سایر منابع:
سایر خبرها
تازه داماد دختر 10 ساله را دزدی به آپاتمانش در ازگل تهران برد / فریادهای دلخراش در اسارتگاه + عکس
جوان دراین باره گفت: حدود سه ماه قبل ازدواج کردم. حال آنکه به صورت تفریحی مواد مصرف می کنم. همسرم وقتی از ماجرا با خبر شد به طرز مرموزی ناپدید شد. موضوع را که با یکی از دوستانم در میان گذاشتم. اوهم گفت اگر دختر بچه ای را بدزدی همسرت به خانه برمی گردد. من هم طبق خواسته دوستم عمل کردم و بچه را ربوده و به خانه آوردم. قرار بود دوستم بگوید بعد ازآن چه کاری انجام دهم که دستگیر شدم. بیماری ...
بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در مجمع عمومی سازمان ملل/ من از ایران میآیم ...
من متعلق به توست؛ تو خود روشنی و گیرایی سخن حق را به گفته هایم ببخش، و آن را پیک حقیقت بسوی صدها میلیون گوش و دلی قرار ده که هم اکنون ملتهبانه آن را میطلبند، و بسوی صدها برابر که در آینده چنین خواهند بود. بارالها! درودی سپاسگزارانه از سوی من و ملتم به روان پیامبران بزرگ به ویژه ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد صلوات الله علیهم بفرست؛ که پیام رهایی و آگاهی انسان را به بهای جان و با همه ی ...
قاتل مرد بانکدار به دام افتاد
جوان نوشت : مردی که متهم است مرد بانکداری را به خاطر اخاذی 300 میلیون تومانی ربوده و با همدستی سه نفر از دوستانش به قتل رسانده، ماجرا را شرح داد. عکس متهم 25 اردیبهشت ماه امسال با دستور قاضی سهرابی در روزنامه جوان چاپ شد و متهم تحت تعقیب قضایی قرار گرفت. به گزارش خبرنگار ما، 28 اسفندماه سال قبل بود که مردی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و به قاضی سهرابی، بازپرس شعبه نهم اعلام ...
دختربچه زیرک آدم ربایان را گرفتار کرد
کرده بود. فتانه وقتی متوجه می شود که شوهرش به مصرف مواد اعتیاد دارد، راهی خانه پدرش می شود. همچنین معلوم شد که امیررضا در بازار گل کار می کند و قبل از ازدواج در محله مشیریه زندگی می کرد، اما بعد از ازدواج به محله ازگل اسباب کشی کرده بود. بازداشت زن و مرد آدم ربا بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که امیررضا و زن ناشناسی که همراهش بود، تحت تعقیب قرار گرفتند. مأموران پلیس دو ...
ماجرای زنی که 3 شوهر خود را کشت ومرگ آنها را طبیعی جلوه داد!
چندی قبل مردی هنگام عبور از فلکه گلسرخ با جنازه یک مرد روبهرو شد. او خیلی زود پلیس را در جریان این ماجرا قرار داد تا تحقیقات برای رازگشایی این جنایت آغاز شود . مرد جوان در این خصوص به پلیس گفت: در حال عبور از فلکه گلسرخ بودم که به یک خودرو 206 که گوشهای پارک بود مشکوک شدم به همین دلیل به سمت خودرو رفتم.حین بررسی خودرو در داخل صندوق عقب آن جنازه یک مرد را پیدا کردم. با حضور ...
تقصیر راننده، مقصر راننده، گناهکار راننده
.... گاه صحنه ها به راستی دلخراش بود. خدایا. مینی بوسی را به یاد دارم که در برخورد با کامیون، نیمی از بدنه خود را از دست داده بود. موتور، جایگاه راننده و تا ردیف چهارم، پنجم صندلی ها چنان درهم فشرده شده بود که کل فضا در یک متر درهم رفته بود. همراه مسافران آن! راننده کامیون که با او برخورد کرده بود می گفت نور انداختم توی صورتش، خواب خواب بود و چقدر جوان. راننده کامیون توی سرش می زد و می ...
سیاه بازی هم در جهان متکثر امروز جایگاه خودش را دارد
نهایتا این اجرا ربطی به ایفای نقشم در نمایش آقای امجد که نقش یک سیاه بود، نداشت. آقای هاشمی از روز اولی که داشتید نقش را می نوشتید، برای نقش سیاه به خانم آدینه فکر کرده بودید؟ افشین هاشمی: نه، اصلا. من براساس نمایش نامه در جست وجوی بازیگر مرد برای نقش سیاه بودم و نکته بانمکش این است که یکی از کسانی که به او مراجعه کردم، مهدی هاشمی بود! به غیر از آقای مهدی هاشمی با چه کسی برای این نقش ...
10 سال حبس برای مأمورنمایی که دختری را ربود
داشت و دست بندی فلزی که داخل خودرویش دیدم، فکر کردم مأمور است، به همین دلیل سوار خودرو شدم. این دختر جوان در ادامه به پلیس گفت: هنگامی که سوار خودروی این مرد شدم، او سعی کرد دست های من را بگیرد و رفتار های عجیبی از خود نشان می داد. خیلی ترسیده بودم به طوری که توان حرکت از من گرفته شده بود، برای همین نتوانستم از خودم دفاع کنم. این مرد پس از اینکه متوجه شد من دختر بدی نیستم، من را نصیحت ...
اول دلم برای شما تنگ شده بعد زندگی
تونسی تن دهد. همسر دوم نور هم در جریان فرار از دست خلافت داعشی ها کشته می شود و با اینکه او پدر فرزند اول و همچنین فرزند آخر است اما نور از او با عنوان مرد تونسی یاد می کند. وقتی خبرنگار ایندیپندنت از او می پرسد که آیا حسی به او دارد، در جواب می خندد و بعد از مکث کوتاهی می گوید: خلاص! یعنی تمام شد و ادامه می دهد: چه اهمیتی دارد؟ او مرده است و من به خانه برمی گردم. درباره نحوه برخورد اعضای ...
چه بر سر فیلسوفان مخالف هیتلر آمد؟
بچه را نمی ربود؛ همان طور که شعاع نوری که از زیر پرده افتاده صحنه می آید، شب تماشاگران را می رباید؟ به نظر من کشتی رؤیاها ما را با خود می برد و بعد تختخواب ما اغلب روی امواج متلاطم گفت وگو و افشانه سروصدای بشقاب ها تکان می خورد و اول صبح ما را تب دار و بی قرار پیاده می کند؛ گویی سفری را پشت سر گذاشتیم که در آستانه شروع شدن بوده است. او بعد از مدتی سفر به دور اروپا به دانشگاه آلبرت لودویگ رفت و ...
اوج محرومیت زیر گوش پایتخت/ نان محرومان آجر شد
استفاده کرده و به داخل خانه و یک فنجان چای دعوتم کرد، وارد خانه شدیم، یک اتاق حدود 14 متری، با فرشی کهنه و پاره، 2 متر اضافه مساحت اتاق نسبت به فرش را با دستمال، چادر و پتو پوشانده بود، وسط اتاق پرده ای نصب و از این طریق اتاق را تقسیم کرده بود، طرف دیگر اتاق یک گاز کثیف و زنگ زده قرار داشت، روی گاز یک قابلمه و یک کتری و قوری بود، آتش کمی زیر کتری روشن بود، یک فنجان چای برایم ریخت و با قنددان جلویم ...
پدیده خانه های تک سرنشین در تهران
تشکیل می دهد اما این رقم در مورد زنان با تفاوت زیادی رو به رو است، زنان سرپرست خانواری که به تنهایی زندگی می کنند، یک میلیون و 360 هزار نفر از 3 میلیون نفر ذکر شده است. رقمی نزدیک به حدود 44 درصد. آمار دیگری از سازمان، اما موضوع را بغرنج می کند: 200 هزار نفر از زنان زیر 45 سال زندگی مجردی دارند. این رقم مربوط به زنان مطلقه که تنها زندگی می کنند، زنان شاغلی که دوست دارند استقلال مالی پیدا کنند و به ...
کاش می شد شهر را کوبید و از نو ساخت!
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، فرخنده آشوری از معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس گزارش می دهد: سوار تاکسی بودم که اتومبیلی از ما سبقت غیرمجاز گرفت، راننده تاکسی که تا قبل از آن داشت به صدای رادیو گوش می داد و به لطیفه های بی مزه آن لبخند می زد سرش را از پنجره بیرون برد، با عصبانیت شروع به فحاشی به راننده آن ماشین کرد و سرعتش را بالا برد تا به آن برسد، هر چه ما مسافران سعی می ...
شب شوم درخانه مجردی / در غرب تهران رخ داد
جوان سقوط کرد من سایه فردی را دیدم که از کنار پنجره داخل آپارتمان رد شد و چراغ ها نیز بلافاصله خاموش شدند. مرد صاحبخانه نیزبه مأموران گفت: سروش پسر دوستم بود که برای انجام کاری از شهرستان به تهران آمده و همراه یکی از دوستانش در خانه مجردی ام اقامت داشت. فرهاد، پسر جوانی که شب حادثه Incident درکنار سروش بود نیز در این باره گفت: آن شب از بیرون شام خریدیم و به خانه مورد نظر رفتیم. آن شب سروش ...
تروریسم چگونه به پایان می رسد؟
کیلومتر با بیروت فاصله دارد. 11سال بعد، سال 1994، وقتی عرفات با اسحاق رابین پیمان صلح اسلو را امضا کردند من در واشنگتن بودم. آنها جایزه صلح نوبل را با هم تقسیم کردند. رئیس جمهوری بیل کلینتون بیش از رئیس دولت هر کشور دیگری میزبان عرفات بود. من با چهار وزیر خارجه بعدی آمریکا را برای دیدار با عرفات و ادامه مذاکرات صلح در قلمروهای فلسطینی همراهی کردم. ربع قرن بعد، هنوز تا نتیجه نهایی فاصله زیادی ...
خاطراتی از مراودات مقام معظم رهبری و استاد شهریار/ ماجرای دلتنگی استاد برای رهبر انقلاب چه بود؟
سر زدم، با تبسمی به من فرمودند: مهمانم آمد؛ ما را تنها بگذارید دخترم. من هولناک و کمی ترسان از اتاق خارج شدم، اما لحظه ای بعد فکر کردم که من نباید مریض بدحال را به حال خود رها کنم و تا به اتاق برگشتم، استاد خرقه تهی کرده و به سوی ملکوت أعلا عروج کرده بودند. و این اتفاق در ساعت 4.45 دقیقه ی بامداد 27 شهریور افتاده بود. یکی از خویشان استاد حکیم نسخه ای از چاپ قدیم منظومه ی شاهکار جهانی ...
احتمال قتل در پرونده سقوط مرگبار به چاه
به گزارش بولتن نیوز، عصر چهارشنبه گذشته در تماس پسران فوتبالیست با کلانتری 135 آزادی تهران، ماموران از سقوط مرگبار دو نفر به داخل چاهی در زیر پل ستاری تهران باخبر شدند. ماموران که در آنجا حاضر شدند، مشاهده کردند آتش نشانان جسد یک نفر و پیکر مجروح مرد دیگری را از چاه خارج کرده اند. خودروی وانت آنها نیز در همان حوالی کشف شد. با دستور بازپرس محسن مدیرروستا، کشیک قتل تهران تحقیقات آغاز شد ...
علی جنتی: هرگز به مجاهدین خلق نپیوستم/ هنر من در فرار کردن بود!
بازداشت می کردند. در دهه 50، از آنجا که شدیدا تحت تعقیب ساواک بودم و نتوانسته بودند من و برادرم را پیدا کنند، پدرم را به کمیته ضد خرابکاری تهران بردند و مورد شکنجه روحی قرار دادند. به ایشان فشار می آوردند، چون فکر می کردند پدر از محل اقامت ما خبر دارد یا می تواند به ما دسترسی پیدا کند. * من بیشتر تحت تاثیر شهید بهشتی بودم. در دبیرستانی تحصیل می کردم که ایشان موسس آن بودند، دبیرستان دین ...
به فرزندش گفت سعی کردم تو را از جهنم نجات بدهم، خودت نخواستی!
بوسیدند و گفتند به بندرگناوه که برسند، برایمان نامه می نویسند. من باردار بودم. بعد از زایمان، فرزندم دو ماهه بود که برای دیدار با حاج آقا به بندر گناوه رفتم. بچه ها را پیش مادرم گذاشته و ناچار بودم بعد از یک هفته برگردم. حاج آقا شش، هفت ماهی آنجا بودند و بعد به دامغان تبعید شدند. در آنجا خانه ای را اجاره کردند و من همراه بچه ها رفتم و دو سال در آنجا زندگی کردیم که از این دو سال، حدود 9 ماهش را ...
خانه - ابوالفضل - یک روز بعد از خاکسپاری
ابوالفضل امشب اینجا نیامده. آنها هم نگران شدند. به پدرش زنگ زدم و با جوان های محل گشتیم تا پیدایش کنیم. اما نبود. امروز شد فردا و فردا شد پس فردا. بعدش یک روز از توی موبایل خواندند که ابوالفضل را کشته اند. خانه ابوالفضل در یکی از کوچه های خیابان زربافان است. گوشه گوشه خیابان پر از حجله هایی است که میانش عکس ابوالفضل است. داخل خیابان پر از مغازه های سوپری است که آدم هایش همه از ماجرای قتل ...
فرار زیرکانه دختر 10 ساله از اسارتگاه گروگانگیر معتاد
و حتی به چشمانش عینکی گذاشت و آن را هم با چسب بست تا جایی را نبیند. وی ادامه داد: در بین راه همدستم پیاده شد و رفت. من هم دختربچه را به داخل آپارتمانم بردم تا منتظر شوم که جواد همسرم را به خانه برگرداند و دختربچه را تحویل بگیرد. من نمی دانم انگیزه جواد از ربودن کودک چه بود و همه این کارها را به خاطر برگرداندن همسرم به خانه انجام دادم چون به من قول داد که او به خانه برمی گردد. به گفته سرهنگ مکرم، معاون جنایی پلیس آگاهی تهران با اظهارات عجیب این زن و مرد، قاضی برای آنها قرار قانونی صادر کرد و تحقیقات از متهمان ادامه دارد. ...
افشای راز قتل گروگان 300 میلیونی با دستگیری آدم ربایان
گم شده است. روز حادثه به او زنگ زدم و گفتم سگت را پیدا کرده ام و پیش من است. به این بهانه او را به خانه دوستم در حاشیه تهران کشاندم. وقتی رسید با همدستی دوستانم و با دسته چاقو ضرباتی به سر گروگان زدیم و کارت عابربانکش را از او گرفتیم. پس از آن با چسب دست، پا، دهان و بینی وی را بستیم. جوان گروگان داخل اتاق بود و ما سرگرم خوردن ناهار شدیم. یک ساعت بعد وقتی به اتاق برگشتیم، متوجه شدیم که ...
دختری که با پای خود به اسارتگاه شیطانی رفت!
را داشتم که بشدت کتکم زد. این مرد چندین روز با تهدید و کتک مجبورم کرد تا کار های خانه اش را هم انجام بدهم. تا اینکه یک روز با خوراندن یک لیوان نوشیدنی دوباره بیهوشم کرد و وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم که در بیمارستان بستری هستم و طبق گفته پرستارهای بیمارستان حدود یک هفته در کما بوده ام. در بیمارستان به من گفته شد که مرا در حال بیهوشی در داخل یک پارک پیدا کرده اند و به بیمارستان آورده اند. ...
سجادی: اروپا هیچ وقت ارتباطات اقتصادی خود با آمریکا را قربانی ارتباط با ایران نمی کند/ نوبری:چهار سال ...
نوبری نیز در ادامه اظهارات سجادی با اشاره به مذاکرات 14 سال پیش تیم دیپلماسی حاضر با چند کشور اروپایی یادآور شد: همین تیم با همین استدلال کنونی آن موقع می خواستند امریکا را دور بزنند و با اروپا وارد مذاکره شوند که مذاکرات شکست خورد. آقای روحانی هم در کتاب خاطرات خود به این موضوع اشاره کرد که امریکا در این موضوع چوب لای چرخ ما گذاشت. الان هم دوستان می گویند به سمت اروپایی ها برویم و مذاکرات را با آنها ادامه بدهیم! ...
زبان بسته هایی که زخم شان دهان بازکرده است
آمده که هرکدام گوشه ای افتاده اند؟ پدر با سرش تایید و از هزینه ای که بابت بلیط ها پرداخته اظهار پشیمانی می کند.مردی از کنار من می گذرد که از او محل قفس خرس را می پرسم. نگاهم نمی کند، دهانش را باز نمی کند و با دست، جلو را نشان می دهد؛ بی آنکه لحظه ای توقف کند، به راهش ادامه می دهد با شاخه درختی که چند برگ سبز رویش هست. حتما قرار است یکی از حیوانات را سیر کند.یاد باغ وحش هایی می افتم که در شهرهای ...
ناگفته ها از بازار نا امن سینما
تاریخچه شکل گیری حرفه کارگردان تهیه کننده در سینمای ایران و نقش آنها در سینمای بعد انقلاب تا امروز سخن گفته است که در ادامه مشروح این گفت وگو را می خوانیم. شما به تازگی سخنگوی مجمع فیلم سازان شدید، دغدغه این تشکل صنفی که محل تجمع تهیه کننده -کارگردان های سینمای ایران است، این روزها چیست؟ شورای مرکزی مجمع فیلمسازان درباره ی مسایل اصلی سینما همچون سرمایه گذاری، تهیه کنندگی، توزیع و ...
پسر15ساله که در دوئل عشقی دست به آدمکشی زده بود،از قصاص نجات یافت
ایران نوشت: رسیدگی به این پرونده از آبان سال 94 با گزارش درگیری منجر به قتل پسر جوانی در یکی از میدان های ورامین در دستور کار بازپرس و تیم تحقیق قرار گرفت. در تحقیقات مقدماتی مشخص شد 4 پسر نوجوان و جوان پس از آشنایی با دختری در فضای مجازی برای زهرچشم گرفتن از رقیب درقالب دو گروه دو نفره به جان هم افتاده اند که در این میان پسری به نام شاهین با ضربه چاقوی اشکان 15 ساله از پا درآمده بود. به این ...
مردمعتادی که همسرش را با ضربات لوله وچاقو کشت:او ساعت یک نیمه شب به خانه آمد و...
هنگامی که قاضی به محل جنایت رفت،جسد زن 34 ساله ای به صورت نیمه نشسته کنار پشتی منزل قرار داشت و آثار ضربات وحشتناکی بر سر و گلویش خودنمایی می کرد. در حالی که تحقیقات میدانی مقام قضایی برای یافتن سرنخی از ماجرای این جنایت هولناک ادامه داشت، پیراهن خون آلود مردانه، راز قتل زن جوان را فاش کرد چرا که فرزند 14 ساله مقتول به مقام قضایی گفت: پیراهن خون آلودی که داخل اتاق قرار دارد متعلق به ...
ما همه از آسایشگاهیم و به آسایشگاه بازمی گردیم!
...> فاش نیوز - برخورد مردم کوچه و بازار با شما به عنوان یک جانباز چگونه است؟ من خاطرم هست اوایل مجروحیت هر شب چهارشنبه در آسایشگاه اتوبوسی را در اختیار جانبازان قرار می دادند تا به جمکران بروند. من بارها می دیدم که مردم می آمدند و مسایل شرعی شان را از منی که جوان 20 یا 21 ساله بودم سووال می کردند. یعنی باور مردم این بود که اینها افراد آگاهی هستند. اوایل ارتباطات بیشتر بود اما ...
نخستین دوره جلسات کارتون تهران آغاز به کار کرد
یزد بودم و درس می خواندم. در هنرستان هایی که وابسته به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی بودند آموزش ها به شکل مبحثی بود. یعنی هر چهارهفته ما یک موضوع را مطالعه می کردیم. چهار هفته هم انیمیشن داشتیم که از آنجا به این هنر علاقه مند شدم و تصمیم گرفتم آن را ادامه دهم. بعد در دانشگاه صدا و سیما تحصل کردم و کم کم به کار حجم علاقه پیدا کردم. تقریبا از سال 72 کار انیمیشن استاپ موشن و عروسکی انجام می دهم. سال 70 ...