سایر منابع:
سایر خبرها
شهادت، برازنده مرتضی بود/ پدر همسرم خواب محل دفن مرتضی را در پیاده روی اربعین دیده بود
شوری وصف ناپذیر از اتفاقی بزرگ اما زیبا سراسر وجودش را گرفته بود ... همسر شهید را می گویم، شهید مدافع حرم مرتضی زارع که دوازده روز پیش شهادت را پیشه خود کرد و دیدار حق را لبیک گفت و روز پنج شنبه 19 آذرماه سه روز بعد از شهادتش، خانواده اش را خبردار کردند و فراقی 24 روزه به پایان رسید . چهار خواهر و دو برادر، که آقا مرتضی فرزند چهارم خانواده هستند، پدر و مادرشان در ابتدا راضی ...
عاشقانه های کودکانی که در سرزمین های نور بزرگ می شوند
اما هم سن و سالشان است. دنیا کیمیاسی که همه او را فاطمه صدا می کنند. چفیه را دور گردن و روی چادرش گره زده است. گلی که از یکی از تابوت ها افتاده را در دستش گرفته بود. 12 سالم است از اصفهان با کاروان راهیان نور و برای اولین بار است که به اینجا آمده ام. تا حالا در مراسم استقبال از شهدا شرکت نکرده بودم این پاسخ های کوتاه به پرسش های سریع در آن فضای شلوغ بود. دنیا دومین روز بود که به خرمشهر ...
عباس زریباف؛ ماجرای نفوذ یک منافق در قلب اطلاعاتی انقلاب+عکس
یا سه روز قبل از حمله قصد داشتند او را دستگیر کنند، ولی او خیلی سروصدا کرده و نزد شما(دکتر رضایی) برای شکایت آمده و گفته بود که این بچه ها به من مشکوک هستند و می خواهند من را بگیرند. به این بهانه پیش شما آمده بود. حتی روز قبل از حمله بچه های حفاظت اطلاعات سپاه به عباس مشکوک شده بودند. “ به هر صورت، با شکی که نسبت به زریباف به وجود می آید، او توسط اطلاعات سپاه بازداشت می شود، اما جالب این ...
علم الهدی: آیت الله طبسی به بعضی بینش های بنده اعتراض می کردند یا آن را قبول نداشتند
خادمی مثل آقای واعظ طبسی نداشت؛ دل سوز آستان قدس بود و خود را وقف آستان کرد، اگر وقف نمی کرد این همه کار انجام نمی شد. بنده یک بار به آقا عرض کردم: به نظر شما از شهادت حضرت رضا (علیه السلام) تا الآن آستان قدس تولیتی بهتر از آقای واعظ طبسی داشته است؟ آقا فرمودند: "نه". پس چرا یک عده ایشان را به اشرافی گری متهم می کردند؟ چه هدفی را از تخریب این شخصیت دنبال می کردند؟ ...
شاهرودی: پیشنهاد بازی در فیلم پوران درخشنده را رد کردم/40سال است لحظه تحویل سال حسرت بوسیدن دست پدرم را ...
سال 95 است درگذشت عروسک گردان کلاه قرمزی اتفاق تلخی بود 40 سال است لحظه تحویل سال برای بوسیدن دست پدرم حسرت می خورم نمی توانم از پسته و بادام هندی بگذرم سردار آزمون بهترین بازیکن سال 95 فوتبال ایران است لباس نو می پوشیدم، به بچه محل هایم پز می دادم امیدوارم مردم در سال 96 زجر نکشند پیشنهاد بازی در فیلم پوران درخشنده را رد ...
پروین:به زودی جشن قهرمانی می گیریم
... *در سال 95 اتفاقی افتاد که از آن ناراحت شوید؟ اتفاق که افتاد. ولی یکی از بدترین هایش فوت مهرداد اولادی بود. مهرداد بازیکن خودم بود. دلم برایش کباب شد. خدا به خانواده اش صبر بدهد. *شما عیدها عیدی می دهید؟ وقتی بچه و نوه داری باید عیدی بدهی. من هم مثل همه عیدی می دهم. *خودتان هم که بچه بودید عیدی می گرفتید؟ بله. من عاشق عیدی گرفتن بودم ...
بنیاد در آینه مطبوعات
، شهدای ترور، شهدای دفاع مقدس، شهدای هسته ای، شهدای منا، شهدای مدافع حرم، شهدای آتش نشان و راه خدمت و... همه آنان جان گران مایه خویش را نثار آرمان های دینی و انقلابی کردند و این گویای آن است که امروز نیز مانند گذشته روحیه ایثار و شهادت عامل حفظ امنیت، همبستگی و آرامش جامعه در حوزه داخلی و اقتدار و شکوه کشور در حوزه خارجی است. به همین مناسبت در آستانه 22 اسفند روز بزرگداشت شهدا آیین اهتزاز و تعویض پرچم ...
خواسته های اجتماعی از روحانی، که شنیده نشد
عمل شویم. این بحث باعث شد که مباحث کلی در زمینه اجرای قوانین در همان جلسه مجلس مطرح شود. عبارتی که ایشان به کار بردند این طور بود. فرمودند: شما قوانینی تصویب می کنید که پدر صاحب بچه را در می آورد. با همین عبارت و کلمات! عبارت دوم این بود که ما قانون را اجرا می کنیم، اما قانونی که قابل اجرا باشد . من همان موقع در روزنامه شرق یا اعتماد نسبت به این نوع ادبیات واکنش نشان دادم و گفتم احمدی ...
علاقه مان به همدیگر روز به روز بیشتر شد اما...
به من روز به روز بیشتر شد. پیامک هایی هم که روزهای قبل از شهادتش به من داد، مملو از محبت و عشق بود. وی عنوان کرد: همیشه به خودش هم می گفتم که دوست دارم زودتر از تو از دنیا بروم چرا که زندگی بعد از تو برای من بسیار سخت است و همیشه از خدا خواسته بودم که از محمدرضا زودتر از دنیا بروم اما اینگونه نشد. محمدرضا تکیه گاه من بود و تحمل رفتن او برایم سخت است و هر بار حضرت زینب(س) به من صبری عطا می کند. منبع: میزان ...
ناگفته هایی از آتش نشان شهید حادثه پلاسکو/ ما برای شهادت وارد آتش نشانی شدیم
دارد و برایشان مهم است که دو بار پیام دادند و نماینده ویژه شان چندین روز آنجا تشریف آوردند. پیام رهبر عزیزمان، حضور شهردار، کمک مردم همه یک روحیه و انرژی خوبی به بچه داد که خدا را شکر توانستند کارشان را ادامه بدهند. این شهدا که برادرشان در آتش نشانی بودند روز حادثه برای کار آمده بودند؟ برای کار آمده بودند. در دلشان شاید بی تابی می کردند اما بیرون چیزی بروز نمی دادند ...
مادر شهید جهانی: خودم هم دوست دارم "شهید" شوم
شناسه خبر: 1351772 تاریخ انتشار 95/12/21 به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، شهید جواد جهانی 22 آبان ماه امسال در شهر حلب و برای دفاع از حرم الگوی صبر و مقاومت حضرت زینب(س) به شهادت رسید . شهید جهانی پ
با نقشه من امیر به خانه ما آمد و در یکی از اتاقها در کمین شوهرم ماند!
پیدا شده، توسط کارشناسان انگشت نگاری اداره تشخیص هویت آگاهی، انگشت نگاری شدند و با توجه به اینکه آثار و مدارک دیگری در دست نبود، این موضوع تا کشف سرنخ های جدید و مرتبط در هاله ای از ابهام باقی ماند. یک هفته بعد حسن و جواد و دوستانشان، معمولا هفته ای یکی دو بار برای بازی فوتبال، به زمین خاکی که در حاشیه شهر قرار دارد، می روند. آن روز هم طبق معمول، قرار گذاشته بودند که ساعت چهار بعدازظهر ...
شاهد مرگ غم انگیز بهارم، چه کنم؟
، نقد خوبی از آقای حسن حسینی دیدم که درباره شاعر عرب، نزار قبانی نوشته شده بود. بعدازظهری بود که می خواستم بخوابم؛ این نقد را که مطالعه می کردم، اصلاً خواب را از سر من برد! خدا می داند که من گریه کردم. گفتم واقعاً ببین انقلاب چه کرده است. جوانی آمده، در عالم نقد وارد شده و این قدر خوب و قشنگ و شجاعانه حرف زده است. شماها بحمدالله چنین قدرت هایی دارید و چنین امکاناتی در شما هست. قلم شما خوب است. ذهن ...
به هرکس عصبانی ام کند، پراید جایزه می دهم!
که گفته بودند آموزش نحوه ی وضو گرفتن در کتاب شما غلط است؟ این ها فقط شو و نمایش است. بعضی وقت ها تا سه چاپ بعدی یک کتاب هنوز غلط های املایی و تصویری و... در آن وجود دارد.این ها طبیعی است. یعنی اشتباه در یک کتاب چیز خیلی عجیبی نیست. این همان قضیه ی دوست به سر می بینه و دشمن به پا. نمره ی 20 فقط برای خدا است، فقط اوست که ایراد ندارد، همه ی ما ایراد داریم.اصلا دست آن هایی که نقد می کنند ...
سین شهادت در هفت سین 61
قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا (به راستی خدا هنگامی که مؤمنان، زیر آن درخت با تو بیعت می کردند از آنان خشنود شد و آنچه در دل هایشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.) پس نام عملیات را فتح المبین می گذارند. یازهرا (س) یازهرا یا زهرا یا زهرا رمز عملیات در ساعت 30 بامداد روز دوم فروردین ماه 1361 ...
زینب جان! در دنیای دیگر زحمات تو را جبران خواهم کرد
از شما بخشش می خواهم. اگر خدا شهادت را برایم عنایت کند، مرحمتی است که در حق شما داشته است. به اذن خدا در دنیای دیگری جبران زحمت های شما را خواهم کرد. خواهر محبوبم، برادران خوبم، برای شما هم برادری شایسته نبودم و حق برادری را ادا نکردم و از شما معذرت می خواهم. همه شما را به حرکت در مسیر اسلام و قرآن سفارش می کنم. در اعمال نیک همیشه ثابت قدم باشید و تا آخرین لحظه عمر خود دست از حمایت انقلاب و امام و ...
استاد کهنمویی واقعا استاد دانشگاه است! +عکس
بیشترمان به آن عادت داشتیم و آن را شنیده بودیم؛ چون همه استادها و معلم های ایرانی در اقصی نقاط مختلف کشور از یک جایی به بعد انگار شبیه هم می شوند. شبیه هم فکر می کنند، رفتار می کنند و حتی حرف می زنند. صدا و سیمای متفاوت محمد حسین زیکساری اصلا شبیه شکل و شمایلی نیست که ما از او در استندآپ هایش دیده ایم تا جایی که می گوید به واسطه همین چهره متفاوت، هنوز مردم او را در کوچه و بازار نمی شناسند ...
جاویدالاثر امیرعلی محمدیان؛ شهیدی که عاشق گمنامی بود
.... مادر ادامه می دهد: همه ی دل خوشی اش رفتن به مسجد بود. مثل جوان های امروزی اهل رفتن به پارک یا سینما نبود. در هیئت ها تا دیروقت فعالیت می کرد. گاهی اوقات خسته و گرسنه به خانه می آمد. می گفتم مگر آن جا به شما غذا نمی دهند، می گفت به جز من هم آدم بود. امیرعلی در تعزیه شرکت می کرد اشقیاخوان بود و به سبب درشتی هیکلش نقش شمر را به او داده بودند. سال گذشته گفت دلم نمی خواهد محرم این جا باشم. تعزیه ...
همسر شهید: یک سال که آقا ابوالفضل ماموریت نبود برایش جشن تولد گرفتم گفت شهدا قبل از رفتنشان اتفاق خاصی ...
...، در ایام عید که به من زنگ می زد از او پرسیدم : شما هم آنجا عید دیدنی رفتید که گفت : بله کلی هم از داعشی ها پذیرایی کردیم، سه روز قبل از شهادتش نیز با من تماس گرفت و به او گفتم : دلم برایت تنگ شده و آقا ابوالفضل با مهربانی پاسخ داد که خانم تو در قدم هایی که من برمی دارم شریک هستی من جواب دادم که نمی توانی این بار به جای 45 روز 40 روز بمانی و زود برگردی که گفت : امکانش نیست اینجا کار زیاد است. فرودین ماه 1395 بر اثر ترکش خمپاره در العیس جنوب غرب حلب به فیض شهادت نائل آمد. ...
آیت الله حائری: دفاع مقدس سبب پرورش جوانان انقلابی شد
: اگر جنگ و دفاع مقدس نبود جوانان ساخته نمی شدند و همچنین آن ها نسبت به مشکلات صبر نداشتند زیرا با وجود مشکلات، راضی و خشنود بودند و آن ها را از جانب خداوند می دانستند. وی ضمن اشاره به اینکه عشق به امامان باعث حضور مردم در این مجالس است، افزود: عشق به امام زمان و پیامبر برای عشق به خداست و امام زمان به منزله خورشید محبت الهی و معنویت است و همچنین خورشید دل ها و روح های انسان است. وی ضمن اشاره به برکات شهدا گفت: رزمندگان سخن امام راحل را بر همه چیزشان ترجیح دادند و شهادت دل انسان را خانه خدا می کند و بدانید که سر قبر شهدا رفتن برکت و رحمت است. م ...
راهیان نور گواهی ما بر مَرد جنگ بودن است
دبیرکل مجمع جهانی تقریب گفت: به شهادت رسیدن خوبان عالم برای ما حزن انگیز و سنگین است اما این حزن، حزنی نیست که ما را در راهی که هستیم، سست کند. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی راهیان نور، آیت الله محسن اراکی دبیر کل مجمع جهانی تقریب شامگاه دوشنبه طی سخنانی در جمع کاروان های راهیان نور در معراج الشهدای اهواز، اظهار کرد: کسانی که راه شهدا را ادامه می دهند و بر پیمانی که بسته اند هستند ...
یکی از ویژگی های اخلاقی بسیار برجسته مسعود، بی ادعایی او بود
شد که رضایت دادید آقا مسعود با آن سن کم و در حالیکه ازدواج هم نکرده بودند به سوریه بروند با وجود اینکه با پانهادن در این راه هر لحظه امکان شهادت او وجود داشت؟ نبی لو: از ابتدا راضی بودیم او در این راه قدم بگذارد، از نواجوانی که وارد بسیج شد همواره خدا را شکر می کردم که او در این راه قدم گذاشته است و دعا می کردم که در راه حق ثابت قدم بماند؛ در ایام فتنه 88 که آشوبی شدید در تهران به راه ...
راز کثیف سیگار خریدن های موتورسوار مسافرکش
ترسیدم دست به این کار بزنم اما به اصرار محسن قبول کردم. چون برای اجرای نقشه دزدی به افراد بیشتری نیاز داشتیم مهدی 2 تن دیگر از دوستانش را وارد باند کرد و نقشه مان را عملی کردیم. کارآگاهان در گام بعدی توانستند خیلی زود محسن را در مخفیگاهش دستگیر کنند و در بازجویی ها مخفیگاه 3 همدست دیگرش نیز مورد شناسایی قرار گرفت و در 3 عملیات همزمان متهمان اصلی پرونده دستگیر شدند. مهدی 28 ساله که یکی از ...
داستان نوروزی "سین آخر"
...، قبل از آمدن هردو. آیینه و قرآن را از طاقچه برمی دارم، کاغذ کاهی از لای قرآن می افتد، خم می شوم و به نقاشی روی کاغذ دست می کشم، به اولین آرزوی بزرگ زندگی ام! مادر گفت: "آرزوهاتو بنویس و بزار لای قرآن، تا سال بعد دونه دونه برآورده می شه" و من کفشی قرمز با پاپیون کشیدم و فردایش که از خواب بیدار شدم جعبه کفش کنارم بود. بعد از سال ها دلم خواست آرزو کنم و الان آرزوهایم دوباره ...
هوشنگ مرادی کرمانی: در ظاهر آرامم، از داخل ویران
تمام آثار من از جمله شما که غریبه نیستید را خوانده بود. گویی خیلی آن را دوست داشت. چندین بار این کتاب را خوانده بود. در پایان دیدار گفت می خواهم هدیه ای به شما بدهم. کیفش را آورد، یک کفش بچگانه آورد و گفت در کتابتان خواندم که وقتی بچه بودید، دوست داشتید کفش داشته باشید، حالا این را برای شما آورد. من تشکر کردم و گفتم حداقل 60 سال در آوردید. گفت من آن قدر تحت تاثیر این موقعیت قرار گرفتم ...
داستان کودکانه، زنان کوچک
گفت اما بعد گفت: قبل از اینکه بنشینید سر میز صبحانه می خواستم چیزی به شما بگویم. این نزدیکی ها یک زن بیچاره، نوزاد کوچکی به دنیا آورده و شش تا بچه اش در یک تخت به هم چسبیده اند تا از سرما یخ نزنند. حاضرید صبحانه تان را به عنوان هدیة کریسمس به آنها بدهید؟ دخترها با اینکه خودشان بیش از حد گرسنه بودند، همه قبول کردند به کمک خانوادة هومل بروند. خانم مارچ گفت: مطمئن بودم قبول می کنید. صبحانه فقط ...
قصه برای بچه ها، داستان جذاب پینوکیو
راه بیفتند. پینوکیو نیمه شب داشت خواب سکه های طلا را می دید که مهمانسرا دار در زد و گفت: دوستانتان زودتر رفته اند و قرار گذاشته اند صبح در معجزه زار شما را ببینند. چون به گربه خبر دادند پاهای بچه اش ورم کرده! پینوکیو پرسید: پول شام را حساب کردند؟ مهمانسرادار گفت: خواهش می کنم قربان! آنها حتی فکر چنین جسارتی را هم نکردند! پینوکیو یک سکة طلا به مهمانسرادار داد و بیرون رفت. هوا مثل زغال تاریک ...
کیمیا علیزاده: از شهرت بدم می آید
، بعد از المپیک، برویم غذا بخوریم بعد از المپیک... همیشه فکر می کردم بعد از المپیک قرار است همه چیز درست شود و زندگی کنم، به خاطر همین آن لحظه فکر کردم که تمام شد، ولی هیچ چیز درست نشد و دوباره به حالت اول برنگشت. این به خاطر این بود که دوست داشتی طلا بگیری و نشد؟ نه می توانم خیلی راحت تصمیم بگیرم که نروم اردو و مثل بقیه زندگی کنم. این اردو را هم می توانستم نروم، چون تازه چهار ...
شهیدی که عاشقانه به سوی پروردگار خویش پرواز کرد
...> برادران! خواهران! هیچ گونه اندوه و حزن به دل راه ندهید چون میدان آزمایش است و زمان امتحان و شما برترید اگر مؤمن باشید و از رهبر، عصاره مکتب بیامزیم که چون کوه استوار در مقابل دشمن و چون کاه در مقابل خدا ایستاده است و ما هم در مصائب باید همچون کوه باشیم. خدایا! معبودم، ای آن که همه چیزم به توست، ای آن که نه در کاغذ می گنجی و نه با قلبم وصف می شدی، تار و پودم آغشته به گناه است که فعلا یارای ...
جامعه ما بیشتر به سمت گریه سوق پیدا کرده است
حسن غلامی متولد یکم مهر ماه 54، در شهر بنک است. او در خانواده ای مذهبی متولد شده که پدرش بعد از 55 سال مداحی و خادمی اهل بیت در بهار 86 به دیار باقی شتافت. غلامی فارغ التحصیل کارگردانی و بازیگری از موسسه پارسا فیلم تهران (موسسه بزرگ سینمایی هنر و تئاتر) می باشد و اینک در صدا و سیمای استان بوشهر فعالیت می کند. وی در یک عصر زمستانی مهمان اتحاد جنوب شد تا با موضوع طنز در تلویزیون با این بازیگر محبوب، مجری موفق و شومن برتر به گفتگو بنشینیم: ...