خاطرات خواندنی کلاتن برگ از مسی، رونالدو و سوارز
سایر منابع:
سایر خبرها
خاطره بازی با خلیلی؛ روزی که جام از آزادی دل نکَند
...> به آن ضربه کاشته معروف رسیدیم. تو کاشته زن اول تیم بودی، چرا آن ضربه را فرزاد آشوبی زد؟ من کاشته زن اول بودم اما فرزاد گفت من خواب دیدم که این ضربه را گل می زنم. من به او گفتم که از خدایم است که توپ گل شود و این اجازه را دادم تا فرزاد ضربه را بزند اما خواب او چپ بود و توپ به دیوار دفاعی برخورد کرد. پس از آن اما توپ به تو رسید... می دانستم که جای اشتباه نیست. توپ ...
خاطرات خواندنی: داستان هم اتاقی ها
به گزارش ایلنا، گزارش اسکای اسپورت در این باره را در ادامه می خوانید: جیمی کرگر: تلاش کردم تا اوون را در لیورپول نگه دارم من مایکل را در کنار خودم داشتم و مردم می گفتند که مانند کارد و پنیر هستیم؛ پس چطور با یکدیگر وقت می گذراندیم. من به ظاهرا آدم قلدری به نظر می آمدم اما در اتاق هتل چنین چیزی نبود. او پیش از اینکه فصل شروع شود از رئال مادرید پیشنهاد داشت و می خواست به لالیگا برود. بنابراین من اولین نفر بودم، قبل از شاید حتی خانواده او، که از پیشنهاد ...
سرداران نوجوان
داده بودند که بچه های کم سن و سال به جبهه نروند. دیروز هم چون می دانستم دستم به حضرت امام نمی رسد رفتم ریاست جمهوری و سماجت کردم تا رئیس جمهور را ببینم . گفتم: این اصلا امکان ندارد. چطور توانستی این کار را بکنی . مرحمت شروع کرد به توضیح دیدارش با حضرت آقا و گفت: وقتی به ریاست جمهوری رسیدم. با هزار مشقت با عبور از چند گیت بازرسی خودم را به زور به دفتر آقا رساندم. ...
تنها یک قول همسرشهیدم باقی مانده/ماجرای شهادت آقای اصغرِ حاج قاسم
از شهادت برادرم، مادرم از من درخواست کرد تا کتاب ایشان را هم بنویسم و از این جهت برای نوشتن این کتاب متعهد شدم. دوست نداشتم نوشتن کتاب تمام شود چون من داشتم لابلای متن های که می نوشتم، دوباره با همسرم زندگی می کردم و خاطرات شیرین زندگی برایم دوباره تکرار می شد البته ماجرا به احساس تعهد من ختم نمی شود. قبل از شهادت اصغر آقا فکر می کردم نسبت به ایشان شناخت کامل دارم اما تازه بعد از ...
بارسلونای مشهد با هدایت اکبر!
به کار مربیگری چسبید. آن تیم برایم خیلی جذاب بود؛ چون نقطه شروع مربیگری ام بود. میثاقیان با تأکید بر اهمیت مربیگری در تیم آزادی اظهار می کند: مربیگری ام را از یک تیم لیگ استانی آغاز و از پایین شروع کردم، برعکسِ الان که همه دوست دارند یکهو از لیگ برتر شروع کنند. مربیگری خیلی سخت است. آزادی برای من مثل یک دبیرستان بود که بعد از مربیگری آن به دانشگاه آمدم. شاید اگر می خواستم در رختکن حرف بزنم، خجالت ...
حیدری: یک سال برای گل دقیقه 96 برنامه داشتم!
. صادقانه بگویم این لطف خدا بود که توپ رفت در گل بود من هیچ وقت نمی گویم که من ضربه خوبی زدم. * ماته هم آن لحظه توپ را در درون دروازه شوت کرد. استرس نداشتید که داور آفساید اعلام کند؟ من فقط دیدم که توپ در چارچوب رفته من اصلا ماته را ندیدم و اگر آن توپ را ماته می زد و آفساید می شد من کله اش را می کندم! اما خدا چنین چیزی را چیده بود و هیچ کار خدا شانسی نیست. خدا به دل هرکسی ...
پدیده فوتبال تبریز: می خواهم از تراکتور به تیم های مطرح اروپایی برسم
قادر به بازی در این دو پست هم می باشم. الگوی ورزشی ات کدام بازیکن ایران و خارجی است؟ الگوی ورزشی ایرانی ام ، آقایان علی دائی ، کریم باقری ، علی کریمی ، رسول خطیبی و مهدی مهدوی کیا و الگوی خارجی ام نیز جبرئیل سیسه و کریستین رونالدو هستند. چه هدف ورزشی را دنبال می کنید؟ مثل تمام بازیکنان تبریزی ، هدف باشگاهی اول بنده هم ، حضور در ترکیب ثابت تیم بزرگسالان ...
وعده نابودی رژیم صهیونیستی در یک رمان/ منتظر پرونده فوق سرّی 2040 باشید
...، انگیزه ام در مبارزه با رژیم منحوس بیشتر می شد. ترور دانشمندان هسته ای و هزاران جنایت دیگر خونم را به جوش آورد و اراده ام را در مبارزه عملی با رژیم منحوس بیشتر و بیشتر کرد. مقام معظم رهبری که وعده نابودی اسرائیل را ظرف 25 سال دادند، بر خودم تکلیف دانستم و مطالعاتی را در کنار سایر مشغله هایم انجام دادم. تا اینکه بعد از رمان برنگرد و انتشار کتاب داستان های کوتاه به نام مه شکن از سوی انتشارات ...
فتح الفتوح ورزشکاری با اراده فولادین
...: تا رسیدن آمبولانس خون زیادی از من رفت و با رسیدن پزشکان امداد تنها موضوعی که با اصرار به آنها می گفتم این بود که خیلی مراقب پاهایم که برای من و حرفه ورزشی ام ارزشمند و با اهمیتند، باشند. پیش از آنکه بیهوش شوم، حواسم فقط به دنبال پاهایم بود و مرتب داد می زدم حتماً پاهایم را پیوند کنند. سرانجام به دلیل شدت خونریزی بیهوش شدم و پس از آن تا سه روز در وضعیت کما به سر می بردم. بعد ها ...
محاکمه عاملان قتل خیابان کاشانی اسلامشهر/ متهم ردیف اول: جنایتم قابل توجیه نیست و نمی توانم از خانواده ...
اینکه سر کار بروم پول گیرم بیاید به همین دلیل قبول کردم. وی افزود: معاونت در سرقت را قبول ندارم چند روز قبل از این موضوع متهم ردیف اول برنامه خود را گرفته بود و مغازه را دو سه روز تحت نظر داشت. زمانی که متهمان ردیف اول و دوم وارد مغازه می شوند کرکره پایین می آید من با گوشی با متهم ردیف اول در ارتباط بودم و قضیه ر ا کنسل شده می دانستم که ناگهان شنیدم فروشنده فریاد زد چکار می کنی؟ همان ...
گفت و گو با عباس پور محمودی نویسنده و محققی از روستای مرحبایی کاکی
...: بله، شماره تلفن و آدرس مغازه اش در شیراز به من داد، دو ماه بعد من با پسر خاله ام بیژن حیدری و دخترش و خواهر زاده ام خدمت ایشان رسیدیم. سلام کردیم. دیدیم چندان توجه ای نمی کند و فکر می کند ما مشتری هستیم. من عرض کردم استاد سلام. غیر منتظره برخاست، پاسخ داد. من عرض کردم اجازه بفرمائید پای شما را ببوسم فرمود: شما؟ من خودم معرفی کردم، دیدم بجا نمی آورد. خاطراتی یادآور شدم گفتم بخاطر داری ماه اول ...
معدنچی: یحیی شخصیت مرا جلوی جوان تر ها خرد می کرد!
را خراب کنم، چون قبل از زدن پنالتی به فکر خوشحالی بعد از گل بودم ولی به بدترین شکل ممکن پنالتی زدم و واقعاً حیف شد. در جایی گفته بودی یک فوتبالیست باعث مرگ مهرداد شد؛ نمی خواهی اسم او را بگویی؟ چقدر خوب شد این سؤال را پرسیدید. من واقعاً چنین چیزی نگفته بودم شاید یک سوءتفاهمی پیش آمده بود. خدا رحمت کند مهرداد را خیلی دلتنگش هستم. واقعاً پسر خوبی بود. ببینید هر کسی در این دنیا مسئول ...
استاد بنی عامریان در قطعه هنرمندان کرمانشاه آرام گرفت
کرمانشاه گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید. منصور میخ بُر پیشکسوت تئاتر: شادروان بنی عامریان یکی از چهره های واقعا منحصر بفرد در صحنه نه فقط هنر تئاتر و خوشنویسی بلکه در زمینه های هنری دیگری همچون شعر و شاهنامه خوانی هم بود و در نقاشی هم دست روانی از ایشان دیده بودم، هر چند که در این مورد هیچ ادعایی نداشت. این را کمتر کسی می داند که ایشان بسیار زیبا شعر هم می سرود و هم می خواند و از آوای ...
پدرم مخالف شهردار شدنم بود/ قضاوت ها خسته ام کرده است/ تجربه شوفری و بستنی فروشی هم دارم
وقت شروع کردیم. بعد از گذشت نزدیک به 4 ماه استاندار وقت از آنجا که انسان متعهد و پیگیری بود بصورت سر زده از این طرح بازدید بعمل آورد که به محض مشاهده پیشرفت فیزیکی کار که بخش اعظمی از آن پیش رفته بود دستور داد تا لوح تقدیری به بنده اهدا شود. شهردار سابق هشتگرد در پایان خاطرنشان کرد: یکی دیگر از خاطرات خوب بنده دریافت لوح تقدیر از دکتر شهبازی استاندار کنونی البرز است که بخاطر افتتاح ساختمان مدیریت بحران اهدا کرد اما خرسندی اصلی ام از این است که کارگران شهرداری در طول مدیریت بنده از کار و معیشت خود راضی بودند و مردم نیز از پیشرفت شهر هشتگرد! ...
درباره ویلیام سارویان
ثروتمندان و مستمندان نوشتم که پس از انتشار سروصدای زیادی کرد. انتهای این نامه، سردبیر نام اصلی مرا قید کرده بود. صحبت دربارۀ من همه گیر شد که او کی است، او چه مرد ارمنی است که به کالیفرنیا آمده و از ما و قوانین ما انتقاد می کند. لیکن نویسندۀ آن نامه که سیزده سالگی را تازه پشت سرگذاشته بود، من بودم. فعالیت های فرهنگی سارویان سارویان نویسنده ای پرکار بود و به نوشتن خاطرات و ...
بازخوانی گفت وگویی قدیمی با آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره شب های قدر
. تورق می کردم و گویی تاریخ را ورق می زدم. چون برای 30 سال پیش است. جناب آقای رفسنجانی، درست می گویم؟ مربوط به سال 1354 به بعد می باشد. می خواستم بپرسم که چه شد در زندان سراغ تفسیر قرآن رفتید و چه شد که این دست نوشته ها به شکل تفسیر راهنما چاپ شد؟ اولاً بگویم که من این دفترچه را خیلی دوست دارم. چون در زمانی که در زندان بودم، کار با این دفترچه فضای زندان را برایم زیبا و ...
بازیکن اسبق پرسپولیس : عابدزاده اشک مرا درآورد
... بعد از زدن آن گل چه حسی داشتید؟ گل زدن درشهرآورد نهایت آرزوی هر بازیکن پرسپولیس و استقلال است و من نیز از اینکه توانسته بودم در بزرگ ترین بازی فوتبال ایران گلزنی کنم احساس ویژه ای داشتم. بعد از این بازی برای من اتفاق جالبی افتاد. چه اتفاقی؟ من ماشین نداشتم، وقتی بازی تمام شد پیاده از رختکن راه افتادم تا به منزلمان که در کرج بود بروم، تماشاگران پرسپولیس غرق در ...
امدادگر جودوکار
...، پایگاه خراسان شمالی و ... حضور داشتم. کمی بعد هم که به عنوان امدادگر و نجاتگر برتر استان مشغول به فعالیت شدم. در کنار همه این فعالیت ها توانستم تحصیلاتم در مقطع کارشناس مدیریت حرفه ای عملیات امداد و نجات را به اتمام برسانم. همچنین در سال 1385 ازدواج کردم و ماحصل آن دو فرزند پسر است. خدا را شاکرم که به برکت دعای مردم زندگی خوبی دارم. همسرم خانه دار است و البته در خانواده امدادگران جمعیت هلال ...
با طرح انتخابی، حداقل عقده در دل نمی ماند که حقی ضایع شده
نگار رشیدی علی اشکانی سرمربی سابق تیم ملی کشتی فرنگی، یکی از قهرمانانی بود که به جلسه با علیرضا دبیر در راستای طرح انتخابی تیم ملی دعوت شد. او نیز که از موافقان این طرح است، در گفتگو با گل درباره این چرخه و نکات مثبتش صحبت کرد. شما یکی از قهرمانانی بودید که درباره طرح انتخابی، به جلسه با دبیر رفتید. این طرح، طرح بزرگی است چون واقعا دغدغه بسیاری از ورزشکاران است و ...
جواد علیزاده؛ کاریکاتوریستی که جام جهانی را پیش بینی کرد
سال 78 نبود، اما هلند کماکان تیم محبوبم بود. خیلی وقت ها هم کاریکاتور های کرویف را در مجله منتشر می کردید... بله و بعد از مرگش خیلی متاثر شدم. البته در آن بازی ایران و هلند عرق ملی به من غلبه کرد و یادم هست کاریکاتوری که کشیدم سوژه اش این بود که داور دو خطای پنالتی به نفع گرفته است. البته من جوان بودم و در آن کاریکاتور ها اغراق کمتری وجود داشت. در جام های بعدی خیلی بیشتر سعی ...
نخستین بانوی فوتبالیست رشته حرکات نمایشی از موفقیت های خود می گوید
برمیگردد که این بانو توانست یک استعداد کم نظیر ورزشی و فوتبالی را از خود به نمایش بگذارد که تحسین بسیاری را برانگیخت. در 18 سالگی ربایط صلیبی پای او پاره شد و سبب شد تا زیر تیغ جراحی رود و همین امر او را از ادامه فوتبال بازداشت. برای او دوری از توپ فوتبال ممکن نبود برای همین شروع به انجام حرکاتی مانند روپایی نمود و ناخواسته به سمت حرکات نمایشی کشیده شد. جالب است بدانید که او در آن زمان نمی دانست که پا ...
از سرباز سیما تا سربازی مردم
باید در یک صف طولانی می ایستادیم. سر یک ساعت های خاص در حد یکی، دو دقیقه با خانواده صحبت می کردیم. یک حمام می خواستیم برویم باید صف می ایستادیم چون به تعداد نبود. داخل حمام هم تنظیم آب نداشت و به قدری آب جوش بود که کف دستم را زیر دوش نگه می داشتم و فوت می کردم و خنک می شد و بعد روی سرم می ریختم تا بتوانم خودم را بشویم. اصلا این نبود که فضای شاد و امیدواری باشد. این هتلی که در سریال نشان می دهد را ...
مرور اردیبهشت آبی خوزستانی ها
...، ضعیف شد تا این که اکنون هیچ اثری از آن در لیگ برتر نیست. اگر در فصل های بعد نیز همان مسئولانی که در زمان قهرمانی تیم از استقلال حمایت کردند، باز هم از آن حمایت می کردند، استقلال اکنون در لیگ یک حضور نداشت. تیمی مثل سپاهان قهرمان می شود و دیگر به قهرمانی و حضور در آسیا عادت می کند اما در خوزستان وقتی قهرمان می شویم، انگار همه چیز برایمان تمام می شود و تیم به امان خدا سپرده می شود ...
خطیر: استراماچونی می خواست بماند اما کسی که آن بیانیه را نوشت کار را خراب کرد
د شما چون استراماچونی را آوردید حالا که می روید او را هم بردید؟ بله استراماچونی را من آوردم و آن نتایج درخشان و فوتبال بی نظیر را به نمایش گذاشت. شما جای من بودید این حماقت را می کردید که استراماچونی برود تا فحش بخورید. استراماچونی وقتی می برد من 10 هزارتا پیام تبریک می گرفتم و مگر دیوانه بودم این کار را بکنم. این تعبیر بود که مربی ای را که خودش آورده چون حالا که نیست نگذارد کار ...