سایر منابع:
سایر خبرها
زن خیانتکار به همراه دوست پسرش، شوهر را خلاص کرد!
شدند پسر بزرگم در حالی به حیاط آمد که هنوز الیاس فرزند چهار ساله ام در کوچه بود! من و مهرداد و پسر 10 ساله ام به پشت بام گریختیم تا برادر و پدرم ما را نبینند. آن ها هرچه زنگ زدند ما در را باز نکردیم و به ناچار پسرم الیاس را با خودشان بردند و چند روز بعد من با اجیرکردن یک موتورسوار به بولوار طبرسی رفتم و پسرم را با خودم بردم! بنابراین گزارش، با اعترافات صریح متهمان، قاضی میرزایی دستور بازداشت موقت آنان را صادر کرد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند. ...
مفسدان فی الارض واقعی را اعدام کنیم/ روحانی تیم اقتصادی خود را شخم بزند
سایر کارآفرینان کشور وظیفه دارم جلوی سقوط پول خود را بگیرم. این سقوط کند به ضرر من است. شما گفتید تیم اقتصادی دولت باید تغییر کند. -نمی گویم تغییر کند، بلکه باید ترمیم یا اصلاح شود. این ترمیمی که در بانک مرکزی شد و آقای سیف رفت و آقای همتی آمد، اتفاق خاصی رخ داد؟ -خیر. من با آقای سیف هم دوست بودم و با آقای همتی هم دوست هستم. آقای همتی به عنوان سفیر ایران ...
خدشه به رهبری نقطه حساسیت پدر بود
بسیاری از کار های ایشان حول محور نماز انجام می شد، یعنی اگر می خواستیم به منزل کسی یا مسافرتی برویم یا کاری را انجام بدهیم، اولین نکته مهم این بود که خدشه ای به نماز و عبادتشان وارد نشود. ایشان سعی می کردند اول نماز و مسائل عبادی را به بهترین نحو انجام بدهند و بعد به تفریح و صحبت با دیگران و صله رحم بپردازند. شیوه تربیتی ایشان چطور بود و آیا ترس از برخورد پدر در خانواده به آن معنا که ...
از داماش تا برایتون با علیرضا جهانبخش (گزارش)
شکلی دراماتیک بازی با استرالیا را تمام کرد. مردم به جنون رسیده بودند، همه در خیابان ها خوشحالی می کردند، هنوز هم به یاد داریم مردم در خیابان ها در حال رقص بودند و من واکنش پدر و مادرم را به یاد دارم. جهانبخش که استعداد زیادی در چندین ورزش داشت، به تیم ملی نونهالان هندبال و فوتسال هم دعوت شد. او توضیح داد: من ورزش های مختلفی را امتحان کردم؛ کونگ فو و دو و میدانی و همچنین هندبال. به تیم ...
سرقت از منازل با کارت بانکی
ها چه کار می کردی؟ مواد می گرفتم، مقداری هم به مادرم می دادم. مادرت نمی پرسید این پول ها را از کجا می آوری؟ نه، بنده خدا فکر می کرد سرکار می روم. کجا دستگیر شدی؟ درخانه بودم. مادرت هم متوجه شد؟ بله. تو بعد از فوت پدرت قرار بود نان آور خانه شوی، حالا چه جوابی داری که به مادرت بدهی؟ هیچی، فقط شرمندگی. چند فقره سرقت داری؟ چندتایی دارم، اما آمار دقیقش را ندارم. ...
نرخ ارز 4200 تومانی نابخردانه بود/ چینی ها از ما دلخور هستند/ به دولت گفتیم گول فرانسه و آلمان را ...
تشویق کنیم سرمایه را به خارج از کشور نبرند. ارز که اینچنین شد قدری بخاطر خروج سرمایه بود. چرا دولت با مردم صحبت نمی کند که چرا پول خود را به خارج از کشور می برند؟ در خارج از کشور چه خبر است؟ من در کنار سایر کارآفرینان کشور وظیفه دارم جلوی سقوط پول خود را بگیرم. این سقوط کند به ضرر من است. شما گفتید تیم اقتصادی دولت باید تغییر کند. نمی گویم تغییر کند، بلکه باید ...
بزرگ ترین گردهمایی صلح آمیز سالیانه در جهان؛ پیاده روی اربعین، تجربه ای بی مثل و مانند: روایتی عاشقانه ...
زده تا رسیدن به پایان مسیر احساس سردرگرمی به انسان دست می دهد، اما با دیدن جمعیت میلیونی (اگر نگوییم بیشتر) از دیگر افراد پیاده، این احساس نگرانی به سرعت از بین می رود. اولین سفر من به عراق در سال 2013 بود. مدتی بود عهد کرده بودم اولین باری که بخواهم به زیارت امام حسین (ع) بروم پس از انجام این پیاده روی باشد. همان طور که توصیه شده بود، کوله پشتی کوچکی به همراه داشتم که در آن دو دست لباس ...
گفت وگوبا نخستین زن جهانگرد ایرانی در 493 روز دور دنیا سفر کرد
دست به دست هم می دهند تا او رسالتش را انجام دهد، به شرطی که خودش بخواهد. من از 17سالگی نوع زندگی ام را تغییر دادم. کمتر جوان 17ساله ای را می توانید پیدا کنید که اگر ساعت 2 شب به خانه برگردد، به خاطر این باشد که از سر زدن به یک خانواده یتیم برگشته باشد. همین مساله دل پدر و مادرم را آرام می کرد. وقتی می دیدند نوع زندگی من اینچنین است و چارچوب های خودم را دارم، آرام می شدند. ضمن این که ...
داستان های شاهنامه / بریدن سر سیاوش
...> افراسیاب نرم شد ولیکن گرسیوز گفت: نباید به سخنان این جوان خام گوش ده . افراسیاب گفت: من با چشم خودم گناهی از او ندیدم ولیکن ستاره شمار گفت اگر او را بکشم توران تباه می شود. نمی دانم عاقبت چه می شود. فرنگیس درحالی که صورت می خراشید دوان نزد شاه آمد و با رخی خونین به سر خاک می ریخت و به شاه گفت: چرا می خواهی مرا خاکسار کنی؟ او را بی گناه مکش. او جز نیکی چه کرده است؟ به من ستم مکن ...
مروری بر تاریخچه ژانر علمی تخیلی در ادبیات فارسی کودک و نوجوان
نوشته مهرداد تویسرکانی آغاز صحبت در مورد مقولهٔ تخیل علمی در ایران، هرگز کار چندان ساده ای نبوده؛ به ویژه اگر قرار باشد که آن را در یک محدودهٔ خاص بررسی کنیم. دلایل این امر متعدد است. نخست این که اصولا این حوزه تعریف مشخصی ندارد. ما هنوز نمی توانیم در یک جمله بیان کنیم که تخیل علمی چیست و چه چیز را باید علمی-تخیلی قلمداد کرد. دوم آشنایی ناکافی جامعهٔ ما با این مبحث و ...
نگاهی به رمان گفتن در عین نگفتن به نویسندگی جواد مجابی چرا پسر چنان پدر بی رحمی هستم؟
کند خط سیر فکری رمان خود را از آثار ذهن گرای نویسندگانی مانند صادق هدایت دور کند، در عین حال شخصیت های او هم به شدت درون گرا و ذهنی هستند. مجابی در بخش دوم به نام تبانه های شباشب می نویسد: از توحش پدری چندان سهمی به من نرسیده بود، همین طور از نرمش ظریف مادری. وقتی کودک بودم، خیال می کردم چیزی در ساختمان بدنم جابه جا شده است. نمی دانم شما هم با من هم عقیده هستید یا نه ولی باید بگویم که گویا مجابی ...
محقق داماد: تأسیس دانشگاه ادیان و مذاهب، تحقق آرمان مؤسس حوزه علمیه قم است
، قبول نمی کنیم. درون این مکتب تمام مفاهیم قدسی که نامحسوس است، قربانی می شد و با دین داران درگیری ایجاد شد. عضو پیوسته فرهنگستان علوم هم چنین گفت: در قرن معاصر پدیده دیگری مطرح شد. این پدیده که آیا دین داری حق است یا تکلیف. من باید مکلفم دین دار باشم یا حق دین داری دارم. این سؤال امروز بیشتر الهی دانان را درگیر خود کرده است. می گویند دوران تکلیف گذشته است. دورانی که تکلیف می کردند که هرکس ...
3 بازیکن پرسپولیس را خیلی دوست دارم
بزرگ و پرافتخاری است. از بازیکنان پرسپولیس، منشا را که به الماس سیاه معروف است، علی علیپور و علیرضا بیرانوند را خیلی دوست دارم. او در پاسخ به این سؤال که آیا دوست داری فوتبالیست شوی؟ می افزاید: من تنها به عنوان یک هوادار فوتبال را دنبال می کنم و اصلاً دوست ندارم فوتبالیست شوم. رشته خودم را خیلی دوست دارم و سال ها برای رسیدن به این جایگاه تلاش کردم. در این سال ها که در شنا فعالیت داشتم، به ...
براندازان حق دارند به من ناسزا بگویند
قدر کوتاه و مبهم پاسخ دادم کانه آن ماجرا اصلاً در کشور دیگری اتفاق افتاده بوده و به ایران ارتباطی پیدا نمی کرد. بی اختیار به خودم گفتم با این احساسی که من به نظام دارم همه ناسزاها، لعن و نفرین ها و تیغ و تیشه هایی که سلطنت طلب های قدیمی و جدیدی، از فرشگرد ها گرفته تا سایر براندازها نثارم می کنند خیلی هم بی ربط نمی گویند. من نمی دانم مزدور نظام یعنی چه؛ اما مثل پدر و مادری که خودشان هزار ...
چشم مردم به تلویزیون است
من این را ضعف مخاطب نمی دانم و شاید اگر به عقب برمی گشتیم، فکری می کردم تا در فصل اول مخاطب را برای دیدن ادامه جذاب سریال نگه دارم. در مصاحبه ها هم به مخاطب نوید جذاب تر شدن سریال را در فصل های بعد دادید. از اواخر فصل اول مخاطبان ما به سرعت بیشتر شدند. قبل از آن خودمان هم ابهام داشتیم که این قصه چه قدر مورد پسند مخاطب خواهد بود چون به هر حال داستان روایتگر قصه های عاشقانه نامتعارف ...
پدر مارال در جست وجوی مقصر
.... او می گوید: دخترم برای موفقیت در این رقابت ها خیلی تمرین کرد و سختی کشید اما اجازه مسابقه ندادند. دخترم برای اینکه در المپیک جوانان موفق شود، روزی 5تا 6جلسه تمرین می کرد و خیلی سختی کشید. درباره اینکه نمی تواند در رقابت ها شرکت کند، چیزی به ما نگفته بودند و حتی روز وزن کشی هم در این مورد صحبت نشده بود اما روز مسابقه نگذاشته بودند روی تاتامی برود. خودم چون احتمال می دادم اجازه ندهند ...
کم توجهی آموزش و پرورش استثنائی به نخبه نابینای یاسوجی/ آرزوهای جالب و متفاوت کلثوم/ تنها وقتی که کار ...
شروع به حفظ قرآن کنم، اما به دلیل برخی مشکلات و کمبودها در استان و عدم حمایت مسئولان و نبود قران با خط بریل از 8 سالگی حفظ قرآن را آغاز کردم و 8 سال طول کشید و اکنون حافظ کل قران هستم و 9 رتبه برتر کشوری نیز دارم. کلثوم که آرامش در صورتش موج می زد ادامه داد: چند جزء اول را در خانه حفظ کردم چرا که به دلیل مشکلات جسمی موسسات قبول نمی کردند و بقیه را در جامعة القران حفظ کردم در این راه پدر و ...
گلچینی از وصیت نامه شهید اسماعیل سپهوند
اسلامی ضربه وارد کنند، نقشه آنان را نقش بر آب سازید. در این جا وصیتم به پدر و مادرم این است که ما از همان اول امانتی بودیم در دست شما حال این که باید این امانت را با رو سفیدی به صاحب اصلی اش همانا خدا پس دهید. من می بایست آخر بمیرم ولی چه بهتر مردن با عزت را انتخاب کرده ام، پس تو ای مادرم می دانم از همان اوان کودکی تا حالا چه قدر زحمت برای من کشیدی ولی من خودم می دانم که هیچ گاه نمی توانم ...
دزد اموال صاحب خانه: از 17 سالگی عاشق بودم و معتاد، من را ببخشید!
کند در تشریح سرگذشت سیاه خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: فرزند چهارم یک خانواده هشت نفره هستم که سه برادر و دو خواهر دارم پدرم به دلیل این که تحصیلاتی نداشت هیچ وقت نمی توانست شغل مناسبی پیدا کند تا این که بالاخره با راهنمایی های دیگران به عنوان کارگر فضای سبز در شهرداری مشغول کار شد. با آن که درآمد زیادی نداشت و مادرم نیز خانه دار بود ولی زندگی آرام و توام با ...
با سوابق مبارزاتی ام نان نخوردم
...> خانه ما در نجف وقفی بود و طلبه ای عرب در آن خانه قدیمی زندگی می کرد. این طلبه چندسال پیش به ایران آمد و با خودش چند کتاب متعلق به پدرم را آورد. به او گفتم اگر تمام نامه های من را جمع کنی به تو دستمزد می دهم، رفت و 10 روز بعد برگشت، دیدم بسته ای آورده است وقتی بسته را باز کردم نامه هایم به پدر را دیدم. در زندان چون می دانستم این نامه ها خوانده می شود محتوای آن بیشتر احوالپرسی بود. ایرنا ...
عبدالله انوار: جلال آزادیخواه بود/ روز کودتا می خواستم از مصدق دفاع کنم
آزادی خواهی کرد. حضور فعالی در مبارزات مشروطه داشت آنچنان که مورد غضب شاه قرار گرفت و بعد از کودتای محمدعلی شاه، 90 روز گرفتار زندان شد. آنقدر شکنجه های سختی در روزهای زندانی شدن متحمل شد که همواره آن را از سخت ترین دوران زندگی اش می خواند. پدرم به همراه چهار نفر دیگر زندانی شده بود که از آن تعداد می توان به یحیی میرزا (پدر ایرج اسکندری) و قاضی ارداقی اشاره کرد که ارداقی در نهایت از سوی ...
ناهید 14 ساله: در حالت خماری همه چیزم را به دوست پسرم باختم! / گفت و گوی تکان دهنده
تهران شده یا نرگسی که با 14 سال سن از خانه فرار کرده و کسی هم سراغی از او ندارد... ناهید دانش آموز هفتم متوسطه است ولی سن و سالش خیلی بیشتر از این ها می زند تا جایی که اگر سنش را ندانید فکر می کنید حداقل 20 ساله است: سلام خانم، من ناهیدم. با همین جمله تمام ذهنم بهم می ریزد. خودم و خنده هایم یکجا خشک می شود. مگر می شود دختری در این سن، دو سال پی در پی شیشه بکشد. ناهید با همان اخم های درهمش ...
یک دزد : از 17 سالگی عاشق بودم و معتاد، من را ببخشید!
...: جوان 25 ساله ای که پس از چندین بار دستبرد به اموال صاحبخانه اش در چنگ قانون گرفتار شده است با بیان این که سرقت ها را قبول دارم و از شاکی می خواهم از گناهانم گذشت کند در تشریح سرگذشت سیاه خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: فرزند چهارم یک خانواده هشت نفره هستم که سه برادر و دو خواهر دارم پدرم به دلیل این که تحصیلاتی نداشت هیچ وقت نمی توانست شغل مناسبی پیدا کند تا ...
دامادمان را مجبور به طلاق خواهرم کردم تا با من ارتباط پنهانی داشته باشد!
روز بعد که از خواب بیدار شدم خیلی کلافه بودم ، انگار تازه متوجه اشتباهم شده بودم به خودم گفتم وقتی خواهرم به خانه آمد از او معذرت خواهی می کنم ، که یکدفعه زنگ تلفن خانه رشته افکارم را پاره کرد و به سمت تلفن دویدم . یکی پشت تلفن داد می زد خودتون رو سریع برسونید کارگاه، خواهرتون در یکی از اتاق های کارگاه با خوردن قرص خودکشی کرده است. پدرم که توی این دنیا نبود با مادرم شتابان به ...
نفیسه روشن: من و سردار آزمون تنهایی بیرون نرفتیم/ ورزشکاران برخی از رشته ها برهنه تر از فوتبالیست ها ...
تیم ملی کشورم برایم دغدغه بود و همیشه وقتی از اتوبان آزادگان عبور می کردم و ورزشگاه آزادی را می دیدم از خودم سوال می کردم که چرا ما نباید اجازه حضور در آن را داشته باشم و بتوانیم از نزدیک یک مسابقه فوتبال را تماشا کنیم. همیشه برایم جای سوال بود که اگر ما وارد ورزشگاه شویم چه اتفاقی می افتد و چه مشکلی وجود دارد که چنین مجوزی به ما داده نمی شود. اینها سوالاتی بود که خوشبختانه توانستم پاسخ آن را ...
خشایار اعتمادی از بحران موسیقی های نازل می گوید
خواهم دستم جلوی کسی دراز نباشد. می خواهم زندگی راحتی داشته باشم و با امنیت زندگی کنم. حالا اینها را چه کسی به من می دهد؟ هر کسی می دهد، من ممنونش هستم و برایم فرق نمی کند چه جناحی از سیاست باشد. اینها را چه کسی به من می دهد؟ احترام اجتماعی ام را چه کسی به من می دهد؟ من که خودم سعی می کنم آن را حفظ کنم یعنی گاهی فکر می کنم ما از خیلی حظ ها و لذت های دوران جوانی عبور کرده ایم آن هم به خاطر ...
با سوابق مبارزاتی ام نان نخوردم
ای عرب در آن خانه قدیمی زندگی می کرد. این طلبه چندسال پیش به ایران آمد و با خودش چند کتاب متعلق به پدرم را آورد. به او گفتم اگر تمام نامه های من را جمع کنی به تو دستمزد می دهم، رفت و 10 روز بعد برگشت، دیدم بسته ای آورده است وقتی بسته را باز کردم نامه هایم به پدر را دیدم. در زندان چون می دانستم این نامه ها خوانده می شود محتوای آن بیشتر احوالپرسی بود. ایرنا: چطور متوجه شدید حزب ملل اسلامی ...
از 17 سالگی عاشق بودم و معتاد، من را ببخشید!
جوان 25 ساله ای که پس از چندین بار دستبرد به اموال صاحبخانه اش در چنگ قانون گرفتار شده است با بیان این که سرقت ها را قبول دارم و از شاکی می خواهم از گناهانم گذشت کند در تشریح سرگذشت سیاه خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: فرزند چهارم یک خانواده هشت نفره هستم که سه برادر و دو خواهر دارم پدرم به دلیل این که تحصیلاتی نداشت هیچ وقت نمی توانست شغل مناسبی پیدا کند تا این که بالاخره ...
کم توجهی آموزش و پرورش استثنائی به نخبه نابینای یاسوجی/آرزوهای جالب و متفاوت کلثوم/تنها وقتی کار دارند ...
کردم در این راه پدر و مادرم همراهی زیادی داشتند و کمکم کردند. وقتی از کلثوم پرسیدم آیا نابینا بودن سخت است در جواب گفت: نه سخت نیست اما شرایط استان آن را سخت کرده است اگر کمی حمایت از طرف مسئولان انجام می شد نابینایی سخت نبود. کلثوم حرفی زد که برایم قابل تامل بود نه تنها برای من بلکه باید برای مسئولان آموزش و پرورش استثنایی نیز قابل تامل باشد این دختر روشندل یاسوجی گفت هنوز کتاب ...
سفر شوم قطار شرم آور بی حیایی از هالیوود تا بالیوود
دوم جنبش من هم همینطور پاسخی به این جنبش نداد اما حالا مجبور هستند به خاطر خودشان هم که شده موضع گیری کنند، زیرا وجهه شان دارد خراب می شود. می دانم که عدالت را خواهم یافت. از اینکه منبع انگیزه برای دیگران بودم، احساس رضایت می کنم. تا همین سه هفته پیش حرف زدن در این باره تابو بود. این یک گام بسیار بزرگ است نه مقصد. هنوز وقت جشن گرفتن نیست. خانم وینتا ناندا ، نویسنده و کارگردان هندی که می ...