سایر منابع:
سایر خبرها
پدیده کوچ ساکنان بافت تاریخی شهر گرگان/خطرات خانه های خالی و افزایش آسیب های اجتماعی
امکان سرمایه گذاری و ساخت منزل برای نسل های بعدی نیست، برخی کوچه های آنجا کم عرض و خانه های آن بدون پارکینگ است، در حالی که امروزه برخلاف گذشته، نیمی از خانواده ها، خودرو دارند. *خانه های خالی و خطر تجمع معتادان، بی خانمان ها، سرقت و آتش سوزی پژوهشگر استان شناسی تأکید کرد: همه عوامل فوق باعث می شود که ساکنان این محلات در صورت تمکن مالی به جنوب شهر و در صورت فقر، به نقاط دیگر ...
ماجرای خواهر طاهره از فرماندهی سپاه تا ماموریت ویژه ارسال نامه امام به گورباچف
سوال هایت را بگیر ! حاج آقا دباغ آن زمان لوازم التحریرش را از پدر من می خرید. وقتی آمد خواستگاریم چون پدرم او را می شناخت نظرش مثبت بود. لحظه عقد از هم جدا بودیم و من بله را گفتم و رفتیم خانه خواهرشوهرم چند روز ماندیم. 15 سال اختلاف سنی داشتیم ولی من از همان روزهای اول فهمیدم مرد بسیار خوبیست و می توانم کنارش رشد کنم. شغلش تهران بود. شاگرد مغازه تاجر پوست های دباغی شده. همین شد که آمدیم ...
معضلی به نام شوگرددی و شوگرمامی
به سمت این نوع روابط می روند و در حال حاضر نیز که بیکاری بیداد می کند و سفره ها روز به روز کوچکتر می شود شاهدیم که افراد بیشتری برای این نوع ازدواج ها اقدام می کنند! دلم می خواست پول دار باشم! اسمش الهام است و 24 سال سن دارد، در یکی از خانه های اعیانی شهرک غرب با همسرش زندگی می کند. همسرش 36 سال با او اختلاف سن دارد و 60 سالگی را تجربه می کند! الهام در خانه ای لوکس زندگی می ...
معضلی به نام شوگرددی و شوگرمامی
دلم می خواست پول دار باشم! اسمش الهام است و 24 سال سن دارد، در یکی از خانه های اعیانی شهرک غرب با همسرش زندگی می کند. همسرش 36 سال با او اختلاف سن دارد و 60 سالگی را تجربه می کند! الهام در خانه ای لوکس زندگی می کند ماشینش هم یکی از ماشین های گران قیمت آلمانی است. زندگی اش در دوره مهمانی های زنانه و خانوادگی سپری می شود و سفر های خارج از کشورش هر فصل ادامه دارد! او در رابطه با زندگی اش می گوید: خیلی ها ما را مسخره می کنند و یا من را تحقیر می کنند که چرا با وجود جوانی محسن را برای زندگی مشترکمان انتخاب کرده ام! نمی گویم علاقه بود، اما شرایط زندگی من جوری بود که تنها راه نجاتم را در زندگی با محسن دیدم! خانه پدری من در جنوب تهران است اما من همیشه آرزوی خانه های لوکس بالای شهر را داشتم، دوستانم معمولا از قشر مرفه جامعه بودند و من هم میخواستم مثل آن ها زندگی کنم! دوست داشتم به مهمانی های آنچنانی بروم و لباس مد روز بپوشم! لذت می بردم از این که سوار ماشین های گران قیمت بشوم و در شهر گردش کنم اما توان مالی پدرم این اجازه را به من نمی داد! کمی ...
ماجرای زندگی دو خانواده در حمام و یخچال!+ عکس
...: در زیر سایه گشایش های اقتصادی که قرار بود لبخند امید را جانی دوباره ببخشد، همین نزدیکی های مشهد خودمان... خانواده هایی زندگی می کنند که سقف بالا سرشان تنها آسمان خداست. مردان و زنانی که در پیچ و تاب زنده ماندن، چنان دست وپا می زنند که زندگی، امید و آرزو را به سختی معنا می کنند؛ چراکه همه راه ها به سمت پناه امنی به نام خانه به رویشان بسته شده است. به گزارش روزنامه صبح ...
همه مردم ایران افتخارآفرین دفاع مقدس بودند/ آمادگی برای جنگ، ضامن صلح است
فرزندم مراقبت کردند. زمانی که من در شهر رَبَط بودم در خواب دیدم که خدا به من پسری داده است. در ارتش چه دوره هایی را گذراندید؟ بنده تمام دوره هایی که در ارتش است آن هم در بالاترین مقاطع آن را طی نموده ام. سه مرحله و به مدت 30 ماه در جبهه بودم. بعد به دلیل جراحات حاصله و مشکل کلیوی نتوانستم بروم. ارتش مرا از سیستم رزمی خارج کرد و وارد سیستم لجستیکی نمود و آنجا خدمتم را ادامه دادم. تمام دوره ...
حماسه قصر | ناگفته های قصرشیرین؛ شهری که جنگ در آن آغاز شد و به پایان رسید
. همان شب یک افسر عراقی به دست این گروه کشته شد. فردای آن روز در میدان مرزبانی دوباره خانواده ها را جمع کردند و به آنها پیشنهاد دادند کسانی که از شهر دفاع می کنند را معرفی کنید و گرنه یک نفر را خواهیم کشت. همه، آنها را می شناختند، اما کلامی نگفتند. در آخر یک افسر عراقی کودک 5ساله ای را از آغوش مادرش جدا کرد و به رگبار بست. بعد از این ماجرا، جوانانی که مقاومت می کردند، متوجه شدند جنگ، جنگِ ...
دفاع مقدس ادامه حماسه سیدالشهدا (ع) بود
ضربات کابل نسخه می کرد و سربازان عراقی بر اساس نسخه پیچیده شده ضربه ها را بر بدن اسیران می نواختند. پلنگ صورتی یا دیگر نیروهای دشمن وقتی می خواستند مرا مورد نوازش قرار دهند به قسمت چپ صورتم جایی که ترکش سیمینوف، جا خوش کرده بود، سیلی می زدند و با توجه به این که 17 سال بیشتر سنم نبود و جثه کوچکی داشتم ضرب دست و میزان درد باعث می شد به دیوار برخورد کنم و بعد از آن هم با مشت و لگد، کابل ...
کو باقری ها و همت ها و متوسلیان ها؟
شهید باقری، احمد متوسلیان و حسین خرازی بودند مطمئن باشید به یاری آنها و امثال این عزیزان اداره ی کشور را به همان فضا و تلاش دوران جهادی بر می گرداندیم. بعد به این نقطه که می رسیدم افسوس می خوردم که ای کاش چند تا از این بچه ها کنار من می ماندند. برخی از اوقات با خودم زمزمه می کنم: کو باقری ها؟ کو همت ها؟ کو احمد متوسلیان ها؟ بارها و بارها مخصوصأ در 16 سال اخیر آمدم که راهی باز کنم که ریل کشور را ...
با این ستاره ها روایتی از دیدار جمعی از خانواده های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب
روز دهم عاشورای 61 سرها بر نیزه شد و بعد نوبت به خیمه های حرم رسید. هزار و اندی سال بعد دوباره همین اتفاق تکرار می شود که باز نوبت خیمه ها رسیده و تکفیری ها دارند سمت حرم می تازند. پدربزرگ معین رضا هم همراه عده ای می رود که روضه ها دوباره اتفاق نیفتند. از پدربزرگ معین رضا و همراهانش، مانده خانواده ای سینه سوخته که البته راضی اند؛ عده ای شان هم امروز اینجا هستند برای دیدار. به قول برادر ...
رحیم پور ازغدی: جهاد اسلامی، همان جنبش نفی خشونت است/ انقلاب بدون ضدانقلاب، انقلاب نیست
می گویند ما باید به آمریکا نزدیک شویم و در سایه آمریکا احترام مان هم مقداری حفظ شود! هنوز دو ماه از انقلاب گذشته، صدام از آن جلسه بیرون آمده، جلسه ای که طرف ایرانی حرف های مثبت زده، ولی او می گوید اتفاقاً الآن وقت آن است که جنگ را شروع کنیم! ایرانیها نمی توانند از خودشان دفاع کنند خب متأسفانه این مردک، آن موقع که این اعترافات را نکرد و تازه بیست و چند سال بعد در شبکه الجزیره آمد و گفت از همان روز ...
مهربانی مردم ما تمام نشدنی است
ابتدا می دانند که اسکان آنها در خانه پرستو موقتی است. خانه دیگری هم به نام خانه لباس برای حمایت از نیازمندان در سال 96 راه اندازی شد؛ این خانه با خرید لباسشویی صنعتی و همت خیرین رسما شروع به کار کرد تا مکانی برای جمع آوری لباس های اهدایی مردم باشد. لباس ها بعد از جمع آوری شسته و ضد عفونی شده و در اختیار خانواده های نیازمند و افراد بی خانمان قرار می گیرد. پخت وتوزیع روزانه غذا بین کارتن خواب ها فعالیت ...
تکدی گری از سر ناچاری یا بازی با احساسات!؟
کارتن خوابهای زن و مرد، متکدیان، معتادان متجاهر و مرکز فاقد مجوز جمع آوری ضایعات عنوان کرد و گفت: با توجه به ساماندهی بافت این منطقه توسط شرکت آب منطقه ای و تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز جمع آوری زنان و مردان کارتن خواب و معتادان متجاهر در این بافت آغاز شده است . وی افزود: ورودی شهر مشهد، محدوده عوارضی طرق و پلیس راه، مسیر کمربندی 100 متری، منطقه اسماعیل آباد، حاشیه جاده سیمان و حدفاصل پل ...
با همه توان تلاش می کنیم از فشار تحریم و تورم بر گروه های تحت پوشش بهزیستی استان بکاهیم
مستمری سازمان،بهره مندی کلیه توانخواهان ضایعه نخاعی تحت پوشش سازمان از حق پرستاری ویژه افراد ضایعه نخاعی،پرداخت کمک هزینه شهریه دانشجویی به افراد دارای معلولیت نیازمند واجدشرایط در دانشگاههای آزاد و غیرآزاد ارائه گردید. * در حوزه مسکن معلولین چه اقداماتی تاکنون انجام شده وچه برنامه ای در دستورکار بهزیستی مازندران قرار دارد؟ حوزه مسکن بهزیستی در راستای تامین مسکن معلولین با ار ...
برنامه گردان چلوکبابی ها در دفاع مقدس؛ آماده کردن 8 هزار سیخ کباب در 16 ساعت
هایی را در جهنم و بهشت انجام دهم. ماجرا را از عالمی در قم جویا شدم. او گفت: روح پدرتان در برزخ آزاد است و گویی در آن دنیا نیز در حال دستگیری از افراد برای رفع مشکلاتشان است. حاج سیدعلی حسینی پناه متولد سال 1300 بود که سال 1380 به جمع شهدا پیوست. خانه ابدی او در بهشت زهرای تهران، در قطعه 80 قرار دارد. اگر گذرتان در هفته دفاع مقدس به بهشت زهرا افتاد، سراغ حاجی کبابی جبهه ها هم بروید. انتهای پیام/ خبرگزاری میزان : انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود. ...
زندگی سیاه سمیرا، دختری که از 15 سالگی کارتن خواب است
...، با نامادری ام دعوا کردم و به خانه دوستانم پناه بردم. مدتی به همین روال گذشت تا این که پول هایم تمام شد، حتی برای مصرف مواد پولی نداشتم. از طرفی غرورم اجازه نمی داد که دستم را جلوی کسی دراز کنم، برای همین آواره خیابان ها شدم. 24 سال بیشتر نداشتم که با لباس های پسرانه و قیافه ای ژولیده به باغ نمونه رفتم. جایی که می دانستم همه کارتن خواب ها آن جا جمع می شوند. آن جا با دختری به نام زهره آشنا شدم ...
خلازیر؛ محله دردهای فراموش شده/ شهرداری منطقه 19 کجای ماجراست؟ +فیلم
(DIC) یا شلتر یا مددسرا و مراکز خدمات دهنده به کارتن خواب ها و معتادان تزریقی در نزدیکی این پاتوق ها خدمات کاهش آسیب ارائه نشود این افراد برای تامین امنیت خود و یافتن جای امنی برای خوابیدن، به افراد مسلح و صاحبان پاتوق ها پناه می برند. پاتوق های معروفی در سطح شهر وجود داشتند که وقتی در نزدیکی آن ها مراکز کاهش آسیب و گرمخانه راه اندازی شد، قدرت صاحبان پاتوق تضعیف شد. وقتی فرد بیخانمان جای امنی برای ...
شرایط و ضوابط رد مظالم
ولی روزگار بی انصافی است. دوچرخه حاج حسن که دو چرخه ای فرسوده بوده، می شکند و مأمور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو را عصر همان روز برای حاج حسن می آورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجا می گذارد و می رود؛ دوچرخه ای که اکنون بعد از گذشت 50 سال حتی یک بار هم کسی سوار آن نشده است. حاج حسن نعلچگر می گوید: دوچرخه من قراضه و فرسوده بود، همان لحظه که مأمور آن را پرت کرد داخل گودال وسط ...
شهدای دفاع مقدس به کمک مدافعان سلامت می آیند/ مادری که به نیت فرزندان شهیدش ازمالش گذشت
از انجام کار برای دیگران کوتاهی نمی کرد به طوری که من و همسرش تعجب می کردیم، می گفت مشکلی نیست تا می توانیم باید خوب باشیم، با افراد فامیل از هر قشر و ظاهری رفت و آمد داشت. *مسعود حس جا ماندن داشت، پدر هم به جبهه رفت ناگفته نماند مسعود بعد از شهادت محمدمهدی حس جاماندن داشت، در چهلمین روز از مراسم برادرم سر قبر محمدمهدی حاضر شد و با تمام وجود گریه می کرد، پدرم که همیشه مهربان ...
علت نام گذاری شاهچراغ (ع)
...، اقدام به بهسازی بارگاه شاهچراغ (ع) کرد و در عرض 5 سال از سال 745 تا 750 ه. ق. آرامگاهی وسیع و گنبدی بلند بر آن ساخت. همچنین در جنب آرامگاه شاهچراغ (ع)، مدرسه ای وسیع بنا کرد. او همچنین تعداد زیادی از مغازه های بازار نزدیک حرم شاهچراغ (ع) و ملک میمند فارس را وقف بر این آستان مقدس کرد. ابن بطوطه، جهانگرد مراکشی که در سال 748 ه. ق. برای بار دوم به شیراز سفر کرده، در سفرنامه خود ...