سایر منابع:
سایر خبرها
31فروردین اروج3شهید کهگیلویه و بویراحمدی
شهید ابراهیم دشت نیا در 17 اردیبهشت ماه سال 37 متولد شد و در تاریخ 31 فردین ماه سال 61 به در منطقه دارخوین(شرق کارون) در نبرد حق علیه باطل به شهادت رسید آرامگاه این شهد در گلزار شهدای گچساران است. شهید دشتی نیا در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.تحصیلات را تا پنجم ابتدایی گذراند. در این زمان انقلاب شکوهمند آغازیدن گرفت و او که مدتها بود برای امرار معاش خود به کار روی آورده بود به طور مرتب در تظاهرات علیه رژیم شاه حرکت می کرد و بعد از انقلاب به خدمت سربازی ارتش درآمد و حدود چهارماه در جبهه جنگ حق علیه باطل مردانه جنگید تا اینکه عاقبت شربت شهادت نوشید. انتهای پیام/ ...
در حصار غم غربت 30 هزار شیعه فوعه و کفریا را نشان می دهد
این همه شهید مدافع حرم داریم ولی اطلاعاتی که به مردم می دهیم بسیار ناچیز است. یک نفر می گفت من مستند انسانی می سازم آیا الان که 30 هزار شیعه در فوعه و کفریا داریم باید بعد بیاییم مستند انسانی بسازیم. امروز حرف این است که بتوان با مستند در جنگ سوریه اثر گذاشت. ببینید داعش و تکفیری ها هرجا خودشان نباشند دوربین و فعالیت رسانه ای آنها هست اما ما در مقابل چکار کردیم و چه کار اثرگذاری در رسانه داشتیم ...
دم خروس انتخاباتی بودن سفر وزیر با حمله به قالیباف/ واعظی: رشد 2.5 برابری اقتصاد امکان ندارد! / نماینده ...
گل آلود دارند استفاده می کنند هنوز مشکل برطرف نشده یعنی به اندک بارندگی آب گل آلود می شود ما اینجا زندگی می کنیم همین آب را می خوریم. حجت الاسلام باقری اظهار کرد: این مشکلات ابتدایی است یعنی زشت است برای من امام جمعه بعد از چندین سال که از انقلاب می گذرد هنوز داد بزنیم آب هرسین اینجوری است بارها و بارها مسئولان بزرگوار از نماینده تا پایین همه قول دادند و هنوز اقدامی عملی صورت نگرفته است ...
گفت وگوی منتشرنشده از عارف لرستانی
همه فکر کردند ما داریم شوخی می کنیم. یک بار دیگر هم شهاب عباسی، بازیگر مجموعه خنده بازار، خانه من بود. ابتدا قرار بود کسی به خانه ما بیاید و بعد از او، شهاب پیش من بیاید اما شهاب کمی زودتر آمد. به شهاب گفتم تو برو در راه پله و چند دقیقه بعد بیا. کار درست پیش رفت اما وقتی که شهاب مثلاً خواست وارد خانه شود و این طور وانمود کند که تازه وارد شده است، جفتمان آنقدر با شدت خندیدیم که اشک از چشممان می آمد ...
لازم باشد با ویلچر به سوریه می روم
شیعه بستند دیگر نتوانست آرام بماند، فهمیده بود که این افکار وهابیت و تکفیری هاست که باعث و بانی جنگ در سوریه شده، بعد از آن دیگر غیرت شیعی اش او را راحت نگذاشت، فهمیده بود که حالا زمان آزمایش است، ذهنش مشغول شده بود که اگر امروز به حرم ناموس شیعیان آن هم دختر حضرت علی(س) دست درازی کنند او باید چه کار کند؟! جایی خوانده بودم که از امام زمان(عج) پرسیدند کدام صحنه عاشورا از همه برای شما سخت تر بود و ...
شهدای دفاع مقدس عارفان و سالکان الی الله بودند/ چشم دل باز کن جان بینی
نظام برسد، سنت حسنه یادواره شهدا حرکتی بسیار پسندیده خواهد بود؛ لذا لازم است یاد و نام شهدای شهر فردو در شهرهای کلان دیگر از جمله تبریز، اصفهان و... برگزار شود. در ادامه مراسم سردار غزلی، از یادگاران دفاع مقدس درباره انقلاب اسلامی ایران گفت: انقلاب ایران زمانی به وجود آمد که 2 ابرقدرت شرق و غرب به اتم خانه های خود می بالیدند ولی غافل از اینکه پیرمردی همچون امام راحل(ره) فریاد برآورد و در میان ...
این جوان، ایثار را به نمایش گذاشت
بدحالی است که در عین حال مشکلات مالی شدیدی هم دارد. نمی دانم چه شد که سرنوشتش برایم مهم شد. یعنی ابتدا قصد اهدا نداشتید؟ نه، ولی تحت تاثیر سخنرانی ای بودم که چند روز قبل در مسجد امام زمان(عج) شنیده بودم. سخنران آیه 32 سوره مائده را می خواند و معنی می کرد؛ آیه ای که می گوید هرکس جان یک نفر را نجات دهد گویی جان همه مردم را نجات داده است. معمولا کسانی که کار خیر می کنند ...
مورد انتظارترین فیلم های بلاک باستر تابستان 2017
اورجینال بودند. حالا تصورش را کنید بازگشت مشهورترین دارایی شان به چه غوغایی که در گیشه منجر نخواهد شد. به شخصه یکی از کسانی هستم که نمی توانم از دیدن مینیون ها ذوق نکنم. آیا این به این معنی است که در انتظار این فیلم هستم؟ خودتان چه فکر می کنید؟ Spider-Man: Homecoming مرد عنکوبتی: بازگشت به خانه پیتر پارکر بعد از اتفاقات کاپیتان امریکا: جنگ داخلی و بعد از اینکه طعم لذت بخش ورجه و ...
کارهای نیک جلوی مرگ بد را می گیرد
شعار سال: خداوند متعال می فرماید: ﴿ لَنْ تَنالوا الْبرَّ حتّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ﴾ [آل عمران: 92]؛ هر گز به نیکی دست نیابید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید، ببخشید . ماده شتر را با بچه اش گرفتم و درب خانه اش را زدم، وقتی در را باز کرد، گفتم: این ماده شتر را با بچه اش به عنوان هدیه از من قبول کن . او بسیار خوشحال شد و از شدت خوشحالی نمی دانست چه بگوید! او از آن به بعد از شیر آن ماده شتر ...
تخریب های سازمان یافته جلوی حرکت وزارت بهداشت را نگرفت
نیست و اگر ما همان رشد متوسط را هم داشتیم، وضع همین بود. ایرنا: گله شما از چه کسی است؟ هاشمی: من اصلاً گله ندارم. در عین حال ما کار بزرگی کردیم زیرمیزی را بعد از این همه سال جمع کردیم. زمانی که ما شروع کردیم افتخار می کردند که خارج از عرف، پول می گیرند ولی الان این کار قبیح است و در صورت وجود، جرم حساب می شود، کسی که زیرمیزی می گیرد، متخلف است و سعی می کند مخفی باشد و نگران است که ...
دوست دارم پولم را از پرسپولیس بگیرم ولی نمی دهند/ بازیگریم یک اتفاق ناگهانی بود/ 98 درصد مردم آلبانی ...
...> **ریفی:در مورد تماشاچیان پرسپولیس، اولین بار که فهمیدم پرسپولیس یک تیم خیلی مهم در ایران است بازی پیام مشهد و پرسپولیس در مشهد بود. چون وقتی من مشهد بازی میکردیم رنگ لباسمان سبز بود و مثلاً استادیوم تماشاچی می آمدند سبز بودند ولی در بازی پرسپولیس یعنی در خانه خودمان کل استادیوم قرمز شد. گفتم مگر می شود در زمین خودمان تیم دیگر آنقدر طرفدار بیاید. در آلمان این شکل نیست. اصلاً امکان نیست که این اتفاق بیفتد ...
از آدم زنده باید ترسید نه اسکلت مرده!
بروم اصلا سابقه نداشت کسی از خانواده دور باشد. اولین باری که برای حفاری رفتم پدرم زنگ زد و گفت: چندوقت می خواهی بمانی؟ گفتم: یک هفته پدرم گفت: یعنی چی که دختر یک هفته خانه نباشد؟ آن موقع 21 سال داشتم و به قزوین رفته بودم که به دلیل نزدیکی راه می توانستم هفته ای یک بار به تهران بیایم. البته الان دیگر عادت کرده اند که بعضی مواقع خانه نباشم. از چه زمانی به صورت حرفه ای وارد کار باستان شناسی ...
این دختر 70 سانتیمتری، یک کارآفرین نمونه است
مرا پشت پنجره فولاد قرار داد و خودش به تنهایی داخل حرم رفت. با امام رضا(ع) درد دل کردم و قرآنی را که به عنوان هدیه خریده بودم بالا گرفتم و اشک ریختم. گفتم این همه راه آمده ام که شما را زیارت کنم اما اجازه نمی دهند داخل بیایم. از شما می خواهم مادرم را که همه زندگی من است شفا بدهید و به من توانی بدهید که آرزوی پدر و مادرم را که داشتن یک خانه است برآورده کنم و سرمشقی باشم برای کسانی که احساس می کنند ...
پزشکی همه عشق من است
به جبهه اقدام کردیم. جهت تقسیم به اصفهان رفتیم. گفتیم ما را بفرستند بیمارستان فاطمه الزهرای آبادان اما گفتند که آنجا نیازی به شما نیست و شمارا می فرستیم به پادگان امام حسن. یک نفر آنجا بود که وقت تقسیم افتاده بود جزیره مجنون و قصد داشت هر جور شده جایش را عوض کند که من پیشنهاد دادم به جزیره مجنون بروم و او به بیمارستان امام حسن(ع)؛ البته زمانی که ما به مجنون رفتیم آن منطقه آرام بود و چند ...
بختیار بعد از انقلاب بازداشت شد؟
ای از مردم متوجه غیبت آقای طالقانی از تهران شده بودند اما کسی سراغ ایشان را از من نگرفته بود، با اینکه چند نفر مرا در خانه حاج خلیل رضایی دیده بودند. حدود ساعت چهار بعدازظهر آقای باقری کنی- برادر آقای مهدوی کنی- تلفن کرد و گفت آقای شاه حسینی، آقای طالقانی را کجا برده ای. من منکر ماجرا شدم و گفتم همسرم شاهد است که من بیشتر شب ها را در باغم واقع در کرج می گذرانم. پاسخ داد این طور نیست و همه چیز زیر ...
تا ابد منتظر آمدنش خواهم ماند
: بله. گفتم: تو مرخصی ات تمام نشده چه جوری آمدی، حالت خوب است؟ خندید و گفت: دارم حرف می زنم، معلوم است که حالم خوب است. گریه کردم و گفتم: بگو چی شده است؟ باز خندید و گفت: بادمجان بم افت ندارد. یک کم زخمی شدم، چیزی نیست حالم خوب است. الان تهران هستم، بیمارستان چند روز دیگر می آیم و به من دلداری داد. به ایشان گفتم من برای دیدار شما به تهران می آیم اما ایشان اجازه نداد و گفت با بچه ها اذیت می شوید ...
منصوریان: باید برابر تراکتور باهوش باشیم/ پرسپولیس مزد حمایت هوادارانش را گرفت
بودند و امسال نیز فینالیست هستند. می خواهیم برابر این تیم حرفه ای بازی کنیم. در زمان حضور در نفت تهران در این ورزشگاه حاضر شدم که 85 هزار نفر هوادار پشتیبان تراکتورسازی بودند. از زمان حضور در نفت تهران تجربه بازی در این ورزشگاه را داریم و می دانم باید باهوش بازی کنیم. لذت بردن مردم از بازی موضوع اصلی است و هر تیمی بیشتر زحمت بکشد، برنده خواهد بود. کریمی غایب است محسن کریمی به ...
مهمترین سکانس تلویزیون در سال گذشته کدام بود؟
تفتی) پای سفره عقد به فاطمه همسرش می گوید از امروز نمازم را شروع کردم. بعد از نمایش این سکانس ها چندین نفر از تأثیرات مثبت این سکانس ها و نماز خواندن شان به من گفتند. بعد از نشان دادن این دو سکانس و اهمیت و توجه به نماز، مزار شهید مجتبی فامنین را می بینیم و این چیدمان ها نشان می دهد آرامشی که همه ما در زندگی هایمان داریم در گروه این رشادت ها است. سهرابی درباره ادامه ساخت چنین آثاری گفت ...
گفتگوی خواندنی با بازیکن آلبانی تبار پیشین و بازیگر فعلی تلویزیون ایران / هنوز به دنبال پولم هستم
بازی پرسپولیس در خانه خودمان، کل استادیوم قرمز شد. بعد از پیام به پرسپولیس رفتین؟ آریفی:در مورد تماشاچیان پرسپولیس، اولین بار که فهمیدم پرسپولیس یک تیم خیلی مهم در ایران است بازی پیام مشهد و پرسپولیس در مشهد بود. چون وقتی من مشهد بازی میکردیم رنگ لباسمان سبز بود و مثلاً استادیوم تماشاچی می آمدند سبز بودند ولی در بازی پرسپولیس یعنی در خانه خودمان کل استادیوم قرمز شد. گفتم مگر ...
با نقش هایم زندگی می کنم
داشتم که ای کاش من این نقش را بازی می کردم. البته آقای پورحسینی به حدی بازی قشنگی در این کار داشت که همان زمان گفتم اگر قدرت مالی داشتم به عنوان جایزه برای آقای پورحسینی یک پیکان می خریدم. حیف که قدرت مالی نداشتم. حالا چرا پیکان؟ خانم الان را نگاه نکن که قیمت ماشین بالاست. در آن زمان پیکان خیلی ارزشمند بود. معتقدم آقای پورحسینی افتخار ما در کشور است. آیا تا به حال ...
نشست خبری فیلم هفت و پنج دقیقه برگزار شد
پروانه نگرفت، رد شد و معطل ماند. یکی از ایراداتی که می گرفتند این بود که تعداد خودکشی ها خیلی زیاد است و من در جواب می گفتم چندتا خودکشی باشد، قبول است؟ او ادامه داد: بعدا فیلم نامه را بدون قصد خاصی و به دلیل علاقه بازنویسی کردم. نسخه آخر ایرانی آن این طور بود که قهرمان این داستان زن نویسنده ای است که رمانش به دلیل سیاه نمایی از وزارت ارشاد اجازه چاپ نگرفته و از این قضیه ملول است. او نسبت ...
8 دختری که بی اجازه به جبهه رفتند
منطقه عملیاتی برویم. چند دقیقه بعد به اتاق برگشتیم. هنوز آقای نوریزاد برنگشته بود. همه منتظر ایستاده بودیم تا او برگشت و گفت: " خواهرها شما هنوز ایستاده اید؟ ببخشید کار من طول کشید الان برگه اعزام شما را می نویسم. او یک برگه مأموریت درآورد و نام هشت نفرمان را به عنوان امدادگران اعزامی از هلال احمر اهواز در آن نوشت، یک ماشین هایس هم در اختیارمان گذاشت که ما را تا بیمارستان شهدای شوش ببرد. دیگر چیزی ...
سعدی و ویکتور هوگو هر دو مصلح بودند
شهر کتاب به مقام ویژه سعدی در اروپا و به خصوص فرانسه اشاره کرد و گفت: آثار و افکار سعدی تقریباً یک قرن پیش از همه شعرای پارسی زبان در اروپا ترجمه شده و خواننده داشته است. در سال 1634 میلادی نخستین ترجمه منتخب گلستان به زبان فرانسه در پاریس انتشار یافت و 172 سال بعد از این ترجمه ویکتور هوگو متولد شد. محمدخانی همچنین درباره جایگاه ویژه ویکتور هوگو نزد ایرانیان بیان کرد: ویکتور هوگو از ...
شهید دکتر بهشتی به قلم خودش
دولتی ثروت در آن موقع، که بعدها به نام 15 بهمن نامیده شد. وقتی آن جا رفتم از من امتحان ورودی گرفتند و گفتند که باید به کلاس ششم برود، ولی از نظر سنی نمی تواند. بنابراین در کلاس چهارم پذیرفته شدم و تحصیلات دبستانی را در همان جا به پایان رساندم. در آن سال در امتحان ششم ابتدایی شهر، نفر دوم شدم. آن موقع همه کلاسهای ششم را یکجا امتحان می کردند. از آن جا به دبیرستان سعدی رفتم. سال اول و دوم را در ...
همسرم مثل دوست با وفا در کنارم بود/ دختر دو سال و نیمه شهید هنوز منتظر پدرش است/ همسرم، حجاب چادر ...
"حسن زاده" که دوتا دختر دارند، هستید؟! در پاسخ گفتم: "بله"! بگویید چی شده؟ که آنها گفتند چیزی نشده فقط می خواستیم ادرس خانه شما را برای تکمیل پرونده بگیریم. که دوباره من پرس و جو کردم، گفتند زخمی است و در بیمارستان حلب بستری است و من رفتم حرم کلی نذر و نیاز کردم که "محمد" زودتر خوب شود که فردا به برادرش زنگ زدند همسرم شهید شده است . براساس تجربه ای که از خبر شهادت علی داشتم از همان تماس اولیه ...
دست بالای اصولگرایان در معرفی کاندیدا/ جهانگیری شوک انتخاباتی شد /سناریوی تلخ خروج از جمنا
شعار سال: سرانجام 5 روز ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید و بر اساس اعلام رسمی ستاد انتخابات کشور 1636 نفر در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند. بر اساس آمارهای رسمی در دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری 686 نفر ثبت نام کرده بودند که در این دوره شاهد افزایش 950 نفری نامزدها هستیم. در این میان اما بخش عمده ای از ثبت نام کنندگان را افرادی تشکیل می دادند که ...
ماجرای رؤیای اسیری که به واقعیت پیوست
یک شلنگ آب گرم که همچین چیزی آنجا سابقه نداشت که آب گرم به اسیرها بدهند خودم را شستم و تمیز کردم، وقتی به سلول برگشتم متوجه شدم چه اتفاقی برایم افتاده است، همان جا به سجده افتادم و گفتم: آقا جان من اشتباه کردم . زمانی که جنگ تمام شد بعد از چهار سال محمد آزاد شد و به خانه برگشت، از من پرسید امروز چه روزی است گفتم: امروز هفتم صفر تولد موسی ابن جعفر است ، این بهترین خاطره همسرم بود. ...
منافقین چگونه فاطمه سه ساله را شهید کردند + عکس
آن شب که چراغ انداخته بودند توی خانه ترسیده اند این کار را انجام دهند. چند شب بعد اما رفته بودند توی کانتینر و همه جا را بنزین ریخته بودند و بعد کوکتل مولتوف پرتاب کرده بودند اما می گفتند که ما بچه را ندیدیم. بعد از دستگیری هم هیچ وقت آنها را نفرین نکردم. می گفتم او منافق است اما مادرش مسلمان است و دوست نداشتم یک مادر دیگر زجر بچه اش را بکشد. بعد از آن نتوانستم آنجا بمانم ...
عابدزاده: تا خودشان نخواهند نمی توانم
یقه او را می گیرم. (خنده) در مورد ماجرای علی دایی و علی کریمی چه صحبتی دارید؟ امیر عابدینی پیشنهاد داده که شما آنها را آشتی بدهید. من با کسی مشکلی ندارم و دوست دارم که همه بچه ها با هم رفیق باشند. عمرمان خیلی راحت تر از آن چیزی که فکرش را بکنید می گذرد و تمام می شود و هیچ چیز بهتر از رفاقت و دوستی نیست. به خدا چند وقت پیش دلم برای افشین (پیروانی) تنگ شد و زنگ زدم و گفتم که بیاید ...
یادداشت های روزانه دستفروش بی سواد: با شغلم زندگی می کنم
...> بله بارها. اوایل سال 95 بود که مادرم از دنیا رفت و من یک هفته اینجا نبودم. وقتی برگشتم، ماموری که جدید آمده بود من را نمی شناخت و همه وسایلم را جمع کردند و اجناسم را بردند. وقتی رفتم شهرداری وسایلم را تحویل بگیرم، فضا طوری بود که باید التماس می کردم که وسایلم را تحویل بگیرم، اما من آدم التماس کردن نیستم، وسایلم را همانجا گذاشتم و آمدم. با این که خیلی ناراحت بودم، اما چند روز بعد با خودم گفتم ...