سایر منابع:
سایر خبرها
چله زیارت جمکران کلید شهادت حججی بود
خداوند طلب باز شدن مسیر پروازم را کردم. تا اینکه یک روز فهمیدم مشکل رضایت مادر است. تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای توافتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها نکردی و نامم را محسن نگذاشتی؟! مادر جان حرم خانم زینب سلام الله علیها در خطر است اجازه بده بروم. مادرم، نکند لحظه ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت کننده ات خواهم بود و اگر در دنیا عصای دستت ...
بسته خبری دوشنبه 23 مرداد ماه 1396
انتظارنمی باشد ✅ @safir_channel شبکه خبری سفیر, [14.08.17 08:38] [ Photo ] دیدار مقتدا صدر با مقامات اماراتی ✅ @safir_channel شبکه خبری سفیر, [14.08.17 08:38] [ Video ] ♦️ رامبد جوان در خندوانه خطاب به "شهید حججی": محسن جان اضطراب چشمان قاتل و آرامش نگاه تو مرز روشن بین حق و باطل بود ✅ @safir_channel شبکه خبری ...
شهید محسن حججی و تحقیر داعش درسکانس آخر
می اندازد. شنیده ام داعشی ها پس از دو روز اسارت سر از تنت جدا کردند و با سر بریده ات سلفی گرفتند. راستش را بخواهی حالا که گفتم 'سربریده ' بگذار اعتراف کنم هیچ چیزی در آخرین عکست به اندازه رگ های ورم کرده گلویت دلم را آتش نزد. آخر خوش انصاف چرا همه چیز تو شبیه روضه است، محسن جان به کودک دو ساله ات چه بگوییم ؟ بگوییم پدرت رفت با سَلَفی ها بجنگد . منبع: ایرنا انتهای پیام/ ...
زمزمه ای با شهید مدافع حرم سردار جانمحمد علیپور
عاشورا یادت است؟ آن شب که قرار بود برای عملیات بروی چقدر دورت چرخیدم و گفتم جان مادرت ما را داغدار نکن، به این سیاهه ها ، به این عکس شهدای گردان، به چشمان بهمن بهمنیان ، به هرکه اعتقاد داری ما را زمین گیر نکن. تو مثل همیشه فقط سکوت و سکوت و سکوت کردی و من داغدار آن لحظه ها هستم. یادم است اگر یکی از نیروهایت مجروح می شد و یا در میان نیرو های دشمن به جا می ماند، خواب از چشمانت ...
اشک فیل/اسباب معنوی افزایش رزق از لسان اهل بیت/هزینه تحصیل فرزند پدر را ذوب کرد/مجهزترین مچ بند ...
توافتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها نکردی و نامم را محسن نگذاشتی؟! مادر جان حرم خانم زینب سلام الله علیها در خطر است اجازه بده بروم. مادرم، نکند لحظه ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت کننده ات خواهم بود و اگر در دنیا عصای دستت نشدم در بهشت نزد حضرت زهرا سلام الله علیها سرم را بدست بگیر و چون ام وهب سرفراز باش. مادر یادت هست سال های ...
دوستان پدرم او را خانه نشین کردند/ برخی از دوستان حبیب برای عکس انداختن می آمدند، نه عیادت
. خاطرم هست بچه های سینما به حبیب می گفتند که انگار از زندان آزاد شده اند. واقعاً هم اینطوری بود. روزهای سه شنبه جلسات آزاد داشت و همه می آمدند می آمدند و در آن جلسه شرکت می کردند. حبیب آدم فرا جناحی بود، اینطور نبود که فقط به بچه های دفاع مقدسی اهمیت دهد، او هوای همه را داشت. حبیب در تمام طول مدیریتش یک بار هم بین سینماگران تفکیک قائل نشد یعنی منظورتان این است که رونق بار دیگر به ...
چله زیارت جمکران کلید شهادت حججی بود
. بازگشتم و چهل هفته به جمکران رفتم و از خداوند طلب باز شدن مسیر پروازم را کردم. تا اینکه یک روز فهمیدم مشکل رضایت مادر است. تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای توافتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها نکردی و نامم را محسن نگذاشتی؟! مادر جان حرم خانم زینب سلام الله علیها در خطر است اجازه بده بروم. مادرم، نکند لحظه ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت کننده ات ...
عکس بی سر محسن را دیدم و هیچ چیز جز زیبایی در این مسیر، در این عکس نمی بینم
. بگذارید یک خاطره دیگر برایتان تعریف کنم،من امسال به مناسبت روز مرد، یک انگشتر دُر نجف برای محسن هدیه خریدم ، روی این انگشتر یازهرا حکاکی شده بود. وقتی محسن می خواست برای بار دوم اعزام شود، همه انگشترهایش را درآورد، الا این یکی. گفت من این یکی را با خودم می برم، من از اینها به خاطر حضرت زهرا(س) کینه دارم، من تا لحظه آخر باید نشان بدهم که شیعه امیرالمومنین (ع) هستم. بعد من در این تصاویری که بعد از ...
ای کاش می مردم
دستگیر شده است. شماره تلفن مهشید را به من دادند اما آدرس دقیق از منزلش نداشتند. مهشید ساکن شهریار است؛ بعد از چندین بار زنگ زدن که ملاقات کوتاهی با مهشید و خانواده اش داشته باشم از سوی مهشید و پدرش با رفتار پرخاشگرانه روبه رو شدم و تلفن را دائم قطع می کردند. بااین حال، عقب ننشستم و دوباره پیگیری کردم. پدر مهشید آخرین بار با صدای بغض آلودش از من خواست از جان دخترش چه می خواهم؟ من در یک جمله ...
به زودی کودکان سنگ ویرانتان خواهند کرد ...
امروز هم زنده است و زنده خواهد ماند: واقِفون هُنا قاعِدون هُنا دائمون هنا خالدون هنا وَ لَنا هَدَفٌ واحد واحد ... واحد أن نکون و سَنَکون ...؛ اینجا می ایستیم اینجا می نشینیم اینجا دائمی هستیم اینجا ابدی هستیم و همه ما یک و فقط یک هدف داریم اینکه هستیم و خواهیم بود ... . انتهای پیام/ ...
گفت وگوی خواندنی با همسر شهید بی سر ؛ تنها خواسته او از سردار سلیمانی چه بود؟! (+عکس)
تعریف کنم،من امسال به مناسبت روز مرد، یک انگشتر دُر نجف برای محسن هدیه خریدم ، روی این انگشتر یازهرا حکاکی شده بود. وقتی محسن می خواست برای بار دوم اعزام شود، همه انگشترهایش را درآورد، الا این یکی. گفت من این یکی را با خودم می برم، من از اینها به خاطر حضرت زهرا(س) کینه دارم، من تا لحظه آخر باید نشان بدهم که شیعه امیرالمومنین (ع) هستم. بعد من در این تصاویری که بعد از شهادت محسن از پیکر بی سرش منتشر ...
شرمنده دست های بسته و سرهای بریده ایم
قصه پرغصه اسارت آل الله با عبور از هزارتوی تاریخ، به عصر و زمانی رسیده است که تفکر تأسف بار یزیدی را همچنان بر تارک فلسفه و فرهنگ خویش دارد. تو گویی جهل دِهشت برانگیز قریش، خیره سری و حماقت نهروانیان، مکر و حیله اموی و حیرانی و سرگردانی کوفیان، یک جا در انبوهی از جهل و فرومایگان عصر حاضر جلوه کرده است. تکفیری های ملعون، آئینه مجسم شمر و سنان و خولی در جاهلیت جدید و همچون ...
تقدیم به سردار بی سری که به خون خود نشست اما نیفتاد
! از تو می ترسیدند و به چشم هایت نگاه نمی کردند تا لرزه بر اندام ناپاکشان نیفتد... تویی که به خون خود نشستی و نیفتادی! محسن جان، ناگهان آمدی و با شجاعت و صلابت و مردانگی ات توانستی قلب سرزمینت را تسخیر کنی .... امروز در همۀ شهرها و روستاها صحبت از جوان خوش سیما و باهوشی است که یک بار در زادگاهش، نجف آباد طلوع کرد و بار دیگر در معرکۀ آتش و خون و در دست یزیدیان عصر، به مولایش امام حسین (ع ...
ادای دِینی به تاریخ هنر از دریچه شاعرانگی
خیلی خوشحالم که نسل شما، مساوات و جابر رمضانی، مجتبی کریمی و یوسف باپیری و...، همه شان سعی می کنند این احترام را به مخاطب بگذارند. باشکوه ترین قسمت کار شما این است که وقتی ما آن را می بینیم، احساس می کنیم آن موقعی که شروع کردیم، راه را اشتباه نرفتیم. چون احساس تنهایی در خلق، یکی از مرگ بارترین احساسات است. مثل یک انفرادی ای می ماند که خودت هم کلیدش را عمدا گم کرده ای که در آن بمانی و حالا تو با ...
در زمان فقدان مردان بزرگ ناگهان طلوع کردی
محسن جان! تو در نماز عشق چه خواندی؟ نگاهت آتش مان زد بچه هیاتی؛ با آن قامت کشیده و مغرور گویی، به سمت قله می روی، که به یقین، به سمت قله می روی،. داری اوج می گیری با سری بلند و سینه ای ستبر و فخرآفرین. بی گمان، تو از سلاله درختانی، اساسا، شهید از سلاله درختان است. اینک، که این همه عظمت و خلوص و بزرگی را در وجنات و رفتارت دیدیم باور داریم که مرگ های حقیر برای امثال شماها خیلی کم و ...
عامل مرگ "بنیتا": زودتر راحتم کنید
رسیدگی به ماجرای مرگ بنیتا، دختر هشت ماهه ای که با خودروی پدرش ربوده شد و به طرز دلخراشی درون خودرو جان باخت، بزودی در دادگاه کیفری استان تهران آغاز خواهد شد. به گزارش صدای ایران به نقل از روزنامه ایران، این واقعه هولناک هنگامی رخ داد که جوان 27 ساله معتادی به نام محمد، روز 29 تیر امسال که برای خرید مواد روانگردان- شیشه- به مشیریه رفته بود ناگهان متوجه یک پراید روشن در کنار خیابان ...
هنرمندانی که در ستایش محسن حججی نوشتند +عکس
باشد در مبارزه و جهاد با جهل و شیطانِ خدانِما . آقا محسن جان ، خوش بحالِ تو که حضور مردانه و دست بسته ات در برابرِ کراهتِ جلّاد هراسانِ اسلحه بدست ، با آن دودهای داغِ پر از غم و آن خیمه و بیابان و آن لبهای خشک ، یادآور تصویرهای ذهنی مان از روضه های کودکی و اکنونِ مان شده است . هرگز چنین سَری را تیغِ اجل نَبُرَد .کاین سَر زِ سَربلندی بر ساقِ عرش ساید. امیرحسین رستمی درباره محسن حججی نوشت: برای سربلندی ایران رفتی و قهرمان و الگو تویی، نه هنرمند و ورزشکار و سیاستمدار، که همشون زمینین و تو اسمونی.خدایا مراقب فرشتش باش. ...
و اینک اژدهای عشق
سهراب و اسفندیار این بار داستانِ دیگری است. رستم تخت نمی خواهد، آشوب هم. خون نمی خواهد، جز آزادی اش هیچ نمی خواهد. او روی پسرش خنجر نمی کشد. این نقل سیاه اندوهبار، این بار جورِ دیگری تمام می شود. همایون مرگِ اسفندیار را می خواند و ابر می بارد و ره خانه ندانیم بر اساس اشعاری از فردوسی و دهلوی و مولوی. نمایش تمام می شود؛ اما داستانِ رستم از این لحظه آغاز می شود. رستمی که فرزندِ اژدهاست. ...
پیام های یک پیکر بی سر
به گزارش گروه رسانه های بی باک، این روزها رسانه ملی، فضای مجازی و رسانه های مکتوب پر از سخن یک پیکر بی سر است. این روزها سخن از یک حماسه تاریخی است. سخن از سر بازی و سر داری است. این روزها سخن از شهادت، ایثار، جوانمردی و شجاعت شهید غریب و مظلوم، محسن حججی است. او کسیت که با سر بریده خود با ما سخن می گوید؟ سخن او چیست؟ این روزها سخن از گل سرخ و عطر ماندگار شهادت در جامعه ماست. این جوانمرد نجف ...
معامله سرت در بازار شام، آتش به خیمه دل ها کشید
یک خط نوشت: خواهرم سیاهی چادر تو از سرخی خون من است. و تو برادرم محسن جان، با سَر رفتی تا به سِر درونمان پاتکی بزنیم و در یابیم که با یک قطره هم دریا می شود و می تواند با طهارت وجودش دنیا را آب کشد. تو امروز اسطوره میلیون ها انسان آزاده در جهانی که در راه مبارزه با سَلَفی ها، سوژه عاشقانه سِلفی ما شدی. شهید بی سر مردم نجف آباد ثابت کردی که با استقامت و صبوری یک همسر زینبی می ...
بسته خبری یکشنبه 22 مرداد ماه 1396
گذاشت yon.ir/JQqax جانشین فرمانده کل سپاه در برنامه نگاه یک 1 شهید محسن حججی، مظلومانه اما با صلابت، شکوه قامت ملت ایران را در دفاع از ملت سوریه و امنیت ملی کشورمان به نمایش گذاشت. خون این شهید بزرگوار موج عظیمی از احساسات و عاطفه را در جامعه براه انداخت و امروز تمام خانواده ها، حججی را عضوی از خود و فرزند برومند ملت ایران می دانند. تا وقتی جوانانی با این شجاعت و رشادت و ...
سرمقاله های روزنامه های 23 مرداد
بوی فاطمه زهرا سلام الله علیها دارد. او خطاب به مادرش می گوید: تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا-س- نکرده و نامم را محسن نگذاشتی؟ مادر جان حرم حضرت زینب(س) در خطر است اجازه بده بروم... نکند لحظه ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت کننده ات خواهم بود و اگر در دنیا عصای دستت نشدم در عقبی نزد حضرت زهرا-س- سرم را به دست گیر و سر افراز باش ...
سری که یک ملت را سربلند کرد
؛ تو هم سرت را دادی و این حرامیان دنیا، پیش شما لشکریان خدا چقدر حقیرند... مرگ روزی به سراغ همه خواهد آمد، تو اما خود به سراغش رفتی. اعداد عمرت آنقدر به درازا نکشیده که بگویم زندگی سیرابت کرده بود و دیگر چیزی برای جلوه گری نداشت؛ هنوز خیلی جوان بودی! کودکت تازه می خواست برایت دلبربایی کند، تازه می خواست پا به پایت راه رفتن بیاموزد. چه شد...، چه دیدی که اینچنین دست از جان شستی. ...
واکنش هافبک پرسپولیس به شایعه پاس ندادن به منشا
.... زدم و خدا را شکر گل شد. * ماجرای تو با محسن مسلمان هم کمی سر و صدا به پا کرد. پس از بازی گفتی بین احمد کامدار همشهری ات و محسن مسلمان مانده بودی... چیز خاصی نبود. احساس کردم مسلمان خیلی عصبانی است و ممکن است کار دست خودش بدهد. به همین خاطر جلو رفتم تا جلوی کارت قرمز گرفتن او را بگیرم. شما دیدید خیلی زود هم همه چیز تمام شد چون محسن داداش بزرگ من است. رابطه ما دو نفر ...
ناگفته های قاتل بنیتا | زنم از من مواد می خرید! | خواسته قاتل بنیتا: اعدامم کنید؛ زودتر!
بیشتر بخوانید: قتل بنیتا عمد است ؟ بیشتر بخوانید: جزئیات جدید مرگ بنیتا . بیشتر بخوانید: قاتل بنیتا اعدام می شود ؟ رسیدگی به پرونده بنیتا، دختر هشت ماهه ای که اواخر تیر امسال همراه خودروی پدرش ربوده شد و به طرز دلخراشی جان باخت در دادگاه کیفری استان تهران آغاز شده است. باشگاه خبرنگاران نوشت: متهم ردیف اول، محمد 27 ساله، 29 تیر امسال برای خرید روانگردان ...
واکنش اهالی هنر به شهادت محسن حججی/ نماینده ما تویی نه سلفی بگیران
: برای شهید مظلوم محسن حججی (شهید بی سر مدافع حرم): محسن جان، ما رو هم شفاعت کن اشکان خطیبی: من با سر بریده ات حرفها دارم ... محسن کیایی: مرد که میگن، ایشونن الهام پاوه نژاد: یاران چه غریبانه .... شبنم مقدمی: محسن حججی را دست یزیدیان زمان پَرپَر کرد ... معصومه کریمی: آمده بودی روی زمین ...
به یاد شهدای حرم؛ بودنم را مدیون خون رگ های تو هستم
شوند و در صحرای غربت، بی سر رها شوند تا ما سربلند و آزاد بر پهنه آسمان ها و زمین سیّار باشیم. محسن ایران! شاهد باش: می خواهم در گوش تاریخ فریاد زنم که آدم هایش هیچ گاه به فراموشی نسپارند، لحظه ای را که چون شیر زنجیر شده در دستان ذلیلِ فرزند نامشروع داعش و ابوسفیان اسیر گشتی، بی آنکه ذره ای از پهلوانی و شیر بودنت بکاهد. حججی و حججی ها محتاج و نیازمند ما نیستند، بلکه ما برای ...
میشه عشقو آسون/ تو چشمای تو دید
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس ، مرضیه فرمانی از شاعران کشورمان در پی شهادت محسن حججی از رزمندگان مدافع حرم شعری سروده است. سراپا حضوری سراپا غروری برای شهادت چه شوقی چه شوری چیه تو نگاهت که شعله کشیده غرور تو چشمات تن بی سر تو دفاع از حرم بود فقط باور تو خدا واسه ...
جامی که به دو هزار جم ارزید
استوار می ماند. شهادت محسن حججی از جنس شعر حضرت حافظ بود که می فرماید: ای نور چشم من سخنی هست گوش کن تا ساغرت پُرست بنوشان و نوش کن او از می الست نوشید و ما را با شهادتش نوشاند. راهبر عاشقی شد که خود الآن معشوق همه ماست. او از جامی نوشید که دوهزار جم به پایش نخواهند رسید. محسن عزیز، تو که این چنین بر اعتقادات محکم ماندی، نوشیدی و نوشاندی؛ راهت پر رهرو باد ...
ما و محسن حججی
همه با نام و یاد تو جانی تازه می کنیم، انگار ثانیه های آخر عمرمان را می گذرانیم و واسطه هایی همچون تو و دوستان تو، جان هایی دوباره به ما می بخشند، ما همان قبرستان نشینان عادات سخیف هستیم که سید مرتضی آوینی سال ها پیش گفته بود. ما همان هاییم که همچون موریانه به جان دنیا و مافیها افتاده ایم. ما همان هاییم که سه یا چهار برابر تو عمر کرده ایم اما به قدر نیمی از سن و سال تو هم به خودمان و جهانمان و ...