سایر منابع:
سایر خبرها
افشاگری بی سابقه احسان خرسندی درباره پرسپولیس دهه 80
تیم قابل مشاهده بود. باید قبول کرد این پرسپولیس تحول اساسی داشت و بازی های خوبی انجام داده و تماشاگران را به استادیوم برگرداند. حضور برانکو نشان داد وجود یک مربی بزرگ می تواند تحولات اساسی به وجود آورد و از سوی دیگر جوانگرایی برانکو هم بسیار قابل تقدیر است. این تیم حتی فصل پیش هم مدعی قهرمانی بود و به خاطر تفاضل گل این عنوان را از دست داد. پس باید قبول کنیم در این دو سال و نیم پیش برنامه ریزی برای ...
پروفسور سمیعی : هیچ وقت از کار خسته نشده ام
لحظه هم کسی کشف نکرده است. (با خنده) * پروفسور همه شما را به عنوان فردی موفق می شناسند. استارت این موفقیت از کجا زده شد؟ من واقعا کار خاصی انجام نداده ام. هفت سالم بود که مثل همه به دبستان رفتم. پس از آن به راهنمایی. در پانزده سالگی مثل همه به دبیرستان رفتم. پس از اتمام دبیرستان مانند بسیاری از جوانان برای دانشگاه اقدام کردم، وارد دانشگاه شدم، تخصص گرفتم و تصمیم گرفتم با توجه به ...
مزاحمت های خواستگار بلهوس مادرم مرا دختر نوجوانی بودم به سوی تباهی کشاند
او دوباره طلاق گرفت و ما با حمایت های دایی ام از شهرستان به مشهد آمدیم. مادرم سر کار می رفت و من درس می خواندم، اما وضعیت روحی و روانی هر دویمان آشفته بود. سه سال از بدترین روزهای عمرمان را سپری کردیم. برای مادرم خواستگاری پیدا شد. این مرد هوس باز که زن و بچه داشت، وقت و بی وقت برای مادرم ایجاد مزاحمت می کرد. این مسئله باعث شد افسردگی روحی و روانی مادرم تشدید شود. در این شرایط من هم به شدت آسیب ...
به خاطر فرزندانم، شوهرم را کشتم
هیچ مشکلی نداشت و آدم خوبی بود، اما مادرم متعلق به دنیای دیگری بود. او تا به حال سه بار ازدواج کرده و دوست دارد آزاد باشد. چرا خواستی با پدرت زندگی کنی؟ ارتباطم با پدرم خوب بود. با خانواده مادرم هم زیاد رفت و آمد نداشتم. بعد از 14سال وقتی مادرم را دیدم، مرا نشناخت. پدرم مرا دوست داشت و از نظر مهر پدری هیچ کمبودی نداشتم. از نظر مالی هم مرفه بودیم و تقریبا همه تهران ما را می ...
مرگ مشکوک دختر جوان در بزم شبانه
توانست محیط خانه را تحمل کند، به خاطر همین راهی تهران شده است. به خاطر اینکه مجبور بودم تا ساعت 12 شب در قهوه خانه بمانم، گفتم که نمی توانم او را ببینم. ساعتی بعد دوستم کامران زنگ زد و گفت که فیروزه و دوستش را به خانه ام برده است. به هر حال وقتی به خانه رفتم، فیروزه و دوستش آنجا بودند. آنها حال خوبی نداشتند و احتمال دادم که مواد مصرف کرده باشند. بعد از آن بود که قلیان را روشن کردیم و در ...
با محمود متین از پیشکسوتان جراحی زنان و موسس مدرسه عالی مامایی
شفا آنلاین:دبیرستان را تا سال ششم در همدان و دبیرستان پهلوی گذراندم و بعد به تهران رفتم. : چند خواهروبرادر دارید؟ 9 خواهر و بردار بودیم 7 پسر و دو خواهر. تعدادی از آن ها مرحوم شدند. :چرا به تهران آمدید؟ به گزارش شفاآنلاین :به نقل از سپید پدرم به این نتیجه رسیده بود که اگر ما بخواهیم در کنکور دانشگاه موفق شویم باید به یک مدرسه خوب در تهران بیاییم و من همسال آخر آمدم ...
حدیث دوستی
ناصر کاظمی: پرده اول : از حافظه ام راضی نیستم اما به یاد دارم سال 1348 کلاس اول دبستان بودم در روستای نویزک، پدر در کوه و کوهستانها و مادر در تنور و تنورستانها زندگی را سپری می کردند.درسمان بد نبود و کسی از ما سرترنبود ، دفتر و مداد داشتیم و نداشتیم ، آرزوی دفتر 60برگ داشتم . هروقت روستای بزج می رفتم از مسیر رودخانه فعلی که سرویس بهداشتی روستا اغلب اپن بود عبور می کردم ، از میان ...
چوپانی که دست فروش کتاب های خودش است+تصاویر
...> چندسالتان است؟ بنده متولد دوم بهمن 1321 هستم، به عبارتی می شود 74 سال و سه ماه و 23 روز . چوپانی دست فروش چقدردقیق! آدم باید حساب و کتاب همه چیز را در زندگی اش داشته باشد، اگر نداشته باشد سررشته زندگی از دستش درمی رود. هنوز هم در همان روستای خورق زندگی می کنید؟ بله خانه من آنجاست. دوتا دختر دارم و دوتا پسر که همه را در همین خانه عروس وداماد ...
ایران درودی: زبان فارسی هویت ماست، آن را پاس بداریم/ زنان ایرانی باید رد پایی از خود برای آیندگان برجای ...
بود در ویترین ها خودنمایی می کرد، با تابلوهای نقاشی که پیش از این نیز در موزه هنرهای معاصر ایران به تماشا ایستاده بودند روبرو شدم در جای جای منزلش نشانی از هنر دست و هنرنمایی هنرمندان ایرانی به چشم می خورد نقاشی که در سوگ همسرش کشیده بود یادآور سه سال عزاداری ایران درودی برای همسرش بود. از تصمیم برای تبدیل کردن خانه اش به خانه موزه ایران درودی سخن گفت و از آنجایی که در تیم رسانه ای ...
مسابقات مخفیانه ماشین بازهای تهرانی
خاطر ماشینم را به یک مکانیک زبده نشان دادم و از او خواستم تا جایی که می شد اتومبیلم را تقویت کند. بعد از این که خیالم بابت ماشین راحت شد، اعلام کردم که آمادگی دارم. این اولین باری بود که مانی در فضای بیرون از پیست درگ می کرد. او از آن شب خاطرات زیادی در ذهنش دارد: مسابقه رأس ساعت سه بامداد شروع شد، آن هم در قسمتی از یکی از بزرگراه های نزدیک تهران که خبری از دوربین در آنجا نبود. داور گفت ...
نخستین کاشی ماندگار ایران بر خانه ایران درودی نصب شد
بشریت تمدن را به ایران بدهکار است. ما تمدن را به دنیا بردیم و امروز نفت ما دنیا را سیراب می کند از آن روز 47 سال می گذرد و هیچ تابلوی دیگری را نفروختم چون تمام آثارم را فقط برای ایران نگه داشته ام. *** 50 کاشی ماندگار تا خرداد برای 50 چهره مانای تهران مدیر کل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی سازمان میراث فرهنگی نیز در این مراسم گفت:خانه خانم درودی اولین خانه ای است که ...
لطفاً آرمان های شهدا را هم کنار تصویرشان قاب بگیرید
و درک و آگاهی خوبی هم نداشتیم. اما من بعدها که بزرگ شدم تازه پی بردم که زندگی احسان میان همه ما چه فراز و نشیب هایی داشته از دوران تحصیل اش گرفته تا رفتن به جبهه و جنگیدن اش با دشمن. شهید قاسمیه چه خصوصیات بارزی داشت؟ احسان تفاوت چشمگیری با همسن و سال هایش داشت از این نظر که بچه جَو گیری نبود و همه کارهایش را از روی آگاهی انجام می داد. احسان از نظر جسمی هم بچه قوی ای بود و فیزیک ...
داستان یک ویرانه اقتصادی
ایران آنلاین /بهروز هادی زنوز، استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و وحید محمودی، مؤسس و مدیر دپارتمان مدیریت توسعه دانشگاه میهمانان شرق بودند. این نشست در محل روزنامه و تنها چند روز پیش از انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری برگزار شد. به گمان هر دوی آنها آنچه احمدی نژاد برجای گذاشت ویرانه ای بود که روحانی توانست به شکلی منطقی آن را بازسازی کند. هر دوی آنها معتقد بودند که دانش اندک و نداشتن پایه کارشناسی در تصمیم گیری ...
چگونه 50 هزار تومان را 50 میلیون کنیم؟
خانه بسازد. برای همین با سرمایه اش که آن زمان50 هزار تومان می شد، کار درست کردن دستبندی را با سلیقه خودش شروع کرد. او درباره آن روز می گوید: وقتی متوجه شدم دستبندی که خریده ام با روش پیچیده ای تولید نشده، احساس کردم خودم می توانم بهتر و زیباتر آن را بسازم. چون از بچگی کنار دست مادرم بودم و خیاطی می کردم. به همین خاطر با خیاطی بیگانه نبودم و با استفاده از راهنمایی پدرم به بازار رفتم و بدون اینکه ...
تهران دیگر ظرفیت تصمیم های فی البداهه را ندارد
صنایع سپاه مشغول به کار شدم و تا معاونت هماهنگی گروه موشکی هم پیش رفتم و تا سال 71 در این زمینه ادامه دادم سپس پدرم که رئیس جمهور شدند سمت بازرس ویژه را گرفتم و اواخر همین دوره ریاست دفتر ریاست جمهوری را هم به عهده داشتم. از سال 72 عضو هیات مدیره متروی تهران شدم و بعد از حضور خاتمی در ریاست جمهوری و حضور نوری در وزارت کشور، حکم مدیرعاملی و ریاست هیات مدیره را گرفتم که تا سال 89 هم رئیس هیات مدیره و ...
پرسپولیس را دوست نداشتم و بالاجبار سرخپوش شدم
دستم یه مقدار تاثیر داشت. چون شما می دونید همه کارهای دروازه بان با دستاشه، بعد نظر خانواده ام هم تاثیر داشت، مخصوصا یه بار رفتیم دکتر، دکتر گفت شما می تونی از برج چهار شروع کنی اما بعدش تقریبا آخرای برج سه بود رفتیم گفت یک سال بازی نکنی بهتره تا کامل جوش بخوره این شکستگی.. پشیمون نیستی؟ هیچ موقع به خودت نگفتی که چرا از اول وارد بازار نشدم اصلا چرا رفتم تو فوتبال؟ فوتبال همه ...
توفیقات استاد انصاریان نتیجه پشتوانه علمی و توسل به ائمه(ع) است
و نهج البلاغه و صحیفه هم همین گونه است. وی در ادامه گفت: روشن است که هر کس در این وادی قدم بگذارد خیلی باید کار بکند. اهل علم اگر هر کدام فقط یک صفحه از این کتاب ها را بخواهند ترجمه کنند متوجه خواهند شد که چه مقدار دقت و پشتوانه علمی برای آن لازم است. دیگر آثار ایشان که هر کدام مزایای خاص خود را دارد مانند ترجمه اصول کافی که اخیراً مطلع شدم که انجام شده است و یا تفسیر قرآن کریم و تفسیر ...
باز شدن طناب دار از گردن پسری که پدر و مادرش را سوزاند!
ترتیب اشکان از اعدام نجات یافت. این بار محاکمه عامل قتل از جنبه عمومی جرم انجام شد و قاضی عبداللهی -رئیس دادگاه- به پرسش از اشکان پرداخت. پسر 27 ساله که در زمان وقوع حادثه آتش سوزی 18 سال داشت درباره این واقعه گفت: چند وقتی بود که از اختلاف پدر و مادرم خسته شده بودم. آن شب با کبریت دبه بنزین را آتش زدم که شعله کشید و به پتو سرایت کرد. همان موقع پدرم از خواب پرید و درحالی که وحشت کرده ...
توانایی انجام کارهای کثیفی که شوهرم از من می خواست را نداشتم او میگفت..
جاساز برمی داشتم و می رفتم و در دستشویی یا پشت بام می زدم و برمی گشتم. آن موقع بچه مدرسه ای بودم و وقتی درگیر مواد شدم، صبح قبل از مدرسه رفتن موادم را می کشیدم. یک ماه از مصرفم می گذشت که یک روز طبق معمول رفتم سرجاسازشان تا مواد بردارم. اما نبود. از مادرم پرسیدم مواد را کجا گذاشته ای تو را به خدا به من هم بدهید چند تا دود بگیرم، درد دارم. پدرم که فهمیده بود مواد می کشم سیلی محکمی به گوشم زد ...
بخشش قاتل بعد از سکته مادر
کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی از جنبه عمومی جرم محاکمه شد و گفت: وقتی چند سال پیش برای اولین بار پای چوبه دار رفتم، مادرم پشت در زندان سکته کرد و چهار ماه پیش فوت کرد. من پنج سال او را ندیدم. زمان قتل هم معتاد بودم و نمی دانم چطور مرتکب قتل شدم. از شما می خواهم مرا ببخشید تا بتوانم برای پسرم پدری کنم. همسرم هم در این مدت از من جدا نشده و در حقم جوانمردی کرده است. در پایان دادگاه ...
وقتی با سعید به منطقه ییلاقی رسیدیم او پیشنهاد بی شرمانه ای کرد و... / حالا مانده ام با تهدیدهای او چه ...
تهران بیاید و مراسم خواستگاری برگزار شود. ماشین خواهرم را می گرفتم و بدون اطلاع پدر و مادرم با سعید این طرف و آن طرف می رفتم. یک روز که به منطقه ای ییلاقی در اطراف مشهد رفته بودیم، فهمیدم نیت شیطانی در سر دارد. با هم جروبحث کردیم و دربرابرش مقاومت نشان دادم. او که ترسیده بود، از خودرو پیاده شد و به راه خودش رفت. من هم به خانه بر گشتم، اما نمی دانستم با گوشی تلفن همراهش از تمام لحظه هایی که در خودرو ...
از وقتی بچه به دنیا آمده شوهرم می گوید بچه برای او نیست و مثل نامحرم ها با من زندگی می کند / دیشب راز ...
همچنان ادامه داشت و من همه دروغ های او را باور می کردم، تا این که در سال آخر دبیرستان، یاسین مرا از پدر و مادرم خواستگاری کرد. او که با خواهرش به خواستگاری من آمده بود، به دروغ عنوان کرد که پدر و مادرش فوت کرده اند، اما بعد فهمیدم که پدر و مادر یاسین او را به خاطر همین ارتباطات خیابانی از خودشان طرد کرده اند. پدرم به شدت با این ازدواج مخالفت کرد اما من که رابطه نزدیکی با یاسین داشتم و نمی توانستم ...
پای چوبه دار بودم که مادرم سکته کرد و ... + عکس
Murder به سرم زده بود. وقتی بازداشت شدم همسرم باردار بود و دو ماه بعد پسرم به دنیا آمد. حالات پسرم نزدیک به 8 سال دارد و همسرم به سختی زندگی او را تامین می کند. اولین باری که پای چوبه دار رفتم مادرم سکته کرد و فلج شد. همان موقع توانستم از اولیای دم مهلت چند روزه بگیرم اما آنها حاضر به گذشت نبودند. چهار بار پای چوبه دار رفتم و مرگ را به چشمانم دیدم. آخرین بار وقتی پای چوبه دار رفتم امیدی به بازگشت ...
مرد همسرکش صحنه جنایت را بازسازی کرد
خانه فرار کرد. در همان وضعیت به سمت تلفن رفتم و شماره اورژانس را گرفتم و کمک خواستم. پسر نوجوان نمی دانست پدر و نامادری اش چرا با هم درگیر شده اند. او گفت: من دوماهه بودم که پدرم از مادرم جدا شد و بعد دوباره ازدواج کرد. نامادری ام مرا مثل بچه های خودش دوست داشت و من هم او را دوست داشتم اما نمی دانم چرا پدرم او را به قتل رسانده و از خانه فرار کرد. با این اطلاعات دستور بازداشت مرد همسرکش ...
بخشش قاتل 73 ساله 14 سال پس از جنایت
آنها نیز حاصل ازدواج دوم. آنها در جلسه ای که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی بوئینی و با حضور قاضی ابراهیم اسلامی برگزار شد، گفتند: بعد از گذشت این همه سال متهم را بخشیده اند. در این شرایط متهم که به دلیل کهولت سن به سختی و با استفاده از عصا به دادگاه منتقل شده بود همانطور که روی صندلی نشسته بود به دفاع از خودش پرداخت و گفت: یک لحظه عصبانیت باعث شد دست ...
بازگشت 3 متهم به قتل از پای چوبه دار
گالن رفتم و کبریت کشیدم که آتش شعله ور شد. پدرم بیدار بود به همین دلیل متوجه آتش سوزی شد. گالن را برداشت و به طرف حمام دوید، اما گالن از دستش افتاد و آتش به اتاق ها سرایت کرد. من و مادرم نجات پیدا کردیم، اما پدر، خواهر و برادر کوچکم فوت کردند. بعد از اقرار های متهم و کامل شدن بررسی ها، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی فرستاده شد. در جلسه رسیدگی اولیای ...
تازه به دوران رسیده!
گذشته خواهد داشت. خاطراتی که درپی می آید، بخشی از دست نوشته های سرتیپ محمد آیرملو از نظامیان پرسابقه و شاخص دوران شاه و کارگزاران ساواک است که با شخص فردوست ارتباط کاری نزدیکی داشته است. این خاطرات به رغم تمامی ایجاز خویش، می تواند ترسیم گر شمایی از خصال شخصی و کارنامه عملی قائم مقام ساواک باشد. ذکر این نکته نیز لازم است که خاطرات سرتیپ محمد آیرملو، در سال 1388 و با ویرایش خسرو معتضد و از ...
بولتن سینما و تلویزیون: تهدید هکرها به انتشار یک فیلم / ماجرای اعدامی که چاووشی نجات داد
فیلم بعدی او که چهار سال بعد رقم خورد، وضع به قدری بد بود که فرزین خود در گفت و گویی اعلام کرد از بازی در آن پشیمان است! فرزین حتی بازی در پسران آجری را تجربه بدی دانسته ولی اصرار داشته کنسرت روی آب فیلم بدتری بوده، چون ساخته مجید قاری زاده حداقل ابتدا و انتهایش مشخص بوده، اما در ساخته مرحوم جهانگیر جهانگیری شرایط تولید هم آنقدر غیر حرفه ای بوده که حتی نباید به آن پروانه نمایش می دادند ...
اعترافات مردی که زنش را در برابر فرزندانش سلاخی کرد
عصبانیت گلوی مادرم را فشار می دهد. به کمک مادرم رفتم و او را از دست پدرم خلاص کردم و به اتاق خواب خودمان بردم اما پدرم بار دیگر به سمت او حمله کرد و با چاقوچند ضربه به شکم، پشت و پهلوی او وارد کرد بعد هم با همان چاقو ضرباتی به سر من کوبید که سرم شکست. در این هنگام پدرم گوشی مادرم را از روی اپن آشپزخانه برداشت و درحالی که شلوارش را به دست گرفته بود از خانه خارج شد. من هم وقتی مادرم را نقش بر زمین و خون ...