سایر منابع:
سایر خبرها
دختران مدرسه درودزن: حالا 18 ساله های سوخته ایم
به گزارش ندای موج به نقل از خبرنگار روزنامه اعتماد زنگ می زند. صدای دختران مدرسه درود زن توی گوشم زنگ می زند. لب های پریسا تکان می خورد. نرگس آرام سرش را پایین انداخته و به جای خالی انگشتانش نگاه می کند. دستان پریسا توی هوا می چرخند، انگشت های شان را توی آتش کلاس دوم دبستان جا گذاشته اند. صدا زنگ می زند. زنگ می زند. تصاویر مغشوشند؛ آتش، بچه ها، جیغ، نیمکت های شعله ور و... لب های سوخته پریسا تکان می خورد. آرام قصه می گوید. انگار صدایش از دور می آید. نرگس انگار آن روز صبح آنقدر فریاد زده که دیگر از هرچه فریاد است بریده. پریسا انگار تمام این سال ها آنقدر توضیح داده و آن صبح لعنتی را مرور کرده که خسته شده. نرگس دوست ندارد حرف بزند. کوتاه و بریده جواب می دهد. شاید توی دلش می گوید خب که چی؟ این همه نوشتن از ما، چیزی برای ما عوض نشده، من هنوز با این وضعیت کنار نیومدم. شاید توی دل شان خبرهای دیگری است، اما نگاه شان پر از مهر و مهمان نوازی است. صبورند. آرامند. قصه شان را برای هزارمین بار برای مان مرور می کنند: قصه شان را هزار بار برای هزار نفر مرور کرده اند، اما این بار روایت کردن قصه شان یک بخش متفاوت دارد، قصه حالا یک تفاوت بزرگ با گذشته دارد. آنها فقط همین چند ماه سال 96 را فرصت دارند تا جراحی پلاستیک انجام دهند و نقاب چسبیده به صورت شان را برای همیشه بردارند. آنها فقط امسال را که 18 ساله اند فرصت دارند که از خاطره سال 85 و آن صبح لعنتی شعله ور رها شوند. پریسا می گوید: امسال بهترین زمان برای جراحی ماست، عمل جراحی پلاستیک تو این سن جواب می ده، اگر از این سن بگذریم مشخص نیست چه اتفاقی می افته. پریسا از زمانی که می گذرد می گوید و درصد موفقیت جراحی پلاستیک که با گذر زمان پایین می آید: امسال بهترین زمان برای عمل جراحی پلاستیک ما است، اگر از این سن بگذریم مشخص نیست چه اتفاقی می افته. شاید الان این چهره من برای اطرافیانم عادی شده باشه، اما اگر قرار باشه وضعیتم با بالا رفتن سنم از این بدتر بشه، شاید مجبور بشم به هر قیمتی شده هزینه جراحی ام رو تامین کنم. زمانی که سنم کمتر بود، به پدر و مادرم می گفتم من همین شرایط رو می پذیرم و نمی خوام دیگه جراحی کنم. اما الان واقعا نمی تونم با این موضوع کنار بیام. ما تازه داریم متوجه می شیم چه بلایی سرمون اومده، فکر می کردیم بتونیم با این موضوع کنار بیاییم، اما الان تو این سن می بینیم غیرممکنه. خیلی از دکترها به ما دروغ گفتند، می گفتند 18 سالتون بشه اوضاع پوستتون خوب میشه، پارسال رفتیم کمیسیون پزشکی، همه با هم همراه مادرامون رفتیم، یکی یکی می رفتیم پیش دکتر و برمی گشتیم، اما هر کدوم ناامیدتر از دیگری از اتاق بیرون می اومدیم. دکتر به من گفت تو بیشتر از این دیگه نیازی به عمل نداری، در حالی که وقتی قرار بود به صورت خصوصی جراحی کنیم می گفتن چه کارهایی می شود کرد، چه نتایجی میشه گرفت، اما حالا که قرار بود دولتی عمل کنن می گفتن هیچ کاری نمی شه کرد. زخم روح بچه ها تا حدی متاثر از زخم های جسم شان است. درمانی که 11 سال طول کشیده و هنوز نتیجه مطلوبی نداشته. پریسا می گوید: خشم و عصبانیتی که ما داریم به خیلی چیزها بر می گرده، ما تو بچگی مدام برای جراحی بیهوش می شدیم. ما به خاطر اینکه داروی بیهوشی زیاد گرفتیم به مرور زمان این دارو رومون تاثیر گذاشته. نرگس 60 بار بیهوشی گرفته، من حدود 70 بار بیهوشی کامل داشتم. هر بیهوشی چهار- پنج ساعت طول می کشید. من یک سال پیش که آخرین بار جراحی کردم به هوش نمی اومدم. مادرم پرسیده بود که چرا دخترم به هوش نمیاد؟ دکتر گفته بود دخترت با این سن کم 70 بار بیهوشی گرفته اصلا الان بعیده زنده بمونه بعد از عمل. الانم بهم گفتن فقط ورزش کنم و یک ساله هیچ عملی انجام ندادم. ما تو بچگی هر 6 ماه یک بار جراحی داشتیم، اوایل هفته ای یک بار می رفتیم اتاق عمل بعد شد سه ماه یک بار، بعد از چند سال فاصله اش شد شش ماه یک بار. بعد از جراحی گرف می زدن، یعنی پوست رو از جای دیگه بدنمون جدا می کردن و به جایی که آسیب دیده بود پیوند می زدن، بعد هم پرستارا که دلشون نمی سوخت ما رو می بردن اتاق شستشو و تمام گرف ها رو جدا می کردن، خیلی دردناک بود. شش سال پیش بود که یاس خواننده رپ فارسی، ترانه ای را با نام از چی بگم برای بچه های مدرسه درودزن تنظیم و اجرا کرد، ترانه ای تاثیرگذار که افراد زیادی از طریق آن با داستان بچه های درودزن آشنا شدند، وقتی از بچه ها در مورد ترانه یاس می پرسیم، پریسا به گوشی اش اشاره می کند و می گوید: توی گوشیم دارمش و بعد اضافه می کند: باید از آقای یاس تشکر کنم به خاطر ترانه ای که برای ما گفتن و اجرا کردن. من همکاران شون رو دیدم اما خودش رو تا به حال از نزدیک ندیدم. ترانه اش تو دوره ای ترکوند، خیلی ها از طریق آهنگ یاس تونستن ما رو پیدا کنن. نخستین بار تو مدرسه بودم یکی از بچه ها اومد گفت شنیدی برای شما آهنگ خوندن؟ گفتم نه، اون موقع خیلی هم تو دنیای مجازی نبودم، دوستم گفت فردا میارم برات، از اون روز تا الان هنوز هم این آهنگ توی گوشیم هست. خیلی زیاد تونسته بود زبان حال ما باشه مخصوصا اون قسمتی که می گه: این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن؟ نرگس که در بخشی از این ترانه نامش برده شده یاس نمیخواد ته قصه رو هرگز ببنده / چون باز دلش میخواد که نرگس بخنده... در مورد ترانه یاس می گوید: خوب بود ترانه اش، خیلی تاثیرگذار بود، اما به نظرم نتونسته بود حس درونی ما رو اون طوری که واقعا هست بگه. بعضی ها فقط ظاهر آدم رو می بینند و غم چهره آدم رو می بینن اما از درون مون که خبر ندارن. یک اتاق روشن و مرتب در طبقه دوم خانه ای نوساز. اینجا غار تنهایی های نرگس است. جایی که با خودش تنها می شود. شاید اتاق بقیه بچه های همکلاسی اش هم جایی شبیه این غار تنهایی باشد. خلوت، با نشانه هایی از خاطره هایی که شاید شیرین اند. روی کمد و بالای تختش پر از عروسک های ریز و درشت و رنگی است. اتاق 18 سالگی های نرگس، صورتی و مرتب و آرام است، شاخه های گل و شیشه های لاک و عطر را بالای تختش چیده، یک گوشه اتاق پر از کتاب های کنکور است که مرتب روی زمین چیده شده اند. فلش کارت ها و کتاب های تست ردیف شده اند کنار هم. نرگس می خواهد در دانشگاه شیراز حقوق بخواند و همین است که در دبیرستان رشته علوم انسانی را انتخاب کرده. این روزها اگر تلگرام و اینستاگرام مجال دهد، با جدیت برای کنکور آماده می شود. می خواهد وکیل شود. شاید قصد دارد حق تمام کودکی های خودش و همکلاسی هایش را در دادگاه روزگار بگیرد. با پریسا روی تخت نشسته اند. با چشمان شان به دوربین لبخند می زنند و نرگس برای پریسا از تست هایش می گوید و آمادگی اش در کنکورهای آزمایشی. همکلاسی های 11 ساله کنار هم نشسته اند، یکی این روزها دانشجوست و به دنبال کار پاره وقت می گردد و دیگری پشت کنکوری و امیدوار به قبولی در رشته مورد علاقه اش. آنها بهتر از هر کسی می دانند که 11 سال بعد از صبح 14 آذر 85 یعنی چه. آنها بهتر از هر کسی بلدند این 11 سال را مو به مو و خط به خط مرور کنند. اما روزهای 18 سالگی برای آنها زمان عبور از سال های تلخی است که از آن صبح شعله ور شروع شد، به سال های متفاوتی است که در صورت تامین هزینه های جراحی پلاستیک، می تواند از 18 سالگی برای شان آغاز شود. بچه های مدرسه درودزن سرنوشت سازترین روزهای خود را می گذرانند. 18 سالگی بچه های مدرسه درودزن شبیه 18 سالگی هیچ کدام از ما نیست. شبیه روزهایی که در سرمان رویاهای بزرگ می پروراندیم. بچه های مدرسه درودزن تنها رویای 18 سالگی شان رهایی از نقاب سمجی است که سال هاست روی تن شان جا خوش کرده. نقابی که راه نفس کودکی شان را بست. اتاق نرگس را ترک می کنیم، با این قول که صدایش را به گوش همه برسانیم و به قول یاس: کودکی مُرد، در راه کلاسی که / سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه/ از چی بگم؟ صبح نشده غروب زد / تو قلب بچه های مدرسه درودزن / غصه نخور، صدام بشنو از توی خونت / من صداتو به گوش همه می رسونم. ...
سودای قدرت با جبهه پایداری چه کرده که این روزها این چنین بی محابا تهمت می زنند؟
را پذیرفتند. آقای نبویان فراموش کرده است که باراک اوباما رئیس جمهور وقت امریکا در جمع صهیونیستی آیپک اعتراف کرد که اگر به من بود پیچ و مهره صنعت هسته ای ایران را باز می کردم اما نمی شود! پس ما کل هسته ای را که ندادیم هیچ، در عین ناباوری ابرقدرت ها آنها را ناچار به پذیرش ایران هسته ای کردیم آنهم قانونی و با امضای خود آنها. دوم محمدجواد ظریف و تیم مذاکره کننده به فرموده رهبری ...
تیم قطران کاوه گرگان مانند یک خانواده است/ تداوم روند بومی گرایی
...، بازیکنان و همکاران من در کادر فنی وقت زیادی برای این تیم گذاشتند و خروجی آن کسب مقامی بود که باعث افتحار بسکتبال گرگان شد و لیاقت بسکتبال گرگان چنین نتایجی با بازیکنان بومی است و این بازیکنان نشان دادند که در آینده حرف های زیادی برای گفتن خواهند داشت. * تمرینات فشرده ای را در طول فصل انجام دادید، در این خصوص توضیح می دهید. در طول فصل فقط سه روز نخست عید نوروز تمرینات ...
اشاره غیرمنتظره احسان علیخانی به زندگی شخصی اش/ ماجرای عجیب به کما رفتن مهمان ماه عسل!
با اشاره به اینکه پدرزن حق دارد دلیل جدایی پدر و مادر دامادش را بداند، خودش نقش خواستگار و علی نقش پدرزن را با هم بازی کردند. علی از علیخانی پرسید: کاکا پدر و مادرت چرا از هم جدا شدند؟ که علیخانی پاسخ داد تفاهم نداشتند! کاکا: از کجا معلوم دوباره اون اتفاقات تکرار نشه؟ علیخانی: اونها اشتباه کردند. کاکا: من چطوری به شما دختر بدم؟ علیخانی: من اصلا از شما دختر نمی ...
تنها زن آزاده ایرانی که در خط مقدم جبهه به اسارت درآمد
به گزارش پایگاه خبری ندای ساحل ؛ یکی از خواهرها که همیشه ناخن هایش را بلند نگه می داشت تا به گفته خودش اگر عراقی ها حمله کنند، چشمانشان را در بیاورد، در همین لحظات به صورت یکی ازاین سربازها چنگ انداخت و دو نفر دیگر از بچه ها توانستند کابل را از دست سرباز عراقی بگیرند . خلاصه با کابل به جانشان افتادیم و آن ها را زدیم. اوایل پاییز سال 1359 چهار دختر ایرانی در خرمشهر به اسارت نیروهای عراق ...
4 ایده برای تغییر سازمان گردشگری
وزارتخانه باشد، نمایندگان حقوق بیشتری برای نظارت بر آن به دست می آورند و این البته حق نمایندگان است ولی اگر از من سوال شود من طبعا نگران نمایندگان نیستم، بلکه نگران موضوع هستم. سیدمحمد بهشتی با تاکید بر اینکه در شرایط فعلی بهتر است بخش گردشگری به شکل وزارتخانه باشد و بخش میراث فرهنگی و صنایع دستی به همین صورت بماند، اظهار کرد: به نظر من این دو حوزه تجانسی با هم ندارند و در طول همین سال ها از زمانی ...
پیام هایی که مسابقات قرآن مالزی برای ایران دارد
را سر می برد و حتی تأثیر منفی در پی دارد، لذا باید در این موارد نیز تجدید نظر کنیم و نباید برنامه های ما خیلی خسته کننده باشد ضمن این که ساعت های برگزاری مسابقات ما نیز باید یک مقدار تعدیل شود، در مسابقات مالزی طی روز، 3 ساعت بیشتر وقت شرکت کننده گرفته نمی شود، در حالی در ایران حدود 7 ساعت همه درگیر هستند و اینها تأثیر منفی دارد. وی در ادامه افزود: البته ما هم نسبت به مالزی از جهاتی ...
واکاوی سند 2030 در پروژه نفوذ دشمن
... از آنجا که روز به روز تهاجمات آنها در این عرصه پیچیده تر و مرموزانه تر گشته است. مقام معظم رهبری تعابیر دقیق تری را در این مورد به کار بردند؛ تعابیری چون: تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، براندازی فرهنگی، ناتوی فرهنگی و جنگ نرم ودر نهایت به مسئله نفوذ فرهنگی، فکری و سیاسی بارها اشاره فرمودند تا هرچه بیش تر مردم، علما، دانشجویان و جوانان را به خطرات این مسئله و اهمیت مقابله با آن توجه دهند ...
هاشمی طبا، برنده کاپ اخلاق: فقط 20 میلیون خرج کردم
تلاش می کردند به هر شکلی از خجالت هم دربیایند، هاشمی طبا از برنامه ها و مشکلات می گفت و وقتی همه منتظر بودند تا آخرین ضربه استاد را به هم وارد کنند با کمال آرامش پشت تریبون قرار گرفت و شعری را خواند که نوه اش دوست دارد. همین مسئله بهانه ای شد تا بعد از تقریبا پنج سال دوباره به گفت و گو با رییس سابق کمیته ملی المپیک بنشینیم و با او درباره همه چیزهایی که به انتخابات ربط داشت، حرف بزنیم ...
روایت تلخ تاثیر طلاق بر فرزندان/ وجه مشترک احسان علیخانی با مهمانش
تنها باشد. او ادامه می دهد: من 9 سال زیر نظر پزشک بودم. روز به روز مصرف بیشتر و بیشتر میشد. 19 سالم بود که خواستم همه چیز را تمام کنم. شب بله برون دخترخاله ام بود که فشارهای زیادی را متحمل شدم. در آن مراسم خودم، برادرم و خواهرم را دیدم اما پدرم را ندیدم. در آن شب هر کسی رسید از من پرسید بابات کجاست، کی دیدیش؟ میاد پیشتون؟ در مجلس جشن از من این سوال ها را می کردند. حتی الان هم باید توضیح ...
شهید حکیم جرأت روضه خواندن به من داد
پاسخ مثبت دادم، اما نه با دلگرمی. می خواستم دست به سرش کنم، اما او پیله کرده بود. چند روز بعد با چند نفر سوار بر یک پراید با زحمت از تهران به اهواز آمد و تجهیزات و دوربین و ... را با خودش آورد. دلم سوخت. گفتم معلوم است بنده خدا انگیزه بالایی دارد. آن روز سه ساعت گفت وگو داشتیم. علاوه بر این، مجموعه ای از نوارهای نوحه دفاع مقدس جمع آوری کرده بودم. آقای اکبری در آن جلسه خواست که این مجموعه ...
رنج و گنج برنج در آستارا
: متاسفانه سود تلاش ما به جیب دلالان و صاحبان برنجکوبی ها می رود و اغلب در ازای برنج هایی که می فروشیم به جای پول نقد، چک دریافت می کنیم و برخی از چک ها نیز در زمان مقرر نقد نمی شود و بهترین راهکار حمایت از برنجکاران زحمتکش، خرید تضمینی توسط دولت است. مصطفوی که بازنشسته اداره آموزش و پرورش نیز هست ادامه داد: چهار فرزند بیکار در خانه دارم و سر سفره غذا کنار هم می نشینیم اما هیچکدام آنها تمایل به ...
ای برادران، پیام شهدا را زینب وار به گوش جهانیان برسانید
داد باید برادر و همسر و عزیزترین افراد خود را داد تا انقلاب پا بر جا بماند چون ما شیعیان شهادت را از بزرگ سالار شهیدان یاد گرفتیم و باید از امام حسین پیروی کنیم و با طاغوت و ظلم و متجاوز با یزیدیان زمان با رهبری حسین زمان امام عزیزمان مبارزه کنیم و این انقلاب را به دست صاحب اصلیش یعنی امام مهدی (عج) تحویل دهیم چون این لازمه کار است چرا که بعد از شهادت امام حسین حضرت زین العابدین و زینب (س) دست روی ...
امیر جعفری: برای فرار از کلاس درس، تئاتر بازی کردم
" را دوست داشتم. پوریا کاکاوند تمام تصورات مرا از تئاتر به هم ریخت. من تئاتر کلاسیک کار می کردم و این آدم آمد گفت این جا بایست و فقط حرف بزن. من گفتم این چیست؟ گفت این تئاتر است. غم دارد و شادی. همه چیز در آن وجود دارد. البته من ابتدا نگران بودم ولی الان حس می کنم که تجربه خوبی برای من بوده است. در این کار من باید بدون آن که به تماشاچی نشان دهم که این صحنه، دکور با اتاق من است، خودش همه چیز را از ...
ماجرای نمازی که بوعلی را به مراد دلش رساند
...: آیه: خداوند متعال در قرآن می فرماید: أَمَّن یجُیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ / نمل 62 کیست که دعای درمانده را چون بخواندش، اجابت می کند، و بلا را می گرداند آینه: حکایت؛ بوعلی سینا نابغه بزرگ اسلامی علاقه بسیاری به علم و دانش داشت، ماه ها و سال ها دنبال یک کتاب در مورد فلسفه و حکمت که نوشته یکی از نوابغ دوران های ...
بیوگرافی پیر امیدیار – زومیت
پیر امیدیار در تاریخ 29 ژوئن 1969 در پاریس به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو مهاجران ایرانی بودند که به هنگام تحصیل با هم آشنا شدند. پدرش یک جراح اورولوژیست و مادرش دکترای زبانشناسی و استاد دانشگاه سوربن بود. شش سال داشت که بیمارستان دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور مریلند از پدرش دعوت به همکاری کرد و به همین علت، خانواده به آمریکا نقل مکان کردند. در این هنگام مادرش به تدریس مطالعات زبان فارسی در ...
ویکی لیکس همیشه سرتق خواهد بود
تلاش می کنند در نتیجه انتخابات کشورهای دیگر تأثیر بگذارند. ممکن است این طور باشد. اگر این سرویس های مخفی از ویکی لیکس به عنوان سلاحی مفید بهره ببرند، آن وقت شما نمی توانید فقط لم بدهید و بگویید: ممکن است این طور باشد. سرویس های مخفی هر روز خیلی چیزها را در رسانه ها قرار می دهند. و اگر ویکی لیکس به لحاظ لجستیکی قادر به انتشار اسنادی قبل از یک انتخابات باشد ما این کار ...
استراتژیستی که همواره با کیسینجر مقایسه می شد
نشان داد بیش از آنچه به نظر می آید تفکراتش را حفظ کرده است. در سال 2014 در مصاحبه ای در خصوص حرفه خود گفته بود:" من برای اصلاح سوءبرداشت ها و آشفتگی های نظریه های پیچیده وقت نداشتم. وقتی در کاح سفید بودم، در هر ماجرایی، این موضوع باعث می شد تا مواضع خودمان را به مخالفان واقعی در دولت تحمیل کنم. این باعث انتقادات زیادی شد که به هر حال به رئیس جمهور وارد می شد." دکتر برژینسکی شوخ طبعی بداهه و ...
محمد تقی دوست داشت در راه خدا و اسلام به شهادت برسد/پسرم راز عملیات خان طومان را می دانست
بیت تلاش می کند اسلام را در جهان محو کند. باید حواسمان باشد جوانان ما سرمایه های انقلاب هستند قدر خود را بدانند. دختران ما به حفظ حجاب خود اهمیت دهند و با تمام وجودشان پایبند این ارزش ها باشند. پدر شهید : مردم بدانند شهدای ما چه شهدای 8 سال دفاع مقدس و چه شهدای مدافع حرم، حق زیادی بر گردن ما دارند. بسیاری از این شهدا فرزندان کوچک و خردسال دارند که با ایثار و گذشتن از جان خود به ما درس شهامت و ایستادگی را آموختند. به همین دلیل باید همه پیرو راه شهدا باشیم باید پیرو خط رهبر باشیم تا شرمنده خون شهدا نشویم. مصاحبه از قدسیه السادات شعبانپور کچپی انتهای پیام/ ...
بدون پا معلق میان زمین و آسمان
...، شرکت در مسابقات جهانی همواره یک هدف مهم بوده است. حضور در پارالمپیک زمستانی رشته اسکی صحرا نوردی از دیگر مواردی است که شور و هیجانی وصف ناپذیر در او ایجاد می کند و این که بتواند از خودش رکوردی به جا بگذارد، هدف و خواسته مهمی است که به او انگیزه و انرژی لازم برای ادامه مسیر را می دهد. حسن دلش می خواهد معلولان سرزمینش دست از تلاش برندارند و برای هر آنچه عمیقا دوست دارند، تلاش کنند و با وجود همه ...
آیا مردم کره شمالی ساده اند؟
...، چطور بچه های من هرگز چکمه ای نداشته اند؟ همسایه ها این اظهارنظر ظاهرا بی ضرر را به گوش وزارت حفاظت از امنیت کشور رساندند. از چانگ یو سه روز بازجویی شد و فقط به خاطر اعتبارنامه بی عیب و نقصش بود که از محکوم شدن به چند سال بازداشت در اردوگاه کار اجباری نجات یافت. او نیز دست از طعنه زدن برداشت. اگر تمام روش های دیگر شکست بخورد، ترساندن مردم از جان خود و خانواده شان می تواند معجزه کند. ...
شما بنویسید: دلیل شکست تحقیرآمیز استقلال چه بود؟
خیلیها الان نمک میریزن ولی ما پشت تیممون هستیم مثل حجازی ها پورحیدریها که در بدترین شرایط تیمو از دهن خیلی نا مردیها نجات دادن پس زاده باد اس اس کبیر و عین مرد میپزیریم شکستو وجبران میکنیم با همین جونا واین یک نتیجه بود که برای تمام تیمهای دنیا پیش اومد عزیزم اینها همه یک وجه ماجراست. وجه اصلی داستان اینه که یه مربی کاربلد باید برای تمامی احتمالات ممکن برنامه داشته باشه. حرف ...
سیدحسن آقا خمینی:خوشی کنید و گره از ابروانتان باز کنید
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار با وزیر ورزش و جوانان و جمعی از جامعه ورزش کشور با بیان اینکه ورزش پهلوانی و قهرمانی ریشه در ورزش همگانی دارد، اظهار کرد: ورزش یک کشور صرفا تیم داری نیست و به شرطی عمق و رشد پیدا می کند که ما بتوانیم ورزش را به عنوان یک فرهنگ عمومی گسترش دهیم، اما از سوی دیگر ورزش گسترش یافته در میان مردم وابسته به افتخارات قهرمانان است و این دو مقوله همدیگر را تکمیل کرده و عمق می بخشند. یادگار امام ادامه داد: از یکسو ورزش هایی که ریشه عمومی دارد را به راحتی می توانیم به سکوی قهرمانی برسانیم و از طرف دیگر، ورزشی که می تواند در سطح جهانی افتخار ایجاد کند ناخودآگاه در سطح کوچه و خیابان گسترش می یابد. وی افزود: به وزارت ورزش و دولت می گویم که برای تضمین آینده ورزش همگانی و قهرمانی، باید توجه به ورزش آموزشگاهی را وجهه همت قرار دهیم؛ هرگاه به ورزش در آموزشگاهها توجه شده، تیم های باشگاهی قوی پدید آمده است. سید حسن خمینی در ادامه سخنان خود با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم (ص) اظهار داشت: بر اساس فرمایش ایشان همان ...
جشنواره ای سراسر آیین
پشت اطاق آنها میگذشتی، صدای زمزمه قرآن خوانی آنها بلند بود . او سپس به کسانی اشاره می کند که هر روز یک قرآن تمام می خواندند اینها اکثر اشخاصی بودند که قرآن استیجاری میخواندند و در مقابل هر قرآن تمام منتهی دو قران گرفته برای پدر یا مادر یا برادر موجر نیابتا قرآن میخواندند . سعید نفیسی نیز در روزنامه اطلاعات، خاطره ای در این باره از پدرش، ناظم الاطبای کرمانی، پزشک سرشناس دوره قاجار روایت کرده است ...
تندباد عاد، تندباد خشم بود و تندباد حضرت محمد، تندباد رحمت
فرستادیم و خداوند همواره به آنچه می کنید بیناست. شأن نزول در جنگ خندق وقتی که محاصره مدینه شدت یافت و رسول خدا- صلّی اللَّه علیه و آله- دید که مردم از شدت سختی ها به حال نزار افتاده اند، از کوه فتح بالا رفت و در مسجد فتح دو رکعت نماز خواند، سپس دست به دعا برداشت: خدایا ! اگر این گروه هلاک شوند، در روی زمین کسی نیست تو را بپرستد . پس خداوند تندبادی فرستاد که خیمه های ...
رمضان، فرصتی برای پاسخگویی مسئولان در برابر خدا(نگاه)
خروار شعار مطرح کرده و از عمل به آن ناتوان و درمانده اند؟! آیا در راه رسیدن به قدرت و پست و مقام، اخلاق اسلامی را رعایت کرده اند، یا حق و ناحق برایشان تفاوتی نداشته و از هر روش و ابزاری برای رأی آوری بهره برده اند؟! آیا در مجازات کسانی که در این چهارسال پا را کج گذاشته و به بیت المال مردم دست اندازی نموده اند، با صراحت و جدیت برخورد کرده اند، هر چند از نزدیکانشان باشد، یا راه اهمال و ...
تمسخر پایداری ایران برای حق هسته ای روی پرده دولت
محسوب کرد؛ فیلمی که در آن پایداری ملی برای رسیدن به حق هسته ای مورد استهزا قرار می گیرد، اثری که البته تاریخ مصرف مفیدش را از دست داده (فیلم تولید سال 1392 است)، اما همچنان باید آن را فیلمی ضدملی قلمداد کرد؛ فیلمی عصبی که می خواهد خود را نقادانه بنمایاند، اما فقط به مرزهای ابتذال نزدیک می شود. فیلم تلاش می کند انگاره های سیاسی خود را در قالب داستانی مبهم و بر پایه دیالوگ هایی بی سروته به ...
عارفی که خمپاره هایش دقیقاً به هدف اصابت می کرد
مردم دزفول زیر بمباران و موشکباران هستند من کجا بروم؟ روایت شده یک روز که علامه آیت الله محمد تقی جعفری به دزفول می آید و همان روز نیز رادیو عراق تهدید می کند که شهر را موشکباران خواهد کرد، باز آیت الله قاضی حاضر به ترک شهر نمی شود. علامه جعفری از ایشان می خواهد حداقل به زیرزمین خانه بروند. آیت الله نمی پذیرد و تنگی نفس را بهانه می کند. نهایتاً در برابر اصرارهای علامه می گوید: این مردمی که در ...
مکانیزم جذب و دفع ورزش معیوب و ناقص است(نکته ورزشی)
این اصل بدیهی و حرف خیلی ساده، خیلی وقت ها در عرصه و موقع عمل رعایت نمی شود و همان طور که بالاتر آمد هستند کسانی که برای ورود به جایی و دستیابی به هدف و رسیدن به مقصدی بیراهه طی می کنند و از دیوار و پنجره بالا می روند! ما اگر می خواهیم ورزش کشورمان از وضعیت راضی کننده برخوردار باشد و با سرعت مناسب و شتاب لازم، رو به جلو حرکت کند باید بیش از هر چیز نگرش درستی درباره آن داشته باشیم تا متناسب ...
خاطره بازی طالب زاده با یک شاگرد قدیمی از لبنان تا آمریکا/ دهباشی: ماموریت من مبارزه با فراموشی است +فیلم
از رسانه ملی پخش نشده بود اما دست به دست بین اهالی و مسئولین می گذشت، مسجد سلیمان آن زمان در یک بن بستی بود و هنوز آن راه پشتش باز نشده بود و آن سد هم تکمیل نشده بود و این سندی شده بود برای اینکه بچرخد و تقریباً می توانیم مطمئن باشیم که تاثیر خودش را در آن دوره گذاشت اگرچه پخش نشد. اما چرا رفتم سراغ آمریکا؟ وجوه مختلفی داشت من اولین کاری که در آمریکا کردم مجموعه ای بود در ارتباط با سازمان ملل ...