سایر منابع:
سایر خبرها
بنیاد در آینه مطبوعات
. همکاران فضای مجازی هم آمده اند تا از صحبت هایمان فیلمی کوتاه تهیه کنند. وارد که می شویم، عطر چای بعد از روضه زودتر به استقبالمان می آید و خانم کارگرعزیزی با انرژی و مهر مادرانه جلویمان ظاهر می شود. تعارف ها زودتر از حرف های اصلی شروع می شود که می گوید: تشریف بیاورید داخل، مشکلی نیست. این روضه را سی سال نذر برگشتن همسر و فرزند مفقود الاثرم کرده ام. پس می فهمم دقیقا در روزی پا به خانه اش گذاشته ایم که ...
گفت و گو با احمد پژمان، خالق زیبایی های سخت
...، تشویق شدم این کار را ادامه بدهم. به همین خاطر متمرکز روی اپرا کار کردم و در مورد مسائل مربوط به ارکستراسیون، فرم و... مطالعه کردم. بعد دلاور سهند را نوشتم. بعد از اجرا فهمیدم که بابک متعلق به سهند نبود، درواقع دلاور سبلان بود! آنجا من برای پرده دوم یک اورتور دوبخشی نوشته بودم؛ یک پرلود و یک قطعه آرام برای اینکه وارد بقیه داستان بشود. آنجا هم خیلی زحمت کشیده بودیم. بچه ...
ماجرای مشاهده شیطان توسط آیت الله حق شناس
از تحت ولایت الهی بیاید بیرون ، می رود بیرون تحت ولایت شیطان . شیطان یک داستان را می گوید در آخرکار . و قال الشیطانُ لمّا قُضی الأمر وقتی همه چیز تمام شد ( وای از آن وقتی که همه چیز تمام می شود. و لذا برایتان عرض کردم یک بزرگی یک بزرگ دیگری را خواب دیده بود شب شنبه خواب دیده بود گفت: آقا می خواهم بیایم پیش شما اما از نظر شکست اجتماعی نمی توانم بیایم.او صاحب عنوان و مقام بود. آن آقایی که ...
روزهای پایانی هفته درختکاری و داستان دانش آموزانی که به مادرانشان درختی هدیه کردند
اضافه شدند. پس از اینکه قطار بچه ها از حرکت ایستاد، یکی از مربیان مهد با شادابی از ویژگی های درخت برای بچه ها می گفت. او می گفت که همین کاغذ هایی که در دستان شماست حاصل قطع درختان است پس مواظب باشید در استفاده از کاغذ اسراف نکنید. نکته بعدی را که متذکر شد یاد دوران دبستان خودم افتادم که چند تا از محاسن وجود درخت را حفظ کرده بودم تا هر وقت معلم سوال پرسید بلد باشم. وجود سایه، میوه، تولید ...
چرا همیشه متاهل ها از ازدواج ناراضی اند؟
دورم نون می خوردند بعد از ازدواج زود پشیمون شدم به خاطر بچم تحمل کردم لطمه نخوره الان کار درستی ندارم ماشین و پولامو زنم گرفت چیزی تو دستم نمونده الان دیگه تحملشو ندارم خونمو میفروشم مهرشو بدم طلاقش بدم همشون مثل همند چیزایی که یه عمر و خونه باباش نمیدید یه شبه صاحب شد چه حرفهایی میزد الان همه زندگیم شده مالش و ... نکنید جوونا زیر بار مهر سنگین نرین شرط کنید اموالتون مال مرده پشتوانه مرده اگه اومد ...
تلویزیون عراق گفته بود حتی ائمه جمعه ایران عازم جبهه شده اند
یک رنگی بود. صبح صدای هلهله و شادی عراقی ها بلند بود. دکتر به اتفاق لطیف دهقان با خوشحالی وصف ناپذیری وارد آسایشگاه شد و گفت: جنگ تمام شد...ایران قطعنامه 598 را پذیرفت! شوکه بودم، غم و اندوه همه وجودم را فرا گرفت. بچه ها با شنیدن این خبر، ناراحت شدند. جنگی که هشت سال قدرت های شرق و غرب، اروپایی ها و کشورهای عربی بر ما تحمیل کرده بودند، علاوه بر آثار زیان بار و ویرانگرش، دستاوردهای ...
ناگفته های 9 سال پرستاری از شهید زنده لرستان
متجاوزان و ستمکاران را بگیرند؛ آری امروز باید از سید نور خدا گفت، شهید زنده ای که زیباترین تفسیر عشق، شجاعت و ایثار است. ماجرا از اینجا آغاز شد که 17 اسفندماه سال 87 گروه اشرار ریگی در درگیری با نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در منطقه لار زاهدان چند تن از محافظان این سرزمین را مجروح و چند نفر دیگر را نیز به شهادت رساندند. شهید زنده لرستانی زیباترین تفسیر عشق و ایثار در ...
تو مشغول مردنت بودی...
لوکی - برادر ثور- چگونه در هواپیمای ویژه اونجرز همه را به جان هم انداخت؟) در فیلم بتمن علیه سوپرمن، لکس لوتر می کوشد تا این دو ابرقهرمان را به جان هم بیندازد در حالی که هم بتمن از سوپرمن بابت آوردن جنگ به کره زمین شاکی بود و هم اینکه سوپرمن می خواست بتمن را مهار کند تا از شکار تبهکاران و داغ کردنشان با نشان بتمن دست بردارد. در جنگ های داخلی هم یک افسر سوکوویایی به نام هلموت زیمو وظیفه خطیر بدمن ...
آشپزخانه شما در محاصره اسراف است
تبذیر شده اند چه رسد به بقیه! غذاها و میوه هایی که در سفرهای زیارتی بدون هیچ نگرانی وارد سطل های زباله می شوند ! مگر می شود زائر هم برادر شیطان باشد و هم زائر امام؟! پیامبر از راهی عبور می کرد، یکی از یارانش به نام سعد مشغول وضو گرفتن بود، آب زیاد می ریخت، فرمود: چرا اسراف می کنی ای سعد؟ عرض کرد: آیا در آب وضو نیز اسراف است؟ فرمودند: نعم و ان کنت علی نهر جار: آری، هر چند در کنار نهر جاری باشی ...
ماجراهای آقای هیجانی!
از سرم بر نمی داشت و هر روز از من می خواست که هرچه سریع تر او را به صدا و سیما ببرم تا رمز و راز شادی و خوشحالی و هیجان همیشگی خود را افشا کند و... اما راستش من می خواستم کاری کنم که او از این فکر منصرف شود و دست از سرم بردارد:" ول کن جون بچه هات؛ تو هم عجب حوصله ای داری ها؛ حالا فکر می کنی برای مردم خیلی مهمه که بدونن تو چرا همیشه شاد و شنگولی؟!" - بله که مهمه؛ مردم باید ...
همه چیز درباره هپاتیت
...، تحت اعمال جراحی قرار گرفته و احیاناً خون دریافت کرده اند، در خطر ابتلا به هپاتیت C هستند و همه افراد با سوابق فوق باید تحت بررسی آزمایشگاهی هپاتیت C قرار گیرند. ابتلا به هپاتیت C چگونه رخ می دهد؟ بیماری هپاتیت C توسط ویروس هپاتیت C ایجاد می شود. این ویروس پس از تماس فرد با خون بیمار مبتلا به هپاتیت C وارد بدن می شود. هپاتیت C از خون یک فرد به خون فرد دیگر منتقل ...
ماجرای انتخاب نام "استقلال" توسط رئیس دولت اصلاحات/ ژ3 در جلسه مربیان فوتبال!
شده بود و به همه تیم ها هفت-هشت تا گل زده بود. در فینال، 40 هزار نفر به ورزشگاه باغشمال آمده بودند. به بازیکنان گفتم که خوزستان همان تیم است که از ما زخم خورده ولی ما باتجربه تر شده ایم. آن بازی را 3 بر یک بردیم. قرار بود مربی تیم قهرمان، مربی تیم ملی جوانان شود چون فکر نمی کردند که ما قهرمان شویم و از قبل کسانی را انتخاب کرده بودند. از قهرمانی در آسیا تا برق شیراز در مسابقات بین المللی ...
بازار هنر، امضای هنرمند را می خرد
چند وسیله برای آنها قابی درست کردم و سایه ای انداختم که هر کسی از دور می دید فکر می کرد یک تابلوی واقعی است. معلم انگلیسی به اسم آقای گرجی داشتیم، او رئیس تئاتر پارس هم بود. روزی آمد و گفت این تابلوهای نقاشی را کی اینجا آورده و چقدر قشنگند. پاگانینی و بتهوون را کشیده بودم. بچه ها گفتند که آقا اینها تابلو نیستند و نقاشی اند و اکبر صادقی کشیده. من را صدا کرد و گفت یه نقاشی هم برای من تو بشقاب می کشی ...
تئاتر کلاه آهنی ها در گفت و گو با پژمان عبدی
ایران آنلاین / دیگر کسی آنها را نمی بیند، آنها مرده اند و در برزخی گرفتار آمده اند تا فرشته جنگ با نام 517 ظرفیت سفینه اش را تکمیل کند و آنها را از این فضای معلق بی انتها برهاند. نمایش برای کلاه آهنی ها به نویسندگی و کارگردانی پژمان عبدی با بازی خود او، محمدعلی حسینعلی پور، میثاق زارع و مهتاب شیروانی، نگاهی طنز را به جنگ تصویر کرده که شاید تلخی اش از آثار تراژیک کمتر نباشد. آیا تابه حال به حسرت سربازانی که در طول تا ...
بیرانوند: دنبال رکوردهای شخصی نیستم
که تیم رکورد بزند. من به یاد ندارم تا پایان هفته بیست و سوم پرسپولیس زیر 10 گل خورده باشد و فکر می کنم این رکورد است. البته در این رکورد مدافعان هم تاثیر بسزایی داشتند. * تو تا قبل از داربی چهار گل خورده بودی ولی بعد از آن بازی چه در آسیا و چه لیگ چند بار دروازه ات باز شد. آیا ساختار دفاعی و غیبت های مدافعانی چون سیدجلال، انصاری، ماهینی که هر بار ساختار دفاع تیم را به هم می ریخت در این ...
شیرزنانی که با همسرانشان مفقودالاثرند!
امروز مشکل باشد ولی این گونه است. جنگ ها تمام می شوند ولی آثار آن می ماند و هیچ چیز نیست که التیام بخش زخم های عمیق انسانی باشد. لعنت خدا بر آنهایی که با روشن کردن شعله جنگ ارامش و امنیت را از کشورها می گیرند و آثار مخرب این جنگ های خانمان سوز تا سالها خانواده ها را درگیر خود می کند. و سرنوشت همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد و اوضاع اقتصادی اجتماعی و امنیتی شهرها را تحت تاثیر خود قرار می دهد. ...
آذرنگ: دینم را به سربازان دفاع مقدس هنوز ادا نکردم/ علوی: از فرزندان شهدا برای تماشای ترن دعوت می ...
دارم کسی که این نقد را نوشته ببینم و با او صحبت کنم ، دستش را بگیرم و به او آرامش بدهم وبگویم که ما مواجهه ای با تو نداریم می توانیم گفت وگو کنیم. *از این همه حرف و حدیث و نقد در حوزه تئاتر خسته نشدید؟ آذرنگ : خیر تئاتر به من انرژی می دهد، من با اینکه فرزند کوچک سینما هستم اما از سینما و روابط و شرایط آن خسته شدم تئاتر به من نفس می دهد و از آن انرژی می گیرم واقعا برایم لذت ...
دیوارهای خاطره
همه رزمنده های لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان هستند: بیشتر کسانی که در این لشکر بودند، همین منطقه شهید شدند. ناصر حالا 38 ساله است و اهل دارخویین. زمان جنگ، دانش آموز کلاس سوم ابتدایی بود، خیلی چیزها هنوز یادش است: هر کس این جا می آید، جانباز است، آنها یک شب قبل از عملیات اسامی را روی دیوارها می نوشتند، هر کس شهید می شد، اسمش خط می خورد. ناصر می گوید که این جا منطقه حساسی بود، تنها 100 تا ...
جزییات تکان دهنده از تصادف های ساختگی
که از قبل تعیین می کنند که مثلا ما به ازای شکستن هر دست یا پا به تو 3میلیون یا به ازای هر زخم درصورت یا بدن فلان مقدار پول می دهیم و خودش برای همین دست 12 میلیون از بیمه می گیرد. درنوع دوم اینطور نیست که پیمانکار پول را قبل از کار بدهد و اگر کار انجام شود و او به پول برسد، حق مصدوم را متناسب با قرارداد پرداخت می کند. مصدوم هیچ وقت بیشتر از 50 درصد دریافت نمی کند ولی یکی مثل من که قبلا سختی های ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (374)
...> 41٫ من خودم یک مدت پیش شماره امارات و یک شماره شانسی میگرفتم، میگفتم پرشین گلف و قطع میکردم. ما برای این مملکت خیلی هزینه دادیم. 42٫ قیمت بلیط مسافرت تو عید خیلی بالاس. در حدی که شما وقتی بلیط رو خریدی، باید خودتو آماده کنی که بری اون شهر و کار پیدا کنی و از صفر شروع کنی. 43٫ بچه بودم به بابام گفتم پول بده ترقه بخرم گفت فکر کن اینارو که می ترکه تو زدی. هنوزم تو فکرم. ...
گفت وگو با همسر اولین شهید بی سر مدافع حرم فاطمیون
همراهی تان با شهید و لحظات جدایی برایمان بگویید. 26 بهمن که روز اعزامش بود، رفتیم به مادرش سر زدیم و گفت که من می خواهم به سوریه بروم. آنها خندیدند و اصلاً جدی نگرفتند. یک روز قبل از اعزام من را برد سینما. گفت زینب من این سکانس را همینطوری انتخاب نکردم. نام فیلمش بوی گندم بود و روایت زنی که همسرش را از دست داده بود. بعد از سینما آمدیم بیرون. احمد گفت که زینب تو اینجوری نکنی ها، من آنقدر از تو پیش ...
نورخدا محو تماشای خدا/ با جان و دل از سید پرستاری می کنم
نکرده است و با دنیای ما قطع رابطه کرده است. سید نور خدا موسوی محو تماشای بهشت است حافظی، ادامه داد: به تعبیر مقام معظم رهبری سید نورخدا و شهدای مثل او محو بهشت هستند. وی به یاد روز مجروح شدن سید نور خدا افتاده و در حالی که قطره اشک گوشه چشمش را پاک می کند، ادامه داد: شب قبل از عملیات با من تماس گرفت، گویا در کنار همرزمان بود و با معذوریت صحبت می کرد. حافظی ...
این خاک تو را عاشق می کند
فقط خاک است و خاک و دیگر هیچ. اما با خاک های دیگر فرق دارد. این تفاوت را موقعی می فهمی که بروی و لمس کنی. همه چیزها را نمی شود کلمه کرد و گفت. خیلی صحنه ها دیده ام آنجا که معجزه بودن و تقدس آن سرزمین باورم شده است. آدم هایی دیده ام که یک جور همراهمان آمدند و طور دیگری بازگشتند. نمی دانم توی خلوت هایشان به شهدا چه گفتند و چه اتفاق هایی افتاد که دیگر مثل قبل نبودند. هر چه که هست این خاک تو ...
شهیدهمت چگونه به شهادت رسید؟
زمین نخورد. آن شب عراق به ندرت از خمپاره استفاده کرد و بیشتر آتش کاتیوشا سر بچه ها ریخت. ناچار پا رو جنازه بچه ها گذاشتم و آمدم... فقط ما سه نفر مانده ایم، اگر می گویید سه نفری حمله کنیم! آن شب عملیات متوقف ماند و همه چیز کشید به روز دیگر. شب بعد یک گردان عملیات را آغاز کرد و رفت جلو و تعداد زیادی شهید و مجروح داد. آن شب هم عملیات موفق نبود و نتوانستیم خط دشمن را بشکنیم ...
جانبازی که در یک لحظه کباب شد ولی آه و ناله نکرد!
...؛ خاطرۀ شب های پرمخاطرۀ کردستان... خاطرۀ مسلم ابن عقیل و ترکش هایی که صادق خانۀ ما را بردند و تقدیر مرا با زخم هایی ماندگار رقم زدند. اینک صفحه ای از این 8 سال حضور در متن جنگ و روایت اولین باری که نورالدین عافی، مجروح شد. می دانستم آتش عقبۀ توپ 106، ده بیست برابر آر. پی. جی است! سریع بلند شدم، فندرسکی روی صندلی توپ نشسته بود تا طبق معمول بعد از اینکه چند گلوله کالیبر با ...
چرا قرآن، تبلیغ را امری دشوار می داند
باز بکنیم. فلان رهبر انقلابی، مردم را در جهت منافعشان حرکت داده است ولو به نام احقاق حقوشان، به نام هم نمی گوییم، واقعاً برای به دست آوردن حقوقشان، تعبیر مقدس هم می کنیم، کار بزرگی است، اما کار کوچک انبیاست. کار انبیا که رقیب ندارد و هر داعی الی الله و هر مبلغ و رساننده پیام خدا باید آن را تعقیب کند. به دنبال پیغمبر و علی برود، و کاری مشکل است. این است حرکت دادن انسانها از خودی، خودخواهی، نفس پرستی ...
زندگی فرزندم با آتش بازی دیگران نابود شد
به خانه است. ساعت به 9 و 30 و حتی حدود 10 شب رسید اما خبری از عرفان نشد، با موبایلش تماس گرفتم اما دیدم جواب نمی دهد فکر کردم به خاطر روشن بودن ضبط ماشین ، صدای موبایل را نشنیده است ؛ نگران بودم و دلم شور می زد، احساس می کردم اتفاقی رخ داده است، در تماس بعدی شخصی به تلفن جواب داد و گفت که عرفان ، نارنجک به صورتش خورده است. در آن لحظه گویا مرگ را با چشمان خودم دیدم، باورم نمی شد، من که ...
اسفند؛ میعادگاه عاشقی در دوران جنگ
پل روی رود کارون، آبادان را محاصره کرده بودند، به تصرف درآورد. در عملیات خیبر که توام با صدمات و مشقات زیادی بود، دشمن، منطقه را با انواع و اقسام جنگ افزارها و بمب های شیمیایی مورد حمله قرار داده بود، اما شهید خرازی هرگز حاضر به عقب نشینی و ترک موضع خود نشد تا این که در این عملیات یک دست او بر اثر اصابت ترکش، قطع و پیکر زخم خورده او به عقب فرستاده شد. در عملیات کربلای پنج، زمانی که در اوج آتش ...
تقدیر از آلبرت کوچویی به پاس 50 سال فعالیت فرهنگی و هنری
از این گفت وگو آلبرت کوچویی گفته است: برای من همه لحظه های حضور در رادیو خاطره انگیز است. من پرپرزنان می آیم. باور کنید گاهی به بچه ها می گویم مثل یک پرنده می آیم و پشت میکروفن می نشینم و حس می کنم همه انرژی ام را به کار می برم. در واقع حس می کنم تمام وجودم در خدمت صداست و و اصلا احساس خستگی نمی کنم و تازه حس می کنم یک اثر هنری را به پایان رسانده ام. واقعیت این است که من با عشق شروع کردم، یعنی ...
عشق او به جهاد، جاده های جنگ را هموار کرد + عکس
خویش و تلاش خستگی ناپذیرش توانست قسمت عمده ای از این کار را به نحو احسن به انجام رساند. بچه های جهاد در تاریکی شب کار احداث جاده را شروع کردند و با مهارت و شهامت خاصی و تلاش بی وقفه همه اکیپ های مهندسی رزمی جهاد از رانندگان لودر گرفته تا رانندگان کمپرسی و بلدوزر و... احداث 19 کیلومتر جاده به اتمام می رسد و در اینجا حاج اسدالله با پای پیاده، تنها و یکه تاز این جاده را می پیماید و مسائل را ...