی) باتوجه به رطوبت مناسب خاک طی روزهای آینده شخم پای درختان توصیه می شود. در باغات ...
بازار دلالان، دروازه واردات پرتقال
شمال و پرتقال جنوب کشور در حدی هست که بتواند تقاضای بازار شب عید را تامین کند؛ اما ورود دلالان به بازار موجب به هم ریختن بازار شد و راه را برای واردات باز کرد. دلالان با خرید پرتقال جنوب کشور از باغداران به قیمت نازل، آن را در بازار با قیمت بسیار بالا به فروش می رسانند به طوری که در هفته های اخیر پرتقال جنوب به هر کیلو ده هزار تومان هم رسید و همین مساله، بهانه ای برای صدور مجوز واردات ...
آیا اعضای فعلی کابینه روحانی حاضرند دوباره به ایشان رای بدهند؟
داد؟ و یا صنعتگرانی که چهار سال شاهد نامهربانی دولت روحانی نسبت به صنایع داخلی بوده اند؟ آیا مردم گیلان و مازندران حاضرند به روحانی رأی بدهند؟ آن هم پس از اثبات تدبیر دولت روحانی در طول چهار سال گذشته در تأمین آب و برق مردم این دو استان در هنگام زمستان؟ آیا باغداران شمال پس از ورشکستگی و زیان امسال حاضرند به دولتی رأی بدهند که در همین چند ماه اخیر واردات هزاران تن آب پرتقال به کشور را صادر کرده است ...
نامه مشترک ظریف و ابتکار به دبیرکل سازمان ملل
.... حداقل یک دهه کار مستمر برای کنترل کانون ها فعلی گرد و غبار در استان خوزستان زمان لازم است خداکرم جلالی - رئیس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری- در این جلسه پیشنهاد داد با توجه به پایدار بودن و حتی رو به گسترش بودن طوفان های گرد و غبار در کشور طی سال های آتی، جلب همکاری سازمان های جهانی مختلف همچون سازمان بهداشت جهانی و استفاده از امکانات و همکاری های آن ها برای کاهش اثر طوفان ...
سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا اعلام کرد:تمهیدات ویژه برای رصد کالای قاچاق در بازار شب عید
گذشته رخ داد، ستاد تنظیم بازار به این نتیجه رسید تا یکی از شرکت های دولتی به عنوان مباشر اقدام به واردات پرتقال کند تا بازار مدیریت شود و شاهد قاچاق میوه به کشور نباشیم. سخنگوی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ادامه داد: به غیر از ابلاغیه های ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، وزیر کشور خطاب به استانداران استان های مرزی ابلاغیه ای صادر کردند که تاکیدات لازم برای کنترل و مراقبت مورد ...
سجادیان: اصلاح طلبان آلترناتیوی برای روحانی ندارند/ احتمال طلاق سیاسی میان روحانی و اصلاح طلبان/ اگر ...
خواهم وارد شوم ولی به نظرم برخورد با هر فسادی در وهله اول کمک به مقبولیت و محبوبیت دولت است و شکی در این مسئله نیست. اگر آقای روحانی بخواهد جایگاه واقعی خود را در جامعه با توجه به شعارها و اهدافی که مطرح کرده نشان دهد قطعاً باید با این آقایان برخورد کند. فارس: اشاره کردید اصلاح طلبان برای انتخابات آتی گزینه مقبولی ندارند. با توجه به کناره گیری عارف در انتخابات سال 92 که به نوعی به عنوان ...
خرید میوه های داخلی بعد از واردات بی حساب خارجی
آذر ماه سال جاری بود که مرکبات کاران مازنی با ورود سامانه سرمایشی، پرتقال هایشان یخ زد و به شدت متضرر شدند. به دنبال این معضل، محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه ریزی و بودجه از همان ابتدا وعده جبران خسارات وارده به مازندرانی ها را داد. اما هنوز درد مرکبات کاران درمان نشده و خسارت آنها از سوی دولت پرداخت نشده بود که مسئولان وزارت صنعت و معدن دستور واردات مرکبات از مصر و ترکیه را صادر کردند. آن هم در شرایطی که به گفته متولیان جهاد کشاورزی امسال نیازی به پرتقال وارداتی نداشتیم. البته کمی قبل تر از دستور رسمی برای واردات مرکبات، به گفته عبدا ...
مازندران از تدبیر اقتصادی دولت امید مأیوس است
مازندران حدود 30 تا 40 درصد نسبت به پارسال افزایش تولید داشت که حدوداً به همین میزان خسارت دید. وی در ادامه گفت: نیاز داخل ما برای شب عید حدود 100 هزار تن است و این در حالی است که بخش خصوصی تا 200 هزار تن مرکبات را خریده است و در سردخانه های مازندران نگهداری می کند و دولت می توانست بجای واردات، از این ذخیره استفاده کند. معافی در خاتمه خاطرنشان کرد: اگر میزان تولید مرکبات شمال کشور را 3 ...
دلخوش بودن به اعتبارات دولتی برای اجرای طرح های جنگلداری خیالی بیش نیست
تحویل می شود. اگر این استانداردها را نداشته باشیم، افراد از روی ناآگاهی یا منفعت طلبی می توانند زمینه ورود آفات زیادی را به کشور فراهم کنند. وی تاکید کرد: در ایران برای واردات چوب استاندارد معینی نداریم. همچنین برای کیفیت چوب های استحصالی نیز باید چنین استانداردهایی تعریف شود.همچنین باید به مسئله کاهش چوب در بازار و افزایش قیمت ها پس از توقف بهره برداری از جنگل توجه جدی شود. محمد ...
وزیر جهاد کشاورزی توجهی به دغدغه های کشاورزان ندارد/ میوه های پاکستانی،چینی و فرانسوی در بازار میوه کشور ...
، اغلب کشورهای دنیا تعرفه های بالایی جهت واردات محصولات کشاورزی وضع می کنند. رییس کمیسیون کشاورزی مجلس تاکید کرد: در این میان سوالی که به ذهن می رسد این که چرا با وجود این همه اعتراض نسبت به واردات غیرمجاز میوه و تاکید بر جلوگیری از آن، واردات و توزیع آنها به راحتی انجام می شود و ادامه دارد؟ وی ادامه داد: تاکنون هیچ اقدام موثری در این زمینه انجام نشده و می بینیم که مسئولین دولتی ...
حقوق 35میلیونی در دولت همین حالا!/ موج استعفا در وزارت نفت/ وعده دو هفته ای نوبخت 8 ماهه شد!/ نزاع آماری ...
از گذشته به فکر صادرات سیمان باشد. از این رو به نظر می رسد در صورت تداوم شرایط فعلی در داخل کشور و همچنین کمک نکردن دولت به تولیدکنندگان سیمان، روز به روز شاهد ادامه شرایط سخت و کاهش صادرات در این حوزه باشیم که به نوعی بازار سیمان را در خطر قرار می دهد و به رکود آن دامن می زند. اظهارات جدید وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز حاکی از این است که با توجه به شرایط خاص کشور و رکود بازار ...
باغداران بابلی در مسلخ/ زجر ناتمام کشاورزان
...> این روستا که در منطقه بزچفت قرار دارد به دلیل دارا بودن مسیر جنگلی، بسیار پرتردد و پذیرای مسافرین و شهروندان جهت استفاده از فضای جنگلی است، که موجب سرقت و تعرض محصولات باغی و لوازم کشاورزی توسط افراد ناشناس قرار می گیرد. مضاف بر این، با وجود حیوانات وحشی آسیب زننده به باغ با توجه به نزدیک بودن منطقه به جنگل، امکان محصور کردن با فنس وجود نداشته است و به همین دلیل باغداران این روستا اقدام به ...
نامه مشترک ظریف و ابتکار به دبیرکل سازمان ملل
مذاکره با کشورهای همسایه قرار گیرد حمید چیت چیان وزیر نیرو نیز در این جلسه با اشاره به برخی اقدام های صورت گرفته از سوی وزارت نیرو برای احیای تالاب هورالعظیم همچون رهاسازی 4 میلیارد متر مکعب آب شیرین از کرخه، گفت: بخش اعظم تالاب بین مرزی هورالعظیم در عراق قرار دارد که در بحث آب و مدیریت منابع آبی با دو موضوع رو به رو است. چیت چیان افزود: این دو موضوع، نخست اجرای طرح های ...