شهید حسین خرازی؛ فرمانده ای بافکر و دارای نبوغ نظامی بالا
سایر خبرها
شهید خرازی: مقابل اشاعه فساد، فحشا و بی حجابی بایستید
زدم حاج آقا شهید شد. حس می کردم از چشمانم نه اشک، بلکه خون می بارد و بی اختیار زار زار گریه می کردم. [6] خاطرات از شهید/ هنوز قسمتمون نیست حاجی خیر ببینی، بیا پائین تا کار دست خودت و ما نداده ای، بچه های اطلاعات هستن. هرچی بشه بهت می گیم به خدا. رفته بود بالای دپو، خط عراقی ها را نگاه می کرد؛ با یک طرف دوربین. آن طرفش رو به بالا بود. گفت هر موقع خدا بخواد، درست می ...
ژنرال روس گفت اباالفضل تان را فراموش نمی کنیم
. گفتم سرباز صدا گرفته لشکر عاشورا گیر افتاده است، همه گفتند عملیات نکن! این کار شدنی نیست، اما تو خودت به من آموختی توکل کن، غیر ممکن، ممکن می شود. حالا نمی خواهی کمکم کنی؟ حدوداً 20 دقیقه ای طول کشید من با همان حال و هوا رفتم در جمع بچه ها، زدیم به خط، ساختمان را گرفتیم، با آقای فرمانده سوریه تماس گرفتم، گفتم ساختمان 11 طبقه تمام شد، پیرامونش را هم گرفتیم. دشمن حداقل 30 بار پاتک زد تا ...
پیش بینی حاج قاسم درباره قوماندان / معجزه نخبه ها در یگان زرهی
قوماندان با لبخند همیشگی اش گفت: این برادران سربازهای آقا امام زمان (عج) هستند. تعجب نکن. از این معجزات در فاطمیون زیاد می بینی. شهیدی که اعتقاد داشت اسلام بدون مرز است شهید توسلی در سال 1363 به ایران آمد و در حوزه علمیه شهر اصفهان به کسوت طلبگی روی آورد. بعد از مدتی به قم رفت و در جوار بارگاه کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دروس عالی حوزه را پی گرفت. بعد از دافع ...
حسین خرازی چگونه شهید شد؟
حیات- حاج حسین برای جلوگیری از نفوذ دشمن جوی آبی را در نزدیکی کارون به همراه نیروهای تحت امر خود به یک خاکریز تبدیل کرد و این نخستین خط دفاعی منطقه بود که به خط شیر معروف شد. حسین خرازی -فرماندۀ لشکر 14 امام حسین(ع)- در دوران جنگ عراق و ایران در اول شهریور ماه 1336 در کوی کلم از محلات قدیمی اصفهان به دنیا آمد. در زمان رژیم پهلوی حین خدمت سربازی به دستور بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی ...
ژنرال روس گفت اباالفضل تان را فراموش نمی کنیم!
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، خبرگزاری مهر گفت وگویی با سردرا رحیم نوعی اقدم از همرزمان و دوستان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی انجام داده است که مهمترین بخش های آن در ادامه آمده است. نمی توانیم مکتب حاج قاسم را در نظر نگیریم و او را دوست داشته باشیم نمی توانیم راهش، مکتبش، گفتمانش را در نظر نگیریم و حاج قاسم را دوست داشته باشیم. نسل حاضر و همه آن هایی که حاج قاسم را در دل ...
فاتح دل ها | گفت وگو با خانواده شهید رضا بخشی جانشین فرمانده تیپ فاطمیون
ناموس شیعه را بر خود واجب تر از درس و دانشگاه دید. آن هایی که می گویند بچه های ما برای پول و گرفتن برگه هویتی می روند، خودشان را مدیون خون پاک شهدا و خانواده هایشان می کنند و بیشتر از همه جگر ما را می سوزانند. بوسه حاج قاسم بر چادر مادر فاتح چندسال قبل مراسم بزرگداشتی برای فرمانده تیپ فاطمیون، سردار علیرضا توسلی (ابوحامد) و جانشین او، رضا بخشی (سردار فاتح)، در تالار آیینه حرم ...
حاج قاسم: فاطمیون خاک مظلومیت را از چهره افغانستانی ها در ایران زدودند
خاک مظلومیت را از چهره افغانی ها زدود و [این اقدام] خیلی اثرگذار شد به گونه ای که این رزمندگان منشأ تحول در جامعه ما شدند، قبور این شهدا در امامزاده ها جای گرفت و باعث شد تا مردم با احترام خاصی به این شهدا نگاه کنند. شهید توسلی انسان بسیار ارزنده ای بود. شهادت ایشان حیف بود و در واقع برای ما حیف شد که زود او را از دست دادیم. قطعاً روح این شهید با پیامبر معظم اسلام و همه اولیا محشور و ...
ربط دادن ناکارآمدی سیستم اجرایی به ولایت، هدف دشمن برای ایجاد انشقاق میان امام و امت است
برگردانند و صفین را تکرار کنند اما آنچه او انجام داد که امام خویش می خواست. فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان با تصریح به اینکه مکتب حاج قاسم مکتب دست گرفتن و نه مچ گرفتن و دعوا و کدورت است؛ افزود: بحث ما بحث انقلاب و ملت است؛ شخصی نیست که بعضی با دعوای شخصی ذهن مردم را درگیر می کنند؛ این از کوچکی انسان ها در نظام بزرگ است. وی با بیان اینکه نیاز به افرادی داریم که مانند حاج ...
دشمن به دنبال انشقاق بین حاکمیت و مردم است/ مسئول باید ملجأ مردم باشد
: مگر حرف امام و ولی خدا حکم، فرمان و فتوا نیست؛ پس چرا این فرمان را عملیاتی نمی کنیم؛ همه ما در این زمینه مسئول هستیم؛ اگر خانواده ای در بازار به دنبال جنس خارجی باشد، مفهوم آن ساقط کردن کارخانه داخلی است و پیامد آن نوجوان چینی را به سر کار بردن است. فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان تصریح کرد: دشمن سه مولفه ایمان عملی به خدا، وحدت واقعی و مدیریت صحیح اسلامی را مورد هدف قرار داده است و ...
امیر یقیناً اطلاع داشت که آخر خط دنیاست
در شلمچه در دهم اسفند ماه سال 1365 به آرزوی قلبی خودش رسید. من برادر کوچک تر امیر بودم و با من بسیار دوست بود و رفیق بودیم. ارتباطی صمیمی با من داشت که با فرد دیگری نداشت. خیلی از کارهای مان با هم بود؛ با هم بیرون می رفتیم، با هم گردش می رفتیم، با هم لباسی می خریدیم، با هم مسجد می رفتیم. در مسجد پیش از انقلاب مکبّر بود و به من یاد داد و من مکبّر شدم و اذان می گفتم. ارتباط صمیمی خاصی با ...
حاج قاسم خود را بهتر از دیگران نمی دانست
ها را دوست داشت. وی با بیان اینکه حاج قاسم مثال مادری بود که همه بچه هایش را دوست داشت و اگر بچه ای کار بدی می کرد دست از او بر نمی داشت و سعی می کرد که به راهش بیاورد افزود: کسی که به مقام امامت و ولایت برسد این حالت را دارد. استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه شهدای مدافع حرم یک ویژگی که داشتند این بود که دلشان برای مردم مظلوم منطقه می سوخت گفت: محبت به دیگران در دل حاج ...
حاج حسین ؛ مسؤولی که حواسش به همه چیز بود، از لباس و سلاح تا روحیه نیروها +فیلم
در کنار ایشان به صحبت در مورد وضعیت منطقه مشغول شدیم و شهید خرازی از اوضاع منطقه سؤال می کرد. یکی از برادران خبر داد که ماشین غذا مورد اصابت گلوله دشمن قرارگرفته و نتوانسته است برای برادران غذا ببرد. حاج حسین به شدت ناراحت شد و دستور داد به هر ترتیبی شده، آب و غذا را به جلو برسانند. نیم ساعت بعد یکی از برادران گفت که ماشین غذا آماده است، شهید خرازی از جا بلند شد و به بیرون سنگر رفت، بچه ها می ...
روایت حاج قاسم از شهادت یک مدافع حرم/ علی خواهش کرد جیغ نزنم!
شهید شده. انگار همان لحظه علی را دیدم که جلویم زانو زد. دست هایش را به حالت التماس جلوی من گرفت و گفت: کلی! فقط جیغ نزن! دوست ندارم جلوی همکار هایم گریه کنی. ازت خواهش می کنم. به خدا قسم من صورت علی را مقابل خودم می دیدم. گفتم: آقای محمدی دیگر چیزی نگو! همان لحظه اهالی محل آمدند خانه ما. قبل از اینکه همکاران علی به خانه ما بیایند عکس او را چاپ کرده و در همه محل پخش کرده بودند. ...
کلید پیروزی رزمندگان از نگاه فرمانده شاخص دفاع مقدس/ شهید بقایی از شخصیت های محوری وحدت ارتش و سپاه بود
دهیم تا عملیاتِ بزرگی را برای فتح بستان و مناطق اطراف آن طراحی کنند. نخست نیت کنید و عملتان فقط برای رضای خدا باشد، چون ممکن است از این مأموریت برنگردیم و به شهادت برسیم. چند نفری که مسئول عملیات بودند، دست به دست هم دادند و سوگند خوردند که تا دستور عملیات صادر نشده، از این عملیات سخنی به میان نیاورند. در این هنگام، نگاه شهید بقایی به من افتاد و علت حضورم را پرسید و من گفتم فکر کردم می ...
پدر و مادری که روز دفن پسر شهیدشان روزه گرفتند
، همین جا بیشتر به شما نیاز داریم. ناراحت شد. به من گفت: حاجی جان، می خوام برم جلو، وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم. الآن اون جا، بچه های لشکر خیلی تحت فشار هستند. در همین اثناء از طریق بی سیم مرکز پیام، خبر رسید که لشکر 1 مکانیزه ی سپاه چهارم بعثی ها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچه های ما انجام داده. رضا رفت جلو. چند ساعت بعد خبر دادند: فرمانده لشکر 27 محمدرسول الله(ص) در خط مقدّم دارد با ...
ماهی سرخ در تاریخ دفاع مقدس
، دلاورانه جنگید و در نهایت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروهای زرهی دشمن جانانه جنگید و همانجا به خیل شهدای جاوید الأثر پیوست. شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر نجف اشرف اصفهان پرچمدار جهاد و شهادت لقبی است که رهبر انقلاب پس از شهادت حسین خرازی به او دادند. فرمانده اصفهانی و شجاع سپاه حضرت امام یکی از با اخلاص ترین رزمندگان در دوران دفاع مقدس بود. هنگامی که او در سال ...
خاطراتی با حاج شیخ؛ حکایت ها و هدایت ها
نمانند آمدند که دلی از عزا درآورند. در همین هنگام یکی رو کرد به بچه هایی که داشتند بازی می کردند و فریاد زد: آی بدوید که کباب ها تمام شد. در یک چشم بر هم زدن سیخ های کباب بود که از دست یکدیگر قاپ می خورد. چند سیخ به زمین افتاد و وضعیت ناخوشایندی پیش آمد. همان رفیقی که اول همه شروع کرده بود به خوردن سیخ کباب، خودش را کنار کشید و رو کرد به حاج شیخ که این ها چقدر وحشی اند! حاج شیخ با تندی به او گفت ...
روایتی از صبر زینبی مادر یک شهید مدافع حرم
نداشتیم از او جدا شویم. وقتی برای انجام عملیات همراهش بودیم در اوج سختی و تلخی های عملیات پر از روحیه و امید بود. رسول فیروزبخت نیروی شجاع و به تعبیری دل و جگرداری بود. او در پاییز سال 66 با انفجار مین والمرا با حاج قاسم اصغری به شهادت رسید. یکسال پیش از شهادت رسول فیروزبخت یعنی در روزهایی که درگیر عملیات کربلای 5 در شلمچه بودیم خدا به حاج رمضان خلیلی دیگر همسنگرمان یک پسر داد. حاج رمضان اسم ...
دیدن حضرت زهرا(س) در خواب
اجازه بدهد. به طبیب مراجعه کردم، گفت: برای تو سفر روا نیست، اگر مسافرت کنی، به منزل دوم نمی رسی، مگر اینکه به طور کلی نابینا می شوی. به خانه بازگشتم ، یکی از دوستانم به عیادت آمده، و گفت: بیماری چشم تو را جز خاک کربلا و تربت شهدا و مریضخانه اولیای خدا شفا نبخشد، در ضمن شرح حالش را گفت که نه سال قبل مبتلا به تپش قلب بود، و از درمان همه پزشکان مأیوس شد، و تنها از تربت امام حسین علیه السلام شفا یافت ...
سه خاطره، چند برداشت از تفکر و منش شهید خرازی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، با توجه به سالروز شهادت حاج حسین خرازی فرمانده مخلص لشکر 14 امام حسین ع، چند خاطره از ایشان و به همراه چند برداشت کوتاه ذکر می شود: خاطره اول: در حین عملیات کربلای 5 از قرارگاه با حاج حسین تماس می گیرند و می گویند خط پدافندی لشکر دچار مشکل است و نیاز به تقویت دارد. حاج حسین به یکی از نیروهای واحد طرح و عملیات ماموریت می دهد تا وضعیت خط را بررسی کند ...
هشتم اسفند ماه سالروز شهادت علمدار جبهه ها
.... او پرسید چکار کردی؟ گفتم: هیچی. پرسید چرا؟ ماجرا را برایش تشریح کردم و گفتم وقتی او را در آن حالت دیدم خجالت کشیدم که بگویم بچه ها خسته اند. ایشان فرمودند که او حاج حسین خرازی، فرمانده لشگر امام حسین (ع) از اصفهان است که در سمت چپ ما مستقر هستند. وقتی داستان آن علمدار یک دست را برای بچه های گروهان گفتم، روحیه رزمندگان چندین برابر شد و تا پایان ماموریت آثار خستگی را در چهره آن ها ...
بچه های خانمِ ژنرال!
میکرد با بغض گفت: خوش آمدید اما حاج قاسم سربازهایش را دیر فرستاد! بچه ها نگاهشان را به زمین دوختند، جواد اما جلوتر رفت تا شاخ سکوتی که دور گلویمان دست انداخته بود را بشکند: حاج قاسم دیر نفرستاد خواهرم، ما سرباز های خوبی نبودیم؛ اجازه بدهید جبران می کنیم. ژنرال در بخش خدمت می کردیم که کم کم با او آشنا شدیم، آنقدر مقتدر بود که ژنرال صدایش می زدند، اصلا کسی جرات نداشت ...
از خدا خواستم درجا شهید شوم
از این حرفها نزده بود. می گفت: دیگه از خدا خواستم شهید بشم. اصلا هم دوست ندارم مجروح شم. از خود خدا خواستم درجا شهید بشم. چون نزدیک وضع حمل خانمش بود، در این باره گفت: اسم بچه مو هم گفتم، به شما هم میگم، اسمش رو مهدی بذارید. بعد نماز را خواند و خوابید. حدود ساعت 9:30 صبح از خط بی سیم زدند و گفتند: بچه ها اینجا صبحونه می خوان. حسین همون طور که دراز کشیده بود، پرسید: مگه برای بچه های خط ...
پدرخوانده هایی که دنیا را بهشت کردند
بچه های بی سرپرست شدم برای یوسف اصلانی ، در های بهشت از 20 سال قبل باز شد. از همان وقتی که آوازه فعالیت های خودجوش او و رفقایش در خیریه امام جواد (ع) در یکی از محله های جنوب غرب پایتخت به گوش مدیر بهزیستی منطقه رسید و برایشان دعوتنامه فرستاد. آن روز در آن دیدار و در بازدید از بخش کودکان بی سرپرست، وقتی خانم مدیر از دست تن ها بودن بهزیستی در تأمین هزینه های نگهداری آن کودکان گفت، اتفاقی که ...
فرماندهی با یک دست
به گزارش خبرنگار ایمنا ، گرچه که پیدا کردنش میان آن همه بسیجی اصفهانی لشکر 14 امام حسین ( ع) کار سختی بود اما نشانی ها انگار مشخصات حسین خرازی بود کلاه بافتنی سبز ررنگمنگ ، لباس ساده بسیجی و آستین خالی دست راست او را از مابقی رزمندگان متمایز می کرد. کی فکرش را می کرد پسرک اذان گوی مسجد سید اصفهان در سال های ابتدای شروع نهضت امام خمینی (ره) زمانی فرمانده یکی از مهمترین لشکرهای او باشد ...
قائم مقام فرماندهی لشگر 31عاشورا که بود؟
داد تا برای فقرا غذا تهیه کند. در عملیات والفجر 1 پس از شکسته شدن خط دفاعی دشمن، یاغچیان یک تنه به پیش رفت و با هر وسیله ای که در دست داشت به دشمن شلیک می کرد. یاغچیان هیچ گاه به فکر خود نبود، هنگامی که غذایی به جبهه می رسید بلافاصله آن را بین رزمندگان تقسیم می کرد و خود برنج مانده و خشک می خورد. به هنگام عملیات ها شوری وصف ناپذیر سرتاپای وجودش را فرامی گرفت و می گفت: من نمی دانم چرا از ...
روایت یک تخریب چی بدون مرز
...، خودخوری به جانم افتاد، لحظه رفتنش و سرگرمی ام با کارِ خانه را مرور میکردم و غصه می خوردم، آخر چون سابقه نداشت اینطور غیبش بزند زیاد حرفش را جدی نگرفتم،گفتم حتما برای بچه های بسیج دوره گذاشته دیگر. تا اینکه یکهو یادم آمد که عباس با سپاه هم مرتبط است، سر از پا نشناخته رفتم آنجا اما دست از پا درازتر برگشتم، انگار عباس یک قطره و همان یک قطره هم بخار هوا شده بود؛ از آن روز به بعد ...