سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگوی اختصاصی مهاجران سوری و عراقی در اروپا با نامه نیوز
-مجارستان به اتریش اومدم. در مجارستان شرایط سختی بود و پلیس ها همه مهاجرها رو می زدند. آنها من را هم زدند و دستم شکست (دستش را نشان می دهد ) 2500 دلارم را پلیس گرفت و ساک های من را هم دزدیدند. *برنامه ات برای آینده چیه و می خواهی چه کار کنی؟ می خوام بروم به آلمان و در آزادی زندگی کنم ؛ دست کم 25 سال همیشه تو جنگ و نا آرامی بودم ؛دیگر خسته شدم می خواهم در آرامش زندگش کنم ...
زنگ مدرسه با صدای خمپاره
. صمد صالحی 3 و سی نفر از همکارانش شروع سال تحصیلی را با خون سرخ شان به همه ی دانش آموزان آبادان تبریک گفتند و این چنین بود که مدرسه، جبهه شد. اسلحه جای قلم را گرفت. بوی باروت جای بوی کتاب نو را. لباس بسیج جای روپوش مدرسه را. نیمکت ها سنگر شدند. شهادت، مشق شد و معلم، فرمانده و دانش آموز و دانشجو شهید شدند. جنگ، همه را غافلگیر کرده بود؛ از معلم و کاسب و مهندس و دکتر گرفته تا پیر و جوان و ...
گزارش روزنامه اعتماد از حال و هوای خانه جانبازی که در منا قربانی شد
...، پسر بزرگ داود موسوی درباره لحظه ای که از فوت پدرش در حادثه منا باخبر شد به اعتماد می گوید: پدر و مادرم همراه دایی و پسرخاله پدرم به حج امسال رفته بودند. شب حادثه با پدرم حرف زده بودم. او و مادرم حال شان خوب بود. روز بعد - پنجشنبه – در خانه بودم که طرف های ساعت 4 بعدازظهر یکی از همرزمان پدرم با من تماس گرفت و گفت سجاد از پدرت خبر داری؟ دلم ریخت. گفتم نه، خبری شده؟ گفت متاسفانه شبکه خبر ...
آیا امواج وای فای برای سلامتی مضرند؟
با فلز پر شده بود، به من توصیه شد تا از شر آن ها خلاص شوم، چون رسانای الکتریسیته هستند. فرآیند جایگزین کردن آن ها با مواد غیر فلزی 6 ماه به طول انجامید. من همچنین از یک رژیم سالم غذایی پیروی می کنم." مری عقیده دارد که توانسته علائم بیماری را کاهش دهد، اما زندگی بسیار سختی دارد. "مجبور شدم از بسیاری از چیز هایی که عاشقشان بودم دست بکشم؛ از جمله رهبری تورهای گردشگری در لندن ...
برابر بزرگ جانباز انقلاب تنها با زبان اشک و چشم دل سخن گفتیم
.... وی می گوید: همیشه خدا رو شکر می کنم که به من زندگی دوباره بخشید، زمانی که مجدد معاینه شدم و دیدند که تنفسم برگشته به بیمارستان و سپس به اتاق عمل منتقل شدم، بعدها می گفتند دستانم تکه تکه بوده و حتی ساعتم تکه تکه شده بود. دیدار با رهبر انقلاب بعد از 28 سال انتظار این جانباز 70 درصد در رابطه با دیداری که هفته گذشته مقام معظم رهبری با جانبازان 70 درصد داشتند، می ...
آخرین نفری که حاج همت را بوسید+عکس
قبول نمی کردند؛ اما از آنجایی که مسئول اعزام مرحوم چیذری بود و با من و برادرانم آشنا بود، اسمم را در لیست اعزام نوشت. در سال 61 ابتدا برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان امام حسین(ع) رفتیم. دوره آموزشی فشرده و 35 روزه برگزار شد. آنجا اعلام کردند که این گروه به کردستان خواهد رفت. من که به قصد جبهه رفته بودم، از این موضوع ناراحت شدم. فردای آن روز اعلام کردند که 15 نفر امدادگر ویژه برای ...
در سوگ پدر- چشم به راه مادر
در حادثه منا باخبر شد به اعتماد می گوید: پدر و مادرم همراه دایی و پسرخاله پدرم به حج امسال رفته بودند. شب حادثه با پدرم حرف زده بودم. او و مادرم حال شان خوب بود. روز بعد - پنجشنبه – در خانه بودم که طرف های ساعت 4 بعدازظهر یکی از همرزمان پدرم با من تماس گرفت و گفت سجاد از پدرت خبر داری؟ دلم ریخت. گفتم نه، خبری شده؟ گفت متاسفانه شبکه خبر اسم کشته ها را زیرنویس کرد که اسم پدر تو هم در بین ...
خلبانی که گرگ آسمان لقب گرفت +تصاویر
صورتی می مانم که با اف-5 پرواز کنم. بعد از 6 ماه سرانجام آن ها قبول کردند و من را به صورت تنبیهی به دزفول منتقل کردند و گفتند چون پرواز نمی کنی، در محل افسر پست فرماندهی خدمت کن. اما دوباره پس از 6 ماه به من اجازه دادند که به اصفهان بروم و دوره آموزش اف-5 را سپری کنم.آن دوره را نیز با موفقیت طی کردم و در سال 1360، در حالی که چند ماهی از تجاوز وحشیانه رژیم بعثی عراق به خاک کشورمان می گذشت ...
شب نشینی باکری و اندرزگو میان کارتن خواب ها
... پسر شهید عاصمی هم اولین بار است که به مراکز تجمع کارتن خواب ها سر می زند و از مشاهده شرایط اسف بارشان ابراز تاسف می کند. هرچند اولین بار است که این مکان ها را می بینم ولی نگاهم نسبت به شان عوض نشد. من پیش از امشب هم به کارتن خواب ها به چشم مجرم نگاه نمی کردم. به نظرم برای سامان دهی به اوضاع کارتن خواب ها باید کار را دست خودشان سپرد. موسساتی مثل طلوع سال ها است در این زمینه فعالیت می کنند و ...
رعایت حقوق؛ مادر ارزش ها
همه هستیم. ما به ایشان ساختن زره را برای شما آموزش دادیم تا در جنگ ها شما را حفظ کند. آیا شما شکرگزار این هستید؟ و بادهای شدید در تسخیر سلیمان بود و به امر ایشان به سوی سرزمین بابرکت حرکت می کرد (طی الارض) و ما بر هر چیزی آگاهیم. و برخی شیاطینِ (جنیان) مسخّرِ وی، برایش غواصی کرده و سایر دستورات را انجام می دادند و ما حافظ همه بودیم (انبیاء: 7982؛ ص: 1720 و 3040). این گونه تصرفات در پی ...
خمینی ِنسل سوم
نوجوانی سیدحسن در جبهه های جنگ سپری می شود. او در سال 1366، یعنی زمانی که 15 سال داشته است، راهی جبهه می شود. سیدحسن، هیچ گاه درباره جزئیات حضورش در مناطق جنگی سخنی نگفته است، فقط یک بار در گفت وگو با روزنامه اطلاعات خاطره ای از آن سال نقل می کند: وقتی به جبهه رفتم، 14، 15 سال داشتم؛ البته به صورت ناشناس اعزام شدم... در سال 66 به جبهه رفتم. در جریان این اعزام که با لشکر 17 به جبهه اعزام شدم و مسائل ...
هنوز مشغول آواربرداری هستیم
تغییری بزنیم. خودم هم همیشه تابع دولت و نظام جمهوری اسلامی بودم. یک زمان به من گفتند برو بندرعباس چهار سال کار کن. آنجا 50 درجه بالای صفر بود. بلافاصله هم گفتند برو همدان خدمت کن، 28 درجه زیر صفر. اختلاف بین این دو منطقه 70 درجه بود و من آمدم و رفتم و خدمت کردم. 20، 21 سال از عمر خدمتی ام را در استان های مختلف گذرانده ام. الان هم فکر می کنم در این بخش تا کنون با همه محدودیت ها، همان حرف اولم را می زنم و توانستیم دستاوردها و کارنامه نسبتا قابل قبولی داشته باشیم اگرچه عرض کردم حالاحالاها کار داریم در این بخش تا به شرایط مطلوب برسیم. ...
از جبهه تا قطعنامه و ارتحال امام
. البته من واقعا مطیع بودم و بقیه مردم هم در راهپیمایی بیعت، موضع خودشان را اعلام کردند. یادم هست چند روز بعد از پذیرش قطع نامه در قم با یکی از فرماندهان لشکر 17 برخورد کردم. گویا شنیده بود که بعد از قطع نامه، امام حال مساعدی ندارند. رو به من گفت: به آقا بگویید، حرف هایی که این روزها راجع به شما می شنویم قلبمان را خون کرده. در جنگ ما خون دادیم و اگر حرفی است ما باید بزنیم که ما حرفی نمی زنیم و ...
شکستی پُر از درس و تجربه/ والیبال ایران؛ کودکی که زبان باز نکرد!
بود با دلم همخوانی نداشت، اما به هر حال دنیا دنیای حرفه ای و سطح اول والیبال جهان است. خیلی ها می گویند که ورزش قابل پیش بینی نیست و واقعاً این موضوع برایم به اثبات رسید، چون ایران بعد از شکست ناباورانه ای که در گام نخست داشت تمام تفکراتم بهم ریخت. جدال استاد با شاگردان سابقش به سود ولاسکو و آرژانتین تمام شد و این شاید بدترین اتفاق در گام نخست بود؛ به هر حال همچنان بر سر عقیده خود بودم و ...
ناگفته هایی از جنگ به روایت یک فرمانده
آن طور که پیش بینی شد پیش رفت و عراق نتوانست طرفی از این ماجرا در افکار عمومی جهان ببندد ولی در این بین حق ما به عنوان ارتشی ضایع شد و به جای درجه تشویقی، یک نشان طلا و مدال سپهسالار و 21 هزار تومان پاداش نقدی دادند. البته بعدا با اعتراض کتبی بنده و پس از رسیدگی موفق به اخذ 2 سال ارشدیت هم شدم. * یکی از تلخ ترین خاطرات دوران خدمتم در ارتش که مرا در جنگ آزرده خاطر کرده برمی گردد به مرگ ...
مصلحی گفت هاشمی بیاید رشته های ما پنبه می شود
.... آن موقع نمی فهمیدم "زانو می زند" یعنی چه. چون هیچ وقت به خاطر توانی که داشتیم، حال و روز افراد بزرگتر را درک نمی کردیم که در راه رفتن زانو می زدند. اما این بار وقتی خواستم راه بروم و خودمان را به شهر برسانیم، متوجه شدم که راه رفتن سخت شده است. در آنجا یک نفر افغانی را دیدیم که با حیوان برای باغی که آن بالا بود، نان می برد. از او خواهش کردیم که ما را برگرداند. سوار حیوان شدیم و کم کم پایین آمدیم. بعد از آن کم می روم. ...
به خاطر چاپ عکسم با کلاشینکف با کمربند کتک خوردم! + عکس
بیان کردند. هر جا لازم بود خانم ها حضور داشتند مهین خمیس آبادی، که در ایام جنگ به مهین خانم شهرت یافته بود، در پاسخ به این سوال که چطور شد وارد فعالیت های جهادی پشت جبهه شد، گفت: وقتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ را به ما تحمیل کردند، اول خیلی ناراحت بودیم، به مسجد می رفتیم و گریه می کردیم تا این که وقتی به خانه یکی از اقوام در سرآسیاب (از توابع شهریار) رفتم، متوجه شدم ...
ماجرای توقیف قایق چهار سرباز آمریکایی توسط یک رزمنده ایرانی در اروند/وقتی چشم سرباز دو متری انگلیس را با ...
شعار را امروز نصیب ما کرده است. سردار تنگسیری، عشق و علاقه مردم عراق به رهبر انقلاب را یادآور شد و با بیان اینکه افتخاری برای ایرانیان است که تصاویر رهبر معظم انقلاب در تمام خانه های عراق زده می شود، تصریح کرد: اگر برای تحقق شعار عبور راه قدس از کربلا با سلاح وارد عراق می شدیم مجبور به جنگ شهری و ورود به خانه ها می شدیم همانگونه که آمریکا در عراق عمل کرد و مغضوب مردم عراق شد. ...
ارزیابی رضایی از دلایل ایجاد حادثه منا
شده به بیان خاطره ای پرداخت و گفت: زمانی که فرمانده سپاه بودم و به زیارت خانه خدا مشرف شدم مسئولان شهر مکه به ما نشان دادند که تمام خیابان های این شهر در آن زمان (بیست سال پیش) با دوربین های مدار بسته کنترل می شد که قطعا تا امروز پیشرفت کرده است. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: بنا بر این تحلیل آخر می تواند نظر دقیقی باشد. وی اضافه کرد: همچنین نظریه تخلف نیروهای امنیتی گارد ...
قتل همسر 3 ماه پس از ازدواج
بودم و همسرم خواب بود. با دیدن او، همه اختلافاتمان مقابل چشمانم ظاهر شد و برای همین تصمیم به قتل او گرفتم. این بود که شلنگ گاز را باز کردم و از خانه بیرون رفتم و پس از 5/1ساعت برگشتم و دیدم که همسرم فوت شده است. به گفته قاضی حسینی، هر چند متهم پرونده به قتل همسرش اعتراف کرده اما هنوز ابهامات زیادی درباره نحوه قتل وجود دارد و به همین دلیل متهم در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت تا در ادامه تحقیقات، راز این جنایت فاش شود. همشهری ...
اذعان بی بی سی به شکست غرب در سوریه
کردند پوتین می خواهد آن کاری را بکند که اوباما از چهار سال پیش – آغاز جنگ داخلی سوریه – نکرده، یعنی اعزام نیروزی زمینی . از بیستم اوت ارسال تجهیزات جدی شد: از بندرهای دریای سیاه به بندر طرطوس در سوریه – از راه بسفر . عملیات روس ها از یک الگوی مشخص و منطقی نظامی پیروی می کرد: حفظ پایگاه هوایی لاذقیه و بهبود امکانات آن، ایجاد سیستم دفاعی علیه حملات هوایی احتمالی و در نهایت ارسال ...
امیر تتلو همه چیز را گفت: ازفحش دادن هوادارانش(!) تا عدم توانایی چاووشی
ساختگی بوده و برای معروفیت، باز هم دمم گرم چون انگشتم به این واسطه حس کامل ندارد!!! پول پیش خانه ام را نداشتم و ناچار شدم به دوبی بروم این خواننده درباره دلیل مهاجرت کوتاه مدتش به دوبی بیان داشت: پول پیش خانه ام را در ایران نداشتم و در همان حین از خارج از ایران پیشنهاد خوبی بهم ارائه شد به همراه کار و خانه. این شد که به دوبی رفتم اما از جایی به بعد حس کردم که در حال دپرس شدن ...
تا ابد به آن مردان بی ادعا بدهکاریم
به گزارش شهدای ایران ؛ بیست وهفت سال از آخرین حماسه های جاودانه مردان بی ادعا در جبهه های جنگ حق علیه باطل در مرزهای جغرافیایی ایران وعراق می گذرد هرچند از زمان پایان جنگ فاصله می گیریم عظمت مقاومت وایستادگی این ملت در برابر زور گوئی های قدرت های بزرگ ، نمایان ترجلوه می نماید. بعضی وقت ها تصدیق می کنیم مردان آن دوران بقدری بزرگ بودند که برخی امروزی ها که در آن زمان شرایط حضور در جنگ را ...
خلبانی که گرگ آسمان لقب گرفت!
بهرامی پناه همچنین یکی از دارندگان با ارزش ترین عنوان خلبانی و رزم خلبانی یعنی Top gun در تاریخ نیروی هوایی ایران است. سرهنگ خلبان بهرامی پناه بعد از 31 سال خدمت صادقانه به کشورمان، به درجه بازنشستگی مفتخر شده و متأسفانه اکنون با یک بیماری لاعلاج دست و پنجه نرم می کند. او نیز یکی از هزاران دلاور گمنام این مرزوبوم است که در شهر اصفهان در گوشه ای از خانه اش با دستگاه های تنفسی و حرکتی به سختی نفس می کشد و روزگار می گذراند. بهرامی پناه در سال 1333 در کرمانشاه متولد شده است.پدرش فردی نظامی بوده و از همان دوران کودکی با شرایط زندگی نظامی گری آشنا شده و شغل خود را با آگاهی کامل انتخاب کرده است. خودش می گوید که حتی پدرم با نظامی شدن من مخالفت بود ولی من گفتم که می خواهم یک نظامی، آن هم یک خلبان شوم و در آسمان کشورم به پرواز درآیم. علی اشرف بهرامی پناه سمت چپ تصویر زبان انگلیسی را آن هم در سطح پیشرفته و مسلط به این زبان همزمان با دوران تحصیلات متوسطه ...
حبس در کمپ ترک اعتیاد، برای سرقت طلا
جام نیوز: چند روز قبل زن جوانی وارد اداره پلیس تهران شد و گفت که خواهر ناتنی اش او را ربوده و بعد از بستری کردنش در یکی از کمپ های ترک اعتیاد، جواهراتش را هم سرقت کرده است. شاکی در توضیح ماجرا گفت: همراه شوهرم در یکی از محله های شرق تهران زندگی می کنم. حدود دو ماه قبل بود که او از طرف محل کارش برای انجام مأموریت به شهرستان رفت به خاطر همین من شب را به خانه خواهر ناتنی ام در محله نارمک ...
سخنرانی سیدحسن نصرالله درباره منطقه، سوریه و فاجعه منا: روسیه با پیشرفته ترین سلاح به سوریه می آید
و خرابی به بار آید ، این برای ما یک پیروزی است ، چون این ضعف و خرابی ها قابل ترمیم است . اگر سوریه در این جنگ پیروز شود ، محور مقاومت تقویت شده و استحکام خواهد یافت . این نوعی تهدید استراتژیک برای اسرائیل است . گزینه دوم پیروزی گروه های تروریستی بر نظام سوریه است . این پیروزی منفعتی برای اسرائیل نخواهد داشت . چون سوریه درگیر جنگ داخلی شده و چنین جنگی به سود اسرائیل نخواهد بود . به ...
قربانگاه منا
به گزارش بی باک، 20 سال صبر کرده بود تا تجربه شیرین حج تمتع را بچشد اما حالا تنها تصویری که از حج برایش باقی مانده، لحظه تلخ کشته شدن ده ها دوست و آشنایش است. پیرمرد 65 ساله پیش از آنکه زیر دست و پای زایران وحشت زده در منا از حال برود با چشم خود دید که ده ها نفر از هم کاروانی هایش در سیل عظیم حجاج مدفون شدند. ساعتی بعد وقتی چشم باز کرد خود را در کنار جنازه هایی دید که لباس احرام روی آنها را برای ...
آکادمی خنده رامبد جوان!
مردم به کمدین می خندند تا به آن چیزی که نوشته شده است. اینها دست به دست هم داد که من شوخی حضوری به این شکل استندآپ را به انواع و اقسام خنداندن ترجیح بدهم. یک روز از من دعوت شد که در انجمن ام اس حضور داشته باشم. برای همین یک متنی را آماده کرده بودم تا بروم برای بیماران بخوانم؛ بعد از آن یک روز رامبد به یکی از همکاران ما گفته بود می خواهم ام اسی ها را دعوت کنم به برنامه ام بیایند. این دوست ما ...
اعتراض به مرد معتاد، جنایت آفرید
مشاجره لفظی بود اما ناگهان به دعوای فیزیکی کشیده شد. من هم که از قبل چاقو همراه خود داشتم ضربه ای به سمت یکی از آنها پرتاب کردم و پا به فرار گذاشتم. کجا فرار کردی؟ من نمی خواستم آدم بکشم، در آن زمان تحت تأثیر توهم شیشه بودم. چند شبی بود نخوابیده بودم و اصلا حال مساعدی نداشتم. بعد از قتل هم به دیدن خانواده ام رفتم که بعد متوجه شدم بخت با من یار نبوده و چاقو درست به سینه پسرجوان ...
پیروزی در پرتو ولایت
.... وقتی که خدمت امام آمدم، یادم هم رفت اول بگویم؛ بعد که بیرون آمدم، یادم آمد. به یکی از آقایانی که در آن جا بود، گفتم به امام عرض بکنید، یک جمله ماند. ایشان، پشت درِ حیاط اندرونی آمدند، من هم به آن جا رفتم. وقتی حرف آن زن را گفتم، امام آن چنان چهره ای نشان دادند و آن چنان رقتی پیدا کردند و گریه شان گرفت که من از گفتنش پشیمان شدم. این، واقعاً خیلی عجیب است. ما این همه شهید دادیم، مگر شوخی است ...