سایر منابع:
سایر خبرها
کجا بریم ؟ پیشنهاد ما خانه عشق سیمین و جلال
مدرسه شبانه ثبت نام کرد، دیپلم گرفت و سپس در بیست سالگی به دستور پدر راهی نجف شد تا طلبگی بخواند اما بعدها به حزب توده پیوست. تصمیم جلال خشم پدر را برانگیخت تا آنجا که مجبور به ترک خانه شد. در سال 1322 وارد دانشسرای عالی شد اگرچه قبل از دریافت مدرک دکترا از ادامه تحصیل انصراف داد. سال ها بعد با سیمین دانشور آشنا شد و علی رغم نارضایتی پدرش با او ازدواج کرد. بعد از کودتای 28 مرداد و یک دوره سکوت و ...
استانداردهای یک رابطه جنسی خوب چیست؟
کار می کنند توانسته اند حرف های خود را به گوش خیلی ها برسانند. امروز پژوهش ها نشان داده که با یک سال آموزش زوج توانسته ایم ده سال آموزش و خطا را در رابطه جنسی به یک رفتار استاندارد خوبی برسانیم که زوج و زوجه هردو راضی باشند. این کار بیشتر از یکسال طول نمی کشد و توانسته ایم آسیب پذیری ازدواج را در مسایل جنسی کاهش دهیم. 60 درصد علت طلاق ها در مشهد به دلیل مسایل جنسی است وی در گفت و ...
نمی دانستم همسرم قبلا ازدواج کرده و دوست پسر داشته!
مبینا را پیدا کردم که او نیز گفت: مبینا را به خاطر داشتن دوست پسر طلاق داده است وقتی موضوع را با خانواده همسرم در میان گذاشتم تا حقیقت ماجرا را برایم بازگو کنند آن ها شبانه به شهرستان رفتند و مدتی بعد هم ساکن همان شهر شدند این در حالی بود که پدر مبینا با تهدید من مدعی شد فقط در دادگاه پاسخم را می دهد. حالا هم همسرم به خاطر نپرداختن نفقه در حالی از من شکایت کرده است که به خاطر سر و صداهای هر روزه ...
جلال آل احمد 95 ساله شد
...، یکی به دادم برسد، چقدر شبیه حاجی آقا شده ام!؟ حاجی آقا!؟ در بوف کور می گفت رجاله ... . معقول قبل از این، در کار مطبوعاتی رسم بر این بود که محور مشخص کنم و تم درنظر بگیرم و معلوماتی حول یک محور خاص درباره یک شخصیت فرهنگی صادر کنم. این بار نوبت جلال شد. بیچاره ملتی که دنبال قهرمان می گردد و بیچاره ملتی که قهرمان هایش را در گذشته های دور جست وجو می کند و بیچاره تر ملتی که این اندازه ...
رواج فال تاروت و قهوه و شمع و نخود بین جوان های مدرن امروزی
...> شیدا 31 ساله است و یک بچه دارد. دختربچه را در بغلش جابه جا می کند و می گوید که الان دیگر خیلی اهل فال گرفتن نیست اما زمانی همه زندگی اش با فال هماهنگ می شده: نمی دانم فال گرفتن از کجا در سر من و مادرم افتاد اما کار به جایی رسیده بود که مثلاً دوست و آشنا یک فالگیر معرفی می کردند و مادرم شماره اش را گیر می آورد و می رفتیم پیشش و کلی هم پول می دادیم. چند ماهی برای همه کارهای زندگی مان با او مشورت می ...
عروسان در تحریم
رفتن ناگهانی قیمت ها به گونه ای بود که با این مقدار پس انداز در نهایت بتوانم یک یخچال و چند قلم جنس کوچک بخرم. زهرا دخترخانم دم بخت وارد بحث می شود و می گوید: به پدر و مادرم گفته ام با این وضعیت بد اقتصادی لازم نیست خیلی از وسایلی که برای خواهرهای بزرگترم خریدند را برای من بخرند. اما اینقدر قیمت ها غیرقابل باور است که با وجود اینکه نیمی از سه راه امین حضور را گشته ایم هنوز نتوانسته ایم جنس ...
آسیب اجتماعی پیامد نبود فرهنگ گفت و گو در خانواده
...> به هر حال چالش کاهش گفت و گو در میان خانواده های ایرانی یک آسیب مهمی قلمداد می شود، همین آسیب، زمینه ساز طلاق های عاطفی زیادی در جامعه ایران شده است. وقتی گفته می شود از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است بدان معنی است که خانواده ها گفت و گو نمی کنند، زوج ها در کنار هم زندگی می کنند، ولی ارتباط کلامی و عاطفی بین آنها کمرنگ است و یا وجود ندارد. به اعتقاد کارشناسان خانواده ...
زندگی مجردی؛بحران بقای نسل
استقبال نمی کند، بنابراین تنهازیستن خوشایند انسان نیست. اما چرا یک جوان تنهازیستی را انتخاب می کند و به دنبال زوجیت نمی رود.این روانشناس افزود: به نظر می رسد جوان ناچار است که تنها زندگی کند. اگر یک مرد جوان بخواهد ازدواج کند با توجه به آنچه که امروز در جامعه جاری است، یا فاقد شغل است یا شغل مؤثر ندارد و فاقد درآمد مکفی برای اداره یک زندگی است. بنابراین وقتی می بیند که به این مشکل ...
دختر زیبارو بودم که با رییس شرکت همخوابی کردم
این که یک روز صبح زنگ تلفن منزل به صدا درآمد و خبر رسید که پدرم بر اثر سکته قلبی جان باخته است. آن زمان فقط 14سال داشتم که تکیه گاهم را از دست دادم و دیگر اوقاتم را با دوستانم می گذراندم. از آن روز به بعد تلاش کردم با رفتارها، پوشش و سخنان عجیب و غریب از زندگی ام در کانون توجه دیگران قرار بگیرم. این کار برای من به یک عادت تبدیل شده بود به طوری که در دانشگاه زبانزد دانشجویان بودم. به خاطر زیبایی ...
در خانه مشهورترین فال گیر شهر چه خبر است؟
. دختربچه را در بغلش جابه جا می کند و می گوید که الان دیگر خیلی اهل فال گرفتن نیست اما زمانی همه زندگی اش با فال هماهنگ می شده: نمی دانم فال گرفتن از کجا در سر من و مادرم افتاد اما کار به جایی رسیده بود که مثلاً دوست و آشنا یک فالگیر معرفی می کردند و مادرم شماره اش را گیر می آورد و می رفتیم پیشش و کلی هم پول می دادیم. چند ماهی برای همه کارهای زندگی مان با او مشورت می کردیم و می پرسیدیم چه کار کنیم بهتر ...
ماجرای آتش افروزی و اسیدپاشی های مرد اجیر شده!
به گزارش خراسان، ماجرای اسیدپاشی روی خودروهای سانتافه و آتش افروزی در مرغداری، منزل و خودروهای گران قیمت، که طی دو سال گذشته به حوادثی ابهام آمیز و هولناک تبدیل شده بود، زمانی لو رفت که فروشگاهی در بولوار حر عاملی مشهد، توسط سارقان مورد دستبرد قرار گرفت. صاحب فروشگاه که از سرقت لوازم مغازه اش ، نگران شده بود و نمی خواست به همین راحتی تسلیم دزدان ناشناس شود، تصمیم گرفت به همراه دوستانش و به طور ...
17 اردیبهشت سرکوب سرطان با تکنیک نوین رادیوتراپی
...> با گذراندن این دوران در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1373 فارغ التحصیل و نفر اول برد تخصصی این رشته شدم. من دومین و آخرین فرزند خانواده هستم. برادرم که دو سال از من بزرگتر است نیز تحصیلات عالی دارد. بزرگ ترین مشوق و حامی ما در زندگی و موفقیت در تحصیل مادرم بود. در دوران کودکی پدرم را از دست دادم. در این دوران مادرم زحمات فراوانی برای ما کشید. از همان ابتدا درس و تحصیل ...
شوهرم مبصر کلاس دهم است!
شده بود تا سال 1353 که شاهد افزایش سن ازدواج در قانون بودیم. سیاوشی در ادامه افزود: من زمانی را به عنوان معلم و آموزشیار در مناطق روستایی فعالیت می کردم و شاهد بودم دختری که امروز بر سر کلاس درس نشسته بود، فردای آن روز به دلیل ازدواج تحصیل خود را رها می کرد. تلاش های زیادی در فراکسیون زنان مجلس انجام شد تا بتوانیم اصلاحیه یک فوریتی مبنی بر غیرقانونی بودن ازدواج دختران زیر 13 سال و ...
ماهی ها همیشه بیدارند
است از زندگی و زیبایی های آن. نگاهی است به گذشته و پلی به آینده. نگاه کاشف کنجکاوی است که به شوق عشق و شور دوستی و صلح در پی آگاهی و آزادی انسان سال هاست که به جد و جهد قلم و قدم می زند. در بخشی از کتاب می خوانیم: در نقطه اوج فعل عشق ورزیدن بزرگتر ها با هم ازدواج می کردند یا همدیگر را می کشتند. مسئول ازدواج پدر و مادرم، همین فعل عشق ورزیدن بود. من و خواهرم آثار و عجایبی بودیم که بعدا اضافه شدیم. به خاطر همین فعل بود که دعوا می کردند، سر میز با هم حرف نمی زدند و تنها صدای لقمه ها به گوش می رسید. ماهی ها همیشه بیدارند 97صفحه و 9 هزار تومان قیمت دارد. ...
شوهرم مبصر کلاس دهم است!
همسری بر دل دارند و هم برای دانشجویان دانشگاه از تلاش های مجلس برای بالابردن سن ازدواج بگوید. قرار است با دانشجویان انجمن اسلامی و طیبه سیاوشی و حمید گرمابی، نماینده مردم نیشابور و روان شناس به خانه عروس های کوچک در روستا ها برویم و با آن ها صحبت کنیم. به علت حفظ حریم مردم روستا از بردن نام روستا ها خودداری می کنیم. این روستا ها از توابع شهرستان نیشابور هستند و اکثر روستا های این شهر با این ...
از آرزوی مرگ تا شور زندگی
و می دانند که این زن و شوهر مدت هاست که دست در دست هم برای بهبود وضعیت بقیه توان یاب های جامعه تلاش می کنند؛ تلاش می کنند تا شرایط سخت زندگی آنها را به شرایطی معمولی تر تبدیل کنند. نتیجه این تلاش، حالا دور هم جمع شدن 5000 توان یاب از شهرهای مختلف کشورمان است؛ افرادی که یک مطالبه بیشتر ندارند، این که آنها هم دیده شوند. بهروز معلولیت شدیدی دارد، معلولیتی که ریشه اش به ازدواج فامیلی پدر و ...
از کینه جویی تا اسید پاشی و آتش افروزی
اسید از ابزارفروشی ها اولین اسید پاشی روی خودروی سانتافه را در سال 96 انجام دادم. آن روز خودروی سانتافه مقابل منزل خواهر شوهر زن جوان پارک بود که من شبانه روی خودرو اسید پاشیدم و از محل گریختم. دومین اسیدپاشی روی یک سانتافه دیگر را هم چند ماه بعد از آن انجام دادم، اما این موارد موجب فروکش شدن خشم آن زن جوان نشد به همین دلیل تصمیم به آتش افروزی گرفتم و در سال 97 و در دو مرحله جداگانه ...
دختر زیبارو بودم که با رییس شرکت هخوابی کردم / او کمتر توجه کرد و من با 2 جوان دیگر ارتباط گرفتم تا ...
دوستانش می گذراند، تا ظهر روز بعد هم می خوابید. به همین دلیل من هم خواب می ماندم و دیر به مدرسه می رسیدم. گاهی تا دیرهنگام منتظر پدرم بودم که در درس هایم کمک کند ولی روی دفترم خوابم می برد تا این که یک روز صبح زنگ تلفن منزل به صدا درآمد و خبر رسید که پدرم بر اثر سکته قلبی جان باخته است. آن زمان فقط 14سال داشتم که تکیه گاهم را از دست دادم و دیگر اوقاتم را با دوستانم می گذراندم. از آن روز ...
بیایید فانوس مهربانی را در این خانه روشن کنیم
های موردی به ما می کند و برخی از آشناها و اقوام که از وضعیت ما مطلع هستند به ما کمک می کنند ولی مشکلاتم از پارسال که دخترم تقاضای طلاق داده و با سه فرزندش با من زندگی می کند، بیشتر شده است. چون مشکل تامین مخارج زندگیم را داشتم از پارسال به یکی از مغازه های شهر ایلام که فرد خیری است مراجعه کردم و از او درخواست داشتم تا مواد غذایی را بصورت قرض به ما بدهد که بخشی از آنرا تاکنون پرداختم، ولی ...
گزارش زندگی دختران خردسالی که شوهر دارند/ شناسنامه ام را با نوشتن نام تو به عنوان همسر، کثیف نمی کنم
میهمان این شهر است تا هم بازدیدی از روستاهای نیشابور داشته باشد که همه شان داغ کودک همسری بر دل دارند و هم برای دانشجویان دانشگاه از تلاش های مجلس برای بالابردن سن ازدواج بگوید. قرار است با دانشجویان انجمن اسلامی و طیبه سیاوشی و حمید گرمابی، نماینده مردم نیشابور و روان شناس به خانه عروس های کوچک در روستاها برویم و با آنها صحبت کنیم. به علت حفظ حریم مردم روستا از بردن نام روستاها خودداری می ...
اعتراف مرد آتش در مشهد / او به خاطر علاقه یک زن جوان شهر را به هم ریخت
مرد 50 ساله ای که در پی رابطه عاطفی با یک زن جوان، اجیر شده بود تا برای گرفتن زهر چشم از مخالفان ازدواج موقت آن زن، دست به اقدامات هولناکی بزند، درحالی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شد که تاکنون به چندین فقره آتش افروزی و اسیدپاشی اعتراف کرده است. ماجرای اسیدپاشی روی خودروهای سانتافه و آتش افروزی در مرغداری، منزل و خودروهای گران قیمت، که طی دو سال گذشته به حوادثی ابهام ...
طلوع هلال هاشمی در شب رؤیت هلال رمضان
مجروح شده بود به نقطه ای نامعلوم روانه گردید. طول شب را به پیمودن راه و بیراهه ها گذراند. صبحگاهان به تپه ای رسید که چشمه آبی در کنار آن روان بود، نماز صبح را به جای آورد. هنگامی که هوا روشن شد نگاهی به اطراف خود افکند، از دور کلبه ای دید که در کنار آن زن کهن سال و دختر جوانی ایستاده اند، خود را به آنجا رساند. با نزدیک شدن حضرت به کلبه، پیرزن جلو آمد، سلام کرد و از او خواست از اسب پیاده شود. پیرزن ...
کلیک قتل وحشتناک در فضای مجازی!
پسر جوانی که رابطه شوم و شیطانی را در فضای مجازی با یک زن متاهل آغاز کرده بود، سرانجام نقشه جنایت هولناکی را نیز کلیک کرد واین گونه دستان گناه آلودش به خون هم آلوده شد. به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این قتل وحشتناک از پانزدهم دی سال 1397 زمانی آغاز شد که جسد سوخته مرد 47 ساله ای در بخشی از زمین یک کارگاه مخروبه در پنج کیلومتری مشهد جاده سرخس کشف شد. کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی ...
قتل برادر زن و همسرش به خاطر یک هوس
شد رسیدگی کردند. در جلسه اول اولیای دم هر دو مقتول خواستار قصاص متهم شدند.سپس متهم پشت میز محاکمه ایستاد و در حالی که اتهام خود را قبول داشت، گفت: من اتهام هایم را قبول دارم، اما دچار وسوسه شدم و به خاطر یک هوس دو نفر را کشتم. زن بیچاره اصلاً از نقشه شوم من خبر نداشت.حتی همسرم هم نمی دانست که به صورت پیامکی با زن برادرش قرار گذاشته ام. من پنج سال بود که ازدواج کرده بودم، نمی دانم چه ...
رنج بیماری، درد بی کسی
هم ایدز دارد و هم پدر یا مادر خود را بر اثر این بیماری یا به هر دلیل دیگری از دست داده است. حال هفتم می به عنوان روز جهانی یتیمان ایدز نام گذاری شده است. روزی که همه باید دست به دست هم دهند تا برای مرااقبت از تمام کودکان مبتلا یا متاثر از ایدز اقدام کنند. این روز اما در ایران نیز از جایگاه مهمی برخوردار است. انجمن احیا و توانیاب، یکی از مجموعه های غیردولتی است که برای نهادینه کردن این ...
عزت هادی
اگر 40روز از داغ عزیزت گذشته باشد باز زخم باز نبودنش را هیچ درمانی نیست. مرد با سر و روی اصلاح نکرده و لرزش اجزای به غم نشسته صورتش شبیه روضه ای است که نمی شود در برابرش ایستاد و صبوری کرد. روی مزار پسر نقش بسته:1/1/98 تا از این به بعد هیچ روز اول عیدی برای این خانواده خوش نباشد. درست در لحظاتی که همه مردم در خوشی آمدن عید زندگی را سامان می کنند جوان رعنای 26 ساله در لباس خدمت به خون می نشیند تا ...
من می گویم چهار سال و شما بخوانید یک عمر/ با تمام وجودمان انتظار را درک کردیم
؛ ضمن اینکه توصیه فراوانی نسبت به احترام به پدربزرگ و مادربزرگم داشتند. وی با اشاره به روزهای سخت دلتنگی و بی خبری که در فراق پدر گذشت، اظهار می کند: 7 اسفند سال 97 بود که به ما اطلاع دادند قرار است مستندی در مورد پدرم ساخته شود و ما به همین منظور به شهر شال رفتیم، که در این حین همکاران پدرم به منزل پدربزرگم آمده و به نوعی درباره ی آمادگی ما برای شنیدن خبر شهادت پدرم سوال می کردند، اما ما متوجه ...
طلاق به خاطر عمل زیبایی زن
دوات آنلاین - مردی که بعد از عمل زیبایی همسرش با او دچار اختلاف شده و حتی وی را کتک زده بود وقتی با درخواست او برای طلاق مواجه شد به مرکز مشاوره پلیس استان خراسان شمالی رفت و داستان زندگی اش را این طور تعریف کرد: 10سال پیش با عشق و علاقه با ساناز ازدواج کردم. این علاقه دو طرفه بود و آتش عشق چنان مرا کر و کور و لال کرده بود که چیزی جز زیبایی ساناز نمی دیدم. هر چند پدرو مادرم از همان اول ...
روایت تکان دهنده دختر فراری از 20 سال زندگی خیابانی
در زندان بود مراقبت کردم و حتی برای اینکه بتوانم برایش شیر و لباس تهیه کنم پسرها را تیغ می زدم تا خرج بچه کنم .آخرش فکر می کنید چی شد ؟ والدینش که از زندان آزاد شدند بچه را از من گرفتند و مرا از خانه اشان بیرون انداختند . زیبا اگر توی این 20 سال به جای این همه غریبه از خانواده ات کمک می خواستی بهتر نبود؟ چرا برنمی گردی ؟ بغض کرد و گفت: "می ترسم. خانم از اینکه برگردم و ببینم ...
نقشه زن خائن برای قتل همسرش و ازدواج با شوهرخواهرشوهرش
هم رابطه داشتیم. برای اینکه بتوانیم به هم برسیم، باید شوهرم و خواهرش را از سر راه برمی داشتیم. یاسر پیشنهاد داد شوهر من را بکشیم چون شوهرم حاضر نبود مرا طلاق بدهد و ما دو بچه داشتیم. یاسر گفت بعد از قتل خودش هم زنش را طلاق می دهد تا با هم ازدواج کنیم. نقشه قتل را طراحی کردیم. شب حادثه من مقداری آب میوه مسموم به شوهرم دادم و بعد یاسر آمد و کار را تمام کرد؛ من نمی دانم بعد چه اتفاقی افتاد. ...