سایر منابع:
سایر خبرها
ستاره ای که فرشته نجات مادرش شد
، صحنه ای دیده اید که شدیدا شما را تحت تاثیر قرار داده باشد؟ خیلی. دختربچه 17 ساله ای را دیدم که دستانش زیر آوار قطع شده بود و روده ها و احشام شکمش بیرون ریخته بود و مجبور شدم خودم با دست های خودم، روده و احشامش را جمع کنم و داخل شکمش بریزم تا به بیمارستان منتقل شود. اجساد خانواده 4 نفره ای را بیرون کشیدیم در حالی که همدیگر را در آغوش کشیده بودند، آوار روی سرشان خراب شده بود و زیر ...
قصاص؛ فرجام قتل در دوئل عشقی
او زدم. بعد درگیری بین ما تمام شد و از هم جدا شدیم. موتورم در محل جا مانده بود، بعد از چند دقیقه برگشتم موتورم را بردارم. متهم ادامه داد: وقتی برگشتم، مقتول دوباره به من حمله کرد. او قمه در دست داشت و خواست من را بزند که من هم برای دفاع از خودم، قمه ای را که دستش بود، گرفتم و یک ضربه زدم و بعد فرار کردم. با پایان گفته های متهم و صدور کیفرخواست علیه او، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم ...
شکنجه کارگران افغانی در قفس کبوتران!
سهرابی گفت: من کارگر فصلی هستم و همیشه به میدان نزدیک محل زندگیمان می روم و به دنبال کار می گردم. هفته گذشته هم مثل همیشه در همان میدان دنبال کار بودم که یک خودروی پژو پارس با دو سرنشین مرد و یک زن جلوی پایم ترمز کرد. آنها گفتند که برای تعمیر خانه ویلایی شان نیاز به کارگر دارند و پول خوبی هم در این رابطه پرداخت می کنند. من هم قبول کردم. سوار خودرویشان شدم ولی در راه آنها دست و پای مرا بستند و داخل ...
ربوده شدن دختری که با یک پسر ارتباط داشت
ادامه بدهد. آن جوان که م نام دارد بسیار سمج بود و با توسل به ترفندهای مختلف سعی داشت همچنان دخترم را به بیراهه بکشاند ولی موفق نمی شد تا این که چند روز قبل، با طرح یک نقشه بی شرمانه، دخترم را به گروگان گرفته و با چند تن از دوستانش به باغی در اطراف چناران برده است .من وقتی ماجرا را فهمیدم با همسر سابقم تماس گرفتم و او را در جریان موضوع قرار دادم. در پی اظهارات این زن کارآگاهان اداره جنایی ...
جزیره های لاکچری در شمال شهر
مدرن در مراسم تولد و عروسی در شمال شهر تهران و برخی شهرهای بزرگ خبر داد که در آن از دختران جوان به عنوان دکور های زنده شخصیت های کارتونی استفاده می شود: " چندروز پیش عکس های برگزاری مراسم عجیب و غریب تولد یکی از کودکان سلبریتی اینستاگرامی میان شبکه های اجتماعی دست به دست شد. این سلبریتی سه ساله که به خاطر تبلیغات بسیار زیاد صفحه اش شناخته می شود، در مراسم تولدش از چندین دختر جوان با ...
جست وجوی نفس های گرم زیر آوار سرد
صدای ناله و شیون بلند می شد. ولی ما باید به گونه ای عمل می کردیم که دقتمان قربانی احساساتمان نشود تا بتوانیم افراد بیشتری را نجات دهیم. وقتی یک نفر زنده از آوار بیرون می آمد چراغ امید در دلمان روشن می شد و با انگیزه و تلاش بیشتر به کارمان ادامه می دادیم. آن شب را به سختی به سحر رساندیم. یکباره متوجه شدم آقایی به دنبال همسرش زیر آوار می گردد سریعاً با همکارانم برای امدادرسانی به محل حادثه ...
نمایش می دهم، پس هستم!
مجله چلچراغ نوشت: برای منی که می نویسم، اینستاگرام هیچ وقت شبکه اجتماعی محبوبم نشد. حتی تحصیلات سینمایی و علاقه زیادم به عکاسی بر میل قدرتمندم برای نوشتن و اساسا فهم آدم ها و روزگار و حال و زندگی شان غلبه نمی کرد. چرا این را می گویم؟ یعنی علاقه ام به تصویر هم کمک نکرد که یک اینستاگرام ساده بسازم. در لیست پیگیری هایم، پیج عکاس های محبوب ایرانی و فرنگی ام و البته طراحان لباس و خانه و ... قرار دهم و ...
آنچه در برنامه نود دیشب گذشت
امیر قلعه نویی از تیم جوانان سپاهان به بزرگسالان رفتم. طی یک سال 6-5 جوان بودیم که کمتر از همه جوانان بازی کردم، چون بازیکنان خوبی مثل ا مید ابراهیمی، احمد جمشیدیان، مهدی کریمیان، محرم نویدکیا، حسین پاپی و ... در آن تیم بودند. ایمانی درباره شرایط زندگی اش گفت: در 17 سالگی ازدواج کردم؛ تا قبل از آن در حاشیه بودم، اما بعد از متاهل شدن اوضاعم بهتر شد. او ادامه داد: در ذوب آهن دوران ...
عوامل شبکه خطرناک حبس کارگران مهاجر به دام افتادند
به مرگ، دست، دهان و پاهایم را بستند و مرا داخل صندوق عقب خودرو انداختند. به نظرم یک ساعتی داخل صندوق عقب زندانی بودم که ماشین ایستاد و در صندوق عقب باز شد. بعد هم آنها با زور و تهدید مرا داخل قفس کبوتران انداختند. تازه آن موقع بود که متوجه شدم حقوق خوب و کار چند روزه وعده ای بوده تا اعتمادم را جلب کنند. حدود 7 روز داخل قفس زندانی بودم و در این مدت مدام تهدید می شدم و کتک می خوردم. آنها که از من ...
وقتی به خانه زن سابقم رفتم نوید را داخل اتاق در وضعیت بدی دیدم و ...
پسرم آن قدر دچار ضربات روحی سنگین در زندگی شد که عاقبت بر اثر افسردگی شدید و ناراحتی های روحی و روانی دست به خودکشی زد. اما آن چه بیشتر از مرگ پسرم مرا رنج می دهد این است که پزشک معالج نوید بدون توجه به وضعیت روحی و روانی پسرم او را از بیمارستان مرخص کرد این درحالی بود که حتی من به عنوان فردی غیرکارشناس متوجه اضطراب شدید او شدم و اصرار کردم که او هنوز بهبودی نیافته و باید مدت دیگری را بستری شود ...
پسر پولدار از دخترم درخواست بی شرمانه داشت تا اینکه او را به یک باغ در چناران بردند
... در حالی که تحقیقات پلیس در این باره ادامه داشت: م متوجه شد که تحت تعقیب پلیس قرار گرفته است بنابراین، دختر جوان را به منطقه سیدی مشهد انتقال داد و او را با یک تاکسی تلفنی به منزل خاله اش فرستاد. دختر جوان بعد از رهایی از چنگ آدم ربا، به پلیس آگاهی مراجعه کرد و با اعلام شکایت از م گفت: من قصد داشتم به رابطه ام با م پایان بدهم چرا که از این وضعیت خسته شده بودم اما او به منزل دوستم آمد و مرا ...
قتل شوهر معتاد با دستور زن ناراضی
پیشنهاد ازدواج می دهد ولی او قبول نکرده و شوهرش را علت اصلی این ازدواج بیان می کند. مجید وسوسه می شود برای جلب رضایت زن مورد علاقه اش حتی دست به قتل بزند و در نهایت با معرفی خود به عنوان مامور مبارزه با مواد مخدر به خانه مهدی می رود و از اعتیاد و ترس او از بازداشت سوءاستفاده می کند و او را به بیرون شهر کشانده، داخل ماشین با او درگیر می شود و نقشه اش را به اجرا گذاشته و با چند ضربه چاقو او را ...
بیمه عمر برای کودکان زلزله زده
آینده ای مطمئن تر را برایشان رقم زد. اما چند روز پیش که موج زلزله سراسر کشور را در برگرفت، با خبر شدم جوان خیر ما بازهم دست به کار شده و این بار برای زلزله زدگان غرب کشور خود را به منطقه زلزله زده رسانده است. او پیرامون این اتفاق می گوید: در باشگاه مشغول ورزش بودم که دوستم پرسید خبر زلزله را شنیدی؟ گفتم نه و به سراغ تلفن همراهم رفتم تا سایت های خبری را چک کنم. وقتی فهمیدم فاجعه زلزله ...
وقتی زلزله را با بمباران اشتباه گرفتم
این همه کار شبانه روزی می گویند جا برای من نیست. مرد روحانی رو کرد به مسئولین پرواز و گفت: این خانم را ببرید جلوی هواپیما و جای من را به او بدهید. آن لحظه نمی دانستم چه کسی دارد پا در میانی می کند و به احترام گفته کی مرا در هواپیما جا دادند. در حین پرواز می شنیدم که آن مرد روحانی را آقای خامنه ای صدا می زنند. وضعیت پروازها خیلی سخت و دشوار بود. چند ساعتی در هواپیمای 330 نشستیم ...
8 سال تجاوز ناپدری به دختر نوجوان
به گزارش خبرگزاری کودک و نوجوان ، این دختر 16 ساله به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: وقتی پدرم را از دست دادم دو سال بیشتر نداشتم و معنی نداشتن پدر را نمی فهمیدم. از آن روز به بعد مادرم سرپرستی من و خواهر پنج ساله ام را به عهده گرفت و ما همچنان نزد خانواده پدرم زندگی می کردیم. چند سال بعد مادرم با یکی از بستگان نزدیک پدرم ازدواج کرد تا زندگی ما سر و سامان بگیرد ...
فوتبالدوستان ایرانی پرو را به همگروهی با ایران ترجیح می دهد / تلاش برای حفظ رکورد شمسایی
: زمان امیر قلعه نویی از تیم جوانان سپاهان به بزرگسالان رفتم. طی یک سال 6-5 جوان بودیم که کمتر از همه جوانان بازی کردم، چون بازیکنان خوبی مثل امید ابراهیمی، احمد جمشیدیان، مهدی کریمیان، محرم نویدکیا، حسین پاپی و ... در آن تیم بودند. ایمانی درباره شرایط زندگی اش گفت: در 17 سالگی ازدواج کردم؛ تا قبل از آن در حاشیه بودم، اما بعد از متاهل شدن اوضاعم بهتر شد. او ادامه داد: در ذوب ...
آرزو و سهراب هم در این ماجرا بودند! / شقایق راز قفس شکنجه مرد خشن را گفت+ عکس
.... روز حادثه در میدانی حوالی سعادت آباد منتظر کار بودم که خودروی پژو پارسی جلو من توقف کرد. داخل خودرو دو مرد و یک زن بودند که یکی از آنها گفت: برای چند روز نیاز به کارگر ساختمانی دارد. پس از اینکه درباره دستمزدم به توافق رسیدیم سوار خودروی آنها شدم و به راه افتادیم. داخل یکی از بزرگراه ها بودیم که دو مرد جوان به من حمله کردند و دست و پا و دهانم را با چسب پهن بستند و بعد هم مرا به داخل صندوق ...
تهران، زندگی بدون توازن
تمام شده. مدتی در شهر خودم در یک رستوران کار می کردم. 800 هزار تومان حقوق می داد از 11 صبح می رفتم تا 12 شب. البته از ساعت 4 تا 7 بعد از ظهر استراحت داشتیم. نه پنج شنبه داشتم نه جمعه، برای همین راهی تهران شدم تا شغل بهتری دست و پا کنم. ابتدا به یک رستوران در تهران رفتم ماهی یک میلیون و 200هزار تومان حقوق می گرفتم، ناهارم را هم می دادند و شب را در رستوران می خوابیدم اما بعد از مدتی از آنجا هم آمدم ...
طناب دار؛ پایان دوئل عشقی
به گزارش جام جم ، 19 مهر 94 درگیری چند مرد جوان در خیابان آذری تهران به مرگ حمید منجر شد. قاتل مردی به نام سعید بود که پس از چند روز دستگیر شد و با اعتراف به قتل به زندان افتاد. پرونده برای صدور حکم به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم در جلسه محاکمه در مقابل درخواست قصاص اولیای دم، گفت: من کارمند یک شرکت تجاری بودم. پس از مدتی به راحله، منشی شرکت علاقه مند شدم و قرار ...
زندانی کردن در قفس کبوتر برای باج گیری میلیونی
، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران گفت: مدتی قبل برای کار، قاچاقی از افغانستان به تهران آمدم تا اینکه حدود 8روز قبل در یکی از میدان های تهران خودروی پژو پارسی مقابلم توقف کرد. داخل ماشین، یک زن و 2مرد بودند که مدعی شدند برای نظافت خانه ویلایی شان نیاز به کارگر دارند و پول خوبی پیشنهاد دادند. من هم سوار ماشین شدم و راننده حرکت کرد. وی ادامه داد: لحظاتی بعد متوجه شدم که راننده ...
رابطه با منشی شرکت به خون کشیده شد | اعترافات متهم در دادگاه
بازداشت شد و در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در آن جلسه جهان به تشریح جزییات ماجرا پرداخت و گفت: در یک شرکت خودروسازی کار می کردم که به منشی شرکت به نام مریم علاقمند شدم. من به او پیشنهاد ازدواج دادم. مدتی از رابطه دوستانه ما نگذشته بود که رفتارهای مریم تغییر کرد و دیگر به محل کارش نیامد. چند بار با او تماس گرفتم اما جوابم را نداد. وقتی پرس و جو کردم متوجه شدم ...
خلاصه برنامه نود دیشب 29 آبان
قلعه نویی از تیم جوانان سپاهان به بزرگسالان رفتم. طی یک سال 6-5 جوان بودیم که کمتر از همه جوانان بازی کردم، چون بازیکنان خوبی مثل ا مید ابراهیمی، احمد جمشیدیان، مهدی کریمیان، محرم نویدکیا، حسین پاپی و ... در آن تیم بودند. ایمانی درباره شرایط زندگی اش گفت: در 17 سالگی ازدواج کردم؛ تا قبل از آن در حاشیه بودم، اما بعد از متاهل شدن اوضاعم بهتر شد. او ادامه داد: در ذوب آهن دوران خوبی ...
خودم را برای اعدام هم آماده کرده بودم
تحت نظر ساواک قرار داشتند. به ویژه جلسات تفسیر ایشان در مسجد کرامت و امام حسن که پوششی بود برای بیان معارف انقلابی، ضبط و صورت جلسه می شد. سرانجام در دی ماه 1353، ساواک پس از ورود به منزل آیت الله خامنه ای در مشهد و تفتیش خانه، ایشان را دستگیر و بخشی از کتابها و دست نوشته های ایشان را ضبط کرد. این دوره که سخت ترین دوره زندانی آیت الله خامنه ای بود در در زندان کمیته ی مشترک ضدخرابکاری در تهران سپری ...
علت گرایش جوان ها به مخدر گل
صد برابر حشیش عمل می کند. من روزی چند بار مجبور بودم مصرف کنم. مثل یک معتاد فقط مصرف می کردم تا سرپا باشم. چه حالی داشتی؟ - گیج بودم. همه چیز یادم می رفت. دیگر نمی توانستم به مغازه پدرم بروم چون با همه دعوایم می شد. من که به واسطه ماده حشیش مدام روی دور توهم خنده بودم، به یک آدم منزوی تبدیل شدم. چشمانم هر روز کاسه خون بود و خانواده ام از همین طریق متوجه شدند که من چند سالی ...
شاهرخ پسر همسایه با زنم ارتباط داشت / خواهر 18 ساله او را دزدیدم و انتقام شیطانی گرفتم!
نرجس حمله کردیم و دست و پای پدر و مادرش را بستیم و آنها را در اتاقی حبس کردیم. نرجس دختر ریزنقشی بود به همین دلیل به تنهایی او را گرفتم و سوار ماشین کردم. ابتدا به مشهد رفتیم و بعد به تهران، اما وقتی متوجه شدم پلیس ما را شناسایی کرده نرجس را به خانه خواهرم در کرج بردم. بعد از توضیحات مرد جوان، نرجس نیز تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: آن شب در خانه دور هم نشسته بودیم که ناگهان منصور و همراهانش ...
پایان ترس از آبروریزی؛ دختر جوان همه داستان را برای پلیس گفت
مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد به دبیرستان ما آمده بود و درباره آسیب های ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان سخن می گفت و خطرات و عاقبت این گونه ارتباطات را در یک کارگاه آموزشی گوشزد می کرد. وقتی سخنان مشاور پلیس به پایان رسید من هم تصمیم خودم را گرفتم، دلم را به دریا زدم و از ماجرای خیانتی گفتم که ... به گزارش برنا، دختر نوجوان در حالی که از دستگیری شیطان سابقه دار خوشحال بود ...
گزارش زنده: نود؛ مستقیم از استودیو 11
.... -حافظ ناظری، امیر تتلوی موسیقی سنتی است! -فوتبالی ها این هفته برای مردم صبور، مقاوم وقهرمان کرمانشاه سنگ تمام گذاشتند. شهریار ثابت کرد که نسل تختی، هنوز هم منقرض نشده است. - یک بخش از سخنرانی دکتر پرفسور حسن عباسی درباره علی دایی، این هفته در بین بازیکنان فوتبال دست به دست شد. قویا امیدواریم فعالیت های آقای دکتر ادامه داشته باشد. به ویژه در روزهای تعطیلی برنامه ...
گلایه های تنها گورکن دارالسلام کاشان / به خاطر نداشتن حمام خاک گور را با خودم به خانه می برم
سازمانی شدند اما من با 6 سال سابقه کار که حقم بود سازمانی شوم، هنوز سازمانی نشدم. * قرار بود بیمه دارالسلام شوم به من گفتند اگر یکسال اینجا سابقه خدمت داشته باشی می توانی بیمه دارالسلام باشی و من گول خوردم و هنوز بیمه دارالسلام نشده ام. * گورکن آرامستان هلال ابن علی(ع) یکی از اهل سنت بود به من پیشنهاد دادند بروم آنجا با تمام مزایا، اما چون به سازمان دارالسلام تعهد داده بودم ...
نامگذاری مسجد امام در اوج اختناق
سالگی و درسال 1328، با دخترخاله خود ازدواج کرد و حاصل این ازدواج شش پسر و پنج دختر بود که یکی از پسرها به فیض شهادت نائل آمد. وی پس از چهار سال تدریس و تحصیل در حوزه علمیه رفسنجان به قم رفت تا مدارج بالاتر علمی را طی کند. در آنجا از محضر آیت الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی بهره جست و در درس خارج آن بزرگان شرکت کرد. پس از دو سال بار دیگر به زادگاه خود بازگشت و در آنجا به فعالیت های علمی و اجتماعی ...
تفسیر آیات 10-18 سوره آل عمران
خداوند این حب را طوری قرار داده که انسانها را به سوی خود جذب کند، و آنان را از غیر خودش باز دارد، چون زینت دادن امری مطلوب و جالب است، که با غیر خودش ضمیمه می شود و انسان را به سوی آن غیر، جلب می کند، (مثلا خانه ای ساده که جلب نظر مشتری را نمی کند زینت می کنند، تا به تبع آن زینت، خانه هم جلب توجه کند(مترجم )) و یا زنی که قیافه جالبی ندارد خود را زینت می کند، تا به تبع آن زینت، خودش هم زیبا شود، و مرد را به سوی خود بکشاند، پس در حقیقت مقصود اصلی همان امور زینت آور است، و زن از این مقصد استفاده می کند. انتهای پیام/ ...