سایر منابع:
سایر خبرها
3 سال مسئول روابط عمومی بنیاد مسکن استان بودم/ مردم معمولا منو صدا میزنن: ای رفیق پیرزن ها چطوری؟
...> آقای ناطق زاده در حال حاضر پرمخاطب ترین برنامه ات کدام برنامه است؟ علاوه بر برنامه شونشینی یکی از برنامه هایی که هرچه دارم از همین برنامه است صدای روستایه. صدای ابادیه که قبلا به اسم شویل آبادی بود ولی آلان صدای روستاست. تمام شبها ازساعت هفت تاهشت شب به جز روز جمعه برنامه صدای روستا باید به روی آنتن بره و در این برنامه روستای مورد نظر را کاملا معرفی می کنیم، توانمندی های روستا را ...
شهید سید هدایت الله حسینی ده بزرگ از نگاه یاران (+تصاویر)
...، در آسایش نسبی به سر برند. آنچه را از معلومات لازم و مفید در توانم بود با اخلاص به دانش آموزانم ارزانی داشتم و شیرینی آن خاطرات خوش را هنوز در کامم احساس می نمایم. بعضی از جمعه ها بین دانش آموزان مدرسه ام و تعلیم یافتگان تحت نظر فرهنگیان فرهیخته و پرتلاش آقایان لشکر آذر پیوند، مرحوم محسن جلال فر و خانم آسیه دوستی مسابقهٔ درسی برگزار می نمودیم تا نتیجه زحمات خود را به محک بگذاریم و نواقص را ...
واشقانی: نقش تکراری مهم نیست، بازی مهم است
حرفه ای مثل پزشک را در چندین نوع مختلف بازی کنید، به همین جهت سعی من بر پخته تر بازی کردن آن نقش است، یعنی من باید نسبت به سریال و سال قبلی بازیگر پخته تر و با تجربه تری شده باشم و خیلی درگیر این نیستم که بگویم من آدم متفاوتی هستم، اصلا گاهی قرار نیست که تو کاری کنی که خیلی با فضای نقش قبلیت تفاوت داشته باشد و بحث حرفه ای تر شدن در این بین اهمیت بیشتری دارد. این طرز تفکر جالب و قابل ...
در خانه فالگیر مشهور شهر چه می گذرد؟
سراغشان برود. تو خودت چه احساسی داری از اینکه در روز با این همه زن راجع به مسائل شخصی شان حرف می زنی؟ خب، وقتی به آنها حرف های خوب می زنم آنها تا حد زیادی آرام می شوند و این خوب است. نمی توانم بگویم احساس خاصی دارم. این هم یک جور شغل است. مثل اینکه من بپرسم تو از اینکه خبرنگاری چه احساسی داری؟ منظورت از اینکه می گویی حرف های خوب می زنی تا حالشان خوب شود، این است که به ...
ادعای عجیب یک رمال: برخی از "فرماندهان انتظامی" و "مدیران" زنگ می زنند و من با "فال" می گویم چه کار کنند!
هایی که گفتید اتفاق نیفتاده است. زن فالگیر با اطمینان کامل می گوید که گفته هایش همه راست است و هیچ وقت چیزی را پنهان نمی کند، رو به دوستم می گوید چه بخواهی چه نخواهی این ها که گفتم در مسیر راهت قرار دارد و زندگیت نسبت به قبل بهتر می شود، نقل وانتقال داری و از نظر کاری تعلیق داری و آهنگ بازگشت به کارداری. 25 سال است که به صورت حرفه ای فال می گیرم نگاهی به کتابش ...
به تصویرکشیدن سکوت
، نقاشی و تصویرسازی همیشه با من همراه بوده و بیشتر تکنیک ها و متریال ها را تجربه کرده ام، البته برای آنها هم اسمی ندارم و فقط می دانم ابزاری در دست دارم که هر وقت حسم لازم شان داشته باشد، می توانم از آنها استفاده کنم. البته تکرار مبانی هنر در قالب نقاشی و عکاسی و گرافیک و تصویرسازی، فضایی چندبعدی ایجاد می کنند و شاید بی تأثیر از این اتفاق نیست که تلفیقی کار کنم و صرفا به عکس متکی نباشم. در خلق ...
اتلاف هم زمان وقت و استعداد
...، این رفتار معلم ریاضی را نمونه بارزی از رفتار اشتباه و نادرست ارزیابی کردند که موجب تلف شدن استعدادهای بسیار می شود، بدون آنکه کسی از وجود چنین استعدادهایی یا تلف شدن آن باخبر شود. در پاسخ به این افراد باید تأکید کرد که اولا خود خانم میرزاخانی در تشریح و ارزیابی آن وضعیت گفته است: در آن سن خیلی برایت مهم است که دیگران درباره ات چه فکر می کنند . به بیان دیگر، احساس های یک دختر نوجوان ممکن ...
مریم میرزاخانی ، کارتونیست و آقای هو
متفاوت از چیزی هستند که در نگاه اول به نظر تو رسیده بودند. مریم وقتی کوچک بود، فقط به این فکر می کرد که هر کتابی را که به دستش می رسد، بخواند. او از دیدن زندگی نامه دانشمندانی مثل ماری کوری و هلن کلر در تلویزیون لذت می برد. بعدتر رمان شور زندگی را درباره ونسان ونگوگ خواند. اینها داستان هایی بودند که در عمق ذهن او رخنه کردند و به همین دلیل فکر کرد دوست دارد نویسنده شود. مریم در سال اول دبیرستان در ...
همسر شهید: وقتی اصرار کردم به سوریه نرود گفت نروم آبرویم پیش حضرت زهرا می رود/ در دوران چهارساله عقد، ...
سجاد همین طور مشغول نوشتن بود. کنارش نشستم و با تعجب دیدم تمام بدهکاری هایش را لیست کرده و یکی یکی وارد سررسید می کند با تاریخ موعد چک ها و شماره همراه آن طلبکاران! نگاهش کردم و گفتم چرا اینها را می نویسی؟ گفت: میخواهم به مأموریت بروم بهتر است بنویسم. گفتم: تو همیشه به مأموریت می رفتی هیچ وقت این کار را انجام نمی دادی! وقتی دید دارم نگران می شوم گفت: مأموریت این بار من دو ماه است و چندتا از این چک ها ...
اعتراف به قتل همسر پس از 15 سال + عکس
یا فامیل در تماس نبودی؟ بعد از چند سال یکی از اقوامم را دیدم. او به من گفت کسی از تو شکایت نکرده و می توانی به خانه ات بازگردی. او گفت که بچه هایم رضایت داده اند و خانواده همسرم هم دنبال زندان رفتن و قصاص شدن من نیستند؛ اما راستش من حرف های او را باور نکردم. البته بعد از چند سال با پسر بزرگم تلفنی در تماس بودم. او هم از من می خواست که برگردم. پسرم به من بارها گفت کسی از من شکایت ندارد و تنها باید مدت کوتاهی را در زندان باشم. من هم بعد از مدتی حرف های او را باور کردم، اما تحمل زندان برای من کار آسانی نبود. منبع: شهروند ...
مجموعه اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
...> منتخب اشعار آیینی به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی(ع) باید مرا گلیم مسیر نگار کرد زیر قدوم فاطمی ات خاکسار کرد مهر تو را بهشت بخواهد نمی دهم در ماجرای عشق نباید قمار کرد فخر علی و فاطمه بر تو عجیب نیست وقتی خدا به داشتنت افتخار کرد من که به دست هیچکسی رو نمی زنم نانت مرا به شغل گدایی دچار کرد هر چند آفریده ...
گریه نمی کنیم بچه که نیستیم
و می گوید: همیشه در مدرسه بچه ها را می زنند. البته بعضی از معلم ها اینطوری نیستند اما بعضی از آنها با سیم و با دست کتک می زنند. او در جواب روحانی که از او می پرسد: به خانواده ات اطلاع داده ای که در مدرسه تو را می زنند؟ می گوید: پدر و مادرم می گویند خوب کردند کتکت زدند. در فیلمی دیگر 2 دانش آموز دبستانی را می بینیم که از کتک خوردن با کمربند، شیلنگ، چوب و سیلی در مدرسه می گویند و می خندند ...
شهیدی که از پدرش می خواهد شهادتش را خمس فرزندان بداند
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) از همدان،حمید شاه محمدی در ششم دی ماه سال 1345 در شهرستان کبودرآهنگ همدان و در خانواده ای ساده زیست و معنوی به دنیا آمد. سال 1352 وارد دبستان شد اما به دلیل کمبود امکانات و مشکلات مالی تنها تا سال دوم مقطع راهنمایی درس خواند. برای کمک به مخارج خود و خانواده به شغل قالی بافی روی آورد و مشغول کار شد. سال های انقلاب کودکی بیش نبود اما همراه با دیگر ...
زخم دل قربانیان خطاهای پزشکی
. این جور وقتها دائم از خودت می پرسی توچقدرمقصری؟ اگر این کار را نکرده یا کرده بودی شاید این اتفاق نمی افتاد. این عذاب وجدان وقتی با فقدان روبه رو می شود آنقدر وحشتناک است که تا سال های سال نمی توانی از آن رها شوی. خطای پزشکی وقتی اتفاق می افتد تو صدایت به هیچ جا نمی رسد و کسی به تو حق نمی دهد بپرسی چرا؟ پزشک اصلاً قائل به پاسخگویی نیست و آنقدر موضعش بالاست که زیر بار اشتباهش نمی رود. انگارآن پزشک ...
نقدی بر فهم شاعرانه از قیام عاشورا
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) ، دهم مهرماه سال جاری مصاحبه ای از استاد محمدعلی مجاهدی با کد خبر 3648019 در ایکنا به آدرس اینترنتی http://iqna.ir/fa/news/3648019 منتشر شد. بخشی از این مصاحبه درباره نظر استاد نسبت به ممنوعیت چاپ کتاب شهید جاوید نوشته آیت الله صالحی نجف آبادی بود. با توجه به اینکه مجاهدی در آن مصاحبه، اتهاماتی را علیه آیت الله نعمت الله صالحی نجف آبادی و کتاب ...
ماجرای شگفت انگیز نجات مردجوشکار از چاه
برای اینکه در خلوتی ساختمان نیمه کاره راحت تر صحبت کند به آنجا آمده بود. این آخرین روزنه امیدم بود. در یک لحظه تمام توانم را درگلویم آورده و فریاد زدم: سید سید؛ به فریادم برس. یاقمربنی هاشم تو را به خون حسین ودستان بریده ات نجاتم بده . برای لحظه ای صدایش قطع شد ولی ناگهان به لب چاه آمد و گفت: عباس؛ خودت هستی؟ آنجا چه کار می کنی؟ وقتی صدایم را شنید باعجله و برای آوردن کمک به خیابان رفت و چند دقیقه ...
هیچ سرمایه ای در بازار هستی به سود دهی قرآن نیست
قیامت پرونده را به دست خودم می دهند و به من می گویند: اِقْرَأْ کتابَک کفی بِنَفْسِک اَلْیوْمَ عَلَیک حَسِیباً ؛ بخوان و نمره اش را خودت بده! منِ خدا نمره نمی دهم، پیغمبرم هم نمره نمی دهد. پرونده ات را ببین و خودت بگو که با تو چه کار کنم! آدم خیلی باادب باشد، سرش را پایین می اندازد و به جهنم می رود. خیلی باادب باشد! آنهایی هم که اهل بهشت هستند، منتظر دستور پروردگارند. این سه تا چراغ بود. حالا ...
از شهدا خواسته بود، دلبستگی به همسر و دخترش را بگیرند
اگر قسمت شد تا دوباره بروید من رضایت دارم. تا اینکه سال 93 ماموریت عراق پیش آمد و قرار شد برای سه ماه به عراق برود اما بعد از مدتی که تقریبا 30 روز می شد به کشور بازگشت. بعد از ماموریت عراق یکسالی طول کشید که به سوریه اعزام شد، من نمی دانستم مسئله چیست و صحبتی هم از رفتنش به سوریه نبود. نمی دانستم چه اتفاقی افتاده، حتی یکبار گفتم چرا حرفی از رفتن نمی زنید؟ تا اینکه بعد از شهادت متوجه شدم ...
بعد تو ضرب المثل شد، دختران بابایی اند ...
قَدر این سر را شناخت! راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسی، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و گفت: ای راهب ! چه می خواهی؟ . گفت: تو کیستی؟ گفت: من فرزند محمّدِ مصطفی و پسر علیِ مرتضی هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم و ساکت شد. راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمی دارم تا بگویی: من ، شفیع تو در روز قیامت هستم سر به سخن درآمد ...
شعر طنز ناصر فیض در پاسخ به ترامپ
مدیر 2 آبان 1396 4:41 ب.ظ 74 بازدید بدون دیدگاه شعر طنز ناصر فیض در پاسخ به ترامپ : فارغ از بحث علم جغرافی سخنت بود جمله حرّافی غالباً موجبات شأن خودت بوده در شان دیگران نافی تاجری فاجری چه می دانی که سیاست کجا و صرّافی فی المثل بزچران چه می داند که چه شد سرنوشت قذّافی تازه باور نمی کنم،حتّی ...
از آق قلا تا سوته همراه با سختی های تبلیغی یک طلبه (بخش نخست)
دادم که می توانم با نوارهایی که از اساتید با خودم می برم درسم را دنبال کنم. او هم پذیرفت ؛ خیلی راحت تر از این که من فکر می کردم. تا به خودم آمدم پشت خاور سوار بودم . خیلی خرت و پرت نداشتیم . وقتی همه چیز را سوار خاور کردیم جا برای خود ما هم بود. البته فکر نکنید که من این قدر نسبت به خانم و بچه کوچکم بی قیدم که نسبت به سختی آن ها بی خیال باشم . قضیه این بود که روز قبل با راننده طی کرده ...
بیرانوند : آن شخص یا آن کسانی که باید بفهمند، متوجه می شوند و به خیال خودشان من کم می آورم
) امان از دست شما رسانه ها! * خودت گرد و خاک کردی! چه ربطی به ما دارد؟ نگفتی منظورت چه کسی بود؟ آن شخص یا آن کسانی که باید بفهمند، متوجه می شوند. به خیال خودشان من کم می آورم اما این طور نیست (با حرارت بیشتری) من کم نمی آورم جلوی هیچ کدام از این شیطنت ها! ببینید، همه ایران می دانند من چقدر سختی کشیدم تا به اینجا برسم. زندگی من مثل یک فیلم سینمایی است. جنگیدم و ...
استاد انصاریان: خداوند مارک توقف و ایستایی به احدی نزده است/ خود شناسی از یکسال عبادت بهتر است
جنازه ات گریه می کرد، خیلی بهتر از این بود که الآن در مقابل نمایندهٔ خدا و خلیفهٔ پروردگار که دارای خلافت کلیهٔ الهیه است، بیایی و موضع گیری کنی و بگویی هرچه می گویی، قبول ندارم و آنچه که من می گویم، باید قبول کنی؛ تو بیشتر از این لیاقت نداری که بمیری و مادرت برایت گریه کند. هشت روز بعد، اول طلوع آفتاب از ایستایی درآمد، یعنی فهمید؛ این نقطه مهم است که آدم خودش را بفهمد که در حرکت است یا در ایستایی ...