سایر منابع:
سایر خبرها
خوشحا لم در راه دفاع از دین خود به شهادت رسیدم
لطف خویش) هدایت می کنم و همیشه خدا یار نیکوکاران است با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) و با سلام به رزمندگان اسلام وصیت نامه را آغاز می کنم. حضور محترم مادرم سلام عرض می کنم اینجاب پسر شما بر ای رفتن به جبهه و رسیدن به راه حق و حقیقت دارم آموزش می بینم. مادر من به آرزویم رسیدم؛ زیرا فرزندت به درجه شهادت نائل آمد و تو باید از خدا سپاسگذار باشی. زیرا ...
در ترک لذت، لذت ببرید
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از اردبیل، دانشجوی شهید حسین اسدی نصیرآبادی فرزند اسکندر در پنجم آذرماه 1337 در روستای نصیر آباد از توابع شهرستان مشکین شهر به دنیا آمد. بعد از شروع جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی به جبهه اعزام و در بیستم دی ماه 1365 در شلمچه و با اصابت ترکش به فیض شهادت نایل و پیکر پاک وی در گلزار شهدای عاشورای مشکین شهر آرام گرفت. وصیت نامه دانشجوی شهید حسین اسدی ...
شهدا علیه ظلمت رزمیدند تا ما در جبهه های گوناگون به تلاش بپردازیم
در آستان پیروزی بزرگ قرار گرفته است (بحمد الله) و نیاز به فداکاری و سرمایه گذاری بیشتر دارد. از خدا بخواهید که روزی نیاید انشاءا... که زرق و برق و مال و اموال اندک دنیا و یا همسر و فرزندان و راحتی دنیا شما را فریب بدهد که در پشت آن عذاب خداست. و ای پدر و مادر و همه اقوام و امت حزب الله هیچگاه امام را تنها نگذارید و نگذارید که این منافقین و اعمال کثیف آنها در کارها نفوذ کند. حاسبوا قبل ان تحاسبوا ، قبل از اینکه به حسابتان رسیدگی کنند به حساب خود برسید و دیگر چیزی ندارم برای گفتن به امید پیروزی هر چه زودتر اسلام بر کفر انشاءالله. انتهای پیام/ ...
خلیفه باید صفات خدا را داشته باشد
برخوردار خواهد شد. پس مرگی که موجب لقاء خدا شود ترسی ندارد، بلکه سخت خوشحال کننده است. انسان چه چیزی بالاتر و با ارزشتر از این را میتواند بدست بیاورد که خدا را رها سازد و به دنیا و مافیها بچسبد؟ امید است خداوند مرا از ملاقات کنندگانش قرار دهد و مقام شهادت را به من ارزانی دارد و اسلام را پیروز و به امام عمر طولانی عنایت فرماید. و با سلام و درود خدمت پدر و مادرم و تشکر از آنها که ...
کلید دست یابی به تمام خواسته ها در کلام شهید موسی رجبی
بنابراین شناخت زیادی از آن ها نداشتیم و همین امر سبب شد پدرم مخالفت کند؛ اما موسی آرام نگرفت و پدر را شیفته متانت، نجابت و تواضع خود کرد. رفتاری که تا هنگام شهادت نیز به آن پایبند بود. دفاع پرس: شهید رجبی چه معیارهایی برای ازدواج داشتند؟ شما چطور؟ مهم ترین معیار من برای ازدواج ایمان بود که موسی در آن زبانزد بود. همسرم نیز مسائل اعتقادی و حجاب برایش اولویت داشت و به دنبال همسری ...
توصیه شهید به آنهایی که آماده جبهه رفتن نبودند +عکس
من ناپدید شد افسوس مخورید که جسد هرکجا باشد روز قیامت برانگیخته خواهد شد و اگر تاسفی هست باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت زهرا سلام الله علیها خورده شود توصیه میکنم شما را و هر آنکسی که این وصیت نامه به او می رسد اینکه از خدا بترسید و در اعمال خود اخلاص را حفظ کنید و یاد خدا را فراموش نکنید و آگاه باشید که خداوند ناظر براعمال شماست و توصیه میکنم شمارا به پیروی از امام و کوتاهی نکردن اجرای فرامین آن بزرگوار شهادت: 4 آبان 1362 عملیات والفجر چهار مزار شهید: بهشت زهرای تهران قطعه 44 ردیف 117 شماره 19 پیکر مطهر شهید بعد از 12 سال به میهن اسلامی بازگشت. ...
حاج محمد نبی مهاجری برازجان، حکیم و طبیب عصر خویش
کند در نخستین روز دستهای او سوخت و مجروح شد پدر که به وی علاقه زیادی داشت خطاب به او گفت: پسرجان! تو برای این کار خلق نشده ای برو فکر دیگری کن. محمد نبی به مکتب خانه ها سر میزد و به خواندن و نوشتن علاقمند شد. از شانس بد؛ پدرش فوت کرد و او سرپرست برادران و خواهرانش شد. به ناچار راه تجارت و داد وستد را پیش گرفت وچون شهر برازجان کوچک و در تنگنای بیکاری بود لاجرم راهی حوزه خلیج و هندوستان شد. در کراچی ...
خط اصیل انقلاب اسلامی ایران را به جهان صادر کنید
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، رضا مؤتمن در تاریخ 1343/11/10 در بوشهر دیده به جهان گشود و سرانجام در دوم فروردین سال 1361 در جبهه شوش به شهادت رسید. وصیت نامه شهید ملت ما ملت خون و مکتب ما مکتب شهادت است. (امام خمینی) پدر، برادر دو خواهرم سلام، ان شاءالله که حال شما خوب باشد حال من هم خوب است. خدایا امام خمینی بت شکن را یاور ستمدیده گان جهان را و حامی ...
منش عارفانه شهید عدالت جو از زبان مادرش/ افتخار شهادت فرزندم را با دنیا عوض نمی کنم
شروع شد. وقتی گفت: رفتم برای دوره تکاوری ارتش ثبت نام کردم، شوکه شدم. گفتم: پس درس و مدرسه چی میشه؟ هنوز دیپلم نگرفتی. گفت: درس رو همیشه میشه خوند، دیپلم رو همیشه میشه گرفت. الان جنگه مادر. دشمن همینجوری داره میاد جلو و خاکمون رو می گیره. باید بریم جلوی پیشروی ش رو بگیریم... و رفت. به اسم سربازی رفت، اما بعد از دو سال خدمت، به خواست خودش در ارتش استخدام شد و آب پاکی را روی دستم ریخت ...
رزمنده ای که با تن مجروح، جانانه مبارزه کرد
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از آذربایجان شرقی، پاسدار شهید احمد وشمگیر در سال 1344 در روستای خواجه آذربایجان شرقی در خانواده مذهبی به دنیا آمد. او دوران کودکی خود را در دامن پرمهر مادر و پدر گذارند و مهر ماه سال 1351 قدم به مدرسه گذاشت. احمد دوران ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش با نمرات مطلوب به پایان رساند و در سال 57 در بحبوحه انقلاب، همگام با دیگر اهالی روستا در راهپیمایی ها شرکت کرد. ...
مروری بر زندگی شهید حسن افخمی راد
ای بر زمین نشست و دوباره همه آن افکار منفی به سراغش آمد. وقتی به خانه برگشت و خبر رفتن حسن را به خانواده داد هر کس چیزی می گفت. یکی می گفت: مادر نگران نباش این همه جوان در جبهه ها حضور دارند، یکی از آنها هم حسن ما. دیگری می گفت: مادر او را به خدا بسپار و برایش دعا کن و پدر که سعی در مخفی نگه داشتن احساساتش داشت گفت: ملیحه خود ما مقصر بودیم او بهترین راه را برای خود انتخاب کرده بود. ما بی جهت ...
نامه ای که دختری برای یک رزمنده نوشته بود، در جبهه به دست پدر خودش رسید
دست او گرفت و شروع کرد به خواندن نامه ... او هم بهت زده شده بود و گفت: حیدری، این که نامه دختر خودت مریم است! در این نامه نوشته بود: به نام خدا برادر رزمنده! سلام. معلم ما گفته بود نامه ای برای رزمنده های اسلام که در جبهه ها مشغول جنگ علیه دشمن هستند و از کشورمان دفاع می کنند بنویسید. من هم بعد از اینکه این نامه را نوشتم،20 تومن پول عیدی ام را که از پدر بزرگم گرفته ...
هیچ چیز برای یک عاشق سخت تر از ندیدن معشوق نیست
شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم که بالاخره جنگ تمام شد، چون برادرم مجید شهید مفقودالاثر بود ، واقعاً تحمل دوریش برایمان سخت بود به همین دلیل دوست نداشتم اتفاقی برای برادرم سعید، آقای رضایی و غلامعلی که مدام توی جبهه بودند بیفتد. همه ناراحت بودند! مخصوصاً غلامعلی که بغض کرده بود و اصلاً چیزی نمی گفت. روز بعد رفتیم روستا . خانواده اش جلوی پایمان گوسفند سر بریدند و حسابی از ما ...
نوروز در اسارت
خاصی فرستاده بود نوشته بود : قدر خودتان را بدانید اگر اصحاب امام حسین (ع)که درواقعه کربلا به شهادت رسیدند به اذن خدا زنده شوند وازآنها سئوال کنند که الان دوست دارید درکجا قرار بگیرید مطمئنا خواهند گفت دراسارت .این گونه نامه ها از شخصیت های سیاسی وروحانی به دست ما می رسید وبه لطف خدا عراقی ها هم متوجه این موضوع نمی شدند چرا که اگرمتوجه ارسال چنین نامه هایی از سوی مقامات ایرانی می شدند امکان نداشت ...
پنج شنبه های شهدایی| شهیدی که قبرش را خودش حفر کرد
نزدیکانش سفارش کرده بود: ای همه کسانی که مرا دوست می دارید، از شما تقاضا دارم هنگامی که خبر شهادت من به شما رسید، ناراحت نشوید و مبادا خدای ناکرده از جمهوری اسلامی انتقاد کنید و بگویید همه جوان های مردم را به کشتن داد. نه، ما ذلیل بودیم خدا ما را به واسطه این انقلاب، عزیز کرد. ای هزاران بار جان ناقابل من فدای اسلام عزیز باد، مبادا اشکال بگیرید که اگر بالای سر فرزندانش می ماند بهتر بود، نه ...
بازخوانی یک نامه تاریخی / چرا منتظری صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داد
می آید: بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای منتظری با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه ای برایتان می نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می دانم؛ خدا را در نظر می گیرم و مسائلی را گوشزد می کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست ...
دو توصیف امام حسین (ع) دربارۀ علی اکبر (ع)
نگاه می کردیم، برای جنگیدن با این مردم رهسپار شد. امام حسین علیه السلام صدا زد ای پ سر سعد، خدا ریشه رحم تو را قطع کند، همان گونه تو رحم مرا قطع می کنی . علی اکبر علیه السلام به دشمنان حمله کرد و جنگ سختی با آنها کرد، گروه بسیاری از آنها را به خاک هلاکت افکند، سپس نزد پدر بازگشت و صدا زد: یا أبت، العطش قد قتلنی، و ثقل الحدید قد اجهدنی، فهل الی شربة ماء من سبیل؟ ای بابا، شدّت تشنگی جانم را ...
شبیه ترین جوان به پیامبر خوبان
السلام و حق حکومت قایل شدن برای علی اکبر بیان شده است، اما ستایشی ناخواسته از شأن و شخصیت ایشان است؛ چراکه نسب حضرت علی اکبر علیه السلام از طرف مادر به طائفه ابوسفیان می رسد و مادر ایشان لیلا، خواهرزاده ابوسفیان بود. به همین خاطر است که در برخی مصادر آمده است که در شب عاشورا برخی از طرف دشمن برای علی اکبر علیه السلام امان نامه آوردند و ایشان به غیظ آمده و گفتند من خویشاوندی با رسول گرامی خدا صلی ...
من رفتم جنگ را تمام کردم و برگشتم!
یکی از خاطرات خواندنی خود از مدت حضورش در جبهه را این گونه روایت کرده است: در زمان جنگ، پدر و برادرانم به نوبت می رفتند جبهه و من که از همه کم سن و سال تر بودم، هر وقت می خواستم ثبت نام کنم، پدرم اجازه نمی داد و جلوی من رو می گرفت. پدرم می گفت ما می رویم جبهه، شما درس بخوان اواخر جنگ میزان اعزام بسیجی ها کم شده بود و مکرر صدا و سیما برای اعزام تبلیغ می کرد و قبل از خرداد ماه 1367 بود که ...
من شهادت را از عسل بر وجودم گواراتر می دانم
می دانم و من امروز شهادت را در وجودم لمس می کنم و ذره ای تردید بر من مستولی نیست. امام فرموده است چشم امید من به شما جوانان است. ما نیز او را تنها نخواهیم گذاشت و یار و یاور او خواهیم بود و این خط سرخ را که 1400 سال است ادامه دارد ادامه خواهیم داد. این را هم بگویم که ما این راه را آگاهانه انتخاب کرده ایم و آن را به عنوان یک وظیفه انجام می دهیم. وصیت من به پدر و مادر و برادرانم و ...
نگاهی به زندگی نامه سردار شهید رحمت الله اصفهانی
کامل اسلام از پدر و مادر و همسر و 5 فرزند، خداحافظی کرده و به جبهه جنگ اعزام شدم و خدا این بار این لیاقت را به من عطاء کرده و شهادت که همان سعادت ابدی است نصیب من فرموده. عزیزان من! شما منتظر وصیت من هستید و من وصیتی ندارم جز آنکه شما را به مقاومت و پایداری در این جنگ درازمدت و طولانی، سفارش می کنم. چون این جنگ واقعاً مقدس است و شما را به خون شهیدان سوگند، نگذارید این جنگ به سازش کشیده ...
دعا کن مایه سربلندی در پیشگاه امام حسین (ع) شوم
وجودی که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود نماز می خواند و روزه می گرفت. دوران نوجوانی اش مصادف با جنگ تحمیلی بود و با وجود سن کم چندین بار درخواست حضور در جبهه را داده بود که موفق نشده بود به جبهه اعزام شود. وقتی از این مادر شهید پرسیدم نحوه رفتارش با پدر و مادر چگونه بود، اشک در چشمانش حلقه زد و پس از چند دقیقه سکوت، بیان کرد: سعی می کرد با تمام وجود در خدمت پدر و مادرش باشد. هیچ وقت در مقابل ...
وظیفه داریم به وصایای شهدای عزیز عمل کنیم
...> پدر شهیدان یوسف و غواص حبیب هاتف خاطرنشان کرد: حبیب چند روز با آنان راهی جبهه ی جنوب شد و به سلامتی بازگشت. سال 1365 به عنوان رزمنده به لشکر عاشورا اعزام شد و طی عملیات های کربلای 4 و 5 غواص و تخریبچی بود که در شلمچه به شهادت رسید. وی در پایان ابراز داشت: پسرانم زحمات زیادی برای انقلاب اسلامی کشیده بودند، آن ها در راه خدا و برای عمل به فرمایشات امام خمینی (ره) به جبهه رفته و شهید شدند که ...
همسنگرانم قول دادند تا باز شدن راه کربلا و قدس از پای ننشینند و ثابت قدم باشند
که به خدا و روز باز پسین ایمان نمی آورند (قسمتی از آیه 29 سوره توبه) گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت تو پای براه بر نه و هیچ مترس خود را بگویدت که، چون باید رفت خانواده گرامی و ارجمند سلام علیکم؛ پدر و مادرم مبادا ناراحت شوید که مرا از دست داده اید، چون من امانتی بودم نزد شما. مادرم صد رحمت به شیر پاکت که ...
دو برادر که سوختند اما سربند یا زهرا یشان سالم ماند
. آخرین باری که عازم جبهه می شوند 23 اسفند 1360 بود. مادر هر دو آن ها را از زیر قرآن رد کرد و راهیشان ساخت و 13 روز بعد خبر شهادتشان را شنید. مادر شهیدان نعمتی جم از شرط عجیبش می گوید شرط عجیب مادر برای شهادت فرزندانش فاطمه سپنج خوی مادر شهیدان نعمتی جم در گفت وگو با خبرگزاری فارس با اشاره به ماجرای راضی شدنش برای اعزام فرزندانش به جبهه می گوید: یک بار مصطفی به من گفت ...
پسرم در راه خدا به جبهه رفت
در مشهد مقدس بستری اش کرده بودند. پدر شهید ایوب علیزاده براهین با بیان اینکه فرزندم بار آخر با سپاهیان حضرت محمد رسول الله (ص) اعزام شد، ادامه داد: وسایلش را آماده و با ما خداحافظی کرد. مادرش را صدا زدم و گفتم یقین دارم که آخرین دیدار ما با ایوب است و برنخواهد گشت، پس فرزندت را خوب تماشا کن. وی با بیان اینکه پسرم در راه خدا به جبهه رفت، گفت: چند ماه بعد در عملیات کربلای 5 در ...
حضرت علی اکبر(ع) حق مداری و حق گرایی را عامل رهایی ترس از مرگ می دانست
سرویس : قرآن و معارف - اخلاق و معارف اسلامی زمان : شناسه خبر : 1040312 به گزارش خبرگزاری شبستان ؛ تاریخ، تو را مانندترین جوان به اشرف مخلوقات می داند و به خلق و خوی احمدی، نزدیک ترین. آنگاه که صحیفه عاشورا ورق می خورد و آخرین گفت وگوی تو با پدر مرور می شود، تنها تو را می یابیم که آتش اشتیاق پدر به دیدار رسول خدا صل الله علیه و آله را در آن سال های جانگداز فراق پیامبر، فرو می نشاندی و ...
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان
، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا صلی الله علیه و آله رویش روی رسول ، خویش خوی رسول ، گفت و گویش گفت و گوی رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد،امام حسین(ع) چهره به آسمان گرفت و گفت ...