سایر منابع:
سایر خبرها
قطعه ای جدید از حامی منتشر شد
... میگه لالایی نازکم بخواب بابا فردا میاد دلش هنوز پیش توئه دوست داره خیلی زیاد پشت سرش آتیشه و گلوله و میدون مین چشماتو هم یذار تو خواب از گونه هاش بوسه بچین اما نه گون هاشو نه میگن بابات سر نداره دل منم مثل تو این قصه رو باور نداره لالایی که چشمونت قشنگه نگاهت رنگ باروت فشنگه بابا چشماتو داره غم نداره تا جون داره با این دیوا میجنگه ...
آنتالیا اونجوری که فکر می کنید نیست ولی واقعا عجب جایی هست+عکس
به دبی رفته بودم نسبتا گرونتر، با همسفرم که پسر خالم بود صحبت کردیم و دیدیم تقریبا با همین مبلغ می تونیم بریم روسیه در نتیجه سال گذشته سفرمون به آنتالیا معوق شد. اما امسال هم دوباره شهریور شد و من سفر خارجیم را نرفته بودم تو این فکر بودم که برم استانبول، که خیلی اتفاقی یکی از همکارای سابقم تماس گرفت و گفت که تا حالا خارج از کشور نرفته و با یکی می خواد بره که هم سابقه سفر داشته باشه و هم ...
زلزله غرب کشور در ادبیات پارسیان
شانه را محکم دار با گریه بروی شانه لرزید زمین شهدخت روستایی فارسی ---------------------------------------------------------------- شد به آهنگ عجیبی خاک ما زیر و زبر خانه ها لرزید و لرزیدند دل ها بیشتر آن تکان ناگهانی تا همیشه خواب کرد کودکان خفته در گهواره را بار دگر دست های کوچکی از خاک بیرون مانده است دست هایی بر ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (457)
!! 17٫ این بدل مسی اومده میگه مسی به من توهین نکرد بهش فحش ندید، برو بابا کی به خاطر تو فحش میده؟ این کار عادت شده واسه ما، تو کی باشی؟! 18٫ اون لحظه ای که ساعت و کوک میکنی واسه 5 صب میفهمی که زندگی چقدر پوچه! 19٫ خود اسکندر اگه میدونست قراره اینجوری با یادگاری نوشتن تخت جمشید رو به فنا بدیم هیچ وقت با آتیش زدن اونجا خودشو بدنام نمیکرد! 20٫ ...
برای رفع تشنگی سراغ آب برف پاک کن ماشین ها رفتیم
خانوم همه مون زلزله زده ایم. همه شهر زلزله زده است. ما کنار ورودی شهر چادر زدیم. چند تا چادر هستیم، فرهنگی و کارگر و راننده و کارمند... همسایه مون، همون کارگر، تمام ترسش اینه که اگه کمک های مردم، اگه این شور کمک و همدردی قطع بشه چکار کنه. میگن چرا شهر رو ترک نکردین. نمی تونستیم بریم. کجا می رفتیم؟ اون شبی که زلزله اومد، من 5 لیتر بنزین توی ماشینم داشتم. ولی کجا می رفتم؟ تلفن ها آنتن نمی ...
آقاخان: شادی بعد از گلم رو خیلی دوست دارم
بعدش هم نمی دونم چی شد که من دیگه دعوت نشدم چون من عملکرد خیلی خوبی تو لیگ یک داشتم. اون موقع در پنج بازی تیم ما پنج گل زده بود که چهارتاش رو من زده بودم ولی متاسفانه دعوت نمی شدم. البته از ته قلبم برای تیم ملی امید آرزوی موفقیت کردم که متاسفانه تیم ملی امید هم موفق نشد و حسرت چهل سال عدم حضور در المپیک روی دل مردم موند. کلا به استقلال و پرسپولیس خوب گل می زنی؟ آره خدا رو شکر ...
دو سال و هفت ماه دیوانه وار یک نفر دوست داشتم
میرفتم نامرد انگار آرامش رو به چهره ش آرایش کرده بودن و موهاشو هزارتا زنِ زیبا با ظرافت بافته بودن، هر بادی که میوزید و شالش تکون میخورد دست و تن و دلم میلرزید. اصلن یه حالی بودم. یه ساعتی از مسیر گذشته بود که با خودم عهد کردم وقتی رسیدیم به مادرم بگم حتما با مادرش حرف بزنه، داشتم نقشه میکشیدم که چی بگم و چه کنم که مینی بوس کنار جاده ایستاد و اون دخترِ کُرد با مادرش پیاده شد و رفت. همه چیز تو چند لحظه ...
نفرین 2018 غیر قابل انتشار/طنزنامه بلاغ
رفته بود خرید کنه، یه مدته خرید خونه افتاده گردنش، اونجا هم یه دونه ارزانسراست، قیمت هاش چند ساله ثابته؛ بالا نرفته، حمید می ره اونجا خرید. +: نه نه! ببینید؛ اصلاً در رسانه ها صحبت خرید نبود، صحبت بست نشینی بود، شما رفتید اونجا که کار بقایی رو تایید کنید؟ محمود بهار: بست نشینی کدومه، یه بار من چند سال پیش آبجوش ریخت روپام، چون نمی تونستم لباس بپوشم؛ نتونستم بیام بیرون چند روز ...
مادر شهید: زنده بود برای دفاع از حرم راهیش می کردم/پس از 34 سال انتظارم به پایان رسید
جوانانی همچون پسر خود را تحمل کند؟ اما این مدت، مادر، غم دوری را تحمل می کرد و گلایه نمی کرد؛ حالا با نگاهی پر از درد رو به ما می گوید عزیز دل مادر؛ تو این چند سال دلتنگی هامو تو خودم می ریختم؛ نهایتش می رفتم سر یاد بودی که برات درست کرده بودیم؛ یادته میومدم باهات درد و دل می کردم؟ با این حال قرار است اکنون انتظار به سر آید و غم و شادی آمیخته شود عزیز مادر میدونی چگونه ...
آرزوی سید مصطفی موسوی نابودی داعش بود
اکرم جدیدی ممتاز- ایسکانیوز ،درخت سبز آزادی و آرامش در کشور عزیزمان مدیون خون جوانانی است که با گذشتن از آرزوهای خودآبیاری شده است. درختی که به برکت پاکی خون آنها ریشه ای عمیق در خاک ایران دارد و سایه این درخت همیشه بر سر ایران و ایرانی خواهد بود. در هفته بزرگداشت بسیج جادارد یادی کنیم از شهیدانی که برای اسلام فراتر از مرزهای ایران جانفشانی کردندشهیدانی که نه از زندگی دنیا بهره ای داشتند و نه حتی به دنبال چشم اندازی از آینده دنیایی بودند آنها با ...
گلایه رضا شفیعی جم از سواستفاده های تبلیغاتی
سرمایه گذار میگیرند وسفره ای میشود برای صدها انسان دیگر که متاسفانه سالهاست با توجیح این که بابا اینا پولای خوبی میگیرن دست تو جیب این قشر میکنن بدون ریالی سهمو درصد بامعرفتا هنرو هنرمندوفقیر وفقیرتر میکنند بعد وقتی هنرمند پیشکسوتی گوشه بیمارستان دولتی میمیرد تازه هزار جور حرف وحدیث میسازند ،فرداوفرداها بچه های خودتون از هنر وهنرمندیشون میخوان نون بخورن اون موقع خیلیا میفهمن هنرمندام (نقاش ،موزیسین بازیگرو...)گناه داشتن ممنون ازاحترامو رعایتتون. لطفا به اشتراک بگذارید. ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (463)
" :) 13. به بابام گفتم نون پونزده درصد گرون شده من دیگه نون نمیگیریم گفت نه که تو این سی سال نون گرفتی برامون. 14. ترسناک تر از نیسان آبی زن پراید سواریه که سر صب بچه شو میبره مهدکودک... 15. خیلی دوست دارم برم خونه رضا صادقی ببینم شلوارکو رکابیشم سیاهه یا فقط تو تلوزیون ادا در میاره! از اون نگاه ها که حواسش نیست ... 16. از دیجی کالا یه پاک کن هزار ...
کرمانشاه نو سلام
تلفن زدن به شوهره؟؟! خب بعدا باهاش حرف بزن. کلی کار رو سرمون ریخته... معلوم شد که مردی کیلومترها دورتر، با جادوی کلمات باعث شده که خواهر کوچیکه دست از کار کشیده و در گوشه ای از اتاق به گوشی پناه ببرد. به خواهر بزرگ رو کردم و گفتم: بر آنها خرده مگیر که جوانه زدن آشیان زندگی شان به دو سال هم نرسیده اما دختر تو رسیدن به سن تکلیفش رسیدنش را سال قبل جشن گرفته اند. آنها هنوز زیر خنکای سایه ...
20 ساله کلید می سازم
بودم که پدرم تصادف کرد و به رحمت خدا رفت. بچه اولشون بودم. مادرم جوون بود. اونم شوهر کرد، بعد شیش سال. بعد با مادربزرگم زندگی می کردم. سوم راهنمایی رو که گرفتم اومدم تهران. 2سال آهنگری کار کردم، بعد رفتم کلیدسازی. تهران رو نمی شناختم. چند سالی شاگردی کردم. از همشهریام که اکثرا تو این کار هستن یاد گرفتم. بعد واسه خودم کار کردم. چطور شد که بعد از آهنگری رفتین طرف کلیدسازی؟ خب، ...
فرهنگ + شهروندی
: باشه و کارش را ادامه داد. او کمی این پا و آن پا کرد و دوباره گفت: فقط نخ نداره. نمی دونم چه جوری وصلش کنم. تو بلدی؟ پدر دوباره نشنید. با بی حوصلگی از جایش بلند شد، رفت آن طرف حیاط، آچار را برداشت و دوباره برگشت. او هم دنبالش رفته بود و یک بار دیگر حرفش را زده بود، ولی باز جوابی نشنیده بود. پدر دوباره پای موتور نشست و یک بار دیگر گفت: بابا بلدی نخ بزنی واسش؟ پدر یک لحظه سرش را برگرداند، نگاه تندی ...
غنای فرهنگی جامعه با وقف دانش تضمین می شود
برای اهداف مهم مثل تأمین سفرحجاج بیت الله الحرام و افراد درمانده در سفر صورت گرفته است. نمونه های دیگر وقف برای زائران امام حسین(ع) و امام رضا(ع) است که سال هاست جریان دارد و مؤمنان را برای زیارت اهل بیت(ع) ترغیب می کند. هدف دیگر وقف نگاه اقتصادی و اجتماعی آن است، یکی از اهداف وقف این است که فقیر در جامعه باقی نماند؛ یعنی جامعه اسلامی، جامعه ای عاری از فقر باشد، به همین منظور وقف به عنوان ...
من بودم و معراج شهدای شهر و لباس تیره مادر
در ذهنیت کودکانه و ساده ام، همواره منتظر مسافری بودم که چند وقت پیش از سفر به من گفته بود. حالا من بودم و معراج شهدای شهرمان و اندوه و اشک آشنایان دور و نزدیک و لباس تیره مادر من آن وقت ها چه می دانستم وقتی پا به مدرسه می گذارم باید از همان آغاز تمرین کلمه ای مشغول شوم که مدت ها منتظر بودم. وقتی معلم سرمشق بابا آب داد را روی تخته نوشت با خود گفتم: راستی! بابا کی از سفر بر می گردد. ...
داستان یک تناقض
معنوی کنه، پست و حقیر و... و بدتر از اونا کسیه که ازشون دفاع می کنه. *نوید محمدزاده هم بد هَوَلِ دیده شدنه. *حالا اون نوید... رفته یه کار بسیار... انجام داده، شمام برای ابراز نفرت تون از این کارش هی عکس رو پخش می کنید؟ *چند اشتباه بچگانه که نویدمحمدزاده انجام داد: با قربانیان زلزله سلفی نگیرید، اگر هم می گیرید، نخندید، اگر هم خندید، لطفا منتشرش نکنید. دکوپاژ تلخ عکس جوری است که ...
بدبختی ، مستأجر ثابت این خانه هاست
تخم مرغ خورده، حالش خراب شده. عمو همان مرد جوان است! مادر خیابان را بالا و پایین می کند: شوهرم 15 ساله رفته است. مگر چند سال داری؟31 سال. چندسالگی ازدواج کردی؟ یادش نمی آید. چند تا بچه داری؟سه تا.16 ساله بود که شوهر رفت و ماند او و دختر بچه ها. الان هم رفتار یک مادر را ندارد. بیشتر یک دختر سر به هوا و گیج می ماند تا مادر سه بچه.هیچ کدام از بچه ها مدرسه نمی روند: به بابایشان گفتیم بیا ...
اس ام اس شهادت امام حسن عسکری (2)
تمام سروری شهادت امام عسکری (ع) تسلیت باد _______________________________________________________ دیده گریان نشود روز جزا در محشر هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود شهادت امام عسکری (ع) تسلیت باد _______________________________________________________ آمده بالین بابا گوهرِ درّدانه ای بر سر و سینه زند در کنج غربت خانه ای ...