سایر منابع:
سایر خبرها
عکس های خنده دار از حیوانات که درست به موقع گرفته شدند
امتیاز خبر: از تعداد رای دهندگان برترین ها : بهترین نکته درباره حیوانات این است که آن ها غیرقابل پیش بینی و بنابراین کاملا خنده دار هستند. این خرس شبیه ماست وقتی نصفه شب یواشکی سر یخچال و سراغ اسنک ها میریم. این گربه فقط می خواد یک سلفی بگیره و از قافله اینستاگرامی ها عقب نمونه. وقتی تو روز بارونی یه نیسان با سرعت از کنارت رد میشه. نگاه کن چه ...
دلگرم بودم که پیکر پسرم سالم است
شنیدن خبر شهادت پسر را اینطور روایت کرد: روز جمعه بود، دیدم یکی در می زند. من صبح به نماز جمعه رفته بودم و فهمیده بودم رفقا خیلی دور و برم هستند و گرم می گیرند. ساعت 4 بعد از ظهر خبر دادند که حاج آقا به مسجد بیا. همانجا فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. از همان پله های خانه رو به قبله ایستادم و اذان گفتم. دیدم در مسجد شلوغ است و سیاه بسته اند. پدر ادامه داد: در معراج الشهدا صحنه ای دیدم که باعث ...
عکس محمد بحرانی، کودکی و خالجان و آبجی مریم
های مختلف مثلا روز تولد به آنها خیره می شویم و سعی می کنیم از لابه لای رنگ های نه چندان درخشان آنها روزهای محو کودکی مان را به یاد بیاوریم... من و هم نسلان من فاصله های محو بین آن عکس ها را با تخیل می سازیم... می نشینیم و به گوشه ای خیره می شویم و بعد... اَاَاَه. این مال اون روزه که خالجان اینا اومده بودن خونمون و تو حیاط زیر آفتاب داشتیم کاهو سرکه می خوردیم.... واای این مال اون روزه که آبجی مریم ...
وقتی با تیمسار بعثی روبرو شدم
من پس از گذشت 7 سال اسارت، در آن زندانی بودم. اردوگاه داخل پادگانی خارج از شهر موصل مانند دژی محکم با دیوارهای بلند در دو طبقه ساخته شده بود. سه اردوگاه دیگر نیز با همین سبک و سیاق اما با اندازه های متفاوت در کنار این اردوگاه قرار داشتند. شب و روز برای زندانی، در این دژهای محکم و بلند خلاصه می شد. ارتباط با دنیای خارج از اردوگاه کاملاً قطع و به جز نگهبانان عراقی و هیأت صلیب سرخ که هر دو ماه یک بار ...
به همین سادگی!
شهاب نبوی طنزنویس از آن روزهایی بود که اصلا حس وحال کارکردن نداشتم. البته فقط آن روز نبود، معمولا این احساس را هر روز داشتم، اما آن روز کمی بیشتر بود. به مامانم گفته بودم، هروقت دچار همچین حسی شدم، در اتاق را باز کند و هرچه به دهانش می آید، بارم کند. مامان هم که معمولا زیادی در قالب نقشش فرو می رفت، وقتی می آمد تا دودمانم را به باد نمی داد و همه بدبختی هایش ازجمله ردکردن خواستگار ...
کوچه اول
| داود نجفی| از دانشگاه که برگشتم، توی خانه مان میهمانی دوره ای بود. خودم را مثل یک اسیر جنگی تحویل میهمان ها دادم تا هر چه سوال داشتند بپرسند. شوهر دختر عموی مادرم پرسید: خوب عمو جون کلاس چندی؟ گفتم: الان دیگه دانشگاه می رم، کلاس و اینا نیست گفت: می دونم بابا، اون زمونا که ما دانشجو بودیم، تو هنوز به دنیا نیومده بودی بحث درس و دانشگاه بالا گرفت و همه شروع کردند از خاطرات مدرسه ی تیزهوشان رفتنشان ...
زیباکلام: با خودم می گویم حیا به چشمت!
دادم که برود و بعد از ظهر همان روز دوباره او را دیدم و با هم درباره کمک ها صحبت کردیم و گفت حدود یک میلیون تومان پول از اساتید و دانشجویان و مسجد دانشگاه جمع کرده اند. همان موقع یکی از همکارانم هم در دانشکده شروع به جمع آوری کمک های مردمی کرد که حدودا هفتصد، هشتصد هزار تومان شده بود. وقتی به خانه برگشتم و تصاویر خرابی ها و زیر و رو شدن زندگی مردم زلزله زده را دیدم، به خودم گفتم که از آن دانشجوی ...
برانکو: از این به بعد هر بازیکنی حاشیه سازی کند جایی در تیم ندارد/ ماهینی و محرمی را به رضاییان ترجیح می ...
بعد از جام جهانی ارزشی قائل نبود که به ایران نیامد و پاسخگو نبود، اظهار داشت: اصلاً چنین چیزی نبود. من قراردادم تمام شده بود. من قبل از جام جهانی قراردادم تمام شده بود. در آلمان ماندم و بقیه بازی ها را نگاه کردم. دادکان هم از سمت ریاست فدراسیون کنار رفت، داود بگوویچ که مربی دروازه بان ها بود به ایران برگشت، اما دو ماه در فدراسیون کسی نبود با او صحبت کند. من هم قراردادم تمام شده بود. بعد ...
سیدجلال و درسی تازه به ستاره های تازه به دوران رسیده استقلال و پرسپولیس ! + عکس
زده اند، چند تایی نمایندگی برندهای معتبر عطر، ادکلن و ساعت را گرفته اند و حالا سیدجلال حسینی با افتتاح کلینیک دندانپزشکی اش مسیر تازه ای را پیش پای ستاره های فوتبال قرار داده است. چند هفته پیش بود که برای اولین بار خبر سرمایه گذاری تازه سیدجلال در فضای فوتبال پیچید و سرانجام با چند تصویر از افتتاحیه کلینیک دندانپزشکی سیدجلال در خیابان جردن (آفریقا یا همان نلسون ماندلا) حالت رسمی پیدا کرد ...
برنامه های هفته سوم آذر کتابخانه های عمومی کشور اعلام شد
خوان 23 آذر ساعت 12 کتابخانه عمومی ارجان شهر منصوریه شهرستان بهبهان برنامه نمایش فیلم و قصه خوانی به مناسبت روز جهانی کودک و تلویزیون 22 آذر ساعت 10 کتابخانه عمومی حاج یوسف بهبهانی شهرستان بهبهان نشست کانون ادبی 21 آذر ساعت 16 کتابخانه عمومی شهید مسعود پیشبهار شهرستان بهبهان نشست قصه خوانی در بخش کودکِ کتابخانه 20 آذر ساعت 10 کتابخانه عمومی علامه ...
سفرنامه مشهد | گردش و تفریح در چالیدره
کردم تا راه بیوفتم. احساس می کردم دیرم شده چون ساعت 6:30 رو رد کرده بود که اسنپ گرفتم و نزدیک ساعت 7:15 به فرودگاه مهرآباد رسیدم. البته بهترین قسمت کار این بود که همراه من زودتر در فرودگاه حاضر شد و صندلی من رو هم کنار خودش رزرو کرد. منم تا رسیدم کارت شناساییم رو نشون دادم و کارت پروازم رو تحویل گرفتم. با رویا سوار شدیم و هواپیما با 45 دقیقه تاخیر یعنی نزدیک به ساعت 9 از زمین بلند شد ...
زندگینامه شهید شاهرخ ضرغام
و با عصبانیت گفت: ای لعنت بر این مملکت کوفتی، بعد بلند گفت: همشیره راه بیفت بریم، همینطور که از در بیرون می رفت رو کرد به ناصر جهود(صاحب کاباره) و گفت: زود بر می گردم! مهین هم رفت اتاق پشتی و چادرش رو سر کرد و با حجاب کامل رفت بیرون. بعد هم سوار ماشین شد و حرکت کردند. مدتی از این ماجرا گذشت. تا اینکه یک روز در باشگاه پولاد همدیگر را دیدیم . بعد از سلام و علیک ،بی مقدمه پرسیدم: راستی قضیه اون مهین ...
قصه پرغصه کارتن خوابی؛ وقتی یک انسان درد هم نوعش را احساس می کند
می کنم و در کنارشان هستم. بعد از این سخنانش، وقتی از علت عشق به مردم از وی پرسیدیم، این گونه پاسخ داد و گفت: یک سری چیزها از بچگی در خونم بوده؛ مثلاً روزهای پنجشنبه چون سه ساعت بیشتر در مدرسه نبودیم، پدرم یک کیف برایم می خرید، پر از دفتر نقاشی و مداد فشاری می کرد و می گفت این ها را بده به مدیرتان تا به بچه هایی که ندارند بدهد، ولی من به مدیر نمی دادم و خودم این کار را انجام می دادم؛ من ...
بلاتکلیفی مصدومان زلزله در بیمارستان ها
توی چادر باشیم. یعنی به شما چیزی ندادند؟ به مردم جیره مشخص چند ماهه و وسایل لازم معیشتی داده اند، اما ما که همان روز زلزله به تهران آمدیم و اون جا نبودیم بعد از ترخیص شدن از بیمارستان تازه اول راهیم و باید دنبال پتو و غذا بدویم. طه، حرف پدرش را قطع می کند و از من می پرسد: خاله میشه عکس مدرسه رو توی گوشیت نشونم بدی؟ تو کانکس چند نفر می تونن درس بخونن؟... و بی آن که منتظر ...
باز گشت از آخر دنیا
که با 4کیلو مواد گرفتنم و زندانی شدم. می گفتن مفسدفی الارض هستی و باید اعدام شی. یه شب سرگذشت زندگی ام رو نوشتم؛ یک دفترچه پر شد. دادمش به دادیار و گفتم قسم ات می دم که تا این رو نخوندی، حکمی برام صادر نکنی. چند روز بعد صدام کرد و گفت این چه سرگذشتی بود که نوشتی! از اون روز من و خونواده ام هر صفحه رو که می خونیم گریه مون بند نمیاد. تو یه گل توی شوره زار هستی که دنیا همچین سرنوشتی برات ...
معمای افغان برها
بچه ها نیست تا درس بخونن مگر اینکه کسی از شهر بیاد و چند هفته ای به بچه هامون خوندن و نوشتن یاد بده. سال پیش مرد جوونی میومد و تو مسجد درس می داد. از اول سال، دیگه ندیدیمش . وقتی از او می پرسم آیا جواز اقامت دارند یا خیر، ساکت می شود و دیگر حرفی نزند. او نیز جزو مهاجرانی که به خواسته خودش یا اصرار دیگران اینجا مانده اند، است.زمان سوار شدن، نوجوانی نزدیک مان می شود. او متولد ...
زیباکلام: صدا و سیما با روحانی زاویه دارد/ من از هلال احمر حلالیت طلبیدم اما صداوسیما باید هزار بار ...
هم بی اعتمادی را قبول دارم و هم این بی اعتمادی را به صورت مطلق قبول ندارم. برای توضیح این موضوع یک مثالی بزنم از چیزی که با چشمان خودم دیدم ؛ در هیچ روستایی نبود که چادری از هلال احمر وجود نداشته باشد. در برخی از روستاها از 5 تا 20 تا چادر هم بود. خب این نشان می دهد که هلال احمر یک کارهایی کرده است. بنابراین درست نیست که بگوییم بی اعتمادی مطلق وجود دارد. به صورت نسبی اعتماد وجود دارد ولی ببینید اعتمادی که می بایست وجود می داشت، نه متاسفانه آن اعتماد وجود ندارد؛ یعنی مردمی که به حساب صادق زیبا کلام سه میلیارد تومان واریز کردند یا به آقای علی دایی و خانم نیکی کریمی دادند، همان مردم دوران جنگ هستند. ...
دیالوگ های رایج در جومونگ/ شرط اصلی خوشبختی!/ کار قابل تحسین شهرداری اصفهان
... پسره از مترو پیاده شد، تو راهروی خروجی یهو بلند با خودش گفت: عه من که تنها نبودم! بعد دوان دوان راه رفته رو برگشت ------------------------------------------------------ اصلش اینه زودتر از آلارم پاشی، یه موزیک ملایم پلی کنی، دوش بگیری، صورتتو شیو کنی، صبحانه آب پرتقال و تخم مرغ بخوری و دوباره برگردی بخوابی ...
خواستم و روی پایم ایستادم
. کل حادثه در صدم ثانیه رخ داد. در این که چه شد یادم نمی آید. پس از دراپاژ راه افتادم و از سمت راست حرکت می کردم و پس از این که به تپه های برفی رسیدم همین تپه ها باعث شد که پرت شوم. نمی دانم تعادلم بر هم خورد یا چوب های اسکی به هم برخورد کردند. قسمت راست صورتم کاملا با دکل مقابل برخورد کرد، چون ارتفاع گرفته بودم و دکل شمشک هیچ محافظی نداشت مستقیما به آهن برخورد کردم. مسیر هم شیب داشت و پس ...
بابا صیغه کرده!
یاسر نوروزی طنزنویس یک غلطی کردم از شوهر سمیرا حمایت کردم مبنی بر این که صیغه کرده و بدبخت شدم، چون همسرم چند ماه است مرا به شکل یک مرد بالقوه صیغه دوست نگاه می کند. سر کار که هستم، رابه را تماس می گیرد ببیند کی بغل دستم است و از ساعت 9 شب دیرتر بیایم، جزء به جزء مشاهداتم را طی روز باید برایش توضیح بدهم. هنوز هم البته قانع نشده، چون شنیده بودم کار طلاق آنها طول کشیده بود. از طرفی سمیرا ...
داستان تولد زیمبابوه با رهبری موگابه
سوی شبه نظامیان سیاهپوست مورد حمله قرار گیرد. یک بازرگان غیربومی احتمال می دهد: زیمبابوه جدید به محلی امن برای این چریک ها بدل خواهد شد زیرا در این کشور شیاطین به قدرت رسیده اند. و البته این روزها هر کسی که از آفریقای جنوبی به زیمبابوه سفر می کند باید نهایت احتیاط را در پیش بگیرد. به همین خاطر است که موتورسوارها مانند غرب وحشی در حالی که رولور به کمربندهای چرمی خود بسته اند به سوی مرز می روند ...
توصیف خداوند از اشتیاق به بازگشت بنده گنهکار/ محاسن پیوند مسجد و بازار از نگاه علما/ آخرین توصیه مرحوم ...
در ذهن تصور کند و بعد الفاظ را درباره آن ها به کار ببرد، ولی توجه قلبی هیچ کدام از این ها نیست، اما به هر حال باید اول با الفاظ خودمان را متوجه مفاهیم کنیم؛ زیرا با تمرکز ذهن روی مفاهیم، دل آمادگی توجه پیدا کند. توجه علم شهودی است و از قبیل مفاهیم ذهنی نیست و باید تلاش کرد با استعانت از خدای متعال این حالت پیدا شود و در اختیار قرار بگیرد. شاید کمتر کسی باشد که در موقع توسلات و دعا و مناجات حالی ...
مخالفت آیت الله گلپایگانی با ساخت مقبره برای حضرت زهرا(س)
یک نماز با توجه و خالصی بخوانیم به نماز ایشان می رفتیم. برنامه مذکور ادامه داشت تا روزیکه عوامل رژیم پهلوی به خانه ایشان یورش برده و فجایعی به بار آوردند. از آن جریان به بعد ایشان دچار کسالت شدند و روی همین جهت نماز جماعتهایشان تعطیل شد. تا وقتیکه مسجد مدرسه و دارالقرآن و مرکز معجم فقهی افتتاح شد. بعد از آن ماه مبارک رمضان نماز ظهر و عصر را در آنجا اقامه می فرمودند که مشتاقان از ...
پای صحبتهای دختری که مادرش قاتل زنجیره ای است!/تصاویر
حیاط بزرگ و پر از درختان توت قرار دارند. از درخت ها چند تاب با طناب های پوسیده آویزان شده است. یکی از سلول های زندان کلاس درس است. یک وایت بورد و تعدادی نیمکت و صندلی در کلاس است. شانزده دانش آموز در هشت نیمکت می نشینند. کلاس اول تا سوم توسط یک معلم تدریس می شود. او برای هر گروه یک ساعت در روز وقت می گذارد. مینا در یازده سالگی تازه کلاس دوم است. مینا روبرویم نشست و یک کیسه ...
راضی نبودم شهید شوم
، قضیه جدی است! خلاصه این دو سه روزه بین این درمانگاه و آن دکتر و سی.تی.اسکن و نوار قلب و غیره آن قدر چرخیدم که حالم از دنیا به هم خورد. وقتی با حال خراب از بیمارستان بیرون آمدم، متوجه شدم یک دزد بی معرفت هم لطف کرده و باطری موتورم را دزدیده است! بعد از خواندن این نوشته به ملاقاتش رفتم و پای صحبت های این جانباز و نویسنده دفاع مقدس نشستم؛ می گوید دیگر دارم به سمت خروج از جوانی می روم، وقتی سوال ...
می توانیم بگوییم اشتباه کردیم؛ ولی قسمت خواهی چیز مطلوبی نیست
آزادی هست. قسمت بین الملل داریم که آن هم باز به طور مثال یک کار در حیطه چیدمان پرفورمنس می باشد. کاری از فرانسه در سطح شهر اجرا خواهد گردید. یک کار دیگر از ایتالیا می باشد که احتمالاً مسیر بین عمارات روبه رو، زیرگذر و فضای تئاتر شهر می باشد. یک کار هم در حقیقت در خود عمارات روبه رو می باشد که برای گرجستان هست. در حیطه اقدامات داخل مسکن می باشد. بعد بخشی از اقدامات کاربردی سال کنونی ما کار با موضوع می ...
14 جاذبه ی معروف فاس در مراکش
.... چرم سازی (دباغی) های Chaouwara چرم سازی (دباغی) های Chaouwara یکی از مکان های منحصر به فرد شهر فاس واقع در کشور مراکش است که پنجره ای رو به دنیای چرم و چرم سازی به روش سنتی (که در قرون وسطی وجود داشته) را در مقابل چشمان شما می گشاید. البته ناگفته نماند که در سال 2015 و 2016 اقداماتی جهت مرمت و بازسازی محیط اطراف گودال های رنگرزی چرم ها صورت گرفت اما به طور کلی تغییر ...
سقط کردن جنین با قرص، کار درستیست؟
از این بچه خوشم نیومد و کاش نمونه و من قبل از اینکه بفهمم حامله هستم هم روز لکه بینی قرص نوافن انداخته بودم به علت سر دردم الان نمیدونم چه خاکی به سرم بریزم به خاطره اون رقصم الان یه عالمه زعفران و اب زرشک خوردم که بچه سقط بشه ولی اصلا هیچ اتفاقی نمی افته من میترسم این بچه بمونه و ناقص بدنیا بیاد تو رو خدا به من کمک کنید دارم دیونه میشم. پاسخ دکتر نوشین نظری، متخصص زنان و زایمان: ...
مأموریتی در دل دشمن
اهواز به سمت غرب کشور حرکت کردم. البته به کسی نگفتم به ماموریت می روم و هنگام خداحافظی گفتم به زیارت امام رضا(علیه السلام) می روم. برای حضور من در غرب و انجام ماموریت با قرارگاه نجف اشرف در غرب کشورهماهنگی لازم صورت گرفته بود. به قرارگاه که رسیدم، با همان لباس محلی خودمان که در روستا می پوشیدیم، با یک راهنما به آخرین پاسگاه مرزی که پاسگاه تشاء نام داشت، رفتیم. از آنجا به بعد من به نام ...
نابودی صلح پیامد انتقال سفارت آمریکا
، رویکردی جدید در قبال مناقشه اسرائیلی- فلسطینی است.وی گفته بود که این تصمیم باید مدت ها قبل اجرایی می شد ومن به وعده هایی که در دوره تبلیغات انتخابات داده بودم، عمل کردم. قدردانی نتانیاهو از ترامپ: تو تاریخ ساز شدی نخست وزیر رژیم صهیونیستی در فایلی ویدیوئی از شهر اشغالی قدس، اعلام اخیر ترامپ و به رسمیت شناخته شدن شهر اشغالی قدس به عنوان پایتخت "اسرائیل" از سوی او را از لحاظ اهمیت برابر ...