سایر منابع:
سایر خبرها
رمزگشایی از پنج دهه کدورت جمشید مشایخی و عزت ا... انتظامی
.... در این جشن من حرف هایی زدم و رفتم. بعد دو جوان روی سن آمدند و حرف هایی در مورد حرف هایم زدند. خب، تمام شد رفت. آن دو جوان هم لزومی نداشت چیزی بگویند. حالا گفتند، تمام شد ماجرا. ادامه دادن ندارد. این که به یک ماجرا هی دامن بزنیم چه فایده ای دارد؟ واقعا از به وجود آمدن این حواشی ناراحتم. شنیدم چند سایت در واکنش به حرف های من به آقای انتظامی بد گفتند. خیلی غمگین شدم. کاش ...
اخبار حوادث
اینکه شوهرم مدام به من خیانت می کرد و خرجی من و فرزندانم را نمی داد، اما من به هیچ وجه نقشه قتل او را در سر نداشتم. پسرم به تنهایی دست به جنایت زد. وی ادامه داد: آن روز شوهرم برای نماز صبح بیدار شده بود که پسرم از پشت سر به او حمله کرد و گلویش را گرفت. بعد چندین ضربه چاقو به شکم او زد. وقتی شوهرم جان سپرد من و دخترم که به شدت ترسیده بودیم با کمک هم جنازه را به بیابان بردیم و در آنجا رها کردیم ...
روایتی جالب از مهریه های زیست محیطی زوج های جوان
.... زهرا تصمیمش را گرفت و دودل نشد، او عزم کرد تا مهریه اش را به پای زاگرس و پوشش گیاهی از دست رفته اش بریزد و این نیت را در گفت و گو با رسانه ها در چند جمله بیان کرد: فرزند اندیمشک هستم و از آنجا که پدر و مادرم کشاورز بودند با طبیعت خو گرفتم. بزرگ تر هم که شدم با برادرانم به کوه می رفتم و بیشترین چیزی که در ارتفاعات زاگرس مرا مسحور می کرد، درختان کهنسال بلوط بودند که آرزو می کردم همیشه استوار ...
پایان یک زندگی/سایه شوم خیانت بر سر زندگی های ایرانی
نخستین بار بود که از نزدیک می دیدمش کم کم ارتباط نزدیکی بینمان برقرار شد و بعد از چند ماه آشنایی به من پیشنهاد ازدواج داد . چشمانش قرمز شد، سرش گیج رفت دستش را گرفتم، قاضی از او خواست که بنشیند: کشمکش های زندگی ما از روزی آغاز شد که نگین فرامرزی منشی شرکت سعید شد دختری که ظاهر و رفتاری شایسته نداشت، کنجکاوی و شک به جانم افتاده بود و لحظه لحظه زندگی را به کامم تلخ می کرد تا اینکه سعید برای ...
ناپدری چگونه دختر 7 ساله را دار زد!
روزنامه شرق: 27 مهرماه سال 92 زنی افغانستانی به همراه شوهرش به اداره پلیس مراجعه کردند و از مرگ دختر هفت ساله شان، فاطمه، خبر دادند. این زن به مأموران گفت: سال ها پیش از همسرم که سه فرزند از او داشتم، طلاق گرفتم. او ما را رها کرد و به افغانستان بازگشت. مدتی بعد با عباس آشنا شدم و با او ازدواج کردم. روز قبل از حادثه، همسرم از من خواست فاطمه را به همراه خودش ببرد تا برایش لباس بخرد، اما بعد از دو ...
مصدق چگونه مخفی و تسلیم شد؟
روز تاخیر کرد. در باغ هم رادیو نداشتیم تا از اتفاقات رخ داده باخبر شویم، کسی هم نبود که به ما خبر بدهد. چند ساعت گذشت اما سیف الله خان نیامد، نگران شدم و به خیابان نیاوران رفتم، خیلی شلوغ بود. شعار مرگ بر مصدق شنیده می شد. همان جا بود که چشمم به شمس قنات آبادی افتاد. لباس شخصی پوشیده بود و در ایوان طبقه دوم یک عمارت با چند نفر دیگر به سلامتی همدیگر مشروب می خوردند و خیلی خوشحال بودند. ...
درخواست مهریه هزار سکه طلا
.... اما آنچه آنها را پس از سال ها رو در روی هم قرار داده بود دادخواست مطالبه مهریه چند هزار سکه ای مینو بود.بعد از ورودشان به دادگاه، قاضی حمیدرضا رستمی از زن ومرد خواست بنشینند. دقایقی بعد از بررسی پرونده رو به مرد گفت: طبق مدارک، شما 20 سال پیش حکم طلاق گرفته اید، اما گویا از این مهریه سنگین حتی یک سکه هم به همسر سابقتان پرداخت نکرده اید. دلیل فرار شما از پرداخت بدهی تان چه بوده؟ ...
آزار و اذیت دختر 16 ساله در جوی آب
15 مرداد 96، دختری 16 ساله همراه پدرش به یکی از کلانتری های پایتخت مراجعه کرد و گفت: امروز برای برگشتن از خانه فامیلمان، سوار مترو شدم و با رسیدن به ایستگاه شهید باقری، از مترو بیرون آمدم. مسیر خانه را پیاده می رفتم که ناگهان یک نفر از پشت دهانم را گرفت و مرا به زور به چند متر دورتر برد. او مرا داخل یک جوی آب انداخت و شالی دور گردنم پیچید و فشار داد. هرچه مقاومت کردم فایده ای نداشت و مرد افغان ...
فریادهای دلخراش آن زن!
مسافرتی را برپا کردیم و من مشغول بازی با پسر 5 ساله ام شدم. خودروها را در زمین خاکی که پارکینگ تفریحگاه بود پارک کرده بودیم و هر کدام از اعضای خانواده به کاری مشغول بودند عقربه های ساعت حدود 12:30 ظهر را نشان می داد که ناگهان آسمان تیره شد و قطرات درشت باران فرود آمد بسیاری از مسافران به داخل چادرهایشان پناه بردند و برخی هم متعجب از قطرات بسیار درشت باران به آسمان می نگریستند هنوز چند دقیقه بیشتر از این ...
ناگفته های خانواده های قاتل و مقتول چهل روز بعد از آتنا
....اسماعیل چند سال دارد؟اسماعیل متولد 1356 است. یعنی الان دقیقا 40 سال دارد. ولی در رسانه ها به اشتباه 42 ساله نوشته اند.اسماعیل چند بار بازداشت بوده است؟زیاد. دقیق نمی دانم.برای چه بازداشت می شد؟موضوعات مختلف. از دعوای حق حساب بگیر تا موضوعاتی مانند مفقود شدن آن زن.شما هفت برادر و یک خواهر هستید. به جز اسماعیل آیا بقیه شما نیز پرونده یا بازداشتی داشته اید.ما 6 برادرو یک خواهر یک، جنس هستیم و ...
مهریه ام یک سکه بود/ دعا می کردم محسن شهید شود ولی اسیر نه!
زینب تاج الدین با همسر شهید حججی است... اگر اشتباه نکنم در هجده سالگی ازدواج کردید؟ بله؛ همین طور است. هجده سال و چندماه... آماده ازدواج بودید یا خیلی ناگهانی وارد دنیای تأهل شدید؟ همیشه طلبش را داشتم؛ طلب مسیر زندگی مهدوی را. مرتب سر نماز دعا می کردم و از خداوند می خواستم کسی را در زندگی من قرار بدهد که حضرت زهرا(س) تاییدش کرده باشد. عجیب روی این دعا اصرار خاصی ...
به خاطر عذاب وجدان 3 شبانه روز نخوابیدم
در قتل عمدی زوج جوان و جنایت برمیت روانه بازداشتگاه پلیس شد تا بعداز پایان تحقیقات و مشخص شدن سلامت روانی اش، صحنه جنایت را بازسازی کند. مرد سالخورده در گفت وگو با جام جم به تشریح جنایت و انگیزه اش از این کار پرداخت. او در حالی که گریه می کرد، گفت: بعد از قتل دچار عذاب وجدان شدم. شغلت چه بود؟ من در یکی از اداره های ایران در انگلستان کار می کردم. 15 سال در لندن بودم ...
رای اعتماد مجلس به 16وزیر کابینه دوازدهم/ قدردانی دکتر لاریجانی از اصحاب رسانه
ترین وزرای ما آقای حجتی بوده و هست ، حتی حجتی موضوعاتی را از بنده اجازه می گرفت که دچار تعجب می شدم و می گفت در فلان جا فلان کار شده و شما به عنوان رئیس جمهور اجازه شرعی بدهید که من این کار را انجام بدهم. روحانی با بیان اینکهحجتی یک وزیر پاکدست، مخلص و انقلابی است، تصریح کرد: آقای حجتی به بنده عرض کردند که من قبل از انقلاب در اصفهان پای منبر شما می آمدم و ما در مسجد حکیم در سال 55 و 56 ...
فقط در فیلم ها صحنه قتل دیده بودم
دیگر تقاضای بخشش کرد و افزود: در این یک سال برای مقتول نماز و قرآن خوانده ام تا اول از همه خود او حلالم کند. از خانواده اش می خواهم مرا ببخشند. در روز حادثه، تا آخرین لحظه امیدوار بودم ناظم بیاید و جدایمان کند، اما این اتفاق نیفتاد. من فقط ترسیده بودم. در پایان دادگاه، قضات برای صدور رای وارد شور شدند. ...
روایتی از زندگی مشترک محسن حججی
اصفهان زیبا:دفعه آخری که می خواست به سوریه برود به محسن گفتم من مطمئنم شما این بار که می روید به شهادت می رسید. گفت: هنوز برای شهادتم مطمئن نیستم؛ ولی دعا کن روسفید بشوم. من که اما هنوز مصر بر شهادتش بودم... اگر اشتباه نکنم در هجده سالگی ازدواج کردید؟ بله؛ همین طور است. هجده سال و چندماه... آماده ازدواج بودید یا خیلی ناگهانی وارد دنیای تأهل شدید؟ همیشه طلبش را ...
بلای شیطانی که جوان افغان سر نیلوفر 16 ساله در کوچه خلوت کنار متروی باقری آورد
تحقیقات بیشتر به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی متین راسخ فرستاده شد و بار دیگر به جرمش اقرارکرد. سپس قاضی پرونده به دلیل عدم ارسال جوابیه پزشکی قانونی دستور برای تحقیقات بیشتر را در این زمینه صادر کرد. پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات، به زودی روی میز هیئت قضایی قرار خواهد گرفت و متهم به زودی محاکمه خواهد شد. اخبار اختصاصی رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
در خلوت مصدق
تنها پیروز میدان کودتا و دادگاه خواند و به آنچه کرده بود مباهات داشت. (جلیل بزرگمهر، مصدق در دادگاه تجدیدنظر نظامی، ص 194). او سال ها بعد در مرور آن روزهای زندگی خود گفته است: از آنچه کرده ام و یکی از آنها عدم تسلیم بود تا هدف ملت ایران از بین نرود، بسیار راضی و خشنودم والا من هم مثل دیگران می شدم که نه از خود اسمی و نه از هدف ملت ایران سخنی در میان بگذارند . برای سیاست ...
تلاش زن دیوانه برای دار زدن فرزندش
روز بعد پس از دستگیری زن، وی در یک کنفرانس مطبوعاتی اشک می ریخت و اعتراف کرد: وقتی به همسرم مشکوک شدم ابتدا تصمیم گرفتم خودکشی کنم اما بعد بدون فکر تصمیم دیوانه واری گرفتم و فیلمی را به صورت آنلاین روی اینترنت فرستادم که شوهرم مرا در حال خفه کردن فرزندمان ببیند و متوجه شود اگر مرتکب خیانت شود، با این کار از او انتقام میگیرم. در حال حاضر مددکاران اجتماعی از این کودک مراقبت می کنند. ...
تجاوز گروهی به عروس در روز عروسی!
اما شب قبل از عروسی فهمیدم بعضی از لباس های هری ازجمله کرواتش دست من است. او نمی توانست بدون کراوات در مراسم حاضر شود. قرار شد یکی از دوستانم صبح اول وقت کراوات را به او برساند. صبح روز بعد از خواب بیدار شدیم و او را تا ایستگاه اتوبوس بدرقه کردم. در راه بازگشت به خانه، از کنار پسری رد شدم که روی صندوقچه ماشینش نشسته بود. ناگهان مرا از پشت گرفت و به صندلی عقب ماشین انداخت. دو مرد دیگر ...
وقتی واقعیت کیوان و خواهرم را شنیدم خشکم زد!
را کشتم. متهم 29 ساله توضیح داد: پنج سال با مقتول دوست بودم و با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. سه سال قبل او مخفیانه شماره همراه خواهرم را از گوشی ام برداشت و با او تماس گرفت. وقتی متوجه موضوع شدم، بارها با او صحبت کردم و گفتم: مینا متأهل است و صاحب دو فرزند، نباید مزاحم او شوی و زندگی اش را به هم بزنی. این صحبت ها فایده ای نداشت و مینا هم خام حرف های او شده بود. این موضوع مرا خیلی ...
نجات کارگر طلاسازی از مجازات قتل
انگیزه های اخلاقی اعتراف کرد تا پرونده اش برای صدور حکم در اختیار شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان قرار گیرد. در جلسه دادگاه، اولیای دم درخواست قصاص کردند و پسر مقتول گفت: پدرم مرد خوبی بود و مسائل اخلاقی نداشت. متهم پس از قتل، تراول چک، گوشی و انگشتر او را دزدید و متواری شد. ما فقط قصاص می خواهیم. سپس نوبت به متهم رسید.او گفت: چند ماه قبل از حادثه، از سر کار برمی گشتم که مردی ...
جوان ایرانی مقیم استرالیا بعد از سفر به ایران به یک دختر تجاوز کرد/ دختر بعد از تجاوز خودکشی کرد
دادگاه خواستاراشد مجازات برای متهم شد.آنگاه سعید (متهم پرونده)برای پاسخگویی به سؤالات دادگاه پای میز محاکمه ایستاد: چند سال داری و تحصیلاتت چقدر است ؟ 28 ساله ام و دیپلمه هستم. قبل از اینکه بازداشت شوی شغلت چه بود؟ من در استرالیا راننده خودروی سنگین برای جابه جا کردن چوب مخصوص خانه سازی بودم. علاوه برآن خوانندگی و نوازندگی هم می کردم. چه شد که به ایران ...
مصدق نه ماندلا بود نه چه گوارا؛ بازخوانی کودتا ی 28 مرداد
می خورد. اما بیش از این کاری نمی تواند بکند. او یک ستوان دو است و باید فرمان بالادست را اجرا کند. حتی بعد از کودتا پرونده او را بررسی می کنند، نمی دانند که توده ای است اما بررسی می کنند که چطور شده نتوانسته خانه مصدق را بزند و عقب تر را زده و به او مشکوک می شوند. خیلی از افسران توده ای در شبکه های اطلاعاتی بودند و کار زیادی نمی توانند بکنند. اصلا به سازمان افسران حزب توده کاری نداشته باشیم و به ...
انتقاد نمایندگان از کم کاری رحمانی فضلی در مسئله اعتیاد/استاندار شما یک جلسه ملاقات مردمی هم ...
تا مردم مجبور به کوچ نشوند. امیدوارم با دست مبارک تان بهره برداری از این پروژه را کلنگ زنی کنید وی آمار اعلام شده تولید و صادرات نفت قبل و بعد از تحریم را بزرگ نمایی دانست و خطاب به مردم مدعی شد: به عنوان یک کارمند وزارت نفت با 30 سال سابقه و دهها سال مدیر عامل شرکت های نفتی و نایب رییسی کمیسیون انرژی مجلس خدمت شما عرض می کنم افزایش تولید نداشته بلکه برگشت به تولید را داشته ایم. کاملا ...
شب یازدهم!
شرایط جامعه است. در ادامه فرزاد حسنی از داریوش مهرجویی یاد کرد که او هم بلند شد و به جمعیت احترام گذاشت. سپس چنگیز جلیلوند برای خواندن نام ایمان امیدواری و محسن دارسنج آمد و حسنی هم به صورت نجواگونه صحبت هایی با او می کرد و گفت: می خواستم اشتباه اسکار تکرار نشود!... محسن دارسنج نیز جایزه خود را به محسن حججی شهید مدافع حرم تقدیم کرد و گفت: او مرزهای ما را چند کیلومتر جلوتر برده و کمک کرده تا ...
مهربانی هایی که دل را آرام می کند/ اصرار برای ورود از درب ویژه
و فراری شده از بس هر چند دقیقه یکی سین جیمش کرده که کیه و از کجا آمده... چند باری برای سخنرانی ها به بیت رهبری رفته ام اما این بار بعد سالها قرار است در مراسم تنفیذ حاضر شوم. پرسشی که ذهنم را به خود مشغول کرده کمی زنانه است اما به خودم حق می دهم که فکر کنم چه بپوشم؟ کت و شلوار تیره کاملا رسمی و یا کت تک اسپرت؟ حتی به سرم میزند که بی اعتنا به گرمای هوا پیراهن طرح جین بپوشم با شلوار جین ...
اقدام کثیف مرد تنوع طلب با 3 دختر که همسرش شده بودند
.... مثل آدم آهنی هر روز می رفتم سرکار و به خانه برمی گشتم. دیگر امیدم را به زندگی از دست داده بودم که با یاسر آشنا شدم. او دوست و همکار برادرم بود. در یکی از میهمانی های دوستانه آنها که من هم شرکت کرده بودم، همدیگر را دیدیم و با هم چند ساعتی از هر دری حرف زدیم. او برایم گفت که از همسرسابقش- مهدیه- بعد از پنج سال زندگی مشترک و با وجود داشتن پسری یک سال و نیمه جدا شده و حضانت فرزندش را هم ...
گزارشی از چهارمین روز بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی
هماهنگی مجلس این کار امکان پذیر نخواهد بود. او یادآور شد: چهار سال پیش در چنین روزی وقتی برای گرفتن رای اعتماد آمده بودم، در راهرو با آقای زاکانی و نادران که مخالف سرسخت من بودند روبرو شدم به خاطر دارم که به آ قای نادران گفتم آقای دکتر با هم مخالف باشیم اما متنفر نباشیم. بعدها در سال 93 من از ایشان و آقای توکلی کمک خواستم که هر دو بزرگوارانه به من کمک کردند. خوشحالم که هر زمان پای منافع ملی ...
خودزنی پرسپولیس و خودزنی استقلال
! ولی درباره کوشش به ثمر نشسته سرخپوشان که خودشان تیشه برداشته و به ریشه بازی ریشه دار شده خود می زدند، چه باید گفت؟ دریبل های افراطی وحید امیری که مدام و مرتب (خیلی هم مرتب) توپ را لو می داد، چه فایده ای داشت؟ چه فایده ای جز اخراج محسن مسلمان و طارمی و انصاری و بقیه از متن بازی؟! فرشاد احمدزاده بعد از زدن گل زودهنگام خود از دقیقه 7، تا دقیقه 37، 38 بازی کجا بود و چند بار پا به توپ شد ...
اینجا احمدآباد است؛ تبعیدگاه محمد مصدق
...> قلعه دربسته چند سالی می شود که درش بسته است. مخبر زیاد است. می روند راپورت می دهند و آن وقت مدام باید جوابشان را بدهم اما... باشد. بیا تا برویم. این ها مقدمه باز شدن درِ قلعه احمد آباد بود؛ قلعه ای که 10 سال دکتر محمد مصدق را در خود جا داد. برای گذراندن روزهای تبعید بعد از کودتا و دستِ آخر هم همانجا ماندگار شد. ابوالفتح تک روستا اینجا روزها گذرانده کنار آقا ...