سایر منابع:
سایر خبرها
بیوگرافی نیکول کیدمن ، بازیگر مشهور هالیوود
از دست داد. این ازدواج در سال 2001 به جدایی کشیده شد. دومین ازدواج وی با کیث اربن خواننده کانتری استرالیایی در 25 ژوئن 2006 است. نیکل از همسر دومش کیث اربن نیز دو فرزند دارد. وی در سال 2008 یک دختر به نام ساندی رز به دنیا آورد و دو سال بعد از طریق رحم جایگزین صاحب یک دختر دیگر به نام فیث مارگارت شدند. نیکول کیدمن و همسرش کیت فیلم های بازی شده گروه سارقین بی ام اکس ...
200 میلیون تومان برای بخشش قاتلان دختر جوان
حوالی پاکدشت رفتیم. بعد هم من از ماشین پیاده شدم و در اطراف تپه های کنار جاده نگهبانی دادم تا محسن با نسرین صحبت کند. پس از چند دقیقه متوجه شدم که آن دو با هم درگیر شده اند. وقتی از تپه ها پایین آمدم دیدم که محسن با مشت چند ضربه به نسرین زد و با سنگی که در دست داشت به سرش کوبید. بعد هم جسد این دختر را برای اینکه کسی پیدا نکند سوزاندیم اما قبل از سوزاندن جسد نسرین گوشواره هایش را برداشتم که بعد به ...
خواسته های بیشرمانه ی شوهر، زن را به پرتگاه خودکشی سوق داد
دهنده بود و من تحملش را نداشتم! شیما که پس از رد کردن خواستگاران متعدد، به اصرار خانواده اش و بدون هیچ شناختی به پسر جوانی بله گفته بود، دو روز پس از ازدواج با خواسته های عجیب همسرش روبرو شد و کمتر از یک هفته تصمیم به طلاق گرفت. این دختر که به دلیل افسردگی تحت مشاوره پلیس اصفهان قرار داشت، گفت: “من شاهین را نمی شناختم اما وقتی 25 سالم شد اصرارهای خانواده ام به ازدواج زیاد شد و به همین دلیل برای ...
جزئیات قدرت موشکی ایران/ آیا قصد داریم که اسرائیل را با موشک بزنیم؟
داده شده)، امریکا یک کارخانة دارو سازی را بدون هر گونه هشدار قبلی در سودان با خاک یکسان می کند، فقط با این توضیح که "شواهدی مبنی بر وجود ارتباط مالی میان صاحب این کارخانة داروسازی با برخی اعضای القاعده" در اختیار امریکا قرار داشته است. در سپتامبر سال 2007 (چهار سال قبل از آغاز ناآرامی های فعلی سوریه) اسراییل تاسیساتی را در منطقه دیرالزور سوریه بدون هر گونه هشدار قبلی بمباران می کند و بعد از این ...
رمضان در جنگ + تصاویر
جمعی که انجمن حمایت از بیماران مزمن اعصاب و روان (احبا) تدارک دیده، دور هم جمع شده اند. می گویند تقسیم دردها تسکین دهنده است. امروز قرار است بیماران هم حرف بزنند و از دردهایشان بگویند؛ از آرزوها و دغدغه های شان. همان کاری که می گویند به انگ زدایی از بیماری و تغییر نگاه دیگران کمک می کند. مادر محسن از روزهای سخت فرزندش برایم بیشتر می گوید. پسر جوان کنارش نشسته؛ آرام و ساکت. کلامی بر ...
محرومترین نقطه استان بوشهر را بهتر بشناسید+ تصاویر
شهرستان دشتی قرار داد و البته همسایه روستاهای استان فارس! از اسمش پیداست که باید منطقه ای بیابانی و دور دست باشد، چندی پیش از بچه های جهادی بسیج سازندگی شنیده بودم وضعیت زندگی شان خوب نیست، تقریبا دیگر آثاری از کشاورزی در آنجا یافت نمی شود؛ به هر حال به دلیل شرایط روزه داری بعد از ظهر به همراه مدیر و معاون بسیج سازندگی استان با خودروی کاپرا سفید رنگ به سوی روستا حرکت کردیم. راننده ...
گوشه ای از کرامات و معجزات امیرالمومنین علیه السلام (1)
...: قصه تو چیست؟ عرض کرد: فلان شخص زن مرا گرفته و تفرقه انداخته است، بین من و زوجه من جدایی انداخته است حال آنکه من شیعه شما هستم. آن حضرت فرمان داد که آن فاسق فاجر را نزد من بیاور. آن مرد شاکی به طلب آن مرد فاسق روانه شد او را در بازار بنی الحاضر ملاقات کرد و به او گفت: امیرالمؤمنین تو را می خواهد و او را به حضور آن حضرت آورد. عمار یاسر می گوید: دیدم به دست علی(ع) چوب دستی ...
آرزوی آجر و ماسه ای حاج حسن/ تنهایی اش در خانه 5متری جا نمی شود
که نه، من فقط می خواهم حرف های خودتان را بنویسم ... کمی که توضیح دادم با اینکه می گفت من اینجا جایی ندارم که بنشینی صحبت کنیم ولی بالاخره قرار شد ساعت 5 عصر دوباره بروم پیشش. حوالی 5 بود که نزدیک می شدم به مغازه اش و از دور می دیدم یک بشکه کوچک گذاشته زیرش و جلوی مغازه نشسته است. نزدیک شدم، این بار نزدیک تر از دفعات قبل. سلام کردم؛ اولش مرا نشناخت اما بعد از چند لحظه دوباره گفت: تویی ...
گفت وگو با حامل نامه آیت الله کاشانی به مصدق
گفته بود از شایگان شنیده که شبی که مصدق می خواست از روی پشت بام ها فرار کند، شایگان گفته بود خیلی بد شد و مصدق گفته بود: نخیر! خیلی هم خوب شد! ملت ما را نبرد، بلکه دو ابر قدرت ما را بردند! یعنی همه این صغرا کبراها را چیده بود که این طور بشود و ساعت 5 عصر 27 مرداد که من نزد او رفتم که پیغام آقای کاشانی را به او برسانم که خطر را احساس و واقعه را قبل از وقوع، علاج کند، دست زد به پشت من و گفت: آقا! این ...
21 آبان 94 روزی که زمان ایستاد
در آبان ماه سال92 مراسم ازدواج مان را برگزار کردیم. بعدها ایشان به من گفتند که این علاقه مندی از سال ها پیش به وجود آمده بود. اما رفتار ایشان آنچنان متین و همراه با حجب و حیا بود که من پیش از خواستگاری هرگز متوجه این علاقه نشده بودم. البته باید بگویم که بعد از خواستگاری این احساس در وجود من هم جوانه زد و شاید بعد از عقد، این علاقه در وجود من پررنگ تر از حمید آقا شد . از همان ابتدا می ...
بهناز شفیعی: ترامپ هم نتوانست مانع پیشرفتم شود !/آمریکایی ها پیشنهاد دادند بمانم/یک خیابان را بستند تا ...
موتورسوار هم دارید. تا به حال در خانواده گفته اند ما دو پسر داریم؟ (خنده) از وقتی بچه بودم مادرم می گفت جای تو و برادرت اشتباه شده. چون برادرم خیلی مظلوم است اما من نه و همیشه حقم را می گیرم. با این حساب در ازدواج هم باید شرایط خاصی داشته باشید. مردی مورد پسند من است که لوتی منش، خیرخواه و مهربان باشد. اخلاق ورزشی داشته باشد ولی این شخص را هنوز پیدا نکردم. اگر پیدا ...
ما در جهانِ بحران زا زندگی می کنیم
خواندن یک مومن را شرح می داد و برای من بسیار جذاب و تکان دهنده بود. به یاد دوران کودکی خودم افتادم. من هم از سن هفت سالگی افتاده بودم به نماز خواندن. چون هم مادر و هم مادربزرگم نماز می خواندند من هم تحت تأثیر آنها نماز را یاد گرفتم و روزی سه بار نماز می خواندم و روزه هم می گرفتم... و نیز به یاد پسرعمه ام افتادم که او هم نماز خوان قهاری بود و هم اکنون نیز در سن و سال چهل سالگی همچنان نماز می خواند و ...
مختصری درباره روستای پران پرویز
. از زمانی که در دانشگاه پیام نور پل دختر تدریس می کردم، نام این روستا را شنیده بودم و همواره نام باستانی روستا یعنی پران پرویز برایم جلوه ای خاص داشت و بارها به دنبال وجه تسمیه آن بودم و هرچه سؤال می کردم، پاسخ درستی که مرا قانع کند، به دست نمی آوردم. سرانجام در روز 20 شهریورماه سال 1395 شمسی به دیدار برخی اهالی روستا رفتم و با پرسش هایی که انجام دادم، پاسخ دقیقی که حکایت از نوشته ای و ...
پای مصنوعی ام ترکید و ترکش هایش به شکمم خورد!
دیدند با احتیاط به طرف من آمدند و با اسلحه ها و لباس هایشان یک برانکارد برای من درست کردند و مرا با آن به عقب بردند و بعد به بیمارستان جندی شاپور اهواز منتقل شدم. انفجار به قدری شدت داشت که همه جای بدنم سوخته بود. از زمانی که وارد میدان مین شدید تا زمانی که این اتفاق برایتان افتاد چقدر گذشت؟ نزدیک به 45 دقیقه. صدایتان چه زمانی برگشت؟ حدود 15 روز بعدش ...
فرزند شهیدم ثمره قرآن و نان حلال دست های آبله بسته ام بود
سرمایه ما از گوسفند و گاو و ملک و غیره تنها 7 هزار تومان شد، من پسر بچه ای کوچکی بودم که به همراه مادرم با ماشینهای باری به مشهد رفتیم. گریه زاری مادر برای نداری درآن زمان دکتر شکسته بند در ایران نبود، برای همین پدرم 40 شبانه روز در بیمارستان در نوبت برای گچ گرفتن ماند، هر چند هزینه بیمارستان 15 هزار تومان می شود، ولی با گریه و زاری مادرم، دکترها گفتند با همین 7 هزار تومان همسرت ...
شور زندگی در کنار یک نویسنده مبارز به روایت همسر دکتر علی شریعتی
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه خراسان در ادامه نوشت: با افتخار از فرزندانی صحبت می کند که پس از علی، همه شان به دنبال کسب علم و دانش رفته اند. احسان، پسر بزرگشان دکترای فلسفه دارد؛ سوسن تا مقطع دکترای تاریخ درس خوانده؛ سارا در رشته جامعه شناسی دکترا گرفته و مونا، کوچک ترین دختر، پزشک است. در ادامه، از رنج هایی می گوید که در جریان یک عاشقانه ناآرام با علی، تا همین الان برایش ...
همجنسگرایی در خانه هنرمندان!
روابط زناشویی از شخصیت ها و روابطی همچون عشق پیرزن 90 ساله به پسر نوجوان که منجر به ازدواج می شود گرفته تا سوء استفاده های جنسی پیرمردی از دختر جوان در قالب یک رابطه زناشویی و سایر روابطی که یا مرد یا زن در آن دچار مشکل هستند، سلسله اتفاقات ناخوشایندی را در سخیف ترین حالت ممکن به تصویر کشید تا به مخاطب القا کند ازدواج با جنس مخالف از اساس اشتباه است و نوع دیگری از زندگی را می توان تجربه کرد که همان ...
200 میلیون تومان برای بخشش قاتلان دختر جوان
دستگیر کردند تا اینکه مجید در بازجویی لب به سخن گشود و گفت: چند ماهی بود که با نسرین آشنا شده بودم. البته ارتباط ما بیشتر تلفنی بود. چند بار از او تقاضای دوستی و ازدواج کردم اما گفت که یک دوست به نام محسن دارد و می خواهد با او ازدواج کند. تا اینکه چند روز بعد محسن با من تماس گرفت و گفت به هیچ عنوان قصد ازدواج با او را ندارد و می خواهد این دختر را از خودش دور کند. بعد هم از من خواست با ...
اشک های مادر یک جنایتکار در دادگاه
...> امیر جعفری داغدار شد عکس حقیقت دستگیری داعشی ها در اطراف قزوین بر ملا شد! زن تهرانی که مورد آزار قرار گرفته بود: کاش مرا کشته بودند اما! 7 روز از عقدم نگذشته بود که شوهرم از قرار من و محسن در آن روز باخبر شد! راز قرار ملاقات کثیف مرد جوان با همسر باجناقش لو رفت! عکس بعد از تلفن های مشکوک، وقتی زنم را تعقیب کردم دیدم او به محل کارش نرفت / با واقعیت تلخی روبرو شدم! از شب اول عروسی خواسته های شوهرم آزار دهنده بود و من تحملش را نداشتم! ...
قاتل: مست بودم
پسر جوانی که بعد از مصرف مشروب در جریان درگیری با مرد همسایه، برادر وی را به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد. به گزارش جوان، سی و یکم خردادماه سال 95، مأموران پلیس از قتل مرد جوانی در یکی از خیابان های شهرری باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به جوان 30 ساله ای به نام پیام بود که در یک درگیری با چاقو کشته شده بود. برادر مقتول که در محل حاضر بود به مأموران گفت: در خانه ...
قدم به قدم تا زندگی دوباره
به این روز انداخت. تشنه عشق و محبت بودم. قبلا حوله می فروختم. اما الان بیکار شدم و خانه نشین.-حالا که دیگر پاکی چرا میگی معتادی؟ بله! 63 روز پاکم. یک برادر و دو خواهر دارم. الان مادرم نگران منه. از اینجا که رفتم دوست دارم دور همه دوستانم رو خط بکشم و برای ترک کامل مصمم بشم و رفیق من دیگه جلسه، کار و خونه باشه. در این 63 روز من فقط دوبار به خونه رفتم. دوست دارم هیچ کس وارد این منجلاب نشه. پدر و مادر ...
رازگشایی از معمای قتل مدیر بانک در کرج + عکس
...! زن تهرانی که مورد آزار قرار گرفته بود: کاش مرا کشته بودند اما! راز قرار ملاقات کثیف مرد جوان با همسر باجناقش لو رفت! عکس دختر 19 ساله گفت مسبب رفتارهای کثیف من پدر و مادر کثیف تر از خودم بود! بعد از تلفن های مشکوک، وقتی زنم را تعقیب کردم دیدم او به محل کارش نرفت / با واقعیت تلخی روبرو شدم! 7 روز از عقدم نگذشته بود که شوهرم از قرار من و محسن در آن روز باخبر شد! ...
اشک پشیمانی پسر جوانی که در حالت مستی قاتل شد+ عکس
متوجه نشدم چاقو به پهلوی او فرور فته است. همان موقع به خانه برگشتم و ساعتی بعد به قتل بازداشت شدم. وی ادامه داد: می دانم اشتباه کرده ام و این پشیمانی بی فایده است. پدرم که نگهبان یک باغ بود سال قبل به خاطر سرقتی که از باغ شد بازداشت شدو به افتاد. حالا مادرم با دستفروشی خرج زندگی خودش و دو خواهرم را تامین می کند. من از اولیای دم تقاضا دارم تا به خاطر مادر و دو خواهرم مرا ببخشند. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. این اخبار از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
7 روز از عقدم نگذشته بود که شوهرم از قرار من و محسن در آن روز باخبر شد!
جوانی بود که 23 دی سال 91 در یک نزاع دوستش را در ملارد کرج به قتل رسانده بود. رادیو سهام 110 از شب اول عروسی خواسته های شوهرم آزار دهنده بود و من تحملش را نداشتم! زن تهرانی که مورد آزار قرار گرفته بود: کاش مرا کشته بودند اما! راز قرار ملاقات کثیف مرد جوان با همسر باجناقش لو رفت! + عکس دختر 19 ساله گفت مسبب رفتارهای کثیف من پدر و مادر کثیف تر از خودم بود! بعد از تلفن های مشکوک، وقتی زنم را تعقیب کردم دیدم او به محل کارش نرفت / با واقعیت تلخی روبرو شدم! ...
دختر 19 ساله گفت مسبب رفتارهای کثیف من پدر و مادر کثیف تر از خودم بود!
که مرا تحویل پدربزرگم دادند و من در یکی از روستاهای کاشمر بزرگ شدم. 14 سالم بود که با جوان 29 ساله ای از اهالی روستا ازدواج کردم ولی او مردی معتاد، بدبین و بداخلاق بود. در مدت 6 ماهی که به عقد او درآمده بودم سختی های زیادی کشیدم چرا که نه تنها بیکار بود بلکه پس از مصرف مواد مخدر دچار توهم می شد و به من تهمت می زد. به همین خاطر 3 روز بعد از برگزاری مجلس عروسی تقاضای طلاق دادم ...
زن تهرانی که مورد آزار قرار گرفته بود: کاش مرا کشته بودند اما!
ملاقات کثیف مرد جوان با همسر باجناقش لو رفت! + عکس دختر 19 ساله گفت مسبب رفتارهای کثیف من پدر و مادر کثیف تر از خودم بود! بعد از تلفن های مشکوک، وقتی زنم را تعقیب کردم دیدم او به محل کارش نرفت / با واقعیت تلخی روبرو شدم! 7 روز از عقدم نگذشته بود که شوهرم از قرار من و محسن در آن روز باخبر شد! ...
راز قرار ملاقات کثیف مرد جوان با همسر باجناقش لو رفت! + عکس
! دختر 19 ساله گفت مسبب رفتارهای کثیف من پدر و مادر کثیف تر از خودم بود! بعد از تلفن های مشکوک، وقتی زنم را تعقیب کردم دیدم او به محل کارش نرفت / با واقعیت تلخی روبرو شدم! 7 روز از عقدم نگذشته بود که شوهرم از قرار من و محسن در آن روز باخبر شد!
عاشق سمیه شده بودم که فهمیدم او با دوستم هم ارتباط دارد و ...
کاری انجام دهد، طوری که دیگران به خاطر داشتن آن به آدم حسادت کنند. آخر عشق تو به کجا رسید؟ دارم می شوم. چند سال داری؟ از کی به تهران آمدی؟ 23 ساله هستم. هفت سال پیش به تهران آمدم و در یک رستوران مشغول کار شدم. آن موقع پسرعمویم رحیم هم در تهران بود. به پیشنهاد رحیم به تهران آمدی؟ نه، به خاطر وضعیت مالی نامناسبی که داشتم، برای کار به ...
سرویس خصوصی ام بود و پس از یک درخواست دیگر او را ندیم تا اینکه ...
شغل سمساری فعالیت می کردم و کالاهای دست دوم را از ایران به افغانستان می بردم و در آن جا می فروختم. با آن که به قول معروف رد مرز شده بودم اما مدام به ایران رفت و آمد می کردم و از شهرهای مختلف کالاهای دست دوم می خریدم. با این وجود حدود 7 سال قبل با یکی از بستگانم در افغانستان ازدواج کردم و اکنون 3 فرزند دارم. وقتی شرایط عبور از مرز برایم دشوار شد، به دنبال گذرنامه رفتم تا به طور قانونی وارد ایران ...
پایان خونین عشق پسر 23 ساله به زن شوهردار
مجروح کرد که پس از انتقال به بیمارستان مداوا شد. امیر به غرب کشور گریخت، اما یک ماه بعد به دام پلیس افتاد. او در گفت وگویی، جزئیات بیشتری از حادثه را بازگو کرده است. آخر عشق تو به کجا رسید؟ دارم اعدام می شوم. چند سال داری؟ از کی به تهران آمدی؟ 23 ساله هستم. هفت سال پیش به تهران آمدم و در یک رستوران مشغول کار شدم. پسر عمویم رحیم مرا به تهران ...