سایر خبرها
مشکلاتی که شما مطرح کردید؛ از خطر شیرابه زباله ها تا افزایش قهوه خانه هایی که بلای جان جوانان شده
پول من تو پردیس خوابیده من کارگر ساده هستم بخش خصوصی 20ساله کارمیکنم 17سال سابقه دارم 3سال مابقی رو کارفرمایان محترم خوردند خودم را بکشم یک میلیون درآمد دارم 600هزارتومان اجاره میدم 220هزارتومان قسط بانک شاید بایارانه زنده ام بخورونمیر خواهش میکنم دولت محترم کمک کند مسکن مهر تکمیل وتحویل شود خیلی از این فلاکت نجات پیدا میکنند باسلام مگرقرارنبودحقوق کارمندان به اندازه تورم سالیانه افزایش ...
برای کاندیداتوری در انتخابات تصمیم نگرفته ام
نگرفته ام. البته من این موضوع را در هر مصاحبه و گفت و گویی یادآور شده ام. بنده در حال حاضر همین کارهای علمی که می کنم بطور کامل وقت مرا می گیرد. دلیل عدم حضور من در انتخابات هم به خاطر علاقه ای است که به کار در پژوهشکده تاریخ اسلام دارم، این کار پژوهشی واقعا دغدغه ذهنی من است و ترجیح می دهم وقت خودم را صرف این کار کنم. من همچنان کار سیاسی می کنم و از سیاست کناره نگرفته ام، در شورای هماهنگی حضور دارم به ...
گلایه بازیگر پیشکسوت زن از بی مهر ی ها
گوشی تلفن خانه را هم قطع کرده بودم چون نه می توانستم با دستم تلفن را بردارم و نه می توانستم صحبت کنم و الان کمی حالم بهتر شده است. هیچ آرزویی جز سلامتی ندارم این هنرمند رادیو و تلویزیون ادامه داد: خدا را شکر می کنم که حالم بهتر شده است. بعد از خدا، دوستانم بچه های رادیو و تلویزیون هستند که نماینده هایش هستند و حال مرا خوب می کنند و از آنهایی که در این مدت نگرانم بودند و حال ...
طارمی: برانکو زیاد به من گیر می دهد!/ همیشه چیپ زدن جواب نمی دهد
شناخته شده تری برود. از نظر اخلاقی سردار جزو بهترین هاست و او به من لطف داشته که این حرف ها را زده است. فارس: رفتن به فوتبال اروپا در چه مرحله ای از زندگی مهدی طارمی قرار دارد؟ قطعا رفتن به اروپا جزو برنامه های من است اما باید گلزنی هایم را ادامه دهم و در صورتی که پیشنهاد اروپایی داشته باشم قصد دارم برای پیشرفت کردن به اروپا بروم. البته این حرف من به منزله جدایی من از پرسپولیس ...
دغدغه های همسر شهید بیاضعلی اسدی فرد
دانشگاه تبریز گفت: در آن شب من در بیمارستان بودم ، چون پسر کوچکم فقط سه روز بود که به دنیا آمده بود، در بیمارستان پزشکی آمد و به بیماران گفت که آرام باشید بمب به این بیمارستان اصابت نمی کند، دانشگاه تبریز را بمباران کرده اند، آنجا بود که فهمیدم که حتما کارگاه دانشکده فنی را بمباران کرده اند، چون همسرم می گفت که احتمال زیادی وجود دارد که این کارگاه را هر لحظه بمباران کنند، گویا می دانست که شهید می شود ...
اقدام زوج نیازمند برای فروش کلیه هایشان
...> فروشنده کلیه می گوید: کمیته امداد هر دو ماه 50 هزار تومان به ما می دهد که این پول دردی دوا نمی کند. چهار سال پیش تصمیم گرفتم قطعه زمینی را که داشتم به یک دامداری تبدیل کنم اما بعد از ماه ها دوندگی در این رابطه، متاسفانه مسئولان بانک به من گفتند اگر می خواهی وامی به شما بدهیم دو ضامن با وثیقه هر کدام 200 میلیون تومانی به بانک معرفی کن تا وام 400 میلیون تومانی دریافت کنی. سراغ دو ضامن رفتم که آنها ...
وطنخواه: اشتباه کردیم 6 تا زدیم غلط کردیم/به پرسپولیس مریخ 8 تا زدند / کاپیتان تیمی که 6 تا خورد شما ...
نمی خورد. شاید از کره ماه آمده اند و 8 تا خورده اند. اصلا این بحث ها را مطرح می کنند که چه شود؟ فوتبال ما اینقدر مشکلات دارد که جایی برای این حرف ها نمی ماند. وقتی این همه بی سروسامانی در فوتبال ماست چرا بند کرده اید به این 6 و 8. بگذریم؛ در بوکان چه می کنید؟ قرار است سرمربی تیم سردار بوکان باشم و در این تیم فعالیت کنم. به همت آقای سعید شوکتی، صاحب تیم، مدیرکل تربیت بدنی بوکان و ...
محمود فرشچیان: از مال دنیا فقط قبر احتکار کرده ام
من از قدیم الایام به دلیل این که در خانواده ای مذهبی بزرگ شدم به مفاهیم مذهبی علاقه مند بودم. درواقع در خانه ای بزرگ شدم که پدرم همیشه مراتب مذهبی خودش را به خوبی اجرا می کرد؛ هم در اعیاد مذهبی و هم سوگواری ها. خوب یادم هست از چهارسالگی که در خانه مان مجالس روضه برگزار می شد به دنبال کسی که چای در این مجالس تعارف می کرد، می رفتم و قند تعارف می کردم. یعنی احساس می کنم این مایه های مذهبی از آن زمان ...
گفت وگو با حسین واحدی پور،پیشکسوت روزنامه نگاری و مدیرمسئول روزنامه خبرجنوب
...، کاغذ که تا آن موقع به صورت اقساط طویل المدت با قیمت ارزان در اختیار روزنامه ها بود، اما در اوایل انتشار خبرجنوب بایستی حتی از چندماه قبل پول آن پرداخت و بعد کاغذ دریافت می شد آن هم به قیمتی چندبرابر و همین مسایل موجب تعطیلی دیگر نشریات شده بود. مشکلات انتشار روزنامه در نخستین سال های انقلاب اسلامی حرف های صاحب امتیاز و مدیر مسوول کتاب هفته خبر در رابطه با مشکلات انتشار ...
روایت موسوی تبریزی از اسدالله لاجوردی
آشنایی شما با آقای لاجوردی از چه زمانی آغاز شد؟ من از زمانی که ایشان دادستان تهران شد با او به صورت حضوری آشنا شدم، قبل از آن، من حاکم شرع دادگاه های آذربایجان شرقی و غربی بودم. البته پیش از آن اسم لاجوردی را شنیده بودم؛ از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب بودند، از اعضای مؤتلفه اسلامی و آدم مبارزی بود. اما به طورکلی من در این حد او را می شناختم و هنوز ایشان را ملاقات نکرده بودم. اولین بار سال 59 به واسطه پرونده سعادتی با او ملاقات کردم. در آن زمان آیت الله بهشتی رئیس قوه قضائیه و مرحوم قدوسی دادستان کل انقلاب بودند، هر دو این بزرگواران از من خواستند که پرونده سعادتی را بر عهده بگیرم. از تیر 58 تا اوایل سال 59 قاضی دادگاه های انقلاب در آذربایجان غربی و شرقی بودم. از طرف امام این سمت برعهده من گذاشته شد. اواخر سال 58 نامزد نمایندگی مجلس از تبریز شدم و به تهران آمدم. البته امام به من دستور داد که تبریز را رها نکنم و حکم داد که من در دادگاه های تبریز هم حضور داشته باشم و قضاوت را ادامه دهم. بالاخره با حکم امام، من هفته ای یک روز از حضور در مجلس کم می کردم و از سه روز که باید در مجلس حضور می یافتم دو روز در مجلس بودم و یک روز به تبریز می رفتم. آقای رفسنجانی (رئیس مجلس) هم در جریان بودند و این یک روز را برای من غیبت تلقی نمی کردند. پرونده سعادتی از اوایل سال 58 برای کشور مشکل ایجاد کرده بود؛ او در حین ردوبدل کردن پرونده سرلشکر مقربی به کاردار سفارت روسیه دستگیر شده بود. سعادتی آن زمان در دادستانی انقلاب تهران کار می کرد و او از آن زمان در زندان مانده بود و این مسئله منجر به برخی تظاهرات و اعتراضات در کشور از سوی اعضای منافقین شده بود. در آن زمان برخی از قضات ضعیف بودند و برخی هم شاید ملاحظاتی داشتند. دو پرونده سعادتی و سینمارکس آبادان که پرونده های پیچیده ای بودند هنوز حل نشده بود و دست قوه قضائیه باقی مانده بود. پرونده برای بررسی به من داده شد به دلیل اینکه آن زمان نماینده مجلس هم بودم هر دو را به آقای قدوسی ارجاع دادم؛ درخواست کردم که پرونده توسط شخص دیگری بررسی شود چون از نظر من نماینده بودن و هم زمان قاضی بودن مشکل ساز بود. من گفتم که باید حکم امام باشد. امام حکم دادند، حتی در این مورد خاص آقایان شورای نگهبان، قانون اساسی را تفسیر کردند و گفتند اگر من برای این کار، حقوقی و درآمدی دریافت نکنم و استخدام رسمی نباشم، اشکالی ندارد. در وهله اول آن پرو ...
مهاجم پرسپولیس نباید بماند برود اروپا!
زمانی که سن آموزشی ام است زیر نظر قربان بردیف باشم. او مربی بسیار خوبی محسوب می شود و هرچیزی که در فوتبال اروپا دارم از بردیف است. باید از کی روش هم تشکر کنم که از من تعریف کرده و به نظرم حرف درستی است که بازیکنان جوان ایرانی باید به فوتبال اروپا بیایند. در فوتبال روسیه استعدادهای ایرانی کاملاً زیر ذره بین هستند و این صحبتی نیست که من بکنم، بلکه تمام مربیان لیگ روسیه را دیده ام که به دنبال ...
بازهم اتفاق افتاد؛ همراهان بیمار به پرستار اورژانس حمله کردند، این بار در ساوه
...، وارد بخش اورژانس شد اما نتوانست کاری کند، چرا که از نظر فیزیکی توانایی برخورد با آنها را نداشت و تنها تجهیزاتی که دارد یک دستبند است، پس از وقوع این حادثه ما به کلانتری 12 ساوه رفتیم و بار دیگر به اورژانس برگشتیم. ساعت حدود یک ربع به 7 عصر همان روز در ایستگاه پرستاری مشغول رسیدگی به پرونده بیماران بودم که ناگهان متوجه شدم یک نفر سراغ مرا می گیرد، سرم را که برگرداندم، 6نفر دیدم که به سمت من ...
گفتگو با حافظ ناظری را بخوانید، بدون حاشیه!
بودم که زلاتان هم در آنجا حضور داشت. ما را به هم معرفی کردند. دوست من با شوخی به او گفت من سوپراستار موسیقی ایران هستم. او هم تا این موضوع را شنید به فارسی به من گفت سلام، حالت چطوره؟ ؛ شایدم گفت سلام، اینجا چه کار می کنی؟ خوب یادم نیست، اول فکر کردم اشتباه می شنوم. با تعجب گفتم چی؟! و دوباره جمله اش را تکرار کرد. البته فکر می کنم چون چندی قبل از اینکه زلاتان را ببینیم بازی سوئد و ایران برگزار شده ...
فیلمسازی درباره مهاجرین افغانستانی، ادامه سال های کار جهادی است
در یک فیلم بلند که سه اپیزود است گفته می شود. می خواستیم بگوییم که چه قدر از مردم افغانستانی در جنگ ایران و عراق حضور داشتند و حدود 3000 شهید و جانباز داده اند و چگونه امروز هیچ صحبتی از آنها نیست. به این ترتیب قصه شکل گرفت ابتدا می خواستم از بازیگران حرفه ای استفاده کنم اما بعد احساس کردم بازیگران باید بومی باشند. به دنبال یک خانواده فرهیخته بودم تا فرهیختگی خانواده را نشان بدهیم چون یک لفظ مرکب ...
نویسندگی با طعم کله پاچه!
کتابی که نوشتم رقص با گربه ها بود که دیرتر از بقیه کتاب هایم منتشر شد. سین:شما به دام طنز افتادید یا طنز به دام شما افتاد؟ جیم: شوخ طبعی در خانواده ما ژنتیکی است و از مرحوم پدرم آنقدر خاطره و جملات طنزآمیزی به یادگار مانده که اگر فقط همان ها را بنویسم چند کتاب می شود. دربچگی فکاهیون می خواندم و عاشق برنامه صبح جمعه با شما بودم، بزرگتر که شدم هفته نامه گل آقا درآمد و خواننده ...
دونالد ترامپ ؛ مخالف سرسخت توافق آمریکا با ایران
از نیروی پیاده به داعش حمله ، منابع مالی آنان را قطع کرده و برای تأمین مالی عملیات های آمریکا از متحدانش در منطقه استفاده خواهد کرد. ترامپ علی رغم حمایت از مداخله در کشورها در نخستین نطق بعد از اعلام کاندیداتوری اش گفت: من ارتش را دوست دارم و می خواهم قدرتمندترین ارتشی که تا کنون داشته ایم را داشته باشم چون حالا بیش از هر زمان دیگر به آن نیاز داریم. اما من گفتم: به عراق حمله نکنید چون ...
سواد ندارم ولی تعزیه می خوانم
مرتضی ای ز دو عالم بری/ یا علی و یا علی دست هایش را با قدرت تکان می دهد و با تغییر لحن صدایش همه را متوجه خودش می کند. بعد از چند بیتی که می خواند شروع می کند به گفتن؛ حسینعلی جلینی هستم از روستای جلین در نزدیکی سبزوار. از همان طفولیت بسیار علاقه به تعزیه داشتم. پدرم سواد داشت و نوحه خوان بود و من حتی قبل از اینکه به مکتب بروم و صدایی هم داشته باشم کنار دسته های تعزیه بودم و با آنها ...
زندگی با طعم آرزو پشت حصارهای دور
خانه ای دارم نه خانواده ای، بعد از 35 سال زندگی در ایران دیگر امیدی به برگشت ندارم. افاغنه مشکلی برای تردد در شهر ندارند محمدحسن نجارزاده مدیر این مهمان شهر با بیان اینکه افراد حاضر در کمپ همگی دارای مدرک مجاز هستند، می گوید: کارت هویت افاغنه حاضر در کمپ دارای کد اختصاصی است که از طریق آن می توانند در شهر حضور پیدا کنند. وی با اشاره به اینکه افراد دارای کارت برای رفتن ...
روایت موسوی تبریزی از اسدالله لاجوردی
بردند که می دانم رنج هم می برند. من معمولا یک آدمی هستم مثل این چوب های خشک می مانم، نمی دانم یک جوری، این جوری ام دیگر! تحت تأثیر قرار نمی گیرم. شاید یک سری از آن حالات طبیعی آدم های معمولی را من از دست داده باشم. اگر مثلا فلانی زنگ می زد برای توصیه راجع به یک پرونده، خب شما واکنش های من را خوب می دیدید که چه جوری واکنش دارم، پرخاش می کردم. الان یک کسی زنگ زد، پدر خانمم زنگ زد که فلانی باباش مریض ...
اکبر عبدی:ورزش امروزم تئاتر است/ در مورد استقلال با من کل کل نکنید
این بازیگر تمام عیار داشتیم. شنیده ایم که این روز ها نمی توانید به کوهنوردی بروید، درست است؟ - درست است. با این که آرامش کوه را خیلی دوست دارم اما تقصیر خودم نیست، بدنم دیگر من را همراهی نمی کند. شاید شما بتوانید با کلیه و پاهایم حرف بزنید، گوششان به حرف من و پزشک ها که دیگر بدهکار نیست. تنهایی کوهنوردی می کردید یا با دوستان؟ - خیلی وقت ها با دوستان و خانواده به ...
فتح ا...زاده دروغ 13 را زودتر گفت
پرسپولیس باخبر هستی؟ اوضاع این تیم فعلاً قمر در عقرب است چون مورد حمایت مالی قرار نمی گیرد. من خودم بازیکن بوده ام. اگر مدیر باشگاه می گفت اول شهریورماه مثلاً 5 میلیون تومان می گیری، بر همان اساس برنامه ریزی می کردم و برای دوم شهریور به چند نفر چک می دادم. آن شخصی که چک مرا می گرفت، روی آن حساب می کرد و برای کارهای دیگرش چک می کشید. وقتی یک ارگان یا شرکت به تعهدات مالی اش دیر عمل کند، یکدفعه ...
حساسیت های قومی رو به زوال است/دلایل تاخیر در انتصاب سفیر سنی مذهب
اهل سنت، علما، دانشگاهیان، محققان، احزاب و تشکلاتشان ارتباط بسیار خوبی داریم، هم چنین ارتباط بسیار خوبی با اقلیت های دینی داریم و پیام آن ها به سرعت به رییس جمهوری و دولت منتقل می شود . اقلیت ها احساس می کنند که در دولت یک نماینده ویژه دارند، به جای این که من نماینده دولت بین آن ها باشم، به قدری خوب عمل شده است که این احساس ایجاد شده که من نماینده آن ها در دولت هستم، خوش حالم که این ...
مردی کودک خود را ربود
اش در شهریار برد اما من و امید در خانه پدرم ماندیم. بعد هم فهمیدم که همه وسایل زندگی مان را به حراج گذاشته و فروخته است. شاکی ادامه داد: صبح روز پنج شنبه، 19 شهریور ماه مادرم شوهرم به خانه ما آمد و گفت دلش برای امید تنگ شده است. او گفت که سینا دلش خیلی برای پسرش تنگ شده و خجالت می کشد بیاید به همین خاطر از من خواسته تا امید را برای چند ساعتی نزد او ببرم. من به حرف های مادر شوهرم اعتماد کردم ...
حسینعلی می دانم که اینجایی، ما را از چشم انتظاری نجات بده
اصغر بالویی در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری حیات در مشهد، تصریح کرد: در 4 دی ماه سال 1365 به ما خبر دادند که حسینعلی شهید و مفقودالاثر شده است و 29 سال بود که چشم انتظار فرزندم بودم. وی افزود: 65 سال است که از خدا عمر گرفته ام و 29 سال است که تقریبا هر ماه خواب حسینم را می بینم، می دانستم که او روزی برمی گردد، انگار که زنده است و حال مرا می فهمد. وی با بیان خاطره ای از نحوه ...
امانت خدا را صحیح و سالم تحویلش دادم
گفت مادر می خواهم به جبهه بروم. گفتم مادر تو هنوز بچه ای، ببین خانه مان مرد ندارد و تو مرد خانه هستی، کجا می خواهی بروی. گفت مادر من که هستم! شما خدا را دارید، حالا اگر اجازه بدهید به جبهه بروم. چند بار برای اعزام به جبهه اقدام کرد ولی قبولش نمی کردند. می گفتند سنت پائین است و هنوز بچه ای و نمی توانی در جبهه حاضر شوی. روز آخر اسم نویسی محمدرضا شناسنامه اش را دستکاری کرد و سنش را 15 سال کرده بود ...
سرمربی اوکراینی تیم بوکس: عاشق ایران هستم، امیدوارم مرا تحمل کنند
این تیم امید دارم و امیدوارم موفق باشم اما هیچ وقت پیش بینی نمی کنم. بوکسور شخصی من هفت سال طول کشید تا قهرمان جهان شود. برخی بوکسورها برای رسیدن به عنوان قهرمانی شاید 12 سال تلاش کردند. راه راحت و کوتاهی نیست و باید تلاش کرد و صبور بود. می دانم زمان طولانی را در اختیار ندارم اما تمام تلاشم را در همین زمان هم انجام می دهم. به تنهایی نمی توانیم کاری کنیم و کار گروهی جواب می دهد. گفت وگو: سید ایمان میری انتهای پیام/ ...
معمای حنیف!
داشتم از اسامی آنها استفاده کنم به اشتباه نام وزارت ورزش را نیز به زبان آوردم که از همین جا از وزیر دانشگاهی و محترم ورزش و جوانان پوزش می طلبم. همچنین جا دارد بخشی از مصاحبه حنیف در ساعات پایانی جمعه شب را با خبرگزاری تسنیم بخوانید تا حیرت تان بیشتر شود: من وزن کم کرده بودم و از ناحیه کشاله پا مصدوم شدم که همین موضوع باعث شد تحت فشار باشم و آن حرف ها را مطرح کنم. بر کسی پوشیده نیست که ...
از کنایه های خمسه تا تکذیبیه تقوایی
نامزدهای این بخش خیلی خوش شانس بودم. مریلا زارعی که چهارمین تندیس خود از جشن خانه سینما در این دوره دریافت کرد در ابتدا متنی را خواند و گفت: این متن زیبا نوشته خانواده شهید منوچهر رضایی است که بعد از دیدن فیلم شیار 143 مرا مورد لطف قرار دادند. وی افزود: پیش از این این جایزه را برای فیلم های دو زن ، سربازهای جمعه و درباره الی دریافت کرده بودم. اما این جایزه از لحاظ دیگری برایم ...
روز ملّی سینما را عزای عمومی اعلام کنیم
، باید در آموزش و پرورش فیلنامه نوشته شود و باید فیلم های خوب تولید بشود و بعد همۀ سینما را حمایت بکند؛ نه صرفاً کلاه قرمزی و شهر موش ها را. سیّد جواد هاشمی، ضمن انتقاد صریح از نسبت دادن فیلم های غیر ژانر کودک به این ژانر، از آزردگی خاطر خویش در این زمنیه سخن گفته و گفت: فیلم هایی مثل کلاه قرمزی و شهر موش ها اصلا برای بچّه ها ساخته نشده است؛ باید از خود بپرسیم که چرا مدارس همین طور گر و ...
شهیدی که با قبر خالی بیماری را شفا داد+عکس
به گزارش شهدای ایران ، پدر شهید حسینعلی بالویی نقل می کند که روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار شهدای بهشهر رفته بودم. دیدم زن و شوهری بر سر مزار پسرم نشسته اند و به شدت گریه می کنند. رفتم نزدیک قبر و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این سنگ قبر پسر من است اما در این قبر شهیدی نیست که شما اینقدر برایش گریه می کنید. پسر من مفقود الجسد است. در ضمن من اصلا شما را نمی شناسم. از سر و وضعشان هم ...