سایر منابع:
سایر خبرها
این زن دو بار سرطان را شکست داده است+عکس
رویا جعفری مصاحبه را با یک جمله ساده شروع می کند: شاید هیچوقت مادر نمی شدم! آن هم در حالی که دخترکوچکش را درآغوش گرفته. دخترک می خندد و رویا با آرامش بیشتری می گوید: شاید هیچوقت لذت مادر شدن را تجربه نمی کردم؛ این لذت را، این حس شیرین دوست داشتنی را فقط مادرها می فهمند... چرا؟ برای رسیدن به جواب این سوال باید تقویم زندگی رویا را ورق بزنیم و برگردیم به چند سال پیش...روزهایی که رویا هیچوقت از یاد نمی برد؛ روزهایی که هرجا می رفت ، هرکاری می کرد یک غریبه هم مثل سایه پا به پای او می آ ...
چرا مرتضی حیدری دیر ازدواج کرد
پیرامون کودکی حیدری سوال کرد و حیدری در این خصوص گفت: در سن چهار سالگی به مکتب خانه رفته و در آن سن به خوبی قرآن می خواند. در بخش دیگر حیدری از حضور در تلویزیون گفت: من از ابتدا برعکس بچه های همسن و سالم اخبار نگاه می کردم و روزنامه برای دوستانم می خواندم. در آن سال ها آقای بیوک میرزایی همسایه ما بود من از او خواستم یک روز همراه او به تلویزیون بروم و بعد از مدتی برای دیدن تمرین تله ...
وسواس مجری مناظره های انتخاباتی برای رفتار با نامزدها
برنامه ها را برعهده دارم. حیدری درباره احساس اضطراب و نگرانی در اجرای برنامه های مناظره گفت: من در اجرای برنامه های مناظره اضطراب زیادی نداشتم به دلیل اینکه تمرین زیادی برای این اجرا انجام داده بودم. قبل از برگزاری مناظره تمام دکوپاژهای صحنه را نوشته بودیم و با عوامل برنامه و کارگردان اجرا می کردیم. در واقع می دانستیم که قرار است روند برنامه چگونه باشد. مدیریت عالی و درجه یک معاونت سیما ...
روایت مصدومان حادثه تروریستی تهران؛ تیر خلاص می زدند
به گزارش پیک نکا ، سخنان و اظهارات مصدومان حادثه تروریستی مزدوران داعش در تهران، از اوج قساوت تروریست ها حکایت دارد، وقتی که از فاصله یک متری به سر و سینه زن و مرد تیر خلاص می زدند. 17 نفر در این حادثه مظلومانه شهید و حدود 56 نفر نیز به ضرب گلوله مصدوم شدند، بسیاری از مصدومان بعد از عمل جراحی و بهبودی نسبی از بیمارستان مرخص شدند و به خانه برگشتند ولی هنوز تعدادی از آنان در بیمارستان های ...
گفتگو با قربانیان اسیدپاشی اخیر در جنوب تهران
محتوای گالنی را توی هوا به سمت ما پاشید. صورتم آتش گرفت و بعد جیغ بقیه و فریادهای اسید، اسید را شنیدم. دنبال بچه هایم بودم و از سوزش به خودم می پیچیدم. تاریک بود و فقط یک کلمن آب داشتیم و همه به سمت همان یک کلمن رفته بودیم. مرد خیلی وقت بود که رفته بود . مرگ اسیدپاش، آرزوی مبینا 12 ساله ساختمانی که در یکی از کوچه پس کوچه های میدان خراسان واقع شده، سه طبقه است و خانواده هایی را که ...
گفت وگو با مادر کودکی که از حادثه تروریستی مجلس نجات یافت
امانات تحویل داده بودم و برای همین هیچ پولی همراهم نداشتم. می خواستم به مجلس برگردم و کیفم را تحویل بگیرم اما به دلیل فضای امنیتی این اجازه را نداشتم. به همین خاطر یکی از شهروندان ساکن بهارستان من را به حیاط خانه اش برد و آنجا دست و صورتم را شسته و پوشک عماد را که خودش را کثیف کرده بود عوض کردم. یکی از شهروندان برای عماد پوشک بچه خرید و کمی آنجا استراحت کردم تا اینکه حوالی ساعت شش بود که به مجلس ...
تانکر دوغ خنک از وسط یک گردان تشنه سردرآورد! / یادی از شهدای عملیات عطش
یعنی 15 سال را به دست آوردم، درنگ نکردم و به آرزویم رسیدم و اولین بار در 11 خرداد همان سال بعد از پایان امتحانات سال اول متوسطه قدیم به جبهه اعزام شدم. بنابراین زمان عملیات بیت المقدس7 که سال 67 بود، 16 سال داشتم. جالب است که یک ماه قبل از آغاز عملیات عطش مثل ایامی که اکنون در آن قرار داریم ماه رمضان بود؛ چه خاطراتی از روزه گرفتن در مناطق عملیاتی دارید؟ پیش از عملیات بیت المقدس7 ...
حضرت علی (ع)
مبعوث شد و علی علیه السلام روز سه شنبه (یکروز بعد) اسلام آورد.و سلیمان بلخی در باب 12 ینابیع المودة از انس بن مالک نقل میکند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: صلت الملائکة علی و علی علی سبع سنین و ذلک انه لم ترفع شهادةان لا اله الا الله الی السماء الا منی و من علی. (5) یعنی هفت سال فرشتگان بر من و علی درود فرستادند زیرا که در اینمدت کلمه طیبه شهادت بر یگانگی خدا ...
جهان بدون سلاح شیمیایی، حق همه انسان ها است
را با این جانباز معزز می خوانید: لطفا خودتان را در چند سطر معرفی کنید؟ عبدالرضا فراصت هستم متولد 1326 از شهر شیراز. بچه بودم که پدرم فوت شد و از همان اوان کودکی علاوه بر تحصیل برای تامین معاش خانواده مان به کارهایی چون مکانیکی و تراشکاری اتومبیل و رانندگی وانت، اتوبوس و کامیون روی آوردم. با شکل گرفتن قیام های مردمی علیه رژیم طاغوت، من که از محضر علمایی چون شهید دستغیب ...
روایت میهمان برنامه ماه عسل از فقر تا کارخانه داری
شورای های دانش آموزی دیده بودم از خاله اشون با فرستادن مادرم به منزلشان، آدرس گرفتم. ابولفضل تصریح کرد: پدر و مادرم در روستا بودند با عموم رفتم. دوست نداشتم پدر ومادرم جواب رد بشنوند. پدر ایشان دوستانه رفتار کردند. پدر همسرم انسانی بزرگی است. دایی همسرم به من گفتند چه چیزی دارید که به خواستگاری آمده ای؟ گفتم هیچی ندارم تنها بازوی یک مرد را دارم که زندگی را برای خودم و همسرم بسازم. پدر ...
به نسل ما حتی فرصت شکست داده نشد/کاش شایستگی ملاک ورود بازیگران به سینما شود
واقعا برای من هیجان انگیز بود و شش ماه در این سریال تجربه خوبی را به دست آورم و استاد فخیم زاده واقعا پدرگونه به من آموختند. بعد از بازی در سریال ساختمان 85 به عنوان یک هنرجوی جوان حتما امیدهای زیادی در شما ایجاد شده بود؟ بله. در آن زمان 22 ساله بودم و واقعا احساس می کردم شروعی برای من اتفاق افتاده و حتی خود آقای تارخ هم این اتفاق را آغاز آینده ای روشن برایم تصور می کردند که ...
مردی که پایش را جا گذاشت اما پایمردی اش را نه!
. بازار خرید عکس امام(ره) داغ بود و در هر خانه ای عکسی از ایشان وجود داشت. هیچ گاه روزی را که ساواک مرا تعقیب کرد فراموش نمی کنم. کلاس پنجم ابتدایی بودم که در مدرسه متوجه حضور مأموران ساواک شدم. آنها که فهمیده بودند فروشنده عکس ها هستم، دنبال من بودند و از بقیه سراغ مرا می گرفتند. خیلی ترسیده بودم و بسرعت از پنجره بیرون پریدم و فرار کردم. بسرعت به خیابان اصلی رفتم که ناگهان خودرویی با سرعت مرا زیر ...
سه گروهی که ماه رمضان را درک نمی کنند/ چگونه طول عمر داشته باشیم؟
می کنم که در امورد دینی نباید عفو کرد؛ برای همین فرمایشات معصومین است، ما که خودمان نمی توانیم حرفی بزنیم. دین این گونه می فرماید – تا جایی که به دین، لطمه ای زده نشده یا در قدرت و تسلّط اسلام، ضعفی پیش بیاید و باعث وهن اسلام شود و اسلام ضعیف و بد جلوه داده شود – این که من گفتم اگر رئیس قوه قضائیه بودم حکم اعدام آن فرد را می دادم، برای این است – اگر شما بگذری و عفو کنی، آن تصوّر کند شما ...
تعجب علیخانی از روش پولدار شدن مرد روستایی +عکس
. شاید اگر تهران بودم همسایه ای کمک می کرد. خیلی سوال داشتم که چرا شرایط زندگی ما این طور است. در بخش بعدی برنامه ماه عسل همسر ابوالفضل خانجانی حضور پیدا کرد و در خصوص ازدواج خود گفت: زمانی که ازدواج کردیم از کودکی او اطلاعی نداشتم اما بعد از مدتی که برایم تعریف کرد او را باور کردم اما از آنجا که لباس و کیف مدرسه به تعداد بچه ها در خانواده آنها وجود نداشت ابوالفضل همیشه صبر می کرد تا ...
راز خیانت زن شوهردار فاش شد، اما او دست از روابطش برنداشت!/ اعترافات زن خیانتکار در دادگاه
می کردم، تا این که روزی از من خواست به دیدارش بروم. من هم که منتظر چنین فرصتی بودم، بلافاصله به بهانه آزمایش های پزشکی پول زیادی از همسرم گرفتم و با خرید کادوی گران قیمت، سرقرار با حسام رفتم، اما همسرم که به من مشکوک شده بود، با تعقیب من در محل قرار ما حاضر شد و شروع به فحاشی و سرو صدا کرد. او پس از درگیری با حسام، مرا به منزل برد و حدود یک هفته زندانی ام کرد. اختلافات ما شدت گرفت و از عابد خواستم ...
روایت شجاعت بارز رزمندگان فاطمیون در سوریه
خواستم او ضعف من را ببیند به او گفتم: " یاد پدر و مادرم افتادم" بعد از آن ما را به اتاق های چهار متر در سه متر که متعلق به یک مدرسه بود بردند. آنجا خالی بود و فقط پنجره های میله ای داشت. 60 الی 80 نفرمان را داخل اتاق انداختند و بستند و رفتند. مابقی بچه ها را هم در سایر اتاق ها به همین صورت. بیشتر از 24 ساعت بعد یعنی فردای آن روز ساعت 11 آمدند و در را باز کردند، بچه ها همه زخمی بودند. در این ...
از تلاشی شدن باند جعل اسکناس تا نجات از دست گروگانگیران
خودرو بعلت سرعت زیاد واژگون و سپس به دره سقوط کرد. او گفت : دراین حادثه یک نفر جان خود را از دست داد و دو نفر هم مصدوم شدند که توسط امدادگران با آمبولانس به بیمارستان امام خمینی (ره ) شهرستان منتقل شد. شهر ارجمند در 12کلیومتری شهرستان فیروزکوه قرار دارد. واژگونی تانکر حامل سوخت در محور قم- گرمسار واژگونی یک دستگاه تانکر حمل سوخت در محور قم – گرمسار ، علاوه ...
مردان جنگجو زنان عاشق
سوم اکران فیلم از روی پرده سینماها پایین خواهد آمد؛ به این جاها فکر نکرده بودم. بعد از این همه اتفاق در حوزه سینمای دفاع مقدس ادامه فعالیت خواهید داد؟ فکر نمی کنم تا سال ها دیگر به این حوزه ورود داشته باشم. به یک زمان طولانی نیاز دارم تا فراموش کنم بابت ساخت فیلم دفاع مقدسی چه بلا هایی بر سرم آمده است. مجموعه عواملی که در اکران ویلایی ها پیش آمد، باعث شد که من دیگر به دنبال ...
بهاره رهنما: در زندگی هیچ وقت با خیانت مواجه نشده ام
حدودا 40 ساله اند که بعد از 15 سال متوجه می شوند هر دو با یک مرد زندگی می کرده اند و دیگری با اولین ملاقات حضوری این دو آغاز می شود. دیگری در سه پرده سیر تحولی را نشان می دهد که این زنان در طول آن علاوه بر این که برای از بین بردن مرد دو آدرسه؛ دیگری، دست به قتل می زنند برای خلق یک دیگری به جای او، رمان می نویسند. بهاره رهنما این نمایش را که در متنِ انزو کرمن نمایشنامه نویس ...
برانکو برای فصل بعد پرسپولیس روی من حساب کرده/ قطعا در دربی به استقلال گل می زنم
بگویید چرا قبلاً اینگونه حرف نزده بودم اما فرصتی پیش نیامده بود، ضمن آن که من هم به پیکان تعهد داشتم و حتی جانم را هم برای تیمم می دادم اما الان می گویم که یک پرسپولیسی دوآتشه هستم و برای تیم محبوبم پرسپولیس و هوادارانش همه کار خواهم کرد. پدر و مادرم و عموهایم همه پرسپولیسی اند در خانواده ام همه پرسپولیسی هستند. از 5 عموی خودم، 3 نفر آنها فوتبالی هستند که هر 3 پرسپولیسی اند اما از ...
کرباسچی:روحانی نسبت به عارف اصلاح طلب تر بود!/یک دولت خسته و پیر نمی تواند حلال مشکلات کشور باشد
شما باید دائم شهر را مونیتور کنید. در جایی دو نفر تصادف می کنند و با هم دعوا می کنند 500 تا ماشین پشت ترافیک می مانند در این مورد باید امکانی باشد در همان لحظه مامور بیاید با موتور با ماشین پلیس یا هر وسیله ای. یا اینکه آتش سوزی می شود باید مورد توجه باشد. شهر به عنوان یک موجود زنده که میلیون ها نفر در آن زندگی می کنند و حیات و مماتشان به این وضعیت شهر است باید مونیتور شود. در همین ترافیک وقتی می ...
ماجرای فقر مطلق در ناکجاآبادی از ایران/ قصه مردمی که سال هاست تحصنی ساکت کرده اند
فحش می دهد، مانند مادرشوهر و عروس مدام دعوا می کنند واقعیت این است که وظیفۀ همه ماست. شهریاری: ناگفته های ما زیاد است، مسئولین شاید رایزنی کنند بخواهند به ما جای اسکانی بدهند، اسکان خواستۀ مردم ما نیست، خانه دار شدن خواستۀ مردم ما نیست. یک خانه ای برای خانواده 20 نفره درست کنید بعد در خانه هم قفل باشد و کلیدش هم دست یکی دیگر باشد، با این شرایط از کجا پول درآورد و نان درآورد؟ خرج و مخارج ...
سنگین وزن ها در ماه عسل
اشاره می کند که هفت سال است از خانه بیرون نیامده است. او می گوید: نصف تنم فلج شده. اصلا فکر نمی کردم کسی در خونه مو بزنه چه برسه به اینکه بیام برنامه ماه عسل... سیدموسی که دقیقا نمی داند تا چه مقطعی درس خوانده و ما بین سوم و چهارم مانده، با خنده می گوید: از بچگی پر بودم ولی فضول و فرز بودم. بهم میگفتن استخوان پرم! توی خانوادم کسی که چاق باشه نبود. توی دوران تحصیل هم مشکلی نداشتم تا اینکه ...
خیاطی که محافظ سیدحسن نصرالله و آیت الله حکیم بود
او مانده و یک دیوار پوشیده از عکس که هرکدامش پر است از خاطره های گوناگون! سیلی که ای کاش زده بودم کنار دست پدرش خیاطی می کرد، اما در 18 سالگی لباس خدمت به تن کرد و راهی شهری دور شد تا به قول خودش مرد شود. آن روزها نمی دانست کارت پایان خدمت سربازی، سرنوشتش را جور دیگری رقم می زند. احد غلامی داستان زندگی اش را این گونه تعریف می کند: در شهرری زندگی می کردیم و حیاط خانه ما محل پخش اعلامیه ...
فقط با خدا معامله کردم/نخستین گام برای موفقیت اصلاح رابطه با خداست
هستم یکی از شهروندان گنبدکاووس، شاید بیان برخی اتفاقات گذشته هم به صلاح نباشد و هم ذائقه و خاطر مخاطبان محترم خبرگزاری وزین شما را تلخ و مکدر کند به همین دلیل فقط بگویم در گذشته انسان صالح و سر به راهی نبودم و در فضای اقتصادی برخی اشتباهات را انجام داده بودم که دلیلش قطعا جهالت، غرور و تکبر من بود و امروز از آنچه انجام داده ام در محضر عدل الهی عذر تقصیر دارم و تمام تلاش خودم را کرده ام تا گذشته را ...
گفت و گو با سروش صحت و جواد عزتی ، دوست داشتنی های کم پیدا
این که با تلویزیون ما برخورد نکرده اند [می خندد] و طرفشان تلویزیون ما نیست! مهم ترین نکته اش همین است که برخورد عجله ای ندارند. راحت از انتها شروع می کنند می آیند اول، بعد از ابتدا شروع می کنند می روند آخر. به نظرم خیلی کار جذابی است. البته آنها هم مثل ما سریال های روزپخش دارند ولی آنها حتی در کار کردن روزپخش ها هم جلوتر از ما هستند. شاید چون نقشه معلوم تری از ما دارند. شرایط دست ما را برای کار ...
دعوا در بازار تهران به قتل انجامید
درگیری فیزیکی داشته اند. سرانجام سعید متهم پرونده دیروز اعتراف کرد و به افسر تحقیق گفت: پس از درگیری لفظی ابتدا صاحب چرخ دستی با مشت به صورتم زد؛ عصبانی شدم و چند مشت به سر و صورت او زدم و وی را به سمت عقب هل دادم که با پشت سر به زمین خورد. پس از جدا کردن ما دو نفر توسط مردم، متوجه شدم بیهوش شده و بعد از دستگیری مطلع شدم او فوت کرده است. درگیری من با او منجر به مرگ مرد میانسال شد. ...
مرزها برایم کم رنگ شده اند
آنها در همین نمایشگاه هم به نمایش درآمد، این دستخط ها اغلب مال وقت هایی است که سر کلاس بودم، همیشه سر کلاس ها چیزهایی می نوشتم. وقتی به نوشته های آن سال ها رجوع کردم، دیدم من به عنوان یک دختر 16ساله در آن دوران، دغدغه هایم فقط مثل یک دختر 16ساله نبود، دغدغه های جمعی داشتم. هر وقت قلم دست گرفتم تا آنچه در ذهنم جریان دارد را بنویسم، فقط با عصبانیت درباره اتفاقات اجتماع نوشته ام. هیچ دستخطی پیدا ...
روایتی دست اول از ساده زیستی امام در نجف
برای تحصیل به نجف تشریف بردید؟ امام بعد از آزادی از زندان بخاطر سخنرانی در مدرسه مسجد اعظم قم، به ترکیه تبعید شد. وقتی به ترکیه تبعید شد همان موقع تقریبا سال 43 بود به صورت قاچاق رفتم نجف و پنج سال نجف بودم البته در این میان یک سفر آمدم ده بیست روزی ایران و دو مرتبه رفتم. تا سال 48 من نجف اشرف بودم. دو سال اولش را درس خارج نمی رفتم چون دروس سطح را هنوز تمام نکرده بودم. تسنیم ...
تاب 40 روزه
. استاندار گفت که بدهی ها را می دهند. اعظم تمام 6 روزی که بعد از سیزدهم اردیبهشت برایش در انتظار گذشت تا خبر شوهرش را بیاورند، سفره صلوات گرفته بود: وزیر کار که آمد گفت خودتان انتخاب کنید، یا مسکن مهر یا 50 میلیون تومان پول. مسکن مهر در روستای هزار تپه منطقه امنی نیست. ما همان 50 میلیون تومان را قبول کردیم، اما مگر می شود با 50 میلیون تومان خانه خرید؟ وزیر کار، قول این خانه ها را به 43 خانواده معدنکاران ...