سایر منابع:
سایر خبرها
قتل زن جوان به خاطر رابطه شوم
به گزارش جام جم ، در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی توکلی و با حضور یک قاضی مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: محمد 40 ساله متهم است آخرین روز سال 94 یک زن جوان به نام فرزانه را در کارگاه مبل سازی اش در چهاردانگه تهران کشت. اکنون با توجه به مدرک های موجود در پرونده برایش تقاضای مجازات دارم. ...
زن بی نوا به کما رفته بود که پسر بی حیا به او رحم نکرد!
کبری ه. 20 ساله دو سال قبل از طریق اینترنت با پسری 28 ساله به نام جانر آشنا شده بود. او چند روز قبل برای دیدن جانر به استانبول سفر کرد. کبری که به دیابت Diabetesحادی مبتلا بود به خانه جانر رفت و با او مشروبات الکلی مصرف کرد. کبری بر اثر این زیاده روی به کمای قند فرورفت. جانر او را به بیمارستان برد ولی کبری آنجا جان داد. در بیمارستان علائمی کشف شد که نشان می داد وقتی کبری در کما بود کسی ...
مجلس، تکرار آخوندی و داد مستأجران/ آقای جهانگیری! خودتان باور دارید؟
آن بازاریابی و نفت را صادر کند. پولش را چه می کند؟ با چه مکانیسمی می تواند آن را دریافت کند؟ قطعاً شرکت ملی نفت پول محموله را به روز محاسبه کرده و ابتدا پول محموله را دریافت کرده و بعد آن را در اختیار بخش خصوصی قرار می دهد؛ حالا سؤالی که ایجاد می شود این است که کدام فعال بخش خصوصی پول تسویه این محموله ها را دارد و با چه ریسکی می خواهد نفت برند ایران را به فروش برساند و پولش را بگیرد ...
المیرا من را در اختیار شوهرش آرمان گذاشت و از ما فیلم سیاه تهیه کرد !
ام می افتاد بدون شک به دردسر می افتادم. داشتم قبض روح می شدم. در این فکر بودم که دوباره زنگ تلفن به صدا درآمد. این دختر جوان ادامه داد: المیرا بود، گفت که متاسفم که تو را به چنین دردسری انداختم اما آرمان آدم خطرناکی است، اگر حرفی بزند حتما آن را عملی می کند. به علاوه او این عکس ها را با کامپیوتر مونتاژ می کند و مشکل در این است که قبل از هر توضیحی، اذهان را تغییر می دهد و تا بخواهیم برای ...
جذب سرباز ژن خوب در ادارات ممنوع/ پول پاشی 11 میلیارد دلاری و مجادلات بی فایده دو وزیر/ کشوری که به جای ...
کمیسیون امنیت ملی ارجاع شد. وی افزود: اکنون کمیسیون امنیت ملی یک ماه و نیم زمان برای بررسی مجدد این لایحه را دارد به همین دلیل ما بعد از تعطیلات هفته آینده مجلس یعنی حدودا دو هفته دیگر رسیدگی به این لایحه را شروع خواهیم کرد که یک ماه زمان داریم. دهقانی گفت که در زمان بررسی این لایحه از کارشناسان مرکز پژوهش ها و وزارتخانه های اطلاعات، اقتصاد، امور خارجه و دستگاه های ذیربط دعوت به عمل خواهد آمد تا بر اساس نظرات اخذ شده در کمیسیون لایحه مورد بررسی قرار گیرد. ...
تبعات تحریم و نوسانات ارزی در بازار داروی کشور
نیست و بعد یکی یکی اسم روی دفترچه هایی را که در دست دارد، می خواند تا به صاحبانشان بدهد. از آن طرف مرد جوانی به پدر میانسالش می گوید: برو جلو شاید دفترچه رو ازت گرفت و ناگهان صدای بلند بسته شدن درِ آهنی تمام صداهای اطراف را در خود می بلعد. پیرمرد در حالی که دفترچه عشایرش در دست های پینه بسته اش است، مستأصل کنار خیابان می نشیند: از صبح داریم دنبال دارو می گردیم، در نهایت گفتن بیایم اینجا، حالا هم از ...
وقتی برگشتم ، امیر و دختر جوانی را با پوشش ناجور در خانه ام دیدم !
که چند روز قبل پسرم را راهی مدرسه کردم و دختر هفت ساله ام را نیز خودم به مدرسه بردم اما وقتی به منزل بازگشتم همسر و هوویم را با پوششی بسیار نامناسب و زننده دیدم. در این هنگام بود که به امیر اعتراض کردم نباید با وجود فرزندان در منزل، این گونه رفتار کند اما او که از اعتراض من بسیار عصبانی شده بود ناگهان به سویم حمله ور شد و آن قدر کتکم زد که از هوش رفتم. دقایقی بعد وقتی حالم کمی بهتر شد متوجه درد ...
دختر جوان، خواستگارش را که به او تجاوز کرده بود حبس کرد/ خواستگار: مهناز، مرا ربود
او گفت: مدتی قبل خواهرم پسر جوانی را که فیلمبردار بود به من معرفی کرد. از همان روز اول قرارمان ازدواج بود و خانواده ها نیز در جریان بودند. چند ماه قبل به بهانه اینکه مادر شهاب می خواهد با من صحبت کند، او مرا به خانه شان دعوت کرد. اما وقتی به آنجا رسیدم شهاب گفت برای مادرش کاری پیش آمده و خانه نیست. در این میان برایم آبمیوه آورد اما پس از خوردن آن بی هوش شدم. او ادامه داد: بعد از به هوش ...
قتل رقیب عشقی با شلیک گلوله
اینکه در نهایت موبایل او خاموش شد. این زوج که نگران سرنوشت پسرشان بودند، از مأموران درخواست کمک کردند. کارآگاهان با مشاهده عکس آرش فهمیدند او همان جوان کشته شده است به همین دلیل زن و شوهر میان سال را راهی پزشکی قانونی کردند. آنها بعد از دیدن جنازه هویت او را تأیید و از قاتل ناشناس شکایت کردند. کارآگاهان به تفحص های خود ادامه دادند تا اینکه فهمیدند آخرین بار آرش در محله خود همراه جوانی به نام بابک ...
جنایت؛ پایان رابطه پنهانی
کار نبود. او که به شدت گریه می کرد، گفت: دو سال قبل از این حادثه من با شیما آشنا شدم. واسطه این کار خانمی به نام رعنا بود که آشنای هردوی ما بود. رعنا به من گفت دوستش شیما مبل می خواهد و از آنجایی که من هم کارگاه مبل سازی داشتم، یک روز شیما به کارگاه من آمد و مدل ها را دید. قرار شد تصمیم بگیرد و به من خبر دهد. شماره تلفنم را گرفت و از آن به بعد بود که ما با هم ارتباط داشتیم. این ارتباط دو ماه طول ...
فیلمبردار سینما دختر تهرانی را گول زد و به زور به خانه اش برد، عهدیه چند روز بعد فهمید باردار شده !
چندی قبل مرد جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از دختر جوانی به اتهام آدم ربایی شکایت کرد. وی در شرح ماجرا گفت: من فیلمبردار فیلم های سینمایی هستم. مدتی قبل با دختر جوانی به نام عهدیه آشنا شدم. ما با هم ارتباط دوستانه داشتیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم، اما به خاطر اختلافاتی که با هم پیدا کردیم رابطه ام را قطع کردم تا اینکه چند روز قبل عهدیه با من تماس گرفت و به بهانه اسباب کشی مرا به خانه ...
ماجرای دیپورت شدن شهید حدادیان از سوریه / پسر شهید حججی روی بالش محمدحسین آرام شد
... آن شب محمدحسین که می خواست از خانه خارج شود مادرش به او گفت کجا می روی بیرون خطرناک است. وقتی مادرش جدی صحبت می کرد، محمدحسین دست روی سینه می گذاشت و چَشم می گفت. آن شب که شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) بود، دست روی سینه گذاشت اما چَشم نگفت. تا شب با هم در هیئت و مراسم شهادت بودیم و بعد من از او جدا شدم. روبوسی کردم و به خانه برگشتم. محمدحسین ماند. عوامل اغتشاش، سنگ رودخانه ...
آقای خامنه ای سلام!
! جمع جوانانه حسینیه منفجر می شود از خنده، بعد هم صلواتی نصفه نیمه و دعوت نصفه نیمه تر بعضی ها به سکوت و گوش دادن به ادامه جملات سخنران: ولی بدانید اینها جزو مسائل اصلی کشور نیست... اینها بقایای بخشی از گزارشی است که نگارنده این سطور، هشت سال قبل در حاشیه دیدار ماه رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب نوشته بود. دیداری که ابتدا قرار بود خبرنگار حوزه دانشگاه برود ولی در نهایت قرعه اش خورد به نام نویسنده این ...
گزارشی از ماجرای ترور 6 تیر 1360
قلب دکتر میلانی نیا بود. چند ماه بعد، نام همین بیمارستان را گذاشتند بیمارستان قلب شهید رجایی . هلی کوپتر خبر کردند. نمی توانستند بیمار را از میان ازدحام مردم نگران بیرون ببرند. محافظ پشت بی سیم گفته بود که قلب ایشان صدمه دیده؛ رادیو هم همین را اعلام کرده بود. مردم نگران بودند که نکند قلب ایشان از کار افتاده باشد، آمده بودند و می گفتند قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید . با ...
شکنجه و قتل به خاطر نیم کیلو تریاک
شب ها را در کانکس نگهبانی سپری می کردیم. آخرین بار وقتی از خواب بیدار شدم متوجه شدم نیم کیلو تریاکی را که از قبل تهیه کرده بودم در کانکس نیست. می دانستم کیوان آن را دزدیده و کانکس را ترک کرده است .به همین خاطر صبح روز بعد سراغ او رفتم .من دست و پایش را با طناب بستم و او را از سقف آویزان کردم. او را شکنجه دادم تا محل پنهان کردن تریاک را به من بگوید اما سکوت کرد. من با چوب چند ضربه به بدنش زدم و سپس ...
لب های تشنه شط؛ مردم حق دارند اعتراض کنند
ستاره | سرویس اخبار - در آبادان و خرمشهر در هر خانه را که بزنی و وارد شوی، عکس یکی یا چند جوان را به دیوار خانه می بینی که برای دفاع از خاک شان جنگیده اند و شهید شده اند. آن ها سینه های شان را مقابل گلوله های تیر دشمن گرفتند تا مردم و کشورشان آزاد و آباد باشند. تا اگر آن ها می روند دیگرانی که می مانند، روی خوشی را ببینند. حالا که بیشتر از 20 سال از جنگ می گذرد هر روز خرمشهر و خوزستان ...
دوستان شهیدی دارم که در معرفت بی نظیرند/ اربعین حسینی (ع) بدون شک رزق تحول من بود
(ع) را قبول داشتم؛ اما هیچ شناختی از دین و کار هایی که انجام می دادم، نداشتم. وی ادامه داد: چهار مرتبه عازم سرزمین نور شدم. شنیده بودم، شهدا مهمان های خود را دعوت می کنند ؛ اما قبول نداشتم. حتی سال اول به اصرار خانواده ثبت نام کردم. هرچند که ظاهرا به بهانه حضور دوستان و برای تفریح ثبت نام می کردم؛ اما در سفر راهیان نور حالم دگرگون می شد. مرتبه سوم و چهارم به اطمینان رسیدم که گمشده ام را ...
همان موقع ملیکا من را با کیوان تنها گذاشت و او هر کاری دلش خواست کرد
رسیدگی به این پرونده با شکایت دختر 17 ساله ای به نام فرزانه در دستور کار پلیس قرار گرفت. وی به ماموران گفت: پدرم به خاطر اعتیادش چند سالی است در زندان است . مادرم هم صلاحیت اخلاقی ندارد. به همین خاطر دادگاه سرپرستی مرا به یک موسسه خیریه در مرکز شهر تهران سپرد. من در آنجا زندگی می کنم و در دبیرستان درس می خوانم . وی ادامه داد: مدتی پیش یکی از دوستانم به نام ملیکا با یک پسر جوان به نام ...
مادرم با پسر 20 ساله ای که من را می خواست ، ازدواج موقت کرد!
که از بیمارستان ترخیص شدم دوباره به خانه مادرم رفتم تا شناسنامه ام را بگیرم که حداقل بتوانم در یکی از خوابگاه های دانش آموزی ثبت نام کنم ولی نه تنها با مخالفت مادرم و همسر 20 ساله اش روبه رو شدم بلکه آن ها با کتک کاری قصد داشتند مرا به زور سوار خودرو کنند که با تماس همسایگان و حضور به موقع پلیس، از چنگ آن ها رها شدم. حالا هم می خواهم مرا به بهزیستی معرفی کنید... ...
طناب دار دور گردن قاتل بود که شرط عجیب را پذیرفت و زنده ماند!
هرگز خودم را نبخشم. از طرفی هم من به خاطر آرامش روح پسرم به قاتل مهلت دادم و چنانچه روزی تصمیم بگیرم او را ببخشم دیه پسرم را صرف کار های خیری مانند خرج فرزندان ایتام می کنم، اما الان منتظرم تا همدست قاتل دستگیر شود و بعد از بازجویی تصمیم نهایی را بگیرم. آغاز ماجرا ساعت 20 شامگاه 29 شهریور سال 83 بود که مردی سراسیمه به اداره پلیس Police رفت و گفت: پسر 24 ساله اش به نام امیر به ...
نوزاد چند روزه ام را 5 میلیون تومان فروختم/یکی از بچه هایم از خماری و نبود شیرخشک مُرد
ملاقات کنم، گفتن که از کجا بدونیم که این دختر توئه . گفتن که آزمایش DNA بگیر تا مشخص بشه، با اینکه صدف هشت ساله بود و من رو کامل می شناخت. اونها فقط بچه م رو از پشت شیشه به من نشون دادن؛ دیگه ندیدمش، الان صدف 18 ساله ست. بعد از اون هم باز آلوده به مواد شدم، پیش خودم فکر کردم که اگر منو در این وضعیت ببینه روحیه ش به هم می ریزه، از لحاظ مالی نمی تونستم تامینش کنم، دوست نداشتم دچار سرنوشت خودم بشه و ...
داستان نبرد بچه های کره ای با سخت ترین آزمون دنیا
کنکور ایرانی طولانی تر است؛ برگزاری آزمون برای بیش از نیم میلیون دانش آموز کره ای تقریبا یک روز کامل طول می کشد و در میانه راه، به بچه ها برای نهار و استراحت یک ساعتی وقت می دهند. جین-یانگ پیشتر یک بار در آزمون رد شده و حالا برای بار دوم تلاش می کند؛ "قبل از آزمون اول، به مدت یک هفته تمرین می کردم که ساعت شش صبح از خواب بیدار شوم. تا ذهنم با ساعت آزمون تنظیم شود. مادرم من را به محل آزمون برد ...
قطاری که تاریخ می برد
استفاده راه آهن باقی نبود و اداره راه آهن برای مرمت خرابی های وارده حتی بیل و کلنگ نداشت. روس ها در نهایت بعد از سه ماه درگیری با عثمانی ها آن ها را از تبریز بیرون کردند و با توجه به اهمیت خط راه آهن بار دیگر مهندسان را به ایران فرستادند و به آن ها مهلت چهار ماهه دادند تا خط راه آهن را کامل کنند تا ارتش روسیه بتواند از آن استفاده کند. خط راه آهن تبریز سرانجام 16 اردیبهشت 1295 خورشیدی با ...
خوابگاه مخروبه یا خوابگاه معتادان؟!
حالا خودش را به جمع دوستان معتادش در خوابگاه رسانده است. تنها پنج دقیقه طول می کشد تا نفر بعدی هم از راه برسد و ماجرا از نو تکرار شود. سراغ کاسبان ضلع جنوب شرق خوابگاه ارتش می رویم. آنها دل پری از این رفت و آمدها دارند و می گویند حضور معتادان روزگار همسایه ها را مانند دیوارهای دودگرفته داخل ملک، سیاه کرده است. حمید صادقی یکی از کاسبان قدیمی محله می گوید: خوابگاه ارتش تا حدود سال 1395 فعال بود. پس از ...
ظرفیت کانون های مساجد در کاهش آسیب های اجتماعی به کار گرفته شود
مسجد بعد جهادی و انقلابی را در کارنامه خود دارد و امروز فعالان فرهنگی این کانون های مساجد با تمام وجود در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی هم نقش آفرین هستند . الهی تبار، اظهار کرد: وقتی به قبل از انقلاب بر می گردیم و نقشی که مساجد در تاریخ ایفا کرده اند مورد بررسی قرار می دهیم به حدی مقدس و مورد تکریم بودند که حضرت باری تعالی، انسان ها را به سمت و سوی خانه خود سوق داده که خداوند را عبادت کرده ...
فروزان را که صیغه کردم، شکوفه باردار شد ؛ 9 ماه گذشت که سر و کله رضا پیدا شد !
مثبت بود. من باردار شده ام... ابتدا یکه خوردم اما به هر حال از اینکه پدر شده ام خوشحال بودم. یک ساعت بعد با گل و شیرینی به خانه رفتم و با شکوفه جشن دو نفره گرفتیم. از آن روز به بعد زیادتر برایش وقت می گذاشتم و دیر به دیر پیش فروزان می رفتم. شرایط دشواری بود، از یک طرف رابطه ام با شکوفه خیلی خوب شده بود و دلم نمی خواست با آمدن بچه، زندگی مان به هم بخورد اما از سوی دیگر آنقدر وابسته فروزان ...
دور از چشم شوهرم انقدر با کامران ادامه دادم تا حامله شدم !
با کامران آشنا شدم. مرد جوان و مهربانی که وقتی از زندگی ام با خبر شد قول داد به من کمک کند. مخفیانه و دور از چشم شوهرم ارتباطم با کامران را ادامه دادم اما در این میان باردار شدم. او ادامه داد: شوهرم راضی به جدایی نبود و از طرفی اگر موضوع بارداری را می فهمید آبرویم می رفت. در این مدت خیلی تلاش کردم تا بچه را سقط کنم اما نشد تا اینکه تصمیم گرفتیم شاهرخ را به قتل برسانیم. ابتدا ...
دامادم با هر دو دخترم ازدواج کرد؛ او یک شیطان بود
از صحبت با این مرد، احساسی به من می گفت باید با توجه به غیبت مرموز این زن و دو فرزندش حادثه ای برایشان رخ داده باشد. بعد از جمع بندی اطلاعات درباره این خانواده، سراغ مسئولان مدرسه رفتم و ماجرا را از آنها جویا شدم. آنها می گفتندکه زن جوان و دو فرزندش برای دریافت کارنامه درسی نیامده اند. همین سرنخ کافی بود که زیادتر به ماجرا مشکوک شوم. بنابراین به شوهر این زن مشکوک شدم اما مدرکی نداشتیم که ...
حمله تند و تیز به سرمربی “پرسپولیس”
...> آزمون که چند ماه قبل پیامکی برای برانکو ارسال کرده بود درباره این موضوع هم خاطرنشان کرد: چرا متن پیام مرا به مردم نشان ندادید؟ چرا نگذاشتید مردم بدانند من چه حرف هایی زدم؟ شما در آن قضیه هم کاری کردید که برخی از مردم به سردار انواع و اقسام ناسزا ها را بگویند، من سال ها بازیکن و مربی بوده ام و می دانم که چه خبر است. من 8 سال بازیکن تیم ملی ایران بودم. یک سال مربیگری تیم ملی جوانان ایران کنار ...
سیدمجید حسینی: گل پرتغال را 12 بار دیده بودیم!
به گزارش وانانیوز، سید مجید حسینی که سال گذشته همین روز ها کمتر کسی با شنیدن نامش روی او حساب باز می کرد، حالا یکی از بهترین مدافعان ایران است. این جوان که تازه شمع 22 سالگی اش را فوت کرده، در سه دیدار تیم ملی در جام جهانی توانست رزومه قابل قبولی از خود برجای بگذارد. تازه ترین صحبت هایش درباره جام جهانی 2018 روسیه و آینده پیش رویش را از نظر می گذرانید.من بچه کرج نیستماولین حرف هایی که ...