سایر منابع:
سایر خبرها
مشهد دوست داشتنی و دلرباست
امام رضا (ع) اتفاق افتاد. نخستین باری که مشهد آمدید را به یاد دارید؟ - بله، دقیقاً. نخستین بار با پدرم به مشهد آمدیم. دو سه ماه اول طلبگی ام در قم بود و تازه داشتم فارسی یاد می گرفتم. چیزی از ازدواجم نمی گذشت. پدرم که مرا پس از ازدواج و تشکیل زندگی ندیده بود، به ایران آمد تا از نزدیک جویای احوالم شود. با هم به حرم حضرت شاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری رفتیم. بعد به تهران رفتیم و ...
گفت وگویی منتشرنشده با ستاره درگذشته هالیوود/ پایان غم انگیز عمر شریف
.... چون حیوانی است که عزت نفس دارد. مسابقه اسب سواری را هم خیلی دوست دارم. روزی یک اسبی می خرم و تربیتش می کنم. دوست دارم هرچه پول دارم برایش بدهم. من به حرف های منجمان و کف بین ها اعتقادی ندارم. ولی یادم می آید زمانی که بچه بودم یک روز نزد یک کف بین یونانی رفتیم. من به همراه دوستان مدرسه ای خودم بودم. به کف دست من بادقت نگاه کرد و بعد گفت: تو مرد مشهور و مهمی خواهی شد. من حرف هایش را آن وقت جدی نگرفتم. چون خیلی بازیگوش بودم. ...
ازدواج شهربانو با امام حسین (ع) و فیلم رستاخیز
، بعد از آن، در میان هر دو قبیله منازعتی و گفت و گویی پیدا شد. پیش عمر آمدند. حکم کرد که نخست حسن بن علی بگذرد، بعد از آن حسین بن علی، و یک سوار دیگر از بنی امیّه، بعد از آن یک سوار از بنی هاشم، و یک سوار از بنی امیّه بگذرد. و چنین گویند که آن روز، حسن بن علی جبّه خوبی پوشیده بود، و عمامه رسول را بر سر نهاده بود و بر مرکب رسول (ع ا م) سوار شده بود، و دو گیسو چون کمند در برافکنده، رویش ...
مهتاب کرامتی: توقع من بالا رفته
. ولی در مورد این فیلم نامه این طور نشد. پیچیدگی روابط داستان و شخصیت ها شما را سرگردان نکرد؟ ابدا. بعد از مدت ها فیلم نامه ای می خواندم که احساس خوبی نسبت به آن داشتم. ضمن اینکه برایم مهم بود در فیلمی پربازیگر ببینم برای من چه نقشی در نظر گرفته شده است و سایر همکاران و بازیگران چه کسانی هستند. روز اولی که به دفتر تولید رفتم، تخته سفیدی روی دیوار نصب بود و اسم تمامی شخصیت ها ...
آدم شلخته دیندار نیست
.... وقتی آن جوان شروع کرد به خواندن شعر؛ شهید غلامعلی دید که این یکی از سروده های خودش است، ولی چیزی نگفت و شروع کرد به نوشتن و تا آخر شعر را نوشت. دوست غلامعلی می گوید: من همین طوری مانده بودم که چرا غلامعلی نمی گوید این شعر خودم است؟! غلامعلی شعر را نوشت و شب هم رفت در گردان و آن را خواند. آن جوان هم به همه می گفت که این شعر را من به غلامعلی داده ام! دوست غلامعلی می گوید: از غلامعلی پرسیدم ...
کشته شدن 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر در جنگ اول جهانی
خودتان بخرید. گفتند: نه آقا، شما بخرید و به ما بدهید چون ما زن هستیم، فروشنده ممکن است دمپخت را کم کشیده و ما متضرر شویم. یک چارک دمپخت خریده و در کاسه آنها ریختم. همان جا مشغول خوردن شدند و به طوری سریع این کار را انجام دادند که من هنوز فکر خود را درباره وضع آنها تمام نکرده بودم، دیدم که دمپخت را تمام کردند. گفتم: اگر سیر نشده اید یک چارک دیگر برایتان بخرم، گفتند : آری بخرید و مرحمت کنید، خداوند به ...
زندگی فقط کنکور و المپیاد و درس نیست
می کنی؟ چه کاری می توانم برایت انجام دهم؟ چه امکاناتی لازم داری؟ – کاشان اول: چه کسانی بیشتر از همه در این موفقیت تو سهیم بودند؟ در درجه اول پدر و مادرم. اگر نبودند، خیلی چیزها را از دست می دادم. آن ها شرایط خوبی برای من فراهم کردند و در درجه بعد، مشاوری به نام آقای حلی. – کاشان اول: تفریحت چی بود؟ بازی کامپیوتری! در حد یک ربع یا نیم ساعت! البته الان ...
فرار جاده ای به سوی نابودی
آنها مراقبت می کردم که البته این مورد آخری خیلی کم اتفاق می افتاد و زن پدرم هیچ وقت اجازه نمی داد با بچه هایش تنها بمانم، چون بدون اینکه بگوید، معلوم بود من تلافی رفتارهای بدش را سر بچه هایش در می آورم. اما من هیچ وقت حتی به چنین کاری فکر نکرده بودم. مدتی بعد برایم خواستگاری آمد؛ من برای اینکه از این جهنم خلاص شوم تصمیم گرفتم با او از دواج کنم اما کاری که من کردم از چاله به چاه افتادن بود ...
روایت نوه آیت الله کاشانی از قیام 30 تیر 31
رفتم و پس از بهبودی حال که اجازه مرخصی دادند، فرمودند: تا ساعت هشت بعد از ظهر اگر از من خبری به شما نرسید، آن وقت استعفای خود را کتباً بفرستید! اکنون اعتراف می کنم که راجع به استعفا خطای بزرگی مرتکب شدم؛ چنانچه قوام السلطنه آن اعلامیه کذائی را نمی داد و با مخالفت صریح مردم مواجه نمی شد و دولت خود را تشکیل می داد و قبل از اینکه دادگاه اعلام رأی کند، دولت ایران و انگلیس روی این نظر که اختلاف در صلاح ...
ماجرای جناب خان از کجا شروع شد؟/ گفت وگو با کارگردان کوچه مروارید
چه صداپیشه ها و چه عروسک گردان ها از نظر مالی تامین نیستند همزمان چند جا کار می کنند و این باعث می شود تمرکزشان از دست برود. در کار ما هم چون سری اول کوچه مروارید با استقبال روبرو نشد بعضی از بچه ها مایوس شده اند ولی اگر باور داشته باشند بزودی خواهند دید که این اتفاق می افتد. چرا رامبد از بین آن همه کاراکتر جناب خان را انتخاب کرد؟ رامبد، به درخواست تیم ما جناب خان را به ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (136)
ما که جز یک نگاه معمولی چیز دیگری نمیبینیم! عصبانیت امیرمحمد زند از این موضوع که چرا هر چه روی تردمیل می دود هیچ چیزی از وزنش کم نمیشود! شاید هم خواسته است ادای محمدرضا گلزار را دربیاورد! نمیداند برای رضا گلزار بودن باید پس از 5 ساعت عکسش 50 هزار لایک بگیرد ، نه 150تا! آقا آرتا موهای فرفری اش را برای اولین بار کوتاه کرد. بهترین کار در این فصل جهنمی. سمیرا حسینی و ...
صحبت های جنجالی دروازه بان اسبق تیم ملی:برانکو از میرزاپور پول گرفت و او را در تیم ملی بازی داد
دروازه قرار داد. * به دربی سال 79 برسیم. گفته می شد شما با پایان رأفت پیش از آن بازی دوستی عمیقی داشتید؟ من اصلا او را نمی شناختم. با بچه های پرسپولیس دوست بودم و حتی شوخی های زیادی با هم داشتیم اما وقتی این بازیکن به من فحش داد، گفتم: من اصلا تو را نمی شناسم. چرا به من فحش می دهی؟ که دوباره فحش داد و آن اتفاق رخ داد. من همان موقع در زمین بازی فکر کردم که خدایا، خانواده ...
عبدالله زاده:روزی به فولاد بازخواهم گشت
به گزارش "ورزش سه" عبدالله زاده جوان انگیزه های فراوانی برای این فصل دارد،این اولین گفت و گوی او بعد از ورود به تیم جدیدش است بخوانید: آرزوی هر بازیکنی حضور در تراکتور است بعد از اینکه اعلام شد سرباز هستم به پادگان رفتم و این مدت 7،8 ماه خیلی سخت به من گذشت و در بدترین شرایط بودم تا اینکه دوباره به تیم ملی دعوت شدم و شرایطم کمی بهتر شد بعد از آن هم مسوولان نیروی زمینی لطف کردند و ...
سه روایت از زندگی سه قربانی اسیدپاشی
نامزد بودم بعد از اینکه نامزدی ام را به هم زدم این کار را کرد. از اول می گفتم ما به هم نمی خوریم اصرار کردند نامزد کنید، بعد اگر نخواستید به هم بزنید. دوست داشتم درس بخوانم، فرم دانشگاه را هم پرکرده بودم، آن قدر آمدند و رفتند که دلم برایش سوخت از اول گفته بودم کوچک ترین چیزی ازت ببینم به هم می زنم. یک سال و نیم نامزد بودیم و در این یک سال و نیم آنقدر حرف وحدیث و دروغ ازش دیدم که نامزدی را به هم زدم. مدتی پیدایش نشد تا آن تابستان لعنتی 10 سال قبل. ...
فرماندار رشت:ثقتی فردی فعال،مبتکر،خلاق و دارای شخصیتی خاص است
متأسفانه در آن وارد کننده هستیم. اما در بخش نرم افزار غنی هستیم. قصد قانونمند کردن انجمن ها ،تشکل های فرهنگی را داریم رییس جدید اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان رشت در ادامه گفت: قصد قانونمند کردن انجمن ها ،تشکل های فرهنگی را داریم زیرا می خواهیم کار فرهنگی را به خود انجمن های فرهنگی واگذار کنیم. وی در پایان از فرماندار شهرستان رشت درخواست کرد که در بخش مدیریت فرهنگی شهرستان کمک کند و همه سازمانها و دستگاه در فرهنگ جامعه تأثیر بگذارند. در حاشیه جلسه هدایا و دسته گل های زیادی به رضا ثقتی رییس سابق شهرستان رشت اهدا شد. ...
سواد، مردم را به خدا نزدیک نمی کند
اولین دوره آموزشی مدیریت و برنامه ریزی یاوران نماز در مدارس با عنوان طرح ملی مبین با حضور استان های البرز، مرکزی، همدان، قم و میزبانی تهران و با سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی صبح امروز در اردوگاه شهید باهنر تهران آغاز به کار کرد. قرائتی در افتتاحیه این دوره سه روزه و در جمع 4000 نفری مدیران منتخب مدارس مقاطع راهنمایی و متوسطه و کارشناسان اقامه نماز ادارات آموزش و پرورش گفت: اگر بنا ...
خواننده گروه کلم چطور برای رامبد جوان خواند؟
.... البته اصلا اینطور نیست که برای مصاحبه این را بگویم، به بچه های گروه هم گفته ام. من از اول نسبت به همچین چیزی خیلی موضع داشتم و می گفتم یعنی چی؟ ما الان باید چه کار کنیم؟ برنامه می گوید همه باید بخندند، خب که چی؟ ولی بعد یکسری مطلب خواندم و یکسری مهمان به برنامه آمد و دیدم انگار جالب است و از اینها گذشته عکس العمل مردم عجیب ترین چیزی بود که دیدم و اصلا باورم نمی شد که یکدفعه مثلا ...
در آینده فیلم های پخته تری خواهم ساخت
خارق العاده و سختی برای من اتفاق افتاد. اینگونه نبود که باری به هر جهت باشد هرجا یا هر زاویه ای را بگیرم. به سکانس هایم خیلی فکر کردم و به شکل گرفتنشان هم توجه کردم. جنس بازی من وعطاران به هم می خورد/ ساعت ها برای گرفتن ری اکشن شترمرغ وقت صرف شد بازی ها را چگونه کنترل می کردید با توجه به این یک بازیگر کم توان ذهنی داشتید. یکی از حسن های کار من این بود که با بازیگر ...
عوامل موفقیت در کنکور سراسری به روایت برترین های 94 + تصاویر
...> رتبه 9 کنکور تجربی 94 گفت: صبح روز کنکور از خواب بلند شدم، نماز خوانده صبحانه خوردم که بعد از صبحانه 3 بار از زیر قرآن برای حضور در کنکور رد شدم که مادرم دعای معراج را برای موفقیت من خواند که آرامش قبلی خوبی به من دست داد. میثم فرج پور افزود: در روز کنکور به پدرم گفتم که مسافتی را برای حضور در محل برگزاری کنکور قدم بزنیم که این کار باعث از بین رفتن استرس من شد؛ سؤالات کنکور بسیار برایم ...
آغاز اکران مستند من می خوام شاه بشم از دوم مرداد
خواستید چه کاره شوید؟ بچه که بودم دلم می خواست غواص شوم. درست همان موقع، عباس دلش می خواسته پادشاه ایران شود. من شدم کارگردان. ولی عباس باز دلش می خواهد شاه شود. با خودمان فکر کرده ایم که برای رسیدن به آرزوهایمان تا کجا باید پیش برویم؟ چقدر رویاهای کودکی در زندگی امروز ما نقش دارند؟ عوامل این اثر عبارتند از: تهیه کننده: سحر رضوی، کارگردان، تصویربردار و صدابردار: مهدی گنجی، تدوین: اسماعیل منصف ...
آن قدر خندیدم که دهنم پاره شد
...، اتفاقا آخر برنامه گفتم خیلی سال بود که اینقدر نخندیده بودم. جالبی جناب خان این بود که من چون با خانواده هاشمی نسب رفت و آمد دارم این تکه کلام های آبادانی را زیاد شنیده بودم و آشنایی داشتم. برای همین هم من و هم مهدی کلی خندیدیم. مهدی هم در استودیو همراه شما بود؟ مهدی پشت صحنه بود و از بیرون برنامه را می دید. اما خودش می گفت که خیلی خندیده است. اتفاقا به من گفت دهنت خیلی ...
چرا این گزارشگر تلویزیون از کواچ سرمربی والیبال ایران انتقاد می کند؟
بخواهیم چه نخواهیم روی بچه ها اثر روانی گذاشت و انگیزه بچه ها کاهش پیدا کرد. من سوال می کنم من باید این انگیزه را دوباره بالا ببرم، شما، مردم یا آقای کواچ؟ شما مربی تیم ملی هم بودید؟ سال 71مربی تیم ملی بودم و به استرالیا رفتم . سرمربی بودید؟ نه آقای حیدرخان بود من کمک بودم و مربی تیم ملی جوانان هم بودم. وقتی یک تیم حذف شده، مربی چطور روحیه را بالا ببرد ...
پدری که تنها درآمد زندگی اش یارانه است
من زنده بمانم که بتوانم بالای سر همسر و فرزندانم باشم؛ 19 عمل جراحی انجام دادم و تقریبا یک هفته در آی.سی.یو بودم به طوری که همه فکر می کردند من تمام کرده ام و سه ماه نیز در بیمارستان امام رضا(ع) بستری شدم؛ در تمام این مدت تنها کسی که به من امیدواری می داد بعد از خدا، همسرم بود. خیلی سخت است برای یک زن جوان که پای چنین مردی بایستد، تا عمر دارم مدیون همسرم هستم چرا که من را با تمام سختی ها تا به ...
کاغذی که همیشه در جیب شهید همت بود
خیلی ها؛ از جمله خودم تاول زده بود، رفتم پیش این برادر و یک تعبیر بدی درباره ی شما به کار بردم - که خواهش می کنم حاج آقا ببخشید - و گفتم این فرمانده تیپ ..، می توانست دو تا وانت یا یک کامیون بفرستد، تا بچه هایی را که به علت ضعف بنیه و خستگی قادر به راه پیمایی نیستند و آن جا تشنه زیر آتش مانده اند، به عقب ببرد، معلوم است که همه به خاطر خدا به جبهه آمده ایم. به قول فرمایش حضرت عالی، اگر حکم خدا باشد ...
برام جشن طلاق می گیری؟!/دانش آموز شهیدی که با کتاب درسی اش تفحص شد
اون در زدن بالاخره تونستم یه نوبت دکتر متخصص در یکی از درمانگاه های به اصطلاح و مثلا و ظاهرا مدرن توی شیراز بگیریم پدر و مادرم خوشحال بودند که من را پیش یه دکتر متخصص و به نام میبرند صبح ساعت 9 راه افتادیم به سمت شیراز بابای کارمند یه جایی تو شیرازه پس روزه بود و من هم از این که بابام همراهم هست خوش حال بودم قرار شد کارهای حساب داری رو ساعت12-11 انجام بدیم. چشمتون روز بد نبینه... ...
ماجرای واردات تریاک هندی و راه اندازی جزیره معتادان
راحتی می توان سه دوره درخشانی که بهترین نتیجه مبارزه با مواد مخدر را در طول این سه دهه نصیب کشور کرده را از سایر سال ها تفکیک کرد و با توجه به تجربه این اقدامات، راهی برای آینده ترسیم کرد. علاوه بر خط اتوی پیراهن شق و رق آبی کم رنگ مرد مو جوگندمی، انتخاب محل نشستنش و مهمتر از همه گلدان های متعدد و سرحال حُسن یوسف و چند تابلوی بزرگِ عکس ، اولین چیزهایی است که خواسته یا ناخواسته، رد نگاهت را ...
زندگی پر ماجرای آیت الله آزاد قزوینی از زبان خودش
.... سؤال کرد: کجا می روی؟ گفتم نامه ای برای شیخ علی اصغر قزوینی دارم. آن مرد لطف کرد و شب را در خانه او گذراندم. فردا به مدرسه ای که شیخ علی اصغر قزوینی در آن بود رفتم و ایشان حجره ای به من داد و اسکان یافت. در زمانی که امثله می خواندم استادی داشتم، از من خواست اشعار سیوطی را ترکیب کنم، چون از عهده ترکیب برنیامدم به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و به این بهانه و دوری از خانه، اشک پهنای صورتم ...
شهادت ارثیه خانوادگی
جای تعجب داشت که در چنین سنی اینقدر این چیزها برایش مهم است. هر روز می رفت بسیج اما آنجا غذا نمی خورد، به او می گفتم عبدالصمد این همه آنجا کار می کنی چرا آنجا غذا نمی خوری؟ می گفت مادر حق بیت المال است، چطور انتظار داری من تخم مرغی را که یک پیرزن برای رزمندگان آورده است، بخورم. تو راضی هستی که من این کار را انجام دهم؟ عبدالصمد حرف هایی می زد که من در برابرش خجالت زده می شدم. با خودم می گفتم بچه ...
بزرگان حاشیه نشین سینمای ایران
. علی نصیریان دوست نداریم فراموش شویم نقش های متفاوتی چون مش اسلام (گاو)، تقی پستچی (پستچی)، ابوالفتح (هزاردستان)، فرحان (ناخدا خورشید)، آعلی یار (شیر سنگی)، میرزا نوروز (در فیلمی به همین نام)، دایی غفور (بوی پیراهن یوسف)، حاج یونس (میوه ممنوعه) و ... با او جاودانه شده اند. علی نصیریان ایفاگر نقش قاضی شارح سریال سربداران که بین تمام نقش هایش منحصر به فرد است امسال ...
روایت منصور کاظمیان، کمک خلبان شهید دوران از حمله به هتل الرشید/ یورش به دیوار آتشین
آن تشکیل شود، هدایت کرده است . در اختیار کدام نهاد عراق قرار گرفتید؟ به مدت 15 روز در وزارت دفاع عراق بازجویی می شدم. آنها می پرسیدند شما برای برهم زدن اجلاس عدم تعهد آمده بودید؟ که من هم می گفتم اصلا اجلاس چه هست؟! چون اگر می فهمیدند پرواز ما سیاسی است، طور دیگری رفتار می کردند. بعد از آن من را به استخبارات عراق (سازمان اطلاعات) تحویل دادند که 45 روز آنجا بودم. یک شب من را تحویل دژبانی ...