سایر منابع:
سایر خبرها
خیانت با دوست شوهر
دوات آنلاین - زنی که به خاطر ازدواج با دوست شوهرش از همسر خود طلاق گرفته و از سوی مرد دوم نیز طرد شده است داستان زندگی اش را این طور تعریف کرد: در اولین برخورد متوجه نگاه های بد حامد شدم و به همسرم گفتم که این دوست تو آدم درستی به نظر نمی رسد اما او از این حرف من ناراحت شد و با لحنی جدی گفت: من و حامد یک روح هستیم در دو بدن و به هیچ کس اجازه نمی دهم که در مورد دوستم فکر بد کند. حامد و ...
این کودک را ربوده اند، کمک کنید
ای در اداره آگاهی تشکیل داده ایم، اما هیچ ردی از دخترمان به دست نیامده و نمی دانیم اوکجاست. چهار روز است خانه مان به جهنم تبدیل شده و من و همسرم آرام و قرار نداریم و چشم انتظار بازگشت باران به خانه هستیم. از مردم می خواهیم اگر دخترمان را جایی دیدند سریع به پلیس خبر بدهند.
مبارزاتی که بهانه ای برای ماندن داماد در خانه پدرخانم شد/ ماجرای تغییر اسم میدان پهلوی به میدان شهدا
ساواک برای سنجش اطلاعات اطلاع مردم طراحی کرده بود. یک خاطره شیرین از زمان مبارزات خود بگویید؟ راهپیمایی ها ادامه پیدا کرد و اعتراضات به بستن بازار و ادارات و بانک ها رسید من در زمان این مبارزات در دوران عقد به سر می بردم و دلم می خواست یک شب منزل عروس خانم بمانم، پدر خانمم مخالف بود که داماد در زمان عقد بماند و اصلا آن روز رسم هم نبود شبی که انجا بودم و می خواستم بروم خانه ...
ازدواج در کودکی روزگارم را سیاه کرد
خواست با او ازدواج کنم اما این بار دیگر زیربار نرفتم. سر همین موضوع بارها با یکدیگر درگیر شدیم. باور اینکه مرا می خواست بفروشد دیوانه ام می کرد تا اینکه در جریان این فشارها و برای آنکه از دست برادرم و فشارهای خانه راحت شوم همسر مردی افغانی که مستأجر برادرم بود شدم. اول صیغه محرمیت خواندیم و بعد از آن و با انجام کارهای قانونی همسر عقدی اش شدم. ایرنا: از همسر دومت صاحب فرزند هستی؟ ...
قبل از انقلاب معلولین جایگاهی در ورزش نداشتند
جمله ی مرا تکمیل کنید، چه می گویید؟ من یک انقلابی ام، چون... من یک انقلابی ام، چون، مدیون انقلابیون، شهدای انقلاب، عزت و غیورمردیشان هستم که امنیت، آرامش و استقلال امروز مان در سایه انقلاب اسلامی ایران بدست آمد. آرزویتان چیست و تا چه اندازه توانسته اید به آرزوها و اهدافتان جامه ی عمل بپوشانید؟ من اگر کاری را شروع کنم، تا پایان هستم و با تمام اراده و اقتدار، تلاش ...
ماجرای غم انگیز فروش دختر 17 ساله به خانه فساد
معرفی کرد. به همراه آن دختر به خانه ای در حومه شهر رفتیم. تازه آنجا بود که فهمیدم در چه دامی گرفتار شده ام. آن ساختمان پر از دختر هایی بود که از خانه فرار کرده بودند. به محض ورود به آن خانه، چهره واقعی امیر برایم آشکار شد. او عضو یک باند فریب دختران و فروش آن ها به خانه فساد بود. همان شب مرا در اختیار مردی میانسال قرار دادند و تمام آرزوهایم بر باد رفت. آن روز شوم و ترس و وحشتی که تجربه ...
فصل سرما وقت پیاده راه سازی نیست / کاسبان محل : شب عید ما سیاه شد/ راسته مظفریه در گِل
...، حدود ساعت 7 عصر. حالا اگر این زمان در تابستان بود، پیمانکار می توانست از صبح خیلی زود حتی بعد از طلوع آفتاب کار را شروع کند و تا غروب آفتاب کار را ادامه دهد، در این زمان بندی هر روز حداقل 3 تا 4 ساعت سرعت کار بالا می رفت به علاوه اینکه دمای هوا هم مساعد فعالیت بود. الان کارگر از ساعت 9 صبح زودتر نمی تواند کار کند و از ساعت 4 بعدازظهر هم سرما واقعاً توان کارگر را می گیرد. او غیر از سختی های ...
چرا مرکز خلافت اسلامی میزبان سکولاریسم آتاتورک شد؟
عثمانی را برافکند و ما دشمن مصطفی کمال بودیم پس ما دوست عثمانی باید باشیم. آن ها منویات عثمانی را تعقیب کردند و الفبا را یاد گرفتند و مشق کردند که ما نباید این الفبا را از دست بدهیم. الفبای اسلامی را شکسته بسته یادگرفتند و همچنین آداب و عادات دوره عثمانی را تعقیب کردند. مثلا شما الان به یک ترکی وارد شوید بلند نمی شود. قدیم آن ها در یک قهوه خانه می نشستند و وقتی کسی وارد می شد به احترامش بلند می ...
گفتگو با زن تهرانی که دستور بریدن سر شوهرش را داد + فیلم
ادعا می کردند مجید آدم خوبی است. چند سال قبل ازدواج کردی؟ 8 سال پیش و یک پسر 3 ساله دارم. شرایط زندگی چطور بود؟ خیلی بد بود، مجید دست بزن داشت و مرا کتک می زد و از آن بدتر اینکه مجید هر روز زن های مختلفی را به خانه می آورد و در برابر چشمان منخیانت می کرد، خرجی کم می داد. چرا اعتراض نکردی؟ کتکم می زد. چرا اعتراض نکردی ...
حمله اسیدی هدیه عروس برای خواهر شوهر
با بچه ها در خانه تنها بودیم که ناگهان دیدم الهه با شال به طرف من حمله کرد. می خواست مرا خفه کند. دست و پا زدم و او را از خودم دور کردم. بعد یک لحظه صورتم خیس شد و شروع به سوزش کرد. همه صورتم می سوخت، همان موقع متوجه شدم که اسید ریخته، بعد هم که به بیمارستان رفتم. الان دو سال از آن حادثه گذشته ولی مثل همان روز اول همه صحنه ها را به خاطر دارم. آن روزها الهه زن برادرتان در جلسات بازپرسی ...
مرندی: در این 40 سال مثل آیت الله خامنه ای ندیدم/ آقای هاشمی رفسنجانی عوض نشد بعضی از ابعاد فکری ایشان ...
دانشگاه شهید بهشتی هستم یک ساعت هم نمی روم درس بدهم مطب هم که نداشتم و ندارم، خانه هم پیدایم نمی شود برای این که همیشه پشت میزم هستم. و هشتم گرو نه من هست شما چطور می خواهید یک وزارت خانه را دست من بدهید. من عین همین را گفتم. گفتم من شایستگی صدارت جمهوری اسلامی را ندارم. خب این قضاوت من راجع به خودم بود. همه می گوییم پول نیست در حالی که پول آخرین مشکل کشور ماست دکتر مرندی در پاسخ ...
راه درمان احساس تنهایی
خوش به حال آنان که احساس معیت با خدا می کنند معیت یعنی با خدا باش و پادشاهی کن ؛ نگفته اند با بچه و زن باش چون فرزند و همسر و دوست تو را نهایتاً تنها می گذارند. حجت الاسلام ماندگاری با بیان اینکه قرآن فرمول معیّت با خدا را بیان کرده، ابراز کرد: وقتی در آیه 128 سوره مبارکه نحل می فرماید: إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ ، یعنی شرط اول اینکه اهل تقوا باشد ...
ازدواج های نافرجام در کودکی؛ امان از حرف مردم
خانه میزبان به آن دارد. او که لباس سفیدی را پوشیده و رنگ سیاه را به طور کل زیرپا گذاشته از 14 سالگی با خواسته خودش ازدواج کرده و تنها دلیل خود را ادامه تحصیل عنوان می کند. من به شرط اینکه بتوانم ادامه تحصیل بدهم ازدواج کردم، چون امکان تحصیل در مقاطع بالاتر در روستا نیست و خانواده ام هم نمی توانستند هر روز مرا به شهر ببرند. چهره بشاشی دارد. ابروهای مشکی اش در صورت گردش خودنمایی می کند ...
بی رونقی در میان کوره های آجرپزی
در نوشته هایم اسمی از وی خواهم آورد و قول می دهم مشکلی برای کارش پیش نمی آید. زبانش باز شده و از دل پرش حکایت دارد، پر است از کلی گلایه های گوناگون، بیمه نیستیم، همه خانواده قاچاقی کار می کنیم و اگر مامور بیمه بیاید ما را پنهان می کنند، اگر اسم مان را رد کنند، باید از اینجا برویم، هم بیکار می شویم و هم بی سرپناه، جایی برای رفتن نداریم، نه خانه ای داریم نه سقفی بالای سر و نه آینده و امیدی ...
دیدن این فیلم ها جرم نیست!
کرده ایم، بالاغیرتا کاری نکنید که وقتی آخر شب، خسته از تماشای آثارتان به خانه برمی گردیم، تازه دست به دامان یک فیلم و سریال حال خوب کن آن ور آبی شویم تا همه آنچه در طول روز دیده ایم را بشورد و ببرد! ما خودمان را به تقدیر خود و کارواش روحمان را به دست باکفایت و هنرمندانه شمایان و فیلم های احتمالا خوبتان می سپاریم. پس به اعتماد ما مخاطبان و علاقه مندان سینمای ایران، پشت پا نزنید. بگذارید ...
محاکمه پدری که دختر معلولش را خفه کرد
که همسر این مرد از همان ابتدا گفت شوهرش پدر خوبی بوده و نسبت به او اعلام رضایت کرد. با این حال، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. مرد جوان روز گذشته در دادگاه پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه محاکمه، مادر مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر شد. او گفت: ما یک دختر داشتیم که معلول بود و روی ویلچر می نشست. او به دلیل شرایط جسمانی ای که ...
خاطرات مجری تلویزیون از جبهه و نفوذ گروهک ها در صداوسیما
.../11/10 مجری پیشکسوت رادیو و تلویزیون، گفت: نمی دانیم چرا سازمان صداوسیما هراز چند گاهی تهیه کنندگان را تغییر می دهند؛ این کار ضربه می زند و آن تعلق خاطر را از بین می برد. همیشه دوست داشتم این صدا و تصویر را مردم می بینند یاد خانواده بیفتند. به گزارش حیات ، ده سال است که بازنشسته شده اما هنوز در تلویزیون اجرا می کند. چرا که او وقتی خیلی جوان تر بود هر روز از دریچه برنامه ...
خاطرات دختران پیشتاز انقلاب از سال های مقاومت
، زنان و دختران واقعی خیابان انقلاب همین بانوانی هستند که با درس آموزی از مکتب فاطمی مهر باطلان بر همه نگاه های هرزه گرد و پوچ به زن در تاریخ زده اند. در انقلاب اسلامی ایران نیز دختران و زنان واقعی خیابان انقلاب، همان شیرزنان و شیردخترانی هستند که با وجود تمام مرارت ها و دشواری هایی که در ابتدای انقلاب و در دوران دفاع مقدس با آن مواجه بوده اند هرگز دست از حمایت و پشتیبانی انقلاب برنداشته و ...
عروسان کوچک
مادرم پایشان را کردند توی یک کفش که باید ازدواج کنی، چون اعتقاد دارند که ازدواج هر چقدر زودتر بهتر و مقاوم تر. من که تا آن روز فقط سرم در کتاب و دفتر بود و به ازدواج فکر نمی کردم، دیدم خیلی هم بد نیست چرا که نه؟ سال93 با دختر خاله ام عقد کردیم و 94 هم عروسی گرفتیم. تا اینجای کار من راضی بودم، چون هم یک رابطه عاطفی لذتبخش بود و هم تمام هزینه های ازدواج پای پدرم بود. از هدیه هایی که باید برای همسرم می ...
آیا بعد از طلاق توافقی زوجه می تواند مهریه خود را که بخشیده است، مطالبه کند؟
اینکه نیاز به ازدواج مجدد با همسر سابقش داشته باشد، از سر بگیرد. منظور از رجوع، هر گفتار یا رفتاری است که دلالت بر تمایل مرد برای ادامه رابطه زناشویی داشته باشد. اما در طلاق بائن، مرد حق رجوع ندارد بنابراین در طلاق بائن اگر مرد بخواهد مجددا زندگی قبلی با همسر سابقش را از نو آغاز کند، باید دوباره میان این دو عقد نکاح منعقد شود البته در صورتی که ممنوعیتی در این خصوص وجود نداشته باشد. حال ...
آنچه در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر گذشت
بزنم و هر فیلمی را بسازم. در این راستا باید از همسرم تشکر کنم چون در این سال ها او مرا حمایت کرد برای این که دست به هر کاری نزنم. او ادامه داد: دوست دارم از منتقدان نام ببرم که وفتی هور در آتش را ساختم در همین فضای جشنواره از فیلم حمایت کردند و باعث شدند من فیلم بعدی ام را بسازم، افرادی چون حمید صدیقی، هوشنگ گلمکانی، خسرو دهقان و مسعود محرابی. در زمانی که ما این فیلم را ساختیم ویژوال افکت ...
خانوار های تک نفره و رواج زندگی مجردی
چه مزیتی در زندگی مجردی هست که 13 میلیون و 32 هزار ایرانی طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران ترجیح داده اند، مجرد باشند؟ شاید مزیتی در کار نباشد؛ شاید 11 میلیون و 800 هزار نفر مجردی که هرگز ازدواج نکرده اند، دلایلی برای ازدواج نکردن داشته باشند ولی ممکن است جبر روزگار و سرنوشت دخیل شده باشد، مثل یک میلیون و 232 هزار نفری که به سبب فوت همسر یا طلاق در جمع مجردان قرار گرفته باشند. شاید هم حکایت ...
سفر به جنوب؛ مرهمی برای زخم ها
...، زینت هر روز ساعت چهار صبح در روستای سلخ، کنار جاده می ایستاد تا با موتور، کامیون یا هرچه می شد خود را به مدرسه روستای لافت برساند؛ یک مدرسه راهنمایی پسرانه که زینت تنها دختر آن بود، هرچند شاگرد اول و درس خوان بود، اما در نیمه های زمستان، سختی مسیر باعث شد از خیر مدرسه بگذرد، خصوصا که خواستگاری هم پیدا شده بود و زینت عید همان سال در 12 سالگی به خانه شوهر رفت. با وجود مخالفت های ...
برشی از خاطرات مرحوم محمد مهرآیین؛ مبارز خستگی ناپذیر انقلاب اسلامی
عملیات به محل های مختلف که او رفت وآمد داشت، رفتیم. بهترین محل برای عملیات فیشرآباد (تقاطع خیابان سپهبد قره نی و خیابان آیت اللّه طالقانی ) بود. شهرام در آنجا شرکتی داشت که گاهی با محافظ و گاهی بدون او به آنجا می آمد. در یکی از شناسایی ها، در سه راه طالقانی ، پاسبانی به من اشاره کرد که بایستم ، من هم خیلی عادی ترمز کردم و متوقف شدم. ترک موتور نشست و گفت مرا به خیابان بهار برسان. دستش را ...
روایت فتح جوانان
سازیان در ایام جنگ با نفوذ به خاک عراق به زیارت امام حسین(ع) رفت. عراقی ها او را عقرب زرد می نامیدند و صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود. یونس زنگی آبادی | 1340 هر عباسی یک حسین دارد و هر حسینی یک زینب و هر زینبی شمشیری است در نیام که باید برآید. من این شمشیر را در دست تو می گذارم، زیرا از خدا خواستم یک بار چون عباس شوم و یک بار چون حسین. به وقت عباس شدن بی دست شدم و یک بار چون ...
آغاز فصل تازه سینما در 40 سالگی انقلاب
ایران گرفته شده است. عزیزالله حمیدنژاد تصریح کرد: من از نظر کیفی و کمی آنقدر نیست که نیاز به بزرگداشت داشته باشد. دوست داشتم کارهای بیشتری برای مردم می ساختم بعد اینجا می آمدم. کارهایی ساختم که به آن ها ببالم و شرایط زندگی مان سخت بود ولی خوشبختانه دست به هرکاری نزدم تا کارهایی بسازم که دوست شان نداشته باشم. اینجا باید از هوشنگ گلمکانی، مسعود محرابی و خسرو دهقان تقدیر کنم که آن ها مرا ...
بازی سرنوشت/...اما حالا خوشبختم
از پادویی شروع کردم و وقتی زمین و خانه پدری را فروختیم با ارثیه خودم یک ماشین خریدم و در خط همدان – ملایر شروع به مسافرکشی کردم. زندگی ام داشت سامان می گرفت که آن تصادف لعنتی اتفاق افتاد. برف شدیدی می بارید و جاده خیلی خراب بود من تنها و بدون مسافر از ملایر بر می گشتم که در یک لحظه کنترل ماشین را از دست دادم و وقتی به خودم آمدم که در بیمارستان بودم . پای چپ و سرم شکسته بود. ...
بازی سرنوشت/ دختر 13 ساله چرا از خانه فرار کرد؟
کلاس هشتم است. به گفته او مادرش اعتیاد شدید به مواد مخدر دارد و به همین دلیل هم 5 سال پیش پدرش او را طلاق داده و با حکم قاضی دادگاه حضانت او به پدرش سپرده شد. اما ماجرا به این جا ختم نشد چرا که پدر شیدا بعد از طلاق ازدواج مجدد می کند. شیدا علت فرارش را سختگیری های پدر و همسر دوم او اعلام کرده و می گوید: من اصلاً زندگی با پدرم و زن جدیدش را دوست ندارم، دوست دارم با مادرم زندگی کنم چون ...
رؤیاهایی دختر تهرانی که در خانه فساد رنگ باخت / با 17 سال سن دست به دست خیلی ها شدم
.... آن روز شوم و ترس و وحشتی که تجربه کردم هرگز فراموشم نخواهد شد. آنها مرا به هر کاری وادار می کردند. یک سال مانند برده در اسارتشان بودم و راه فراری نداشتم. بارها تصمیم به خودکشی گرفتم اما حتی جسارت این کار را نیز نداشتم. تا اینکه بعد از یک سال در موقعیتی مناسب از آن جهنم فرار کردم. بعد از رهایی از آن خانه نفرین شده خودم را به جاده رساندم و با اندک پولی که داشتم به شهر خودمان برگشتم. من ...
از همه طرف به سمت سینما تیر می اندازند/در دوران کپی کارهای مفتضحانه هستیم+عکس
بزنم و هر فیلمی را بسازم. در این راستا باید از همسرم تشکر کنم چون در این سال ها او مرا حمایت کرد برای اینکه دست به هر کاری نزنم. دوست دارم از منتقدین نام ببرم که وقتی هور در آتش را ساختم در همین فضای جامعه از فیلم حمایت کردند و باعث شدند من فیلم بعدی ام را بسازم: حمید صدیقی، هوشنگ گلمکانی، خسرو دهقان و مسعود محرابی. وی افزود: در زمانی که ما این فیلم را ساختیم ویژوال افکت کامپیوتری نبود و ...