سایر منابع:
سایر خبرها
شغل شریفم گدایی است!
...! حالا هی تو بیخود دلت بسوزه واسه اینا. اگه تو نبودی چیزی بهش نمی دادم. زن لب برمی چیند: حالا پونصد تومن دادی به بیچاره. چقدر منت می ذاری! زن و مرد را همان جا رها می کنم. چشمم دنبال پسر جوان می گردد. حواسم پی این است که 5 هزار تومانش جور شده یا نه؟! اصلاً با 5 هزار تومان چه ساندویچی می شود خرید؟! نگاهم می رود به فهرست غذای یکی از ساندویچی ها. ژامبون سرد 5هزار و 500 تومان. ...
گشت و گذاری در پارک پرخطر پایتخت
براقی زده است.) این خانم رو می بینی، اومده دنبال مشتری واسه بچه. واسه بچه ش؟ نمی دونم مال خودشه یا نه، ولی خیلیا اینجا میان دنبال خرید و فروش بچه های چند ماهه، پول خوبی ام دستشون میاد. مثلاً چقدر؟ از سه تومن تا 15 میلیون تومن...بستگی به خونوادش داره، بعضیا عشق بچه اند، خوب پول میدن... بچه ها رو از کجا میارن؟ خانم هایی که تو کار مواد هستن، بیشترشون میرن سراغ تن ...
ماجرای خلق "عصر عاشورا" از زبان فرشچیان+تصاویر
بودایی و...به دلیل همین علاقه و ارتباط قلبی و روحی با آثار شما بوده که حتی در مکان هایی خاص چون ایستگاه فضایی(ناسا) هم این نگاره ها به نمایش گذاشته شده، ما در زندگی بزرگانی که امروزه مانند شما در قلب مردم جا دارند مانند: حافظ شیراز یا استاد شهریارمی خوانیم که بشارت چنین جایگاهی در گذشته به آن ها شده بودمثلا خواجه شیراز می فرمایند: چه مبارک سحری بود وچه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند ...
عکاسی که خودش پارتیزان بود: این عکس ها ارزش شهید شدن را داشت
. مثلا شکار تانک برای اولین بار در این کتاب چاپ شد. مثلا وقتی به خط مقدم رسیدم؛ دیدم که بچه ها دارند برای نماز شهادت تیمم می کنند. این عکس ها خیلی عاطفی شد و برای من عذاب آور بود که در آن عملیات بودم و چند فریم عکاسی کردم. شب بود و به من اجازه عملیات نمی دادند. من آنجا دستگیر شدم. اطلاعات عملیات من را دستگیر کرد و من حتی کارت خودم را به ایشان نشان دادم. می گفتند که شما منافق هستید. به ...
میلاد عبادی پور، جوان ترین ملی پوش والیبال
. رفتم برای تست و چند مربی که آنجا تست بازیکن می گرفتند، انتخابم کردند. وقتی به آنها گفتم در زمین خاکی والیبال بازی می کنم، تاکید کردند که اگر می خواهی والیبال را ادامه بدهی، باید قید زمین خاکی را بزنی، چون آسیب های زیادی به کتف و زانو وارد می کند و اصلا با قوانین حرفه ای تضاد دارد. از همان روزها دیگر روستا و بازی با بچه محل ها و خانواده را رها کردم و زندگی ام شد والیبال . چطور جزء بازیکنان ...
نامه سوزناک دختر 4 ساله خبرنگار شبکه خبر به یونسکو
، اگه صدام رو نشنوی روزت شب نمی شه، مگه نمی گفتی گلت، مه سیما از دوریت پرپر میشه ... باباجون من و مامان از دوریت داریم داغون میشیم، البته مامان میگه دخترم توکلت به خدا باشه، همون خدایی که میزبان باباته ازش مراقبت می کنه، مامان میگه که دوستای تو و بقیه دوستات، که مثل تو منتظر پدرشون هستن، به بابات میگن گوشیش رو پیدا کنه و بهت زنگ بزنه و همون عروسکی که دوست داری رو برات کادو بیاره ... بهش ...
امپراطوری اپ (فصل سوم/ بخش اول)
را تا وقتی در آن موفقی ادامه بده؛ به نظرم تو چیزی را که برای یادگرفتن اش انقدر سخت تلاش کردی، فراموش کردی. ” خیلی عصبانی شدم. با خودم فکر کردم این دیگر چه مزخرفی بود؟! دو هفته بعد، داشتم مسواک می زدم که ناگهان، درست مثل کسی که از کما بیرون آمده باشد، در یک لحظه همه چیز برایم روشن شد. متوجه شدم، تمام مدت بازار را از نگاه یک صاحب معاملات و املاک نگاه می کردم، نه از دید مشتری ...
نامه دختر خبرنگار مفقود شبکه خبر به یونسکو
تو منتظر پدرشون هستن، به بابات میگن گوشیش رو پیدا کنه و بهت زنگ بزنه و همون عروسکی که دوست داری رو برات کادو بیاره ... بهش گفتم مامان! دوستای من و دوستام کیا هستن؟ میگه دوستای خوب یونسکو ... دوستای خوبم پس میشه لطف کنید و زودتر به بابام بگید که گوشیش رو پیدا کنه و بهم زنگ بزنه که کی میاد پیشم، به خدا دلم براش یه ذره شده ... بازم ازتون ممنونم. اگرم میخواین کمک تون کنم باید بگم آخرین صحبتی که با بابام داشتم در منا بود، می گفت صورتم مثل ماه قشنگه، مثل فرشته ها، شبیه شاپرک ها، دوستای خوبم بابا آخرین بار در منا بود..... اگه خبری از بابام داشتین به شماره عموم زنگ بزنید. شمارش اینه ......... ...
حمله به بندر نفتی الخفجی ؛ طرح سپاه برای انتقام کشتار حجاج از عربستان
.... ما آماده رفتنیم. به نادر گفتم: اینها کی هستن؟ - بچه های تهران هستن. آمدن تو دریا دید بزنند. - دست از شیطونی بردار. آمدن دریا را دید بزنن یا کاری دارن؟ تا آن موقع نمی دانستم جریان چیست؛ ولی بیژن گُرد مطلع بود؛ چون مهدوی هرکاری که می کرد، بیژن را در جریان می گذاشت. از بیژن پرسیدم: جریان چیست؟ گفت: من یه چیزایی م ی دونم؛ اما ...
"روایت تسنیم از دوران بازنشستگی معلم قصه های مجید"
.... دیدم که خانمی خیلی زیاد و عمیق من را نگاه کرد و به من خیره شده بود؛ بعد از دقایقی از من پرسید که شما همان معلم مجید هستید؟ گفتم بله. بعد از آن با لحن و لهجه زیبای خود گفت "خدا خیرت دهد که مجید را از دست آن ظالم(معلم ریاضی اش) نجات دادید". این مسئله نشان می دهد که مردم چقدر این فیلم را باور کرده بودند. تسنیم:بله درست است. حتی هنوز هم مهدی باقر بیگی را از قصه های مجید می شناسند ...
نجات معجزه آسای دختر شهید از خیابان ها
. گاهی هم از دوستان یا همسر سابقم پول می گرفتم، اما لحن صحبت من با بقیه فرق می کرد؛ مثلا وقتی می گفتم، لطفا به من یه نخ سیگار بدید تعجب می کردند یا فکر می کردند، سر کارشان گذاشتم. همسر اولت می دانست معتاد شدی؟ نه، شاید هم می دانست و به روی خودش نمی آورد. به خیابان اعدام که رفتم با پدر بچه ام آشنا شدم و به صیغه او درآمدم، شوهر دومم هم معتاد به شیشه بود و من معتاد به شیشه و هروئین ...
کلید صبر به هر قفلی می خورد!
بود که آن حادثه برایم اتفاق افتاد. پس خیلی با نشاط و پرجنب و جوش بودید اما اصلا فکر می کردید در آن سن و سال چنین اتفاقی برای تان بیفتد؟ آن زمان من به اصطلاح بچه هیئتی بودم. دائم در هیئت ها و مسجدها رفت وآمد داشتم. حتی به خاطر دارم که وقتی سالم بودم، در ماه محرم و رمضان به هیئت محبین الائمه علیهم السلام در خیابان ری می رفتم و آنجا حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان سخنرانی ...
روایت دانشمندان از لحظه برنده شدن نوبل؛ وقتی دانشمندان همه در خوابند
... در ادامه روایت هشت دانشمند از روزی را می خوانید که کمیته نوبل به آنها خبر بردشان را اطلاع داده است: مارتین کالفی، دانشگاه کلمبیا، برنده نوبل شیمی سال 2008 : وقتی کار خوبی انجام دهی، اطرافیانت نسبت به آن واکنش می دهند و این ظلم را در حقت انجام می دهند که دائم بگویند: هی احتمالا جایزه نوبل را تو می بری! پس از آن در هفته اول اکتبر بی خوابی به سراغت می آید. اکتبر گذشته در شب ...
زنگ ها برای کودکان کار به صدا در می آیند
منطقه پارچه فروش های مولوی جایی است روبه روی مدرسه. بچه های مدرسه را که می دید دلش می گرفت که چرا او مثل آنها نمی تواند در کلاس درس حاضر شود: ما خیلی بدبختیم. برای همین باید کار کنم. صبح ها میام مدرسه، ظهر هم می رم سر کارم، شب ها هم تا دیر وقت مشق هامو می نویسم. چاره چیه. بالاخر من درسم رو تموم می کنم. به مامانم گفتم میخوام درس بخونم مهندس بشم، پولدار بشم، میخوام مامانم رو نجات بدم بالاخره می ...
دستو ویژه شاه به گمرک درباره حضور زنان خارجی در ایران
پوشاندن حقایق تلخ و ناگوار بر سراسر ایران گسترده بود. من در فیلم هایی که زندگی مردم ایران را در خانه های گلی بدون برق و آب و بهداشت نشان می داد با مشاهده کودکانی که با پای برهنه در کوچه های تنگ انباشته از زباله بازی می کردند واقعا متاثر می شدم و از خود می پرسیدم با وجود چنین شرایط اسفناکی در ایران، شاه چگونه توانسته تصمیم به تاجگذاری بگیرد و خود را شاه شاهان بنامد؟.... (به نقل از ...
از دستفروشی تا 30میلیون تومان درآمد در روز
مردم بیایند و زندگی آن ها را ببینند. من تا آن موقع می خواستم ادا دربیاورم ولی بعدها فهمیدم که توریست می آید تا من عباس برزگر روستایی را ببیند. یاد گرفتم خودم باشم! الان بعضی ها به من زنگ می زنند و می پرسند: “چطوری مثل تو موفق شویم؟”! به آن ها می گویم باید دهاتی شوید، باید عاشق تولید و کشاورزی باشید و باید نگاهتان را عوض کنید. من یاد گرفتم با قشنگی و امید به دنیا نگاه کنم و موفق شدم ...
سرسختی خریداران خودرو ادامه دارد
دلواپسان بزارند برجام عملیتاتی بشه قیمت خودرو نصف میشه اونوقت می ری می خری. آفرین به درایت شما. خرید خودرو بنجل با قیمت نازل... نمیخریم نمیخریم بله خیلی جالب جواب داد! به یاری امام زمان و مردم قیمت خودرو را کاهش خواهیم داد به نظر من نخریدن خودرو نه به علت سرسختی مردمه و نه به علت کمپین تنها علتش رکود سنگینینیه که داره اقتصار کشور رو به بحران ...
مطالعه تفاسیر مقدمه ای بر تلاوتی زیبا و تأثیرگذار + فیلم
...، متأسفانه قاریان ما با آنکه در سطح بسیار بالایی از قرائت قرار دارند، اما متولیان قرآنی به این افراد بها نمی دهند وهمیشه از قاریان کشور های دیگر استفاده می کنند، قاریان باید به زبان عربی و انگلیسی در حد مکالمه احاطه داشته باشند، زیرا مثلا اگر یک فرد آلمانی جذب تو شود اما تو در قبال این ارتباط پیش آمده نتوانی با او گفت و گویی داشته باشی این شخص هرگز به سمت شما نخواهد آمد، از این رو قاری باید به ...
ایده های شرلی جکسون در باب نوشتن
پله است؛ فکر می کند شاید نگه دارد و تا ابد همین جا ماندگار شود، خودش پیرزنی ریزه میزه شود با جفتی شیر سنگی ظریف کنار شومینه اش، با خرزهره و گل های سرخ کاشته شده نزدیک در خانه اش و او برای دخترهای دهکده مهر دارو درست می کند و گیاهان جادویی در جنگل می کارد. پس از راندن صد مایل، النور دم مهمانخانه ای برای نهار نگه می دارد و وقتی تو مهمانخانه نشسته، دختری کوچولو سر میز کناری، داد می زند که ...
این آدم ها عشق می خواهند
. زد یکی را کشت افتاد زندان. مادرم هم از بس مواد کشید مرد. من و خواهرم آواره خیابون ها شدیم. تا چشم باز کردیم دیدیم 5ساله تو پارک می خوابیم. 10سالم بود که تو پارک با یکی آشنا شدم و ازدواج کردم. دوتا بچه آوردم، بعد هم طلاق. بچه هام جفتشون معتاد به دنیا اومدن. حوصله شون رو ندارم. می دم به بچه ها می برنشون گدایی. یه تیکه تریاک میندازم ته حلقشون آروم می گیرن . حرف هایمان نصفه می ماند و خبر می دهند همه ...
یک آرپی جی که فقط با ذکر یا فاطمه زهرا عمل می کرد
کربلا بودم، فرمانده گروهان ما شهید غلام رضا فلاح نژاد، جانشین او آقای زارع و معاونش آقای حسین کریمیان بود، یکی از خاطراتی که می توانم برای تان تعریف کنم مربوط می شود به یک کالیبر عراقی که ما را سخت مورد هدف قرار داده بود. سردار شهید غلام رضا فلاح نژاد که بعدها در عملیات نصر 4 به شهادت رسید، رو کرد به بچه ها و گفت: کسی می تواند این کالیبر را خفه کند؟ من داوطلب شدم و گفتم: من این کار را می ...
ابلیس را رها کنید تا استراحت کند، به آل سعود سنگ بزنید!
نیست که با مرگ حاکم ساقط شود. شعر جایگزین عمل هم نیست؛ بلکه قرین عمل است و باید در کنار عمل به شوراندن مردم و روشن کردن واقعیت بپردازد و از این رو باید قبل از عمل و همراه با عمل باشد و راه را روشن کند و حرکت اصلاحی را از گمراهی حفظ کند. اگر عمل از کلام خالی باشد، این جای خالی را کلام مخالف پر می کند. کسی نمی تواند منکر نقش شاعر در جنگ باشد و هیچ سربازی نمی تواند جای شاعر را پر کند. بلکه هر مبارزی ...
تندر 90 اتوماتیک، بالاتر از استانداردها!
. نکته بعدی اینکه آقای اقتصاد آنلاین، شما که اینقدر قشنگ مقاله می نویسید و حتی به نمایشگر دنده هم دقت میکنید!! میشه برید تحقیق کنید ببینید چرا بخاطر یه گیربکس اتومات تقریبا 10 میلیون رو قیمت این ماشین کشیده شده؟ در صورتی که قیمت این گیربکس در زمان نوشتن این متن حدود 3 میلیون و 300 هزار تومن هست. مدرک میخواید؟ میرید تو اینترنت یه سرچ می کنید می بینید که اون یکی فرقون ساز میخواد ...
از بانه تا آلپ
.... هند زفری به شرط کیفیت فقط پنج تومن. 25 تومنِ مغازه رو از بانه میاریم فقط پنج تومن. نقشه تهران، ایران، جهان. نقشه راه خاورمیانه، برنامه پنج ساله ششم فقط د و تومن. سه جفت جوراب نخی نانو پنج تومن. جفتی پنج تومن مغازه رو بخر سه جفت پنج تومن... هیتلر: آقا ما پریروز از این سوزن نخ کنا ازتون برد یم کار نکرد . موسولینی: نمیشه همچین چیزی. از من نخرید ی حتما. هیتلر: اینجوریه؟! گلاه گیس چی؟ گلاه گیسم د اری؟ موسولینی: ند ارم ولی اگه بخوای میارم. هیتلر: پس یکی واسه خود ت بیار! یاه یاه یاه! ...
لم د اد ه با کیبورد
برای شوهر. - وقتی زلزله اومد ه خد ا رو شکر کن چون می تونی بری تو شبکه های اجتماعی گند زلزله رو د ر بیاری. - وقتی حقوق تون د و ماه عقب افتاد ه ناشکری نکن، چون خیلیا هستند که اصلا از جایی حقوق نمی گیرن. البته خیلیا هم هستن که از جایی حقوق نمی گیرن ولی خود شون حقوق مید ن و صد تا مثل من و شما رو می خرن و آزاد می کنن. - وقتی بچه د ار نمی شی خد ا رو شکر کن احتمال این که د ر آیند ه این ...
جوکهای خنده دار درلاین و وایبر
دختره قیافش شبیه گودزیلاست میگه : من هرکی سمت ام میاد واسه قیافمه !! منم کم نذاشتم گفتم آره شاید میخواد بزنه در قندون که بچه دیگه قند نخوره!!!!! جوکهای جدید و خنده دار یه بار بابامو بردم دانشگاه،گفتم همین جا تو حیاط بچرخ تا من بیام. بعد که برگشتم دیدم نشسته زیر آلاچیق با 7-8 تا دختر، براشون چایی گرفته از خاطرات جوونیش تعریف میکنه !!!خخخخ وقتی ...
استقلال اگر ستاره اش را نمی خواهد به ما بدهد!
بچه نجف هستم و تو را به حضرت علی (ع) واگذار می کنم. * شما چه جواب دادید؟ - گفتم من هم تو را به آن حضرت (ع) واگذار می کنم. او آمده بود خداحافظی کند و برود اما وقتی متوجه شدیم شیعه امیرالمومنین (ع) است تغییر موضع دادم و عنوان کردم اجازه نمی دهم از تراکتور بروی. همدیگر را در آغوش گرفتیم و او گفت "من و تو از امشب مثل دو برادر هستیم." دیدم او در گذشته یکسری مشکلات داشته و این مشکلات ...
عکس/ روایت هنرمند گِلی از جنجال شبکه های اجتماعی
های زیادی در خود من به وجود آمد. بنابراین با خودم گفتم من چه کاری می توانم دراین زمینه انجام بدهم؟ از فعالان محیط زیستی هم مشاوره زیادی گرفتم و متوجه شدم چون بحران کم آبی در ظاهر خودش را نشان نمی دهد برای همین باید با مردم به شکل روک صحبت کنم. می خواستم کاری کنم که خودم را به جای زمین بگذارم یعنی نوعی همراهی و همزاد پنداری با زمین و روح طبیعت که مدام رو به خشک شدن در حرکت است. او برای نشان دادن این ...
به نظر خودم که چیزی نگفتم!
کرده؟ اگه یه خانم تو دنیا باشه همین شهین خانمه،اسم من رو واسه کربلا با پول خودش نوشته بعد هم بهم نگفته که ریا نشه؟ آخی عزیزم. چی میخواستم بگم؟ حرف تو حرف میاد و منم عادت ندارم وراجی کنم.می شنوی میترا خانم؟ این سیاوشه هی صدای بوق ماشینشونو در میاره که پُز بده و بگه من ماشین دارم،باباش مگه همین عطا نخود فروش نیست؟ چی فرمودین؟ کارخونه بسته بندی نخود؟ مگه فرقی داره؟نه بابا؟! همین عطا؟! عجب ...
کاپیتان آسوده بخواب، به لطفت "پرسپولیس" پر تماشاگر شد
... هادی داماد بییه سلوم بییمو ترجمه "تو خونه نشسته بودم که یه نامه اوردن نامه از طرف تهران اوردن برید به بچه محلها بگید یه مهمون داریم اونم هادی هستش، داماد شده واسه عرض ادب و سلام اومده" هادی فقط 30 بهار روتجربه کرد و با خزان پر پر شد. کاپیتان با گلهایش خیلی وقت هاپرسپولیس را نجات داد و امروز هم با رفتنش... باور کنید ...